مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۴۱.
۷۴۲.
۷۴۳.
۷۴۴.
۷۴۵.
۷۴۶.
۷۴۷.
۷۴۸.
۷۴۹.
۷۵۰.
۷۵۱.
۷۵۲.
۷۵۳.
۷۵۴.
۷۵۵.
۷۵۶.
۷۵۷.
۷۵۸.
۷۵۹.
۷۶۰.
خودکارآمدی
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
719 - 728
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب فراگیر یکی از اختلالات شایع می باشد و درمان های روان شناختی همچون هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر اختلالات مشابه آن اثرگذار بوده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به خانه مراکز مشاوره شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود. نمونه گیری به صورت در دسترس و ۳۰ نفر از افرادی که بیشترین نمره را در پرسشنامه نگرانی (۱۹۹۰) کسب کردند به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، ۱۵ نفر به گروه آزمایشی و ۱۵ نفر به گروه کنترل به صورت تصادفی و با روش قرعه کشی تخصیص داده شدند. گروه آزمایشی، به مدت ۸ جلسه، هفته ای دو بار و به مدت ۶۰ دقیقه تحت هیپنوتراپی تحلیلی شناختی قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرانی ایالت پنسیلوانیا (۱۹۹۰)، خودکارآمدی شرر (۱۹۶۱) و تنظیم هیجان گراس (۲۰۰۳) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کواریانس با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر در مرحله پس آزمون موثر بود (۰۰۱/۰p<).
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از مداخله هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر افزایش تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر، را می توان پیشنهاد نمود.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر خودکارآمدی نگارش در دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
418 - 426
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر خودکارآمدی نگارش در دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 1 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دختران مشغول به تحصیل در دوره متوسطه شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 24 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (12 نفر) و یک گروه کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه آموزشی از تفکر انتقادی دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس خودکارآمدی نگارش تحصیلی (SAWSES) میتچل و همکاران (2021) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد آموزش تفکر انتقادی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر افزایش خودکارآمدی نگارش تحصیلی داشته است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که آموزش تفکر انتقادی می تواند به عنوان یک شیوه آموزشی مناسب برای افزایش خودکارآمدی نگارش تحصیلی در مدارس به کاربرده شود.
نقش میانجی تاب آوری و خودکارآمدی در رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
55 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تاب آوری و خودکارآمدی در رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان با پرونده فعال در بخش انکولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و امام حسین (ع) شهر تهران در سال 1402 بودند. روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه 250 نفر بود. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی باند و لوی باند، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران بود. داده ها با استفاده از ماتریس همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم با پریشانی روان شناختی رابطه معنادار دارد. همین طور راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به طور غیرمستقیم و از طریق سهم میانجی تاب آوری و خودکارآمدی با پریشانی روان شناختی رابطه معنادار داشت. به نظر می رسد که تنظیم شناختی هیجان به طورمستقیم و غیرمستقیم با میانجیگری نقش تاب آوری و خودکارآمدی، پریشانی روان شناختی را پیش بینی می کند. این مطالعه ضرورت افزایش مهارت های تنظیم هیجان، تاب آوری و خودکارآمدی را برای زنان مبتلا به سرطان پستان نشان داد.
تأثیر مداخله روانشناسی مثبت بر خودکارآمدی، تاب آوری و امید به زندگی مادران کودکان با ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
263 - 291
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های روانشناسی مثبت نگری بر خودکارآمدی، تاب آوری و امید به زندگی مادران کودکان با ناتوانی هوشی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه ای به حجم 20 نفر از مادران دارای کودک کم توان ذهنی به روش هدفمند انتخاب شد و این افراد در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 10 نفر) گمارده شدند. اطلاعات موردنیاز از طریق سه پرسش نامه ی خودکارآمدی عمومی شرر، امید اشنایدر و همکاران و تاب آوری کانر و دیوید سون، جمع آوری شد. افراد قبل از انجام مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند، سپس آموزش روانشناسی مثبت برای گروه آزمایش در 6 جلسه اجرا شد و ارزیابی مجدد در مرحله ی پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. داده ها با تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر بررسی شدند. نتایج نشان داد که مداخله روانشناسی مثبت باعث ارتقای خودکارآمدی، تاب آوری و امید به زندگی در مادران کودکان با ناتوانی هوشی شد؛ بنابراین، پیشنهاد می شود از این مداخله برای ارتقای خودکارآمدی، تاب آوری و امید به زندگی مادران کودکان با ناتوانی هوشی استفاده شود.
نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان با بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
107 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف: سندرم روده تحریک پذیر از شناخته شده ترین اختلالات تعامل روده و مغز است که با علائم درد مزمن شکمی به همراه تغییر عادات روده مشخص می شود. این بیماری تاثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران دارد.روش: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روانی در بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر انجام شده است. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مرکز سلامت گوارش بیمارستان الزهرا اصفهان در سال ۱۴۰۲ بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین (۲۰۲۳) و با روش نمونه گیری در دسترس ۳۰۰ نفر انتخاب شد. با استفاده از مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (۱۹۸۹)، مقیاس مقیاس باور های خودکارآمدی عمومی شوارتز و جروسلم (۱۹۹۵)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (۲۰۰۱) داده ها جمع آوری شد. با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه ۲۸ داده ها تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که راهبرد های تنظیم هیجان و خودکارآمدی، بهزیستی روانشناختی را پیش بینی می کنند و خودکارآمدی در ارتباط میان راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روانشناختی نقش میانجی دارد.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش دارای تلویحات کاربردی برای مداخله های درمانی با محوریت تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی جهت ارتقای بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر است.
تأثیر روش آموزش کوانتومی بر خودکارآمدی، مهارت ارتباطی و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
147 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر روش آموزش کوانتومی بر خودکارآمدی، مهارت ارتباطی و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر سال اول متوسطه دوم است. روش پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان پسر سال اول متوسطه دوم شهر نورآباد- لرستان (1650 دانش آموز) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 30 نفر (15 نفر گروه کنترل و 15 نفر گروه آزمایش) به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982)؛ پرسشنامه مهارت ارتباطی کوئیندام (2004)؛ پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس (1970) بود که پایایی آن ها با روش آلفای کرونب اخ به ترتیب با 83/0؛ 89/0 و 82/0 تأیی د ش د. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. برنامه آموزشی، پروتکل روش آموزش کوانتومی شامل یک برنامه 12 جلسه ای بود. نتایج نشان داد که به کارگیری پروتکل روش آموزش کوانتومی موجب افزایش خودکارآمدی؛ بهبود مهارت ارتباطی و افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شده است. این یافته ها پیامدهای مهمی برای محیط های آموزشی دارند؛ ما می توانیم با ادغام آموزش کوانتومی در برنامه درسی به بهبود فرآیند یادگیری، رفتارهای آموزشی و شخصیت دانش آموزان کمک نماییم.
بررسی رابطه بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با انگیزش یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی شهر فراشبند
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
109 - 124
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: بهبود زیرساخت های تکنولوژیکی و آموزش معلمان می تواند به افزایش تأثیرگذاری تکنولوژی آموزشی بر انگیزش و خودکارآمدی دانش آموزان کمک کند. هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با انگیزش یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی شهر فراشبند در سال تحصیلی 1402-1401 بوده است. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی بنیادی و از منظر گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری در این تحقیق تمام معلمان مقطع ششم ابتدایی و دانش آموزانشان در شهر فراشبند بود که طبق جدول مورگان تعداد نمونه آماری 237 نفر محاسبه شد. اما به دلیل نوع روش آماری و محدودیت دسترسی به نمونه 100 نفر در نظر گرفته شد. و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه تکنولوژی آموزشی یاکووز(2005)، انگیزش یادگیری کاشیف و همکاران(2013) و خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران(1982) بوده است.یافته ها: یافته ها نشان داد بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با انگیزش یادگیری دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی با ضریب همبستگی 137/0 وجود دارد. بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی با ضریب همبستگی 156/0 وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ضریب تعیین نشان داد تکنولوژی آموزشی به میزان 2 درصد، انگیزش یادگیری دانش آموزان را تبیین و پیش بینی می کندنتیجه گیری: این تحقیق نشان می دهد که نگرش معلمان به تکنولوژی آموزشی می تواند تأثیر مثبتی بر انگیزش یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان داشته باشد، اگرچه این تأثیرات نسبتاً ضعیف هستند. برای بهبود نتایج و بهره گیری کامل از تکنولوژی آموزشی، توجه به عوامل دیگر و تلاش برای ایجاد یک محیط آموزشی حمایتی و جامع ضروری است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک خودکارآمدی و رفتارهای خودمراقبتی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
273 - 296
