محمدحسن ضیاءتوانا

محمدحسن ضیاءتوانا

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰ مورد.
۱.

پیامدهای فضایی توسعه صنعت گردشگری و سیاست های نوسازی و بهسازی در بافت تاریخی باغشهر میبد با تأکید بر عوامل کالبدی- محیطی

کلیدواژه‌ها: گردشگری بافت تاریخی میبد بهسازی و نوسازی بناهای شاخص تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۷۷
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی پیامدهای فضایی توسعه صنعت گردشگری و سیاست های نوسازی و بهسازی در بافت تاریخی باغشهر میبد تدوین گردیده است. روش به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع اسنادی و پیمایشی می باشد. در این تحقیق، با استفاده از 16شاخص، عوامل مؤثر در توسعه صنعت گردشگری و به تبع آن نقشی که در بهسازی و نوسازی بافت تاریخی شهر میبد دارند، مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج تحقیق، عامل ساماندهی فضایی- کالبدی به عنوان عامل اوّل با مقدار ویژه 726/7، عامل نهادی- تخصّصی به عنوان عامل دوم با مقدار ویژه 548/4، عامل کالبدی- محیطی به عنوان عامل سوم با مقدار ویژه 548/4 و عامل چهارم به عنوان عامل تبلیغاتی با مقدار ویژه 471/1 از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در توسعه صنعت گردشگری و اقدامات بهسازی و نوسازی در باغشهر میبد می باشند. بر اساس نتایج حاصل از مدل سوآت، سایت جاذبه های گردشگری بافت تاریخی شهر میبد دارای امتیاز 82 بوده و از این رو اگرچه در زمره مناطق گردشگری با سطح عملکردی ملی قرار دارد، امّا با تقویت شاخص های فوق می توان ارتقاء عملکرد بافت تاریخی را در کوتاه مدت انتظار داشت.
۲.

پست مدرنیسم و شهر با تاکید بر الگوها و طرح های برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پست مدرنیسم مدرنیسم برنامه ریزی شهری راهبرد توسعه شهر طرح های ساختاری - راهبردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۷ تعداد دانلود : ۱۸۰۵
شهرنشینی از مشخصه های بارز قرن بیستم محسوب می گردد که همواره تحت تاثیر نگرش های فلسفی و با ارائه طرح و برنامه های خاص در مقاطع زمانی مختلف به دنبال ایجاد رفاه و آسایش برای شهروندان و کاهش معضلات فراروی جوامع است. جنبش مدرنیسم متعاقب انقلاب صنعتی و بر پایه خرد و قدرت تکنولوژی شکل گرفت و شهر نیز به عنوان نماد تمدن مدرن تحولات بزرگی را از آن پذیرفت در همین راستا برنامه ریزی شهری با تکیه بر قدرت تکنولوژی به سمت شهرسازی ماشینی روی آورد اما شهر حاصله از تمدن مدرن در بستر حدود یک قرن دچار مشکلاتی گردید. متعاقب آن دهه های آخر قرن بیستم از طرفی شاهد نگرش فلسفی پست مدرنیسم و از طرف دیگر ظهور پارادایم توسعه پایدار هستیم که علوم مختلف و برنامه های آنها را تحت تاثیر خود قرار داده اند. شهرسازی و برنامه ریزی شهری نیز در انتقاد بر عملکرد مدرنیسم و در چارچوب پارادایم توسعه پایدار به ارائه الگوی توسعه پایدار شهری پرداخته و در طرح و برنامه های خود تحولاتی را داشته است. این تحقیق که با روش توصیفی – تحلیلی و تکیه بر اسناد مکتوب انجام گرفت نشان می دهد که تغییر پارادایم مدرنیسم به پست مدرنیسم در شهرسازی سبب تغییر نگرش در دیدگاه های اقتصادی و اجتماعی در تهیه طرح ها شده است به گونه ای که شاهد جایگزینی طرح هایی مثل طرح های ساختاری – راهبردی و همچنین طرح های استراتژی توسعه شهری و سایر طرح ها به جای طرح های جامع مدرنیستی هستیم که اصل را بر منطقه بندی و تفکیک کاربری اراضی می گذاشت و برنامه ریزی فیزیکی و کالبدی بر ساختار طرح ها سنگینی می کرد و مردم و ویژگی های اجتماعی و اقتصادی و نیاز و خواسته آنها کمتر مورد توجه قرار می گرفت اما در چارچوب پارادایم پست مدرنیسم مطالعات و برنامه ریزی ها جنبه چندبعدی به خود گرفته و تاکید بیشتر بر مشارکت های مردمی است. در همین راستا الگوهای جدید برنامه ریزی شهری با تکیه بر مدیریت بین رشته ای به دنبال تحلیل و تلفیق شرایط اجتماعی – اقتصادی در کالبد شهرها در آینده دارد.
۳.

