مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
قدرت ملی
حوزه های تخصصی:
در عصر جهانی شدن، معیار ارزیابی قدرت ملی کشورها دیگر همانند گذشته قدرت سخت نظامی نیست. امروزه مؤلفه ها و شاخص های قدرت ملی ابعاد جدیدی را در برمی گیرد که عمدتاً مربوط به حوزه های اقتصادی، مالی، علمی- فناورانه و فرهنگی است. در دنیای حاضر، اهمیت مؤلفه های جدید قدرت (قدرت نرم) نسبت به مؤلفه های سابق (قدرت سخت) افزایش یافته است. با توجه به همگرایی و درهم تنیده شدن اقتصاد کشورهای مختلف، رویکردهای سیاست خارجی و دیپلماسی و تعیین اهداف و راهبردهای آن، نقش اساسی در توسعه قدرت ملی کشورها ایفا می کند؛ بنابراین در راستای استفاده از تمامی ظرفیت های ملی و بین المللی، سیاست خارجی ایران نقشی کلیدی در ایجاد محیطی مناسب برای ارتقای جایگاه کشور در نظام بین الملل بر عهده دارد. بر این اساس، توجه به دیپلماسی اقتصادی به عنوان یک رویکرد اقتصادمحور در سیاست خارجی ایران و توجه به الزامات رفتاری آن، اهمیتی ویژه یافته است. در راستای تجزیه وتحلیل این مسئله، پرسش اصلی مقاله این است که سیاست خارجی در دستیابی ایران به جایگاهی قدرتمند در اقتصاد جهانی چه نقشی می تواند بر عهده گیرد و تصمیم گیران کشور در راستای قدرتمندی ایران، چه مؤلفه هایی را باید محور برنامه ریزی خود قرار دهند؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه پژوهش این است که رهبران و تصمیم گیران در راستای قدرتمندی ایران و ارتقای جایگاه جهانی اقتصاد آن، باید دیپلماسی اقتصادی را محور سیاست خارجی ایران قرار دهند.
تحلیلی بر ساختار قدرت در منطقه آسیای جنوب غربی (منطقه مورد نظر سند چشم انداز) با تاکید بر جایگاه فعلی ج.ا.ایران
حوزه های تخصصی:
قدرت ملی به مجموعه ای از توانایی های مادی ومعنوی گفته می شود که در قلمرو یک واحد جغرافیایی- سیاسی به نام کشور وجود دارد. سنجش و اندازه گیری قدرت ملی کشورها به منظور تعیین جایگاه کشور در نظام ژئوپلیتیک جهانی و مقایسه قدرت کشورها، همواره از دغدغه های جغرافیدان های سیاسی، دانشمندان علوم سیاسی و روابط بین الملل بوده است. در این تحقیق با نقد و ارزیابی مدل های پیشین سنجش قدرت ملی، مدل جدیدی برای محاسبه قدرت ملی ارائه شده که نسبت به مدل های قبل جامع تر محسوب می شود. توجه بر تمامی ابعاد قدرت ملی (در قالب نه فاکتوراقتصادی، سیاسی، نظامی، فضایی،فرامرزی، سرزمینی،اجتماعی، علمی و فناوری و فرهنگی)، استفاده از متغیرهای متعدد، متنوع در قالب 87 متغیر، تاکید بر استفاده از متغیرهای جدید و استراتژیک متناسب با زمان کنونی، استفاده از روش دلفی و مراجعه به نظر خبرگان در مورد شناخت نقش و اهمیت متغیرهای موثر برقدرت ملی، امکان ترسیم ساختار قدرت در جهان با تاکید بر جایگاه ایران در نظام ژئوپلیتیک جهانی و... از مزایای این مدل نسبت به مدل های قبل است. مقاله حاضر با استفاده از مدل مزبوربه سنجش قدرت کشورهای منطقه آسیای جنوب غربی (منطقه مورد نظر سند چشم انداز 20 ساله) در قالب نه فاکتور مجزا پرداخته است. بر این اساس، ضمن مشخص کردن رتبه کشورهای منطقه از نظر میزان قدرت در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی، علمی، سرزمینی و... به مقایسه تطبیقی رتبه جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مذکوردرهرکدام از فاکتورهای نه گانه و همچنین در مجموع فاکتورها پرداخته است. هدف از این مقاله این است تا وضعیت کنونی کشور ایران از حیث ابعاد مختلف قدرت در مقایسه با کشورهای مورد نظر مورد بررسی قرار گیرد تا میزان فاصله با هدف اصلی برنامه چشم انداز (رسیدن به جایگاه قدرت برتر منطقه) مشخص شود.
