مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۲۱.
۷۲۲.
۷۲۳.
۷۲۴.
۷۲۵.
۷۲۶.
۷۲۷.
۷۲۸.
۷۲۹.
۷۳۰.
۷۳۱.
۷۳۲.
۷۳۳.
۷۳۴.
۷۳۵.
۷۳۶.
۷۳۷.
۷۳۸.
۷۳۹.
۷۴۰.
خودکارآمدی
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
89 - 104
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین خودکارآمدی و رشد پس از آسیب در میان پرستاران در همه گیری کووید-19 انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش پرستاران شهرهای ورامین و قرچک در تابستان سال 1401 بود. از این جامعه تعداد 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از سیاهه رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون گردآوری و با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد اثر مستقیم خودکارآمدی و اثر مستقیم تاب آوری بر رشد پس از آسیب مثبت و معنادار بود. همچنین، نتایج نشان داد که نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه خودکارآمدی و رشد پس از آسیب معنا دار بود. بر اساس یافته ها، می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی و تاب آ وری از عوامل مهم اثرگذار بر رشد پس از آسیب در بین پرستاران است. لذا، پیشنهاد می شود که متخصصین از طریق آموزش و مداخلات مشاوره ای با افزایش خودکارآمدی و تاب آوری به پرستاران کمک کنند که آسیب های روان شناختی ناشی از دوران کرونا را مدیریت کنند.
نقش واسطه ای خودکارآمدی در پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های هویتی و نظارت والدین در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
117 - 132
حوزه های تخصصی:
نوجوانی از بحرانی ترین دوره های زندگی می باشد. و بیشترین ناسازگاری های رفتاری، از جمله گرایش به رفتار های پر خطر در این دوره نمود می یابد. این پژوهش با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های هویتی و نظارت والدین در نوجوانان با نقش واسطه ی خودکارآمدی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان کوهپایه در سال تحصیلی 1400 بود. تعداد 260 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس های خطر پذیری نوجوانان ایرانی، سبک های هویت بروزنسکی، نظارت والدینی سینگر و خودکارآمدی عمومی شرر بود. تحلیل آماری داده ها، از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد سبک هویت هنجاری، نظارت والدین و خودکارآمدی بر رفتارهای پرخطر به صورت مستقیم اثر داشت. نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که متغیر خودکارآمدی نقش میانجی در رابطه بین نظارت والدین، سبک هویتی با رفتارهای پرخطر ایفا کرد. در نتیجه، برنامه ریزی نهادهای مربوطه و آموزش والدین، با توجه به نقش مهم نحوه ی نظارت والدین، سطح خودکارآمدی و سبک هویتی نوجوان در بروز رفتارهای پرخطر ضروری است.
تأثیر آموزش گروهی افزایش صبر بر خودکارآمدی و نگرش مادران دارای کودک استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
105 - 143
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش گروهی افزایش صبر بر خودکارآمدی و نگرش مادران دارای کودک استثنایی بود. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مادران دارای کودک استثنایی شهر مشهد بود که در آموزش وپرورش استثنایی استان خراسان رضوی ثبت نام شده بودند، انتخاب نمونه به صورت داوطلبانه و از روش در دسترس استفاده شده است. 32 مادر دارای کودک استثنایی انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شد (16 نفر در هر گروه). از پرسش نامه های صبر، خودکارآمدی دومکا و نگرش والدین به کودک استثنایی برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. پیش آزمون از دو گروه گرفته شد. گروه آزمایش 10 جلسه ی آموزش صبر را دریافت کردند درحالی که گروه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکردند. پس از ارائه جلسات آموزشی، هر دو گروه مجدداً به پرسشنامه ها در پس آزمون پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیره (ANCOVA) و تحلیل کواریانس چندمتغیری (MONCOVA) مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش صبر بر خودکارآمدی و تغییر نگرش، ناکامی، ناامیدی و شرم زدگی و صبر مادران دارای فرزنداستثنایی مؤثر است. در نتیجه توصیه می شود مشاوران و روان شناسان در برنامه های آموزش خانواده و گروه های والدین دارای فرزند استثنایی، آموزش صبر را موردتوجه قرار دهند.
ارائه مدل علی عوامل مؤثر بر پیامد روانشناختی شبیه سازی آموزش حفاظت از محیط زیست در بین دانش آموزان (مورد مطالعه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی عوامل مؤثر بر پیامد روانشناختی شبیه سازی آموزش حفاظت از محیط زیست در بین دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز بود. برای این منظور، از بین دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز ، به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی، بر اساس فرمول کوکران انتخاب(620نفر) و پس از استفاده از بازی شبیه سازی زیست محیطی، به یک پرسشنامه تلفیقی از پرسشنامه های انگیزه بازی کلر(2010)، حضور اجتماعی آربا و همکاران (2008)، ، نیاز به شناخت کاچیوپو و پتی (1982)، ، مقیاس خودکارآمدی ماهات، مهد ایوب و وانگ (2012) و درگیری زیست محیطی بود پاسخ دادند که از آن میان، 605 پرسشنامه تکمیل و به پژوهشگر بازگردانده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای حضور اجتماعی، نیاز به شناخت و به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق واسطه گری متغیرهای خودکارآمدی و انگیزه، بر درگیری زیست محیطی در بین دانش آموزان، اثر معنادار دارند. همچنین بررسی شاخص های برازندگی نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش، با داده های گردآوری شده از دانش آموزان دوره متوسطه دوم، برازش مناسبی دارد. در کل 25 درصد از کل تغییرات موجود در متغیر درگیری زیست محیطی بعنوان مهمترین پیامد شبیه سازی آموزش ناشی از متغیرهای حضور اجتماعی، نیاز به شناخت،خودکار آمدی و انگیزه می باشد.
تاثیر آموزش مجازی بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
73 - 84
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر تاثیر آموزش مجازی بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی، پیمایشی مقطعی و همچنین همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تشکیل داده اند که تعداد آنها 1700 نفر است. در این راستا با استفاده از فرمول کوکران 313 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق پیشرفت تحصیلی دارای 5 مولفه خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، برنامه ریزی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش است. همچنین آموزش مجازی از سه مولفه کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و کیفیت خدمات تشکیل شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شد و در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و smartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش مجازی تاثیر مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی دارد. همچنین از میان مولفه های آموزش مجازی تاثیر کیفیت خدمات و کیفیت سیستم بر خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی موردتایید قرار گرفته و تاثیر مولفه کیفیت اطلاعات معنادار نبود.
بررسی و ارزیابی وضعیت خودکارآمدی تحصیلی با تکنیک مطلوبیت (مطالعه موردی دانشگاه علوم و فنون مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
34 - 44
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکارآمدی تحصیلی مجموعه ای از باورهای فردی در مورد شایستگی تحصیلی، پشتکار و انگیزه است که نشان دهنده اعتماد فرد به توانایی خود برای انجام تکالیف تحصیلی است. خودکارآمدی تحصیلی می تواند تأثیر بسزایی در موفقیت تحصیلی دانشجویان و پیشرفت نظام آموزشی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی وضعیت خودکارآمدی تحصیلی با تکنیک مطلوبیت تحصیلی انجام شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل در دانشگاه علوم و فنون مازندران در نیمسال اول سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (بر اساس مقطع)،) به تعداد ۳۳۵ نفر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی تحصیلی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف – اسمیرنوف، یومن ویتنی و ویلکاکسون به کمک نرم افزار SPSS21 استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان در وضعیت نسبتاً مطلوب می باشد. همچنین بین خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان با متغیرهای جنسیت، سن، مقطع تحصیلی تفاوت معناداری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد. اما بین خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان با متغیر ترم تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد. یافته های این پژوهش نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان در وضعیت نسبتاً مطلوب می باشد.نتیجه گیری : مدیران و برنامه ریزان دانشگاه علوم و فنون مازندران بایستی تشکیل کارگاه ها و دوره های آموزشی، ایجاد محیطی حمایت گرانه، توجه به کارهای جمعی، گروهی و تیمی بین دانشجویان، تورهای علمی و تفریحی جهت تقویت خود کارآمدی دانشجویان را مورد توجه قرار دهند.
اثربخشی روش آموزش معکوس در یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان (مطالعه موردی: دانشجویان پردیس خواهران دانشگاه فرهنگیان واحد بندر عباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
125 - 148
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر کلاس درس معکوس در یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. طرح این پژوهش از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. در نیم سال اول تحصیلی 140۱-۱۴۰۰ از میان 100 نفر (پنج کلاس) از دانشجویان پردیس خواهران دانشگاه فرهنگیان واحد بندرعباس حاضر در درس کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش 2، به روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو کلاس 20نفری به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. برای گردآوری داده های مربوط به یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی، از پرسش نامه استاندارد یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران و پرسش نامه خودکارآمدی شِرر و مادوکس استفاده شد. به منظور تحلیل داده های آماری، از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نسخه 24 نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد کلاس درس معکوس تأثیر مثبت و معناداری در یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی دانشجویان داشته است؛ بدین معنا که کلاس درس معکوس به افزایش خودراهبری و خودکارآمدی دانشجویان منجر می شود.
اثربخشی آموزش مجازی درس ریاضی بر خودکارآمدی، تفکر خلاق و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر پایه هشتم
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
45 - 57
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مجازی درس ریاضی بر خودکارآمدی، تفکرخلاق و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر پایه هشتم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه هشتم شهر کرج در سال تحصیلی 1402- 1401بوده است. که از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده گردید و تعداد30 نفر از دانش آموزان یکی از مدارس که به صورت تصادفی انتخاب شده بود به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد خودکارآمدی بندورا(2000)، سنجش خلاقیت تورنس و مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1987) بوده است. برنامه مداخله با اجرای آموزش مجازی درس ریاضی برای گروه آزمایش طی هشت جلسه اجرا شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت ننمود. داده های به دست آمده در سطح آمار توصیفی محاسبه میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد که نمرات متغیرهای خودکارآمدی، تفکر خلاق و مسئولیت پذیری دانش آموزان در گروه آزمایش با گروه کنترل از نظر آماری در سطح (05/0>P) تفاوت معناداری داشته است. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مجازی درس ریاضی بر خودکارآمدی، تفکر خلاق و مسئولیت پذیری دانش آموزان گروه آزمایش مؤثر بوده است و آموزش مجازی درس ریاضی بر زیرمقیاس های خودکارآمدی، تفکر خلاق و مسئولیت پذیری دانش آموزان اثر معناداری داشته است. بنابراین لازم است که استفاده از فناوری اطلاعات با طراحی نرم افزارهای مختلف برای آموزش درس ریاضی در مقاطع مختلف تحصیلی مورد توجه مسئولان و برنامه ریزان آموزشی قرار گیرد.
اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شد. ر وش این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری مقطه ابتدایی پایه ششم در مدارس ابتدایی شهر تهران در سال 1401-1402 هستند که از میان آنان 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. با توجه به حجم نمونه 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودکارآمدی دانکن و مک کیچی (۲۰۰۵) و پرسشنامه باورهای انگیزشی پینتریج و دیگروت (۱۹۹۰) استفاده شد. آموزش راهبرد فراشناختی به مدت 8 جلسه در دو ماه ارائه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی افزایش معناداری در خودکارآمدی (01/0>P)، و باورهای انگیزشی (01/0>P) دانش آموزان با اختلالات یادگیری ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دو ماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P).بر حسب نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت راهبردهای فراشناختی یک آموزش بسیار موثر در افزایش خودکارآمدی و باورهای انگیزشی دانش آموزان با اختلالات یادگیری است و همه مربیان و معلمان می توانند از آن بهره ببرند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای اینگونه دانش آموزان به عنوان بخش مهمی از فرایند یادگیری دارد.
نقش خودکارآمدی در رابطه بین انگیزه پیشرفت با اضطراب رقابتی و عملکرد ورزشی در دانش آموزان شرکت کننده در المپیادهای ورزشی مدارس
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش خودکارآمدی در رابطه بین انگیزه پیشرفت با اضطراب رقابتی و عملکرد ورزشی در دانش آموزان شرکت کننده در المپیادهای ورزشی مدارس انجام شده است،.روش شناسی پژوهش: روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل دانش آموزان شرکت کننده در المپیادهای ورزشی مدارس شهرستان بختگان به تعداد 320 نفر در سال 1401 بود. نمونه گیری بر اساس روش نمونه گیری در دسترس بود. بدین صورت که از بین دانش آموزان شرکت کننده در المپیادهای ورزشی مدارس شهرستان بختگان، بر اساس جدول تعیین نمونه گرجسی و مورگان (1970) تعداد 175 نفر انتخاب شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیر انگیزه پیشرفت و عملکرد ورزشی صورت مثبت رابطه معنی دار وجود دارد. بین متغیر اضطراب رقابتی و عملکرد ورزشی به صورت منفی رابطه معنی دار وجود دارد. بین متغیر انگیزه پیشرفت و خودکارامدی به صورت مثبت رابطه معنی دار وجود دارد. بین متغیر اضطراب رقابتی و خودکار امدی به صورت منفی رابطه معنی دار وجود دارد. بین متغیر خودکارامدی و عملکرد ورزشی به صورت مثبت رابطه معنی دار وجود دارد. متغیر خودکارامدی به عنوان نقش واسطه بر متغیر عملکرد ورزشی در جهت مثبت رابطه برقرار نمود، به طوری که این متغیر نسبت به متغیرهای مستقل انگیزه پیشرفت و اضطراب رقابتی در افزایش عملکرد ورزشی دانش اموزان نقش قوی تری از خود نشان داد.نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی می تواند نقش میانجی گر را در رابطه مثبت بین انگیزه پیشرفت و عملکرد ورزشی ایفا کند. در حالی که ارتباط منفی میان اضطراب رقابتی و عملکرد ورزشی را تحت تأثیر قرار می دهد
بررسی نقش عوامل روان شناختی در پیش بینی مشارکت دفاعی (مورد مطالعه: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
85 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف: در دنیای امروز توجه به عوامل روان شناختی در ارتقاء و توسعه سیاست ها و راهبردهای نظامی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی مشارکت دفاعی از منظر عوامل روان شناختی شامل ویژگی های شخصیتی، آگاهی و دانش، اعتماد و احساس کارآمدی بود.روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه افراد (مرد و زن) استان گلستان در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 386 نفر انتخاب و پرسش نامه مشارکت دفاعی، پرسش نامه پنج عاملی شخصیت و پرسش نامه عوامل روان شناختی را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد رابطه مثبت و معنی دار بین آگاهی (553/0=r، 001/0P )، اعتماد (332/0=r، 001/0P)، کارآمدی (391/0=r، 001/0P)، برون گرایی (127/0=r، 012/0P)، توافق پذیری (139/0=r، 006/0P) و وظیفه شناسی (243/0=r، 001/0P) با مشارکت دفاعی وجود دارد. هم چنین، نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نشان داد که به ترتیب آگاهی، وظیفه شناسی، کارآمدی و برون گرایی بیشترین سهم را در پیش بینی مشارکت دفاعی دارند که مجموعاً 35 درصد از واریانس مشارکت دفاعی به وسیله این متغیرهای پیش بین تبیین شد.نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، توجه به عوامل روان شناختی در ارتقاء و توسعه مشارکت دفاعی پیشنهاد می گردد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی، استرس شغلی و تنظیم هیجان معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی، استرس شغلی و تنظیم هیجان معلمان زن شهرستان آزادشهر در سال 1401 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان زن شهرستان آزادشهر در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 45 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی، تنظیم هیجان و استرس شغلی بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و استفاده از نرم افزار spss نسخه 25 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی، استرس شغلی و تنظیم هیجان معلمان زن شهرستان آزادشهر اثربخش است (0/05>P). نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با درک رویداد آشفته کننده بدون اجتناب یا مهار آن، منجر به افزایش خودکارآمدی، کاهش استرس شغلی و بهبود تنظیم هیجان معلمان زن شهرستان آزادشهر می گردد.
تأثیر آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل در سال 1402 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد در سال 1402 بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت استرس قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982)، استرس شغلی (اورلی و گیردانو، 1980) و روان رنجورخویی (کاستا و مک کری، 1992) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و در نرم افزار SPSS-27 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس شغلی و افزایش خودکارآمدی کارکنان مرکز تماس با کنترل روان رنجورخویی، اثربخش بود (05/0 >p). نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش مدیریت استرس منجر به افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس شغلی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد می گردد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد برگزاری دوره های آموزشی مدیریت استرس برای ایجاد سازگاری روان شناختی بیشتر در راستای مدیریت شرایط استرس زا در محیط های کاری و همچنین ارتقاء سلامت روان کارکنان و درنتیجه بهبود کیفیت و بهره وری سازمانی، به صورت منظم برای کارکنان پیشنهاد می شود.
مقایسه خودکارآمدی، انگیزه پیشرفت و رفتار سازشی در بین دانش آموزان کلاس های چند پایه و عادی در مدارس ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه خودکارآمدی، انگیزه پیشرفت و رفتار سازشی دانش آموزان کلاس های چند پایه با دانش آموزان کلاس های تک پایه دوره ابتدایی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان کلاس های پنجم و ششم ابتدایی دبستان های دخترانه و پسرانه روستایی شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 99-1398 بود. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای 118 دانش آموز از کلاس های چند پایه و 202 دانش آموز از کلاس های تک پایه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)، انگیزه پیشرفت هرمنس (1970) و مقیاس رفتار سازشی لیمبرت (1974) استفاده شد. داده های گردآوری شده به کمک شاخص های آمار توصیفی (شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چندمتغیره) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد اگرچه خودکارآمدی دانش آموزان کلاس های تک پایه بیشتر از دانش آموزان کلاس های چند پایه است، لیکن این تفاوت معنادار نیست. هم چنین، دانش آموزان کلاس های تک پایه دارای انگیزه پیشرفت بالاتری می باشند و دانش آموزان کلاس های چندپایه از رفتار سازشی بالاتری برخوردارند. بنابراین، توجه به ویژگی های کلاس های مذکور می تواند در پیشرفت همه جانبه دانش آموزان مؤثر باشد.
اثر مدیریت دانش بر توانمندسازی و خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی، نقش میانجی جواخلاقی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر مدیریت دانش بر توانمندسازی و خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی، نقش میانجی جو اخلاقی بود. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی معلمان تربیت بدنی استان اصفهان (1497:N) بودند؛ که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 320 نفر به صورت تصادفی در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش نیومن و کنراد (1999)، پرسشنامه استاندارد توانمندسازی کارکنان اسپریتزر (1995)، پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی معلمان اسچان - موران و وولفوک (2001) و پرسشنامه استاندارد جو اخلاقی ویکتور و کولن (1988) استفاده شد، که روایی محتوایی و صوری پرسشنامه ها توسط صاحب نظران (12 نفر)، تأئید شدند. همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (0.823) و پایایی ترکیبی محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای PLS3-SPSS24 استفاده شده است. نتایج نشان داد که اثر مدیریت دانش بر توانمندسازی (0.172) و خودکارآمدی (0.283) معلمان تربیت بدنی معنی دار بود، اما اثر آن بر جو اخلاقی (0.058) معلمان معنی دار نشد. همچنین اثر جواخلاقی بر توانمندسازی (0.410) و خودکارآمدی (0.267) معلمان تربیت بدنی معنی دار بود. در نهایت مدیریت دانش بر توانمندسازی (0.023) و خودکارآمدی (0.158) معلمان تربیت بدنی با میانجی گری جو اخلاقی اثر معنی داری نداشت. به صورت کلی بر اساس مدل، می توان گفت با اجرا و بهبود اقدامات مدیریت دانش که بی شک منجر به تمایل معلمان مبنی بر دانش محور شدن خواهد شد، می توان تمایل آن ها نسبت به افزایش روحیه توانمندسازی و خودکارآمدی را ارتقاء داد
اثربخشی برنامه آموزش کفایت اجتماعی بر هوش هیجانی، ابراز وجود وخودکارآمدی دانش آموزان دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
145 - 152
حوزه های تخصصی:
دانش آموزان دیرآموز اغلب در شکاف آموزش و پرورش عادی و ویژه قرار می گیرند و فراموش می شوند، در حالی که بررسی ویژگی-های روان شناختی این گروه از دانش آموزان از ضروریات است. پژوهش حاضر با هدف سنجش تأثیر برنامه آموزش کفایت اجتماعی بر هوش هیجانی، ابراز وجود و خودکارآمدی دانش آموزان دیرآموز انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس-آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دیرآموز پسر پایه نهم شهر اهواز در سال تحصیلی 1401- 1402 بود. تعداد 50 نفر از این دانش آموزان به شیوه نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت مداخله برنامه کفایت اجتماعی قرار گرفت. جهت اندازه گیری هوش هیجانی از آزمون هوش هیجانی گلمن (1998)، برای سنجش ابراز وجود گمبریل و ریچی (1975) با پایایی 88/0و به منظور ارزیابی خودکارآمدی از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس (1982) با پایایی 79/0 استفاده گردید. نتیجه آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که هوش هیجانی گروه های پژوهش در پس آزمون با یکدیگر تفاوت معناداری ندارند. اما ابراز وجود و خودکارآمدی گروه آزمایش نسبت به گواه بعد از مداخله افزایش یافته است و دو گروه با یکدیگر تفاوت معنادار آماری داشتند (p≤0/05). در نتیجه می توان از برنامه آموزش کفایت اجتماعی به عنوان یک روش مداخله ای جهت ارتقاء خودکارآمدی و افزایش ابراز وجود دانش آموزان دیرآموز بهره برد تا آنها بتوانند در جامعه به عنوان شهروندانی مستقل و کارآمد ظاهر شوند.
ارائه الگوی جلب مشارکت کارکنان در سازمان با تأکید بر رویکرد رفتار سازمانی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
213 - 246
حوزه های تخصصی:
مشارکت کارکنان بعنوان یک موضوع مهم و تأثیر گذار در سازمان ها جهت بکارگیری توان فکری و اندیشه های کارکنان، تبدیل به یک مزیت رقابتی شده است و با توجه به دستاوردهای قابل توجه رویکرد مثبت گرایی از جمله رفتار سازمانی مثبت گرا در سازمان ، هدف از این پژوهش طراحی مدل جلب مشارکت کارکنان در سازمان با تأکید بر رفتار سازمانی مثبت گرا می باشد.داده ها در مرحله اول از طریق مصاحبه با 18 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزه مدیریت (دانشگاهی) که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش دلفی و در مرحله دوم از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. جامعه آماری این پژوهش 305 نفراز کارکنان معاونت توسعه مدیریت و برنامه ریزی منابع دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می باشند که نمونه آماری با فرمول کوکران 170 نفر محاسبه شد. برازش مدل پژوهش با استفاده از نرم افزارSmart PLS3 و آزمون تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری انجام پذیرفت.نتایج نشان داد که بین عوامل ساختاری، عوامل رفتاری ، عوامل رفتار سازمانی مثبت گرا، عوامل محیطی و جلب مشارکت کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مشارکت کارکنان بر رضایت شغلی، تعهد سازمانی و توانمندسازی آنان موثر است. با توجه به نتایج این پژوهش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می تواند مواردی نظیر، ایجاد نظام پیشنهادها، کاهش تمرکز گرایی در سازمان ، تعدیل رسمیت سازمان، اشتراک گذاری اطلاعات، ایجاد انگیزش در کارکنان، ایجاد جو سازمانی حمایتگر، تقویت نگرش مثبت مدیران نسبت به مشارکت، توسعه خودکارآمدی کارکنان ، افزایش امیدواری و توسعه سبک خوش بینی در محیط کار را برای جلب مشارکت کارکنان بکارگیرد.
نقش عوامل فردی و زمینه ای در گرایش معلمان به اجرای ارزشیابی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
138 - 159
حوزه های تخصصی:
انتخاب و اجرای ارزشیابی تکوینی به عنوان یکی از شیوه های جایگزین ارزشیابی سنتی، علیرغم مزیت ها و جذابیت های فراوان، با دشواری و چالش های متعددی روبرو بوده است. پژوهش پیمایشی حاضر با رویکرد کمی به بررسی عوامل فردی و زمینه ای که بر عملکرد معلمان در این باره اثرگذارند، می پردازد. به این منظور، از میان معلمان مقاطع ابتدایی و متوسطه غرب مازندران یک نمونه آماری شامل 592 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و به پرسشنامه های مربوط به عملکرد معلمان در ارزشیابی تکوینی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی و معادلات سختاری مورد بررسی قرار گرفتند. در نتیجه، ضمن تایید روایی و پایایی پرسشنامه ها، مشخص شد که خودکارآمدی معلمان، جمعیت معلمان شاغل در مدرسه، و حمایت مدرسه از معلمان بیشترین تاثیر را بر اجرای ارزشیابی تکوینی دارند. همچنین، معلمان مقطع متوسطه رغبت بیشتری به این شیوه ارزشیابی نشان دادند. بعلاوه، سابقه تدریس و گرایش به ارزشیابی تکوینی نیز رابطه معکوس داشتند. نتایج نشان دادند که عواملی همچون ویژگی های دانش آموزان و موضوع و عنوان درس تاثیر معناداری بر تمایل و عملکرد معلمان در ارزشیابی تکوینی ندارند. در پایان، پیشنهادهایی درباره آموزش تکنیکهای عملی و ایجاد فضای حمایتی برای تشویق معلمان به استفاده از ارزشیابی تکوینی ارائه شده است.
طراحی مدل ارزیابی عملکرد منابع انسانی با رویکرد ارزش محور در نظام آموزشی عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
305 - 328
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق طراحی مدل ارزیابی عملکرد منابع انسانی با رویکرد ارزش محور در نظام آموزشی عالی در دانشگاه آزاد استان گیلان می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و یک تحقیق اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان در سال تحصیلی 1401-1402 می باشد. با استفاده از روش تعیین حجم نمونه از فرمول تاباچنیک و فیدل 395 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری خوشه ای و در دل خوشه ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری داده های پرسشنامه محقق ساخته و برگرفته از روش کیفی می باشد. روش تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش حاضر از نرم افزار SPSS و برای معادلات ساختاری از AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که مؤلفه و شاخص های شناسایی شده بر ارزیابی عملکرد منابع انسانی با رویکرد ارزش محور در نظام آموزش عالی تاثیرگذار است. نتایج بدست آمده از معادلات ساختاری نیز نشان داد که مدل تحقیق از لحاظ تناسب با داده ها مدل مطلوبی می باشد.
نقش خودکار آمدی عمومی و مقاومت روان شناختی بر مدیریت روان شناختی در بسکتبالیست های لیگ برتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
41 - 56
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه نقش خودکارآمدی عمومی و مقاومت روان شناختی بر مدیریت روان شناختی در بسکتبالیست های لیگ برتر طراحی و اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی بازیکنان 11 تیم لیگ برتری در لیگ زنان در رشته بسکتبال در سال 98 بودند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)، پرسشنامه محقق ساخته مقاومت روان شناختی و پرسشنامه محقق ساخته مدیریت روان شناختی بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش حاضر از روش معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی عمومی بر مدیریت روان شناختی بسکتبالیست های لیگ برتر تأثیر معناداری در جهت مثبت و مقاومت روان شناختی بر مدیریت روان شناختی بسکتبالیست های لیگ برتر تأثیر معناداری منفی داشتند. براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد می شود تا باشگاه های بسکتبال لیگ برتر بانوان به ایجاد آموزش هایی در جهت ارتقا خودکارآمدی ورزشکاران خود اقدام نمایند. همچنین این باشگاه ها به ارزیابی ورزشکاران خود در خصوص استانداردهای روان شناختی بپردازند تا به غربال گری افراد با مشکلات روان شناختی منجر شود.