مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
صفویان
حوزه های تخصصی:
در مناسبت های عمومی شهری، بخشی از عمیق ترین خاطره های جمعی مردمان از شهر شکل می گیرد. در زمان صفویه آیین های جشن وعزا که یا بزرگداشت سنت های کهن ایرانی بودند و یا پاس داشت مناسبت های شیعی، به یادماندنی ترین عرصه های حیات شهری را شکل داده اند. این عرصه ها به مرور کالبد مناسب خود را پیدا کردند و اگر در اصفهان، پایتخت صفوی با طراحی اندیشیده، اقتدار حاکم و توانمندی دولت، عرصه مناسب واحدی برای برگزاری آیین های مختلف مهیا گردید، در تهران، پایتخت قاجار، طراحی اندیشیده در غیبت توانمندی و خواست لازم، به تمهید فضاهایی با ویژگی های متفاوت انجامید. این مقاله به بررسی فضاهای محل برگزاری آیین های جشن و شادی در اصفهان و ویژگی های کالبدی فضایی آنها در مقایسه با تهران می پردازد و به ویژه بر مراسم عید قربان و عید نوروز تأکید دارد. این مقاله نشان می دهد که چگونه با کم رنگ شدن نقش جشن ها در حیات جمعی شهری و از دست رفتن تدریجی فضای مناسب و تعریف شده برای مشارکت مردم در آنها، یکی از محمل های اصلی ایجاد خاطره جمعی از حیات شهری حذف می شود و شهر در ذهن ساکنانش رنگ می بازد.
تطور تاریخی تفسیر نوروز تا پایان دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
تبارشناسی تفسیر نوروزنامه های عهد صفوی از نوروز گرانیگاه نوشتار حاضر است. منظور از تفسیر از نوروز آن که در متون تاریخی و ادبی، دوره های مختلف تا پایان روزگار صفویان، به تناسب گفتمان غالب، نوروز مقارن با روزهایی بزرگ فرض شده که به زعم نگارندگان این متون، بر دیروز و امروز و فردای ساکنان ایران زمین اثر گذاشته یا خواهد گذارد. شواهد این سخن در رساله ای از عهد ساسانی، آثارالباقیه بیرونی و روایات مندرج در چند نوروزنامه روزگار صفوی آمده است. علاوه بر متون یاد شده، با توجه به گستره جغرافیایی فرهنگ نوروز، چند نوروزنامه تالیف شده در فرارودان نیز بررسی شد و تفاوت نگاه غالب از منظر جغرافیایی نیز آشکارشد. تفاوت تفسیر از نوروز در نوروزنامه های دوره صفویه، با تفسیر از نوروز در نوروزنامه های موجود در دیگر حوزه فرهنگی نوروز یعنی فرارودان، وجود گونه ای ایرانی از نوروزنامه را گواهی می دهد. در چارچوب گفتار بالا، با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکردی مقایسه ای، تبارشناسی، سه تفسیر متفاوت از نوروز، از حیث تصور تقارن با روزهای بزرگ تاریخی مقایسه شده است.
بررسی عوامل مؤثر در فرش اندوزی اروپاییان در دوره صفوی (سده های دهم و یازدهم ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
قرن های دهم و یازدهم هجری قمری، برای قالی بافی دوره صفویه قرونی «طلایی» محسوب می شوند زیرا در این دوره، صفویان توانسته اند این هنر- صنعت را به جایگاه ارزشمندی برسانند و طی اقداماتی آن را به اروپاییان معرفی نمایند. در این دوره تاریخی، قالی های بسیاری به دست اروپاییان به روش های متعددی جمع آوری شده اند که هم اینک در موزه های سراسر دنیا به نمایش گذاشته می شوند. آشنایی با نحوه جمع آوری این قالی ها و چگونگی حضور آن ها در موزه ها و مجموعه های اروپایی، از مسائل و دغدغه های مهم مطالعات فرش و البته مطالعات موزه است و می تواند به تکمیل دانسته های ما در این حوزه ها بینجامد. بر این اساس، این مقاله بر آن است تا ضمن پیگیری مهم ترین روش ها و استراتژی های اروپاییان در کسب و تصاحب قالی های ایرانی، عوامل مؤثر در دستیابی آنان به این قالی ها و اندوختن آ نها را شناسایی و معرفی کند. درواقع، در این تحقیق می خواهیم بدانیم در شکل گیری فرایند جمع آوری قالی های دوره صفوی به دست اروپاییان، چه عواملی دخیل بوده اند؟ بدین منظور و برای یافتن پاسخ این سؤال، در این مقاله، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده کرده ایم. هم چنین داده های خود را به روش کتابخانه ای گردآوری کرده و برای تجزیه و تحلیل آن ها روش کیفی را به کار برده ایم. یافته ها و نتایج این پژوهش حاکی از آن است که سنت پیشکش و اهدای قالی های صفوی به سفرا و دربارهای اروپایی از یک طرف و صنعت صادرات قالی های این دوره از مهم ترین عوامل مؤثر در فرش اندوزی اروپاییان بوده اند. در این میان و ذیل عامل دوم، نقش روابط تجاری ایران و لهستان به طور ویژه مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. درنهایت، گفتنی است بخش قابل توجهی از اندوخته های مجموعه های فرش اروپایی، حاصل گسترش روابط سیاسی تجاری آنان با ایرانِ دوره صفویه است.
