مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
ضرب المثل
حوزه های تخصصی:
بررسی دیوان اشعار شاعران دوره مشروطه یکی از منابع موثق و قابل استناد در زمینه آگاهی از فرهنگ عامه است. فرهنگی که در طی روزگاران گاه دستخوش تغییر و تحول شده و گاه بدون تغییر به حیات خود ادامه داده است. این فرهنگ ها و باورها که مردم هر جامعه اعتقاد راسخی بدانها داشته اند، ما را در مسیر شناخت و درک هر چه بیشتر شعر که به ویژه در عصر مشروطه نمود بارزی از بستر و شرایط زندگی است، رهنمون می کند. در این مقاله با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی، سعی شده با بررسی اشعار نسیم شمال که از مرکزی ترین شاعران و روزنامه نگاران عصر مشروطه است، به فرهنگ عامه، باورها و آداب و رسوم آن دوره بپردازیم. در این بین گاه به ضرب المثل ها و کنایه هایی رسیدیم که امروزه در بین عموم مردم رایج اند اما شاید کمتر کسی بداند که این امثال از نسیم شمال است. از دیگر نکاتی که در این مقاله بدان دست یافتیم، این بود که عمده توجه نسیم فارغ از اشعاری که صرفا برای التذاذ هنری سروده شده بودند و بُعد سرگرمی و تفنن آن بر وجه معنایی و لفظی اش غلبه داشت، شعر در خدمت اندیشه آزادی خواهی، وطن، دفاع از طبقه زحمتکش و به تصویر کشیدن وضع آشفته حاکم در جامعه است. در این بررسی، پس از ذکر پیشینه تحقیق و روش آن، عنوان بندی مهم ترین مولّفه های فرهنگ عامه مطرح و سپس شاهدمثال ها ذیل هر عنوان آمده و در نهایت از داده های به دست آمده نتیجه گیری شده است
بررسی تطبیقی لفظ و معنا در امثال کردی ایلامی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
121 - 143
حوزه های تخصصی:
ادبیات تجلیگاه باورها، اندیشه ها وآداب و رسوم ملت هاست که بخش عمده و دیرینه ای از آن در ضرب المثل ها نمود یافته است. ضرب المثل ها جملات کوتاه و موجزی هستند که از روزگاران دورصیقل یافته، سینه به سینه به ما رسیده اند. این عبارات موجز به سبب برخورداری ازعمق معنایی و حکمی و نیز کوتاهی لفظ و قابلیت به خاطر سپاری آسان، همیشه به عنوان یک کالای فرهنگی در بین ملت ها و اقوام در تبادل و انتقال بوده اند.استان ایلام به سبب همسایگی با عراق و وجود مرزمشترک طولانی، همواره محل تردد و داد وستد اقتصادی و فرهنگی مردمان کُرد و عرب بوده است. تأثیرات متقابل دوزبان علاوه بر شعر، در فرهنگ عامه که امثال بخش عمده ی آن است، نیز نمود یافته است. در این نوشتار سعی نگارندگان برآن بوده است تا با بررسی ضرب المثل های عربی و کردی ایلامی با رویکرد تحلیلی –توصیفی و به شیوه ی کتابخانه ای، به بیان اشتراکات و اختلافات لفظی و معنایی موجود در این امثال بپردازند. از نتایج تحقیق آن است که پاره ای از امثال در دو زبان در لفظ و محتوا دارای تطابق نعل به نعل بوده، ظن ترجمه را در مخاطب برمی انگیزند؛ پاره ای دیگر اشتراک لفظی نسبی و معنایی کامل دارند و به احتمال حاصل مهاجرت امثال از زبانی به زبان دیگرهستند و پاره ای نیز تنها اشتراکات معنایی داشته، حاصل نوعی توارد ناشی از نزدیکی جغرافیایی، فرهنگی و آیینی می باشند.
