مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
مشروعیت
حوزه های تخصصی:
تشکیل یک حکومت به شکل گیری مبانی ذهنی و پشتوانه ی معنایی مورد باور مردم وابسته است. این پشتوانه معنایی همان مشروعیّت است. حکومت صفاری به عنوان یکی از حکومت های محلی در حوزه ی قلمرو خلافت عباسی، برپایه ی قدرت نظامی و استیلاء پا به عرصه ی رقابت های سیاسی گذاشت وپیش درآمدی شد برای حکومت های بعدی مثل آل بویه که قدرت نظامی را اساس کسب مشروعیّت سیاسی خود قرار داده بودند. برخلاف رسم رایج،خلافت عباسی را تنها به عنوان یک ابزار و درمانی موقتی به آن پناه می بردند. البته در کنار قدرت شمشیر،مسلک عیاری،مشروعیّت پیشینی(درگذشته) و نیز مقبولست عمومی در مشروعیّت بخشی به حکومت صفاری نقش داشته اند. در این مقاله به کمک روش توصیفی-تحلیلی، هدف، شناسایی مبانی مشروعیّت سیاسی حکومت محلی صفاری و تحلیل آن ها در جهت روشن شدن بیشتر ماهیّت سیاسی آن حکومت و میزان وابستگی به هریک از کانون های مشروعیت بخش است.
مشروعیت و مالیت شرعی حقوق معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از شرایط صحت معاملات، مالیت شرعی داشتنِ مبیع است. بر این اساس، در امکان معامله کردنِ حقوق معنوی از حیث مالیت عرفی و شرعی آن، اختلاف است. البته خود این مسئله، مستلزم بررسی مشروعیت اصل حقوق معنوی است؛ زیرا حسب ظاهر، خلاف اصول و قواعدی همچون تسلیط و... است.
مقاله پیش رو، ضمن گردآوری و بررسی دیدگاه های محققان، به این نتیجه رسید که ماهیت فقهیِ حقوق معنوی، اگر از موضوعات نوپدید باشد، مشروعیت آن حسب اصل صحت و قواعد عمومی قراردادها اثبات می شود. ضمن آنکه با اثبات نوپدید بودن حقوق معنوی، از دلیل سیره عقلا نیز می توان حسب تقریری، برای نیل به مشروعیت حقوق معنوی بهره جست. اما در صورت نوپدید نبودن، حسب جایگاه عرف در تغییر موضوعات و احکام و یا نهایتاً در قالب شرط ضمن عقد (شرط ترک فعل)، مشروعیت آن اثبات شدنی است. به دنبال اثبات مشروعیت اصل حقوق معنوی، مالیت عرفی آن نیز همچون مالیتِ بسیاری از حقوق رایج در نزد عرف، استنتاج شدنی است؛ زیرا ملاک ها و شاخص های عرفی و عقلی برای مالیت داشتن اشیا در آن وجود دارد و شارع نیز این مالیت را پذیرفته است، لذا حقوق معنوی از حیث داشتن مالیت شرعی، بدون اشکال است.
مهم ترین دستاورد این تحقیق اثبات نوپدید بودن حقوق معنوی است،
به طوری که با بیان دلایل عقلیِ تفصیلی، وجود آن در زمان شارع را امر محال عرفی می داند. نیز به ملاک یابی مالیت داشتن اشیا و تطبیق حقوق معنوی بر این ملاک ها می پردازد.