از ظهور در پارادایمِ سنت تا افول در پارادایمِ مدرن: جایگاه صفویان در تاریخ نگاری دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری دوره قاجار، تحت تأثیر گفتمانِ تجدد و منطقِ درونی آن، یک تجربه تاریخی را پشت سر گذاشت که برآیندِ آن، ایجادِ خطِ حایلی آشکار میان دو چشم اندازِ تاریخی سنت و مدرن به مثابه دو پارادایم متمایز بود. بر مبنای این تحول گفتمانی، خوانشی دوگانه از مسئله صفویان نیز اتفاق افتاد که محصول اقتضائات گفتمانی و مرزبندی های پارادایمیک میان دو کلان روایتِ سنت و تجدد بود. در روایتِ نخست، تحت تأثیر تجربه های زیسته، اقتضائات ایدئولوژیکی و چشم اندازهای تاریخی همسو با پارادایمِ سنت، یاد و خاطره صفویان، با نوعی خرسندی، مباهات و البته به مثابه تکیه گاهی مشروعیت بخش با لحنی تفاخرآمیز و حماسی روایت شد و در نقطه مقابل، در چشمِ مورخانِ منتقد و تجددخواهِ همسو با گفتمانِ مدرن، تمامِ آن خصلت ها و معیارها وارونه شده و این بار، از یک چشم اندازِ نو، جایگاه صفویان به موقعیتی خُسران بار، منحط و ضد تجدد تقلیل یافت. مسئله این پژوهش، تأمل در چرایی ظهور و افول صفویان در این دو چشم انداز تاریخی است که به روشی تحلیلی و با تکیه بر نقدِ محتوایی روایت های مورخانِ دوره قاجار انجام خواهد شد. بر این مبنا، این فرضیه قابل طرح است که به تناسبِ گذار از گفتمانِ سنت به تجدد و سیطره تدریجی گفتمانِ مدرن در این دوره، موقعیت صفویان نیز از وضعیتی مشروعیت بخش، والا و تفاخرآمیز، به موقعیتی نازل درافتاد و به رکنی مهم در انحطاط شناسی مورخانِ این دوره مبدل شد.
تعامل حاکمان بویه و صفویه با اقلیت های دینی با تکیه بر تقریب ادیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تعامل با اقلیت های دینی در تمامی حکومت ها امری مهم تلقی می گردد و حاکمان بویه (حک: 322-448 ق) و صفویه (حک: 907-1148 ق) نیز جهت تقریب ادیان و استفاده از علوم و دانش این مجموعه از ساکنین کشورهای اسلامی به این موضوع توجه ویژه داشتند یا خیر، پژوهش حاضر یک پژوهش تاریخی به شمار می رود به صورت توصیفی، تحلیلی بوده و موضوعات مربوط به آن از منابع معتبر تاریخی به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. مقاله حاضر می کوشد چگونگی رفتار این دو دولت با اقلیت های دینی را بررسی و تصویری واقع گرایانه از رفتار بویه و صفوی با اقلیت ها ارائه نماید. نتایج حاصل از تحقیقات نشان می دهد که آل بویه و صفوی گرچه شیعه مذهب بودند و طبیعی بود که حاکمان شیعه با اقلیت های دینی رفتاری مشابه داشته باشند، اما این دولت بویهیان بود که عدالت را بین مسلمانان و اقلیت ها تحقق بخشید و در اکثر موارد در دیوان ها از آنان استفاده می کرد؛ اما صفویان در بیشتر دوره حکومت خود نه تنها از اقلیت ها در دربارشان استفاده نمی کردند، بلکه در بیشتر موارد به حقوق آنان احترام نمی گذاشتند حتی با آن ها برخورد غیرانسانی نیز داشتند.
