مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۲۱.
۸۲۲.
۸۲۳.
۸۲۴.
۸۲۵.
۸۲۶.
۸۲۷.
۸۲۸.
۸۲۹.
۸۳۰.
۸۳۱.
۸۳۲.
۸۳۳.
۸۳۴.
۸۳۵.
۸۳۶.
۸۳۷.
۸۳۸.
۸۳۹.
۸۴۰.
خودکارآمدی
حوزههای تخصصی:
شادکامی و بهزیستی در زندگی فردی و وجود رضایت در زندگی زناشویی از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا پژوهش حاضر با هدف تبیین شادکامی زنان متأهل شهر مشهد بر اساس خود شفقت ورزی و تعارضات زناشویی با نقش واسطه ای خودکارآمدی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه زنان متاهل شهر مشهد در سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ می باشند که 411 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، پرسشنامه های شادکامی آکسفورد آرگایل (2001)، خود شفقت ورزی نف (2003)، تعارضات زناشویی براتی و ثنایی (1375)، خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای خود شفقت ورزی، تعارضات زناشویی و خودکارآمدی با شادکامی زنان متأهل رابطه معناداری دارند. در رابطه بین خود شفقت ورزی با شادکامی، مقدار آماره t به صورت مستقیم 15/6 و غیرمستقیم 746/8 بود. رابطه بین تعارض زناشویی با شادکامی مقدار آماره t به صورت مستقیم 798/4 و غیرمستقیم 803/2 است. رابطه بین خود شفقت ورزی و تعارض زناشویی با شادکامی مقدار آماره t به صورت غیرمستقیم برابر 724/5 به دست آمد (05/0≥p). در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که خودکارآمدی زنان متأهل نقش واسطه ای در پیش بینی شادکامی بر اساس خود شفقت ورزی و تعارضات زناشویی دارد. با توجه به اهمیت شادکامی در رضایت زناشویی بسترسازی برای ایجاد خود شفقت ورزی، خودکارآمدی در جهت افزایش شادکامی زنان متأهل شهر مشهد از الزاماتی است که مسئولان و برنامه ریزان باید به آن اهتمام بورزند.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعامل والد-فرزندی، خودکارآمدی و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
107 - 127
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مادران کودکان 6 تا 12 سال (دختر و پسر) با نشانه های نارسایی توجه/ بیش فعالی در شهر کرمانشاه در سال 1401 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و بدین منظور نمونه ای شامل 30 نفر بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. . گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش فرزند پروری مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. در مورد گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. درنهایت،داده های جمع آوری شده در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره) با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش فرزند پروری مبتنی بر پذیرش و تعهد در مرحله پس آزمون و پیگیری بر بهبود تعامل والد-فرزندی در مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تأثیر معناداری داشته و موجب افزایش مؤلفه های نزدیکی و وابستگی و کاهش مؤلفه تعارض شده است همچنین منجر به افزایش خودکارآمدی و انعطاف پذیری روان شناختی در مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده و این تغییرات تا مرحله پیگیری ادامه یافته است.
طراحی مدل هویت جمعی بر اساس شایستگی اجتماعی با نقش میانجی خودکارآمدی در دانشجویان استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
109 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت هویت جمعی در انجام فعالیت های گروهی و اجتماعی، این مطالعه با هدف طراحی مدل هویت جمعی بر اساس شایستگی اجتماعی با نقش میانجی خودکارآمدی در دانشجویان انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش، همه دانشجویان رشته روانشناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی استان قم در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. حجم نمونه این مطالعه 500 نفر بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه های هویت جمعی (Hezarjaribi and Lohrasbi, 2011)، شایستگی اجتماعی (Felner et al, 1990) و خودکارآمدی (Sherer et al, 1982) گردآوری و برای تحلیل آنها از روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هویت جمعی، شایستگی اجتماعی و خودکارآمدی در دانشجویان همبستگی مثبت و معنادار داشتند (01/0P<). همچنین، مدل هویت جمعی بر اساس شایستگی اجتماعی با نقش میانجی خودکارآمدی در دانشجویان دارای برازش مناسبی بود و در این مدل متغیر شایستگی اجتماعی بر خودکارآمدی و هویت جمعی دانشجویان و متغیر خودکارآمدی بر هویت جمعی آنان اثر مستقیم و معنادار و شایستگی اجتماعی با نقش میانجی خودکارآمدی بر هویت جمعی دانشجویان اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<). نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر، مشاوران و روانشناسان برای بهبود هویت جمعی در دانشجویان می توانند میزان شایستگی اجتماعی و خودکارآمدی آنان را از طریق کارگاه های آموزشی ارتقاء دهند.