زمینه های اجتماعی وجریان شناسی مشروعیت یابی نادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه های اجتماعی و جریان شناسی مشروعیت یابی نادر چکیده سقوط اصفهان در سال 1135 ﻫ . ق/1722 م زمینه ساز سقوط صفویان شد. در این شرایط، افراد مختلفی تلاش کردند تا با فراهم نمودن زمینه های اجتماعی لازم، قدرت را به دست گیرند. این عده از یک سو تلاش می کردند از مشروعیت صفویه بهره ببرند و از سوی دیگر به تضعیف مشروعیت آن ها دامن می زدند. در این میان، نادر با تلاش های نظامی و سیاسی خود موفقیت بیشتری برای آماده سازی زمینه های اجتماعی به دست آورد. تلاش های نادر برای مشروعیت یابی، جریان به هم پیوسته ای بود که مهم ترین تغییر اجتماعی نیمه اول قرن دوازدهم هجری یعنی حذف صفویان را در پی داشت.بی گمان بستراجتماعی این تغییر،فعالیت های نادر در جامعه ایی بود که رنج شدیدی را در روزهای پایانی دولت صفویه ودر سال های پس از سقوط این دولت متحمل شده بود. این پژوهش از نوع مطالعات تاریخ اجتماعی و تلاشی در راستای تبیین تلاش های نادر برای تدارک زمینه های اجتماعی پادشاهی اش می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی به این موضوع می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد هر چند نادر توانست با استفاده از موفقیت های نظامی و تشکیل شورای دشت مغان و بهره بردن از عناصر اجتماعی همراه با خود درجامعه،و حاکم کردن جریان های متعدد بر این شورا قدرت را به دست آورد اما نتوانست حکومتی پایدار تشکیل دهد، لذا اقدامات او در حد یک تغییر اجتماعی بود و تحولی در جامعه ایران به ویژه در موضوع مبانی مشروعیت حکومت ها ایجاد نکرد. .
گفتمان مشروعیت در هشت بهشت ادریس بدلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مشروعیت سازی از رهگذر تاریخ نویسی، همواره مسئله ای مهم وجذاب بوده است. در این بین نوشتار حاضر برآن است تا مسئله مشروعیت سازی را دست کم در بخش پایانی کتاب هشت بهشت یا تاریخ آل عثمان نوشته ی ادریس بدلیسی ردیابی کند. پرسش این است که آیا بدلیسی کتاب خود را تنها برای توصیف وقایع به نگارش درآورده و یا در پس روایت وقایع، به امری دیگر یعنی مشروعیت سازی برای عثمانیان نیز چشم داشته است؟ این نوشتار با توجه به رویکرد گفتمانی و با توجه به مفاهیمی که مطالعات گفتمانی برای رصد سازوکارهای گفتمانی از جمله غیریت سازی و حاشیه رانی و برجسته سازی و سازوکارهای بینامتنیت به دست می دهد، به بررسی مشروعیت سازی در هشت بهشت بدلیسی می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که بدلیسی با در مرکز قرار دادن مفهوم جهاد، تمام تلاش خود را از رهگذر دست مایه قرار دادن تاریخ حوادث دوره سلطان محمد فاتح جهت کسب مشروعیت برای مخدومان عثمانی خود مبذول می دارد و در این بین با برجسته سازی مفهوم جهاد، مفهوم قومیت و سرزمین و فره ایزدی را به حاشیه می راند و در این راستا از نظم های گفتمانی دینی و دانشی بهره می برد.
بررسی و مقایسة روند مشروعیت یابی سیاسی سلاطین سلجوقی: طغرل (429-455ه .ق) و سنجر (511-552ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلجوقیان قومی ترک زبان بودند که با تسلط بر ایران و عراق پایه های حکومت قدرتمندی را در این سرزمین ها پی ریزی کردند. آنان پیش از قدرت گیری در قلمروهای اسلامی، دین اسلام را پذیرفته بودند و به همین دلیل نیز، همانند سایر حکومت های پیش از خود در ایران، از همان آغاز از طریق گرفتن تأییدیه از خلفای عباسی به کسب مشروعیت متوسل شدند. طغرل بنیانگذار سلسلة سلجوقی با تأثیرپذیری از وزیر ایرانی خود عمیدالملک کندری، در مناسبات سلطنت و خلافت نسبت به حاکمان پیش از خود، آل بویه، تغییری ایجاد نکرد. وی این اندیشه را پذیرفت که حکومت حقی الهی است که به خاندان عباسی داده شده و از طرف خلیفة عباسی به امرایی همچون طغرل واگذار گردیده است.
در عهد جانشینان طغرل روابط خلافت و سلطنت دستخوش تحولات اساسی گردید، تا آنجا که سنجر به تبلیغ این اندیشه پرداخت که حکومت از طریق ارث و استحقاق شخصی، بی واسطه و مستقیماً از طریق خداوند به وی تفویض گردیده است. بدین ترتیب، نقش خلیفه در ساختار حکومتی سلجوقی به شدت تضعیف گردید و سنجر تنها دلیل احترام به خلافت را پیروی از سنت اسلاف خود عنوان نمود.
