مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
شهرستان چرداول
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییر و تحولات متعدد در ساختار اقتصادی روستاهای شهرستان چرداول، پژوهش حاضر با هدف بازسازی مفهومی پیامدهای تغییرات اقتصادی در چهار روستای منتخب که در مسیر جاده کربلا قرار دارند، درک و تفسیر مردم از شرایط، تعاملات و پیامدهای این تغییرات را با رویکرد کیفی نظریه زمینه ای مورد بررسی قرار داده است. نمونه ها به صورت هدفمند و با نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. بنابراین، روستاییانی که در گذشته به کشاورزی اشتغال داشتند و اکنون به فعالیت های دامداری و زنبور داری و مشاغل خدماتی می پردازند، انتخاب شدند. انتخاب نمونه ها تا رسیدن به اشباع نظری از ساکنان روستاهای مورد مطالعه ادامه داشت. در کل، مطالعه روی 47 نفر صورت گرفت. داده های گردآوری شده در قالب 48 مفهوم، هفت مقوله عمده و یک مقوله هسته ای کد گذاری شدند. نتایج نشان داد که مردم روستاهای منتخب پیامدهای تغییرات اقتصادی را به مثابه تحول در کارکرد روستا و افزایش مشاغل جدید درک کرده اند.
واکاوی چالش های اشتغال و درآمد زایی زنان منطقه عشایری زردلان (معرفی رویکرد کیفی نظریه زمینه ای به مطالعات جغرافیای روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت اشتغال زنان عشایر در بهبود اقتصاد خانواده، پژوهش حاضر بر آن است تا مطالعه ای کیفی، با هدف واکاوی چالش های اشتغال و درآمد زایی زنان منطقه عشایر زردلان از استان ایلام، را انجام دهد. یکی از اهداف مهم مطالعه حاضر، معرفی نظریه زمینه ای به پژوهش های جغرافیای روستایی است. داده های این مطالعه از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند و بحث گروهی متمرکز و استفاده از اسناد و مدارک گردآوری شده است. در این پژوهش از رویکرد کیفی نظریه زمینه ای و با بهره گیری از روش های کد گذاری باز، محوری و گزینشی، برای تحلیل داده ها استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه، روستای زردلان در دهستان هلیلان می باشد. جامعه آماری را کلیه زنان عشایر منطقه مورد مطالعه که در زمینه تولید محصولات لبنی و صنایع دستی فعالیت داشتند، تشکیل می دهد. نمونه ها هدفمند انتخاب شده و بر اساس نمونه گیری نظری تا رسیدن به اشباع تئوریک تعداد 28 نفر انتخاب شدند. داده های گردآوری شده در قالب 49 مفهوم، 7 مقوله عمده و یک مقوله هسته ای کد گذاری و تحلیل شدند. 7 مقوله عمده عبارت اند از: شرایط از تولید تا بازار، مشکلات تولیدی و کاهش سطح تولیدات زنان، وظیفه سنگین زنان عشایر، انزوای جغرافیایی مناطق عشایری، عدم حمایت دولت و مسئولین و تغییر سبک زندگی عشایر و سایرین و گرایش به مصرف تولیدات صنعتی. مقوله هسته ای نیز که سایر مقوله های عمده را پوشش می دهد، مقوله مشکلات تولیدی و کاهش سطح تولیدات زنان است، نظریه زمینه ای حاصله نهایتاً در قالب مدلی پارادایمی بر اساس سه بعد شرایط، تعاملات و پیامدها ارائه شده است، علاوه بر این نتایج نشان داد که مشکلات تولیدی و کاهش سطح تولیدات زنان عشایر تعاملی است در مقابل شرایط حاکم بر مناطق عشایری و پیامد منفی تنزل جایگاه اقتصادی زنان عشایر را به دنبال دارد. همچنین، نتایج نشان داد که میانگین سنی زنان مورد مطالعه 32/58 بود. تولیدات این زنان در کل شامل 85 درصد محصولات لبنی و 15 درصد صنایع دستی بود.
