مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سمبل
حوزه های تخصصی:
وادی آتش (نگاهی به داستان های نمادین ادب پارسی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اهمیت شعر حاصل از تجربه در دورههای مختلف ادبی در قرن 18 و 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر حاصل از تجربه شعری است در مقام خاطرهای شاعرانه و به مقولهای از سرایندگی گفته میشود که انگیزه آن بازگو کردن سرگذشت و تجربه منتهی تجربه گر، و واکنش او در قبال رویدادی است که شاعر به شخصه با آن درگیر بوده است.. همه امکانات و ابزارهای سازنده شعر، مانند وزن، قافیه، موسیقی کلام، ترجیعبند و تصویرپردازی به تجربه شاعر جان می بخشند و به احساساتی که وی در هنگام تجربه رویداد داشته است، تازگی و عمق می دهند و همه این موارد انتقال محسوسات شاعر را به خواننده امکانپذیر می سازد. شرط دریافت چنین احساسهایی از شعر، برقراری رابطه ای مستقیم میان انسان و جهان است، رابطه ای که امکان دریافت و تجزیه جهان را برای ما فراهم می سازد. از این رو، اوج شعر حاصل از تجربه و یا بداهه گویانه را در مکتب طوفان و طغیان، کلاسیک و رمانتیسم می یابیم. زیرا که موضوع کانونی این مکتب ها انسان و رابطه وی با جهان خارج است. موضوعات و بن مایه های عمده شعر حاصل از تجربه عبارتند از عشق در مقام حس زمینه ساز، گذار از خویشتن، خانواده و نقش محوری مادر، فروپاشی هویت.
نماد در اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد یکی از آرایههای ادبی است. ویژگی بارز نماد، ابهام، عدم صراحت، غیرمشروح و غیرمستقیم بودن آن است، به این معنا که در زبان سمبلیک مراد و مقصود، ظاهر و صورت کلام نیست بلکه مفهومی است ورای ظاهر و فراتر و عمیق تراز آن. سهراب سپهری از شاعران معاصر در شعر خود از نماد سود جسته است و همین امر یکی از رازهای پیچیدگی و ابهام شعر اوست. در این مقاله نمادهای شعر سهراب، شرح و بررسی شده است. آن چه مسلم است نماد های اشعار سهراب برگرفته از عقاید و اندیشه های عرفانی، فلسفی و اجتماعی اوست. او از فرهنگ های مختلف ایران اسلامی هند، چین باستان و مسیحیّت تأثیر پذیرفته است. در عین حال، شعر او از یک جوشش درونی و سلوک شخصی خبر میدهد. سهراب شاعری عارف مسلک است و نماد های شعری او با نماد های شاعران معاصر، که عمدتاً جنبههای سیاسی ـ اجتماعی دارند، متفاوت است.
مقایسه صور خیال در شعر بیدل و نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله سعى مىشود که شعر بیدل و نیما-دو گوینده بزرگ از دو عصر ادبى-از جهت صور خیال شاعرانه مورد بررسى و مداقه قرار گیرد.چون برخى محققان را نظر بر آن است که صور خیال شاعران شعر نو برخاسته از تخیلات شاعران سبک هندى است و تحقیقات متعددى در این خصوص به عمل آوردهاند.در این مقاله یازده محور براى بررسى صور خیال بیدل و نیما گزینش گردید و سعى شد میزان متناسبى از شعر دو شاعر انتخاب شود و با روشهاى آمارى درباره موضوع بروشنى بحث گردد.