نگاهی به زمینه های تاریخی برجسته شدن «مسئله ذم نجد»؛ بررسی تطبیقی دو مقطع برآمدن محمدبن عبدالوهاب و جنگ خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مذموم بودن سرزمین نجد، از جمله مسائل ذم و مدح سرزمین ها در ادبیات دینی می باشد که از زمان صدور در سده های نخست اسلامی و تا به امروز همواره مورد بحث بوده است. حدیث گرا بودن عالمان دینی نجد به ویژه در قرون متأخر از یک سو و وجود احادیثی در ذم این سرزمین و البته ظرفیت های این احادیث در جهت مشروعیت زایی و مشروعیت زدایی، فضایی چالش برانگیز را در طول تاریخ این سرزمین در دوره اسلامی و تاکنون رقم زده است، این موضوع با برآمدن محمدبن عبدالوهاب در این سرزمین، با اهمیت بیشتری پیگیری شد و از سوی منتقدان جریان وهابی مورد استفاده قرار گرفت. در این نوشته دست کم شرایط برجسته شدن مسئله ذم نجد و معانی واژگونه اتخاذ شده از آن در دو مقطع برآمدن محمدبن عبدالوهاب و حمله صدام به کویت مورد مقایسه قرار گرفته شده است.
مسأله حق یا تکلیف بودن «رأی مردم» در نظام سیاسی اسلام و دموکراسی
حوزه های تخصصی:
رأی، ارزش و روش مشارکت در سرنوشت عمومی است لذا این پرسش مطرح می باشد که رأی مردم، «حق» است یا «تکلیف». در این باره، دموکراسی، دو نظریه عمده دارد. نظریه حاکمیت مردمی و نظریه حاکمیت ملی. که به نظر می رسد هردو نظریه بعنوان سنگ زیرین آسیاب دموکراسی، بر یک بنای سست حقوقی استوار است. نویسنده بر این مدعاست که رأی حق محور و تکلیف مدار در نظام دموکراسی، از مشروعیت کافی برخوردار نیست و محتاج به رهیافت جدیدی با کاربست یک « قرارداد اجتماعی الحاقی» است. از طرفی در قلمرو فقه، به تکلیف بیش از حق و پیش از حق اهمیت داده شده و رأی مردم در مغایرت با مبانی شرع فاقد وجاهت است ولی در صورت پذیرش حاکمیت الهی، مردم و حکومت، بایستی به شرایط الحاقی شارع مقدس تن دهند. لذا می توان قائل به این باور گردید که در قانون اساسی ما و قاموس دینی، رأی، نه حق، نه صیغه ای قانونی (اجباری)، بلکه صبغه ای شرعی است و از یک « قرارداد الهی الحاقی» یعنی تعهد بین مردم و خدای مردم تبعیت می کند. هدف مقاله حاضر، بررسی ناکارآمدی «رأی مردم» در اندیشه سیاسی دموکراسی و نیم نگاهی به آن، دراسلام و جمهوری اسلامی است.
«مردم سالاری دینی» مقوله ای بسیط یا مرکب؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحلیل نوع ارتباط میان اجزاء مرکب واژه «مردم سالاری دینی»، می تواند آثار بسیاری بر ماهیت نظام سیاسی و کیفیت ادارة آن داشته باشد. اگر ترکیب میان دو جزء این مرکب واژه، از قبیل ترکیب وصفی باشد، مردم سالاری دینی، دارای هویتی اصیل بوده و نه تنها حیثیت مردم سالاری نظام سیاسی با حیثیت دینی آن، در تنافی نخواهد بود، بلکه معرّف هویتی متمایز از نظام سیاسی است که مردم سالاری موجود در آن، مبتنی بر متن دین بوده و عاریت گرفته از نظام غرب نیست. بر اساس این قرائت، سنخ تدبیر مردم در نظام سیاسی، گونه ای خاص از مردم سالاری است که ضمن بومی بودن، و استناد به نصّ، از مزایای نظام های دموکراتیک و تئوکراتیک برخوردار بوده و از مضرّات آنان نیز مبرّاست. در این نظام سیاسی، مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی، دو روی یک سکه بوده و در کنار هم، برای تحقّق نظام سیاسی مردم سالار ضروری می باشند. در حالی که قول به ترکیب اضافی برای این مرکب واژه، مستلزم پذیرش خاستگاه مردم سالاری در غرب، و جای گزاری محتوای دینی برای این شکل از حکومت در نظام اسلامی است.
