مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
اسلام
حوزه های تخصصی:
گناه آدم و حوا یکی از آموزه های بنیادین در مسیحیت است که اصطلاحاً «گناه نخستین» نامیده می شود. آموزه ی گناه نخستین، نقشی کلیدی در الهیات مسیحی داشته و دلمشغولی بسیاری از اندیشوران مسیحی در درازای تاریخ مسیحیت بوده است. گفتگوها و مشاجره های الهیدانان مسیحی در خصوص گناه نخستین، به ویژه در دوره های نخستین مسیحیت، به برگرفتن موضعی رسمی از سوی کلیسا در این خصوص شد. در متون مقدس مسلمانان و به ویژه قرآن کریم نیز ذیل آیه هایی چند، به نافرمانی و گناه آدم و حوا پرداخته شده است و اندیشوران و مفسران بسیاری به گفتگو درباره ی گناه آدم و حوا در قرآن پرداخته اند. به رغم توافق فراگیری که میان مسیحیان و مسلمانان در باب لغزش آدم و حوا وجود دارد، در چند و چون آن، میان آنان اختلاف نظرهای جدی وجود دارد. در نوشتار پیش رو کوشیده ایم با برگرفتن رویکردی مقایسه ای که عمدتاً مبتنی بر متون مقدس مسیحیان و مسلمانان است، موارد همسازی و ناهمسازی میان اسلام و مسیحیت در باب گناه آدم و حوا به تصویر کشیده شود.
آداب خوراک در ادبیات عارفان و صوفیان ایران تا پایان قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود اسلام به ایران، بسیاری از ابعاد فرهنگی و تمدنی ایران دستخوش دگرگونی شد. یکی از این حوزه ها، قلمرو خوراک و آداب مربوط به آن بود که طی سده های دوم تا هفتم ق و همزمان با دوره تثبیت چیرگی اسلام بر زندگی ایرانیان در دوره ی خلافت عباسی، شکل فرجامین خود را پیدا کرد. این دگرگونیها از مسیرهای متفاوتی به متن جامعه ایرانی راه یافت. یکی از این مسیرها، عارفان و صوفیان عرفا و متصوفه بودند که بر پایه ی دریافت خود از آموزه های اسلامی، با سفارشها و یا رفتارهای خود، زمینه ساز جابه جایی مفاهیم اسلامی مرتبط با خوراک در ایران شدند. در این مقاله خواهیم کوشید تا بر پایه ی متون به جا مانده از این جریان به بررسی این تأثیرگذاری پرداخته شود.
غلبه نهایی اسلام بر ادیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم، سه آیه شریفه با تعبیری مشترک از اراده الهی مبنی بر غلبه اسلام بر سایر ادیان خبر می دهند. با توجه به سیاق آیات، وعده مزبور به طور ویژه ناظر بر مغلوبیت نهایی دو دین محرّف یهود و مسیحیت است. بنا بر روایات فریقین، تحقق این وعده الهی به دست مبارک امام مهدی و حضرت مسیح خواهد بود. البته بنا بر برخی قرائن قرآنی و روایی احتمالاً بعد از این غلبه نهایی باز عده ای به صورت پنهانی و منافقانه بر عقاید انحرافی پیشین خود باقی خواهند ماند.