"
از تبار آب یا از دودمان آفتاب؟ «نگاهی به بازتاب اسطوره ها در شعر نیمایی»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کیهان شگرف اسطوره ها چنان بشکوه، سترگ، پیچیده، رمزواره و رازآموز است که آدمی را نه تنها به همراه خویش به ژرفای تاریخ و یادمان های قومی می برد، بلکه او را چنان شگفت زده می سازد که گویی در پهنه پندارهای زرین خویشتن با خود واگویه می کند که آیا به راستی من که هستم، از تبار آبم، یا از دودمان آفتاب؟ آدمی که گفته می شود نیمی اهورایی و نیمی اهریمنی است، شگفتی اش آن گاه فزونی می یابد که درمی یابد یادمان های دودمان اش، آفتاب را پسر اهورا و آب را دختر اهورا انگاشته اند، و از آن شگرف تر آن که گاه گفته شده است از پیوند آب و آفتاب، اورمزد پدید آمده است. پس در این میان اهریمن در کجا خواهد ایستاد. بر رواق این ایوان نه تو کلک جادوی زمان چه نقشی برآورده است، آیا با درنگریستن به سروده های تنی چند از شاعران این روزگار برای این پرسش پاسخی درخور خواهیم یافت؟
تحلیل و بررسی سمبل های اجتماعی در سروده های امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سمبل یکی از ابزار تصویرآفرینی است و مهم ترین ویژگی آن، نداشتن یک معنی مشخص و صریح است؛ به همین دلیل از یک سمبل، معانی مختلفی برداشت می شود. در دوره ی پهلوی از آن جا که فضای استبداد ، به نویسندگان و منتقدان اجتماعی، اجازه ی انتقاد صریح را نمی داد، در زبان و فکر شاعران و ادبیان، سمبل بسیار مورد توجه قرارگرفت. به کارگیری جدی سمبل برای هدف های اجتماعی، از دوره ی نیما آغاز شد و در شعر شاعران پس از نیما چون نادرپور، اخوان، شاملو و ...، رشد و گسترش یافت. ابتهاج نیز که شاعری متعهد به نظر می رسد و از عرصه ی اجتماع و تب و تاب های جامعه به دور نبوده، از سمبل در جایگاه وسیله ای برای بیان مضامین و مفاهیم اجتماعی، استفاده کرده است. می توان گفت خاستگاه بیش تر نمادهای شعر او «طبیعت»، «رنگ ها» و «ابزار زندگی» است. در اشعار اجتماعی سایه می توان دو دسته نماد یافت: یکی نمادهای مرسوم (شب، صبح، دریا، جنگل، بهار، خورشید، چراغ و...) و دیگری نمادهای ابداعی (چمن، پرده، پنجره، تبر، سبزه، کال و... ). همراهی این نمادها با برخی از آرایه های ادبی همچون مراعات النظیر، تضاد، تشبیه و...، جایگاه ادبی سمبل ها را برجسته تر کرده است. سایه نه تنها در حیطه ی اشعار اجتماعی، بلکه در اشعار تغزلی هم، از سمبل استفاده کرده است؛ اما سمبل های اجتماعی او برجسته تر و تاثیرگذار تر از سمبل های عاشقانه ی اوست.
همچو شیری در میان نقش گاو ( تئوفانی ها در آثار مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درآثار مولانا جلال الدین بلخی، تمثیل ها و تشبیه تمثیل های بسیاری به کار رفته است تا مفاهیم و آموزه های مورد نظر خالق آن را برای مخاطب بازگو کند. در برخی موارد، مطابقت زائدالوصف ممثل ها بررسی شدنی است؛ چراکه در همه آن ها شیری در وضعیتی قرار گرفته که به غلط گاو پنداشته یا دیده می شود. این ممثل، سمبل است؛ ترکیبی پنهان و پیدا از موجودی که اجزای سازنده آن، یعنی شیر و گاو، هریک نمادی مجزا هستند. آنچه در این میان دیدنی است، استادی شگفت آور مولانا جلال الدین در خلق هنریِ نمادی جدید با این سمبل هاست. دین، حدیث و سنت بر یکسان بودن حقیقت وجوه مختلف رسالت، یعنی کلمهالله، رسول الله، کلام الله و اولیاءالله، آن ها که به اصطلاح می توان «تئوفانی1» خواندشان، صحه گذارده اند. به همین دلیل، مولانا جلال الدین برای خلق نمادی که بتواند تئوفانی را سمبلیزه کند، از ترکیب نماد الوهیت (شیر) با نماد دنیاوی بودن (گاو) بهره می برد. او برای تمثیل کردن این ها نماد «شیر در میان نقش گاو» را به منزله ممثل برمی گزیند. این نماد در دیوان شمس هم دیده می شود؛ اما بیشترین کاربرد آن در مثنوی است. جالب توجه اینکه نحوه تکرار این نماد، ساختار معنایی کشف شده در مثنوی را تصدیق می کند و این ساختار نیز نحوه به کارگیری این نماد را در مثنوی توضیح می دهد. از این رو، اهمیت، جایگاه و تشخص آن در ذهن و زبان مولانا جلال الدین آشکار می شود.
