مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تحمل آشفتگی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شواهد نشان می دهند که هم عواطف منفی و هم مثبت در گرایش افراد به مصرف مواد نقش دارند، با توجه با این امر پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط تحمل آشفتگی، اضطرار مثبت و منفی با شدت وابستگی و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد انجام گرفت.
مواد و روش ها: در یک مطالعه همبستگی از وابستگان به مواد که در نیمه دوم سال 1391 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند تعداد 120 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و بعد از مصاحبه بالینی به پرسش نامه های جمعیت شناختی، تحمل آشفتگی، اضطرار مثبت و منفی، شدت وابستگی و ولع مصرف پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان با کاربرد نرم افزار SPSS 18 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که شدت وابستگی به مواد با میزان تحمل (33/0-r= ؛ 002/0≥p )، جذب (26/0- r= ، 01/0 ≥p ) و نمره کلی مقیاس تحمل آشفتگی (25/0- r= ، 02/0≥p ) رابطه منفی، ولی با اضطرار منفی رابطه مثبت معنی داری دارد (23/0 r= ، 04/0≥p ). ولع مصرف ماده نیز تحمل (35/0-r= ؛ 001/0≥p)، ارزیابی (30/0- r= ؛ 002/0≥ p)، جذب (34/0- r= ؛ 001/0≥ p)، تنظیم (23/0- r=؛ 03/0≥p ) و نمره کلی مقیاس تحمل آشفتگی (45/0-r= ؛ 001/0≥ p) رابطه منفی ولی با اضطرار منفی (29/0 r=؛ 01/0≥p ) و اضطرار مثبت (26/0r= ؛ 03/0≥ p) رابطه مثبت معنی داری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز آشکار کرد که 31 درصد واریانس ولع مصرف به صورت معکوس توسط تحمل آشفتگی تبیین می شود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش و اهمیت ولع مصرف به عنوان یک عامل مهم در عود اعتیاد، آموزش مهارت های مقابله با عاطفه منفی به ویژه افزایش قدرت مقابله با آشفتگی در کنار درمان های معمول سوء مصرف و وابستگی به مواد به درمان جویان معتاد پیشنهاد می شود.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی در افزایش تحمل آشفتگی و بهبود تنظیم هیجانی سوء مصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه ی گروهی، در افزایش تحمل آشفتگی و بهبود تنظیم هیجانی سوء مصرف کنندگان مواد می باشد. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ی معتادین مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد امید زاهدشهر در تابستان 1391 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، از بین معتادان مراجعه کننده، 28 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند و پرسش نامه های دشواری در تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی بر روی آن ها در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 20 جلسه ی یک ساعته تحت رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت گروهی قرار گرفتند و گروه گواه تنها داروی نالتراکسون دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد رفتار درمانی دیالکتیکی در افزایش تحمل آشفتگی و بهبود تنظیم هیجانی سوء مصرف کنندگان مواد موثر می باشد. نتیجه گیری: با آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی، می توان میزان تحمل آشفتگی و تنظیم هیجان را که دلیل اصلی روی آوری و تداوم مصرف مواد می باشند در افراد بهبود بخشید.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد براساس سیستم های فعال ساز و بازدارنده ی رفتاری، انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به مصرف مواد براساس سیستم های فعال ساز و بازدارنده ی رفتاری، انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی در دانش آموزان انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی دوّم شهر اردبیل در سال تحصیلی 95-1394 جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می دادند که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 255 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند که 230 پرسش نامه قابل تحلیل بود. از پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد زرگر و همکاران (1385)، شخصیت گری-ویلسون (1989)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین سیستم فعال ساز رفتاری با گرایش به مصرف مواد در دانش آموزان رابطه ی مثبت، و بین سیستم بازدارنده ی رفتاری، انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی با گرایش به مصرف مواد رابطه ی منفی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سیستم های فعال ساز و بازدارنده ی رفتاری، انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی در مجموع 45 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: می توان گفت سیستم های فعال ساز و بازدارنده ی رفتاری، انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی از متغیرهای مرتبط با گرایش به مصرف در دانش آموزان می باشند که باید در پیشگیری و درمان اعتیاد مد نظر باشند.
