مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
جو بایدن
حوزه های تخصصی:
رئیس جمه ور آمری کا از اختی ارات زی ادی در ح وزه سیاس ت خارج ی برخ وردار اس ت و ّ ی ب ر ح وزه ادراک ی و عملیات ی سیاس ت خارج ی آمریکا تغیی ر آن می توان د تأثی رات ج د نیازمن د ً داش ته باش د. آگاه ی از رویکرده ای سیاس ت خارج ی رهب ران جدی د معم وال ارزیاب ی دقی ق باوره ای اصل ی آنهاس ت چراک ه آشکارس ازی باوره ای مرک زی نخب گان سیاس ی، ام کان پیش بین ی مواض ع رهب ران در موقعیت ه ای احتمال ی آین ده را پدی د م ی آورد. ب ا توج ه ب ه انتخاب ج و بای دن به عنوان چه ل و شش مین رئیس جمه ور آمریکا، س ؤال اصل ی مقاله این اس ت ک ه الگوه ای ادراکی ج و بای دن در حوزه سیاس ت خارجی کدام ه ا هس تند؟ در واق ع، هدف اصلی مقاله بررس ی باوره ای مرکزی جو بای دن در حوزه سیاس ت خارج ی ب ا بهره گی ری از دیدگاه ه ا و مواض ع پیش ین او ب ا اس تفاده از چارچ وب مفهوم ی رم زگان عملیاتی اس ت. ب رای این منظ ور جامعه آم اری برگزیده از مت ون مربوط ب ه زندگی سیاس ی ج و بایدن از س ال ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۰ ب ا رویکرد تحلیل کیف ی متون مورد بازبین ی ذهنی و تفس یری ق رار گرفته ان د. یافته اصلی مقاله این اس ت که ادراکات سیاس ت خارج ی بای دن در ح وزه باوره ای بنیادی ن، ب ر اس اس ن گاه همکاری جویان ه ب ا متحدان آمری کا، ائتالف س ازی دموکراتی ک ب ر ض د رقب ای آمری کا و احی ای رهب ری قاع ده محور آمری کا در عرص ه جهان ی و همچنین در ح وزه باورهای ابزاری، بر اس اس اق دام گام به گام، اولوی ت دیپلماس ی با ش رکت همه ذی نفعان و اهمی ت رضایت مردم آمری کا در تصمیمات سیاس ت خارجی ش کل گرفته اس ت. در ای ن مقاله، ابت دا مقدمه و ادبیات موجود و س پس چارچ وب مفهوم ی و روش شناس ی خواهند آم د. در ادامه، رم زگان عملیاتی ج و بایدن بر اس اس پن ج س ؤال مربوط ب ه باورهای بنیادین و پنج س ؤال مرب وط به باورهای اب زاری مورد تحلی ل ق رار خواهن د گرف ت. در نتیجه گی ری، چارچوب ه ای احتمال ی سیاس ت خارجی دول ت بای دن در قب ال ای ران مورد اش اره ق رار می گیرند.
روابط آمریکا و عربستان سعودی در دوره ریاست جمهوری جو بایدن؛ عوامل تعیین کننده و پیامدها (با تأکید بر پیشنهادهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
261 - 286
حوزه های تخصصی:
عربستان سعودی مهم ترین قدرت امروز جهان عرب محسوب می شود. سیاست خارجی این کشور، آشکارا به قدرت های بزرگ و به خصوص ایالات متحده آمریکا وابسته است. در عین حال، آمریکا نیز همواره برای اجرای سیاست های خود در منطقه غرب آسیا و دستیابی به اهداف و منافع خود در این منطقه، نگاه ویژه ای به عربستان سعودی داشته است. با این حال، روابط آمریکا و عربستان سعودی روند یکسان و پایداری طی نکرده و در دوره های مختلف، روند متفاوتی داشته است. بر این اساس سؤال اصلی مقاله این است که روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا، چه پیامدهایی بر مناسبات این کشور با عربستان سعودی خواهد داشت؟ این مقاله بر اساس روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و در چارچوب نظریه واقع گرایی نوکلاسیک به نگارش در آمده است. نگارندگان به این نتیجه رسیدند که با وجود تمایل عربستان سعودی و آمریکا برای تداوم مناسبات، اما دولت بایدن ضمن در پیش گرفتن همزمان راهبرد فشار و تعامل در قبال ریاض، سعی دارد دامنه نفوذ کشورهای کوچک تر خلیج فارس را در مقابل عربستان سعودی توسعه دهد.