سیر تفکرات پیرامون مدینة فاضله در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرمان خواهی در زندگی انسان به گونه های مختلف تبلور یافته و اندیشمندان هر عصری آن را در قالب «اتوپیا» یا «مدینة فاضله» مطرح کرده اند. پژوهش حاضر با بررسی افکار آرمان شهرگرایان مسلمان نشان می دهد که عبودیت خداوند، توجه به معنویت و روحانیت حیات انسان، احترام به انسانیت انسان و سعی در رشد کرامت های انسانی، وحدت و عدالت از جمله ویژگی های مهم آرمان شهرهای اسلامی است. تعابیری مثل مدینة فاضله، اسلام شهر، دارالسلام، شهر صالحان، خوبستان و... جامعة مد نظر اندیشمندان مسلمان است، نه ناکجاآباد، هیچستان یا لامکان یا اتوپیا. شهر آرمانی اسلام، کالبد و شکلی ثابت ندارد و متفکران اسلامی بیشتر ابعاد ذهنی شهر آرمانی را ارائه می کنند. آنان اصول را مد نظر قرار می دهند و بعداً کالبد با توجه به آن اصول و منطبق با شرایط زمانی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی به وجود خواهدآمد. لذا در اسلام یک آرمان شهر و یک شیوة شهرسازی اسلامی داریم، اما به تعداد شهرها می توانیم شهر اسلامی داشته باشیم.
جهانی شدن، فرصت ها و تهدیدهای فراروی ایران اسلامی (با تأکید بر راهبرد فرهنگی)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن مفهومی است که تمایل سیری نا پذیر به گسترش در ابعاد گوناگون دارد و در این راستا ابزارهای متعددی خصوصاً فنّاوری ها را به کار گرفته است.
موضوع قابل تأمل اینکه امروزه پدیدة جهانی شدن، همة ما را در همة عالم فراگرفته است. موضوع توسعة سیاسی، اقتصادی، فناورانه و فرهنگی در قرن بیست ویکم، به هیچ گروه، ملت یا دولتی محدود نمی شود، بلکه موضوعی است که همگان به آن مرتبط و از آن متأثرند.
چنین تحولی، حوزه و قلمرو فرهنگ کشور ها را نیز تحت تأثیر قرار داده است. فضای فرهنگی، تحت تأثیر جهانی شدن به معنای توسعة فرهنگ جهانی ای که به باز سازی تولیدات جدید در قلمرو های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انجامیده است، معنای متفاوتی می یابد.
شکل و نوع تأثیرپذیری از فرایند جهانی شدن، به موقعیت جهانی کشور ها و غنای فرهنگ دینی و بومی آن کشور ها بستگی دارد. عملکرد کشور هایی که غنای فرهنگی و تاریخ تمدن کهنی دارند و کشورهایی که غنای فرهنگی و تاریخ تمدن کهنی ندارند و یا در فرایند گذر از تحولات تاریخی مسخ یا دستخوش تغییر یا حادثه شده اند، متفاوت است.
در این مقاله این حقیقت بررسی می شود که جهانی شدنی که همه را متأثر از خود کرده است، آیا ایران اسلامی را هم در حوزة فرهنگ تحت تأثیر قرار داده است؟ و اساساً مناسب ترین رویکرد و راهبرد در مواجهه با این پدیده برای کشور ما چیست؟ و این رویارویی و مواجهه، چه تهدیدها و یا چه فرصت هایی را فراروی ایران اسلامی قرار می دهد؟
تصویر اسلام به روایت کاریکاتور های غربی بعد از 11 سپتامبر
حوزه های تخصصی:
کاریکاتور همچون رسانه ای مستقل یا از طریق ارائه از رسانه های دیگر، سهم عمده ای در ارتباطات میان فرهنگی داشته و چه بسا مناسبات ملت ها، اقوام و دولت ها را دستخوش تغییرهای جدّی کرده است. نمونه هایی از این تأثیرگذاری را می توان در بحث کاریکاتورهای موهن دانمارکی مشاهده کرد. بر این اساس و با هدف شناخت بیشتر از کاریکاتورهای غربی دربارة اسلام، این مقاله در صدد آن است که با بهره برداری از شیوة تحلیل محتوا، کاریکاتورهای غربی دربارة اسلام و انگاره های موجود در آن ها را مطالعه و بررسی کند.