بررسی تحلیلی نهاد خلافت و سلطنت در آراء سیاسی غزالی
حوزه های تخصصی:
امام محمد غزالی به عنوان یکی از بزرگ ترین اندیشمندان سیاسی اسلام، سیاست و حکومت را ابزاری درخدمت تحقق منویات شارع مقدس می داند و در آثار خود بر تواَم بودن دین و مُلک تاکید می کند. او دین و پادشاهی را چون دو برادر می داند و درباره خلافت، امامت و مراتب سیاست، اندیشه ورزی کرده است. وی خلافت را به حکم شرع و نه عقل، ضروری و لازم می شمارد و میان منصب خلافت و سلطنت یا کشورداری قائل به تفاوت می شود. غزالی در روزگار خود هم نهاد خلافت را پیش روی داشت و هم سلطنت را، در این دوره خلیفه، دیگر بخشنده قدرت نبود، بلکه صرفاً مشروعیت دهنده به قدرت هایی بود که به نیروی زور و شمشیر به دست آمده بودند از این رو وی با در نظر گرفتن واقعیت های موجود زمانه یعنی پیدایش سلاطین بزرگ و مستقل، سعی در تقویت نهاد خلافت دارد و عقاید سیاسی غزالی پیرامون خلافت و سلطنت در ایجاد سازش میان این دو شکل گرفته و بیشتر حاصل مصلحت اندیشی او در توجیه اوضاع موجود است؛ تا از این طریق مقام و شان از دست رفته خلافت را بار دیگر احیاء کند و میان منصب خلافت و سلطنت رابطه نوینی را ایجاد کند. این مقاله با چنین رویکردی به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای به بررسی اندیشه سیاسی امام محمد غزالی در خصوص نهاد خلافت و سلطنت و رابطه بین این دو می پردازد.
فهم تحول و تطور اسطوره فره ایزدی؛از عهدساسانی تا دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره فره ایزدی از مهمترین ارکان اندیشه سیاسی ایران باستان و جزو مولفه های اصلی مفهوم شاهی آرمانی بود. این اسطوره کارویژه های سیاسی مشروعیت آفرین داشت، رفته رفته دستخوش تحول معنایی شد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که سازوکار این تحول معنایی و تطور محتوایی چه بود؟ در این جستار با روش تحلیلی- تفهمی مبتنی بر معناکاوی و فهم همدلانه شواهد تاریخی ذیل رهیافت جامعه شناسی تفهمی، این موضوع بررسی می شود. در عین حال چارچول مفهومی از نظریه کنش گفتاری آستین و جامعه شناسی کنش معنادار با اتکا بر آرای پیتر وینچ به روش گردآوری داده ها و روش کتابخانه ای استفاده شده است. نتیجه آن که، اسطوره فره در چارچوب قواعد فرهنگی عهدساسانی، برخوردار از محتوای کیهان شناسانه، اساطیری و معانی اجتماعی بافروپاشی ساسانیان با هدف احیای کارویژه های سیاسی آن بازسازی صوری شد، درحالی که بسیاری از کارویژه های اجتماعی خود را ازدست داده و در نتیجه نبود درک اجتماعی عمیق ، به لحاظ فرم و محتوا دستخوش دگرگونی ها و تطورات گوناگون شد.
