مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ضرب المثل
حوزه های تخصصی:
زبان قالبی شده اصطلاحی است که در بعضی از مطالعات توصیفی و نظری دستور، در مورد پاره گفت هایی به کار می رود که در داشتن ویژگی های معمول نحوی و صرفی با دیگر ساخت های زبانی متفاوت اند و آنگاه که به کلام اعمال می شود استفاده از صورتی ثابت از کلمات را به ذهن متبادر می کند که برای بر آوردن مقصودی رایج به کار گرفته می شود. روش تحقیق به شیوه کتابخانه ای و روش گرد آوری داده ها به صورت میدانی است. در این پژوهش، صد گفتار قالبی شده که بسامد کاربردی بالایی در گفتگوی روزانه فارسی زبانان دارند، مورد بررسی قرار می گیرد. دو پرسشنامه که هر یک حاوی پنجاه ساخت قالبی و پرسش هایی در مورد استفاده و یا عدم استفاده از ساخت ها بود در میان دویست نفر فارسی زبان که در سه گروه آزمودنی با مشخصه های جامعه شناسی زبان از قبیل سن، جنس و میزان تحصیلات قرار داشتند، توزیع شد. با شناسایی و توصیف ساخت های قالبی شده مشخص شده که پاره گفت های قالبی شده در نوع و قالب ضرب المثل، اصطلاح و عبارات مقدماتی در زبان فارسی ظاهر می شوند. با تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه ها در می یابیم اختلاف آشکار و چشمگیری میان میزان فراوانی کاربرد برخی از ساخت های قالبی شده مورد بررسی در بین گروه های سنی، جنسی و تحصیلی مشاهده می شود و در مورد برخی دیگر اختلاف، قابل توجه نیست.
بررسی طرحواره های قدرتی در برخی از ضرب المثل های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، برخی از ضرب المثل های زبان فارسی را که در آن ها مشکل و نوع برخورد با آن مطرح شده، در چارچوب طرحواره های قدرتی بررسی می کنیم. براساس یافته ها، در ضرب المثل های بررسی شده طرحواره های قدرتی سه امکان دارند: وجود مشکل به مثابة یک سد که نمی توان آن را از سر راه برداشت. در این گونه ضرب المثل ها راهکار یا توصیه ای برای حل مشکل وجود ندارد. دومین امکان این است که مشکل را می توان از طریق ارائة راهکاری پیشنهادی برطرف کرد. وجود مشکل به عنوان یک سد که می توان آن را پشت سر گذاشت، سومین امکان است. بررسی های آماری نشان می دهد که امکانات دوم و سوم به ترتیب بیشترین و کمترین میزان بسامد را در ضرب المثل های بررسی شده داشته اند. در امکان دوم که خود انواعی دارد، ضرب المثل هایی که بیانگر حل مشکل از طریق راه حل مطلوب و مناسب هستند، بیشترین فراوانی را دارند. بسامد امکانات طرحوارة قدرتی در ضرب المثل های بررسی شده، رهیافت هایی را دربارة روان شناسی قوم شناسیِ ایرانی ارائه می دهند؛ بدین صورت که تفکر حاکم بر رفتار و منش قوم ایرانی در گذشته و حال این بوده و هست که توصیه می شود خود در برابر سد مشکلات پایداری داشته باشد، برای هر مشکلی در جستجوی راهکار و راه حلی باشد و همچنین سعی کند بهترین راه حل را در مواجهه با مشکل و رفع آن برگزیند. غالب ضرب المثل های بررسی شده گویای این اند که قوم ایرانی، روحیه ای قوی و بالا در برابر مشکلات دارد.
مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در ضرب المثل های شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در پیکره ضرب المثل های شرق گیلان بر مبنای مدل «طرح واره های تصوری ایوانز و گرین» در چهارچوب معنی شناسی شناختی بررسی می شود. ضرب المثل ها به دلیل اهمیتی که در فرهنگ ها، انعکاس فرهنگ مردم و هویت فردی اجتماعی آنان دارند مقوله ای مهم در مطالعات زبانی محسوب می شوند. تداوم ضرب المثل ها طی زمان ها و فرهنگ ها حکایت از عملکرد شناختی (و جامعه شناختی) آن ها دارد. از آن جا که طرح واره های تصوری از مهم ترین سازوکارهای زبان در معنی شناسی شناختی محسوب می شوند و نیز در مورد چگونگی عملکرد آن ها در گویش های ایرانی مطالعه چندانی صورت نگرفته است، ضرورت انجام این پژوهش دوچندان می نمود. این پژوهش به روش توصیفی استقرایی است. شواهد به دست آمده نشان می دهند که انواع کلی طرح واره های مشخص شده توسط ایوانز و گرین از جمله طرح واره فضا، طرح واره مهارشدگی، طرح واره جابه جایی (حرکت)، طرح واره نیرو، طرح واره پیوستگی، طرح واره توازن، طرح واره همسانی، و طرح واره موجودیت در ضرب المثل های شرق گیلان یافت می شود.