در این زمینه، نظریة برجسته سازی و تئوری اقناع و متقاعدسازی، مبنای نظری تحقیق قرار گرفته است. روش نمونه گیری نیز غیراحتمالی سهمیه ای است. نتایج این بررسی نشان می دهد که کاریکاتورهای غربی مؤکدانه اسلام و مسلمانان را دین خشونت و دشمن غرب و ارزش های تمدنی غرب معرفی کرده اند و تأثیر عمده ای در گسترش پدیدة اسلام هراسی در جهان، به ویژه غرب داشته اند.
سیاستگذاری امور فرهنگی کشور از دیدگاه امام خمینی(ره)
حوزه های تخصصی:
سیاستگذاری کلان در زمینه امور فرهنگی کشور که منجر به رشد و توسعه برنامه های فرهنگی با مضامین اسلامی و خودی و نه وارداتی شود، نیازمند مبانی نظری قوی خواهد بود. تبیین این سیاست ها از دیدگاه امام خمینی(ره) با بررسی آراء و نظرات ایشان کمک مؤثری به حل مشکلات فرهنگی خواهد کرد. این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی در پی آن است که با بررسی نظرات امام خمینی در صحیفه امام و با تأکید بر وصیت نامه سیاسی الهی ایشان مؤلفه های سیاستگذاری امور فرهنگی کشور را استخراج کند. در این پژوهش به اختصار تلاش می شود به این سؤالات پاسخ داده شود: 1.امام خمینی چه تعریفی از فرهنگ ارائه می دهند؟ 2. با توجه به لزوم شناخت فرهنگ بیگانه، رهبر انقلاب چه ویژگی هایی را برای فرهنگ غیرخودی برمی شمرند؟ 3. چه پیشنهادهایی را می توان برای سیاستگذاری کلان امور فرهنگی براساس نظرات امام خمینی استخراج کرد؟
هنجارهای عفاف و حجاب اسلامی در سیما وسینما (تحلیل تطبیقی سیاست ها))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام حجاب و عفاف
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه زنان حضور زن در اجتماع و سیاست و مساله حجاب
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی رادیو
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
در این مقاله با توجه به نظریه های هنجاری رسانه ها به عنوان چارچوب نظری رابط ارزش ها و رسانه ها به بازشناسی عفاف اسلامی در ارتباطات انسانی و به خصوص ارتباطات جمعی با گردآوری کتابخانه ای پرداخته و سپس سیاست های اعلامی در موضوع عفاف و حجاب در رسانة ملی و معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را با توجه به معیارهای اسلامی عفاف با روش نظریة بنیادی در حد مقوله بندی، مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج برآمده از مقوله بندی آموزة عفاف اسلامی و روش تحلیل درونی و مقایسه ای سیاست ها، نشان می دهد در رسانة ملی هر چند سیاست ها به طور جزئی تر به این موضوع پرداخته اند اما به طور جامع به همة آموزه های عفاف اسلامی توجه نشده و سیاست های سینما نیز، فاقد بسیاری از مقوله های عفاف اسلامی است. در پایان به راهبردهایی در جهت تدوین سیاست های کارا و جامع اشاره می شود.
فلزکاری سلجوقی هنری اسلامی با هویت ایرانی
حوزه های تخصصی:
نقش ترکان سلجوقی در تاریخ هنر ایران به نحوی سامان یافته که اغلب تاریخ دانان و متخصصین هنر، عصر حکومت آنان را اوج هنرهای اسلامی ایران در طول چهارده قرن گذشته دانسته اند. اگرچه گستره ی امپراطوری سلجوقی از چین تا اندلس را در برگرفته بود، اما به سبب زندگی پیشین کوچ رویشان هنر قابل ملاحظه ای نداشته اند. در همین راستا مرکزیت فرهنگی ایران در آن عصر باعث شد کلیه ء خط مشی های هنری خود را از ایران گرفته و با حمایت های خود آثار بسیاری در غالب معماری، صنایع مستظرفه و... تولید و به سر حد کمال برسانند. از جمله هنرهایی که در این دوره توانسته شکوفایی عصر فرهنگی دوره ی سلجوقی را در هنر ایران به نحو شایسته ای در خود جای دهد، فلزکاری بوده است. در این دوره فلزکاری با قالب ایرانی- اسلامی اش در شهر هایی مانند هرات، مرو، ایالات خراسان قدیم و همچنین، اصفهان به اوج خود رسید. به نحوی که شکوه آن را در مکتب فلزکاری خراسان می توان بررسی نمود. در این نوشته به بررسی ویژگی های هنری فلزکاری عصر سلجوقی، فلزات مورد استفاده، روش های متداول تزئین اشیاء فلزی و بررسی و تقسیم بندی گستره ی نقوش به کار رفته در آن پرداخته شده است.