عوامل اقتصادی تاثیرگذار بر مناسبات صفویان با عثمانی در خلال سال های 1501 تا 1562م(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بی ثباتی در روابط سیاسی دوکشور ایران و عثمانی سابقه ای طولانی داشته است و عوامل متنوعی در تداوم این وضعیت نقش داشته اند. مقاله ی پیش رو ضمن بررسی نقش این عوامل نشان می دهد که اصطکاک در روابط سیاسی الزاماً به معنای گسست و تخاصم در سایرحوزه ها به ویژه درحوزه روابط اقتصادی نمی باشد و روابط اقتصادی و تجاری این دو کشور به رغم سابقه تنش میان آنها، به طور مستمر و نیرومند برقرار بوده است. بااین همه در در دوره ی آغازین حکومت صفویه یعنی از زمان جلوس شاه اسماعیل تا پایان دوره ی سلطنت شاه طهماسب و باتوجه به دشمنی های دولت های ایران و عثمانی،روابط اقتصادی و تجاری که تابع وضعیت سیاسی بود، با چالش جدی روبه رو شد. هر دو دولت تلاش کردند از امتیازات اقتصادی خود در حکم ابزار فشار استفاده کنند. ازسوی دیگر، کاهش اقتدار دو دولت و ورود غربیان در معادلات خلیج فارس و شرق مدیترانه، علاوه بر کاهش تعیین کنندگی سیاسی صفویان و عثمانی در منطقه، نقش و توان تجاری آنها را به طور جدی کاهش داد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی جنبه های مختلف روابط اقتصادی این دو دولت و تأثیر آن بر مناسبات سیاسی بررسی خواهد شد. هدف از انجام پژوهش حاضر واکاوی تأثیر اقتصاد بر مناسبات ایران و عثمانی در خلال سا ل های 1501 تا 1562م می باشد.
تقابل عقیدتی صفویان و ازبکان با تأکید بر اندیشه های فضل الله روزبهان خنجی و مکاتبات مبادله شده بین عالمان و دولتمردان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
121 - 150
حوزه های تخصصی:
اختلافات صفویان (1135-907 ه ق) و ازبکان (1007-906 ه ق) منحصر به آوردگاه نظامی نبود و این دو در عرصه های دیگر نیز تقابل داشتند. در این میان، تقابل عقیدتی که از ابتدای شکل گیری روابط دو حکومت، به وجود آمد و در قالب مکتوباتی، خودنمایی کرد، از اهمیت زیادی برخوردار بود. این تقابل از زمان شاه اسماعیل (930-892 ه ق) و شیبک خان (916-855 ه ق) آغاز شد و در دوره شاه عباس اول (978-1038 ه ق) و عبدالمؤمن خان (م 1006 ه ق)، به اوج رسید. پرسش اصلی پژوهش پیش رو، این است که تقابل عقیدتی و فکری صفویان و ازبکان از چه مؤلفه هایی تشکیل شده بود؟ روش تحقیق این مقاله با توجه به ماهیت موضوع، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است و با بهره گیری از منابع لازم و مرتبط، تلاش شده است تا وجوه مختلف این تقابل ، بررسی گردد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تقابل عقیدتی این دو حکومت دربرگیرنده مؤلفه هایی است که از سوی دو مدعی باهدف مشروع جلوه دادن مبانی حکومتی خود و نیز شبهه افکنی در مشروعیت رقیب، مورداستفاده قرارگرفته است. کما این که عناصر محل اختلاف تشیع و تسنن که استمرار تاریخی طولانی ای داشته، در این تقابل ، مؤثر بوده است. نتیجه ی این تقابل مذهبی در عرصه ی روابط سیاسی دو قدرت بازتاب یافت و این دو رقیب از تنش های مذکور، در پیشبرد آمال سیاسی خود بهره بردند. آثار مرتبط باقی مانده این دوره، نشان دهندهٔ حضور گروهی از اندیشمندان است که در تهیه مفاد نامه های رسمی و نیز مکاتبات مستقل به این تقابل دامن زده اند.
