مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
فضا
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
57 - 74
حوزه های تخصصی:
فضا ارتباط مستقیم با بحث هستی دارد. در ابتدا باید یک هستی، موضوع کار ما باشد تا پس از آن بحث فضا مطرح شود.فضای خالی(تهی) نماد امر قدسی و دروازه ای است که حضور الهی از طریق آن به نظام مادی که محیط بر انسان در سفر زمینی اوست، داخل می شود به این ترتیب فضای خالی، اثر محدود کننده فضای کیهانی بر انسان را حذف می کند،چون هروقت و هر جا حجاب جسم برداشته می شود،نورالهی به درون می تابد. در معماری اسلامی، نقش فضای تهی به دلیل آنکه بر سرشت گذرای اشیا، تأکید دارد، بسیار پررنگ است.در این هنر فضای تهی،فضایی وحدت بخش است که سایر فضاها حول آن دور می زنند و نماد حضور و نور الهی است و انسان را در برابر پروردگار قرار می دهد و او را از حضور فراگیر پروردگار آگاه می سازد. لذا در جهان بینی اسلامی، تهی بودن همان امر قدسی تأویل می گردد و تلاش معماران ایرانی در تبلور اندیشه های عرفانی خود در این فضای تهی اما پر معنا،غیرقابل انکار است.در این پژوهش ابتدا به بسط و تشریح مفاهیم فضا از نظر فیلسوفان و معماران و سپس به تبیین مبانی و مفاهیم فلسفی فضای تهی در معماری اسلامی ایران پرداخته خواهد شد.همچنین مقایسه دیدگاه های سنت گرایان و پدیدارشناسانی چون هایدگر از نظر خواهد گذشت.این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی ، تحلیلی و با رویکرد ادراکی،فلسفی می باشد.
معماری شهری و مالکیت فضای فراتر از حد متعارف ارتفاع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۳
115 - 131
حوزه های تخصصی:
فضای شهری در عصر کنونی عنصری محدود و تمام شدنی است، که بهره برداری عادلانه از آن، از جمله مسائل نوظهور در حوزه حقوق معماری و شهرسازی است. یکی از ساختارهای تحقق پذیری عدالت در فضای شهر، مدیریت و کنترل ساخت و ساز در فضای فراتر از حد متعارف ارتفاع، محاذ بر املاک خصوصی است. مدیریت و کنترل این سنخ از فضا، متأخر از اثبات مالیت و به تبع آن، شناخت نوع مالکیت آن است. نوشتار حاضر با ابتنا بر منابع فقهی حقوقی، به این موضوع پرداخت. طبق نتایج این تحقیق، فضای محاذ بر املاک خصوصی، فراتر از حد متعارف ارتفاع، اولاً: مال محسوب می شود؛ و از نوع اموال عینی، نه حق یا منفعت. ثانیاً: برخلاف نظریه تابعیت مطلق، خارج از مالکیت زمین تحت آن است. ثالثاً: برخلاف نظریه انفال و قوانین تراکم فروشی فعلی شهرداری ها، این سنخ از فضا در زمره اموال عمومی و از مصدایق مشترکات محسوب می شود؛ و بنا بر اقتضای احکام مشترکات، غیرقبل نقل انتقال، و هرگونه تملک خصوصی است.
سنجش فضای کالبدی مسکن شهری در بروز رفتار های وندالیستی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
539 - 556
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش مبلمان شهری در خدمت رسانی به شهروندان در شهرها بر کسی پوشیده نیست. مبلمان شهری از اجزای ضروری و جدایی ناپذیر شهرها بوده و از جمله عناصر سازنده فضای شهری محسوب می شود که کمیت و کیفیت، زیبایی، راحتی، دوام و محل استقرار آن نقش بسیار اساسی در دستیابی به شهری زیبا و سالم داردآمار و اطلاعات ارائه شده از کشورها و مناطق مختلف حاکی از وسعت، شدت و تنوع وندالیسم در بخش های مختلف و خسارات و هزینه های مربوطه است. مطالعات انجام شده نیز نشان دهنده اهمیت یافتن این مسئله در جامعه شهری ایران می باشد که با وجود خسارات و زیان های ناشی از وندالیسم در فضاهای عمومی شهری کشور، آمار و اطلاعات کافی در این زمینه خصوصاً دامنه، ابعاد، گستره، علل و انگیزه موضوعات تحت تخریب در اثر وندالیسم در دست. با توجه به این شرایط ضرورت توجه به این معضل اجتماعی کالبدی گریبان گیر فضاهای عمومی شهرهای کشور از - اهمیتی ویژه برخوردار است که بر اساس بررسی های انجام گرفته فضاهای عمومی شهرک های کارشناسان و کوثر شهرستان اردبیل با چنین مسائل و مشکلاتی روبرو هستند که ضرورت توجه به این موضوع و بررسی آن را حائز اهمیت ساخته است. بر همین اساس در این پژوهش بر آن شدیم که ضمن بررسی پدیده وندالیسم و نظریات آن در مورد علل ظهور رفتارهای وندالی و تطبیق آن با شهرک های کارشناسان و کوثر اردبیل و ارائه راهکارهایی در جهت کاهش این معضل و ایجاد تعادل در فضاهای عمومی شهر مورد مطالعه می باشد.