نقش ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی در پیش بینی بازگشت و پیروی از درمان در سوء مصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی در پیش بینی بازگشت و پیروی از درمان در سوءمصرف کنندگان مواد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل مراجعه کنندگان به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهر اردبیل در نیمه اول سال 1393 بود. نمونه ای به تعداد 197 نفر از میان معتادان مراجعه کننده به پنج مرکز درمان سوءمصرف مواد به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های پیروی کلی، پیش بینی بازگشت، تحمل آشفتگی، آزمون حافظه هیجانی، و پرسش نامه ذهن آگاهی استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بازگشت و پیروی از درمان با ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 8/35 درصد واریانس بازگشت و 5/33 درصد واریانس پیروی از درمان از طریق ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی تبیین می شود. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی پیش بینی کننده های مناسبی برای بازگشت و پیروی از درمان در سوءمصرف کنندگان مواد می باشد. بنابراین، در روند درمان می بایستی برای این متغیرها برنامه داشت.
مطالعه و مقایسه نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوارخشم در زنان مبتلا به فشار خون و زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مطالعه و مقایسه نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم در زنان مبتلا به فشار خون و زنان سالم می باشد روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی بیماران زن مبتلا به فشار خون مراجعه کننده به کلینک ها و مراکز درمانی شهر الشتر بودند. از این جامعه، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با 40 نفر از زنان سالم مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم استفاده شد و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم در زنان مبتلا به فشار خون و زنان سالم تفاوت معنا داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل روان شناختی بر نشانه های بیماری فشار خون و کنترل آن تاثیر می گذارند. بنابراین در تدوین برنامه های درمانی توجه به این خصوصیات ضروری به نظر می رسد.
الگوی روابط ساختاری ولع مصرف بر اساس حساسیت به تقویت، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود با نقش میانجی خودکارآمدی ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
245-264
حوزه های تخصصی:
هدف: ولع مصرف مانع عمده ای برای درمان موثر اعتیاد به مواد است. پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری ولع مصرف بر اساس حساسیت به تقویت، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود با نقش میانجی خودکارآمدی ترک انجام شد. روش : پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. افراد وابسته به مواد (هروئین) که در نیمه دوم سال 1397 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 245 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به صورت انفرادی و در محل مرکز به پرسش نامه های ولع مصرف، حساسیت به تقویت، تحمل آشفتگی، دلسوزی به خود و خودکارآمدی ترک پاسخ دادند. یافته ها : نتایج ضریب همبستگی نشان داد ولع مصرف با حساسیت به پاداش و تنبیه ارتباط مثبت و با نمره کل تحمل آشفتگی و مؤلفه های آن و با نمره کل دلسوزی به خود و مؤلفه های (مهربانی به خود، انسانیت مشترک و ذهن آگاهی) و خودکارآمدی ترک رابطه منفی و با مؤلفه های (خودداوری، انزوا وهمدردی بیش ازحد) رابطه مثبت دارد. همچنین بین خودکارآمدی ترک و حساسیت به پاداش و تنبیه ارتباط منفی و با نمره کل تحمل آشفتگی و مؤلفه های آن و با نمره کل دلسوزی به خود و مؤلفه های (مهربانی به خود، انسانیت مشترک و ذهن آگاهی) رابطه مثبت و مؤلفه های (خودداوری، انزوا وهمدردی بیش ازحد) رابطه منفی دارد. شاخص های برازش مدل نیز، مسیر حساسیت به پاداش و تنبیه، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود به ولع مصرف را با میانجی گری خودکارآمدی ترک تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که حساسیت به پاداش و تنبیه، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم با میانجی گری خودکارآمدی ترک می توانند با ولع مصرف ارتباط داشته باشند.