رویکردی به استحکام ساخت درونی قدرت برای نیروهای مسلح آینده جمهوری اسلامی ایران از منظر فرماندهی معظم کل قوا (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال دوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶
49 - 62
حوزه های تخصصی:
با تحولاتی که در بازیگران و کنشگران اصلی جنگ ها رخ داده، شیوه های جنگیدن نیز دچار تغییر شده است. بنابراین نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به عنوان اصلی ترین رکن دفاعی و امنیتی در کشور، در حال و آینده باید قدرت دفاعی و بازدارندگی خود را حفظ نموده و ساخت درونی قدرت خود را مستحکم نمایند. لذا این پژوهش با هدف تبیین استحکام ساخت درونی قدرت برای نیروهای مسلح آینده با استفاده از فرمایشات مقام معظم رهبری انجام شده است. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل مضمون، چهار مضمون "نیروی انسانی دانشی، انقلابی، بصیر، معنوی، بلند همت"، "نظام تربیتی شهادت طلبانه"، "قدرت نظامی با فناوری های لبه دانشی"، "مردم پایه با اتحاد همه جانبه مردم، مسئولان و نخبگان" را ارائه نموده است.
بازشناسی مولفه های فرهنگ دفاعی و قدرت ملی در منظومه فکری مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق در زمینه مطالعات راهبردی و با هدف شناسایی و رتبه بندی مولفه های فرهنگ دفاعی و قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران از منظر مقام معظم رهبری انجام شده است. از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، کمی و کیفی به روش توصیفی- پیمایشی است. تجزیه وتحلیل یافته ها به روش تحلیل ماتریس و فرایند تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از AHP انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها در بخش مطالعات نظری شامل بیانات مقام معظم رهبری، کتاب ها، مقاله ها، رساله ها و منابع علمی مرتبط با موضوع تحقیق و در بخش میدانی شامل: مصاحبه کیفی با خبرگان و ابزار مشاهده است. جامعه آماری شامل خبرگان قدرت ملی، فرهنگ دفاعی، علوم سیاسی و مطالعات راهبردی با حجم نمونه 15 نفر با نمونه گیری به روش گلوله برفی است. تجزیه وتحلیل یافته ها نشان می دهد فرهنگ دفاعی و قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران از جنبه ساختاری و مادی شامل هفت مولفه عزم ملی و عزتمندی ملت، توان دفاعی، اقتدار اقتصادی، وسعت و موقعیت ژئوپلیتیک، تنوع جمعیتی و قومیتی، پیشرفت علمی، انرژی و ذخایر طبیعی است. همچنین از جنبه محتوایی و معنوی شامل شش مولفه تقویت روحیه ملی، مشارکت مردمی، خوداتکایی و نگاه به درون، اعتمادبه نفس، فرهنگ جهاد و شهادت طلبی، بصیرت و دشمن شناسی است. مولفه های فرهنگ دفاعی موثر بر استحکام قدرت ملی از منظر مقام معظم رهبری چارچوبی را شامل می شود که ظرفیت های فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در آن نهفته است و براساس نتایج به دست آمده، مولفه های پیشرفت علمی و بصیرت و دشمن شناسی دارای اهمیت بیشتری هستند
رژیم های بین المللی عدم اشاعه و کنترل صادرات در نظریه های روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
167 - 182
حوزه های تخصصی:
همزمان با انعقاد معاهدات بین المللی خلع سلاحی و عدم اشاعه؛ برخی کشورهای توسعه یافته عضو این معاهدات بین المللی؛ رژیم های موازی دیگری تحت عنوان رژیم های چند جانبه کنترل صادرات ایجاد کردند. این رژیم ها بر خلاف معاهدات بین المللی به روی همه کشورها باز نیستند. عضویت در آنها شرایطی خاص را می طلبد و به جز کنترل نقل و انتقال تسلیحات، نقل و انتقال مواد و کالاهای دو منظوره دارای کاربرد صلح آمیز و فن آوری های نوین را نیز کنترل می کنند و علیه برخی کشورها محدودیت اعمال می کنند. این رژیم ها که به عنوان ابزار فشار سیاسی نیز مورد سوء استفاده قرار می گیرند با دیگر تعهدات اعضای آنان تحت معاهدات بین المللی خلع سلاح و عدم اشاعه مغایرت دارند.