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک خودکارآمدی و رفتارهای خودمراقبتی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب انجام شد. پژوهش حاضر کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری، شامل بیماران مبتلا به عروق کرونری قلب مراجعه کننده به مرکز قلب بیمارستان مدائن تهران در شش ماهه دوم سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 34 بیمار مبتلا به عروق کرونری قلب با روش نمونه گیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (18 بیمار در گروه آزمایش و 16 بیمار در گروه گواه). بیماران در آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد Wynne et al. را طی یک و نیم ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه خودکارآمدی Sherer et al. (SEQ) و پرسشنامه خودمراقبتی Galiana et al. (SCQ) استفاده شد. داده های حاصل با تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی و رفتارهای خودمراقبتی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از شش فرایند پذیرش روانی، گسلش شناختی، خود تحت عنوان زمینه، تعامل با زمان حال، ارزش های مشخص شده و رفتار متعهدانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود ادراک خودکارآمدی و رفتارهای خودمراقبتی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی معنا درمانی بر خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
75 - 84
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی معنا درمانی بر خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده مقطع متوسطه انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان افسرده دبیرستان های دخترانه دوره متوسطه شهر خمین در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 30 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 2 گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شرر و همکاران، 1982) و مقیاس درگیری تحصیلی (AES، زرنگ، 1391) و همچنین پروتکل 12 جلسه ای (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه) معنا درمانی هوتزل (2002) برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودکارآمدی (001/0>p) و پیش آزمون پیگیری (001/0>p) معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون درگیری تحصیلی (001/0>p) و پیش آزمون پیگیری (001/0>p) معنادار بود که نشان دهنده اثربخشی مداخله پژوهش در این متغیرها است؛ بنابراین با استفاده از معنا درمانی می توان به افزایش خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده کمک شایانی کرد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
105 - 114
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید در سال 1402-1401 از بیمارستان لقمان شهر تهران بودند. 60 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 3 گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از مقیاس پردازش اطلاعات هیجانی (EPS، باکر و همکاران، 2007) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شرر و همکاران، 1982) برای گردآوری داده ها استفاده شد و همچنین پروتکل 12 جلسه ای طرح واره درمانی و پروتکل 11 جلسه ای درمان پذیرش و تعهد برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که گروه های طرح واره درمانی و پذیرش و تعهد به شکل معناداری نسبت به گروه کنترل سبب افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی شده اند (001>p)، همچنین گروه طرح واره درمانی به شکل معناداری در دو متغیر وابسته نسبت به گروه پذیرش و تعهد بهتر عمل کرده بود (001>p). بنابراین با استفاده از طرح واره درمانی و درمان پذیرش و تعهد می توان به افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید کمک شایانی کرد.
ارتباط میان ادراک از روابط والدین، سبک های والدگری و سرزندگی تحصیلی در دختران نوجوان: نقش واسطه ای خودکارآمدی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی برازش مدل ارتباطی ادراک از روابط والدین و سبک های والدگری با سرزندگی تحصیلی دختران نوجوان به میانجی گری خودکارآمدی عمومی بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر متوسطه ی اول شهرستان ماسال استان گیلان در سال 1401-1400 و والدین آن ها بودند. نمونه ی آماری شامل 238 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های ادراک کودک از والدین گرولنیک و همکاران (POPS) (1997)، سبک های والدگری بامریند (1988)، سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و چاری (2011) و خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) بود. تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای 26SPSS و 24AMOS انجام گرفت. یافته ها نشان دادند رابطه ی ساختاری بین سبک های والدگری مستبدانه، مقتدرانه و ادراک از روابط والدین با سرزندگی تحصیلی از طریق میانجی گری خودکارآمدی عمومی دانش آموزان برازش دارد. ضرایب مسیر اثرات مستقیم سبک والدگری مستبدانه و خودکارآمدی عمومی بر سرزندگی تحصیلی نیز معنی دار بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی در رابطه ی بین ادارک از روابط والدینی و سبک های والدگری با سرزندگی تحصیلی نقش میانجی دارد و یافته ها دارای تلویحات کاربردی برای مشاوران و روان شناسان فعال در حوزه ی خانواده و تحصیلی است.
رابطه خودگردانی هیجانی، خودکارآمدی و تاب آوری با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار
منبع:
عصب روانشناسی بالینی ورزشی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
32 - 43
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به عنوان یکی از چهار بحران بزرگ جهان مطرح است و جوانان در دوران دانشجویی به دلیل مشارکت بیشتری که در گروه همسالان خود دارند آمادگی انجام رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد مخدر دارند. ورزش و تمرین به عنوان یک عامل محافظ در نظر گرفته می شود با این حال ورزشکاران نیز گاهی دچار رفتارهای مرتبط با مصرف موادمخدر می شوند.هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودگردانی هیجانی، خودکارآمدی و تاب آوری با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار شهر قم بود.