گونه شناسی مخاطبان و وظایف رسانه ها؛ رویکردی اسلامی
حوزه های تخصصی:
از دهة 1930 و همزمان با پیشرفت و گسترش وسائل ارتباط جمعی، تحقیقات در این حوزه آغاز شد و عناصر اصلی آن علم به دست آمد که به طور خلاصه عبارت اند از: تحلیل کنترل؛ تحلیل محتوی؛ تحلیل وسیلة ارتباطی؛ تحلیل مخاطب و تحلیل تأثیرات رسانه ها بر مخاطبان (معتمدنژاد، 1356، ص14). بنابراین، برای رسیدن به الگوی جامع در علوم ارتباطات اجتماعی، باید تک تک این عناصر را بررسی کرد و برای هریک، مدل مناسبی ارائه نمود. البته باید توجه داشت که به سبب تنوع جوامع و فرهنگ ها، الگوهای مربوط به هرکدام از آن ها نیز با هم متفاوت است و این تفاوت در نتیجه گیری ها مؤثر خواهد بود. ازاین رو، این مقاله قصد دارد «تحلیل مخاطب» را به عنوان مهم ترین عنصر این علم (محسنیان راد، 1369، ص367)، با نگاهی بومی و براساس ارزش های اسلامی بررسی کند و تعیین نماید که رسانه ها در جامعة اسلامی چگونه باید به مخاطبان خود نگاه کنند و آن ها را طبقه بندی نمایند؛ چرا که وجود اختلافات معنایی و بدفهمی ها موجب شده است که از مخاطب، انواع و اقسام طبقه بندی ها با رویکردهای مختلف پدید آید که گاه ممکن است نارس یا گمراه کننده باشد. این مطالعه با روش کتابخانه ای مخاطبان جهانی را برای یک رسانة اسلامی مورد تحلیل قرار داده و با برگزیدن معیار «ایمان و عمل صالح» در نتیجة آن به هشت طبقه از مخاطبان دست یافته است. سپس، تفاوت جامعة مؤمنان را با جامعة غیرمؤمنان برشمرده و مسیر هریک را مشخص کرده است. در نهایت، نیز نسبت خود رسانة اسلامی با مخاطب، تعیین شده است که براساس آن، نحوه تعامل رسانه نسبت به هر دسته از مخاطبان معلوم می گردد.
تعامل فرهنگ های ایرانی، اسلامی و ترکی در شیراز (سده هشتم و نهم قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و تمدن ایرانی، با ظهور اسلام در خدمت پویایی و بالندگی فرهنگ و تمدن اسلامی قرار گرفت؛ و متعاقب ورود ترکان و مغولان به حوزه تمدنی و فرهنگی ایران، مدیریت مجموعه فرهنگی نوپدید را بر عهده گرفت. هدف این مقاله، با تکیه بر روش تاریخی، شناخت نحوه تعامل فرهنگ های سه گانه در تختگاه فارس- شیراز- طی سده های هشتم و نهم قمری است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهیختگان ایرانی اعم از دیوانسالار و غیر آن، در میان فرهنگ های گوناگون پیوند و تعامل برقرار کردند و با مدیریت مجموعه فرهنگی نوپدید، در شاخه های مختلف هنری از جمله تذهیب، نگارگری، و کتاب آرایی آثار بدیعی خلق نمودند. بدین ترتیب فرهنگ و تمدن ایرانی باز هم اثرگذاری خود را تداوم بخشید. آل اینجو، آل مظفر، و تیموریان در بسترسازی این حرکت نقش چشمگیری داشتند.