پژوهشی بر ماهیت و کارکرد پیکرک های مونث عصر نوسنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود انسان به دوره نو سنگی و تغییر شیوه معیشت از جمع آوری و گرد آوری غذا به تولید غذا از طریق کشاورز ی و دامدار ی، آفرینش آثار هنر ی و نمادین در راستای تغییر شیوه معیشت تغییر می کند. شیوه معیشت کشاورز ی، وابستگی زیاد به زمین ، بارور ی و حاصلخیز ی آن را در پی داشت و انسان عصر نوسنگی به دنبال پیدا کردن راه های مختلف برای استفاده و بهره وری بیشتر و مطمئن تر از زمین و رونق بیشتر کار کشاورز ی بود. اتفاقات طبیعی ای که معیشت او را دستخوش تغییر می کردند، غیرقابل پیش بینی و پیشگیری بودند و همواره وجود داشتند. بنابراین، انسان عصر نوسنگی تلاش می کرد تابه مدد باورها و آداب آیینی از مواهب زندگی برخوردار و از مضرات آن دوری جوید. در واقع، به دلیل وابستگی انسان دوره نو سنگی به محیط و طبیعت اطرافش همواره وی سعی می کرد تا به نوعی بر این عوامل طبیعی مسلط گردد. بنابراین، آفرینش پیکرک هاو سمبل ها جهت نیل به این منظور مورد توجه او قرار گرفت. آفرینش پیکرک های مونث و مبالغه در نمایش اندام های مربوط به بارور ی و زایش حکایت از این دارد که این پیکرک ها، به عنوان سمبل های حاصلخیز ی و باروری جهت تضمین و تامین معیشت کشاورزی و در امان ماندن از مخاطرات آن مورد استفاده قرار می گرفتند.
اسطوره سیمرغ عطار در آینة مرغ بزرگ باخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با توجه به نقشی که عطار و باخ در بازآفرینی مفاهیم عمیق عرفانی در قالب داستانی سمبلیک، در ادبیات جهان ایفا کرده اند، سعی شده است تا نوع قرائت آن دو دربارة جست وجوی کمال انسانی، با بررسی نمادهای به کار رفته در دو اثر رمزگونه شان، بیان، و شباهت ها و تفاوت های آنها در هنگام خوانش وقایع (متن) نشان داده شود. مهم ترین وجه اشتراک عطار و باخ در زمینه گذر از سطوح ظاهری واقعه در رسیدن به حقیقت است، که حاصل نگاه ویژه آن دو در ساحت دینی و فراتر رفتن از ساحت ظاهری عمل است. در این جستار به صورت تطبیقی به واکاوی نمادهای مشترک دو اثر و چرایی به کارگیری و چگونگی ادراک آنها خواهیم پرداخت. تصاویری که از همگونی های موجود یافته می شود، باوجود فاصله بسیار زمانی دو اثر، مفاهیم یکسانی را به مخاطب منتقل می کند که بر وجود نمادهای فطری و ذاتی بشر در چارچوب های فکری عطار و باخ دلالت دارد.