روش: برای انجام این پژوهش ۳۸۴ دانشجو (۱۲۸ دانشجوی دختر و ۲۵۶ دانشجوی پسر) از دانشگاه های شهر قم و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این مطالعه پژوهشی توصیفیاز نوع همبستگی است؛ برای جمع آوری داده ها پرسشنامه های شیوه های عاطفی(هافمن و کشدان، ۲۰۱۰)، مقیاس خودکارآمدی (شرر و آدامز، ۱۹۸۳)، پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، ۲۰۰۳)، استعداد به اعتیاد (وید و باچر، ۱۹۹۲) در میان شرکت کنندگان توزیع و توسط آن ها تکمیل شد. در تحلیل داده ها از رگرسیون سلسله مراتبی در نرم افزار SPSS-۲۶ استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که گرایش به مصرف مواد مخدر با خودگردانی هیجانی، خودکارآمدی و تاب آوری همبستگی معنادار و منفی دارد، همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که از بین سبک های هیجانی سازگار شدن به همراه تاب آوری بیش ترین تأثیر را بر کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر دارند به طوری که سازگار شدن به تنهایی ۴% واریانس گرایش به مصرف مواد مخدر و تاب آوری نیز به تنهایی ۳% از پراکنش گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین می کند. از بین متغیرهای جمعیت شناختی ورزشکار بودن و جنسیت زن داشتن با گرایش کمتربه مصرف مواد مخدررابطه داشتند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که خودگردانی هیجانی، خودکارآمدی، تاب آوری، ورزشکار و زن بودن به عنوان عامل های محافظت کننده در کاهش گرایش به مصرف مخدر در دانشجویان شناخته می شوند. بنابراین احتمالاً با آموزش خودگردانی هیجانی، خودکارآمدی و تاب آوری و افزایش فعالیت های ورزشی دانشگاهیمی توان گرایش به مصرف مواد مخدر را در دانشجویانبه خصوص در میان پسرانکاهش داد.
اثربخشی موسیقی درمانی بر خودکارآمدی و احساس تنهایی سالمندان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی موسیقی درمانی بر خودکارآمدی و احساس تنهایی سالمندان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه سالمندان ساکن در خانه ی سالمندان شهر تهران در سال 1403 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) از این سالمندان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت موسیقی درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی بزرگ سالان دی توماسو و همکاران (2004) صورت گرفت. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS 24 در بخش استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که موسیقی درمانی بر خودکارآمدی و احساس تنهایی سالمندان اثربخش است، بدین معنا که موسیقی درمانی منجر به افزایش خودکارآمدی و کاهش احساس تنهایی آنان می گردد.
اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
305 - 322
حوزه های تخصصی:
زمینه: فلج مغزی یک اختلال عصب شناختی و غیر پیش رونده است که معمولاً در ابتدای زندگی و به دلایل مختلف رخ می دهد و به طور مادام العمر وجود خواهدداشت و می تواند از کارآیی فرد و خانواده او بکاهد و مشکلات متعدد روانشناختی را به ویژه برای مادران دارای فرزندان با این عارضه ایجاد کند.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان با فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توانبخشی معلولین جسمی حرکتی شهر کرمانشاه در سال 1400 بودند. از بین جامعه آماری موردنظر تعداد 26 نفر از مادران مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توانبخشی تعیین شده به صورت نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گروه گواه به صورت تصادفی گمارش شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های رضایت زناشویی اولسون (1989) و خودکارآمدی عمومی شرر (1982) استفاده شد. اعضای حاضر در گروه آزمایشی تحت مشاوره گروهی به شیوه مصاحبه انگیزشی فیلدز (2006) شامل 10 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد مصاحبه انگیزشی بر افزایش نمره کلی رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی به صورت معناداری اثربخش بوده است (0/05p<).
نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مصاحبه انگیزشی بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی تأثیر دارد.
مدل معادلات ساختاری اثر خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
625 - 640
حوزه های تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده مشخص شد که تاکنون مطالعه ای با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری اثر خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه را مورد بررسی قرار نداده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل معادلات ساختاری اثر خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه می باشد.