کاوش هایی در باب فلسفه ی تربیت دینی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه رویکردها به فلسفه تربیت دینی در چهار طبقه جای می گیرد: «فلسفه تربیت دینی بالمعنی الاعم» که شامل همه ادیان، اعم از حق و باطل است؛ «فلسفه تربیت دینی بالمعنی العام» که فقط شامل ادیان حقه توحیدی است؛ «فلسفه تربیت دینی بالمعنی الخاص» که به تعالیم اسلامی محدود می شود؛ و «فلسفه تربیت دینی بالمعنی الاخص» که به سه حوزه تربیت اعتقادی، اخلاقی، و عملی اسلام اختصاص دارد و از ورود به دیگر حوزه های تعلیم و تربیت اسلامی می پرهیزد. این نوشتار، که بر مبنای رویکرد چهارم سامان یافته، فلسفه تربیت دینی از دیدگاه اسلام را به مثابه «یکی از علوم فلسفی اسلامی که با روش استدلالی- استنادی به تبیین و تحلیل مفهوم ها و گزاره های تربیت دینی از دیدگاه قرآن و سنت معصومان (ع) می پردازد» تلقی و تعریف نموده است. افزون بر این، پس از معرفی مبادی تصوری بحث، مشخصاً سه موضوع «مبانی»، «اصول»، و «اهداف» تربیت دینی از دیدگاه اسلام-که به اعتقاد ما هر سه به سامانه معرفتی «فلسفه تربیت دینی» مربوط می شوند- به بحث گذاشته شده اند. در قلمرو مبانی، از میان مبانی سه گانه و معروف مندرج در منابع فلسفه تعلیم و تربیت غرب، یعنی معرفت شناسی، وجودشناسی، و ارزش شناسی، شماری از مهم ترین اندیشه ها ی زیرساختی معرفت شناختی و وجودشناختی، از متون و نصوص اسلامی، با تأکید بر قرآن کریم، استخراج و عرضه شده اند. مبانی معرفت شناختی تربیت دینی از دیدگاه اسلام عبارت اند از: «امکان پذیری معرفت لازم برای تربیت دینی»، «برخورداری آدمی از ابزارهای سه گانه معرفتی حس، عقل و تزکیه نفس»، «مرتبت مندی معرفت لازم برای تربیت دینی»، و «مطابقت با واقع، به عنوان مناط نهایی صدق معرفت لازم برای تربیت دینی». مبانی وجودشناختی تربیت دینی از دیدگاه اسلام عبارت اند از: «مبدأمندی هستی»، «مقصدمندی هستی»، «مرتبت مندی هستی» و «وحدت حقیقی اجزای هستی». اصول تربیت دینی مبتنی بر مبانی معرفت شناختی نام برده بدین قرارند: «اغتنام در معرفت»، «تفعیل در معرفت»، «تخصص در معرفت»، «تشکیک در معرفت»، «ترکیب در معرفت»، «گزینش واقع بینانه» و «ارزیابی واقع بینانه». اصول تربیت دینی مبتنی بر مبانی وجودشناختی فوق الذکر بدین شرح اند: «مبدأشناسی»، «مقصدشناسی»، «مبدأباوری»، «مقصدباوری»، «مرتبت مندی مراحل، مبانی، اصول، اهداف، مواد، و روش های تربیت دینی»، «وحدت معرفتی»، و «توحید معرفتی». و سرانجام، اهداف تربیت دینی از دیدگاه اسلام در دو بخش هدف غایی «وصول به مقام قرب مطلق الاهی» و اهداف واسطی «یقین»، «تقوا»، «ایمان» و «اسلام» معرفی گردیدند.
بررسی حق کودک بر هویت در اسلام و اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حق بر هویت یا حق دانستن کودک از جمله حقوقی است که در کنوانسیون حقوق کودک به آن اشاره شده و مصادیقی برای آن برشمرده شده است. این کنوانسیون همچنین راهکارهایی را در جهت حفظ حق هویت ارائه داده است؛ امابا بررسی قوانین کشورهای مختلف، میتوان دریافت که بسیاری از کشورها با اینکه به کنوانسیون حقوق کودک پیوستهاند، چندان به حق کودک بر هویت توجه ندارند. به نظر میرسد که نارسایی در قوانین همین کشورها سبب شده است که چنین حقی برای کودک در کنوانسیون فرض شود. حال آیا مسأله هویت می تواند به عنوان حق برای کودکان مطرح شود یا آنکه بستر نادرست قوانین هدایتکننده جوامع غربی از جمله قانونی شمردن روابط آزاد جنسی، تولد ناشناس و رازداری در اهدای گامت و جنین باعث شناسایی این حق شده است. به نظر نگارنده، قوانین اسلامی با توجه به نسب و حرمت زنا مانع از گم شدن هویت کودک و در نتیجه شناسایی این حق برای حفظ منافع کودک میشود و در نتیجه نیازی به طرح حق هویت اصالتاً ندارد؛ در حالی که اسناد غربی، آن را مطرح میکنند، اما بدان پایبند نمیمانند.
رویکردهای ناظر به اسلامیت یک الگوی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکاپوهای فکری برای مسیر جدیدی از پیشرفت که از پیش از مشروطه در ایران آغاز گردید در دهه اخیر به نقطه عطف مهمی رسیده است و آن عزم اندیشمندان برای ارائه یک الگوی ایجابی پیشرفت است که متصف به اسلامیت و متناسب با اقتضائات جامعه ایرانی باشد. پرسش مهمی که در مسیر تدوین الگو باید پاسخ روشن و صریح یابد آن است که چه زمانی یک الگوی پیشرفت را اسلامی می دانیم؟ در ایران معاصر چندین رویکرد متفاوت در خصوص معیارهای اسلامیت یک معرفت یا سیاست (که الگوی پیشرفت آمیزه ای از آن دو است) وجود دارد. در این مقاله هر یک از رویکردها تبیین و در نهایت جمع بندی گردیده اند. در نهایت توصیه شده است که در مسیر تدوین الگو یکی از رویکردهای مذکور که بیشترین غنا و مقبولیت را دارد، محور قرار گیرد و از تشتت رویکردی پرهیز گردد.
سیمای ویژگیهای انسان مطلوب از دیدگاه تربیتی اسلام
حوزه های تخصصی:
بررسی ویژگی های انسان مطلوب و ارایه الگویی برای آن، یکی از اساسی ترین گام های طراحی برنامة تربیتی کارآمد است، چرا که غایت اصلی آموزش و پرورش تربیت انسان مطلوب است. از آنجا که انسان مطلوب هر فرهنگ و مکتبی با انسان مطلوب دیگر فرهنگ ها متفاوت است، ضروری است پیروان هر مکتب و فرهنگی برای تدوین نظام تربیتی کارآمد و مطلوب خود، در مرحلة اول به ترسیم سیمای انسان مطلوب فرهنگ خود بپردازند. این مقاله بر آن است شمایی کلی از ویژگی های انسان مطلوب در اسلام را ترسیم کند. برای دستیابی به این هدف، نخست هدف غایی پرورش انسان از دیدگاه اسلام را بررسی و در ادامه مراحل رشد و تکامل انسان در مسیر رسیدن به هدف غایی مورد نظر را ترسیم و در پایان ویژگیهای اعتقادی، اخلاقی و عبادی دانش آموزان در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه را بیان کرده است.