کارآیی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد تحمل آشفتگی بیماران مبتلا به صرع با پیگیری سه ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
123 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد تحمل آشفتگی بیماران مبتلا به صرع با پیگیری سه ماهه بود. روش پژوهش حاضر به شیوه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جهت انتخاب نمونه، از میان زنان مبتلا به بیماری صرع مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر خرم آباد درسال 1395 تعداد 30 زن مبتلا به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند با موضوع پژوهش انتخاب و به صوردت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) جایگزین شدند. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که گروه گواه در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و سه ماه بعد از مداخله، پیگیری بر روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته-های حاصل از این پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل آشفتگی و زیرمقیاس های آن در مبتلایان تأثیر معنی داری داشته است. این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید. باتوجه به تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل آشفتگی مبتلایان و تداوم اثر آن، به کارگیری این روش در همه سطوح پیشگیری و درمان مبتلایان به بیماری های جسمی ضروری به نظر می رسد.
نقش آمیختگی شناختی، تحمل آَشفتگی و دلسوزی به خود در رشد پس آسیبی افراد آزاردیده در دوران کودکی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری و تجربیات ناگوار دوران کودکی دارای آثار و پیامدهای درازمدت و ناخوشایندی بر تحول و سازگاری شخصیت در دوران بزرگسالی است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آمیختگی شناختی، تحمل آَشفتگی و دلسوزی به خود در رشد پس آسیبی افراد آزاردیده در دوران کودکی بود. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد آزاردیده بالاتر از ۱۵ سال مراجعه کننده به مراکز خدمات روان درمانی و مشاوره شهر شیراز در نیمه اول سال ۱۳۹۶ تشکیل دادند. تعداد ۱۹۰ نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه های ترومای دوران کودکی (۱۹۹۸)، مقیاس های آمیختگی شناختی (۲۰۱۴)، تحمل آشفتگی (۲۰۰۵)، دلسوزی به خود (۲۰۰۳) و رشد پس آسیبی (۱۹۹۶)، استفاده گردید. داده ها با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که بین آمیختگی شناختی با رشد پس آسیبی ارتباط منفی معنادار (۰/۰۱>P) و بین تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود با رشد پس آسیبی ارتباط مثبت معنادار (۰/۰۱>P) وجود دارد. همچنین یافته ها بیانگر این بود که آمیختگی شناختی قادر به پیش بینی رشد پس آسیبی نیست ؛اما دو متغیر دیگر ۴۱ درصد از واریانس رشد پس آسیبی را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، م ی توان نتیجه گرفت که عوامل روان شناختی در رشد پس آسیبی نقش بسزایی دارند و در مداخلات درمانی توجه به این عوامل می تواند در سازگاری افراد آسیب دیده کمک شایانی نماید.
تأثیر درمان بهزیستی روان شناختی بر تحمل آشفتگی در مادران کودکان کم توان ذهنی: بررسی تداوم اثر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی و پایداری تأثیر درمان بهزیستی روان شناختی بر تحمل آشفتگی در مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان کم توان شهر تهران در سال 99- 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر از آنان انتخاب و در گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. گروه آزمایشی تحت درمان بهزیستی روان شناختی (10 جلسه 120 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آماره های توصیفی و آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معناداری 05/0 با استفاده از نرم افزار Spss23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثربخشی درمان بهزیستی روان شناختی بر افسردگی در مادران کودکان کم توان ذهنی در طول زمان پایدار بود (001/0>P). نتیجه گیری: بهزیستی روان شناختی از طریق افزایش اعتماد به نفس، منجر به افزایش تحمل آشفتگی در مادران شده و این مساله احتمالاً توانسته است بر کاهش افکار و رفتارهای تنش زا اثر بگذارد
مقایسه اثربخشی درمان مهارت های مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی و درمان مبتنی برشفقت بر تحمل آشفتگی و معنای زندگی زنان دارای تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۹
137 - 154
حوزه های تخصصی:
نقش خانواده به عنوان کوچک ترین واحد اجتماعی می تواند هم در جنب ه مثب ت و هم در جنبه منفی، بسیارتأثیرگ ذار باش د. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی و درمان شفقت برتحمل آشفتگی و معنای زندگی زنان دارای تعارض زناشویی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 110نفر از دانشجویان زن متأهل دارای تعارض های زناشویی بود. نمونه ی آماری این پژوهش شامل 45 نفر از این دانشجویان بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه (15 نفره) جایگزین شدند. گروه اول درمان مبتنی بربهبود کیفیت زندگی، گروه دوم درمان مبتنی برشفقت را دریافت کردند و گروه سوم به عنوان گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامه معنای زندگی استگر (2006) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که با توجه به F محاسبه شده که نسبت به F معیار در سطح 05/0، کوچک تر بود ،هر دو نوع درمان در شاخص تحمل آشفتگی و معنای زندگی اثربخش بوده است. نتایج حاکی از این است که درمان های مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی و شفقت ورزی در حوزه سلامت روانی خانواده اثربخشی معناداری دارند. در متغیر تحمل آشفتگی درمان مبتنی بر شفقت نتایج مطلوب تری نسبت به درمان مهارت های مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی داشته است و در متغیر معنای زندگی مهارت های مبتنی بربهبود کیفیت زندگی نتایج مطلوب تری نسبت به درمان مبتنی برشفقت داشته است ولی اختلاف گروه ها معنادار نیست (p<0/05).
اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر رواندرمانی کوتاه مدت ایماگوتراپی بر حساسیت اضطرابی و تحمل آشفتگی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه تجربی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر) بود که با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر روان درمانی کوتاه مدت ایماگوتراپی بر حساسیت اضطرابی و تحمل آشفتگی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مطب های خصوصی روانپزشکی و کلینیک های خدمات روان شناسی در سطح شهر مشهد بود که از بین آن ها 30 نفر به صورت دردسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش ( 15 نفر ) و کنترل ( 15 نفر ) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس حساسیت اضطرابی تجدید نظر شده تیلور و کاکس 1995) و مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد . پس از آن، گروه آزمایش آموزش مهارت های روان درمانی کوتاه مدت مبتنی بر ایماگوتراپی را طی 8 جلسه یک و نیم ساعته دریافت کرد. اما گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. در پایان دوره آموزش، مجدداً هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. در پایان، نتایج با کمک آزمون تحلیل کواریانس یک و چند متغیره و بر اساس نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر روان درمانی کوتاه مدت ایماگوتراپی بر حساسیت اضطرابی و تحمل آشفتگی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود (05/0 P< ).
اثربخشی درمان عقلانی هیجانی الیس بر تحمل اشفتگی و کیفیت زندگی زنان در استانه طلاق شهر زاهدان
حوزه های تخصصی:
خانواده از ابتدای تاریخ در بین تمامی جوامع بشری به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماعی، زیربنای جوامع و منشأ فرهنگ ها و تمدن ها بوده است. ناکامی هنگامی پیش می آید که شخص نتواند به هدف مطلوب برسد. منبع ناکامی می تواند درونی همچون ناتوانی در انجام دادن کارها و بی کفایتی باشد. ناکامی پدی ده پیچیده ای از انگیزش است. کیفیت زندگی مفهوم گسترده ای است که دارای معانی گوناگون برای افراد و گروه های مختلف است. برخی آن را به عنوان قابلیت زیست پذیری یک ناحیه، برخی به عنوان رفاه عمومی، بهزیستی اجتماعی، شادکامی، رضایتمندی، خوب بودن، داشتن زندگی هدفمند (دارای معنی)، تحقق نیازها و یا عوامل عینی مانند درآمد و وضعیت سلامت دانسته اند. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان عقلانی هیجانی الیس بر تحمل آشفتگی و کیفیت زندگی زنان در آستانه طلاق شهر زاهدان می باشد که روش تحقیق ازلحاظ هدف از نوع کاربردی و پژوهش حاضر از نوع طرحهای از مایشی دوگروهی پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به دادگستری شهر زاهدان در سال 1398 جهت دادخواست طلاق می باشند. برای اجرای تحقیق، محقق 40 نفر نمونه را به صورت تصادفی از میان زنان مراجعه کننده به دادگستری شهر زاهدان جهت دادخواست طلاق انتخاب کرده، این 40 نفر را به دو گروه 20 نفری تقسیم و به تصادف در گروه های آزمایش و گروه گواه قرار خواهند گرفت با توجه به نتایج به دست آمده میانگین نمرات کیفیت زندگی و تحمل آشفتگی زنان در آستانه طلاق در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین درمان عقلانی هیجانی الیس بر کیفیت زندگی و تحمل آشفتگی زنان در آستانه طلاق مؤثر است.
اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر توانایی های شناختی، تحمل آشفتگی و علائم اختلال وسواس ناخودداری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
551-566
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال وسواس - ناخودداری یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین اختلالات روانشناختی است. پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی درمان های شناختی - رفتاری و نسل سوم بر بهبود اختلال وسواس پرداخته اند، اما مسئله اصلی این است که درمان های نوین از جمله تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر اختلال وسواس زنان تأثیر دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر توانایی های شناختی، تحمل آشفتگی و علائم اختلال وسواس - ناخودداری در زنان انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است. طرح نیمه آزمایشی پژوهش حاضر پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان 20 تا 45 ساله شهر کرمانشاه در سال 1397 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 40 نفر از زنان 20 تا 45 ساله بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس وسواس - ناخودداری ییل -براون گودمن (1986) ، پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392) و مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و همکاران (2005) استفاده شد. گروه آزمایشی 12 جلسه 90 دقیقه ای تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش مبتنی بر روی آورد اوشا و موران (2019) را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر کاهش مشکلات شناختی و علائم وسواس - ناخودداری و افزایش تحمل آشفتگی مؤثر است (0/001 ≥ P ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق و با توجه به اینکه الگوی درﻣﺎنی تصویرسازی ذهنی دستوری ﺑﺮ تصاویر، اﺣﺴﺎﺳﺎت، خاطرات آزاردهنده و بازسازی شناختی متمرکز است می توان از آن به عنوان یک مداخله اثربخش در کنار سایر مداخلات درمانی برای بیماران مبتلا به وسواس - ناخودداری استفاده کرد.
روابط ساختاری خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان با گرایش به عود اعتیاد در بیماران تحت درمان نگه دارنده با متادون: نقش میانجی تحمّل آشفتگی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۱۹۸-۱۶۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی روابط ساختاری خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان با گرایش به عود اعتیاد در بیماران تحت درمان نگه دارنده با متادون با توجه به نقش میانجی تحمّل آشفتگی و انعطاف پذیری شناختی بود. روش: طرح پژوهش، توصیفی-همبستگی از توع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان تحت درمان نگه دارنده با متادون شهر رشت درسال 1398 بودند. تعداد 260 نفر به روش نمونه گیری متوالی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون های انعطاف پذیری شناختی، تحمل آشفتگی، دشواری در نظم بخشی هیجانی، خطرجویی و مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد انجام شد. یافته ها : الگوی نهایی پس از اصلاح (یعنی حذف مسیر دشواری در نظم بخشی هیجان به سمت گرایش به عود اعتیاد) و آزاد کردن تعدادی از خطاهای کوواریانس برازش خوبی با داده ها داشت. نتایج نشان داد که ضرایب مسیر مستقیم بین خطرپذیری با انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی، منفی و معنی دار و با گرایش به عود اعتیاد، مثبت و معنی دار است. همچنین مسیر مستقیم بین دشواری در نظم بخشی هیجان با انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی، منفی و معنی دار بود. رابطه متغیرهای میانجی، یعنی انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی با گرایش به عود اعتیاد، منفی و معنی دار بود. مسیرهای غیرمستقیم خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان به سوی گرایش به عود اعتیاد از طریق میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی معنی دار بودند. نتیجه گیری: رفتارهای خطرجویانه و توانایی اندک در تنظیم هیجانات شدید، ماشه چکان عوداعتیاد هستند و پیشنهاد می شود در برنامه درمانی معتادان تحت درمان مهارت های تقویت کننده کنترل رفتاری و تنظیم هیجان گنجانده شده و مداخلاتی برای بهبود انعطاف پذیری شناختی و افزایش تحمل آشفتگی طرح ریزی گردد.