محاسبه شاخص های اصلی و فرعی قدرت اجتماعی تاثیرگذار بر قدرت ملی کشورها و مقایسه وضعیت ایران با سایر کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال پانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
389 - 416
حوزه های تخصصی:
قدرت اجتماعی با توجه به اهمیتی که در عرصه زندگی فردی و عمومی افراد دارد از اهمیت بسزایی بین صاحب نظران علوم مختلف برخودار است. از سویی دیگر این نوع قدرت را می توان یکی از ابعاد قدرت نرم و تاثیرگذار بر قدرت ملی سازه های سیاسی-فضایی دانست. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر قدرت اجتماعی و تعیین ضریب اهمیت هریک از متغیرها و در نهایت رتبه بندی کشورها بر این اساس است. روش تحقیق دارای سه مرحله اصلی می باشد. در مرحله اول مطالعات کتابخانه ای با مراجعه به مقالات، کتب ها و ... مبانی نظری تحقیق نوشته شد. در مرحله دوم در بخش یافته های میدانی برای سنجش ضریب اهمیت متغیرهای اجتماعی موثر بر قدرت ملی به 77متخصص داخلی و خارجی مراجعه شد. سپس برای سنجش متغیر کیفی روحیه ملی 30متخصص خارجی در زمینه علوم اجتماعی، جامعه شناسی سیاسی و ... از کشورها هند، فرانسه، چین، کانادا و ... پرسشنامه ای را که به صورت آن لاین طراحی شده بود را پر نمودند. برای تبدیل متغیرهای کیفی به کمی از روش حداکثر درست نمایی فیشر بهره گرفته شد. و سپس با توجه به دارا بودن رویکرد سیستمی و یکپارچه قدرت از تکنیک دیمتل نیز جهت تعیین روابط علت و معلولی متغیرهای استفاده شد. و در نهایت 69کشور براساس روش تاپسیس براساس داده های کتابخانه ای و آماری رتبه بندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد کشور ایالات متحده آمریکا با میانگین (0.575)، سوئیس (0.570)، نروژ (0.566)، سوئد (0.526)، هلند (0.522)، نیوزیلند (0.487)، انگلیس (0.482)، قطر (0.477)، چین (0.475) و هند (0.468) در رتبه اول تا دهم قرار دارند. کشورهای ویتنام (0.33)، نیجریه (0.340)، آفریقای جنوبی (0.347)، ونزوئلا (0.353)، غنا (0.371)، اکراین (0.3718)، پاکستان (0.376) دارای کمترین اهمیت بودند. کشور ایران نیز با میانگین (0.394) در رتبه چهل و نه بین شصت و نه کشور قرار گرفت.
ارزیابی قدرت منطقه ای ایران معاصر: مقایسه پهلوی دوم و جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
25 - 57
حوزه های تخصصی:
نمایش قدرت ایران در عمان و سوریه در قالب عملیات نظامی برون مرزی در دوران معاصر موجب مطرح شدن ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای شده است. این نمایش قدرت مرهون موقعیت و ویژگی های منحصربفرد داخلی در کنار تاثیر پذیری از رخدادهای منطقه ای و بین المللی بوده است. این مقاله با مفروض گرفتن قدرت منطقه ای ایران در نیم قرن اخیر و با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی در پی پاسخ به این پرسش است که نقش مولفه های قدرت ملی در افزایش قدرت و نفوذ منطقه ای ایران معاصر چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد چهار متغیر موقعیت جغرافیایی(ژئوپلیتیکی-ژئواکونومیکی)، مولفه های اقتصادی(درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی، سرانه تولید ناخالص داخلی، صادرات و واردات)، مولفه قدرت نظامی(استراتژی،هزینه ها و تجهیزات نظامی) و مولفه هویتی تاثیر مهمی در ارتقا قدرت منطقه ای ایران داشته است. همچنین ضریب نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران به واسطه افزایش درآمدهای نفتی، بهره گیری از مزیت ژئوپلیتیک-ژئواکونومیک، توانمندی نظامی، اتخاذ هویت جهانشمول و حوزه نفوذ گسترده تر افزایش یافته است.
رتبه بندی قدرت ملی کشورهای حاشیه خلیج فارس به روش TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه و جایگاه قدرت ملی کشورها در نظام ژئوپلیتیک جهانی، همواره از دغدغه های دانشمندان جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک بوده است. به همین علت تلاش های متعددی جهت سنجش و مقایسه قدرت کشورها در قالب روش ها و مدل های مختلف صورت گرفته است که همه آنها از منظر یک یا چند متغیر یا بعد محدود، کشورهای جهان را رتبه بندی و مقایسه کرده اند و هیچ گاه منعکس کننده جایگاه واقعی قدرت ملی کشورها نبوده است. در این پژوهش، سنجش و مقایسه قدرت ملی کشورهای حاشیه خلیج فارس با استفاده از روش TOPSIS انجام می گیرد. به این منظور روش انتروپی تعدیل شده برای تعیین وزن شاخص ها، مورد استفاده قرار می گیرند. امکان استفاده از تعداد زیادی متغیر متناسب با شرایط استراتژی موجود، شاخص های کمی و کیفی و با کارکردهای مثبت و منفی، داده ها و اطلاعات روز دنیا در مدل استفاده شده، باعث می گردد تا از اشکالات مدل های پیش مبرا باشد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که این منطقه دارای سه سطح قدرت می باشد. به ترتیب؛ ایران در سطح اول، عربستان در سطح دوم، امارات، عراق، کویت، بحرین، عمان و قطر در سطح سوم قدرت منطقه خلیج فارس قرار دارند.