تبدیل شلمزار به شهر و نقش آفرینی آن در توسعه روستاهای پیرامون مطالعه موردی: بخش کیار- شهرستان شهرکرد 1(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه روستایی شهرکرد شهرکوچک شهرگرایی شلمزار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۰ تعداد دانلود : ۴۱۶
از راهکارهای موجود به منظور پرهیز از رشد غیراصولی شهرهای بزرگ و مشکلات ناشی از آن، به ویژه نابرابری های میان شهرها و روستاها، توجه به ایجاد و توسعة شهرهای کوچک است. این راهکار برای رفع ناب راب ری ها و تفاوت ها بی ن این دو عرصة جغرافیایی در چارچوب ساماندهی فضایی، مناسب می نماید. تبدیل مراکز روستایی به شهر را می توان از جمله روش های مناسب توسعة شهرهای کوچک طی سال های اخیر برشمرد. تغییرات ناشی از تبدیل روستا به شهر نه تنها تحولات اجتماعی و اقتصادی و فضایی مهمی را در خود این مراکز ایجاد می کند، بلکه تأثیرات عمده ای را نیز بر حوزة نفوذ آنها می نهد. از این رو پژوهش حاضر در پی پاسخ به این دو پرسش اساسی است: در تبدیل روستا به شهر کدام یک از عوامل درون زا یا بیرونی نقش مؤثرتری دارند؟ فرآیند تبدیل روستا به شهر تا چه میزان و چگونه می تواند زمینه های توسعه روستاهای پیرامون را فراهم آورد؟ بدین منظور به عنوان نمونه شلمزار در زمینه بهره مندی از امکانات گوناگون در دو دوره پیش و پس از تبدیل به شهر مقایسه گردید و سپس به ارزیابی میزان نقش آفرینی این شهر کوچک در توسعة روستاهای سه دهستان بخش کیار پرداخته شد. انجام این پژوهش با بهره گیری از روش های توصیفی، حاکی از این است که در تبدیل شلمزار به شهر عوامل بیرونی و حمایت دولت نقش عمده تری از عوامل درون زا داشته اند. همچنین به رغم موفقیت ناچیز شلمزار در ارائه تسهیلات و امکانات به روستاهای دهستان کیار شرقی و دستگرد، عملکرد این شهر در برقراری رابطه اجتماعی و اقتصادی با دهستان کیار غربی و فراهم کردن زمینه های توسع ه روست اهای ای ن دهس تان به روستاییان، موفق ارزیابی شده است.
۵.

بررسی تطبیقی اثرات کاهش آب هیرمند بر فعالیت های کشاورزی در روستاهای سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشکسالی نواحی روستایی سیستان هیرمند فعالیت های کشاورزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۳ تعداد دانلود : ۹۶۷
با توجه به میانگین بسیار کم بارش سالانه و محدودیت تشکیل سفره های آب زیرزمینی در سیستان، خشکسالی های این ناحیه را بایستی ناشی از کم آبی و یا خشکی رود هیرمند دانست که در طی تاریخ بارها حیات اجتماعی و اقتصادی روستاهای سیستان را به خطر انداخته است. در دهه های اخیر به دلیل کنترل و بهره برداری بیشتر آب هیرمند در افغانستان، اثرات خشکسالی ها در این روستاها تشدید گردیده است. در این پژوهش، ضمن بررسی تطبیقی اثرات کاهش آب هیرمند بر فعالیت های کشاورزی روستاهای سیستان، نقش آب زیر سطحی قابل دسترس نیز در تعدیل این اثرات در چارچوب مطالعات تطبیقی روستایی مورد کنکاش قرار گرفته است. پژوهش به روش پیمایش، از پاییز 1386 تا تابستان 1387 در 101 روستا از 808 روستای سیستان اجرا گردید که در طی آن از 260 تن از اعضای شورای اسلامی روستاها یا خبرگان محلی پرسشگری به عمل آمده است. نتایج بررسی موید آن است که طی خشکسالی ها، ضمن استمرار بخشی از فعالیت های کشاورزی در تعداد محدودی از روستاهای واقع در نیمه شرقی سیستان (به دلیل وجود شرایط مطلوب دسترسی به آب زیر سطحی)، در سایر روستاهای این ناحیه، این فعالیت ها به شکل بسیار شدیدی کاهش یافته و حتی برخی از فعالیت ها متوقف می گردد.
۶.