نقش حرمسرا در سیاست خارجی صفویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حرم یا حرمسرا در طول تاریخ ایران همواره نقش سیاسی و اجتماعی داشته و عموماً بر ساختار سیاسی کشور تأثیر نهاده است. در دوره صفوی نیز حرمسرا همواره در سیاست های داخلی و خارجی کشور دخالت می کرد. مقاله حاضر در پی روشن نمودن میزان تأثیر و دخالت حرمسرا در سیاست خارجی صفویان و تصمیم گیری در این حوزه است که به عنوان یکی از کانون های مطرح در تصمیم گیری سیاست خارجی صفویان قابل بررسی است. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است.یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که در این دوره نقش حرمسرا در سیاست خارجی صفویان دارای فراز و نشیب بوده است. تا قبل از دوره شاه عباس یکم حرمسرا به میزان کمی در مقایسه با دوره پس از شاه عباس یکم در امر سیاست خارجی دخالت داشتند. لکن به دلیل سیاست جدید شاه عباس مبنی بر در حرم نگهداشتن شاهزادگان و تربیت آنان در حرمسرا، پس از او نوعی کانون پنهان قدرت در داخل حرمسرا که متشکل از زنان و خواجگان بود، تشکیل گردید که نقش مهمی در تصمیم گیری و مسائل مربوط به سیاست خارجی صفویان داشتند.
تدابیر و سازوکارهای حمایتی از فرودستان شهری در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت صفوی به عنوان حکومتی مسلمان، به طور معمول از شماری آموزه های دینی، رویه های حکمرانی سلف، اخلاق سیاسی و میراث اندرزنامه نویسی در زمینه اهمیت و ضرورت فقرزدائی و حمایت از گروه های فرودست پیروی می کرد. نکته اساسی در توجه به این امور، گفتمانی بود که منطبق با آیات و احادیث اسلامی و البته زمینه های فرهنگی موجود در جامعه، حاکمیت سیاسی و گروه های اجتماعی را به عدالت ورزی و ترویج امور خیریه تشویق می نمود. حمایت اجتماعی اساساً از منابع عمومی و عمدتاً توسط حکومت و از طریق مالیات ها و همچنین بهبود رویه های حکمرانی تأمین می شد و گستره آن با هر گونه تغییر اقتصادی، اجتماعی و یا سیاسی می توانست فراتر رود و یا محدود گردد. این پژوهش بدنبال پاسخ این پرسش است که الگوها و رویه های حمایتی از فرودستان در دوره حکمرانی صفویان به چه شکل پی گیری می شد؟ و این رویه ها با عنایت به برقراری حکومت دینی از چه تحولاتی برخوردار گردید؟ این پژوهش با اتخاذ رویکرد «تاریخ از پایین» و بر اساس روش کیفی-تفسیری مبتنی بر آنالیز داده ها، به تبیین وضعیت حمایت اجتماعی از فرودستان شهری دوره صفویه می پردازد. یافته های تحقیق بر آنست که در برهه های ثبات صفویان، سیاست های حمایتی در دو بعد رسمی و غیر رسمی به اجرا درمی آمد. در بعد رسمی برقراری معافیت های مالیاتی، پرداخت وام های بلندمدت و حتی بلاعوض، اصلاح رویه های اقتصادی، برقراری دیوان مظالم و مجازات متخلفان دیوانی، ارائه خدمات شهری و عمرانی، تقویت اندیشه عدالت ورزی و شایسته سالاری، گسترش موقوفات و اطعام نیازمندان و در بعد غیر رسمی گسترش آموزه های دینی در قالب احسان و اکرام، صدقات و انفاق، نذر و هبه، رد مظالم و اطعام فقرا ترویج و پرداخته می شد.