تحلیل شاخص های قدرت نظامی واحدهای سیاسی- جغرافیایی در عرصه نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بحث در خصوص شاخص های قدرت نظامی و چگونگی انتخاب آن ها که بر نحوه ارزیابی ما از قدرت نظامی خود و دیگران اثر می گذارند، می پردازد. قدرت نظامی یکی از عناصر بنیادین در سیاست بین الملل است که موضوع و ابعاد آن همواره مورد توجه دولت مردان بوده است. سؤال الی مقاله این است که شاخص های اصلی سنجش قدرت نظامی کشورها کدامند و این که آیا استفاده از شاخص های متعدد برای سنجش قدرت نظامی کشورها، بر دقت برآوردها می افزاید؟ برای پاسخگویی به سؤال فوق فرضیه ای را که در صدد تحلیل و بررسی آن هستیم این است که مهم ترین شاخص های سنجش قدرت نظامی کشورها، اندازه نیروهای مسلح و تولید ناخالص داخلی آن ها است. استفاده از شاخص های متعدد برای سنجش قدرت نظامی کشورها، بر دقت برآوردها می افزاید. روش انجام این پژوهش بررسی اسناد و مدارک علمی با رویکرد زمینه ای، تحلیل محتوی با هر دو رویکرد ژرفانگر و پهنانگر و روش تحقیق نیمه تجربی کمپل است. برای انجام تحقیق، 84 نفر از دانشجویان دوره نوزدهم دافوس آجا به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شده و آزمایشات در طول ترم پائیزه سال تحصیلی 88- 1387 طی شش مرحله تکمیل گردید. در این آزمایش ها، نمونه آماری به عنوان پیش آزمون و پس آزمون عمل می کرد. نتایج مقاله نشان می دهد که مهم ترین شاخص های سنجش قدرت نظامی کشورها، نیروی انسانی و بودجه دفاعی آن ها است (پذیرش فرض اول تحقیق) لیکن برخلاف باور اغلب تحلیلگران، استفاده از شاخص های متعدد برای سنجش قدرت نظامی کشورها، بر دقت برآوردها نیافزوده و تنها اطمینان تحلیلگران نسبت به یافته های خود را افزایش می دهد (رد فرض دوم تحقیق).
دیپلماسی علمی و فنّاوری و قدرت ملّی: مطالعه ی موردی آسیای مرکزی و قفقاز
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی علمی و فنّاوری از عناصر دیپلماسی عمومی است . دیپلماسی عمومی، ارتباط با جوامع خارجی به منظور دستیابی به اهداف سیاست خارجی است. قدرت ملّی، مجموع توانایی هایی است که به یک کشور امکان می دهد، اهداف ملّی خود را در مناسبات بین المللی پیش ببرد. تولید ناخالص ملّی یک کشور از قدرت اقتصادی سرچشمه می گیرد که آن نیز در جای خود از پیشرفت علمی و فنّاوری آن کشور ناشی می شود. قدرت درمعنای جدید آن دیگر صرفاً نظامی نیست و افزایش وزن قدرت جامعه نسبت به قدرت مجموعه ی دولت و حاکمیت است. پرسش اصلی این مقاله این است که دیپلماسی علمی و فنّاوری چه تأثیری بر افزایش قدرت ملّی ایران- به طور کلّی- و افزایش نقش ایران در آسیای مرکزی و قفقاز -به طور خاص- دارد؟ علم و فنّاوری، سهم عمده ای در سیاست خارجی کشورهای مختلف برای حضور در عرصه های فراملّی دارد. به طور کلّی، علم و فنّاوری و به طور خاص، دیپلماسی علمی و فنّاوری از مؤلّفه هایی است که توانایی و قابلیت تأمین منافع ملّی ، قدرت ملّی و امنیت ملّی را در هر شرایطی داراست و به عنوان مؤلّفه ی مهمّی در قدرت نرم کشور ها محسوب می شود. دیپلماسی علمی و فنّاوری می تواند به عنوان ابزاری در رسیدن به اهداف و منافع ملّی و نیز افزایش قدرت ملّی به کار رود. با توجّه به ظرفیت های علمی و فنّاوری، ایران می تواند در جهت پیشبرد اهداف سیاست خارجی و تأمین منافع ملّی در کشور های آسیای مرکزی و قفقاز برنامه ریزی و هدف گذاری نماید و از این طریق نقش و نفوذ منطقه ای خود در این منطقه را ارتقا دهد. روش پژوهش مقاله با رویکردی کثرت گرا، روش پژوهش کیفی است. روش تجزیه و تحلیل اطّلاعات به صورت تبیینی – تحلیلی است.