تأثیر نور و فضا در ساختار مسجد بر حالات معنوی نمازگزار (مسجد جامع اصفهان)
حوزه های تخصصی:
در معماری سنتی ایران، نور طبیعی که به عنوان تنها منبع روشنایی روز بود، به تأمین روشنایی محدود نشده و از نظر کیفیت بصری و زیبایی فضا نیز مورد توجه معماران بوده است. یکی از نمونه های خوب بازی نورپردازی طبیعی در معماری ایرانی را می توان در مجموعه های مذهبی با فضاهای متفاوت آن یافت. وجود بازشوهای متنوع دیواری و سقفی در این نوع معماری شاهد این ادعاست. به منظور بررسی نقش طراحی معماری و تنوع نورگیرهای مختلف در کمیت و کیفیت روشنایی فضا متناسب با کاربری آن، تحقیقی در مسجد جامع اصفهان که دارای حیاط ها و فضاهای متفاوت است، انجام شد. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق گردآوری اطلاعات از طریق اسناد ضمن آشنایی با معماری معاصر ایران و ارتباط بین نور و فضا در این دوران معماری و توضیح هریک از این عناصر تأثیرگذار و همچنین دیدگاه معماران بزرگ ایران و جهان مجموعه فرهنگی، تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم. این مجموعه یکی از مراکز مذهبی شهر اصفهان می باشد. در این مقاله ویژگی نورپردازی تعدادی از فضاهای منتخب این مجموعه که از نظر شکل هندسی فضا، وضعیت و موقعیت نورگیر، محل قرارگیری در مجموعه و کاربری فضا متفاوت هستند، بررسی شده و رابطه بین تصمیمات طراحانه معمار و کیفیت نورپردازی فضا معرفی می گردد. سپس به کمک معیارهای ارائه شده در کتب راهنمای نورپردازی، شرایط نوری هر فضا از نظر میزان روشنایی، تنوع و یکنواختی توزیع نور و کیفیت بصری حاصل از آن با توجه به کاربری فضا تحلیل شد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در معماری سنتی ایران، نور روز در کلیه تصمیمات طراحی اعم از انتخاب فضاهای پر و خالی، تناسبات و ابعاد حیاط ها و اتاق ها، جهت گیری هر فضا نسبت به خورشید، میزان دید هر فضا به حیاط و آسمان، عمق هر فضا و شکل و موقعیت نورگیر آن، اهمیت هر فضا از نظر دسترسی و کاربری و غیره نقش تعیین کنندهای داشته و یکی از مهمترین ارکان طراحی محسوب می شده است. راهکارهای طراحانه به کار رفته در این شیوه از معماری، امروز هم می تواند راهگشا و الهام بخش معماران معاصر باشد و امکان بهره مندی هر چه بیشتر از نعمات نورپردازی طبیعی برای مردم را فراهم کند.
دگرفضاهایِ خشونت در تاریخ ایران قرون پنجم و ششم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر گفتمان قدرتی اقدام به نظمدهی و سامانبخشی فضا میکند. گفتمانهای مقاومت نیز در مبارزه خویش نظم فضاییِ قدرت را به چالش کشیده و برای تصاحباش تلاش میکنند. بدینترتیب فضا به عنوان ابزارِ مبارزه میتواند به خدمت این یا آن گروه اجتماعی درآید. در فضاهایی که قدرت و مقاومت در مبارزهاند، خشونت عرصهای برای جولان مییابد و با فضا همبسته میشود. مقالهی حاضر تلاش دارد با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با الهام از مباحث فوکو، به پژوهش درباب خشونت-فضا در قرون پنجم/ششم هجری و مبارزهی گفتمانهای رقیب بر سر فضا بپردازد. نتیجه پایانی اینکه گفتمان قدرت با شبکهبندی فضاها و به کارگرفتن نیروی نظامی-خدماتیاش تلاش داشت حضورش را همیشگی جلوه داده و با برپاکردن دگرفضاهای «انحراف» و «بحران» و دستزدن به خشونتهای نمادین و نمایشی خویشتناش را استمرار بخشد. نیروهای طردشده و گروههای شورشی مانند گدایان، بزهکاران، دزدان، مفسدان، ایلات چادرنشین و جریانهای دگراندیش مذهبی مانند اسماعیلیان نیز تلاش میکردند با اسکان، قتل، ترور، غارت و گاهی جنگ فضاها را تصاحب نمایند. اگرچه هر دو دسته نتوانستند یکدیگر را از میان بردارند، اما نقشی مهم در تضعیف یکدیگر بازی کرده و زمینه را برای بحرانهای بیشتر فراهم کردند.