شناخت مقبره اَبَش خاتون (خاتون قیامت) شیراز و معماری آن بر اساس مستندات تاریخی و شواهد موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقبره «اَبَش خاتون» یا «خاتون قیامت» بخشی از میراث معماریِ کمتر شناخته شده شیراز است که انتساب آن به اتابک اَبَش محل اختلاف است و به سبب تخریب های گسترده سده اخیر بخش اندکی از آن برجای مانده است. هدف پژوهش کنونی دستیابی به روایتی از این بنا و محوطه آن مبتنی بر ارزیابی فرضیه های موجود و سپس بازسازی تصویری این عمارت است و می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که پیشینه عمارت چیست و نقش والیان و حامیان زن در شکل گیری و شکوفایی آن، چه بوده است؟ شواهد تصویری موجود از این بنا چه ویژگی هایی را آشکار می سازند؟ و معماری، هندسه بنا و تزئینات آن چگونه است؟ روش پژوهش «تفسیری-تاریخی» است. نتایج نشان می دهند که این محوطه در روزگار دیلمیان (سده 4ق)، شکل اولیه خود را به عنوان «مشهد اُمّ کلثوم» یافته و در عصر سلجوقی رونق گرفته است. بیشترین سهم در شکوفایی این محوطه در نیمه نخست سده 7ق است که به «قبرستان آل سُلغُر» بدل گردید. اتابک اَبَش، رباطی به نام خود ساخت و بعدها کردوچین عمارتی تازه بساخت یا جسد اَبَش خاتون را به همان رباط بازگرداند. مطالعه مستندات موجود به ویژه عکس ها و نقشه ها نشان می دهند که از سده 12 تا 14ق، همواره این بنا به «خاتون قیامت» شهره بوده است. هرچند تزئینات آن کاشی معرق است ولی پلان مربع شکل و نمای متقارن آن به گونه ای است که «نسبت ارتفاع به عرض» و «بلندی گنبد خارجی» همگی یاد آور الگوی ساخت مقبره های برجی روزگار ایلخانی هستند که شاید با مرمت های پی در پی در اوایل عصر صفوی شکل نهایی کنونی خود را یافته باشد.
تعلیقی زاده محمد صبحی چلبی و تسخیر تبریز (993ق/ 1585م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
47 - 64
حوزه های تخصصی:
اوز دمیر زاده عثمان پاشا، وزیر اعظم چرکسی الاصل و فرمانده کل عساکر عثمانی در سال 993ق به دستور سلطان مراد سوم عثمانی با سپاهی انبوه به تبریز حمله کرد. او به دلیل بی کفایتی و نقصان جسمی شاه صفوی و تفرقه و تشتت سران طوایف قزلباش و برتری کامل قوای عثمانی بر سپاه صفوی، توانست به وجهی نسبتاً آسان بر تبریز مسلط شود. بدین ترتیب تبریز، مهم ترین شهر ایران آن روز برای مدتی قریب به دو دهه تحت تسلط عثمانی ها قرار گرفت. واقعه شکست صفویان و تسخیر تبریز در منابع متعدد عثمانی باافتخار درج گردیده و در آثار بسیاری از مورخان آن دیار، چه متقدمین و چه متأخرین، انعکاس یافته است. ازجمله این آثار یکی هم مرادنامه یا تبریزیه از تعلیقی زاده محمد صبحی است. نویسنده این اثر خود در حمله به تبریز حضور داشته و برخی وقایع این لشکرکشی را ثبت کرده است. این مقاله از طریق بررسی آنچه در این اثر آمده، به پژوهش در احوال مردم تبریز به عنوان شهری سقوط کرده که مورد غارت و کشتار واقع شده، پرداخته است. رویدادهای نوشته شده در تبریزیه بخشی از تاریخ اجتماعی ناگفته مردم تبریز در مقطع زمانی فوق است. این تحقیق مبتنی بر شیوه توصیفی تحلیلی است و به روش کتابخانه ای با تکیه بر منابع صفوی عثمانی و نیز برخی آثار جدید فراهم آمده که نتیجه آن روشن شدن برخی از زوایای مکتوم اعمال عثمانی ها در تبریز بعد از تسخیر آن و نیز شناخت دقیق تر فضای شهری تبریز و اخلاق و آداب ساکنان آن است.