حکومت و سیاست در آیینه ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ ایران سراسر تاریخ خودکامگی شاهان و حاکمانی است که برای مردم (رعیت) تنها وظیفه قائل بوده اند و نه حق. مردمی که اجازه هیچگونه اعتراض و اظهار نظری نداشته اند اما نقد و نظر آگاهانه و دردمندانه آنان نسبت به ارباب قدرت و حکومت در قالب ضرب المثل ها بخوبی ثبت و ضبط شده است. امثالی که هم وظیفه طبقه حاکم و مردم نسبت به یکدیگر و هم ویژگی های حاکمان شایسته و ناشایست را بیان می کند و از سویی آفرینش ذوق و اندیشه شاعران و نویسندگان بزرگ و نامدار؛ و از دیگر سوی، آیینه واقع نمای اندیشه، عاطفه و واکنش عامه مردم به زندگی و خوب و بد آن است و بسیاری از باورها و شکایت ها که در ادبیات رسمی چندان مجال بروز نیافته است، به جد یا طنز در قالب کنایه آمیز، نمادین و کم خطر امثال، بخوبی بازتاب یافته است و می توان ناب ترین و صادقانه ترین سخنان عامه و خواص زیرک تاریخ را در آن ها رصد کرد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، با نگاهی کوتاه به فرهنگ سیاسی ایران و با بررسی ضرب المثل های عامیانه ای که مستقیماً به موضوع حکومت و سیاست (دو قوه مجریه و قضاییه) مربوطند، می کوشد ابعاد گونه گون مسأله را واکاود و نشان دهد.
جایگاه زن و خانواده در ضرب المثل های بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ضرب المثل ها در شناخت جنبه های مختلف فرهنگ مردم نقش مؤثری دارد؛ زیرا در آن ها، فرهنگ هر قوم و ملتی به تصویر کشیده می شود. هدف از این پژوهش، بررسی خانواده و جایگاه زن در ضرب المثل های بختیاری با رویکرد نقد فمینیستی است. در ضرب المثل های بختیاری زن گاه جایگاه فرادست، گاه فرودست و گاه برابر با مردان دارد. وقتی سخن از مسائل درون خانه و حیطه خصوصی به میان می آید، زن موجودی قدسی و فراتر از مرد است و در ضرب المثل هایی که از حیطه عمومی و جایگاه اجتماعی افراد بحث می شود، زن جایگاه فرودستی نسبت به مردان دارد. در ضرب المثل هایی که از مسائل عام زندگی سخن گفته می شود، جایگاه زنان با مردان برابر است. همچنین در بسیاری از این ضرب المثل ها، نگاه مردسالارانه حاکم است و اندیشه های مطلوب جامعه مردسالار برای زنان نهادینه می شود. ازدواج، مذموم شمردن چندهمسری، شناخت همسر پیش از ازدواج، نحوه شناخت همسر و وظایف زوجین، ازجمله مسائل مربوط به خانواده هستند که در مَثل های بختیاری انعکاس یافته اند.