بررسی تأثیر توسعه گردشگری بر تقویت قدرت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش قدرت ملی یکی از اهداف مهم کشورها است و همواره برای دستیابی به آن تلاش میشود. قدرت ملی که دارای مولفه های بسیار زیادی است در وزن ژئوپلیتیک کشورها نقش مهمی دارد. امروزه کشورها برای دستیابی به قدرت ملی، گردشگری را مورد توجه قرار می دهند. ایران یکی از ده کشور بزرگ دنیا از لحاظ برخورداری از انواع جاذبه های گردشگری اعم از تاریخی، مذهبی، طبیعی محسوب می شود که میتواند از این فرصت در جهت تقویت قدرت ملی خود استفاده نماید. لذا مطالعه حاضر با هدف تبیین اهمیت گردشگری در تقویت قدرت ملی ایران، به دنبال پاسخگویی به این سوال است که توسعه گردشگری چگونه موجب تقویت قدرت ملی ایران میشود؟ روش تحقیق، توصیفی– تحلیلی و به شیوه پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان و متخصصان در حوزه گردشگری و قدرت ملی میباشند که 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان بررسی شد، و سطح پایایی پرسشنامه نیز با روش آلفای کرونباج تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تحلیل واریانس اندازه های مکرر (GLMRM) و t تک نمونهای استفاده شده است. یافتههای نشان میدهد که توسعه گردشگری بر تقویت قدرت ملی ایران با میانگین 3.92 بسیار تأثیرگذار است. همچنین تأثیر گردشگری بر ابعاد اقتصادی (4)، سیاسی (3.91) و اجتماعی- فرهنگی (3.86) قدرت ملی ایران معنادار بوده است. همچنین یافتهها در خصوص تأثیر گردشگری بر مؤلفههای قدرت ملی نیز نشان داد که توسعه گردشگری بیشترین تأثیر را بر مؤلفه های افزایش درآمد ملی (4.39)، تقویت بخش خصوصی (4.13) و تقویت سیاست خارجی (4.07) دارد. در مجموع، نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه گردشگری با افزایش درآمد، تولید، اشتغال زایی، تقویت بخش خصوصی، توسعه تجارت، افزایش عدالت، تقویت سیاست داخلی و خارجی، افزایش رفاه، آموزش، افزایش انسجام و همبستگی ملی و تبادلات فرهنگی بطورهمزمان، هم باعث تقویت و توسعه اقتصادی کشور در سطح ملی و بین المللی خواهد شد، هم در شناساندن چهره واقعی کشور و ملت ایران به جامعه جهانی اثرگذار خواهد بود، و همچنین سیاست داخلی و خارجی کشور را تقویت خواهد کرد و در نهایت با تقویت قدرت ملی موقعیت و منزلت ژئوپلیتیک کشور در سطح منطقهای و جهانی افزایش بیشتری خواهد یافت.
محاسبه شاخص های اصلی و فرعی قدرت اجتماعی تاثیرگذار بر قدرت ملی کشورها و مقایسه وضعیت ایران با سایر کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
389 - 416
حوزه های تخصصی:
قدرت اجتماعی با توجه به اهمیتی که در عرصه زندگی فردی و عمومی افراد دارد از اهمیت بسزایی بین صاحب نظران علوم مختلف برخودار است. از سویی دیگر این نوع قدرت را می توان یکی از ابعاد قدرت نرم و تاثیرگذار بر قدرت ملی سازه های سیاسی-فضایی دانست. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر قدرت اجتماعی و تعیین ضریب اهمیت هریک از متغیرها و در نهایت رتبه بندی کشورها بر این اساس است. روش تحقیق دارای سه مرحله اصلی می باشد. در مرحله اول مطالعات کتابخانه ای با مراجعه به مقالات، کتب ها و ... مبانی نظری تحقیق نوشته شد. در مرحله دوم در بخش یافته های میدانی برای سنجش ضریب اهمیت متغیرهای اجتماعی موثر بر قدرت ملی به 77متخصص داخلی و خارجی مراجعه شد. سپس برای سنجش متغیر کیفی روحیه ملی 30متخصص خارجی در زمینه علوم اجتماعی، جامعه شناسی سیاسی و ... از کشورها هند، فرانسه، چین، کانادا و ... پرسشنامه ای را که به صورت آن لاین طراحی شده بود را پر نمودند. برای تبدیل متغیرهای کیفی به کمی از روش حداکثر درست نمایی فیشر بهره گرفته شد. و سپس با توجه به دارا بودن رویکرد سیستمی و یکپارچه قدرت از تکنیک دیمتل نیز جهت تعیین روابط علت و معلولی متغیرهای استفاده شد. و در نهایت 69کشور براساس روش تاپسیس براساس داده های کتابخانه ای و آماری رتبه بندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد کشور ایالات متحده آمریکا با میانگین (0.575)، سوئیس (0.570)، نروژ (0.566)، سوئد (0.526)، هلند (0.522)، نیوزیلند (0.487)، انگلیس (0.482)، قطر (0.477)، چین (0.475) و هند (0.468) در رتبه اول تا دهم قرار دارند. کشورهای ویتنام (0.33)، نیجریه (0.340)، آفریقای جنوبی (0.347)، ونزوئلا (0.353)، غنا (0.371)، اکراین (0.3718)، پاکستان (0.376) دارای کمترین اهمیت بودند. کشور ایران نیز با میانگین (0.394) در رتبه چهل و نه بین شصت و نه کشور قرار گرفت.