تحلیل گفتمان مدیران و نخبگان کشور درباره صنعت گردشگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش یافتن راهکارهای گفتمانی است که مدیران و نخبگان کشور در
حوزه صنعت گردشگری ایران، از طریق آنها به گفتمان گردشگری مشروعیت داده و یا از آن
مشروعیت زدایی کرده اند. هدف فرعی این پژوهش یافتن تفاوت میان مشروعیت در گفتمان
مدیران و نخبگان دولتی و غیردولتی در این حوزه، می باشد. در این پژوهش سخنرانیها و
مصاحبه های مدیران و نخبگان کشور درباره صنعت گردشگری در ایران، به روش تحلیل گفتمان
انتقادی ونلیوون( 2008 )، توصیف و تحلیل شده است. فرآیند تهیه پیکره داده ها بدین صورت بوده
که ابتدا واژه ""گردشگری"" در موتورهای جستجوگر اینترنتی، جستجو شده و سخنرانیها و
مصاحبههایی که مرتبط با موضوع و قابل تحلیل بودهاند؛ گردآوری و در مجموع 70 مقاله یافت
شد و 23 مورد آن به صورت هدفمند انتخاب و بررسی گردید. هر دو گروه مدیران و نخبگان
دولتی و غیردولتی به تعامل مثبت با دنیا و وضعیت امنیت در کشور مشروعیت داده اند اما از
وضعیت زیرساختهای گردشگری و وجود تبلیغات سوء علیه کشور مشروعیت زدایی نموده اندد.
بخش دولتی موافق حضور بخشی خصوصی در این حوزه، به شرط نظارت بر خدمات دفاتر
مسافرتی است. در صورتی که غیردولتیها خواهان کم کردن نقش دولت در این حوزه می باشند.
تحلیل نظری الگوی بانک اسلامی دبی (راهبردهایی برای اصلاح قانون بانکداری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش بانکداری اسلامی در نقاط گوناگون جهان الگوهای بسیاری از بانک های اسلامی ارائه شد که شناخت آنها می تواند زمینه هم گرایی و استانداردسازی خدمت های ارائه شده از سوی بانک های اسلامی و بهره گیری از تجربه های همدیگر را فراهم کند. از جمله بانک های اسلامی که چنین ویژگی دارد، بانک اسلامی دبی است. معرفی الگوی عملیاتی بانک پیش گفته در جایگاه بانکی پیش رو در خدمات مالی اسلامی و نقد و بررسی آن می تواند نقش مؤثری در ارتقای فعالیت بانک های کشورهای دیگر به ویژه ایران داشته باشد.
در مقاله پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به بررسی این فرضیه می پردازیم که «الگوی عملیاتی بانک اسلامی دبی از جامعیت، مشروعیت و کارایی مناسبی برخوردار است». نتیجه ها نشان می دهد که از لحاظ جامعیت در بخش تجهیز و تخصیص منابع مالی این بانک جامعیت لازم را دارد. از لحاظ مشروعیت نیز یگانه ایراد مبنایی وارد بر بانک، استفاده از مضاربه در تمام بخش های اقتصادی است؛ در حالی که مضاربه به قول مشهور فقهیان امامیه اختصاص به بازرگانی دارد. این بانک از جهت شاخص های کارایی نیز کارایی مناسبی دارد؛ بنابراین جا دارد به الگوی عملیاتی این بانک در اصلاح قانون بانکداری ایران توجه شود.
تبیین جامعه شناختی خلافت از منظر ابن خلدون با رویکردی انتقادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در دنیای اسلام، نظام خلافت با استفاده از صبغه الهی و قدسی در عرصه سیاسی- اجتماعی مسلمانان وارد شد. علمای اهل سنت برای رهایی از تنگناهای موجود در جامعه در ذیل این نظام، از ظرفیت فقه و کلام استفاده کرده، این نظام را توجیه کردند. ولی توجیه فقهی کلامی، به تنهایی کافی نیست، بلکه تداوم و استمرار این نظام نیازمند تبیین جامعه شناختی است؛ چراکه اگر ابعاد تئوریک آن بازکاوی نشود، باید بساط آن برچیده شود. ازاین رو، آسیب شناسی اجتماعی این نظام می تواند چگونگی استمرار آن را تبیین کند. لذا ابن خلدون از ظرفیت های فقه و کلام اشعری استفاده می کند و نظام خلافت را بر مدار نظریة عصبیت به لحاظ جامعه شناختی تبیین می کند. این مقاله، چگونگی تبیین ابن خلدون از نظام خلافت و ظرفیت های موجود در جوامع اسلامی را از منظر جامعه شناختی بررسی می کند و با تمرکز به مفهوم «عصبیت» و رویکرد مقبولیت در اندیشه ابن خلدون، که مبتنی بر عصبیت و شوکت است، اصطکاک مبنایی او با مقوله مشروعیت را به نقد کشیده است.