بازتاب روابط خویشاوندی در ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عرصه های تجلی روابط خویشاوندی زبان، ادبیات عامه و به ویژه ضرب المثل ها هستند. پژوهش حاضر به بررسی انعکاس روابط خویشاوندی در ضرب المثل های فارسی می پردازد. به این منظور، ضرب المثل هایی انتخاب شدند که در آن ها واژه هایی برای ارجاع به خویشاوندان به کار رفته است. ضرب المثل های منتخب از فرهنگ بزرگ ضرب المثل های فارسی استخراج شدند و ضرب المثل های مربوط به زبان ها و گویش های غیرفارسی از آن حذف شدند. درنهایت 3232 ضرب المثل فارسیِ مرتبط با روابط خویشاوندی به دست آمد. ضرب المثل ها نخست براساس روابط خویشاوندی آن ها دسته بندی شدند. سپس خویشاوندان بر اساس نوع خویشاوندی (نسبی، سببی یا ناتنی) و درجه خویشاوندی (درجه یک، درجه دو، درجه سه و خویشاوند دور) طبقه بندی و مقایسه شدند. جنس، نسل و فرود خویشاوندان، جنس «خود» و نوع خانواده نیز در نظر گرفته شدند و مبنای مقایسه خویشاوندان در ضرب المثل ها قرار گرفتند. ضرب المثل های مربوط به زن (در مقام همسر) بیشتر از همه خویشاوندان دیگر است؛ در حالی که ضرب المثل های مربوط به خویشاوندی نسبی بسیار بیش از خویشاوندی سببی و ناتنی است. پس از زن، پدر در جایگاه دوم قرار دارد و فرزند در جایگاه سوم. خویشاوندان مؤنث بیش از خویشاوندان مذکر در ضرب المثل ها آمده اند؛ اما در عین حال فراوانی ضرب المثل های مربوط به مردان خویشاوند بیش از زنان خویشاوند است.
نقدی بر فرهنگ امثال و حکم روسی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون در زبان فارسی کتاب های گوناگونی با عناوینی چون ضرب المثل ها ی زبان فارسی، امثال و حکم فارسی، فرهنگ عوام، اصطلاحات زبان فارسی، فرهنگ لغات عامیانه، فرهنگ امثال فارسی، زبان کوچه، و غیره تألیف شده است. به طور کلی، از نقصان ها و اشکال های اساسی و مهم در نگارش این گونه کتاب ها تفکیک نشدن انواع گونه ها ی ادبی مشابه، یا به تعبیر دیگر، تفکیک نشدن انواع گوناگون عبارت های زبانی و خلط آن ها با یک دیگر است. به نظر می رسد دلیل اصلی این مسئله، مطرح نشدن «علم فرازیولوژی» به عنوان شاخة مستقلی از علم زبان شناسی در بین زبان شناسان فارسی زبان باشد. بر همین اساس، عبارت های زبانی اشاره شده و گونه های مشابه آن ها در زبان فارسی اغلب از دیدگاه فرهنگ شناسی، فولکلورشناسی، سبک شناسی، ادبیات شناسی، مردم شناسی، و غیره بررسی شده و طبعاً صاحب نظران هریک از این رشته های علمی با نگاه ویژه ای که مخصوص آن رشته است عبارت های زبانی ذکرشده را ارزیابی کرده و هریک از آنان فقط به جنبه های خاصی از آن عبارت ها توجه کرده اند. در این کار تحقیقی بر آنیم تا ضمن نقد فرهنگ امثال و حکم روسی فارسی مشکلاتی را که به سبب مطرح نشدن علم «عبارت شناسی» به منزلة علمی مستقل در زبان فارسی بر سر راه فرهنگ نویسان و پژوهش گران این حوزه قرار دارد بررسی کنیم. این پژوهش به روش کتاب خانه ای انجام گرفته و درنهایت، علم عبارت شناسی به عنوان معادل فارسی به جای علم فرازیولوژی پیشنهاد شده است.
بازنمایی زنان در ضرب المثل های گیلکی (گونه اشکورات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها آینه فرهنگ هر جامعه هستند؛ از این رو، با بررسی آن ها می توان به درک بهتری از باورها و نگرش های گویشوران هر جامعه نسبت به زن و ارزش های اجتماعی- فرهنگی مردم هر منطقه دست یافت. هدف از انجام این پژوهش، توصیف و تحلیل بازنمایی زنان در ضرب المثل ها گیلگی (گونه اشکورات) است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه ساخت یافته با شصت نفر از گویشوران اصیل گیلکی زبان اشکورات (اعم از زن و مرد)- که بیش از 45 سال سن داشتند و چندان متأثر از زبان فارسی معیار نبودند- گردآوری شد. از آنجا که روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی است، ضرب المثل های گرد آوری شده درباره زنان، نخست از نظر معنایی تقسیم بندی و توصیف و سپس به هجده مقوله تقسیم بندی شدند. این مقوله ها نشان می دهند که سه نوع تصویر یا بازنمایی از زنان در مثل ها وجود دارد که به ترتیب فراوانی عبارت اند از: الف) بازنمایی منفی، ب) بازنمایی مثبت، ج) بازنمایی خنثی. توزیع این بازنمایی ها در چارچوب گفتمان انتقادی و مطالعات فمینیستی تحلیل شد. از یافته های مهم پژوهش حاضر این است که در جامعه گیلکی زبان منطقه اشکورات مفهوم جنسیت به عنوان ساختاری ایدئولوژیک درک می شود. بر اساس رابطه سلسله مراتبی برتری و فرودستی، طبقه اجتماعی زنان فرودست شمرده می شود و زنان به عنوان اعضای طبقه اجتماعی فرودست بدون مزیت خاص و بیشتر نادیده گرفته می شوند.