مقایسه افشای هیجانی، تحمل آشفتگی و سبک زندگی دانش آموزان تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
119 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه افشای هیجانی، تحمل آشفتگی و سبک زندگی میان دانش آموزان مدارس پسرانه تیزهوش و عادی شهرستان تنکابن است. روش پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پایه های های هفتم، هشتم و نهم مدارس پسرانه تیز هوش و عادی شهرستان تنکابن به تعداد 525 نفر تشکیل دادند. تعداد 120 نفر (60 نفر از دانش آموزان مدارس عادی و 60 نفر از دانش آموزان مدارس تیزهوش) به عنوان حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد خود افشایی هیجانی اسنل (2001)، تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر (2005) و سبک زندگی لعلی و همکاران (2012) استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک و چندمتغیره توسط نرم افزار Spss نسخه 22 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد سطح معناداری بدست آمده برای متغیرهای افشای هیجانی، تحمل آشفتگی و سبک زندگی کمتر از 05/0 می باشد. بنابرین تفاوت معناداری بین نمرات دو گروه دانش آموز تیزهوش و عادی وجود دارد. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که میان افشای هیجانی، تحمل آشفتگی و سبک زندگی دانش آموزان مدارس پسرانه تیزهوش و عادی شهرستان تنکابن تفاوت معنی داری وجود دارد.
مقایسه اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور و طرحواره درمانی بر تحمل آشفتگی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در زنان مبتلا به پراشتهایی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۲۱۸-۲۰۷
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور و طرح واره درمانی بر تحمل آشفتگی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در زنان مبتلا به پراشتهایی روانی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال پراشتهایی عصبی در شهر کرج در سال 1401- 1400 بود. نمونه آماری شامل 45 نفر از این زنان بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 15 نفر در گروه انتظار درمان و 30 نفر در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) جایگزین گردیدند. گروه اول روان درمانی کوتاه مدت راه حل مبتنی بر الگوی دشازر؛ گروه دوم طرح واره درمانی مبتنی بر الگوی یانگ و همکاران را به ترتیب طی 8 و 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون (IUS) (1994) و مقیاس خودسنجی سیمونز و گاهر (2005) (DTS) جمع آوری شد. ا داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور و طرح واره درمانی بر تحمل آشفتگی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی زنان مبتلابه پراشتهایی روانی اثربخش بوده هستند (05/0P<)، اما ابا توجه به نتیجه به دست آمده از آزمون بونفرونی هیچ تفاوتی در اثربخشی این دو در افزایش تحمل آشفتگی و کاهش تحمل ناپذیری بلاتکلیفی مشاهده نشد (05/0<p) نتیجه گیری می شود این دو مداخله تاحد زیادی توانستند تحمل آشفتگی و تحمل پذیری بلاتکلیفی را افزایش دهند و از این رو می توانند در درمان مبتلایان به پراشتهایی روانی استفاده شوند.
تدوین بسته آموزشی ذهن آگاهی معنوی مبتنی بر آیات قرآن و اثربخشی آن بر تنظیم هیجان و تحمل آشفتگی زنان مبتلا به حملات اضطرابی با تجربه سقط خودبه خودی جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش در وهله اول تدوین بسته آموزشی ذهن آگاهی معنوی مبتنی بر آیات قرآن و اثربخشی آن بر تنظیم هیجان و تحمل آشفتگی زنان مبتلا به حملات اضطرابی با تجربه سقط خودبه خودی جنین می باشد. روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی- کمی) است که در بخش کیفی روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از نوع روش نیمه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 10 تن از اساتید روانشناسی که در زمینه روان شناسی دینی و اختلالات اضطرابی آشنایی داشتند و در بخش کمی شامل کلیه زنان باتجربه سقط خودبه خودی جنین مراجعه کننده به پزشکان متخصص زنان شهر کرمانشاه در سال 1401- 1400 که تعداد آن ها 200 نفر بود و نمونه شامل زنان باتجربه سقط خودبه خودی جنین بود که در ابزارهای سنجش شامل: (پرسشنامه تنظیم هیجان گروس وجان، پرسشنامه تحمل آشفتگی (DTS) سیمونز و گاهر و پرسشنامه باور وحشت زدگی گیرنبرگ) نمره بالایی آورده بودند و تعداد آن ها 30 نفر بود، که بر اساس ملاک ورود و کسب رضایت آگاهانه در دو گروه 15 نفره مداخله و 15 نفره کنترل گمارده شدند. برای گروه مداخله پروتکل آموزشی به صورت 9 جلسه دو ساعته ارائه شد و سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. جهت تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. نتایج مقایسه بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه ها حاکی از آن بود که بسته آموزشی ذهَن آگاهی معنوی بر تنظیم هیجان و تحمل آشفتگی در نمرات پس آزمون تأثیر معنی دار داشته است و همچنین آزمون اندازه گیری مکرر نشان داد این تغییرات از پس آزمون تا پیگیری مکرر پایدار بوده است..