نسبیّت اینشتین و مسئله معقولیت علمی در فلسفه کاسیرر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۳
7 - 32
حوزه های تخصصی:
با ظهور نظریه نسبیّت خاص، که در آن مفاهیم زمان و فضای مطلق کنار گذاشته می شوند و نسبیّت عام، که با تعبیرِ تجربی از هندسه و توجه به هندسه نااُقلیدسی همراه است، برخی عناصر مبنایی در نقد اول کانت، از جمله مفاهیم زمان و فضای مطلق و جایگاه هندسه اُقلیدسی به عنوان گنجانیده شهودِ فضاییِ محض، متزلزل گشتند و همین امر واکنش های متفاوتی را برانگیخت. نظریه نسبیّت اینشتین از سه بابت در فلسفه کاسیرر ثمربخش ظاهر می شود. الف) اندراج نظریه نسبیّت اینشتین به عنوان تاییدی بر معرفت شناسی عمومی وی، ب) اثبات کارایی اصول معرفت شناسانه کانت - ایدئالیسم انتقادی - در تحلیل نظریه نسبیّت، ج) کاربستِ اصل نسبیّت بر خودِ «نقد شناخت» و تبیین پروژه فلسفه صورت های سمبولیک. کاسیرر در فلسفه کانت «قاعده فهم» را دارای نقشی بنیادی در ایجاد نسبت های زمانی و فضایی می داند و هندسه اُقلیدسی را همبسته ضروری صورتِ پیشینیِ ادراکِ فضایی در فلسفه کانت نمی داند. همچنین از دید کاسیرر به دلیل وجود ضروریِ صورت های مفهومی ناوردا (مانند زمان، مکان، عدد و تابع) در نظریه ها، مقایسه بین نظریه ها امکان پذیر می شود و می توان نتیجه گرفت که با پیشروی علم، نظریات علمیِ جامع تر (به لحاظ گستره تبیینی) و پالوده تر (به لحاظ کنار گذاشتنِ دیدگاه های جوهری) می شوند. در نتیجه گذار از نظریات علمی متقدم به متأخر به شکلی تصادفی و اختیاری صورت نمی گیرد و تابع ضرورتی عینی ست؛ اگرچه نظریه فیزیکی عالی ترین صورت شناخت نیست و در کنار سایر صورت های نمادین بخشی از فعالیت نمادپردازی انسان محسوب می شود.
انسان، محوری ترین وجه افتراق مفاهیم مکان- فضا با توجه به آرای هایدگر و لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضا واژه ای سیال است که همواره با مکان آمیخته شده است. در نوشته حاضر، با استفاده از روش هرمنوتیک (پدیدارشناسی) فلسفی، تفسیر متفاوتی از مکان- فضا ارائه می کنیم . روش شناسی های موجود به دلیل سیطره عقلانیت و تفکر مفهومی و متافیزیکی، به جای اینکه باتوجه به خصوصیات فضا، ازقبیل وجودی و تاریخی بودن، به دنبال تفسیر واژه فضا باشند، به دنبال تبیین واژه فضا هستند. طبق روش شناسی حاکم بر پژوهش، کنکاش در دانش فضا با دیالکتیک به دست می آید؛ نه با علم و منطقی که به دنبال روابط علی و رابطه ای است. طبق یافته ها، فضا پدیداری است که به واسطه هستی خاصش از دیگر پدیدارها به وجود مشابهت بیشتری دارد و بنابراین، فضا اگزیستانسیال (وجودی) است. هایدگر از این فضای اگزیستانسیال برای نخستین بار پرده برمی دارد. با اینکه در نظریه تولید فضای لوفور به طور مستقیم بحث اگزیستانسیال بودن فضا مطرح نمی شود، درواقع سه گانه او بدون اگزیستانسیال بودن فضا تحقق نمی یابد. درادامه، فضا را به گونه ای پدیدارشناسانه باتوجه به نظریه این دو فیلسوف تعدیل کرده ایم و در این تعدیل، مکان به عنوان یکی از اجزای سه گانه پیشنهادی با عنوان فضاهای بازنمایی نمود می یابد که حالت بالقوه دارد.
تحولات نوپدید در فرهنگ دانشگاه و فضای کلاس و تأثیر آن بر تدریس؛ تأملی در نسل های پنچ گانه دانشجو و استاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
1 - 29
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه، فهم دانشگاه به مثابه فضای اجتماعی است که روابط نسلی به صورت درون نسل ها و میان نسل ها در آن جریان می یابد و مدیریت، برنامه ریزی، یاددهی – یادگیری و تحقیق وخدمات تخصصی در آن را تحت تأثیر شدید خود قرار می دهد. روش : روش مطالعه فراتحلیل کیفی و روش تحلیل است و تحلیل محتوای کیفی با استفاده از چک لیست به کار رفته است. قلمرو تحقیق اعضای هیأت علمی و دانشجویان دانشگاه ها در سال 95-94 است. یافته ها: مشخصات پنج نسل ایرانی به صورت سیستماتیک و متناظر با پنج نسل دنیای معاصر توصیف شده است. 1. نسل اول: نسل کهنه سربازان / در ایران: نسل مشروطه؛ 2.نسل دوم: نسل بومر/ نسل ناسیونالیسم ایرانی؛ 3. نسل سوم: نسل X/ نسل نوسازی ؛ 4. نسل چهارم: نسل y یا هزاره / نسل انقلاب اسلامی ؛ 5. نسل پنجم: نسل Z یا نت/ نسل پسا انقلاب. فاصله نسلی میان استاد و دانشجو عمدتاً در دوره های کارشناسی و دکتری حرفه ای علوم پزشکی مشاهده می شود. بورکراسی زدایی و تمرکز زدایی، امکان توسعه فضاهای اقتضایی دانشگاه را فراهم می آورد که شبکه ای خود تنظیم هستند و نه سلسله مراتبی.
بررسی وتحلیل رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط شهری(مورد پژوهی: شهرایوان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
35 - 48
حوزه های تخصصی:
مفهوم محیط شهری که از آن به تعابیر مختلفی همچون فضای شهری و چشم انداز شهری یاد می شود .چیزی بیشتر از محیط کالبدی و ساخته شده شهری است. شهر جهانی از سنت ها و آداب ورسوم و گرایش های سازمان یافته و عواطف و چیزهایی از این قبیل می باشدبرای نخستین بار در تاریخ زندگی بشر، بیشتر مردم جهان در مکان های شهری زندگی می کنند. افزون بر این در سده کنونی شمار ساکنان شهری و فرایند شهری شدن رو به افزایش است. بنابراین کیفیت محیط شهری به عنوان فضای زندگی مردم جهان، به عنوان موضوع بنیادی موردتوجه پژوهشگران دانشگاه، سیاست گذاران، برنامه ریزان، شهر سازان و شهروندان قرارگرفته است. هدف از این پژوهش،بررسی و تحلیل میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط شهری در شهر ایوان می باشد.این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی می باشد.جامعه آماری شامل تمامی شهروندان شهرایوان است.وروش گرداوری داده ها به صورت کتابخانه ای ومیدانی(پرسشنامه)است.وبرای تجزیه و تحلیل داده ها وآزمون فرضیات پژوهش ازنرم افزارspss استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سطح رضایتمندی شهروندان از شهر ایوان کمتر از حد متوسط است.لذا رضایتمندی شهروندان ایوانی از کیفیت محیط شهری در سطح پایینی قرار دارد. و بین تمام شاخص های کیفیت محیط شهری و رضایتمندی شهروندان ارتباط معناداری وجود دارد.اما بین مشخصه های فردی و کیفیت زندگی شهری رابطه معناداری ومثبتی وجود ندارد.
گزارش مقدماتی فصل اول کاوش باستان شناسی محوطه فیض آباد در بهار 1391(مقاله علمی وزارت علوم)
محوطه های متعدد باستانی در منطقه کاشان وجود دارد که به دلیل عدم پوشش برنامه های پژوهشی باستان شناسی، همچنان ناشناخته باقی مانده یا مورد غفلت قرار گرفته اند . محوط ه فیض آباد یکی از این دست محوطه هاست که خوشبختانه با اقبال روبه رو گشته و مدتی پس از شناسایی، مورد کاوش قرار گرفته است. این محوطه که در 10 کیلومتری شمال شهر نوش آباد قرار گرفته، در دشتی مسطح واقع شده که امروزه با لإیه قطوری از ماسه پوشیده شده است. همانند بسیاری از محوطه های باستانی در نگاه اول، فراوانی قطعات سفال پراکنده بر زمین، توجه را به خود جلب می کند و با اندکی دقت بیشتر ، بقایایی از معماری نیز روی برخی قسمت ها به خوبی قابل تشخیص است. با انجام اولین فصل کاوش ، بخشی از یک بافت معماری از دل خاک بیرون آمد که به دوره ایلخانی تعلق داشت. داده های معماری شامل فضاهای تودرتوست که چینه و خشت سازه اصلی آن ها را تشکیل می دهد. با توجه به فقدان هرگونه شیء روی کف و فقر کلی این فضا ها از حیث آثار، می توان این قضیه را ناشی از ترک آگاهانه این محل در طی دوره مذکور دانست که باعث شده تا تمامی وسایل روزمر ه زندگی از آن جمع آوری گردد. دلیلی برای این ترک عمدی هنوز مشخص نشده، اما به عنوان یک فرضیه، تغییرات زیست محیطی و بدی ویژگی های اقلیمی را می توان در نظر گرفت.
قیاس تطبیقی خوانش ساکنین از شهر (منظر شهری) با طرح های توسعه شهری بررسی انتقال منظر شهر سنتی به شهر معاصر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
45 - 58
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: از دوره رضاشاه پهلوی تا کنون، توسعه و اقدام در شهر در پی «تعامل شهر با قوانین» و از طریق «وضع قوانین متمرکز» و تدوین ضوابط و مقررات یکپارچه، در قالب طرح های توسعه و طرح های جامع و تفصیلی، صورت گرفته است. بر این اساس، توسعه فضاهای شهری و مداخله در آن ها برمبنای ادراک ساکنین بیش از آنکه به عنوان امری کیفی صورت پذیرد، تابعی از اصول ریاضی و معطوف به معیارهای کمّی بوده و آنچه مربوط به کیفیت منظر شهری است، در قالب طرح های موضعی و موضوعی، ضمیمه طرح جامع و طرح تفصیلی می شود.هدف پژوهش: این تحقیق در پی آن است که کاستی موجود در طرح ها و برنامه های توسعه را، که منجر به فروکاهی کیفی منظر شهر در دوران انتقال از شهر سنتی به شهر معاصر شده است، با توجه به مدل مفهومی منظر شهری، با قیاس تطبیقی برنامه های توسعه و خوانش ساکنین از شهر، بررسی کند.روش پژوهش: این پژوهش با روش تحقیق کیفی و با تکیه بر پارادایم پدیدارشناسی در چهار گام صورت گرفته است. در گام اول سازمان فضایی شیراز و چرخش های صورت گرفته در شهر در دوره های مختلف، با تکیه بر اسناد دست اول و دوم، به شیوه تفسیری-تاریخی بررسی شده است؛ در گام دوم طرح ها و برنامه های توسعه در دوره های تاریخی مورد بررسی قرار گرفته اند؛ در گام سوم قیاس تطبیقی بین خوانش ساکنین از شهر، مبتنی بر مدل مفهومی منظر شهری، و شیوه نگرش به منظر شهر در برنامه های توسعه انجام شده است؛ و در گام چهارم منظر شهرهای معاصر و معضلات پیش رو به روش تحقیق علّی (پس رویدادی) بررسی شده و علت ها و عوامل بروز آشوب در منظر شهرها مورد مطالعه قرار گرفته است؛ گام چهارم تحقیق با بررسی وضعیت دوره گذار منظر شهر شیراز و تأثیر دیدگاه حاکم بر شکل گیری آن صورت پذیرفته است.نتیجه گیری: علی رغم تأثیرات دستگاه حکومتی در توسعه شهر تا اواخر قاجار، اقدامات و توسعه های مردم و حاکمیت در فضاهای انضمامی صورت می گرفت که اقداماتی مبتنی بر تجربه-ادراک ساکنین بود. انتقال از منظر شهر سنتی به شهر معاصر در شیراز از دوران رضاشاه روی می دهد که تمایل به نظم حداکثری و استانداردسازی علی رغم ارتقای مؤلفه های کمّی شهر، منجر به تبدیل فضاهای انضمامی سه بعدی مبتنی بر تجربه-ادراک ساکنین به فضاهای انتزاعی دوبعدی و آزمایشگاهی شد. در خوانش وضع موجود، شناخت ابژه ها (اشیا) در شهر، برمبنای علوم طبیعی و عدم اهتمام به تأویل ها که فهم ساکنین از شهر را شکل می دهند، منجر به تقلیل گرایی در شناخت شهر و در نتیجه اقدامات شهری شده و به نظر می رسد علت العلل بروز بحران در ادراک ساکنین از شهر است.
ماهیت فضای معماری: ریشه ها و رویکردها
حوزه های تخصصی:
همراه با تحولات فکری، مفاهیم معماری چون فضا و مکان، مدام در حال دگرگونی اند. فضا از واژه هایی است که کاربرد آن در مباحث معماری و شهری روز بروز افزایش یافته است. نقش و اهمیت مفاهیم بنیادی در بررسی تحولات معماری و شهری و به خصوص در مباحث مبانی نظری معماری لزوم و اهمیت جستار معانی و مفاهیم فضا را می رساند. وجود روابط بینا متنی و گسترش وسیع رسانه، سبب انتقال مفاهیم از حوزه های مختلف و در جوامع مختلف شده است. در این مقاله سعی شده است با بررسی مفاهیم مطرح شده درباره فضا در حوزه های مختلف، ابعاد و جنبه های فضا را بهتر درک شود. در این بررسی برای شروع این جستجو از معنی لغوی فضا شروع کرده سپس به معنای آن در حوزه های مختلف علوم پرداخته شده است. بر این اساس معنای فضا در رویکرد های انتزاعی-کالبدی، تجربی، تعاملات انسانی، فلسفی و معنوی موردبررسی قرار گرفت. درنهایت بر معنای آن در معماری متمرکزشده و به تحلیل آن در یک شبکه معنایی می پردازد. مقاله بر مبنای مراتب وجودی رویکردهای به فضا را ساحت های گوناگون فضایی می داند. فضای معماری نیز به عنوان بخشی از این فضا دارای این ویژگی است.
بررسی لزوم ارتباط فضاهای بینابینی در مقیاس کلان با مشخصه انتقالی با تأکید بر مفهوم ارتباط درون و بیرون (مطالعه موردی: فضای انتقالی ساختمان در چهار نمونه از مجموعه های عمومی داخلی و خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر یک فضا به مکان، هدف وجودی معماری است و سازمان دهی مجموعه معماری می تواند عاملی مؤثر در استفاده حداکثری از عملکردها و فعالیت های افراد به شمار بیاید که با توجه به لزوم فضاهای بیرونی در کنار فضاهای درونی، فضای سومی ایجاد می شود که به واسطه این فضای مابین، سازمان دهی فضایی مجموعه صورت می گیرد. حال فضای سوم همواره وجود دارد، گاهی در قالب یک مرز تعیین می شود گاه در قالب یک فضا جلوه می کند. در هرحالت فضای مابین به مانند یک مفصل، انفصال و یا اتصال دو فضا را ممکن می سازد. حال در این پژوهش منظور از فضاهای بینابینی در مقیاس کلان (عرصه عمومی) با مشخصه انتقالی، سلسله مراتبی از فضاهای واسطه از فضاهای بیرونی تا فضاهای درونی ساختمان را در برمی گیرد. برای آزمون مدل پیشنهادی، فضای انتقالی به 4 حوزه ورودی، فضای مکث و تجمع، فضای حرکتی-ارتباطی و فضای انتقالی بصری تقسیم بندی شده است. این فضاها از آنجا که استفاده نمی شوند، تأثیری متفاوت بر مردم نسبت به فضاهای کاملاً درون و یا کاملاً بیرون می گذارند. پرسش اصلی این است که با توجه به عرصه عمومی و همگانی، کیفیت فضای انتقالی به عنوان فضاهای مابین در شکل گیری فضایی یک ساختمان تحت تأثیر چه عواملی هستند و برای ارتقاء ماهیت و کیفیت این فضا در عناصر کالبدی معماری چه راهکارهایی را می توان پیشنهاد کرد؟ برای مطالعه موردی، 4 مجموعه عمومی 2 تا نمونه خارجی (مرکز ملی هنرهای معاصر لوفرسنو و مرکز دانشجویی آلفرد لرنر هال، دانشگاه نیویورک) و 2 تا نمونه داخلی (کانون وکلای دادگستری تهران و پردیس سینمای ملت) با بالاترین میزان بهره مندی از خصوصیات بینابینی انتخاب شده اند. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کلی به صورت کیفی و بر پایه استدلال منطقی است و بیشتر در قالب توصیف، تبیین و تفسیر تعریف می گردد. روش تحقیق مورد استفاده کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی بر مبنای روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای بوده و مقایسه کیفی این مفاهیم به روش تحلیلی-تطبیقی و مطالعه موردی در سه مرحله ارزیابی می گردد. در نهایت، پرسش نامه ای کیفی شامل راهکارهای مناسب در جهت ایجاد ارتقاء کیفیت فضایی مطلوب با مفهوم بینابینی با توجه به معیارهای شکل گیری تدوین گردیده که توسط 5 متخصص معمار تکمیل شده و در این راستا راهکارهای نهایی در قالب یک جدول به عنوان راهکارهای طراحی ارائه گردیده است. به طور کلی، یافته های تحقیق نشان می دهد که فضاهای انتقالی به عنوان فضاهای مابین می تواند رویکردی مؤثر در ایجاد اتصال یا انفصال دو فضای درون و بیرون از یکدیگر باشند و موجب ارتقاء کیفیت مطلوب فضایی شود.
هویت و چندفرهنگ گرایی در امضاجمع کن اثر زیدی اسمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۸ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
129 - 147
حوزه های تخصصی:
جایگاه و نقش المان ها در جامعه و هویت شهری
حوزه های تخصصی:
المان های شهری به عنوان عنصر شاخص از شهر ابزاری ارزشمند برای معرفی هویت شهر می باشند. المان ها می توانند آینه ای تمام نما، از هویت و فرهنگ شهر باشند. ازآنجایی که توجه به شاخص ها و نمادهای ایرانی- اسلامی، در طراحی معماری شهرها کمتر موردتوجه قرارگرفته و در مقابل استفاده از نمادهای مدرن و ناسازگار با هویت ایرانی- اسلامی افزایش یافته است. امروزه موضوع هویت یکی از بحث برانگیزترین مفاهیم در چند دهه ی اخیر بوده است و به دغدغه ای مهم برای صاحبنظران و برنامه ریزان تبدیل شده است. فضاها و محیط های انسان ساخت خود نماد اینه ایی است که هویت شهری را منعکس می کند. هویت در هر جامعه، نشان از فرهنگ آن جامعه است وفضاهایی همساز با هویت شهری موجب آرامش امنیت و مشارکت شهروندان می شود. فضاهای شهری محل تعاملات اجتماعی است و این تعاملات در مکان هایی دیده می شود که برای شهروندان حس امنیت و حس تعلق را فراهم نمایند. وجود المان های شاخص علاوه بر زیبایی، کیفیت فضا را ارتقا می دهد و این کیفیت است که بر ذهن انسان نقش می بندد و بر حس مکان و خاطرات جمعی شهروندان تاثیر می گذارد. هدف دیگر المان ها، ارتقای کیفیت و ایجاد سرزندگی فضاهای شهری و زیبایی و شادابی است.نصب نشانه های شاخص شهری و کمک گرفتن از ابزارهایی جهت زیباسازی آنها از عوامل مهم ایجاد محیط سالم و با نشاط برای زندگی شهروندان است.
انسان، محوری ترین وجه افتراق مفاهیم مکان- فضا با توجه به آرای هایدگر و لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضا واژه ای سیال است که همواره با مکان آمیخته شده است. در نوشته حاضر، با استفاده از روش هرمنوتیک (پدیدارشناسی) فلسفی، تفسیر متفاوتی از مکان- فضا ارائه می کنیم . روش شناسی های موجود به دلیل سیطره عقلانیت و تفکر مفهومی و متافیزیکی، به جای اینکه باتوجه به خصوصیات فضا، ازقبیل وجودی و تاریخی بودن، به دنبال تفسیر واژه فضا باشند، به دنبال تبیین واژه فضا هستند. طبق روش شناسی حاکم بر پژوهش، کنکاش در دانش فضا با دیالکتیک به دست می آید؛ نه با علم و منطقی که به دنبال روابط علی و رابطه ای است. طبق یافته ها، فضا پدیداری است که به واسطه هستی خاصش از دیگر پدیدارها به وجود مشابهت بیشتری دارد و بنابراین، فضا اگزیستانسیال (وجودی) است. هایدگر از این فضای اگزیستانسیال برای نخستین بار پرده برمی دارد. با اینکه در نظریه تولید فضای لوفور به طور مستقیم بحث اگزیستانسیال بودن فضا مطرح نمی شود، درواقع سه گانه او بدون اگزیستانسیال بودن فضا تحقق نمی یابد. درادامه، فضا را به گونه ای پدیدارشناسانه باتوجه به نظریه این دو فیلسوف تعدیل کرده ایم و در این تعدیل، مکان به عنوان یکی از اجزای سه گانه پیشنهادی با عنوان فضاهای بازنمایی نمود می یابد که حالت بالقوه دارد.
نقش فضا و کالبد در تحقق شهر خلاق ایرانی – اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
57 - 70
حوزه های تخصصی:
شهر خلاق مرکز نوآوری، فناوری و تبدیل ایده به ثروت است. شهر خلاق مفهومی عمیق با دامنه تأثیرگذاری بالا و بر کلیه جنبه ها و ابعاد شهری تأثیرگذار است و از آن ها تأثیر می پذیرد. یکی از ابعاد تأثیرپذیر، بعد محیطی و مکانی شهر است، بدین معنا که ساختار کالبدی شهر بایستی طوری باشد که جاذب افراد و تسهیل کننده شرایط زندگی آنان باشد. در این صورت شهر محیطی مطلوب برای زندگی طبقه خلاق خواهد شد. برای سنجش میزان خلاقیت شهرها، شاخص های مختلفی ارائه شده است که در تمامی آن ها به کالبد و محیط شهری از یک سو و شرایط اجتماعی، فرهنگی جامعه از سوی دیگر تأکید شده است.هدف این پژوهش شناسایی نقش کالبد و فضا در شکل گیری شهر خلاق ایرانی– اسلامی می باشد. برای این منظور با بهره گیری از دیدگاه هایطلاب و اساتید علوم دینی به شناسایی آن دسته از عوامل کالبدی- فضایی که می تواند زمینه تحقق شهر خلاق ایرانی-اسلامی را در شهرهای ما فراهم کند، پرداخته ایم. این تحقیق مبتنی بر 230 پرسشنامه پنج گزینه ای لیکرت و مصاحبه عمیق می باشد که توسط طلاب علوم دینی در حوزه علمیه اصفهان تکمیل شده است. داده های به دست آمده با بهره گیری از تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل محتوا در چهار دسته حقوق شهروندی زنان، گردشگری و ارتباطات، توسعه مراکز جدید، حمل ونقل و ترافیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که 1) کالبد و محیط شهر خلاق می تواند حافظ حقوق بانوان و مناسب حضور آنان در محیط شهر باشد؛ 2) استقرار مراکز تفریحی و گردشگری متنوع و همراه با بهره گیری از فرصت ها و پتانسیل های تاریخی سبب تقویت صنعت گردشگری و جذب طبقه خلاق می شود؛3) توسعه و پراکنش مناسب مراکز علمی پژوهشی نقش مهمی در تحقق شهر خلاق ایفا می کنند و 4) سیستم حمل ونقل و شبکه ی ارتباطی پایدار به عنوان بخش لاینفک کالبد شهری می باشد.
فضا را چگونه بخوانیم؟ از خوانش پدیدارشناسانه تا خوانش انتقادی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 14
حوزه های تخصصی:
خوانشِ فضا به چه معناست؟ این واژه چه جایگاهی در نظامِ شهرسازیِ جامعه ایران دارد؟ مفاهیمی چون خوانش و خوانایی، چگونه با چیزی به نام نیروهای برسازنده ی فضا درگیر می شوند؟ گفتمان انتقادی فضا، چگونه فضا را خوانش می کند؟ نوشتار پیش رو تلاش می کند به سؤالاتی از این قبیل پاسخ دهد. در همین راستا نوشتار به چهار بخش تقسیم شده است. در بخش اول، نگاه نظری و مسأله ی نوشتار مطرح می شود؛ اینکه فضا در اینجا از کدام پنجره و با چه گفتمانی خوانش می شود. در بخش دوم از این صحبت می شود که چگونه چیزی به نام خوانایی در قلمروی دانش -در نظام دانشگاهی ایران- از خلال تعاریف، بمثابه ی یک ابزارِ سنجش و فهمِ جهان-فضا تولید می شود. در بخش سوم این مساله مطرح می شود که چگونه خوانشِ پدیدارشناسانه به کلیدواژه ی فهم فضا تبدیل شده و در قلمروی حرفه ای و مدیریتی به واسطه خوانا یا ناخوانا خواندنِ بازنمایی های فضا، وضعِ موجود را بازتولید می کند. در همین راستا گریزی به روش و نگاهِ کوین لینچ زده می شود و به این خاطر که نامِ او با خوانشِ فضا در متون شهرسازی ایران گره خورده است، مورد نقد قرار می گیرد. در این بخش همچنین با نگاه پدیدارشناسانه به خوانشِ نا- فضاها در شهر تهران پرداخته می شود. در بخش چهارم که در واقع همان نگاهِ نوشتار است، پژوهش حاضر می کوشد با صورت بندی خوانشِ انتقادی از فضا بمثابه یک بدیل، آن نظم و نظامِ مفهومی ای که همواره در قلمروی دانش و مدیریت شهری تولید و بازتولید می شود، نفی کند.