حمام ها در ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژگان معماری همواره در کلام عامه نمود داشته است. به سبب اهمیت شست وشو و پاکیزگی در نظام روابط اجتماعی ایرانیان، حمام ها در جایگاهی ممتاز قرار داشته اند. حمام ها از آسیب پذیر ترین گونه های معماری هستند و متأسفانه فرهنگ گرمابه ها بیشتر و پیش تر از کالبد آن ها در معرض نابودی است. بنابراین نباید در ضرورت مستندسازی وجوه غیر مادّی گرمابه ها تردیدی روا داشت. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی به باز شناسی، طبقه بندی و تحلیل وجوه مختلف گرمابه ها در ضرب المثل های فارسی
می پردازد.
مهم ترین نتایج تحقیق نشان می دهد که امثال به صورت جمله ساده خبری، بیشترین فراوانی را دارند و در عین ظرافت زبانی، مطلب را به ساده ترین شکل ممکن بیان می کنند. از نظر محتوای عمومی امثال، مسائل اجتماعی و اخلاقی بالا ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. بررسی محتوای تخصصی امثال از نظر معماری بیانگر توجه عمده به کالبد معماری حمام هاست. بررسی محتوای مردم شناسانه امثال نیز نشان می دهد که به وسایل حمام ها بیشتر از دیگر موارد توجه شده است. همچنین معماری و موضوعات مردم شناختی گرمابه ها اهمیت یکسانی دارند و باید همپای توجه به حفظ کالبد معماری گرمابه ها به حفاظت از وجوه مردم شناختی آن ها نیز اهتمام ورزید.
واکاوی مفهوم زن در ضرب المثل های لری با تأکید بر بعد نابرابری جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به واکاوی مفهوم زن در ضرب المثل های لری با تأکید بر بعد نابرابری جنسیتی می پردازد. برای تحلیل موضوع، از دیدگاه نشانه شناسی بارت، تحلیل گفتمان لاکلا و موفه و تفسیرگرایی کیلفورد گیرتز کمک گرفته شد. رویکرد و روش تحقیق، رویکردی کیفی و استفاده از دو روش مطالعه اسناد و مصاحبه عمیق با افراد(زن، مرد) واجد شرایط بالای 50 سال بود. روش های انتخاب این افراد، و تفسیر و تحلیل داده ها، به ترتیب، بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و روش تحلیل موضوعی یا تماتیک است. داده های مورد بررسی، ضرب المثل های رایج در گویش لری ممسنی، به ویژه، موارد مرتبط با نابرابری جنسیتی بوده است. مقوله های ناشی از واکاوی ضرب المثل ها را می توان حول مقوله های فرعیِ زن موجودی سطحی نگر، حقیر، ابزارگونه، اطاعت پذیر، فتنه گر و سخن چین؛ و مقوله یا دال محوری "" دیگریِ فرودست"" دسته بندی و تحلیل کرد. بر اساس تحلیل مضامین و نگاه امیکی مصاحبه شوندگان، می توان گفت تصاویر ارائه شده از زنان در ضرب-المثل های لری، به شکل گیری و تقویتِ نوعی زبان جنسیت گرا و کردار تبعیض آمیز جنسیتی در جامعه مورد نظر انجامیده است. تا جاییکه این زبان جنسیتی، به تعبیر بارت، شکل اسطوره ای به خود گرفته و بر اساس نگاه گفتمانی لاکلا و موفه، نوعی مرز ضدیتی کاملاً مشخص بین ما(مردان) به مثابه جنس فرادست، و دیگری(زنان) به مثابه جنس فرودست ترسیم و تحکیم شده است. در نهایت اینکه چنین تصویری می تواند هم بازتاب و بازگو کننده ی نابرابری بین جنسیتی و هم ممانعت کننده ی زنان در دستیابی به موقعیت های مهم و ارزشمند زیست اجتماع شان باشد.