مدلسازی مولفه ها و ابعاد قدرت علمی جمهوری اسلامی بر اساس اندیشه های مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بر این اساس این پژوهش به دنبال مدلسازی ابعاد و مولفه های قدرت علمی از منظر مقام معظم رهبری به عنوان راهبر و رهبر کلان نظام است. روش: برای نیل مقصود پژوهش با استفاده از استراتژی پژوهشی نظریه پردازی داده بنیاد متن بیانات مقام معظم رهبری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. در نهایت بر اساس رویکرد سیستمی نظریه پردازی داده بنیاد الگوی مفهومی قدرت علمی بر اساس اندیشه مقام معظم رهبری ارائه گردیده است. یافته ها: در انتهای مراحل نظریه پردازی داده بنیاد، 165 کد باز، 41 مفهوم و 8 مقوله اصلی شکل گرفت که عبارتند از پیش نیاز قدرت علمی، هدف کسب قدرت علمی، شرایط ایجاد قدرت علمی، تعریف قدرت علمی، شاخص قدرت علمی، نتایج قدرت علمی، آثار قدرت علمی، جایگاه قدرت علمی و در پایان الگوی مفهومی قدرت علمی حول مقوله محوری تعریف قدرت علمی بنیاد نهاده شد. مهم ترین یافته این پژوهش ارایه تعریف جدید و مبتنی بر مبانی بومی از قدرت علمی است. این الگو از آن جهت اهمیت دارد که به صورت نظام مند، نظریه قدرت علمی از منظر مقام معظم رهبری را بیان می کند و می تواند راهنمایی برای سیاستگذاری های علمی، آموزشی و تحقیقاتی عالی و دفاعی باشد.
سنجش برتری شبکه ترابری کشورها
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
95-107
حوزه های تخصصی:
از الزامات اساسی هر کشوری در مدیریت بهینه سیاسی فضای ملی، توسعه شبکه ترابری ملی و بین المللی به عنوان یکی از متغیرهای توسعه کشور است. ترابری ملی، جابه جایی انسان، کالا، پیام و اندیشه در بخش های مختلف کشور و همچنین در ارتباط با نظام جهانی است. پرسش اصلی مقاله آن است که وضعیت و جایگاه کشورها در نظام ترابری ملی و بین المللی چگونه است و ایران با توجه به جایگاه خود در این نظام چه استراتژی هایی باید در پیش بگیرد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانه ای است. در مباحث آماری از نرم افزار EXCEL و برای سنجش برتری کشورها در شبکه ترابری ملی از روش ماتریسی و روش رتبه بندی تجمعی ساده ( SAR ) استفاده شد. چهار بخش راه آهن، جاده ای، دریایی و هوایی در ترابری ملی انتخاب شدند و برای هر یک از چهار بخش 6 متغیر و مجموعاً 24 متغیر درنظر گرفته شد. همچنین داده ها برای 180 کشور جهان مورد سنجش و آزمون قرار گرفتند. بر اساس نتایج پژوهش، کشورها در پنج دسته، از برترین تا کشورهای درجه پنج در ترابری ملی قرار می گیرند. ایران نیز با قرار گرفتن در دسته سوم (رتبه جهانی 53) وضعیت میانه ای دارد و در میان کشورهای منطقه، رتبه چهارم را به دست آورده است.
جایگاه قدرت نرم در مفهوم شناسی قدرت ملی با تأکید بر رویکرد دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
173-199
حوزه های تخصصی:
مفهوم قدرت ملی بعد از فروهشتن نظام دو قطبی دوران جنگ سرد و متعاقب آن، شکل گیری واحدهای سیاسی مستقل (دولت – ملت) نمود بارزتری یافته است. قدرت ملی، تعین بخش اهداف و مصالح ملی هر واحد سیاسی است؛ زین سان، امروزه در پهن دشت سیاست جهانی، هرگونه تحولی در قدرت ملی، تحول در اهداف ملی را در پی خواهد داشت. در دهه های اخیر، گفتمان اصول گرایی دینی به عاملی مؤثر در عرصه روابط بین الملل تبدیل شده است که بر اساس آن، «دیانت» در تسلسل و پیوند تنگاتنگی با «سیاست» و «قدرت» قرار گرفت؛ به دیگر سخن، رویکرد دینی در عرصه روابط بین الملل سبب ساز برسازی فضای اندیشه ورزی و کنش گری جدید و متمایز شده است. این گفتمان، برجسته ساز این معناست که فرهنگ سازی از طریق تغییر در مبانی هنجاری مسلط پیشین و خلق معانی بدیع، می تواند منجر به استحاله یِ اوضاعِ مادیِ جهانی شود. با توجه به این مسایل نظری، نگارندگان در نوشتار حاضر با کاربست روش تحلیل محتوا و تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی، به واکاوی مفهومی و نظری قدرت ملی بر اساس بررسی نظریه های داخلی و خارجی، شناخت مؤلفه ها و شاخصه ها و ابعاد آن بپردازد. یافته پژوهش حاضر بیان می دارد که از وادی و رویکرد دینی، اثرگذارترین عامل بر قدرت ملی دولت ها، «اتحاد ملی» و اتحاد «انسانیت» انسان هاست.
ارزیابی نقش نظام اداره کشور در بنیان های قدرت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام اداره کشور بستر اجرای قدرت سیاسی است که از رهگذر آن نحوه تقسیم و توزیع قدرت در پهنه کشور و در بین دستگاه ها و سازمان ها به جریان می افتد. از آن جایی که مدیریت و تخصیص منابع در هر کشوری از طریق نظام اداری صورت می گیرد، کارکرد نظام اداری سهم قابل توجهی در تولید؛ بازتولید و محافظت از بنیان های قدرت ملی کشورها دارد. شاخص های کارایی نظام اداره کشور در بستر قوانین، دستورالعمل ها و بخشنامه ها مورد شناسایی قرار گرفته و در قالب مجموعه های قوانین و مقررات در دستور کار مجریان است. شاخص های مرتبط با برنامه ریزی تهیه و تدوین بودجه، تخصیص اعتبار با توجه به منابع موجود در کشور چنانچه منطبق با الگوی حکمرانی خوب تهیه شده باشد می تواند در مسیر پایداری توسعه قرار گیرد و ابعاد طبیعی و انسانی بنیان های تولید قدرت ملی را تقویت کند. این رویکرد حکمرانی خوب روایت گر توسعه انسان محور است و ارائه خدمات عمومی کارآمد، نظام قضایی قابل اعتماد و نظام اداری پاسخگو را به عنوان ارکان اصلی اداره کشور در نظر می گیرد. از دیگر سو بخش اعظم شاخص های قدرت ملی مرتبط بر کارکرد ساختارها و نهادهای اداره کشور و فرآیندهای موجود در آن ها است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ دادن به این سوال است که سازوکارهای نظام اداره کشور در بستر حکمرانی خوب چگونه در تحول بنیان های قدرت ملی موثر است؟
بررسی و ارزیابی متغیرهای اقتصادی موثر بر قدرت ملی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت ملی حاصل جمع جبری عوامل مثبت و منفی فراوانی است که از سرچشمه ها و منابع متعددی تشکیل شده است. یکی از منابع مهم قدرت ملی در جهان امروز که در دوره بعد از جنگ سرد اهمیت بسزایی یافت قدرت اقتصادی می باشد؛ که خود بستر ساز امور روبنایی دیگر مانند قدرت سیاسی، نظامی و ... محسوب می گردد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی به دنبال پاسخگویی به این سوال است که مهم ترین متغیرهای و شاخص های شکل دهنده به قدرت اقتصادی کشورها کدام ها هستند؟ یافته های تحقیق با بررسی اسناد کتابخانه ای نشان می دهد که چهار مولفه اصلی قدرت اقتصادی شامل امور زیربنایی، مبادله تولید، سطح تولید و منابع مالی می توانند بر قدرت اقتصادی تاثیرگذار باشند. در این بین 61متغیر مرتبط با مولفه های چهارگانه نیز شناسایی شد. سپس با استفاده از پرسشنامه طیف لیکرت جهت اندازه گیری میزان اهمیت هر یکی از این متغیرها در اختیار صاحب نظران داخلی قرار گرفت. بر این اساس زیرساخت های اقتصادی، صادرات تکنولوژی سطح بالا، واردات مواد غذایی و ذخایر ارزی بین المللی دارای بیشترین درجه اهمیت بودند. و از سویی دیگر متغیرهایی ازجمله سهم فقیرنشینان در مصرف درآمد ملی، رقابت اقتصادی، مالکیت خارجی و هزینه های تجاری جرائم خشونت آمیز دارای کمترین درجه اهمیت بودند. در نهایت می توان بیان نمود کشورها برای رسیدن به اهداف و منافع ملی خود ناگزیر هستند به عوامل و متغیرهای قدرت آفرین در بعد اقتصادی توجه داشته باشند.