تبیین رابطه قاچاق با کارایی حکومت ها و نقش آن در چرخه مقبولیت نظام سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همراهی یا عدم همراهی مردم با حکومت ها که ناشی از میزان رضایت و نارضایتی آنان از کارآیی یک نظام است در پایداری و ناپایداری آن ها نقش بسیار مهمی دارد. در ادبیات سیاسی زمان ما اصطلاح مشروعیت برای ارزیابی رضایت مردم از حکومت به کار می رود. گفته می شود، حکومتی که رابطه متعادلی با جامعه خود نداشته باشد و گرفتار نارضایتی و بی ثباتی داخلی است، نامشروع و نامقبول است و حکومتی که خود و کارگزاران آن مورد اعتماد مردم است مشروع و پذیرفته شده است. بخش زیادی از بحث های مشروعیت و مقبولیت با کارکرد حکومت در بخش های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ارتباط است. هر نوع قاچاق از جمله پدیده هایی به حساب می آید که در حیطه وظایف و کارکردهای نظارتی و کنترلی حکومت قرار دارد و برخورد حاکمان با این موضوع و واکنش حقیقی و حقوقی با آن، در نگرش مردم به کارآمدی نظام و در واقع ارزیابی آنان از مشروعیت و مقبولیت حکومت مؤثر است. این تحقیق این فرضیه را بررسی کرده است: وجود قاچاق در کشور نشانه ناکارایی حکومت است که این ناکارآیی به مشروعیت حکومت نزد مردم و به ارکان مختلف شکل دهنده کشور آسیب می رساند و عاملی می شود برای رشد مجدد پدیده قاچاق. بررسی نشان می دهد که قاچاق هم معلول حکومت ناکارآمد است و هم دلیلی است برای ناکارآ جلوه دادن آن و در حقیقت رابطه علی و معلولی میان و مقبولیت حکومت و قاچاق وجود دارد.
نوستالژیا؛ مشروعیت و ضد مشروعیت در دولت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ انقلاب اسلامی ایران (بررسی ریشه ها و عوامل)
تفسیر سیاست در دولت پهلوی، بر مبنای الگوی نوستالژیا، هدف این مقاله است. نوستالژیا، به منزله موقعیتی بنیادین در حیات ذهنی انسان، می تواند عرصه سیاسی را متأثر از مضامین و انگاره های خود سازد. در این مقاله، با تمرکز بر دوره پهلوی، قصد داریم تا که نشان دهیم، مشروعیت، که از زمره مفاهیم اساسی مرتبط با سیاست است، ماهیتی عمدتاً نوستالژیک به خود گرفته بود. الگوی نوستالژیا، خودآگاه و ناخودآگاه، به یکی از سرمشق های جاافتاده و مسلط بر گفتمان های ایران عصر پهلوی تبدیل شده بود. در این مقاله، نوستالژیا، به مثابه محل اتصال فرهنگ و سیاست تفسیر می شود. الگوی نوستالژیا، آن چنان فراگیر بود که، حتی صورت بندی نظری ایده ها و افکار نیروهای رقیب و مخالف دولت پهلوی نیز، بیشتر درون چنین سرمشق فراگیر و عامی انجام می شد. این، عام بودن نوستالژیا است که هم گفتمان ملی ایران باستان گرایی حاکم و هم گفتمان دینی اسلام گرایی رقیب (و برخی دیگر گفتمان های حاضر در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی) را پوشش می دهد. الگوی نوستالژیا، در عرصه سیاست، برای یکی (دولت پهلوی)، مقدمات کسب اعتبار و مشروعیت تدارک می دید و برای دیگری (گفتمان رقیب)، لوازم مورد نیاز جهت سلب مشروعیت از نظام موجود را فراهم می کرد. پارادایم نوستالژیا، نشان خود را بر سیاست در ایران آشکار ساخت.