بررسی راستی نمایی مثل ها در متون منثور فارسی نسبت به آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثل، جمله ای مختصر و مشتمل بر تشبیه یا مضمون حکیمانه است که بین عموم مشهور شده، در محاورات ایشان به کار می رود و بازنمود افکار و عقاید، شیوة تفکر، صفات و روحیات پیشینیان است. بی تردید حقایق دینی و مذهبی نیز در آینة ضرب المثل ها بازتاب یافته است، اما از آنجا که مثل ها ریشه در دانش عامه دارند، بازنمایی حقایق به ویژه آموزه های دینی، در بسیاری مواضع با واقع مطابقت نداشته و از طرفی موجب تحریف حقایق دینی گردیده و از سوی دیگر دامن ادب بلند پارسی را در بیان، آلوده ناصوابی نموده است. لذا شایسته می نمود ضوابطی به دست آوریم تا در مواجهه با مثل ها و در موضع بازتاب حقایق دینی –به ویژه حوزة مربوط به اصناف انسانی مانند زنان و مردان که بیشتر مورد توجه و ابتلای مردم است- متوجه نواقص یا نواقض بیانی آنها بشویم. بدین جهت ضمن تقسیم بندی استقرایی مثل ها، بدین نتیجه رسیده ایم که ضرب المثل های فارسی در بازنمود آموزه های دینی در بسیاری موارد و به دلایل مختلف –از قبیل انگیزه مثل نگار و یا محدودیت در ساختار بیانی- در بازتاب آموزه های دینی موفق نبوده، بلکه موجب سوء برداشت هایی گردیده اند که ساحت دین از آن مفاهیم کاملاً مبرّا و به دور می باشد.
بررسی طرح واره های تصوری در ضرب المثلهای گویش تالشی در چارچوب معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربیات انسان از جهان خارج ساخت هایی مفهومی در ذهن پدید می آورد که به زبان منتقل می شود. این ساخت ها به عقیده جانسون(1987) طرح واره های تصوری(image schemas) نامیده می شوند. طرح واره های تصوری سطح اولیه تری از ساخت شناختی زیربنای استعاره را تشکیل می دهند و امکان ارتباط میان تجربیات فیزیکی انسان را با حوزه های شناختی پیچیده تری نظیر زبان فراهم می آورند. این طرح واره ها به سه دسته طرح واره های حجمی، حرکتی و قدرتی قابل تقسیمند. از آنجایی که زبان رسمی و مکتوب کشورمان فارسی معیار است و اکثر گویشها دارای آثار مکتوب نیستند و در معرض نابودی قرار دارند و با توجه به قدمت گویش تالشی و نیز شباهت زیاد آن با زبان فارسی باستان در این پژوهش به بررسی معناشناختی طرح واره های تصوری بر اساس دیدگاه جانسون پرداخته ایم و بسامد آنها را در ضرب المثلهای تالشی بررسی کرده ایم. روش تحقیق تحلیلی توصیفی است و داده ها به صورت اسنادی با بررسی طرح واره ها در آثار مکتوب قصه ها و مثل های تالشی گردآوری شده است. همچنین به منظور پیشگیری از برخی ابهامات، بخش عمده داده ها به صورت میدانی از طریق مصاحبه حضوری با گویشوران تالشی به ویژه افراد کهنسال و بیسواد جمع آوری شده است. نتیجه تحقیق نشان داده است که طرح واره حجمی بیشترین درصد را در ضرب المثلهای تالشی داشته است.
بررسی و مقایسه تعبیر ضرب المثل در بیماران آلزایمریِ فارسی زبان و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات و ناهنجاری های زبان شناختی از ویژگی های بارز بیماران آلزایمری است که بیشترِ اختلالات یادشدهْ در حوزه کاربردشناسیِ زبان جای می گیرند؛ همچنین، این بیماران در تعبیر زبان تمثیلی و غیرلفظی اشکال و اختلال دارند. در این پژوهش، توانایی پنج بیمار آلزایمریِ فارسی زبان، در درک بیست ضرب المثل آشنا، غیر مبهم و شفاف، با یک گروه ده نفره طبیعی که همگی فارسی زبان و در گستره سنی و تحصیلات همانند قرار داشتند، ازطریقِ اجرای آزمون های توضیح شفاهی و گزینش اجباری، بررسی شد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر عملکرد ضعیف بیماران آلزایمری در درک ضرب المثل در مقایسه با افراد سالم بود. عملکرد ضعیف بیماران در آزمونِ بررسی کوتاهِ توانایی های شناختی و ارتباط میان عملکرد آزمودنی ها در آزمون های شناختیِ ترسیم ساعت و استروپ رنگ با نتایج آزمون های درک ضرب المثل، ازیک سو، و گرایش بیماران به ارائه تفسیر لفظی از ضرب المثل ازسویی دیگر، نشان داد که در آزمودنی های آزمون، مجموعه ای از اختلالات در حوزه پردازش شناختی موجب ضعف عملکردشان در درک عبارات اصطلاحی می شود.