پیامدهای فضایی اسکان عشایر در استان چهار محال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشایر اسکان عشایر سکونتگاه های عشایری چهار محال و بختیاری ( استان )

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۲
دامداری عشایری به رغم پایداری بوم شناختی و اقتصادی، در بسیاری از مناطق جهان و کشور ما تحت تاثیر جریان نوسازی رو به افول نهاد و اسکان حمایت شده از سوی دولت ها شدت یافت. مقاله حاضر به بررسی تبعات فضایی اسکان عشایر در شهرک های شرمک، چلگرد و لشتر در استان چهارمحال و بختیاری می پردازد. نتایج پژوهش گویای آن است که اسکان در اتراقگاه های فصلی خطر حوادث طبیعی را افزایش داده است. به رغم بهبود نسبی در برخورداری از خدمات، بسیاری از انتظارات منطقی سکنه برآورده نشده است و میان سکونتگاه های مورد بررسی اختلاف فاحشی وجود دارد. کاهش شدید دام به عنوان منبع اصلی معیشت موجب کاهش درآمد و افزایش بیکاری شده است که بازتاب آن استمرار کوچندگی، مهاجرت های فصلی و گرایش به مهاجرت دائمی است. با توجه به ناتوانی شهرک های یادشده در نگهداشت جمعیت، راهکار برون رفت، توجه به توسعه درون زا و پایدار منطقه و تنوع بخشی به منابع درآمد در قالب ظرفیت سازی توان های محلی و توانمندسازی عشایر اسکان یافته است.
۷.

تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیراشهری در فرایند خزش شهر روستاهای نایسر و حسن‌آباد سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر کاربری اراضی شهر سنندج خزش شهری آیش اجتماعی روستای پیراشهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۱
ازجمله پیامدهای عمدة شهرنشینی شتابان، گسترش فضایی شهرها و خورندگی روستاها و اراضی پیرامونی آنهاست که در مادرشهرهای منطقه‌ای نمود گسترده‌ای داشته است. این پدیده در ایران طی نیم قرن اخیر با برجستگی زیادی همراه بوده است. شهر سنندج، که مادرشهری منطقه‌ای است، طی سه دهه اخیر رشد شتابانی در افزایش جمعیت و همچنین در گسترش سطح داشته، به‌گونه‌ای که خزش پیوسته این شهر طی دوره مذکور هشت روستا را با تمام زمین‌های زراعی، باغی و مراتع پیرامون‌شان در بافت خود ادغام کرده است. علاوه بر این، خزش شهری منفصل این شهر منجر به تورم جمعیتی و رشد روستاهای پیرامونی شده است. از میان روستاهای پیرامونی شهر، دو روستای نایسر و حسن‌آباد بیشترین میزان رشد جمعیت را در قیاس با دیگر روستاها داشته‌اند، که به‌عنوان نمونه موردی این تحقیق برگزیده شده‌اند. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی وسیع، ازجمله تکمیل پرسش‌نامه‌های خانوار و روستا، تعیین کاربری اراضی وضع موجود و گذشته و نظایر اینهاست. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که هرچند شهرِ سنندج مبدأ و مقصد همه مهاجران وارد شده به روستاهای نایسر و حسن‌آباد نیست، ‌اما اکثر آنها به دلایلی چون فاصله کم روستاها با شهر، پایین بودن قیمت زمین و مسکن نسبت به شهر، سهولت دسترسی و امکان استفاده از خدمات مختلف شهری، در این روستاها سکنی گزیده‌اند. درواقع این روستاها به منزله عرصه‌ای تکمیلی برای کارکردهای شهر سنندج، بخشی از نقش سکونتی ـ خوابگاهی شهر سنندج را پذیرا گشته‌اند. از این رو می‌توان گفت که افزایش جمعیت، گسترش سطح و به تبع آن تغییر کاربری اراضی روستاهای نایسر و حسن‌آباد، درواقع بخشی از افزایش جمعیت و گسترش شهر سنندج بوده، که طی فرایند خزش شهری به صورت منفصل از شهر در روستاهای پیرامون آن اتفاق افتاده است.
۸.