روش: روش پژوهش کمی توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. در پژوهش حاضر نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی در نظر گرفته شده اند، که تعداد 300 نفر از نوجوانان (دختر) نیمه اول متوسطه، پایه نهم شهر تهران به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند، که از این تعداد افراد در نظر گرفته شده تعداد 284 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل و عاری از هرگونه اخلال به مرحله بررسی تجزیه و تحلیل آماری رسیده اند، همچنین از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی توسط مک ایلروی و بانتینگ (۲۰۰۱)، پرسشنامه خودراهبری یادگیری توسط فیشر، کینگ و تاگو (2001) جهت جمع آوری داده ها استفاده شد.
یافته ها: در نهایت بر اساس یافته های تحقیق مشاهده شد که خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه با مقدار (0001/0 =Sig، 346/12 =t) و ضریب تأثیر (793/0 =β) اثر مثبت معناداری دارد، همچنین مدل ارتباطی تحقیق دارای برازش لازم می باشد.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود؛ با شرکت فعال دانش آموزان در یادگیری، روبه رو شدن با تجارب چالش انگیز در یادگیری، جبران سریع اشتباهات، انگیزش بیشتر برای یادگیری، استفاده از راهبردهای مختلف در یادگیری توسط معلمین باعث افزایش خودراهبری یادگیری در دانش آموزان شوند.
نقش میانجی گری پریشانی روانشناختی و خودکارآمدی در تبیین روابط علّی بین راهبردهای تنظیم هیجان و تبعیت از درمان در بیماران عروق کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
659 - 678
حوزه های تخصصی:
زمینه: بیماری های مزمن مانند بیماری های قلیی عروقی علاوه بر علائم جسمانی، تغییرات روانشناختی را نیز در بیماران به وجود می آورند، که می تواند آسیب های ناشی از این بیماری را برای افراد و جامعه افزایش دهد. ازاین رو ضرورت پژوهش در مورد بررسی عوامل روانشناختی این بیماران در جهت افزایش سلامت روان آن ها ضروری است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی گری پریشانی روانشناختی و خودکارآمدی در تبیین روابط علّی بین راهبردهای تنظیم هیجان و تبعیت از درمان در بیماران عروق کرونری قلب انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به عروق کرونری بود که در سال 1401 به بیمارستان شهید چمران اصفهان مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 218 نفر از بیماران مبتلا به عروق کرونری بود که با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورودی پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های تبعیت از درمان بیماری های مزمن (سیدفاطمی و همکاران، 1397)، پریشانی روانشناختی (لاویبند، 1995)، خودکارآمدی مدیریت بیماری قلبی-عروقی (استکا و همکاران، 2015) و نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2006) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از استنباط های مقایسه دو یا چندگانه و رابطه ای در تحلیل داده ها و نرم افزار SPSS.22 و Amos.22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد، مدل علّی تبعیت از درمان بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با نقش میانجی پریشانی روانشناختی و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به عروق کرونری قلب برازش خوبی دارد (05/0 P>).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند به بیماران مبتلا به عروق کرونری کمک کند تا با استفاده از مدیریت پریشانی روانشناختی و خودکارآمدی مدیریت بیماری قلبی-عروقی به راهکارهای مؤثری برای مقابله با بیماری و رسیدن به یک پیامد پزشکی و روانشناختی مفید دست یابند.
طراحی و اعتباریابی درونی الگوی آموزشی - درمانی آسیب هم وابستگی مبتنی بر ادراک تجارب زیسته نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
198 - 211
حوزه های تخصصی:
هدف: نوجوانی سومین مرحله رشدی است که پس از اِتمام دوران کودکی آغاز شده و تحت تاثیر تحولات رشدی که با آن مواجهه است در مقایسه با سایر مراحل زندگی، بیش تر در معرض بدکارکردی های رشدی و آسیب های روانشناختی _ اجتماعی قرار دارد. پژوهش حاضر باهدف طراحی و اعتباریابی درونی الگوی آموزشی- درمانی آسیب هم وابستگی مبتنی بر ادراک تجارب زیسته نوجوانان هم وابسته شهرستان خاتم انجام شد. مواد و روش: از روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی با استفاده از روش پیمایشی به گرداوری نظرات اساتید و مختصصان پرداخته شد. در بخش کیفی تحقیق، نمونه آماری جهت مصاحبه های نیمه ساختارمند شامل 15 تن از نوجوانان هم وابسته شهرستان خاتم بودند. در بخش کمی تعداد 12 تن از اساتید ومتخصصین بودند که به عنوان نمونه انتخاب شدند. بر اساس تحلیل محتوای انجام شده، 5 ضمنون اصلی و 12 زیر مضمون استخراج شدند. یافته ها: یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان داد که مضمون ها و زیر مضمون ها در دو بعد فردی و اجتماعی به ترتیب شامل: واکنش گری که خود شامل زیر مولفه های (انکار، وسواس و خشم)، مولفه نیاز به کنترل که خود شامل زیر مولفه های (سرکوب احساسات و ضعف در برقراری ارتباط) و مولفه ازخودبیگانگی بود و در بعد اجتماعی شامل مولفه های؛ وابستگی میان فردی که خود شامل زیر مولفه های (کنترل کردن، بی اعتمادی، روابط ناهنجار، حدومرزهای ضعیف) و مولفه تمرکز بر خارج از خود که خود شامل زیر مولفه های (مراقبت از دیگران و متأثر از عوامل خارجی) بودند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که دست اندکاران نظام تعلیم و تربیت به منظور طراحی و اجرای آموزش اثر بخش برای رشد و بهبود خودکارآمدی نوجوانان الگوی پیشنهادی این پژوهش را مد نظر قرار دهند.