دایره واژگانی کلمه، کلام و کتاب در مکتب عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواخر سده ششم و در سده هفتم هجری، تحت تأثیر تحولات اساسی که در عرفان اسلامی پدید آمد، قلمرو موضوعات عرفانی گسترش یافت و مباحث متنوعی در متون عرفانی مطرح شد. تعدد و تنوع موضوعات عرفانی سبب پدید آمدن دایره های واژگانی جدیدی شد که هر یک برای بیان بخشی از این موضوعات به کار رفت. یکی از این دایره های واژگانی، دایره ای است که در آن، اصطلاحات گوناگونی وجود دارد که هدف از شکل گرفتن آن، تبیین یکی از موضوعات اصلی عرفانی یعنی وجود و مراتب و درجات وجود بوده است. حرف، کلمه، کلام و کتاب، قلم، لوح، دوات، سطر، قول و ترکیبات متنوع اضافی و وصفی، اصطلاحات کلیدی این دایره واژگانی به شمار می روند که هر یک به طور منظم، بخشی از این موضوع مهم عرفانی را بیان می کنند. نتایج پژوهش حاضر که به روش اسنادی انجام گرفته، حاکی از آن است که در مکتب ابن عربی، کلمه به معنای پدیده کلمه تامه به معنای موجود تامه و کامل، کلام به معنای فعل حق، و کتاب به معنای عالم به کار رفته است. نگارنده این مقاله بر آن است که نقش این واژه ها را در قلمرو مفاهیم عرفانی مکتب ابن عربی تجزیه و تحلیل کند.
مسئلة عرفان حافظ
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و دامنه دارِ عرصة حافظ پژوهی در دوران معاصر، مسئلة عرفان حافظ است. عده ای از روشن فکران با استناد به برخی واژه های به کار رفته در غزلیات خواجه مانند ِمی، شاهد، ساقی و صراحی وی را نه تنها از ساکنان آرمان شهر عرفان به شمار نیاورده اند، بلکه او را شخصی اباحی خو و لذت ران و اهل عیش و نوش می دانند. درمقابل، برخی دیگر هم صدا با قاطبة پیشینیان بر عرفان خواجه پافشاری می کنند، عده ای نیز خواجه را صرفاً شاعر می شناسند و معتقدند که او به هیچ طبقة اجتماعی دیگر تعلق ندارد. ما در این پژوهش برآنیم که با استناد به شواهد تاریخی یا برون متنی ازیک سو و شواهد درون متنی از سوی دیگر و تأکید بر غلبة رمزگرایی یا سمبلیسم به عنوان ویژگی بارز ادبیات عرفانی بر شعر حافظ، نظریة عرفان حافظ را بر کشیده و تقویت نماییم.
رمزگشایی آیین قربانی در اسطوره، عرفان و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بین اسطوره، عرفان، و فرهنگ همواره پیوندها و اشتراکاتی گسترده وجود داشته است. آیین قربانی کردن که قدمتی به درازای حیات بشریت دارد، یکی از این اشتراکات است. در پژوهش حاضر، این آیین نمادین در سه سطح اسطوره ای، عرفانی و فرهنگی بررسی و رمزگشایی شده است. اصل تطابق ادیان، قربانی کردن انسان یا حیوان، آمیخته شدن خرافات با این آیین مقدس، داستان ذبح اسماعیل و نظرات قاطع قرآن کریم درباره این آیین از جمله موضوعات دیگری است که در پژوهش حاضر به آنها پرداخته شده است.
دجّال در نگاه احادیث فریقین؛ نماد و سمبل یا شخص معین؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از میان نشانه های آخر الزمان و علائم ظهور، موضوع دجّال از پردامنه ترین موضوعات در روایات فریقین است. در بین ویژگی های شخصی و پیرامونی دجّال، موضوع نماد یا شخص بودن دجّال از چالش برانگیزترین مباحث به شمار می رود. این نوشتار با روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات و شیوه اسنادی در استناد به منابع و روش توصیفی تحلیلی در تجزیه و تحلیل داده ها، این مسئله را که دجّال شخص انسانی است یا نماد و سمبل برای یک جریان، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که از سویی هیچ یک از ادلّه طرف داران نماد بودن دجّال قابل دفاع نیست و از سوی دیگر، برخی از دلایل طرف داران شخص بودن دجّال نیز غیرموجه است. با این حال، بسیاری از ویژگی هایی که طرف داران نماد بودن دجّال برای اثبات دیدگاه خود ارائه کرده اند، از باب مجاز، از ویژگی های شخص دجّال به شمار می آید.