تبیین فرآیند تحول روستا با بهره‌گیری از نظریه «چرخه‌ی حیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول روستا باز زنده سازی خط زمان منحنی عمر چرخه‌ی حیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۵۰
از آنجا که روستا زاده دست انسان است، پس چون هر پدیده زنده دیگر در فرایند «تحول » یا «شدن تاریخی» خود دوره‌های مختلفی را با فراز و فرودها سپری می‌نماید. به بیان دیگر، روستا در برهه‌ای از زمان بنابر ضرورت تاریخی و نیاز انسان ظهور می‌یابد، رشد می‌کند و مدت‌های کم و بیش طولانی به حیات خود ادامه می‌دهد. پاره‌ای از آن‌ها در یکدیگر و یا در درون شهرها ادغام شده و یا با افزایش تعداد جمعیت، حیات و شکل جدیدی را به نام شهر شروع می نمایند. گروه دیگر از روستاها با تغییر یا محدودیت توانمندی محیط و گاه با سوانح طبیعی و یا تحول شرایط اقتصادی ـ اجتماعی، سیاسی و نظامی (جنگ‌ها) جامعه روبرو می‌شوند و دوران افول را در پیش گرفته و به مرور در معرض کاهش و نهایتا تخلیه جمعیت قرار می‌گیرند. این گروه از روستاها بعضا به طور کامل از نقشه جغرافیا حذف شده و یا شکل جدیدی از حیات را به نام مزرعه یا مکان تولیدی آغاز می نمایند.روستاهای ایران نیز جدا از این قانون نبوده‌اند، به گونه‌ای که در نیم قرن اخیر دستخوش عمیق‌ترین زیرو‌روشدگی‌ها، درهم ریختن‌ها و دگرگونی‌ها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی قرار گرفته‌اند. چون شناخت و تبیین تحولات روستا در کانون مطالعات جغرافیای روستایی قرار دارد، لذا جغرافیدانان با تکیه بر تعاملات «میان دانشی» و با بهره‌گیری از روش‌های علمی مختلف سعی به دریافت فرایند تحول روستا می نمایند. نوشتار حاضر نیز کوششی است در این راستا و پاسخ به دو پرسش زیر: 1. با استفاده از« نظریه چرخه‌ی حیات» تا چه حد می‌توان روش جدیدی را پیش پای محققین این رشته و رشته‌های مرتبط با آن قرار داد؟ 2. آیا «نظریه چرخه‌ی حیات» از ظرفیت‌های لازم برای تبیین فرایند تحول روستا برخوردار می‌باشد؟ از این رو مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی سعی بر ارایه قابلیت تعمیم این نظریه در تبیین فرایند تحول روستاها از منظر جغرافیایی دارد تا در صورت امکان به عنوان یک روش مفید و نو به لحاظ کاربردی در این زمینه طرح نماید. بررسی انجام گرفته نشان داده است که «نظریه چرخه حیات» علی‌رغم پاره‌ای از انتقادات و محدودیت‌ها(چون هر نظریه‌ی دیگر)، توانمندی (ظرفیت) بسیار خوبی برای تبیین و تحلیل فرایند تحول روستا دارد. از این رو به نظر می رسد که جغرافیای روستایی نیز می‌تواند با بهره‌گیری از این نظریه، (به گونه‌ی میان دانشی) روش‌شناسی مناسبی را در این راستا ارایه نماید.
۹.

نقش بازارهای روستایی در فرایند شکل گیری سازمان فضایی و شبکه سکونتگاهی (نمونه: شهرستان تالش)