تأثیر فناوری های آموزشی بر عملکرد تحصیلی در نوجوانان پایه ششم منطقه 5 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
389 - 401
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فناوری های آموزشی بر عملکرد تحصیلی نوجوانان پایه ششم در منطقه ۵ تهران انجام شد.
روش شناسی: پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. ۳۰ دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (۴۸ سوال) بود که پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش به مدت دو هفته آموزش مبتنی بر فناوری های آموزشی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل آموزش خاصی دریافت نکرد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) نشان داد فناوری های آموزشی بر تمام مؤلفه های عملکرد تحصیلی تأثیر معناداری داشت (p<0/01). عملکرد تحصیلی کل (89%)، خودکارآمدی (85%)، تأثیرات هیجانی (81%)، برنامه ریزی (89%) و انگیزش (85%) افزایش معناداری داشتند و فقدان کنترل پیامد با اندازه اثر 68% کاهش یافت.
نتیجه گیری: فناوری های آموزشی باعث بهبود معنادار عملکرد تحصیلی، خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، انگیزش و برنامه ریزی نوجوانان پایه ششم شده و احساس فقدان کنترل پیامد را کاهش می دهد، که نشان دهنده تأثیر مثبت آموزش های مبتنی بر فناوری بر پیشرفت تحصیلی است.
گذار از منافع فردی به منافع جمعی در مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
317 - 339
امروزه مصرف انرژی به یکی از مسائل مهم اجتماعی تبدیل شده و برنامه ریزی و سیاست گذاری برای ترغیب مردم به منظور مصرف بهینیه آن، مشترکین را در یک دوراهی اجتماعی (ترجیحات شخصی در برابر اولویت های اجتماعی)، قرار داده است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی گرایش ها (دگرگرایانه/ خودخواهانه) به عنوان یک نوع دوراهی اجتماعی مشترکین خانگی در مصرف گاز و شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. پس از مرور ادبیات تحقیق و مفاهیم مربوط به دوراهی اجتماعی، فرضیه ها تعریف شدند. رویکرد این تحقیق کمّی بوده و از روش پیمایش برای انجام آن استفاده شد. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامیه محقق ساخته است و به منظور بررسی روایی از اعتبار صوری و برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفا کرونباخ استفاده شده است. جامعیه آماری، مشترکین خانگی استان مازندران بودند که با نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 510 نفر از آن ها به عنوان نمونیه آماری انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد مصرف گاز توسط مشترکین خانگی تا حد زیادی همسو با منافع جمعی است. علاوه بر این، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد ارزش های محیط زیستی، اعتماد نهادی، هنجارهای اجتماعی و خودکارآمدی بیشترین تأثیر را بر گرایش های دیگرخواهانه در مصرف گاز داشته اند. بدین ترتیب، در سطح جامعیه محلی، افراد در دوراهی اجتماعی (ترجیحات فردی/ اولویت های جمعی)، تحت تأثیر عوامل پیش گفته، منافع جمعی را ترجیح دادند.
بررسی تأثیر سازه های شخصی و سازمانی بر تمایل حسابرسان مستقل به مدیریت اشتباهات خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتباهات در همه سطوح تیم حسابرسی رخ می دهند و مدیریت این اشتباهات توسط حسابرسان مرتکب شونده نقش با اهمیتی در ارتقای کیفیت حسابرسی ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سازه های شخصی و سازمانی بر تمایل حسابرسان به مدیریت اشتباهات خود با در نظر گرفتن نقش متغیر تعدیلی ادراک حسابرسان از جو مدیریت اشتباه سازمانی مؤسسه حسابرسی است. جامعه آماری این پژوهش شامل حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه استاندارد از 178 نفر از حسابرسان در سال 1402 جمع آوری شده است. در این پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری به روش کمترین مربعات جزئی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که سازه های تاب آوری، خودکارآمدی، تعهد استقلال و ادراک حسابرسان از جو مدیریت اشتباه سازمانی مِؤسسه حسابرسی تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل حسابرسان مستقل به مدیریت اشتباهات خود دارد. افزون بر این سازه ادراک حسابرسان از جو مدیریت اشتباه سازمانی مِؤسسه حسابرسی تأثیر سازه های تاب آوری و خودکارآمدی بر تمایل حسابرسان مستقل به مدیریت اشتباهات خود را تعدیل می کند. نتایج این پژوهش بیانگر این است که با افزایش تاب آوری و خودکارآمدی حسابرسان مستقل و بهبود جو مدیریت اشتباه سازمانی در مؤسسات حسابرسی می توان زمینه های بهبود کیفیت حسابرسی را فراهم نمود.
تأثیر سبک های یادگیری بر خودکارآمدی حسابرس: آزمون نظریه یادگیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
83 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی ت أثیر سبک های یادگیری با رویکرد شناختی هانی و مامفورد بر خودکارآمدی حسابرس است. از روش توص ی فی- پی مایش ی و ابزار پرس ش نامه اس تاندارد در این پژوه ش اس تفاده شده است. نمونه آماری پژوه ش شامل 513 نف ر ح سابرسان شاغل در س ازم ان ح سابرس ی و موس س ات ح س ابرس ی عض و جام عه ح س ابداران رس می ای ران واق ع در م ح دوده ج غراف ی ای ت ه ران در سال 1399 می باشد که با روش نم ونه گ یری تص ادف ی س اده انتخ اب ش دند. همچنین از طریق م دل س ازی مع ادلات س اخ تاری با به کارگی ری نرم افزار ل ی زرل، فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. شواهد آزمون نشان می دهد که بین سبک های یادگیری با رویکرد شناختی هانی و مامفورد و خودکارآمدی حسابرس رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین، سبک های یادگیری عمل گرا، فعال، متفکر و نظریه پرداز به ترت یب بر خودکارآمدی حسابرس بی شترین تأث یر را دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که سب ک های یادگیری، خودکارآمدی حسابرس را تحت تأثیر قرار می دهد. به طوری که، سبک های یادگیری بر باور حسابرسان نسبت به توانایی های آنان در انجام دادن موفقیت آ میز کارها، تصمیم گیری ها و قضاوت حرفه ای تأثیرگذار است. لذا، نتایج این تحقیق مفاهیم نظریه یادگیری شناختی هانی و مامفورد را وارد متون تحقیقات رفتاری در حسابرسی می نماید.
شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خودکارامدی پژوهشی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر افزایش سطح پژوهشهای علمی دانشجویان تحصیلات تکمیلی، در میان این دانشجویان پایین است. بنابر این، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی بود که به روش دلفی در سه دور اجرا شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی خبرگان حوزه موضوعی پژوهش با سابقه کار پژوهشی در دانشگاهها و پژوهشگاههای مختلف بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه دلفی بود. خبرگان پنل دلفی به روش هدفمند انتخاب شدند و در نهایت، 31 نفر از خبرگان برای شرکت در پنل دلفی همکاری کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه های دلفی، شاخصهای توصیفی، آزمون دوجمله ای و ضریب هماهنگی کندال محاسبه شد. یافته ها: بر اساس نتایج، سه دسته عوامل ذیل به عنوان عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی شناسایی شدند: عوامل فردی(شامل مقطع تحصیلی، خودارزیابی، اضطراب، نگرش به پژوهش، مهارتهای پژوهش، آشنایی با روشهای آماری و مهارتهای نرم افزارهای آماری، تجارب پژوهشی، رشته تحصیلی، وضعیت سکونت(بومی- غیر بومی)، علاقه به پژوهش، موفقیت طلبی، باورهای خودکارامدی)؛ محیط پژوهشی(شامل امکانات پژوهشی محل تحصیل، جوّ پژوهشی محل تحصیل، میزان دسترسی به منابع پژوهشی، تشویق پژوهش)؛ عوامل آموزشی(شامل نقش استاد، نحوه ارائه درس روش پژوهش، برگزاری کارگاههای روش پژوهش). نتیجه گیری: این پژوهش با شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی، می تواند به دست اندرکاران آموزش و پژوهش و دانشجویان در راستای افزایش و ارتقای خودکارامدی پژوهشی کمک کند و در نهایت، سطح پژوهش و تمایل به پژوهش را در آنان افزایش دهد.
تأثیر رهبری تحول آفرین بر خودکارآمدی معلمان با نقش میانجی تسهیم دانش و فرهنگ مدرسه دانش محور
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
121 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه رهبری تحول آفرین بر خودکارآمدی معلمان با نقش میانجی تسهیم دانش و فرهنگ مدرسه دانش محور بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره متوسطه اول شهر سنندج در سال تحصیلی 1403-1402 بود، که از میان آنها 210 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های خودکارآمدی تدریس (اسچانن و همکاران، 2001)، رهبری تحول آفرین (دوستدار و همکاران، 1395)، تسهیم دانش (جاکوبز و گرت روود، 2007) و فرهنگ مدرسه دانش محور (فیگوایردو، 2016) جمع آوری گردید و از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی پژوهش از برازش دارد و در آن رهبری تحول آفرین بر خودکارآمدی معلمان با نقش میانجی تسهیم دانش و فرهنگ مدرسه دانش محور تأثیر معناداری دارد.