صورت بندی جدید از مفهوم گفتمان عدالت فضایی چارچوبی برای تحلیل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
21 - 44
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: موضوع عدالت و پیوند آن با فضا در قالب گفتمان عدالت فضایی در دو دهه اخیر به یکی از مباحث اصلی در موضوعات شهری تبدیل شده است. در شهر تهران به دلیل دگرگونی و تغییرات گسترده به ویژه در سال های اخیر، حساسیت فضایی به مقوله عدالت و شناخت فرایندها و قانونمندی های منجر به آن مسئله ای بسیار مهم به شمار می رود. هدف: در این راستا هدف پژوهش، ارائه تحلیل متفاوتی از گفتمان عدالت فضایی بر پایه صورت بندی دیالکتیکی از این مفهوم و سنجش آن در شهر تهران بوده است. روش:روش شناسی پژوهش از نوع ترکیبی با تأکید بر روش کیفی بوده به طوری که رهیافت کمی به دنبال رهیافت کیفی و به عنوان مکمل اجرا شده است. در این زمینه پس از انتخاب نهایی معیارهای گفتمان عدالت فضایی و مؤلفه های آن بر اساس چارچوب های نظری، با توجه به ابعاد در نظر گرفته شده برای پژوهش؛ در ابتدا سند سیاست گذاری مدیریت شهری بر اساس این معیارها با استفاده از روش کیفی و تحلیل تممورد ارزیابی قرار گرفته و در گام بعدی نتایج سیاست گذاری مدیریت شهری در فضای شهری از طریق روش کمی و تحلیل ثانویه و تحلیل نتایج آمارهای موجود مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش در قالب دو مفهوم «عدالت/ نا عدالتی حالت فضایی» و «حالت فضایی نا عدالتی/ عدالت» تبیین شده است. نتیجه: در چارچوب مفهوم نخست که بر ظرفیت ساختارهای موجود در تولید نا عدالتی از طریق فضا دلالت دارد؛ در سند سیاست گذاری مدیریت شهری، برخی زمینه ها و ابعاد عدالت فضایی به صورت نسبی مورد توجه قرار گرفته است. در چارچوب مفهوم دوم که می توان با تحلیل الگو های توزیعی به تشخیص نا عدالتی در فضا پی برد؛ نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در بستر اجرا در شهر تهران حالت فضایی ناعدالتی نمود عینی دارد و اهداف مورد نظر سیاست گذاری مدیریت شهری در بسیاری از زمینه ها محقق نشده است.
شناسایی و تحلیل چالش های مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: به دلیل اهمیت سازمان دهی فضا در توسعه کشورها، دولت ها نسبت به تقسیم فضای سرزمینی خود به شکل مناسب جدیت خاصی دارند. هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران می باشد.روش: پژوهش حاضر به صورت کیفی وبه روش داده بنیاد و توسط داده های مستخرج از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان استفاده شد. پژوهش در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گردید. همچنین آسیب شناسی در پنج شبکه اصلی روش داده بنیاد شامل عوامل زمینه ای، عوامل علّی، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی گردیدند.یافته ها: در کدگذاری باز ابتدا 268 کد و در نهایت 60 کد از مصاحبه ها استخراج و وارد مراحل بعد شد. در کدگذاری محوری، 5 شبکه اصلی، 13 مقوله اصلی و 50 مقوله فرعی شناسایی گردید که توسط یک مدل در کدگذاری انتخابی معرفی شد. عوامل زمینه ای در مقوله های حاکمیت قانون، نبود قانون جامع، مدیریت چندگانه و ناآرامی ها و چالش های امنیتی؛ عوامل علّی در مقوله های تمرکزگرایی شدید و جامعه و فرهنگ؛ عوامل مداخله گر در مقوله های ازدحام جمعیت و مبارزه با فساد؛ راهبردها در مقوله های حق اظهارنظر و پاسخگویی و مشارکت سیاسی شهروندان و پیامدها در مقوله های اثربخشی دولت، بهبود کیفیت مقررات و ثبات سیاسی و عدم خشونت تقسیم بندی شدند.نتایج: به طورکلی می توان گفت که بر اساس نتایج بدست آمده عوامل زمین ه ای مشتمل بر 4 مقوله حاکمیت قانون، نبود قانون جامع، مدیریت چند گانه و ناآرامی ها و چالش های امنیتی، عوامل علّی مشتمل بر 2 مقوله شامل تمرکز گرایی و جامعه و فرهنگ، عوامل مداخله گر مشتمل بر 2 مقوله ازدحام جمعیت و مبارزه با فساد، عوامل راهبردها مشتمل بر 2 مقوله حق اظهار نظر و پاسخ گویی و مشارکت سیاسی شهروندان می باشد .