بررسی طرح و اره های موجود در ضرب المثل های شمال خوزستان در گویش دزفولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
111 - 138
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، استعاره های رایج در پیکره ضرب المثل های شمال خوزستان، در چارچوب معنی شناسی شناختی بر اساس مدل انتخابی «طرحواره های تصویری گرین و ایوانز» (2006) بررسی می شوند. ثبت و ضبط کردن زبان ها و گویش ها یکی از عوامل حفظ و انتقال صحیح زبان از نسلی به نسلدیگر است. یکی از علل فراموشی تدریجی زبان های محلی را می توان در نبود متون ادبی آنها دانست. در این راستا، ضرب المثل ها می توانند به عنوان بخشی از فرهنگ هویت ملی، هویت فردی و اجتماعی نقش عظیمی را در انتقال و شناخت مفاهیم و مطالعات زبانی ایفا کنند. نقش ضرب المثل ها و کشف ساختار نظام شناختی آنها در راستای ارتباط با محیط پیرامون خود، تأثیربسزایی بر چگونگی انتخاب عناوین و پردازش هدفمند آنها در گویش های مختلف ایرانی دارند. از این رو انجام این تحقیق در قالب معنی شناسی شناختی اهمیت پیدا می کند. این پژوهش به شیوه توصیفی- استقرایی انجام گرفته و بخشی از داده های جمع آوری شده از طریق روش میدانی از گویشوران بومی منطقه بوده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که تعامل تجربه و محیط پیرامون در شکل گیری طرحواره ها و استعاره های مفهومی نقش ارزشمندی را در کاربرد مفاهیم شناخته شده در گفتمان مخاطبان ایفا می کند؛ همچنین انواع کلی طرحواره های مشخص شده در مدل گرین و ایوانز (2006) ازجمله طرحواره فضا، طرحواره حرکتی، طرحواره ظرف (حجم)، نیروی متقابل، طرحواره اتحاد و طرحواره موجودیت، در ضرب المثل های شمال خوزستان در گویش دزفولی یافت می شود.
تأثیر فرهنگ کشاورزی و دامداری بر ضرب المثل های مردم روستای گُل افشان قائم شهر
حوزه های تخصصی:
مازندران به دلیل شرایط آب و هوایی مطلوب، کشاورزی و دام داری پررونق ی دارد. در جری ان کشاورزی و دامداری، رویدادهای تلخ و شیرینی وجود دارد که رفته رفته، برخی از آنها به صورت مَثَل درآمده اند. این مَثَلها به دلیل محتوای غنی در میان مردم ماندگار شده اند و در مواقع مشابه به کار می روند. آنچه در مقاله حاضر به آن پرداخته شده، مَثَل هایی است که در زمین ه کش اورزی و دامداری ذکر شده اند و مردم روستای گل افشان شهرستان قائمشهر از آنها استفاده می کنند.