کلیدواژه‌ها: سازمان فضایی بازارهای روستایی شبکه سکونتگاهی نظام سلسله مراتبی سکونتگاه ها ناحیه تالش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱۰ تعداد دانلود : ۱۴۶۴
سازمان فضایی هر ناحیه، از طریق پویایی شبکه سکونتگاهی آن تکامل می یابد، که البته روند شکل گیری شبکه سکونتگاهی متاثر از محیط طبیعی، ساختار اجتماعی و اقتصادی و رویدادهای سیاسی و تاریخی است. در شهرستان تالش، محیط طبیعی و ساختار اجتماعی و اقتصادی این ناحیه زندگی یکجانشینی به ویژه شهر نشینی را به تاخیر انداخته بود. نبود راههای ارتباطی مناسب بین واحد های انسانی ناحیه، یکی از مهمترین موانع یکپارچگی فضایی ناحیه به شمار می رفت. به همین دلیل، شبکه سکونتگاهی نوپای تالش در پیرامون جاده ای شکل گرفته است که در خلال جنگ جهانی دوم احداث شد و سراسر حوزه های انسانی ناحیه را در امتداد طولی ناحیه به یکدیگر متصل ساخت. بدین ترتیب، نخستین شهر واقعی ناحیه و به دنبال آن بازارهای روستایی در گره گاههای این جاده و حوضه رودها (که هریک واحدی انسانی را در خود جای داده بودند) شکل گرفت. بازارهای روستایی با توجه به جمعیت حوزه نفوذ شان، گسترش یافته و آنهایی که از موقعیت جغرافیایی و کارکرد کارآمدی برخوردار بودند، به شهرهای کوچک تبدیل شدند. در نتیجه نظامی سلسله مراتبی از مکان های مرکزی به وجود آمد که شبکه سکونتگاهی و سازمان فضایی ناحیه را شکل بخشید. اما از سویی تمرکز جمعیت و فعالیت های اقتصادی، به صورت نامتوازنی در حاشیه جاده مزبور متمرکز گردید که عدم تعادل فضایی ناحیه را به دنبال دارد. به همین علت، پیش از تحولات خودجوش آینده، هدایت و برنامه ریزی توسعه در مراکز بازاری و روستا- شهرهای ناحیه، امری ضروری به نظر می رسد. مطالعه روند تحولات شبکه سکونتگاهی تالش با استفاده از منابع تاریخی و بررسی تحولات اخیر، از طریق روش های میدانی و اطلاعات و داده های سازمان های محلی به بهترین شکل گویای این واقعیت مکانی و فضایی است.
۱۰.

الگوی باغ- شهرها؛ راهکاری برای توسعه شهرهای کوچک در فضاهای روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۱
طی دو سده اخیر، جهان به سرعت در حال شهری شدن است. مهمترین جنبه و پیامد این فرایند، گسترش فضایی و پیشروندگی فیزیکی شهرها به سوی فضاهای روستایی می‌باشد که با انضمام روستاها به محدوده شهرها و تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک انجام می پذیرد. شهرهای کوچک اگر چه در آغاز جمعیت و محدوده اندکی دارند اما به سرعت به سوی اراضی کشاورزی و عرصه ‌های روستایی پیرامون گسترش می ‌یابند. در اروپا دغدغه مقابله با چنین روندی از اواخر سده نوزدهم با جنبش باغ شهرها آغاز گردید و از نیمه نخست سده بیستم، کشورهای اروپایی، ایالات متحده ژاپن و حتی فیلیپین، برنامه‌هایی را برای مقابله با روند گسترش فیزیکی شهرها در اراضی حاصلخیز کشاورزی به اجرا گذاشتند و به موفقیت‌هایی نیز دست یافتند. اما کشورهای درحال توسعه که در تب و تاب گذار از جامعه کشاورزی به جوامع صنعتی شهری قرار داشتند، به سرعت مقدار زیادی از اراضی حاصلخیز خود را در برابر رشد فزاینده شهرها از دست دادند، در ایران نیز این روند از نیمه دوم سده بیستم آغاز گردید و به سرعت بر تعداد شهرهای کشور و جمعیت شهر نشین اضافه شد. در مقابل تعداد زیادی از روستاها یا به شهر تبدیل شدند و یا ضمیمه شهرهای بزرگ گردیدند. طی دهه اخیر، روند شتابان تبدیل روستاها به شهر، اگر چه با هدف بهره مندی روستاییان از خدمات شهری انجام پذیرفته است اما در مناطقی همچون جلگه های خزری، به تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تخریب چشم اندازهای طبیعی منطقه منجر خواهد گردید، بویژه در مواردی که شهرهای تازه تاسیس از ترکیب چند روستا تشکیل شده اند، محدوده کم تراکم، نامتجانس و متخلخل آنها، در آینده ای نزدیک با ساخت و سازهای شهری پر خواهد گردید. برای جلوگیری از این روند نگران کننده نمی توان یکسره برنامه تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک را کنار نهاده و آن را اقدامی بیهوده قلمداد نمود، بلکه باید توسعه چنین شهرهایی را مطابق الگوهای فضایی و کارکردی متناسب با ناحیه پیش برد. مثلا در منطقه خزری، الگوی باغ - شهرها می تواند علاوه بر حفظ اراضی کشاورزی و چشم اندازهای روستایی و بهره ‌مندی اهالی از خدمات و امکانات شهری، توانمندی های گردشگری حوزه‌های روستایی را نیز فعال نماید.
۱۲.