Образ горы у Ф.И. Тютчева и Вяч. Иванова (کوه در آثار ف. ای. تیوتچف و ویچسلاو ایوانوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، دگرگونی مفهوم کوه از دیدگاه تیوتچف در آثار ویچسلاو ایوانوف، بر مبنای مجموعه اشعار «الهه های کوهستان» که در کتاب «ستارگان راهنما» به چاپ رسیده است، بررسی می شود. کوه، سمبل اصلی در این مجموعه اشعار است. قطعات این مجموعه اشعار، غزلیات فلسفی تیوتچف را در خاطر زنده می کند. شاعر سمبولیست، در مقاله «نمادهای منابع پیدایش زیباشناختی» به این مسئله اشاره کرده است. ایوانوف با رجوع به اشعار تیوتچف؛ ازجمله «صبح در کوهستان»، «آلپ»، «کوه های سپیدپوش»، «با اینکه لانه ای در دره ساخته ام ...» و «دامنه آرام گرفت ... راحت تر نفس می کشد...»، حوزه معنایی مفهوم کوه را گسترش می دهد. او نماد کوه را با ایده زیبایی شناختی- عرفانی صعود و فرود که پرداخته ذهن خود اوست، مرتبط می سازد و در هم می آمیزد. در نتیجه، معانی تیوتچف به یکی از معانی ممکن سمبل افسانه ای بدل می شوند که ساختار معنایی چند سطحی دارند. ایوانوف با این نوع پردازش به چند هدف دست می یابد: معنای شعر خود را غنا می بخشد و همچنین با تقدیس آثار تیوتچف، آن ها را در ردیف سنت پایدار قرار می دهد.
درآمدی انتقادی بر شیوه های بیان مفاهیم اخلاقی در حکایت های تمثیلی و جانوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عمده ترین شاخه های ادبیات که به طور بنیادین به اخلاق می پردازد، ادبیات تمثیلی است. به طور کلی، در حوزه اخلاق و ادبیات، منتقدان به طرح مستقیم مضامین اخلاقی انتقاد وارد کرده اند و عمده این ایرادها و انتقادها به طور خاص، متوجه نوع ادبی تمثیل است که همواره مشتمل بر بیان صریح مضامین اخلاقی است. از سوی دیگر در این بحث های انتقادی، با نظرهای گوناگونی درباره مفاهیمی چون رمز، نماد، سمبل و فابل که ارتباط تنگاتنگی با ادبیات تمثیلی و بیان گزاره های اخلاقی دارند، مواجهیم که نیازمند بررسی عمیق تر هستند. این پژوهش نشان می دهد که باید دلیل کاربرد گزاره های اخلاقی صریح را در تمثیل در ساختار حکایت های تمثیلی جست وجو کرد. از جمله عوامل تعیین کننده در این باره، شناخت زمینه داستانی تمثیل و تخیل در حکایت های تمثیلی است. در این مقاله این عوامل با جزئیات آن ها بررسی گردیده، ارتباط ساختاری و محتوایی حکایت های تمثیلی تبیین شده است.