تحلیل رابطه خودکارآمدی و نشاط کاری با نقش میانجی امیدواری در معلمان مقطع ابتدایی شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خودکارآمدی در نشاط کاری با میانجی گری امیدواری معلمان انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 1396-1397 به تعداد 1500 نفر بودند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای (برخورداری و جنسیت)، تعداد 306 نفر انتخاب گردید. برای سنجش متغیر خودکارآمدی و امیدواری از پرسشنامه لوتانز (2007) و نشاط کاری از پرسشنامه شایروم (2004) استفاده گردید. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و برای خودکارآمدی 84/0، امیدواری 84/0 و نشاط کاری 91/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و سطح استنباطی (همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، رگرسیون و الگویابی معادلات ساختاری) انجام گرفت. نتایج حاکی از آن بود که خودکارآمدی با میزان 55/0Beta= پیش بینی کننده نشاط کاری و با 73/0Beta= پیش بینی کننده امیدواری است. هم چنین امیدواری با 68/0Beta= پیش بینی کننده نشاط کاری معلمان ابتدایی شهر بیرجند می باشد. یافته ها نشان داد که امیدواری نقش میانجی بین خودکارآمدی و نشاط کاری ایفاء می کند و مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود.
اثربخشی نقاشی درمانی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی دانش آموزان دختر دارای اختلال خواندن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نقاشی درمانی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی دانش آموزان دختر دارای اختلال خواندن انجام گرفته است.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش-آموزان پایه های پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از میان آنان تعداد 30 نفر که دارای اختلال خواندن بودند به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15نفر). آزمودنی های گروه آزمایشی طی 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش نقاشی درمانی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) و کیفیت زندگی (وار و همکاران، 1996) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل بیانگر افزایش معنی دار نقاشی درمانی بر خودکارآمدی آزمودنی های گروه آزمایشی بود (001/0>P)، اما بر کیفیت زندگی تأثیر معنی داری مشاهده نشد (63/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت نقاشی درمانی یک روش مؤثر در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان دارای اختلال خواندن است.
نقش ویژگی های شخصیتی و هوش معنوی در پیش بینی خودکارآمدی زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روان شناسی اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
117 - 135
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودکارآمدی بر اساس هوش معنوی و پنج عامل بزرگ شخصیت صورت گرفت. تحقیق حاضر کاربردی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی زنان دانشجوی مراکز آموزش عالی خواهران قم تشکیل دادند که بر اساس فرمول تاباچنیک، فیدل و آلمن، 150 نفر از آن ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های خودکارآمدی بندورا، هوش معنوی عبداللّٰه زاده و همکاران، و پرسشنامه شخصیتی نئو بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان و گام به گام صورت گرفت و یافته ها نشان داد که بین هوش معنوی و ویژگی های شخصیتی با خودکارآمدی رابطه وجود دارد. نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که پیش بینی خودکارآمدی بر اساس هوش معنوی و ویژگی های شخصیت معنادار بود و متغیرهای پیش بین به خوبی توانستند متغیر ملاک را پیش بینی کنند. بنابراین، با توجه به قدرت پیش بینی کنندگی متغیرهای بررسی شده در این پژوهش، مشاوران و درمانگران در مراکز مشاوره می توانند در روش ها و درمان های شان به این متغیرهای هوش معنوی و پنج عامل بزرگ شخصیت، که می تواند خودکارآمدی افراد را تحت الشعاع قرار دهد، توجه ویژه کنند.