خوانشی ژئوپلیتیک از تاریخ سیاسی کرد پسا چالدران
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
248-267
حوزه های تخصصی:
نبرد چالدران ، یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین نبردهای خاورمیانه در پانصد ساله اخیر بوده است. نبردی که علاوه بر تغییر در جغرافیای سیاسی ، مذهبی و فرهنگی خاورمیانه ، بزرگترین تنش یکصد سال اخیر مناطق بین النهرین شمالی یعنی کردها را که مولود نبرد چالدران بودند، بوجود آورد . بسیاری از محقین نبرد چالدران را نبردی مذهبی بین دو دولت نوظهور ، عنوان و از متغیری به نام " کرد و کردستان "در این کشاکش و تبعات آن برای جغرافیای کردها ، غافل مانده اند. جبر ژئوپلیتیک و جغرافیای مذهبی کردستان به علت واگرائی مذهبی با صفویان و شکاف فرقه ای با ترکان حنفی ، اصلی ترین " دیگری " را برای دو دولت مقتدر بوجود آورد که کردستان عرصه این درگیری بود. کردها با توجه به خوی ایرانیگری و علاقه به تصوف مورد خصومت عثمانی و با توجه به سنی بودن مورد هجمه شدید صفویان بودند. در این وضعیت و با توجه به عدم اعتماد دو دولت ، کردها همواره در حوزه کشش و رانش این دو میدان مسلط در بین النهرین شمالی بوده اند. که تا هم اینک نیز این وضعیت وجود و شورش های هویت خواهانه کردها نیز در این بستر شکل گرفته است. حتی به نوعی می توان گفت که عهدنامه های سایکس پیکو ، سور و لوزان نیز که بر پایه جغرافیای قومی ، خاورمیانه امروزی را تفسیر نمودند مولود نبرد چالدران هستند. این تحقیق با روش تحلیل – توصیفی و نگاهی چند بعدی به تاریخ سیاسی کرد در چالدران و پسا چالدران و تبعات مرزی و هویتی آن برای کردهای منطقه بین النهرین شمالی می پردازد.
تکاپوی مالی و اجتماعی شیوخ صفوی در اداره طریقت و تأسیس صفویه (907- 650)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
۱۱۸-۹۹
حوزه های تخصصی:
حکومت صفویه (1135-907) حاصل بیش از دو قرن تدارک صبورانه شیوخ صفوی جهت دست یابی به قدرت بود. صوفیه تا پیش از دوره شیخ صفی الدین اردبیلی به انزوا و دوری از مراکز قدرت سیاسی روی آوردند. از دوره شیوخ صفوی نوعی دگردیسی در اندیشه شیوخ صفوی رخ داد که از آن می توان به ورود تدریجی به سیاست با استفاده از تکاپوهای مالی و اجتماعی یاد کرد. تحقیق حاضر می کوشد با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای به این پرسش اساسی پاسخ دهد که مهمترین تکاپوهای مالی و اجتماعی شیوخ صفوی در اداره بلندمدت و پایدار طریقت صفوی چه بوده است؟ به نظر می رسد که شیوخ صفویه در فرایندی بلندمدت با استفاده از تکاپوهای مالی و اجتماعی مردم محور و غیر رسمی موفق به اداره طریقت و تأسیس حکومت شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که شیوخ صفوی از طریق ایجاد پیوند بین مناطق روستایی و عشایری با نهاد شهر و استفاده از ظرفیت های مالی این سه نهاد، استفاده بهینه از درآمدهای مربوط به وقف، خمس، زکات و انفال، مدیریت مردم محور طریقت صفوی، تأکید بر لقمه حلال، بهره مالی از جهاد و غزا با کفار شروانشاهی، عنایت و توجه به اقشار ستمدیده و فقیر و بهره برداری از معافیت های دیوانی و مالیاتی اعطایی از حاکمان وقت، در فرآیندی بلندمدت و صبورانه موفق به تشکیل حکومت صفوی شدند.