بررسی افسانه ی دژ هوش ربا بر مبنای نظریه ی برونو بتلهایم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسانه ها در دنیای ادبیات کودک از جایگاه خاصی برخوردار هستند. چرا که علاوه بر جنبه ی سرگرمی و کمک به قوه ی تخیل کودک، به کمک سمبل ها و کنایه هایی که در دل خود دارند به ذهن ناخودآگاه کودک نفوذ کرده و بسیاری از تنش های درونی، عقده های اودیپی، رقابت های خواهر و برادری را تسکین داده، درمان می نمایند و به سوالهای جنسی کودک پاسخ می دهند. علاوه بر این، راه کارهایی برای زندگی و مقابله با مشکلات پیش رو نیز ارائه می دهند. پژوهش حاضر نگاهی است از دریچه روانکاوی به یک افسانه ی ایرانی با نام افسانه ی دژ هوش ربا برگرفته از مثنوی معنوی مولانا جلال الدین بلخی که در دهه ی 30 توسط صبحی مهتدی بازنویسی شده است. در این پژوهش، سمبل های موجود در این افسانه بر اساس روانکاوی برونو بتلهایم ، یکی از روانکاوان برجسته کودک، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
نقد دیدگاه حسن الدین احمد پیرامون نماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
25 - 42
حسن الدین احمد قرآن پژوه معاصر شبه قاره آثار متعددی درباره قرآن به رشته تحریر در آورده که مهمترین آنها «رویکردی نو به مطالعه قرآن» می باشد. مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، بحث "نماد"را از دیدگاه این اندیشمند تحلیل و بررسی نموده است. حسن الدین احمد، تلاش می کند "نماد"را به صورت خلاصه و مفید درکتاب پیش گفته طرح نماید. بیان ایشان دارای نکات مفیدی است اما کاستی ها و نواقصی هم دارد . عدم توجه به منابع اصیل اسلامی ونظرمفسران قرآن، تاثیر پذیری بی ضابطه از مستشرقان،عدم رعایت قواعد زبانشناختی،نادیده گرفتن حجیت ظواهر قرآن، از مهمترین آسیبهای مبنایی،روشی،مفهومی ومصداقی دیدگاه ایشان می باشد.
نگاهی انتقادی بر نظرات «فریتهوف شوان» درباره زیبایی شناسی اسلامی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال سوم بهار ۱۳۹۴ شماره ۷
11 - 18
حوزه های تخصصی:
نظریه پردازان اصلی جریان فکری «سنت گرایان معاصر»، اهتمام فراوانی نسبت به اهمیت هنر و زیبایی داشته و به طور مستقیم یا ضمنی در آثار خود، به زیبایی شناسی هنرهای دینی از جمله هنر اسلامی پرداخته اند. نشر وگسترش آراء و نظرات سنت گرایان درباره هنر و زیبایی در فضای فکری و فرهنگی کشور ما، سابقه ای نزدیک به پنج دهه دارد. وجود جنبه های انتقاد آمیز و نفی کننده فرهنگ و تمدن غربی و نیز توجه به تفاسیر و احیاء فرهنگ دینی، دو دلیل عمده اقبال به آراء و نظرات سنت گرایان خصوصاً در زمینه هنر دینی و سنتی، چه قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن بوده است. اما آنچه در این میان، مغفول مانده، انجام نقدهای جدی و منطقی بر این جریان فکری و فرهنگی به عنوان جریان غالب و تأثیر گذار بر فضای هنری بوده است. در این مقاله ابتدا خلاصه نظرات « شوان» در باب مبانی متافیزیکی زیبایی ارائه می شوند. در مرحله دوم این مبانی متافیزیکی شامل عناوین رابطه زیبایی و حقیقت، وحدت کمال و زیبایی و واقعیت ابژکتیو از لحاظ صحت منطق و محتوا در مقایسه با نظرات متفکران سنت فکری اصیل اسلامی از جمله «علامه جعفری» و« علامه طباطبایی»، مورد ارزیابی قرار می گیرد. قسمت بعدی مقاله به مرور سمبولیسم به عنوان اساس زیبایی شناسی شوان و سنت گرایان می پردازد که در قالب دو تیتر، قابلیت اثبات زیبایی و سمبولیسم ذاتی فرم ها از لحاظ روش شناسی و محتوی نقد می شود. به عنوان جمع بندی به این نکته اشاره می شود که زیبایی شناسی شوان و سنت گرایان به خاطر تعمیم های نسنجیده، فاقد ویژگی های منطقی و علمی روشن به عنوان مبانی نظری هنر اسلامی است و کاربست این نظرات منتهی به نوعی فرمالیسم بیهوده می انجامد.