بازنمایی ارزش های اجتماعی در ضرب المثل های مردم ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش های اجتماعی احساسات ریشه داری هستند که مردم آنها را پذیرفته و مبنای عمل و رفتار خود قرار می دهند. هدف از پژوهش حاضر، بازنمایی ارزش های اجتماعی در ضرب المثل های مردم ایلام است. روش تحقیق تحلیل محتوای کمی و جامعه آماری شامل تمامی ضرب المثل هایی است که در کتاب های مربوط منتشر شده اند. یافته های پژوهش مؤید آنند که شکل غالب ارزش های مورد توجه مردم ایلام که در ضرب المثل ها بازنمود شده اند عبارتند از ارزش های مبتنی بر تغییر و دگرگونی اجتماع، جمع گرایی و دیگرخواهی و باورمندی به منفعت جمعی و یرهیز از سودجویی شخصی، تدبیر و تعقل، نظم و پیروی از مصوبات اجتماعی، تساهل و تاب آوری و مدارای اجتماعی، برابر خواهی در دو بُعد عام (عدالت و اعتدال) و بُعد خاص (مساوات جنسی)، ارزش های خانوادگی و خویشاوندباوری و ارزش های اقتصادی در دو بُعد ایجابی (ستایش سرمایه اقتصادی) و سلبی (نکوهش ثروت و نوکیسگی) است. نتایج تحقیق بیانگر بازنمود نوعی از منش اجتماعی است که به دگرگونی اجتماعی ، دیگرخواهی ، عقلانیت ، نظم و قاعده مندی، تساهل و تاب آوری، برابرخواهی، خویشاوندسالاری و سرمایه اقتصادی باورمند است اما ته نشست های زندگی ایلی طایفه ای که مبتنی بر قدرگرایی، خاص گرایی و هژمونی مردانه است نیز در آن مشاهده می شود.
طبقه بندی درون مایه های ضرب المثل ها و کنایات عامیانه در رمان های برگزیده محمود دولت آبادی (مطالعه موردی: کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمود دولت آبادی با کاربرد شگردهای متنوع ادبی و با بهره گیری از ظرفیت های فرهنگ عامه ازجمله ضرب المثل و کنایه بر غنای آثار داستانی خود به ویژه در رمان های کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده افزوده و این رمان ها را در نگاه مخاطب، جذّاب تر کرده است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، طبقه بندی درون مایه ای و محتوایی از ضرب المثل ها و کنایات به کار رفته در رمان های مذکور به دست داده شده و نقش این گونه های ادبی عامیانه در بازنمایی اندیشه های محمود دولت آبادی کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ضرب المثل ها و کنایه ها در این رمان ها دارای درون مایه های «اجتماعی و فرهنگی»، «سیاسی» و «اخلاقی و تعلیمی» هستند و با زمینه های زیبایی شناسی متن درآمیخته اند. همچنین، این گونه های ادبی عامیانه، دارای درون مایه های دینی و ایدئولوژیک است و این گونه ها، در سبک زندگی مردم عادی جامعه بازتاب دارد و در رمان های برگزیده محمود دولت آبادی به گستردگی دیده می شود
جایگاه اجتماعی لولیان خنیاگر و کولیان رامشگر در امثال فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
129 - 167
حوزه های تخصصی:
لولیان و کولیان در ادبیات شفاهی و رسمی و موسیقی و فرهنگ ایرانی حضوری چندین قرنه دارند. این آوازخوانان و نوازندگان دوره گرد که در مناطق مختلف ایران به نام های مختلف مشهورند، جز نقش رامشگری و خنیاگری، خدمات اجتماعی نیز بر عهده داشتند. رقص، موسیقی، آواز، بی خانمانی، کارهای خلاف عرف و عادت از نشانه های رفتاری آنان است که در ادب رسمی و فرهنگ عامه و زبان مردم به اشکال متفاوت بازتاب داشته است. در این مقاله نقش این لولیان را در فرهنگ عامه و موسیقی نواحی و ادب کلاسیک جستجو کرده و بر این مبنا جایگاه اجتماعی آن ها و دیدگاه مردم نسبت به آنان و خدمات فرهنگی اجتماعی و بعضاً دیدگاه منفی مردم به آنان با شواهد کافی تبیین می شود. این جستار در پی آن است تا نشان دهد کولیان چه نقش مهمی در زندگی مادی و معنوی و تفریحات مردم داشته اند و دیدگاه مردم درباره آن ها چیست. مقوله ای که کمتر بدان توجه شده است. تکیه ما بر ضرب المثل های فارسی است و هرجا لازم بوده است از شواهد شعری نیز بهره گرفتیم. تحقیق ما نشان می دهد در امثال فارسی بیشتر به رفتارهای بد و جنبه های منفی لولیان و کولیان توجه شده است؛ اما در اشعار کلاسیک بر وجه مثبت آنان چون دلبری، شادی خواری تأکید می شود. لولی و کولی گرچه مترادف اند اما لولی کاربرد لطیف و زنانه دارد اما کولی نه.
بازتاب فرهنگ کار در ادبیات عامه گیلان؛ با نگاهی بر ضرب المثل های گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
717 - 756
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها به مثابه بخش مهمی از فرهنگ عامه، نمایاننده فرهنگ و شخصیت جوامع مختلف هستند. وجود فرهنگ کار در هر جامعه ای یکی از مهمترین مولفه های تأثیرگذار در توسعه می تواند باشد. بخش قابل توجهی از پژوهش ها در ایران ضعف فرهنگ کار در ایران را یکی از مهمترین موانع توسعه معرفی می کنند. هدف این پژوهش بررسی چگونگی بازتاب فرهنگ کار در فرهنگ عامه مردم گیلان با رویکردی توصیفی تحلیلی با استفاده از تحلیل محتوای ضرب المثلهای گیلکی است. بدین منظور تعداد3070 ضرب المثل مورد بررسی و خوانش قرار گفت. در ادامه، مثل های مورد بررسی ، ذیل 10مقوله دسته بندی و مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد ارزش کار و تلاش، توجه به تخصص، مهارت و تجربه ، مشارکت و کار جمعی، فردگرایی خوداتکایی، تقدیرگرایی، دوراندیشی و آینده نگری، عنصر زمان و نظم و قاعده در کار، ارزش ثروت، رضایتمندی از کار از جمله مهمترین مؤلفه های مربوط به کار هستند که در ضرب المثلهای گیلکی بازتاب پیدا کرده اند. بررسی فراوانی مقوله ها حاکی از وجود نگرش مثبت نسبت به کار در فرهنگ عامه گیلان است.
پیر ه زن گرگ باشد؛ معرفی ضرب المثلی فراموش شده در هفت پیکر و بررسی ابعاد اسطوره شناختی و فولکلوریک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها از غنای فرهنگی ملت ها حکایت دارند. بسیاری از این مَثَل ها در غبار زمان از یاد رفته اند و ما از خودِ آن مثل و نیز از ریشه ها و زمینه های تکوین آن آگاه نیستیم. این جُستار به معرفی ضرب المثلی فراموش شده در بیتی از هفت پیکر می پردازد. «پیره زن گرگ باشد»، عبارتی است که به گمان ما در عصر نظامی به عنوان یک ضرب المثل کاربرد داشته است. احتمالاً این ضرب المثل از زبان ترکی، کردی و یا از زبان آذری وارد ادبیات فارسی شده است. تحقیق کتابخانه ای حاضر که به شیوه کیفی و توصیفی انجام شده قصد دارد تا ابعاد اسطوره شناختی و فولکلوریک این مَثَل را بررسی نماید. تشبیه پیرزن به گرگ در ادبیات فارسی سابقه دارد. پیرزن و گرگ هر دو در فرهنگ، باورها و اعتقادات عامه ملل و اقوامِ جهان نمادی از مرگ، شیطان و دنیا محسوب می شوند و نیز هر دو با برف، جادوگری، میل جنسی و ماه پیوستاری معنایی برقرار می کنند. ما در این مقاله به برخی از این اشتراکات اشاره کرده و هاله های معنایی مشترک میان پیرزن و گرگ را توضیح داده ایم . گرگ در ادبیات نماد حیله گری و مکاری است. به نظر می رسد انگیزه اصلی در همانند دانستن پیرزنان با گرگ بسیاردانی، کارکشتگی و حیله گری آنان باشد. پیرزنان از آنجا که آگاه به مسائل و رموز زندگی زناشویی اند، توانسته اند در هیئت و حرفه محتالگی و دلالی محبت نقش مهمی در مناسبات اجتماعی دوران گذشته ایفا کنند و با هر ترفندی که ممکن بوده، مردان و زنانِ کام جو را به وصال یکدیگر برسانند.
نقد و آسیب شناسی ضرب المثل «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو» با تاکید بر رویکرد ساخت شکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال دهم مرداد و شهریور ۱۴۰۱ شماره ۴۵
140-107
حوزه های تخصصی:
ضرب المثلها از عناصر فرهنگی غالب در جوامع هستند که علاوهبر اقناع سازی و هدایت ذهنی مخاطبان، میتوانند جریانهای فکری و فرهنگی را تقویت کنند. خصلت کاربردی، همچنین انباشت معنایی و نیز دلالتهای وسیع و فراگیر در ضرب المثلها، موجب میشود تا تأثیرگذاری و نفوذ آنها زیاد باشد و ایستادگی و مقاومت فکری مخاطبان در برابر آنها شکل ضرب المثلی است که میتواند در »خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو«نگیرد. قلمروهای جامعه شناختی، اقتصادی، تاریخی و ... قابل نقد و تفسیر باشد. ساختار تقابلی، زبان موسیقایی و همچنین کنش های پیدا و پنهانی چون شرط، امر، تحذیر، تهدید در ژرف ساخت، باعث تأثیرگذاری و اشتهار این ضرب المثل شده است. پیشفرض مقاله این است که با توجه به رویکرد ساختارشکنی و اصرار این نظریه بر معکوس کردن جفت های متقابل، میتوان به خوانشی متفاوت از این ضرب المثل دست یافت. خوانشی که با جابه جایی اقتدار و مرکزیت ، خلاقیت و استعداد مترتب بر آن را در تقابل با »فردگرایی« قطب های دوگانه ساختاری، برجسته و تمجید میکند. در این مقاله تلاش می شود تا با کاربست نظریه » جمع گرایی « ساخت شکنی و همچنین تحلیل کیفی و آسیب شناختی، به قرائتی دیگرگون و البته امروزیتر از این ضرب المثل دست یافت. ضرورت تغییر در ساخت و بافت این ضرب المثل، نشان دهنده تحرک و پویایی فرهنگی جامعه امروز ماست.
بررسی و نقد ساختاری کتاب مجمع الأمثال (مجموعه ضرب المثل ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
نقد و بررسی آثاری که به گونه های خاص انواع ادبی پرداخته و در میان اهل زبان مقبولیت بسیاری یافته اند از ارزش بالایی برخوردار است. در این میان بررسی و نقد آثاری چون مجمع الأمثال ابوالفضل میدانی که در دوره های آغازین ادبیات عربی تدوین شده، قابل توجه می باشد؛ چه آنکه با هدف جلوگیری از تحریف و نابودی میراث ارزشمند ضرب المثل و تبیین آن گردآوری شده است. در این راستا پژوهش حاضر بر آن است تا در قالب نقد ساختاری و با شیوه ای توصیفی – تحلیلی، شناخت عمیق تر و علمی تری از این اثر ارائه دهد. نتایج پژوهش از وجود طرحی منسجم در چارچوب بندی ساختار درونی و متناسب با موضوع، حکایت دارد. همچنین شرح و تبیین ضرب المثل ها با استفاده از شواهد قرآنی، اشعار، روایت، داستان و معاجم لغوی، گویای قوت جنبه ی علمی و استنادی کتاب می باشد و بیانگر تألیفی مبتنی بر تخصص زبانی در متناسب ساختن آن با تنوع سلایق مخاطبان است که با بهره گیری از بن مایه های زبانی و فرهنگی نقش قابل توجهی در استحکام میراث زبانی، تاریخی و فرهنگی قوم عرب ایفا نموده است. علیرغم این امتیازات، کاستی هایی همچون: وجود ابهام در شرح برخی ضرب المثل ها و تکرار مکررات، اهتمام به تحقیق و تعلیقی علمی متناسب با تحولات زبانی بر چنین اثری را ضروری می سازد.
بررسی و تحلیل شیوه های اقتباس شاعران معاصر از ضرب المثل های اشعار حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
123 - 152
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها آینه فرهنگ عامه هستند که سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابند و می توان با بررسی آن ها به شیوه تفکر و روح عامه یک سرزمین دست یافت. مضامین تعلیمی ضرب المثل ها بر عوام و خواص جامعه تأثیری بسزا دارد و شاید همین یکی از عوامل مهم ماندگاری آن طی قرون متمادی باشد. غزلیات حافظ سرشار از تمثیلات است. ایجاز زبان اشعار او سبب شده است مقبول طبع مردم صاحب نظر شود و هفت سده، در اذهان و زبان این مرزوبوم باقی بماند. در شعر معاصر چه از نوع نیمایی باشد یا غزل معاصر، الگوبرداری از زبان و اندیشه حافظ دیده می شود. در این پژوهش با مطالعه آثار هجده شاعر معاصر، انواع تأثیرپذیری و اقتباس از ضرب المثل های غزلیات حافظ در اشعار آنان، کشف و استخراج شده است؛ نیز وام گیری صریح و غیرصریح از 110 ضرب المثل غزلیات حافظ در اشعار آنان دیده می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مضامین اندرزگونه، توصیه های شاعرانه، تشویق، نهی و تحذیر ضرب المثل های دیوان حافظ در شعر معاصر بازآفرینی شده است. شاعر معاصر چه در محور فرم و صورت و چه از جنبه مضمون و محتوا، گاه به صورت نقل قولی شاعرانه برای بیان تأثرات و گاه به منظور نقد شرایط روزگار، از آموزه های نهفته در محتوای ضرب المثل های اشعار خواجه وام می گیرد و می کوشد با افزودن و یا اندک تغییراتی در واژگان، تمثیلات اشعار او را بازآفرینی کند.
برساخت و بازنمایی هویت های جنسیتی در ضرب المثل های لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها در هر جامعه ای، آیینه تمام نمای شیوه های زندگی اعضای جامعه و جزئی از میراث فرهنگی نسل های پیشین هستند. ضرب المثل های جنسیتی در هر فرهنگی، جایگاه و موقعیت اجتماعی جنسیت زن و مرد را تعیین و انتظارات و توقعات اجتماع از اعضایش را مشخص و شیوه تربیت و پرورش آن ها را از قبل معین می کنند و از اعضای جامعه می خواهند در چه مسیرهایی گام بردارند. فرهنگ سرشار از ضرب المثل های جنسیتی بر برساخت و بازنمایی فرهنگ جنسیتی دلالت دارند. این ضرب المثل ها بر تفاوت و تقابل استوارند و زن را دیگری مرد تصور کرده اند. در برخی از ضرب المثل های لکی، هویت مردان و زنان نسبت به یکدیگر معنا می یابد و جایگاه و منزلت آن ها به نسبت دیگری تعریف می شود. در ضرب المثل های جنسیتی لکی، مردان در جایگاه و موقعیت اجتماعی فرادستی نسبت به زنان ترسیم شده اند. چنین القا می شود که مردان به نسبت زنان از توانایی های عقلی و ذهنی بیشتری برخوردارند. در این ضرب المثل ها، اصل و نسب، پدرتباری است و فرزندان ذکور خانواده، پرچم دار و زنده نگه دارنده اسم و رسم خانواده و خاندان به تصویر درآمده اند. در این فرهنگ، نسبت به تربیت و جامعه پذیری دختران و پسران نگرش سخت گیرانه ای وجود دارد و توصیه شده است از تربیت کودکان در شرایط اجتماعی و اقتصادی رفاه و آسایش اجتناب شود. در انحرافات جنسی، پیش داوری و قضاوت ارزشی منفی نسبت به جنسیت زن وجود دارد و زنان، اغواگر و تحریک کننده تصور شده اند.
مشاهداتی درباره سهم و نقش دو نیم کره مغز در پردازش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
273 - 299
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی عملکردهای زبانی منسوب به نیمکره ی راست مغز در بیماران آسیب دیده نیمکره ی چپ، انجام شد. در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی بود، با نمونه گیری تصادفی، یک گروه از بیماران آسیب دیده ی نیمکره ی چپ مغز (20مرد و 10 زن) که به بخش مغز و اعصاب درمانگاه امام رضا (ع) شیراز مراجعه کرده بودند و 30 نفر افراد سالم (20مرد و 10 زن)، انتخاب شدند. سپس از آزمون های مجموعه ی زبان نیمکره ی راست (برایان، 1995) و آزمون کنش ها و توانش های کاربردی زبان (مهری، 1381) برای مقایسه ی عملکردهای زبانی این بیماران با افراد سالم، استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین زنان و مردان آسیب دیده در تمامی خرده آزمون ها، تفاوت معنی دار وجود نداشت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین افراد سالم و بیمار در آزمون های استعاره تصویری، استعاره نوشتاری، درک معنای تلویحی یا درک استنباط معنی، درک طنز (شوخی) یا درک جملات طنزآمیز، واژگانی-معنایی، بیان استعاره، ضرب المثل نوشتاری یا درک نوشتاری ضرب المثل، بیان ضرب المثل و درک کنش های گفتاری غیرمستقیم، تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج نشان داد که توانایی های گفته شده، خاص نیمکره ی راست نیست و نیمکره چپ نیز در تولید و درک این توانایی های زبانی، نقش دارد.
تحلیل و بررسی زبانی جایگاه زن در ضرب المثل های فارسی از منظر طبیعی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها بخشی از نثر موجز و گزین گویه ها در ادبیات فارسی هستند که علاوه بر بازتاب فرهنگ جامعه به دلیل ساختار و فرم روایی شان بسیار رایج و تاثیرگذارند. این تحقیق با خوانش انتقادی از مجموعه ضرب المثل های داستان نامه بهمنیاری و فرهنگ بزرگ ضرب المثلهای فارسی با رویکرد زبان شناسی شناختی و تحلیل گفتمان، کوشیده است نگرش طبیعی سازی باورهای نادرست در شکل گیری جایگاه زن در خانواده و جامعه را نشان دهد. تشدید نگرش دو قطبی مرد/ زن در جامعه مردسالار با بار ارزشی، به دوگانگی فرادست/ فرودست دامن می زند. آسیب چنین نگاهی با پذیرش بدیهی و طبیعی آن، زمانی بیشتر نمایان می شود که معیاری برای سنجش رفتار به هنجار و عقل سلیم عرفی شود و کسی درمورد نادرستی و غیرطبیعی بودن آن تردید نکند. از میان انواع کنش های گفتاری و فرم های بیانی، ضرب المثل ها به عنوان کنش گفتمانی پذیرفته شده، فرایند طبیعی سازی این نگرش استعلایی را بدیهی تر جلوه می دهند. باورهایی چون بی وفایی و عدم رازداری زنان، حقیر و ناقص عقل بودن آنان، مترصد فرصت بودن برای خودنمایی، ساخته شدن آنها تنها برای خدمت در مطبخ، فرزندآوری و مسئولیت بزرگ کردن آنان، لزوم زیبایی ظاهری به عنوان امری واجب برای زن و لزوم زود به خانه بخت فرستادندن دختران و موارد متعدد دیگر که در مقاله حاضر فرایند بازتولید و طبیعی سازی شان بررسی و بازبینی می گردد.
زبان فرهنگ عامیانه(امثال و کنایات) و نقش آن در رسانه ها(مورد مطالعه: کشورهای ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
347 - 367
حوزه های تخصصی:
در واقع چون فرهنگ عامیانه و ادبیات شفاهی جزئی از سرمایه اجتماعی هر جامعه است و کاربرد آن در برنامه های مختلف علاوه بر گسترش همبستگی باعث تقویت سرمایه اجتماعی نیز می شود، در این تحقیق به صورت مختصر به بررسی زبان فرهنگ عامیانه در برخی از آثار ادب شفاهی(ضرب المثل ها، کنایه ها) در ایران و عراق پرداخته شده است، و این ادبیات می تواند بستر مناسبی برای ارتباط با مخاطبان باشد و می تواند مخاطب امروز خود را که نسل رایانه و ماهواره هستند به خود جذب کند. پس مطالعه و بررسی ادبیات عامیانه از منظر جامعه شناسی ادبیات ضروری است. این تحقیق بر اساس پرسشنامه ای میدانی کمی(384 نفر) و کیفی(محافل دانشگاهی) در ایران و عراق، و روش جمع آوری اطلاعات در نظر گرفته شده بود. نتایح نشان داد که زبان فرهنگ عامیانه بر رسانه ها تأثیرگذار می باشد، و نمونه انتخابی که در این تحقیق استفاده کرده کاملاً نمودار جامعه ایرانی و عراقی نیست بلکه نیازمند تتبعات و تحقیقات عینی تر و بیش تری می باشد. رابطه رسانه و فرهنگ عامیانه برای جامعه ایران و عراق مثل تمام جوامع دیگر امروز جهان از مهم ترین بحث های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است.
تحلیلی جامعه شناختی از ضرب المثل های زنانه در شهرستان لامرد استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
101 - 120
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها جملات کوتاهی هستند با مفاهیمی عمیق و برخاسته از قالب ها و تصورات اجتماعی که جهت گیری و تشخیص موقعیت های اجتماعی را فراهم می کنند. این مطالعه به دنبال بررسی بازتاب مفهوم زن و مسائل زنان در میان ضرب المثل های محلی شهرستان لامرد می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به گردآوری و تحلیل ضرب المثل هایی در خصوص زنان پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهند? آن است که در این جامعه هیچ گونه نقش اجتماعی و یا حرفه ای برای زنان قائل نبوده و ضرب المثل ها پیرامون دو محور ویژگی های مختلف شخصیتی زنان و نقش های آن ها درون خانواده از جمله نقش مادری و همسری معطوف به مردسالاری موجود در این شهر شکل گرفته است.
مطالعه تفسیری بازنمایی زن در ضرب المثل های کُردی (مورد مطالعه: گویش سورانی- مُکریانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
65 - 83
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی و نگاه امیک به مطالع? چگونگی بازنمایی زن در ضرب المثل های کُردی می پردازد. با در نظر گرفتن دانش عامیانه در فرآیند تولید معرفت، هدف تحقیق حاضر درک جایگاه زن در فرهنگ مردم کُرد با تکیه بر بخشی از ادبیات شفاهی یعنی ضرب المثل ها است. جامع? آماری مطالعه، ضرب المثل های کُردی با موضوعیت زن در زبان کُردی با گویش سورانی مُکریانی است. روش شناسی مورد استفاده در این مطالعه روش کیفی است و از دو روش مطالع? اسنادی و مصاحبه ی عمیق در گردآوری داده ها استفاده شده است. برای تفسیر و تحلیل داده ها، روش تحلیل موضوعی یا تماتیک به کار رفته است.یافته های پژوهش نشان می دهند در فولکلور کُردی به صورت عام و ضرب المثل ها به صورت خاص، نگاه به زن متنوع و نامتعین و گاه متناقض است. با تحلیل موضوعی داده ها هفت مقوله استخراج شده اند که عبارتند از: زن به مثاب? سوژه ای غیر عقلانی، برابر با مرد، فرودست، دیگری، امری قدسی، توانمند و شخصیتی معماگونه. این مقوله ها در قالب یک الگوی موضوعی تحت عنوان "زن سوژه ای نامتعین" در ادبیات شفاهی کُردی ترسیم و بحث شده است.
بازنمایی زن در ضرب المثل های گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
623 - 645
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها به منزله یکی از عناصر مهم ادبیات شفاهی می توانند بازتابی از باورها و نگرش های حاکم بر جامعه باشند. یکی از موضوعات مهم تحقیقات حوزه اجتماعی بررسی چگونگی بازنمایی زن در فرهنگ و ادبیات شفاهی است. در این مطالعه، تلاش می شود با بررسی مثل های گیلکی به تصویری نسبتاً روشن از چگونگی جایگاه زن در جامعه گیلان دست یابیم. این مطالعه یک بررسی توصیفی تحلیلی بوده که در آن ضمن تحلیل محتوای چهار کتاب «فرهنگ مثل ها و اصطلاحات گیل و دیلم»، «جادکفته گبان»، «ضرب المثل ها و اصطلاحات گیلکی» و کتاب «ضرب المثل های گیلکی»، که حاوی 4562 ضرب المثل حوزه شرق و غرب و مرکز گیلان هستند، تعداد 182 ضرب المثل مرتبط با موضوع پژوهش احصا شده است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک استفاده شده و مثل های با مضامین مشترک و مشابه ذیل پنج مقوله کلان تصویری از سویه های مثبت زنان، تصویری از سویه های منفی زنان، زن به مثابه عنصری فرودست، زن به مثابه عنصری فرادست و زن به مثابه عنصری برابر در نسبت با مرد دسته بندی شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد تصویر زن در فرهنگ مردم گیلان متنوع و چندوجهی است و اگرچه در بخشی از مثل ها زن به مثابه عنصری ضعیف و فرودست بازنمایی می شود، بخش درخور توجهی از ضرب المثل ها بر نقش زن به مثابه عنصری فرادست یا برابر با مرد در جامعه دلالت دارد.
استعاره مفهومی در شعر مجیرالدین بیلقانی
حوزه های تخصصی:
تئوری استعاره مفهومی از موضوعات مورد مطالعه در زمینه زبان شناسی شناختی است که به بررسی چگونگی ادراک و ساخت در ذهن انسان می پردازد. بر اساس این نظریه، استعاره های کارکردی زبانی در خدمت ادبیّات متن نیستند، بلکه ابزاری ضروری برای درک چیزهای انتزاعی و ناملموس در ذهن انسان هستند و نه در سطح کلمات، بلکه در ژرفا به کار می روند و تحت تأثیر معنا و مفاهیم قرار می گیرند. حوزه های تعریف شده در نظریه استعاره مفهومی و مصادیق آن از بسیاری جهات به زمینه های مفهومی و عملی ضرب المثل ها شباهت دارند. به نوعی می توان ضرب المثل ها را نمونه ای از استعاره های مفهومی دانست که با استفاده از منابع مختلف معانی و مفاهیمی را با توجه به آن ها منتقل می کند. ازآنجایی که ضرب المثل ها عام ترین و پرکاربردترین بخش ادبیّات هستند، مطالعه آن ها بر اساس نظریه استعاره مفهومی، شناخت و درک مبانی فکری و فرهنگی ملّت ها را فراهم می کند. لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با مروری گذرا بر مطالعات و نگرش های تاریخی و مدرن پیرامون استعاره ها و سنجیدن دو دیدگاه متفاوت درباره آن ها، ضرب المثل های فارسی اشعار مجیرالدین بیلقانی را با توجه به نظریه استعاره مفهومی بررسی نماید و حوزه های مبدأ پرکاربرد در دایره مثال فارسی را بیابد و از این راه بتواند خطوط اصلی فکر شاعر را دریابد.