اسکان عشایر و تخریب مراتع در استان چهارمحال و بختیاری: مطالعه موردی شهرک های عشایری شرمک، چلگرد و لشتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعه موردی عشایر تخریب مراتع اسکان عشایر چهارمحال و بختیاری(استان)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۲۹
دامداری عشایری به لحاظ بهره برداری از اراضی حاشیه ای از نظر بوم شناختی و اقتصادی از پایداری درخور توجهی برخوردار است. این نظام در بسیاری از مناطق جهان و از جمله در کشور ما تحت تأثیر جریان نوسازی رو به افول نهاد و روند اسکان خودجوش و نیز سازمان یافته یا حمایت شده از سوی دولت ها شدت یافت. هرچند اسکان، برخورداری نسبی عشایر از خدمات مورد نیاز را در پی دارد اما موجب تخریب پوشش گیاهی و فرسایش شعاعی مراتع پیرامون سکونتگاه ها می شود. مقاله حاضر با تکیه بر یافته های میدانی، تبعات زیست محیطی اسکان جامعه کوچرو را بررسی می کند. نتایج پژوهش گویای آن است که به رغم کاهش دام خانوارهای مورد بررسی، شاخص های کیفی مدیریت مرتع که ناظر بر نوع رفتار با مرتع است، روند نامطلوبی یافته است و در نتیجه تخریب مراتع پیرامون سکونتگاه های مورد بررسی تشدید شده است. برای برون رفت از این وضعیت، توسعه درون زا و پایدار مناطق عشایری استان، حمایت از منافع جامعه کوچرو، بازآفرینی دانش بومی و تنوع بخشی به معیشت عشایر اسکان یافته پیشنهاد شده است.
۱۷.

جغرافیای اجتماعی تجلی گاه تعامل میان دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۲ تعداد دانلود : ۷۵۴
هر چند تخصص گرایی و کاربردی نمودن علم از مهمترین راهکارهای توسعه در قرن بیستم به شمار می رود، اما از سوی دیگر، ارتباط منطقی بین علوم با توجه به فرایند رو به گسترش پدیده جهانی شدن، ضرورتی دوباره یافته است.دو دهه پایانی هزاره دوم را می توان شروع نگرشی تازه بر علم دانست. با وجود نوآوری، از نظریه تا عمل، جامعه علمی به این باور رسید که حتی مدرنیسم و مدرنیته نیز پاسخگوی تحولات به سرعت رو به رشد جامعه انسانی نیست. شاید هم بدین نیاز بود که مفاهیم و مکتبهای جدیدی چون پست مدرنیسم، بازساخت، پارادایم و ... پا به عرصه حیات نهادند و بر مضامین و نظریه های پیشین نظیر کارکرد وساختار گرایی، هرمونوتیک و ... با نگاهی نو نگریستند. در این میان، درک و قبول گردیدکه تخصص گرایی، در عین حال که علم را دقیقتر و ژرفتر کرده است، اما رویکرد پیوندی و تعاملی رشته های گوناگون علوم به یکدیگر، در قالب فلسفه علم، به منزله رهیافت جدید است. چنین ارتباط و همکاری تنگاتنگ، که می توان به دیده قرارگیری علوم در جریانهای دیالوگی و دیالکتیکی به آن نگریست، سبب نوزایی و شکل گیری شاخه های علمی در چارچوب مفهومی "بین رشته ای" گردید و مفاهیمی نظیر "توسعه پایدار"، "توسعه همه جانبه"، "محلی- جهانی" و ... کار آمدی خود را نشان داد. دانش جغرافیا به لحاظ گستردگی قلمرو علمی خود و این که تنها دانشی است که روابط متقابل جامعه انسانی و محیط طبیعی در جریان دیالکتیکی و بازتاب مکانی- فضایی آن در سطوح خرد و کلان را محور اصلی کار خود قرار داده است، نقش آفرینی شایسته ای در این نوزایی دارد. در این میان، جغرافیای اجتماعی به عنوان پلی میان دیدگاههای جامعه شناختی و جغرافیاشناختی، یکی از مظاهر چنین تعاملی شناخته می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان