مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
منطق دو ارزشی
حوزه های تخصصی:
در تفکرات موجود برنامهریزی، سکونتگاههای انسانی یا شهر هستند و روستا. در واقعیت سکونتگاهها دارای تنوع بیشتری هستند و تعاریف رایج از شهر و روستا به لحاظ اداری، سیاسی و علمی مصداق کامل، مانع و جامع ندارد. رویکرد موجود در تبدیل یک سکونتگاه روستایی به شهر در کشور رویکردی دوارزشی (دو وجهی) است که حاکی از عدم توجه کامل به ابعاد متنوع، خصایص و ویژگیهای این گونه از سکونتگاهها است و فقط تقاضاهای مردمی و عوامل سیاسی در شکلگیری و تبدیل یک روستا به شهر تأثیر دارند . استفاده از مدلهای مبتنی بر منطق فازی، به عنوان یک رویکرد نسبی، در شناسایی و دستهبندی سکونتگاهها میتواند علاوه بر تنوع بخشی در تقسیمبندی سکونتگاههای انسانی، پایداری و کارآمدی آنها و بویژه روستاهای متقاضی تبدیل شدن به شهر را در پی داشته باشد. تبدیل روستا به شهر بدون ایجاد بسترهای مناسب در ابعاد اجتماعی، اقتصادی, کالبدی و زیربنایی علاوه بر افزایش هزینههای بخش عمومی بدلیل عدم توانایی ساکنین در کمک و تامین هزینهها, سبب افزایش سطح توقع و انتظار ساکنین این سکونتگاهها و تقویت باور تلاش در تبدیل روستا به شهر به منظور جذب حمایتهای مالی و اعتباری جهت توسعه و عمران روستا, میگردد. شناسایی سکونتگاههای مساعد و پیش بینی در خصوص نحوه تغییر و تحول آنها و انجام اقدامات لازم در خصوص بسترسازی مناسب جهت شکلگیری زمینههای اجتماعی, اقتصادی, کالبدی و زیربنایی جهت تبدیل شدن این سکونتگاهها به شهر نه تنها زمینههای مشکلات یادشده را از میان برداشته, بلکه امکان جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی را نیز فراهم آورده و سبب شکلگیری نظامی پویا و متحول از سلسله مراتب سکونتگاهی خواهد شد که از حیات اقتصادی برخوردار بوده و قادر به توسعه و دستیابی به سطوح بالاتر نظام سکونتگاهی بدون نیاز به سرمایه گذاری بخش عمومی خواهد بود. در این مقاله با طرح ناکارآمدی الگوی موجود در تبدیل روستا به شهر، به آزمون چگونگی استفاده از منطق فازی در شناسایی و تبدیل روستاهای مستعد به شهر پرداخته شده است. هدف مطالعه حاضر نیز استفاده از منطق فازی در شناخت سکونتگاههای روستایی مستعد به منظور تبدیل شدن به شهر است، و سوال اساسی که هدف نهایی پاسخگویی به آن میباشد، عبارت است از : آیا شناخت سکونتگاههای روستایی مستعد تبدیل شدن به شهر با رویکرد فازی امکانپذیر است؟ به منظور پاسخ به این سوال و ارزیابی امکانپذیری آن، سکونتگاههای روستایی استان تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب و آزمون کاربرد رویکرد مزبور بر آن اعمال و سکونتگاههای مستعد تبدیل شدن به شهر استخراج گردیده است.
معرفت شناسی فازی و دلالت های روش شناختی آن برای علم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این نوشتار معرفتشناسی فازی و دلالتهای روششناختی آن در علم اجتماعی است. مدعای این مقاله آن است که روایت دو ارزشی صدق و کذب زیربنای معرفت شناسی علم اجتماعی را می سازد، اما این نوع روایت از حقیقت علمی با واقعیت های علمی ناسازگار است؛ علم حقیقی فازی دارد. برمبنای الزامات مسئله این نوشتار که از نوع معرفت شناختی است، برای اثبات مدعای مقاله شواهد معرفت شناشانه اقامه و این شواهد را از دو دستگاه معرفتی نسبیت گرایی و عقلانیت انتقادی عرضه کرده ایم. پس از استدلال عقلانی نقادانه در باب این دو افق معرفتی، دستگاه معرفتی فازی فرموله شده است که درآن معرفت شناسی، هستی شناسی و روش شناسی فازی به بحث گذاشته شده است. در ادامه مقاله، روش فازی مطرح و در این قسمت، درباب عملیاتی سازی تابع عضویت فازی و استدلال تجربی فازی با ذکر مثالی از دموکراسی بحث شده است. در پایان، استدلال شده است که در دستگاه معرفتی فازی تجربه هم مقام داوری و هم مقام تولیدی دارد. تجربه درمقام داوری ناظر بر درجه ابطال پذیری و در مقام تولید ناظر بر ساختن گزاره های معرفتی فازی است که دامنه آن می تواند از گزاره های تاریخی خاص تا گزاره های تئوریک عام درجه پذیرباشد.
چیستی منطق فازی و علت گرایش اندیشمندان مسلمان به آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
منطق فازی از منطق های جدیدی است که در اواسط قرن بیستم به عرصة علم وارد شد. پیدایش این روش تفکر، بازتاب های گوناگونی در میان اندیشمندان دانش های مختلف داشت. گروهی آن را به آسمان بردند و گروهی دیگر آن را توهمی دانستند که سبب از میان رفتن پایه های علوم می شود. این منطق، چند سالی است که در ایران مطرح شده است، ولی بیشتر پژوهش های انجام شده در این زمینه، فنی است و کمتر می توان در بحث های فلسفی به کتاب های فارسی دست یافت. بیشترین قرائت از منطق فازی، قرائت ایده آلیستی است، اما قرائت های تازه تر به رئالیست نزدیک می شود. پیشگام آن، پروفسور لطفی زاده، دانشمند ایرانی تبار دانشگاه کالیفرنیا است. گرایش به منطق فازی در ایران، علت های گوناگونی دارد. گروهی به علت شیفتگی به فرهنگ غرب و گروهی به خاطر تازه بودن، آن را پذیرفته اند. این مقاله، بیشتر در پی بیان علت گرایش گروهی از اندیشمندان دینی به آن است و برای روشن شدن مسئله نیم نگاهی به تاریخچه و مبانی منطق فازی خواهد داشت.
منظور از اندیشمندان دینی اعم است از کسانی که متعهد به دین اسلام هستند. زیرا ممکن است کسی به دین اسلام پای بند نباشد، ولی به جهتی، از اندیشه اسلامی تأثیر بپذیرد، برای نمونه، پژوهشگری در اندیشه و حکمت صدرایی باشد.
ارزیابی مفهومی«حقوق نرم» در نظام منابع حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده های حقوقی دائم در حال خلق، محو و تغییرند. این خصیصه حقوق، یعنی تکامل پدیده های حقوقی که تابعی از تکامل پدیده های اجتماعی است، در حقوق بین الملل که مراحل نه چندان پیش رفته از تکامل خود را پشت سر می گذارد با قوتی بیش تر رخ می نمایاند. در واقع، حقوق بین الملل از مبادی جهان شناسانه خود گرفته تا فرایندهای اداری و اجرایی محصول آن، نو به نو در فرایند تبدیل و تبدل به سر می برد. عرصه منابع حقوق بین الملل نیز از این مقوله مستثنا نیست. حقوق نرم به عنوان یکی از فرایندهای جدید قاعده سازی در زمره منابع حقوق بین الملل قرار می گیرد. اختلاف نظر در رابطه با ماهیت آن زیاد و حتی در نظر اول بغرنج و لا ینحل می نماید. برآنیم که با طرح دو مبنای مختلف در تحلیل مفهوم حقوق به ارائه مفهومی از این پدیده نسبتاً جدید در نظام منابع حقوق بین الملل دست یافته، از این رهگذر این مسأله را که حقوق نرم واقعاً در مقولات حقوقی جای می گیرد و یا این که پدیده ای غیرحقوقی است مورد تحقیق قرار دهیم.
شطحیات عرفانی از منظر منطق و تفکر فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قبیل سخنان و گشودن رازهای نهفته در آن ها، چشم اندازی جدید از مواجهة تاریخی و سپس علمی با این پدیده است. تقریباً در همة آثاری که له و علیه شطحیات به نگارش درآمده اند، آن جایی که به انکار یا دفاع عقلانی از شطحیات پرداخته شده و نشانی از اثبات و رد توجیه منطقی این قبیل سخنان و تعابیر دیده می شود، منظور از عقل، عقل ارسطویی و مراد از منطق، منطق دوارزشی ارسطویی بوده است. با آن که منشأ اشکالات و مشکلات در شطحیات در ذات نامتعارض بل متناقض یا متناقض نمای آن هاست اما راه حل منطقی برای حل این مشکلات نه در منطق ارسطویی بلکه در منطقی به نام منطق فازی است که در گفته های مدافعان از شطحیّات نیز به طور ضمنی و ناخودآگاه به آن اشاره شده است اما عادت تبعیت تاریخی از قوانین عقلی مشائی و قواعد منطقی ارسطویی، مجال رهایی از چهارچوب تنگ و تاریک این منطق را به ذهن حتی برجسته ترین محققان در این عرصه از جمله استیس نداده است
روش فازی در پژوهش، پلی ما بین روش های کمی و کیفی پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطق فازی[1] یک نوع منطق چندارزشی است که ریشه در افکار افلاطون و فلسفه شرقی دارد، اما نخستین بار در سال 1965 میلادی، دانشمند ایرانی الاصل و استاد دانشگاه برکلی(پروفسور لطفعلی عسگرزاده) ملقب به پروفسور«زاده»[2]، منطق فازی را مطرح کرد. برخلاف منطق دو ارزشی ارسطویی که به دنبال پاسخ آری و یا نه برای تعمیم به تمام پدیده ها می باشد(همچون پوزیتیویسم)، منطق فازی جهان را همان گونه که هست معرفی می کند. منطق فازی با طبیعت، سرشت و فطرت انسان قرین تر بوده و به فلسفه ی شرقی و ادیان نزدیک تر است. با وجود منفعت های زیاد منطق فازی(به دلیل نقش برجسته ریاضیات در آن)، مشکل عمده ی این منطق ریاضی این است که تولیدکننده ی الگوهای فکری بشری نیست. زیرا الگوهای فکری بشری اغلب شهودی هستند و ریاضیات از درک پیچیدگی های آن عاجز است. در روش فازی، رویکرد کمی و کیفی حضور همزمان دارند و این روش پلی بین روش کمی و کیفی برقرار می سازد.