تحلیل موانع توسعه کارآفرینی زنان در نواحی روستایی مورد: روستاهای شهرستان چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی موانع توسعه کارآفرینی زنان روستایی بوده که به صورت موردی در میان زنان روستایی شهرستان چرداول انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان واقع در 128 روستای شهرستان چرداول تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران، 262 نفر از آنان (واقع در 19 روستا) به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن توسط اساتید دانشگاهی و کارشناسان مربوطه تأیید گردید. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، یک مطالعه پیش آهنگی در روستای بدرآباد با استفاد از 30 پرسشنامه ترتیب داده شد که پایایی ابزار تحقیق با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 807/0 به دست آمد و نشانگر قابلیت اطمینان ابزار تحقیق است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در بین 43 متغیر مورد بررسی، به ترتیب سه متغیر ""نداشتن پشتوانه مالی و پس انداز کافی""، ""نداشتن وثیقه و ضامن برای استفاده از اعتبارات دولتی"" و ""پایین بودن سطح ریسک جهت فعالیت های کارآفرینانه"" با ضریب تغییرات 181/0، 194/0 و 220/0، از نظر زنان روستایی شهرستان چرداول مهم ترین موانع توسعه کارآفرینی بوده است. همچنین، تحلیل عامل اکتشافی، هشت مانع اصلی را به عنوان مهم ترین موانع توسعه کارافرینی در محدوده مورد مطالعه شناسایی کرد که به ترتیب اهمیت عباتند از: عامل اقتصادی (159/14)، عامل اجتماعی فرهنگی (606/10)، عامل آموزشی ترویجی (599/9)، عامل فردی و رفتاری (542/6)، عامل زیرساختی (668/5)، عامل سیاست گذاری (075/5)، عامل فنی مدیرتی (478/4) و عامل محیطی (374/4). عوامل مذکور در مجموع 5/60 درصد از کل واریانس موانع توسعه کارآفرینی زنان روستایی شهرستان چرداول را تبیین نموده است.
گونه شناسی خانه های سنتی (مطالعه موردی: روستای هلسم- شهرستان چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری بومی روستایی مناطق غربی ایران، در گذر زمان، به آرامی تکامل یافته و دارای بنیان ها، مؤلفه ها و مبانی نظری مرتبط با ساختار مختص به خود شده است؛ به گونه ای که از گزند تهاجم تفکرات به اصطلاح وارداتی، مصون مانده و اصالت و بکر بودن خود را حفظ کرده است؛ از طرفی، روستاهای این مناطق، معماری ویژه ای بر اساس نوع توپوگرافی و اقلیم منطقه دارند که در این میان، روستای هلسم در شهرستان چرداول، نمونه ای شاخص و دارای اهمیتی ویژه به حساب می آید. اطلاعات این مقاله که با هدف بررسی و تحلیل گونه های معماری بومی و سنتی روستای هلسم نگاشته شده، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری آن نیز، مشتمل بر 150 بنای مسکونی و 45 خانه سنتی است که دارای معماری ارزشمندی هستند. در این پژوهش، ضمن توصیف عوامل شکل دهنده به بافت روستا؛ مانند: اقلیم و وضعیت جغرافیایی؛ عناصر کالبدی، گونه شناسی بناها و فضاهای موجود در آن نیز معرفی شده است؛ همچنین این پژوهش، نشان می دهد که بیشتر بناها در این روستا برای بهره گیری از تابش آفتاب در فصل زمستان، جهتی رو به جنوب دارند و معابر نیز در جهتی شرقی - غربی شکل گرفته اند؛ همچنین در بافت روستای هلسم دو گونه معماری؛ شامل: خانه های طارمه دار (در دو نوعِ دو و چند اتاقه) و خانه های فاقد طارمه یا دوطبقه وجود دارد. فضاهای سکونتی و خدماتی در خانه های طارمه دار، دور از هم؛ ولی در یک سطح ایجاد شده است؛ اما فضای مسکونی در خانه های فاقد طارمه، به دلیل توپوگرافی دامنه کوه؛ همچنین بهره مندی از گرمای ناشی از وجود حیوانات در طبقه همکف، بر روی طویله قرار گرفته است. در این میان، خانه های طارمه دار چند اتاقه با 64٪ (بیشترین)، خانه های طارمه دار دو اتاقه فاقد نشیمن با 27٪ و خانه های فاقد طارمه با 9٪ (کمترین)، بافت سنتی روستا را تشکیل می دهند.
بررسی نقش صندوق اعتبارات خرد بر توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی (مورد پژوهشی: شهرستان چرداول، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش صندوق اعتبارات خرد بر توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی شهرستان چرداول استان ایلام است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها از نوع علی- ارتباطی است. جامعه آماری تحقیق کلیه زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد روستایی شهرستان چرداول به تعداد 70 نفر بود که همگی آنها به شیوه سرشماری در مطالعه شرکت نمودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که برای تأمین روایی آن از نظر کارشناسان مربوط استفاده شد. جهت تعیین پایایی ابزار تحقیق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد (86/0>α>70/0)که از نظر آماری مقدار قابل قبولی است. یافته های پژوهش نشان دادند که بین متغیرهای مستقل میزان درآمد ماهیانه خانوار، برگزاری کلاس های حرفه آموزی و آموزش های تخصصی، میزان اولویت به مشارکت فعال زنان در طرح های خودکفایی، مشاوره های اجتماعی، شغلی و تنوع سازی درآمد و ایجاد اشتغال و فرصت های کسب درآمد با متغیر وابسته میزان توانمندی اقتصادی زنان روستایی عضو صندوق رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، در مجموع، متغیرهای "ایجاد اشتغال و فرصت های کسب درآمد برای زنان روستایی توسط صندوق"، "برگزاری کلاس های حرفه آموزی و آموزش های تخصصی" و "مشاوره های اجتماعی، شغلی و تنوع سازی درآمد" 3/49 درصد از واریانس متغیر توانمندی اقتصادی را تبیین می کنند.
واکاوی کیفی عوامل موثر بر سلیقه فراغتی به طبیعت گردی نوروزی در مناطق کوهستانی- جنگلی استان ایلام( مورد مطالعه: شهرستان چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
77 - 90
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع کیفی است که با بهره گیری از روش تحقیق مطالعه چند موردی، با هدف بررسی و مطالعه سلیقه فراغتی و علل تمایل طبیعت گردان نوروزی به چادرنشینی در ایام نوروز در شهرستان چرداول و در منطقه نمونه مانشت و بانکول انجام شده است. از تکنیک بحث گروهی متمرکز در قالب سه گروه 8، 12 و 12 نفره به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد و بحث تا زمان رسیدن به اشباع تئوریک ادامه یافت. قابلیت اعتماد و اعتبار داده ها بر اساس شاخص تشریح شده لینکلن و گوبا (1985) تعیین گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کد بندی و توسعه طبقات و مفهوم سازی داده ها بهره گرفته شد. در پژوهش حاضر، طبیعت گردان نوروزی با استفاده از تکنیک بحث گروهی متمرکز، علل تمایل خود به طبیعت گردی و چادرنشینی نوروزی در تعطیلات نوروزی را مشخص و پژوهشگر آن را در قالب نمودار استخوان ماهی طراحی نموده است. نتایج نشان داد که تعیین کننده ها و پارامترهای اصلی اثر گذار بر سلیقه فراغتی افراد مورد مطالعه شامل عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی-فرهنگی و عوامل فردی هستند. همچنین نتایج نشان داد که پاسخگویان علل تمایل طبیعت گردان نوروزی به چادرنشینی در ایام نوروز را شامل اقتصاد خانواده، گزینه های امنیتی، وجود طبیعت زیبا، ویژگی های روانشناختی و گزینه های دسترسی عنوان نموده اند. در پژوهش حاضر، طبیعت گردان نوروزی با استفاده از تکنیک بحث گروهی متمرکز، علل تمایل خود به طبیعت گردی و چادرنشینی نوروزی در تعطیلات نوروزی را مشخص و پژوهشگر آن را در قالب نمودار استخوان ماهی طراحی نموده است. نتایج نشان داد که تعیین کننده ها و پارامترهای اصلی اثر گذار بر سلیقه فراغتی افراد مورد مطالعه شامل عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی-فرهنگی و عوامل فردی هستند. همچنین نتایج نشان داد که پاسخگویان علل تمایل طبیعت گردان نوروزی به چادرنشینی در ایام نوروز را شامل اقتصاد خانواده، گزینه های امنیتی، وجود طبیعت زیبا، ویژگی های روانشناختی و گزینه های دسترسی عنوان نموده اند.
بررسی لندفرم های یخچال های کواترنری توده الوند همدان با تأکید بر قسمت های مختلف سیرک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۹
129 - 139
حوزه های تخصصی:
غالب لندفرم های مناطق مرتفع ایران، شباهت زیادی به سیرک یخچالی دارد، هر چند ارتفاع برف مرز دائمی کنونی این نواحی، بالاتر از مرتفع ترین قله های کوهستانی موجود است. در تمام بررسی های یخچالی کواترنری، توجه ویژه ای به تعیین ارتفاع برف مرز دائمی، بر اساس شناسایی ارتفاع مطلق کف سیرک ها شده است. در توده کوهستانی الوند، مسلط به شهر همدان با ارتفاع بیش از 3500 متر و عرض جغرافیایی 5/34 درجه شمالی، اشکال سیرکی زیادی دارد، که حاکی از فعالیت فرایند یخچالی کواترنری می باشد. ارتفاع برف مرز دائمی این توده کوهستانی، با دو روش رایت و شیب- جهت برآورد شده است. بررسی های متعدد میدانی دال بر این است که تجمع برف در نزدیکی دیواره سیرک از شرایط مطلوب تری برخوردار است. بر این اساس در این مقاله، توجه ویژه ای به شکل سیرک های یخچالی، با توجه به نحوه توزیع خطوط منحنی میزان، از قله به طرف کوهپایه، شده تا بتوان ارتفاع محل تغییر دیواره به کف سیرک را مشخص و با برآورد ارتفاعی که بیش از 60 درصد از ارتفاعات متعلق به سیرک ها بالاتر از آن، قرار دارد، ارتفاع برف مرز دائمی را برآورد نمود. ارتفاع چنین تغییری در دامنه های دامنه های نسار با دامنه های نگار یکسان نبوده و در نتیجه ارتفاع برف مرز دائمی دامنه ها متفاوت می گردد. این ارتفاع به روش شیب- جهت با توجه به سه فاکتور عرض جغرافیایی، مقدار شیب و جهت شیب ناهمواری نیز برآورد شده که مطالب فوق را تأیید می کند.
واکاوی عوامل تبیین کننده پایداری اجتماعی در مناطق روستایی. مطالعه موردی: شهرستان چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۳
147 - 166
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار روستایی منوط به پایداری ابعاد مختلف توسعه (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) می-باشد. به طوری که بدون تحقق پایداری در هر یک از ابعاد مذکور، توسعه پایدار روستایی با چالش های متعددی مواجه خواهد شد. در این میان، پایداری اجتماعی یکی از سه رکن اساسی و هدف غایی توسعه پایدار بوده که محققان در پژوهش حاضر به دنبال بررسی وضعیت کلی آن و همچنین، عوامل تبیین کننده پایداری اجتماعی در بین جوامع روستایی می باشند. جامعه آماری پژوهش حاضر را، که بر مبنای هدف از نوع کاربردی و روش آن توصیفی است، کلیه سرپرستان خانوارهای مناطق روستایی شهرستان چرداول (9107 = N) تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران 260 نفر به عنوان نمونه انخاب شده اند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن با مراجعه به اساتید دانشگاهی و انجام اصلاحات لازم مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق،30 پرسشنامه در یک روستای خارج از محدوده مورد مطالعه تکمیل گردید و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده (819/0)، نشان دهنده قابلیت اعتماد و اعتبار بالای ابزار تحقیق بود. جهت دستیابی به اهداف پژوهش از آزمون های توصیفی و تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد سطح پایداری اجتماعی در بین 52 درصد افراد مورد مطالعه در سطح ضعیف و بسیار ضعیف، در بین 26 درصد افرد مورد بررسی در سطح توسط و در بین 22 درصد افراد، در سطح زیاد و بسیار زیادی می باشد. نتایج مدل تحلیل مسیر نشان داد سه متغیر امنیت (837/0)، عدالت (096/0) و کیفیت زندگی (872/0) دارای رابطه مستقیمی با پایداری اجتماعی روستاییان شهرستان چرداول می باشند.
تدوین سناریوهای تحقق پذیری مدیریت تداوم کسب و کارهای خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار با رویکرد آینده پژوهی در شهرستان چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
213 - 222
حوزه های تخصصی:
آینده پژوهی در برنامه ریزی مدیریت تداوم کسب و کارهای خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار سبب یافتن پیشران ها، متغیرهای کلیدی و عدم قطعیت های توسعه توانمندسازی اقتصادی زنان شده و مدیریت آینده مطلوب را رقم خواهد زد. هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های اثرگذار بر تحقق مدیریت تداوم کسب و کارهای خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار شهرستان چرداول، شناخت متغیرهای کلیدی و تدوین سناریوهای مؤثر بر تحقق پذیری آن بوده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است که با رویکرد ساختاری تفسیری به منظور سنجش اثرات متقابل متغیرها، انجام شده است. این پژوهش از نظر ماهیت داده ها، ترکیبی است و بر اساس شیوه گردآوری داده ها اسنادی و پیمایشی می باشد. نتایج نشان داد که از بین سناریوهای تدوین شده 6 سناریو با سازگاری قوی، پیش روی آینده مدیریت تداوم کسب و کارهای خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش نهادای حمایتی کمیته امداد و اداره بهزیستی در شهرستان چرداول وجود دارد. از 6 سناریوی گفته شده، سه سناریوی یک، دو و سه دارای وضعیت کاملاً مطلوب هستند و سناریو یک بهترین و محتمل ترین سناریوی پیش روی مدیریت تداوم کسب و کار خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش در شهرستان چرداول است. نتایج نشان داد که از بین سناریوهای تدوین شده 6 سناریو با سازگاری قوی، پیش روی آینده مدیریت تداوم کسب و کارهای خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش نهادای حمایتی کمیته امداد و اداره بهزیستی در شهرستان چرداول وجود دارد. از 6 سناریوی گفته شده، سه سناریوی یک، دو و سه دارای وضعیت کاملاً مطلوب هستند و سناریو یک بهترین و محتمل ترین سناریوی پیش روی مدیریت تداوم کسب و کار خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش در شهرستان چرداول است.
جهان جدید: تجربه زیسته فعالان بخش کشاورزی از بحران همه گیری کووید 19 (موردمطالعه: شهرستان چرداول - استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
576 - 597
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به تجربه زیسته فعالان بخش کشاورزی شهرستان چرداول در مورد جهان جدید است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کیفی است که با بهره گیری از پارادایم تفسیری و با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی روستائیان فعال در بخش کشاورزی در روستای زنجیره سفلی از شهرستان چرداول در استان ایلام هستند. تعداد 14 نفر مشارکت کننده، با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. از روش مصاحبه نیمه ساختارمند برای گردآوری اطلاعات از مشارکت کنندگان استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختارمند از روش ون مانن (1990) بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که یک مضمون اصلی تحت عنوان «جهان جدید کرونا» و 7 زیر مضمون شامل: سبک زندگی جدید، الگوی مصرف متمایز، درهم آمیزی و هم افزایی تنش ها، درک تکانه های مقطعی چاره ساز، تقارن آسیب پذیری های کهنه و نو، انزوای حمایتی - اجتماعی و حضور کم رنگ دولت و تمایل به اقدامات ضد ارزشی و تجربه گناه نو توسط مشارکت کنندگان تجربه شده است.