جایگاه، هدف و شیوه بیان داستان (مثل) در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه ویژه مثل در فرهنگ ایرانی سبب توجه شاعران و نویسندگان بسیاری به این عنصر بلاغی شده است. حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز همچون دیگر شاعران با آگاهی از قدرت اقناعی نهفته در مثل، در نامورنامه خویش به مناسبت های گوناگون به داستان زنی (بیان مثل) روی می کند؛ اما مقام و موقع داستان زنی های وی خاص است. در تحقیق حاضر کوشش شده است تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نشان داده شود که فردوسی غالباً هنگام ناسازگاری و ناهم سویی آشکار یا پنهان حوادث داستان، قول، فعل یا رأی شخصیت ها با رأی گوینده مثل از این شگرد بلاغی بهره گرفته و ظهور مثل بیشتر برای این است که سخنی، رویدادی، ماجرایی، تصمیمی، شرایطی یا نظر، باور و شیوه رفتاری تغییر یابد، و گوینده آن چنین تشخیص می دهد که اگر صلاح دید وی در قالب مثل که حاصل خرد جمعی پیشینیان است بیان شود، تأثیر بیشتری خواهد داشت. فرزانه توس همچنین از نقل این امثال اهداف گوناگونی نظیر تنبیه و تحذیر، بزرگداشت، خوارداشت و ... را دنبال می کند. مقاله حاضر با بررسی تک تک داستان زنی ها در شاهنامه فردوسی نتایج یادشده را به دست داده است؛ نتایجی که کمترین سابقه ای در حوزه پژوهش های بلاغی شاهنامه ندارد و می تواند در شناسایی هرچه بیشتر هنر این شاعر بلندآوازه و سبک شاعری او مؤثر واقع شود.
تحلیل گفتمان جایگاه زن در ضرب المثل های ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و بر اساس الگوی فرکلاف به تحلیل و تفسیر جایگاه زن در ضرب المثل های ترکی پرداخته است. هدف از تحقیق کیفی حاضر دستیابی به چگونگی بازنمایی زن در ضرب المثل های ترکی است. جامعه آماری این مطالعه ١٦٦ ضرب المثل ترکی با موضوعیت زن است که به شیوه هدفمند از کتاب های ترکی حکمت لی مثل لر (سرودلیر، ١٣٩٣) و برگزیده اصطلاحات و ضرب المثل های ترکی قشقایی (استوار، ١٣٩٢) جمع آوری شد. یافته ها نشان می دهد که تقریباً تعداد بازنمایی های مثبت و منفی از زن در ضرب المثل های ترکی به یک میزان است؛ اما در بیشتر موارد تصویری که از زن ارایه می شود، تصویری خنثی و عاری از هرگونه ارزش گذاری است. تبعیض و نابرابری جنسیتی در ضرب المثل های ترکی به ندرت دیده می شود. قدرت نه تنها بین زن و مرد؛ بلکه بین زنان نیز براساس نقشی که در خانواده ایفا می کنند، تقسیم شده است.
استعاره های مفهومی عشق در آینه ضرب المثل های فارسی، انگلیسی و ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی حوزه عشق در آینه ضرب المثل های سه زبان فارسی، انگلیسی و ترکی می پردازد. تلاش شده است از 15 منبع برای سه زبان مذکور، داده های مورد نیاز از هر سه زبان استخراج و گردآوری شود. با جست وجو در منابع، بیش از 10 هزار ضرب المثل مورد مطالعه قرار گرفت که از این تعداد به 201 ضرب المثل در حوزه عشق و تعداد 96 نگاشت نام در این ضرب المثل ها رسیدیم. تلاش شد تا پربسامدترین نگاشت نام ها در هر سه زبان مشخص و جداگانه در جدول آورده شود. در کنار نگاشت نام ها، پربسامدترین حوزه های مبدأ نیز شناسایی و معرفی شدند تا مشخص شود گویشوران این سه زبان بیشتر از چه نگاشت نام ها و حوزه های مبدأ برای بیان استعاری عشق استفاده می کنند. مشخص شد در زبان فارسی پربسامدترین نگاشت نام عشق، بلا، درد، رنج، بیماری است. در زبان انگلیسی و زبان ترکی «عشق روشنایی است» پربسامدترین نام نگاشت ها بودند. همچنین پربسامدترین حوزه های مبدأ که برای مفهوم سازی عشق به کار رفته اند، به ترتیب حوزه های مبدأ «انسان/ بدن انسان» در زبان فارسی، «روشنایی و تاریکی» در زبان انگلیسی و «انسان/ بدن انسان» در زبان ترکی بودند که بسامد وقوع به نسبت تعداد ضرب المثل های بررسی شده در هر زبان آورده شده است.
تلاقی زبان شناسی شناختی و پارمیولوژی: جهانی بودن و تنوع در تفسیر ضرب المثل ها ی زبان ها ی مختلف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر فواید تجربی و نظری حاصل از تلاقی زبان شناسی شناختی و پارمیولوژی تأکید می کند و هدف از نگارش آن بررسی چگونگی به کارگیری مفاهیم و نظریه های زبان شناسی شناختی در تفسیر چگونگی درک و کاربرد ضرب المثل ها در زبان های مختلف (فارسی، انگلیسی، فرانسوی، کرواتی، و عربی) است؛ در حالی که پژوهش های پیش از این، صرفاً به بررسی استعارات مفهومی، مجازها و طرح واره ها در ضرب المثل ها پرداخته اند. پرسش مهم در مواجهه پارمیولوژی با زبان شناسی شناختی این است که آیا باید به دنبال اصول شناختی جهانی برای تفسیر ضرب المثل بود و به مفاهیم ضرب المثل ها در تمامی زبان ها به صورت مفهومی جهانی توجه کرد، یا آن ها را صرفاً در بافت فرهنگی زبانی خاص خود تحلیل کرد و نگرش ها ی زبان - گذر و فرهنگ - گذر را به کناری نهاد. این مقاله تأکید می کند که تلاش برای یافتن ویژگی جهانی یا مفهوم مشترک که مشخصه زبان شناسی شناختی است ضرورتاً به معنای کاستن از دغدغه های ادبیات عامه مربوط به پارمیولوژی نیست. در این مقاله زبان شناسی شناختی به عنوان چارچوبی برای اتخاذ رویکردی منسجم برای تحقیق در خصوص هر دو حوزه، یعنی جنبه های جهانی و نیز جنبه های خاص فرهنگی ضرب المثل ها معرفی می شود که در عین پرداختن به مشترکات جهانی ضرب المثل ها، تنوع را در زبان های مختلف تحلیل می کند و نشان می دهد که چگونه سناریوی ضرب المثل با موقعیت کنونی سخن ارتباط می یابد و مفهوم ضرب المثل درک می شود. بررسی داده ها نشان داد که با وجود تفاوت های موجود در ضرب المثل های زبان های مختلف که وجود تنوع در زبان ها را نشان می دهد می توان از زبان شناسی شناختی و نظریه های آن که مبتنی بر تجربیات حسی در زندگی انسانی است، برای تفسیر نحوه درک و کاربرد ضرب المثل ها در زبان های مختلف بهره برد و زبان شناسی شناختی که در پی تحلیل جهانی های زبانی است، به خوبی می تواند با ابزارهای مختلف خود؛ از جمله نظریه ادغام مفهومی، استعاره، مجاز و طرح واره های تصویری، ضرب المثل ها را که جزو فرهنگی ترین ساخت های زبانی است، تحلیل و نیز تنوع را در زبان ها توجیه کند.
بازنمایی فرهنگ کار و کارآفرینی در ضرب المثل های بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی، در محیط هایی گسترش می یابد که ارزش ها و باورهای آن محیط، متناسب با فرهنگ کارآفرینی باشند . بنابراین، شناخت فرهنگ کار و کارآفرینی در محیط ها و در میان اقوام مختلف، امری ضروری است. ضرب المثل ها، می توانند در این زمینه بسیار مؤثر باشند؛ زیرا تجلی گاه ارزش ها و باورهای هر قومی هستند و نگرش های آنان را به امور مختلف مانند فرهنگ کار و کارآفرینی نشان می دهند. هدف این پژوهش، بررسی فرهنگ کار و کارآفرینی، بر اساس ضرب المثل ها در فرهنگ بختیاری، با روش تحلیل محتواست. سخت کوشی، مسئولیت پذیری، مراقبت، تقدیرگرایی، نگرش جنسیتی به کار، خلاقیت، قانون مندی و عقل گرایی، از جمله مؤلفه های فرهنگ کار در فرهنگ بختیاری هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد، از طریق ضرب المثل ها در فرهنگ بختیاری، این ارزش ها و باورها در مورد کار و کارآفرینی، نهادینه می شود که انسان باید در انجام کارها، پشتکار و سخت کوشی داشته، مسئولیت پذیر باشد. بر اساس مهارت عمل کند و کارها را به صورت گروهی انجام دهد. در ضمن، داشتن ثروت، به عنوان یک ارزش مطرح است. این نگرش ها، با فرهنگ کارآفرینی همخوانی دارند؛ اما نگرش مثبت به تقدیرگرایی، توجه به پایگاه انتسابی و نگرش منفی به خلاقیت و کار زنان، از جمله موارد ضعف فرهنگ کار و کارآفرینی در ضرب المثل های بختیاری هستند که با مؤلفه های کارآفرینی همخوانی ندارند.