بررسی ساختار قدرت در منطقه غرب آسیا، با تأکید بر پنج کشور پیرامونی جمهوری اسلامی ایران (بحرین، قطر، امارات متحده عربی،کویت و عمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۲
31 - 66
حوزه های تخصصی:
سنجش قدرت ملی، مستلزم ارزیابی و محاسبه مؤلفه ها و عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، سرزمینی، فرهنگی و ... کشورهاست. شناخت و اندازه گیری قدرت ملی کشورها به منظور تعیین وزن و منزلت ژئوپلیتیک آنها همواره مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران علوم سیاسی بوده است. می توان گفت بین قدرت ملی یک کشور و میزان نقش آفرینی آن در صحنه بین المللی، رابطه مستقیمی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی قدرت ملی پنج کشور پیرامونی ایران، شامل امارات متحده عربی، کویت، قطر، عمان و بحرین در ابعاد قدرت(قدرت سخت و قدرت نرم) است. در این میان، پرسش اصلی آن است که ساختار قدرت در پنج کشور پیرامونی ایران چگونه است؟ فرضیه تحقیق، بیان داشته که: «به نظر می رسد مؤلفه های قدرت ملی، کشورهای منتخب منطقه غرب آسیا را به ترتیب در سه سطح امارات- قطر، کویت- عمان و بحرین قرار می دهد.» این نوشتار، که نتیجه یک طرح پژوهشی است، از حیث هدف، تحقیقی-کاربردی، از حیث سطح تحلیل برخوردار از ماهیتی توصیفی- تحلیلی و از حیث رویکرد و طبقه بندی روش، متکی به روش کتابخانه ای- محاسباتی و مطالعات کتابخانه ای است. داده های مورد نیاز، از راه مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به تارنماهای اینترنتی با استفاده از ابزار فیش، گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که ساختار قدرت بین پنج کشور مورد نظر، آنها را در سه سطح از قدرت قرار می دهد: در سطح اول قدرت، کشورهای امارات و قطر، در سطح دوم، کشورهای کویت و عمان و در سطح سوم، کشور بحرین قرار می گیرند.
احیای قدرت منطقه ای ایران (2005-2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش کنش گری جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه از سال 2005 در قالب ایجاد ائتلاف موسوم به محور مقاومت همراه با نمایش قدرت در عراق، سوریه، لبنان و یمن موجب مطرح شدن ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای شده است. این نمایش قدرت مرهون موقعیت و ویژگی های منحصربه فرد داخلی در کنار تاثیر پذیری از رخدادهای منطقه ای و بین المللی بوده است. این نوشتار با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی در پی پاسخ به این پرسش است که نقش مولفه های قدرت ملی در افزایش قدرت و نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد چهار متغیر موقعیت جغرافیایی(ژئوپلیتیکی-ژئواکونومیکی)، مولفه های اقتصادی(نرخ رشد اقتصادی، درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی، سرانه تولید ناخالص داخلی، صادرات و واردات)، مولفه قدرت نظامی(استراتژی، هزینه ها، تجهیزات نظامی و نقش سپاه پاسداران در سیاست های منطقه ای) و اتخاذ هویت اسلام شیعی تاثیر مهمی در افزایش ضریب نفوذ و قدرت منطقه ای ایران داشته است.
امنیت ملی: مفهوم، تئوری، و عمل
حوزه های تخصصی:
اگرچه در برداشت عمومی معمولاً امنیت مفهوم ساده و قابل فهمی تلقی می شود، اما بررسی علمی آن در قالب یک دیسیپلین مشخص با مسایل پیچیده ای همراه است. ذهنی بودن، نسبی بودن، سیالیت، و از نظر مصداقی پهناور بودن از ویژگی هایی است که طبیعتاً تجزیه و تحلیل قاعده مند مفهوم امنیت را دشوار می سازد. در مورد مفهوم خاص امنیت ملی، تاکنون مکاتب فکری مختلفی شکل گرفته اند که هریک از زوایای خاصی به بررسی مفهوم امنیت ملی پرداخته است. از رویکرد محدود و تنگ نظرانه رئالیسم گرفته تا رویکرد موسع مکتب کپنهاک، و مکاتب ذهنی گرا و ریزبین پست پوزیتیویسم هر کدام به تبع معرفت شناسی، هستی شناسی، و روش شناسی خاصشان، تعاریفی از مفهوم امنیت ملی ارائه داده و به تبع آن موضوعات، راههای دستیابی، و اهداف مشخصی را برای امنیت ملی در نظر می گیرند. از سوی دیگر، برای تدوین و اجرای یک سیاست امنیتی جامع الاطراف لازم است تأثیرات کوتاه مدت و بلندمدت متغیرها و شرایط متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، و غیره در نظر گرفته شوند. اهمیت این موضوع به خصوص در کشورهای توسعه نیافته که با شرایط ناامن کننده بیشتری مواجهند، بیشتر است.