آینده پژوهی (الگوی امتداد حال) و کاربست آن در سیاست خاورمیانه ای دولت جو بایدن؛ از سناریوهای محتمل تا آینده های ممکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
89 - 117
حوزه های تخصصی:
مطالعه و شناخت روند های گذشته، فرایند های زمان حال و تبیین رویداد ها و مسیر های آینده، مبنا و اساس تصمیم گیری در سیاست بین الملل و عرصه روابط خارجی در جهت اتخاذ استراتژی های مناسب است. منطقه خاورمیانه از گذشته های دور برای قدرت های بزرگ مانند ایالات متحده آمریکا به عنوان یک منطقه ژئو استراتژیک به حساب آمده است. از منظر تئوری ژئو پلیتیک تصور های جغرافیایی ابرقدرت ها از مناطق حساس جهانی می تواند بر کنشگری آنان در عرصه نظام بین الملل تأثیر گذار باشد. ایالات متحده در سیاست خارجی خود همواره منطقه خاورمیانه را به عنوان یک حوزه استراتژیکی که دارای ظرفیت های لازم برای تأمین منافع فرامنطقه ای خود است در نظر گرفته و در دوره های مختلف و با سیاست گذاری های متنوع به اعمال نفوذ در این منطقه پرداخته است. سؤال اصلی این مقاله این است که بررسی سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا در دوران جو بایدن بر مبنای سناریو های مختلف و مدل آینده پژوهی چگونه قابل پیش بینی خواهد بود؟ این پژوهش با استفاده از آینده پژوهی بر مبنای الگوی امتداد حال و با روش سناریونویسی تلاش می کند تا آینده های چهار گانه در ارتباط با سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا در دوران بایدن را تبیین و ترسیم نماید. این پژوهش فرضیه آزما نمی باشد و درصدد است تا با رویکرد آینده پژوهانه تجویزی به بررسی سیاست خارجی خاورمیانه ای جو بایدن در این منطقه بپردازد.
گذار از بلوغ تقابل به الگوی تعامل نئولیبرال؛ تأملی مقایسه ای به سیاست خارجی ترامپ و بایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اصلی در مورد رفتار سیاست خارجی کشور ها در عرصه نظام بین الملل نوع جهت گیری سیاست خارجی آنان نسبت به موضوعات و تهدیدات بین المللی-منطقه ای می باشد. در سال ۲۰۱۶ با روی کار آمدن دونالد ترامپ به نوعی سیاست خارجی آمریکا دچار چرخش پارادایمی در جهت گیری سیاست خارجی شد. سیاست خارجی آمریکا در دوران دونالد ترامپ به نوعی بر مبنای ظهور نشانگان تقابل با ساختار نظام بین الملل و ساخت یابی روایت بازدارندگی شده بود، رهیافتی که اساساً به دنبال امتیازگیری از رقبا در حوزه های مختلف بود؛ اما با انتخابات سال ۲۰۲۰ و روی کار آمدن جو بایدن، نشانگان تعامل و همکاری مشروط با ساختار جهانی در گفتمان سیاست خارجی آمریکا مفصل بندی شد. بر همین اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که سیاست خارجی آمریکا در فاصله سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ دارای چه نشانگانی با نظام بین الملل است؟ سیاست خارجی آمریکا در این سال ها دچار نوعی شیفت پارادایمی گشته و نوع تعامل و کنشگری در عرصه روابط بین الملل دارای نشانگان تقابلی و تعاملی با ساختار و سیستم جهانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست خارجی آمریکا از دوران ترامپ تا بایدن در الگو های رفتاری از بلوغ تقابل به مدل رفتاری تعاملی در محور رئالیسم مشروط به همکاری گذار پیدا کرده است. این نوشتار با روشی توصیفی–تحلیلی مطابق چارچوب نظری گام بر خواهد داشت
جو بایدن و تسلط دوباره طالبان بر افغانستان: یک طرح از پیش تعیین شده یا یک شکست استراتژیک؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم این که آمریکا از سال 2001 و پس از شکست طالبان هزینه های گزافی را جهت پیشبرد پروژه ی دولت – ملت سازی در افغانستان صرف کرده بود؛ اما این گروه سلفی در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ توانست بار دیگر کابل را به تصرف خود درآورد. اقدامِ طالبان در افغانستان در حالی صورت پذیرفت که جو بایدن سیاست جدید خود نسبت به افغانستان مبنی بر خروج آمریکا از این کشور را تعیین کرده بود؛ به همین دلیل بسیاری از کارشناسان تسلط طالبان را نتیجه ی سیاست دولت بایدن دانستند که پیش تر توسط ترامپ نیز پی گیری شده بود. بااین حال سؤال و دغدغه ی دیگری که در این زمینه مطرح گردید این بود که آیا اقدام بایدن در رابطه با خروج آمریکا یک طرح منطقه ای از پیش تعیین شده و با اهداف و مبانی خاص بود یا این که صرفاً در راستای کاهش هزینه های خارجی آمریکا و بر مبنای نگرش حزبی دولت دموکرات این اتفاق صورت پذیرفت؟ نویسندگان این پژوهش تلاش می کنند که این دو دیدگاه را بر اساس روش مقایسه ای موردبررسی قرار دهند. یافته های این پژوهش بیانگر این است که علیرغم وجود دو دیدگاه اصلی پیرامون سیاست خروج بایدن، مؤلفه ها و متغیرهای مختلفی در استراتژی بایدن نسبت به افغانستان دخیل هستند که اتخاذ یک نگرش چندعاملی را ضروری می سازد. این نگرش چندعاملی در پایان توسط نویسندگان ارائه شده است.
بررسی چگونگی ترسیم مبانی هویت بنیاد در سخنرانی آئین تحلیف جو بایدن از رهگذر استعاره های مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
209 - 232
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با بررسی استعاره های مفهومی در تحلیل سخنان آیین تحلیف در پی فهم چگونگی ترسیم مرزهای هویتی و دستیابی به مشروعیت از رهگذر استعاره های مفهومی است. بر این اساس، نظام معنایی استعاره (کووچش، 2010) و نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده می شوند تا چگونگی اثرگذاری این نظام معنایی بر دستیابی به مشروعیت همگانی فهم شود. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، سخنرانی جو بایدن در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در 20 ژانویه 2021 به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. یافته ها مؤید این مفروض هستند که استعاره ها چارچوبی شناختی برای بیان آرای ایدئولوژیک فراهم می سازند. هر یک از استعاره های به کار رفته مفهومی را برجسته می سازند و مفاهیم بدیل را به حاشیه می رانند. رئیس جمهور از آمریکا در قالب استعاره «ایکس شخص است» را در رویدادهای مختلف و با مفاهیم گوناگونی همانند آمریکا، دموکراسی و عدالت به کار می گیرد تا تمام ملت را با خود همراه کند، از نگرش حزبی فاصله بگیرد، به تمام ملت یک هویت واحد ببخشد، همه را با خود همراه کند و از نگرش حزبی فاصله بگیرد. بنابراین، یکی از کارکردهای استعاره در گفتمان بایدن هویت بخشی به یک موجودیت واحد و قراردادن مفاهیم دگرسازانه در پس زمینه است. به این ترتیب، باید گفت استعاره ابزاری است که به گفتمان ها کمک می کند از دگرسازی های صریح و آشکار دوری کنند. از رهگذر استعاره های مفهومی کم ترین برون گروه ها و بیش ترین درون گروه ها در صورت بندی گفتمان ها رخ می دهد. بایدن با چنین ابزارهایی تلاش کرد تا گفتمانی را به تصویر بکشد که به دنبال جلب توجه حداکثری و اجتناب از طرد دگرهای بالقوه است .
بررسی مقایسه ای سیاست خارجی ترامپ و بایدن در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۱۷۲-۱۵۳
حوزه های تخصصی:
روابط جمهوری اسلامی ایران با آمریکا در بیش از چهار دهه گذشته رابطه پرتنشی بوده و در این مدت آمریکا از هیچ تلاشی برای مقابله و تهدید ایران مضایقه نکرده و در دوره های مختلف الگوی رفتاری تعارضی آمریکا فراز و نشیب هایی داشته است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که سیاست خارجی ترامپ و بایدن در قبال جمهوری اسلامی ایران چه تفاوت و شباهت هایی داشته است؟ یافته های پژوهش با استفاده از روش مطالعه اسنادی و تحلیل گفتارها، مکتوبات و مواضع اعلامی هر دو رئیس جمهور و اطرافیان آنها در دولت و نهادهای فکری، بیانگر این است که تهدید و چالش بودن ایران برای منافع آمریکا و ضرورت مقابله با آن وجه تشابه در انگاره هر دو رئیس جمهور بوده ولی در رویکرد مقابله ای آنها تفاوت هایی وجود دارد که ترامپ رویکرد فشار حداکثری با هدف تغییر نظام و بایدن رویکرد متعادل تری را با هدف تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران دنبال کرده اند.
مطالعه تطبیقی راهبرد دولت های ایالات متحده آمریکا نسبت به منطقه آسیا-اقیانوسیه (2022-2009)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش توان نظامی و توسعه سریع اقتصادی کشورهای منطقه آسیا- اقیانوسیه سبب شده است تا تعداد بسیار زیادی از متخصصان روابط بین الملل بر این عقیده باشند که آینده جهان در این منطقه تعیین خواهد شد. در این میان ایالات متحده سعی نموده است تا با اتخاذ راهبردهای گوناگون جایگاه خود را در منطقه آسیا-اقیانوسیه حفظ کرده و بهبود بخشیده و در عین حال مانع از خیزش رقبای خود گردد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانه ای در پی پاسخ به این سؤال است که «چه نقاط اشتراک و افتراقی در موضع گیری دولت های مختلف آمریکا نسبت به منطقه آسیا-پاسفیک در حدفاصل سال های 2009 تا 2022 وجود دارد؟» یافته های تحقیق حاکی از آن است که در سیاست خارجی سه دولت اوباما، ترامپ و بایدن بیش تر از اختلاف و انقطاع شاهد تداوم هستیم؛ به علاوه، هر سه دولت نسبت به اهمیت و خیزش منطقه آسیا-اقیانوسیه واقف بوده و نسبت به آن توجه بسیار داشته اند. از سوی دیگر آنچه راهبرد دولت ترامپ را از راهبرد دولت های اوباما و بایدن نسبت به منطقه آسیا-اقیانوسیه جدا می کند، همکاری با متحدان و شرکا است، امری که در دوران ترامپ، برخلاف دوره های قبلی و بعدی کم رنگ تر شد؛ به طوری که می توان دولت بایدن را به نوعی دولت سوم اوباما در حوزه آسیا-اقیانوسیه دانست.