بررسی منطق فازی و کاربرد آن در مسائل پیچیده
منطق فازی مفهوم حقیقت جزئی را مطرح می کند یعنی حقیقت چیزی بین به تمامی »درست و به تمامی نادرست« است. تئوری منطق فازی اولین بار توسط ریاضی دان ایرانی الاصل لطفی زاده در سال 1965 طی مقاله ای تحت عنوان مجموعه های فازی به شکل رسمی مطرح گردید. این تئوری در پاسخ به عدم توانایی روش بولین در بسیاری از مسائل دنیای واقعی عنوان گردید. عملیات ریاضی کلاسیک فقط (0) و (1) را می شناسد، اما بسیاری از اطلاعات دنیای واقعی دقیق نبوده و دارای ابهام می باشند که منطق کلاسیک نمی تواند حقیقت را در این زمینه به صورت علمی مطرح نماید. منطق فازی بیانگر چارچوبی مفهومی برای بررسی نظام مند ابهام و عدم قطعیت چه از نظر کمی و چه کیفی است. این منطق برخلاف منطق باینری یا ارسطویی همه چیز را به شکل سیاه یا سفید، بلی یا خیر قرار نمی دهد؛ این منطق در بازه صفر و یک قرار داشته و با دوری از مطلق گویی (فقط صفر یا یک) از مقدار تعلق عضوی به مجموعه بحث می کند. منطق فازی که اساس نگرش آن به تفکرات سوفسطایی یونان قدیم و سیستم های اعتقادی شرقی برمی گردد، جهان بینی جدیدی است که با نیازهای دنیای پیچیده کنونی بسیار سازگارتر از منطق ارسطویی است. منطق فازی ادعا دارد که جهان را آنطور که هست به تصویر می کشد. دنیای کنونی، دنیای مبهمات و عدم قطعیات است. مغز انسان عادت کرده است که در چنین محیطی فکر کند و تصمیم بگیرد و این قابلیت مغز که می تواند با استفاده از داده های ناصحیح و کیفی به یادگیری و نتیجه گیری بپردازد؛ در مقابل منطق ارسطویی که لازمه آن داده های دقیق و کمی است، قابل تأمل می-باشد.
کاربرد منطق دو ارزشی در تحلیل کارکرد رسانه ای بازی های رایانه ای هدفمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
85 - 116
حوزه های تخصصی:
ارتباط منطق با بازی های رایانه ای را در دو سطح می توان بررسی کرد: 1. کاربرد منطق در طراحی و تولید بازی های رایانه ای 2. کاربرد منطق در استفاده و خوانش از متن بازی های رایانه ای. در این مقاله، با توجّه به اتّخاذ رویکرد تحلیلی رسانه ای، تمرکز ما بر سطح دوم ارتباط منطق با بازی هاست که به تحلیل رسانه ای و ارتباطی بازی معطوف می شود. ارزش های منطقی، اغلب در پس جاذبه های دیداری، شنیداری، روایی و رویه ای بازی ها پنهان هستند، امّا اهمیت بنیادینی در اینکه کاربر بازی چگونه جهان بازی را تجزیه وتحلیل می کند دارند. منطق دو ارزشی، در بازی های رایانه ای اغلب به صورت تقابل های دوگانه ساختاری در لایه های سه گانه متن نمود می یابد. بر همین اساس، برای تحلیل این دوگانه های متقابل از مبانی نظری نشانه شناسی و زبان شناسی ساختارگرا بهره برده ایم. ما ضمن استفاده از رهیافت مطالعه موردی تجمعی، از مبانی روش شناختی نشانه شناسی لایه ای برای تفکیک لایه های متنی در بازی های رایانه ای استفاده کرده ایم. در این مطالعه، با هدف دستیابی به فهمی عمیق تر از کاربرد منطق های دو ارزشی برای تحقق کارکردهای رسانه ای در بازی های رایانه ای – و به طور خاص، بازی های رایانه ای هدفمند – انواع مختلف کاربرد نظام های منطقی دو ارزشی از طریق تحلیل تقابل های دوگانه موجود در سه لایه متنی نشانه ای، روایی و رویه ای در چهار بازی رایانه ای هدفمند (بازی عفو، بازی مک دونالد، آشتی ساز و درگیری های جهان: فلسطین) دسته بندی شده است.