تحلیل چالش مشروعیت خواهی حکومت اشرف افغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
225 - 246
حوزه های تخصصی:
حکومت صفوی از چنان مشروعیتی در میان مردم برخوردار بود که کمتر کسی فکر می کرد کسی جز دودمان صفوی بتواند بر ملک ایران حکمروایی کند. سایه سنگین حکومت صفوی تا سال ها بعد از انقراض آن هم گسترده بود. چنانکه مشکل اصلی اشرف افغان عدم مشروعیت حکومتش از سوی مردم بود و همه اقدامات او در جهت حل این مشکل بود. این مقاله با روش تاریخی و با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که چالش مشروعیت خواهی اشرف افغان چه بود و وی برای رفع آن چه اقداماتی کرد و آیا این اقدامات قرین موفقیت گشت. یافته های این مقاله نشان می دهد سایه مشروعیت حکومت صفوی بر حکومت اشرف افغان سنگینی می کرد و او مجبور بود به طرق مختلف به کسب مشروعیت بپردازد. صدور امان نامه به اهالی اصفهان، تثبیت وقف نامه اماکن مورد احترام رعایای شیعه، ضرب سکه با سجع مهری که حساسیت رعایای شیعه را تحریک نکند، ایجاد رابطه زوجیت با منبع مشروعیت یعنی خاندان صفوی و و سرانجام کسب مشروعیت از طریق شناساندن حکومتش به دولت عثمانی و حکومت روسیه از جمله این اقدامات بود. اما این اقدامات نتوانست به اشرف کمکی کند و عدم همراهی رعایای شیعه با او باعث شد که وی نتواند از پس لشکر نادرشاه برآید و طومار حکومتش با حملات نادر درهم پیچیده شود.
بررسی تطبیقی روایت های صفوی و عثمانی در واقعۀ بازپس گیری تبریز (1012ق. / 1603م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز بعد از حدود هجده سال و نیم که در تصرف امپراتوری عثمانی بود، با اقدام نظامی شاه عباس اول صفوی بازپس گرفته شد. این مدت، طولانی ترین زمانی بود که شهر تبریز تحت تسلط دولت عثمانی ماند و اولین و آخری باری بود که طی یک معاهده رسمی به قلمرو کشور متخاصم منضم گردید؛ چراکه قبل و بعد از این تاریخ نیز اشغال نظامی از سوی عثمانی ها را تجربه کرده بود/کرد. این واقعه در منابع صفوی به نوعی، و در منابع عثمانی به نحوی دیگر روایت شده است. این تحقیق، بررسی تطبیقی این دو روایت به عنوان یک نمونه از اختلاف و شباهت تاریخ نگاری از یک واقعه در دو جبهه رقیب است. شیوه تنظیم مقاله توصیفی تحلیلی است و به روش کتابخانه ای، با مراجعه به آثار ایرانی و عثمانی فراهم آمده است.
کاربست نظریه ی "دولت طبیعی" نورث و همکاران برای تفسیر تحولات دولت صفوی از شکل گیری تا اوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
75 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله استفاده از نظریه ی "دولت طبیعی" نورث و همکاران برای ارائه تفسیری نو از تحولاتی است که طی آن فرقه صفویه به دولتی بزرگ در زمان عباس اول تبدیل که بادوام ترین دولت بعد از اسلام و شکل دهنده ی بسیاری ازنهادها و مرزهای ایران امروزی شد. نورث و همکاران "دولت طبیعی" را دولتِ جوامع با "نظم دسترسی محدود" نامیده اند، چون متداول ترینِ نظم اجتماعی در طول تاریخ بوده است. این نظم اجتماعی در مقابل "نظم دسترسی باز"، یعنی نظمی با دسترسی عمومی به منابع و فعالیتهای سیاسی و اقتصادی جامعه، است. "دولت طبیعی" ائتلافی از قدرتمندان جامعه است که فعالیتهای کلیدی سیاسی، نظامی، اقتصادی، دینی و آموزشی جامعه را طوری کنترل می کنند که تولید و توزیع رانت برایشان فراهم شود. پس تغییرات در ائتلاف با تغییرات در منابع تولید رانت و رقابت بر سر توزیع آن مرتبط است. مدت بین آغاز صفویه تا عباس اول به هفت دوره تقسیم و نشان داده می شود که چگونه تغییرات در ائتلاف متناسب با نقش و انگیزههای اعضاء در تولید انواع رانتها و قدرت سیاسی نسبی آنها قابل تفسیر است. برای هر دوره ابتداء مهمترین بخش از چارچوب نظری مرتبط ارائه و سپس تحولات آن دوره و تغییرات ترکیب ائتلاف مورد بحث قرار می گیرد. انتظار می رود بکارگیری این نظریه، که دولت را بر خلاف اغلب نظریه ها، سازمانی یکپارچه و تک بازیگرِ جامعه نمی داند و همزمان جنبه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه را در بر دارد، بینشهای جدیدی برای تفسیر تحولات دولت صفوی و نسبت این تحولات به توسعه ارائه کند.