بررسی تأثیر شرکت های دانش بنیان بر کارآفرینی، خودکارآمدی کارآفرینانه و نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
63 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر، رشد و توسعه شرکت های دانش بنیان به ویژه در حوزه های ورزشی، اثرات قابل توجهی بر کارآفرینی ورزشی و افزایش خودکارآمدی کارآفرینان ورزشی داشته است. این شرکت ها با استفاده از نوآوری های علمی و فناوری، قادر به ایجاد محصولات و خدمات جدیدی هستند. افزون براین، این شرکت ها می توانند با ایجاد محصولات و خدمات نوآورانه، بازاری جدید برای خود ایجاد کرده و با استفاده از استراتژی های متنوع تبلیغاتی و بازاریابی، به گسترش فروش و درآمد خود دست یابند. براین اساس، هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر شرکت های دانش بنیان بر کارآفرینی، خودکارآمدی کارآفرینانه و نوآوری بود.
روش شناسی: پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر از نظر هدف، کاربردی بود که به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی در گرایش های مختلف تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه های استان اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 524 نفر بودند. حجم نمونه آماری براساس فرمول کوهن، برابر با 247 به دست آمد. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسش نامه ای استاندارد بودند. برای تأیید روایی از سه نوع روایی همگرا، روایی واگرا و روایی محتوایی استفاده شد. جهت تعیین پایایی بخش های مختلف پرسش نامه ، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. باتوجه به پرسش نامه های ناقص، درنهایت، تعداد 224 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 21 و AMOS نسخه 22 استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که شرکت های دانش بنیان ورزشی بر کارآفرینی ورزشی 20 درصد و بر خودکارآمدی کارآفرینانه 52 درصد تأثیر مثبت و معنادار داشتند. شرکت های دانش بنیان ورزشی بر نوآوری در بازار های جهانی 35 درصد، کارآفرینی ورزشی بر نوآوری در بازارهای جهانی 24 درصد و خودکارآمدی کارآفرینانه بر نوآوری در بازارهای جهانی 34 درصد تأثیر مثبت و معنادار داشت که این موضوع نشان دهنده اهمیت استفاده از ابزارهای کارآفرینی و خودکارآمدی در شرکت های ورزشی دانش بنیان بود.
نتیجه گیری/ دستاوردها: شرکت های دانش بنیان ورزشی با ارائه فناوری های نوین و محصولات باکیفیت، به رشد کارآفرینی ورزشی و ارتقای خودکارآمدی کارآفرینانه کمک می کنند. آن ها با ایجاد تکنولوژی های پیشرفته و خدمات نوآورانه، بازارهای جهانی را بهبود می بخشند و تأثیر قابل توجهی در جذب مشتریان و رقابت با برندهای بزرگ دارند. به این ترتیب، نقش میانجی این شرکت ها در ترویج کارآفرینی و افزایش رقابت پذیری در صنعت ورزش، بسیار ارزشمند و حیاتی است.
ارزیابی یک دوره آموزش رایانه و تأثیر آن بر خودکارآمدی و نگرش نسبت به فن آوری اطلاعات و ارتباطات در دانشجویان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
162 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر ارزیابی یک دوره آموزش رایانه و تأثیر آن بر خودکارآمدی و نگرش آنان نسبت به فن آوری اطلاعات و ارتباطات در دانشجویان تربیت بدنی بود.روش شناسی: تحقیق از نظر روش شناسی کمی که به صورت تحقیق آزمایشی و در قالب یک طرح نیمه تجربی پیش آزمون – پس آزمون سه گروهی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی تربیت بدنی دانشگاه کردستان به تعداد 80 نفر بود (80N=). نمونه ای در دسترس به حجم ۶۹ نفر شناسایی و به طور تصادفی در سه گروه ۲۳ نفری(آزمایشی نوین- آزمایشی سنتی-کنترل) جایگزین شده اند. دوره شامل یک بخش تئوری به مدت 2 جلسه و 13 هفته جلسه عملی(۲ساعت) بود. از پرسشنامه های محقق ساخته(تجربه فن آوری اطلاعات) و استاندارد (خودکارآمدی رایانه و اینترنت، نگرش نسبت به رایانه و اینترنت، اضطراب رایانه) در پیش آزمون، پس آزمون و پرسشنامه بازخوردی در پس آزمون استفاده شد. چون پیش فرض های تحلیل کواریانس برقرار نشد، میزان تغییرات متغیرهای وابسته از طریق تفاضل پیش آزمون و پس آزمون محاسبه شد و برای مقایسه هر کدام از متغیرهای وابسته در بین سه گروه متغیر، از آزمون ANOVA بین گروهی و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان دادند که تفاوت نگرش نسبت به کامپیوتر (sig: 0/001)، اینترنت (sig: 0/001)، خودکارآمدی رایانه (Sig = 0.023)، و اینترنت (Sig = 0.041) و اضطراب رایانه (sig: 0/001) در گروه گواه و آزمایش و کنترل معنی دار بود. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که تفاوت در متغیرهای نگرش نسبت به کامپیوتر و اینترنت، خودکارآمدی اینترنت و اضطراب رایانه در سه گروه ناشی از تفاوت در گروه آزمایشی نوین با آزمایشی سنتی و گروه کنترل بوده است. اما این تفاوت در متغیر خودکارآمدی رایانه صرفا با گروه سنتی معنی دار بوده است.نتیجه گیری: در نهایت می توان گفت دانشجویان آگاهی کاملی از فراگیر شدن فناوری اطلاعات و ارتباطات در حرفه های تربیت بدنی دارند. از این رو، اعتقاد راسخ در بین دانشجویان تربیت بدنی در مورد مفید و ضروری بودن دانش و مهارت های فناوری اطلاعات و ارتباطات وجود دارد.