مفاهیم آینده نگر در اسلام و آثار تربیتی آنها
حوزه های تخصصی:
آینده مفهومی است که اندیشه و تأمل در خصوص آن، برای همگان لازم و پرجاذبه است. افراد دوست دارند بدانند سرنوشت جهان در آینده چگونه رقم خواهد خورد؟ انسان چه اهداف و برنامه هایی برای آینده باید داشته باشد؟ با توجه به پیشرفت های صورت گرفته در عرصه های مختلف، آیا بشر در آینده به عدالت، امنیت، رفاه و آسایش دست خواهد یافت؟ چگونه می توان از رخدادها و موقعیت های پیش آمده فعلی، جهت کیفیت بخشی به فعالیت های آینده بهره جست؟ امروزه فهم آینده و تصویرسازی واقع بینانه از آینده، امری بایسته و ضروری به نظر می آید. از آنجا که خداوند مدبر و آگاه، نظام هستی را با غایت مندی ترسیم نموده است؛ قطعاً چشم اندازهای آینده نگرانه ای را برای روشن شدن مسیر حرکت آدمی مورد نظر قرار داده است که آگاهی افراد از این دورنماها و کسب معرفت صحیح درخصوص آنها می تواند نقش اساسی در جهت دهی و کیفیت بخشی به بینش، نگرش، گرایش و اعمال و رفتار آدمی ایفا نماید. بدین منظور این نوشتار به دنبال آن است که مفاهیم مورد اشاره در آموزه های دین اسلام را که دلالت آشکار و ضمنی بر مفهوم آینده نگری دارند شناسایی و آثار تربیتی آنها را در ابعاد فردی و اجتماعی بیان دارد.
تفکر انتقادی و ضرورت آموزش آن در کلاس درس
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر با بررسی تفکر انتقادی، ضرورت آموزش تفکر انتقادی را در کلاس مورد تأکید قرار می دهد، همچنین به بررسی نگرش اسلام به تفکر پرداخته است. تفکر انتقادی چیست؟ چه اهمیتی در آموزش و یادگیری دارد؟ رشد و آموزش تفکر انتقادی در کلاس های درس چگونه است؟ و چه کاربردهایی می تواند برای اولیای تعلیم و تربیت داشته باشد؟
این مقاله بر آن است تا پاسخگوی این پرسش ها و برخی پرسش های دیگر باشد. در این بررسی تعاریف مختلفی از تفکر انتقادی معرفی شده اند. سپس، اهمیت تفکر انتقادی در آموزش ویادگیری، نظر اسلام درمورد تفکر وکاربردهای آن از دیدگاه اسلام و روان شناسی بررسی شده است.