تحلیل معناشناختی ضرب المثل ها و کاربرد آن در فرهنگ نگاری فارسی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
شیوه فهرست کردن مقوله زبانی ضرب المثل در فرهنگ ها همواره یکی از مسائلی بوده است که فرهنگ نگاران و مثل نگاران با آن روبرو بوده اند. از این رو در این تحقیق به چگونگی فهرست کردن ضرب المثل ها در فرهنگ های لغت فارسی و بخصوص در فرهنگ های ضرب المثل فارسی، براساس رویکرد معناشناسی شناختی پرداخته شد. هدف از پژوهش حاضر ارائه ضرب المثل ها به شیوه ای بدیع، غیر خطی و غیرالفبایی با مبنایی علمی و مبتنی بر نظریه در فرهنگ هاست. برای رسیدن به هدف پژوهش این سوال مطرح می شود: با به کارگیری اصول معناشناسی شناختی چگونه می توان شیوه ای جدا از شیوه متداولِ الفبایی و خطی برای فهرست کردن ضرب المثل ها و ارائه معادل های آن ها در نظر گرفت؟ در این راستا، نگارندگان با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با به کارگیری سازوکارهای شناختی استعاره مفهومی، مجاز مفهومی و دانش متعارف به بررسی داده های برگرفته از فرهنگ بزرگ دوجلدی ضرب المثل های فارسی (ذوالفقاری، 1388)، کتاب ضرب المثل های معروف ایران (سهیلی، 1385) و منابع اینترنتی پرداختند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با تکیه بر انگیزه معنایی و براساس مفاهیم قلمرو مقصدِ ضرب المثل ها، در فرهنگ های لغت می توان شیوه ای غیرخطی وغیرالفبایی برای چینش ضرب المثل ها و معادل های آن ها ارائه کرد که منعکس کننده ساختار نظام مفهومی ذهن ما باشد و در امر زبان آموزی نیز به درک و یادسپاری زبان آموزان کمک کند.
ضرب المثل؛ ابزاری فرهنگی برای تنظیم و شکل دهی به رفتار جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه فرهنگ، میدان همگرایی و تعامل جهان بینی ها و ایدئولوژی هاست. ضرب المثل ها یکی از ابزار های فرهنگی تأثیرگذار در ترویج، تنظیم و هدایت ایدئولوژی ، جهان نگری و رفتار اجتماعی سازمان یافته هستند. آن ها هماهنگی جمعی را در کنشگران اجتماعی تقویت می کنند و موجب همگرایی فکری و فرهنگی، حول یک موضوع مشترک می شوند. در این مقاله تلاش می شود تا با روش تحلیل کیفی و توصیف، به این مسئله پرداخته شود که ضرب المثل ها به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده در فرهنگ عامه، چگونه به رفتار جمعی شکل می دهند. پیش فرض این است که ضرب المثل ها با «عقلانی سازی»، «نهادینه سازی» و «ساخت گرایی»، رفتارهای فردی را با رفتارهای جمعی همسو می کنند. مبانی و کارکرد ضرب المثل ها، نشان دهنده ظرفیت و توانایی آن ها برای نظارت و کنترل رفتارهای اجتماعی است؛ انتظار ایفای نقش هایی چون «هم بستگی و تطور همکاری»، «حصول منفعت مشترک»، «تعریف طرح واره های رفتاری»، «قاب بندی»، «اطمینان آفرینی» و «انسجام اجتماعی» از ضرب المثل ها، موجب می شود تا آن ها بتوانند رفتار پراکنده مخاطبان را تنظیم و هم جهت کنند. ضرب المثل ها با طرح الگوهای آشنا و نهادینه، «ناهماهنگی شناختی و پراکندگی رفتاری»1 افراد را در جامعه محدود می کنند.