تأثیر بازی های انفرادی و گروهی بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی در کودکان اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
71 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر بازی های انفرادی و گروهی بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی در کودکان اختلال هماهنگی رشدی بود. پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با سه گروه بازی های انفرادی، بازی های گروهی و گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کودکان اختلال هماهنگی رشدی شهر مشهد با دامنه سنی 8-9 سال بودند. تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و پس از کسب رضایت نامه کتبی به صورت تصادفی گروه بندی شدند. ابزار مورد استفاده نسخه فارسی پرسشنامه اختلال هماهنگی رشدی، آزمون MABC، مقیاس رشد اجتماعی وایلند و مقیاس خودکارآمدی کودکان در تعامل با همسالان بود. روش اجرا به این صورت بود که ابتدا پیش آزمون مقیاس رشد اجتماعی و مقیاس خودکارآمدی گرفته شد. مداخله تحقیق به صورت گروهی و انفرادی برای مدت 8 هفته، دوبار در هفته و برای 45 دقیقه اجرا گردید. پس از اتمام مداخله پس آزمون مقیاس رشد اجتماعی وایلند و مقیاس خودکارآمدی گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مداخله بازی های های گروهی و انفرادی نسبت تاثیر معناداری بر بهبود رشد اجتماعی و خودکارامدی کودکان داشتند. همچنین در مورد تفاوت بین گروه ها نتایج نشان داد که بازی های گروهی نسبت دو گروه دیگر برتری بیشتری داشت. بنابراین، با توجه به اثرگذاری بیشتر بازی های گروهی به مربیان و کاردرمان ها پیشنهاد می شود تا برای بهبود رشد اجتماعی و خودکارآمدی کودکان اختلال هماهنگی رشدی از شیوه بازی های گروهی استفاده کنند.
طراحی مدل ارتباطی بین خودکارآمدی و تعهد سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۸۷
151 - 172
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر، دارایی هایی نامشهود مانند خودکارآمدی و تعهد سازمانی، در توفیق یا عدم توفیق هر سازمان تأثیر زیادی دارند؛ از این رو، هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل ارتباطی بین خودکارآمدی با تعهد سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی 1000 نفر کارکنان وزارت ورزش و جوانان نفر بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 278 نفر به طور تصادفی برای نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای دست یابی به اهداف پژوهش از پرسشنامه های خودکارآمدی شرر و تعهد سازمانی آلن و مایر استفاده شد. روایی هر دو پرسشنامه به تایید 15 نفر از متخصصین رسید و پایایی آنها در یک آزمون مقدماتی با 30 آزمودنی با آلفای کرونباخ 9/0 و 89/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله کلموگروف- اسمیرنوف، t تک نمونه ای، تحلیل عاملی تاییدی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و برای تعیین ارتباط علی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی با ضریب مسیر 52/0 بر تعهد سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان اثر می گذارد. همچنین، در ارتباط بین خودکارآمدی با تعهد سازمانی، تعهد مستمر با ضریب تأثیر 8/0، تعهد هنجاری با ضریب تأثیر 65/0 و تعهد عاطفی با ضریب تأثیر 56/0 بیشترین تأثیر را دارند.
مقایسه هوش هیجانی، خودکارآمدی و ابعاد چشم اندازهای زمانی در ورزشکاران کشتی گیر نخبه و غیر نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
55 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف: با اینکه ورزشکاران از نظر سطح مهارت و آمادگی جسمانی به یکدیگر خیلی نزدیک شده اند، اما همچنان در متغیرهای روان شناختی با یکدیگر متفاوتند. از این رو، هدف پژوهش حاضر مقایسه هوش هیجانی، خودکارآمدی و ابعاد چشم اندازهای زمانی در بین ورزشکاران کشتی گیر نخبه و غیرنخبه بود.
مواد و روش ها: راهبرد این پژوهش توصیفی و پس رویدادی است. جامعه آماری شامل کلیه ورزشکاران مرد نخبه و غیرنخبه ایرانی در رشته ورزشی کشتی بود که در نهایت 22 ورزشکار نخبه و 36 ورزشکار غیرنخبه به شیوه نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه هوش هیجانی برادبری (2005)، پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و پرسش نامه چشم اندازهای زمانی زیمباردو (1999)، بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و با بکارگیری نرم افزار SPSS نسخه 23، در سطح معنی داری 05/0p<، انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داده که بین کشتی گیران نخبه و غیرنخبه در متغیرهای هوش هیجانی، خودکارآمدی و ابعاد چشم اندازه های زمانی تفاوت معنی داری وجود دارد. کشتی گیران نخبه از سطح هوش هیجانی و خودکارآمدی بالاتری نسبت به کشتی گیران غیرنخبه برخودار بودند. همچنین، به جز مؤلفه گذشته منفی که نمره کشتی گیران نخبه پایین تر از کشتی گیران غیرنخبه بود؛ در سایر مؤلفه ها (حال تقدیرگرا، حال لذت گرا، گذشته مثبت، آینده و آینده متعالی)، نمره کشتی گیران نخبه بیشتر از کشتی گیران غیرنخبه بود.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت متغیرهای هوش هیجانی، خودکارآمدی و چشم اندازهای زمانی و اثرات آن بر عملکرد نخبگی ورزشکاران بایستی بیش از پیش مورد توجه کلیه ورزشکاران، والدین، مربیان و متخصصین ورزشی قرار گیرد.
ارتباط بین توانمندی شناختی و اشتیاق با میانجی گری خودکارآمدی کارکنان ادارات ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارتباط بین توانمندی شناختی و اشتیاق با میانجی گری خودکارآمدی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان قم بود.روش پژوهشروش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان قم در سال 1403 تشکیل داد که تعداد آنها 356 گزارش شد که از بین آن ها به صورت در دسترس356 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه توانمندی شناختی (اسپریتزر و همکاران، 1997)، پرسشنامه خودکارآمدی بتز و همکاران (1996) و پرسشنامه اشتیاق سالواناوا و همکاران (2001) بود. پژوهش، از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزار AMOS-23 برای ارزیابی مدل پیشنهادی بررسی شد.یافته هایافته ها نشان داد ضریب مسیر توانمندی شناختی به اشتیاق 38/0 =β بدست آمد که در سطح 05/0=P معنی دار بود. ضریب مسیر خودکارآمدی به اشتیاق 47/0 =β، و توانمندی به خودکارآمدی نیز 67/0 =β بدست آمد که در سطح 05/0≥P معنی دار بود. نتایج نشان داد توانمندی با میانجیگری خودکارآمدی توانست اشتیاق در کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان قم را پیش بینی می کند (44/0 =β، 05/0>P).نتیجه گیریبر اساس نتایج بدست آمده می توان اظهار داشت بین توانمندی شناختی و اشتیاق با میانجی گری خودکارآمدی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان قم رابطه وجود دارد و مدل از برازش مطلوبی برخوردار است.
پیش بینی رضایت ورزشی براساس رفتار کنترلی مربی، خودکارآمدی و انگیزش ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش مدیریت ورزش سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 12
حوزههای تخصصی:
عوامل فردی و بین فردی متعددی وجود دارد که نتایج ورزشی را تحت تأثیر قرار می دهند. لذا هدف تحقیق حاضر پیش بینی رضایت ورزشی بر مبنای رفتار کنترلی مربی، خودکارآمدی و انگیزش ورزشکار بود. تحقیق حاضر به صورت توصیفی همبستگی در ورزشکاران دانشگاهی رشته های تیمی بود که از بین آنها 15 تیم به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. 184 ورزشکاران در دامنه سنی 18 تا 25 سال در تحقیق شرکت کردند. پرسشنامه های رضایت ورزشی، رفتار کنترلی مربی، خودکارآمدی ورزشی و تنظیمات رفتاری در ورزش مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS23 و لیزرل نسخه 8/8 تحلیل شد. نتایج نشان داد که خودکارآمدی ورزشکاران و رفتار کنترلی مربی با انگیزش درونی رابطه مثبت و معنادار داشت. رضایت ورزشی با بی انگیزگی رابطه منفی و معنادار و با انگیزش بیرونی و انگیزش درونی رابطه مثبت و معنادار داشت. در نهایت رضایت ورزشی با رفتار کنترلی مربی رابطه مثبت و معناداری نشان داد. نتایج تحلیل رگرسیونی هم نشان داد که مدل رابطه مفروض معنادار است، و همه متغیرها قابلیت پیش بینی رضایت ورزشی را دارند. نتایج ضریب بتا نشان داد که بی انگیزگی به صورت منفی و سایر متغیرها به ترتیب شامل انگیزش درونی، خودکارآمدی، انگیزش بیرونی و رفتار کنترلی مربی به صورت مثبت قابلیت پیش بینی رضایت ورزشی را دارند. انگیزش درونی مهمترین و قوی ترین عامل در اثرگذاری بر رضایت ورزشی شناسایی شد. نتایج با استفاده از نظریات مربوط به خودکارآمدی، انگیزش خودمختار و انگیزه درونی و بیرونی بحث شدند.
ارتباط هوش هیجانی و خودکارآمدی با مهارت های ارتباطی گروهی از دانشجویان پیرا پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اهمیت توجه به مهارت های ارتباطی و متغیرهای تاثیرگذار برآن نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است. از جمله متغیرهای تاثیرگذار بر مهارت های ارتباطی هوش هیجانی و خودکارآمدی می باشد. هدف این مطالعه تعیین ارتباط هوش هیجانی و خودکارآمدی با مهارت های ارتباطی دانشجویان پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قم بود. روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی دانشجویان پیراپزشکی انجام شد. تعداد 275 دانشجوی دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قم که بصورت تصادفی انتخاب شده بودنددر این مطالعه شرکت کردند. جهت جمع آوری داده از فرم ثبت اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه پرسشنامه هوش هیجانی و مقیاس باورهای خودکارامدی و مقیاس صلاحیت ارتباطی خود ادراک شده استفاده شد. تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون برای تحلیل داده استفاده شد. یافته ها: بطور کلی 5/49% از دانشجویان میزان مهارت ارتباطی خود را در سطح متوسط و 1/26% نیز در سطح بالا ارزیابی کرده بودند. مدل چند متغیره تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که خودکارآمدی (17/1-03/1:CI 95%، 10/1:OR) و بعد توانایی استفاده از هیجانات (36/1-08/1:CI 95%، 17/1:OR) با مهارت های ارتباطی دانشجویان ارتباط دارند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد مهارت های ارتباطی با هوش هیجانی و خودکارآمدی ارتباط دارد و در این مطالعه افراد با هوش هیجانی و باورهای خودکارآمدی بالاتر ، مهارت های بیشتر و موثرتری در برقراری ارتباط با دیگران داشتند.
مقایسه اثربخشی تکنیک های تحمل آشفتگی و آموزش رفتاری والدین بر خودکارآمدپنداری مادران کودکان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری در کودکان است. مادران در بیشتر خانواده ها نقش مراقبتی و مسئولیت پذیری در برابر فرزندان دارند و با کشاکش بیشتری مواجه هستند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی تکنیک های تحمل آشفتگی و آموزش رفتاری والدین بر خودکارآمدپنداری مادران کودکان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش : این پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری 3 ماهه با گروه گواه بود. اندازه گیری ها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون (پس از 8 هفته مداخله های تحمل آشفتگی و آموزش رفتاری والدین)، و پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه پژوهش، مادرانِ دارای کودکان 7 تا 12 سال با اختلال نافرمانی مقابله ای در اصفهان در سال 1402 بودند که از بین آنها 60 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در 3 گروه 20 نفری تحمل آشفتگی، آموزش رفتاری والدین و گواه جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل آخرین نسخه اهتباریابی شده سیاهه علائم مرضی کودکان (گادو و اسپرافکین، 1997) و خودکارآمدپنداری والدگری (دومکا و همکاران، 1996)در ایران بود. تحلیل ها توسط نسخه 26 نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که هر دو برنامه آموزش تحمل آشفتگی(989/79=F) و آموزش رفتاری والدی (278/387=F) تأثیر معناداری بر خودکارآمدپنداری مادران داشته اند و نمرات این متغیر در مراحل پس آزمون و پیگیری به طور معناداری افزایش یافته است. همچنین خودکارآمدپنداری در دو نوبت پس آزمون و پیگیری در گروه های آموزش رفتاری والدین و تحمل آشفتگی نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری داشته است. در مرحله پیگیری، تفاوت معناداری بین گروه های آموزش رفتاری والدین و تحمل آشفتگی مشاهده شد، اما در پس آزمون، این تفاوت معنادار نبود. نتیجه گیری: آموزش تحمل آشفتگی و رفتاری والدین هر دودر افزایش خودکارآمدپنداری مادران کودکان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر هستند؛ بنابراین بهتر است هر دو برنامه مداخله ای در بهبود سلامت روان مادارن بسته به شرایط مورد استفاده قرار گیرند.
مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی و اضطراب تدریس دانشجو- معلمان آموزش فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آبان) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۲
۱۰۰-۸۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: نومعلمان در آغاز فعالیت های حرفه خود با چالش هایی مانند اضطراب و احساس ناکارآمدی مواجه اند که می تواند بر کیفیت آموزش و خودکارآمدی تدریس آنان تأثیر منفی بگذارد. این مشکلات روان شناختی ممکن است در درازمدت بر رشد حرفه ای و پیشرفت آن ها نیز اثرات منفی داشته باشد. با وجود پژوهش های فراوان در زمینه خودکارآمدی و اضطراب در محیط های آموزشی، مقایسه اثربخشی آموزش های مبتنی بر مثبت نگری و ذهن آگاهی هنوز به طور جامع مورد بررسی قرار نگرفته است.. هدف: این مطالعه به تحلیل مقایسه ای اثربخشی این دو مداخله روان شناختی بر کاهش اضطراب تدریس و ارتقای خودکارآمدی تدریس دانشجو معلمان پرداخته است و نتایج آن می تواند راه گشای رویکردهای نوین در آموزش و پرورش، به ویژه برای پیشگیری از مشکلات روان شناختی در مراحل ابتدایی حرفه تدریس باشد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجو معلمان آموزش فیزیک مرکز آموزش عالی شهید بهشتی تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود. از این تعداد، 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی وگروه گواه، هر گروه 15 نفر) قرارگرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه خودکارآمدی تدریس معلم (اسچانن- موران وهمکاران، 2001) و مقیاس اضطراب تدریس (هارت، 1987) بود. گروه های آزمایشی اول و دوم در طول 8 جلسه به مدت 90 دقیقه هر هفته یکبار به ترتیب تحت آموزش مثبت نگری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نرم افزار 24 SPSS- و روش های آماری تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله، یعنی آموزش مثبت نگری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، به طور معناداری باعث افزایش خودکارآمدی تدریس و کاهش اضطراب تدریس در دانشجو-معلمان فیزیک شدند (05/0P<). با این حال، در مقایسه بین دو مداخله، آموزش مثبت نگری در افزایش خودکارآمدی تدریس مؤثرتر بود، در حالی که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب تدریس اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر اهمیت مداخلات مبتنی بر مثبت نگری و ذهن آگاهی در بهبود خودکارآمدی تدریس و کاهش اضطراب تدریس در دانشجو - معلمان تأکید دارد. به ویژه، آموزش مثبت نگری به طور معناداری خودکارآمدی تدریس را افزایش داده و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور ویژه در کاهش اضطراب تدریس مؤثر بود. این نتایج اهمیت به کارگیری این رویکردها در برنامه های آموزشی معلمان و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان را مورد تأکید قرار داد.
ارائه مدلی برای پیش بینی خودکارآمدی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای مقابله ای و تمایزیافتگی با میانجی گری معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش، ارائه مدلی برای پیش بینی خودکارآمدی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای مقابله ای و تمایزیافتگی با میانجی گری معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد بود. روش و مواد: نوع این مطالعه از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی، همخوانی و پیش بینی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زوجین با ازدواج مجدد مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه ۳ شهر تهران بودند. روش نمونه گیری در این تحقیق به صورت داوطلبانه در دسترس بود. حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران و نوع تحقیق، بر اساس منطق انجام رگرسیون و با در نظر گرفتن پدیده افت آزمودنی ها حداقل ۴۰۰ نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از آزمون های آماری رگرسیون چندمنظوره و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای هیجان مدار بر خودکارآمدی با میانجی گری معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد رابطه غیرمستقیم دارد. همچنین راهبردهای مقابله ای مسئله مدار بر خودکارآمدی با میانجی گری معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد رابطه غیرمستقیم دارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که تمایزیافتگی بر خودکارآمدی با میانجی گری معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد رابطه غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی زوجین با ازدواج مجدد را می توان بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای مقابله ای و تمایزیافتگی با نقش میانجی معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد پیش بینی نمود.