تأملی بر تمهیدات صفویان در ایجاد امنیت و رسیدگی به راه های حج(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
143 - 175
حوزه های تخصصی:
صفویان (907 1135 ق)، در راستای مشروعیت و مقبولیت بخشی به حاکمیت خود، اقدامات مهمی در زمینه های: سیاسی، نظامی، اقتصادی و مذهبی انجام دادند. از آنجا که آسان سازی و ایمن سازی سفر حج، همواره یکی از مؤلفه های اصلی قدرت پایدار در جوامع اسلامی محسوب می شد، صفویان ضمن برقرار کردن امنیت پایدار در سرحدات و شبکه ارتباطی قلمرو حکومت خویش، توجه بسیاری به احداث و تعمیر راه های ارتباطی، به ویژه مسیرهای زیارتی نمودند. || سال بیست و پنجم، شماره نود و هفتم، فروردین 140۳در این مقاله، با بهره جستن از روش وصفی تحلیلی، به این پرسش پاسخ داده شده که توجه صفویان به برقراری امنیت راه های حج و پیگیری مطالبات حجاج، تا چه اندازه در رونق حج تأثیر داشته است؟ یافته های این پژوهش، نشان می دهد اگرچه صفویان در برخی سال ها به دلایلی عزیمت ایرانیان به حج را ممنوع می کردند، اما در عین حال، به منظور کسب مشروعیت و تقویت حاکمیت خود، توجه ویژه ای به فریضه حج و امنیت راه های آن و پیگیری مطالبات حجاج ایرانی از عثمانی ها (699 1342ق) و حاکمان مسیر حج داشتند و این امر، رونق تجارت، رونق کاروان سراها و راهداری ها و رفع بیکاری را به دنبال داشت.
تجارت خارجی صفویان و رقابت کمپانی های هند شرقی انگلیس و هلند ( دوره شاه صفی و شاه عباس دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
21 - 50
حوزه های تخصصی:
با تبدیل بازرگانی در اقیانوس هند به شاخه ای از تجارت دریایی جهانی، ایران عصر صفوی هم به دلیل نزدیکی به خلیج فارس وارد این عرصه گردید. کمپانی های هند شرقی انگلیس و هلند در نیمه اول قرن هفدهم میلادی با هدف در دست گرفتن تجارت انحصاری شرق متولد و راهی سرزمین های شرقی از جمله ایران شدند. شاه عباس یکم با عقد قرارداد و اعطای امتیازاتی آنان را وارد مدار اقتصادی و تجاری ایران کرد تا از رقابت تجاری آنها برای رونق و شکوفایی اقتصاد کشور استفاده کند. رقابت های این دو کمپانی برای تسلط بر تجارت انحصاری ایران پس از شاه عباس نیز ادامه یافت. مقاله حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع ایرانی و غیرایرانی، در پی روشن ساختن عوامل مؤثر در رقابت کمپانی های هند شرقی انگلیس و هلند در دوره شاه صفی و شاه عباس دوم است. یافته های این پژوهش نشان می دهند لغو انحصار صادرات ابریشم توسط شاه صفی، قراردادهای تجاری دولت ایران با کمپانی ها، پول نقد (نقدینگی)، جنگ های انگلستان و هلند در اروپا و خلیج فارس، و صادرات و واردات این کمپانی ها از عوامل مؤثر در رقابت تجاری کمپانی ها در دوره شاه صفی و شاه عباس دوم بودند. در این رقابت تجاری کمپانی هند شرقی هلند به دلیل دارا بودن نقدینگی بیشتر، قدرت چانه زنی و دیپلماسی بیشتر در در مذاکرات با دربار صفوی و مجهزتر بودن کشتی های تجاری نظامی بر کمپانی انگلیسی برتری داشت.