بررسی انسان شناسی اسلامی و انسان شناسی وجودگرا و مقایسهی آنها
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، انسان از بعد ماهیت، آزادی و اختیار، مسئولیت، خودآگاهی و انسان کامل از دیدگاه دو مکتب اسلام و وجودگرا بررسی شده است. اسلام انسان را موجودی دوبعدی با فطریات و سرشت مشترک و آزادی و اختیار در انتخاب سرنوشت خویش معرفی می کند؛ اما مکتب وجودگرا برای انسان هیچ گونه سرشت مشترکی قایل نیست و آن را مغایر با آزادی فردی می داند. مکتب وجودگرا آزادی را حق انسان دانسته، با داشتن همین آزادی، او می تواند سرنوشت خود را آن طور که می خواهد، بدون هیچ معیار خاصی تعیین کند و در نتیجه، او فقط در مقابل خود مسئول است؛ در حالی که مکتب اسلام آزادی را حق انسان می داند تا با انتخاب های خویش و بر اساس الگوی معرفی شده (انسان کامل) سرنوشت خود را تعیین کند و در نتیجه، در مقابل خدا، خود و خلق مسئول و پاسخگوست. مکتب اسلام به اجتماع توجه دارد و توجه به فرد در بطن جامعه است و با تک روی و خودمحوری مخالف است؛ در حالی که وجودگرایان ملحد فردگرا بوده، تأمین منافع فردی را اصل می دانند و در واقع فردپرور هستند و به کل و منافع جمعی کمتر توجه دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتباط کلامی با رجوع به منابع و متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان، مهم ترین ابزار تعامل اجتماعی است، به طوری که در زندگی انسانی هیچ رفتار ارتباطی به اندازة ارتباط کلامی وسعت و تأثیر ندارد، و هیچ پدیدة ارتباطی به این اندازه با زندگی انسان عجین نیست. اهمیت این موضوع هنگامی آشکار می شود که از دیدگاه تعلیم و تربیت و با رویکرد اسلامی به آن بپردازیم. این مقاله از نوع تحقیقات کیفی است که با استفاده از رویکرد وصفی ‐ تفسیری به دنبال دستیابی، استخراج و بیان مبانی ارتباط کلامی در تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلامی است. از این رو با توجه به استفاده از تفسیر متن و تحلیل گفتار سعی شده از میان متون مورد نظر مبانی با قابلیت کاربرد بیشتر مطرح شود؛ ولی می توان به: 1. مبنای تأثیر دل بر گفتار، 2. مبنای تأثیر گفتار بر دل، 3. مبنای تأثیر اندیشه بر گفتار، 4. مبنای تأثیر گفتار بر اندیشه، 5. مبنای تأثیر گفتار بر عواطف دیگران، 6. مبنای سلطه گری گوینده بر شنونده اشاره داشت.
تبیین مبانی، اصول و روش های اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به روند افزایش سریع جمعیت در دهه های اخیر و درنتیجه تمایل بیشتر به بهره برداری از منابع و نیز مصرف بیشتر، تدوین الگوی مصرف متناسب با وضع جامعه و افراد آن، امری ضروری به نظر می رسد. در دین اسلام برخلاف برخی نظریات غربی، مصرف به خودی خود اصالت نداشته و بلکه در جهتی قرار گیرد که انسان را به سوی اهداف غائی خلقتش سوق دهد. با توجه به نگاه همه جانبه ای که اسلام به مسئله مصرف دارد، می توان براساس متون اسلامی، دستورالعمل جامعی برای اصلاح الگوی مصرف تدوین نمود. در این مقاله تلاش شده است تا با در نظر گرفتن جامعه دینی، به عنوان جامعه هدف، و با تحلیل اسنادی قرآن کریم و روایات معصومان(ع)، مجموعه ای از مبانی، اصول و روش های اصلاح الگوی مصرف استخراج شود. که درنهایت پنج مبنا، یازده اصل و بیست روش در رابطه با اصلاح الگوی مصرف به دست آمده بدین شرح:
مبانی: نیازمندی، عزت و استقلال، ایمان، اندیشه ورزی، تفاوت افراد و جوامع مختلف؛
اصول: نیازسنجی، آینده نگری، اعتدال، زهدورزی، جهان را عرصه نعمت های خدا دیدن، مسئولیت، آخرت گرایی، دیگرگرایی، توجه به تعقل و تفکر، فرهنگ سازی، تذکر، توجه به اقتضائات فردی و اجتماعی؛
روش ها: اولویت بندی، مدیریت منابع، رعایت میانه روی در مصرف، قناعت، شناخت سنت های الهی، ادای حقوق شرعی، امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح انگیزه ها، محدود و مشروط نمودن مصرف، انفاق و ایثار، آگاه سازی، استفاده از تجربیات دیگران، الگوسازی، یادآوری محرومیت ها، توجه به کفو و شأن هر فرد و جامعه.