رابطه ذهن آگاهی و فراهیجان با تحمل آشفتگی: نقش میانجی سرمایه روانشناختی در زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۸ (پیاپی ۷۷)
210-199
هدف این پژوهش بررسی رابطه ذهن آگاهی و فرا هیجان با تحمل آشفتگی با نقش میانجی سرمایه روانشناختی در زنان خیانت دیده بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 2 شهر تهران در بازه زمانی 1401-1400 بود. نمونه آماری شامل 200 نفر از این زنان بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی بیر و همکاران (2004) ( KMQA )، فراهیجان میتمانسگروبر (2009) ( MES )، سرمایه روانشناختی مک گی (2011) ( PCQ ) و مقیاس پریشانی روانشناختی سیمونز و گاهر (2005) ( DTS ) جمع آوری شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . نتایج نشان داد که بین ذهن آگاهی و فراهیجان با تحمل آشفتگی رابطه معنادار وجود دارد (05/0 P< )، همچنین ارتباط بین ذهن آگاهش و فراهیجان با تحمل آشفتگی با میانجیگری سرمایه روانشناختی نیز تایید شد (05/0> p ) و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری می شود ذهن آگاهی و فراهیجان دو متغیر مهمی هستند که با واسطه گری سرمایه روانشناختی می توانند تحمل آشفتگی در زنان خیانت دیده را پیش بینی کنند.
اثر بخشی آموزش های معنوی بر رنج بر تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
523 - 544
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف احصاء رنج مادران دارای فرزند کم توان ذهنی به منظور طراحی بسته آموزشی مناسب و تعیین اثربخشی آموزش مهارت های معنوی مبتنی بر رنج، بر تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر در آنان صورت گرفت. روش تحقیق، به دو صورت، کیفی که از طریق مصاحبه، نیازهای پژوهشی از والدین و مشاورین استخراج گردید، و روش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی مقطع متوسطه مدرسه استثنایی دخترانه فرزانگان و کلیه کارشناسان و مشاوران اداره آموزش و پرورش و مدارس استثنایی شهر گرگان در سال 1398 بودند. از میان مادران 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) قرار گرفتند. از میان کارشناسان و مشاوران نیز 4 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های معنوی قرار گرفت و به گروه کنترل، آموزشی داده نشد. مقیاس تحمل آشفتگی ، پرسشنامه پذیرش بوند و همکاران و پرسشنامه صبر خرمایی و همکاران اجرا گردید. برای نرمال بودن داده ها از آزمون کلمگروف-اسمیرنوف و تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار spss16 استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های معنوی بر میزان تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر مادران دارای فرزند کم توان ذهنی موثر بوده و پیشنهاد می شود به عنوان یک روش غیر دارویی، غیر تهاجمی و کم هزینه، برنامه های آموزشی معنوی مبتنی بر نیاز والدین در جهت افزایش تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر آنان انجام شود.
تأثیر توانمندسازی روانی-اجتماعی بر تحمل آشفتگی دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۲۴-۷
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر توانمندسازی روانی-اجتماعی بر تحمل آشفتگی در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد انجام گرفت. روش: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر هنرستان های شهر چالوس در سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل دادند. از این بین، 40 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه توانمندسازی روانی-اجتماعی را دریافت نمود. داده ها از طریق پرسشنامه آمادگی به اعتیاد و مقیاس تحمل آشفتگی جمع آوری شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که توانمندسازی روانی-اجتماعی بر تحمل آشفتگی در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد تأثیر معناداری داشت و باعث افزایش معنادار تحمل آشفتگی در دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد. نتیجه گیری: می توان این گونه نتیجه گیری کرد که توانمندسازی روانی-اجتماعی در افزایش تحمل آشفتگی دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد نقش مهمی دارد و باعث افزایش تحمل آشفتگی در این گروه از دانش آموزان می گردد.