مبانی مشروعیت قدرت سیاسی در اندیشه سیاسی اسلام
حوزه های تخصصی:
مؤلّفه مشروعیّت در یک نظام سیاسی،اساس ومبنای حاکمیّت حا کمان واطاعت شهروندان ازقدرت سیاسی است. دربستر تحوّل تاریخی در جوامع انسانی اعم از غربی وشرقی، در ابتداء حاکمان، واجد فرّه الهی بودند. نظریه های حق الهی،مشروعیّت الهی و پس از آن نظریّه مشروعیّت دینی درعرصه حکومت و سیاست با تمسّک به کتاب مقدّس ومتون مذهبی توجیه می شدند. در تفکراسلامی بطور أعم، اختلاف نظر درباب منشآء مشروعیّت برخاسته از دومبنای« معرفت شناختی» و «سیاسی» است. مطابق مبنای نخست «شیعه» تداوم حاکمیّت الهی را درچهره «امامت» متجلّی می بیند و جنبه های ذاتی سیاست را اصولی وآن را از مّهات اصول دین وبالطبع امری اساسی وتحقیقی تلقّی می نماید.امّا «اهل سنّت» تداوم حاکمیّت الهی پس از پیامبر رابرمبنای اجتماع واجماع درنظریه «خلافت» جستجو می کند وجنبه های ذاتی سیاست را به عنوان فروعات فقهی امری تقلیدی تلقی می نماید. مطابق مبنای دوم اختلاف میان شیعه واهل سنّت دربحث حاکمیّت واطاعت بر مبنای مشروعیّت به دوران پس از پیامبر برمی گردد. مبنای انسانی مشروعیّت مشتمل برعناصر متعددی است که حتی مدعیان مشروعیّت بخشیِ حکومت ازراه قهر وغلبه نیز سعی دارند جهت بقاء واستمرار حکومت خود ،آنرا نزد مردم عطیه الهی معرّ فی کنند.که دراین نوشتار به آنها پرداخته می شود. بر رسی اندیشه سیاسی شیعه در دوران غیبت امام معصوم براساس گفتمان غالب در چهار مرحله یا دوره از عصر تکوین هویّت مذهبی شیعه تا عصر جمهوری اسلامی،تحولّ و تطوّر رویکرد به حکومت های وقت مبنای مشروعیّت، مسأله ی قابل تأملی است که در بخش آخر این مقاله به آن پرداختیم.
مشروعیت تطبیقی در اندیشه سکولاریستی ایران معاصر (با تاکید بر دیدگاه های مهدی بازرگان، عبدالکریم سروش، حائری یزدی)
حوزه های تخصصی:
مفهوم مشروعیت سیاسی یکی از مهم ترین و بنیادی ترین واژگان و مفاهیم علوم سیاسی و به خصوص اندیشه سیاسی است. تفاوت مفهوم مشروعیت سیاسی در نگاه اندیشمندان سکولار بیشتر به تفاوت نگاه آنها به منشا مشروعیت باز می گردد. سوال اصلی مقاله این است که مشروعیت در مبانی فکری سکولارهای معاصر ایران چیست؟ و نقاط اشتراک و یا افتراق اندیشه آنان با یکدیگر چگونه ارزیابی می شود؟ فرضیه اصلی این مقاله بر این اساس استوار است که متفکرین سکولار مورد بررسی، دین را دارای قلمرو محدودی می دانند و مدعای حداقلی آن است که نباید ترسیم نظام سیاسی اقتصادی و اجتماعی را از دین انتظار داشته باشیم و اساسا دین یک امر اخروی تلقی می شود.
در این مقاله با استفاده از روش مقایسه ای دیدگاه های مهدی بازرگان، عبدالکریم سروش و مهدی حائری یزدی بررسی در مورد مفهوم مشروعیت با یکدیگر مورد مقایسه قرار خواهد گرفت و با توجه به این که اندیشه سکولار بزرگ ترین رقیب فکری حکومت دینی است وجوه تازه ای از اندیشه آنان را درخصوص مشروعیت ارائه خواهیم کرد. به نظر می رسد متفکرین فوق اشاره به رغم رویکردهای مختلفی که دارند در نهایت منشا مشروعیت را مردم می دانند.
بررسی تکاپوهای مذهبی تیموریان(912-771ق )و مساله مشروعیت حاکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه انواع نظام های سیاسی نیاز به مشروعیت دارند؛ تا از یک سو ثابت نمایند که سلطه و حاکمیت ایشان بر حق و درست است و از سوی دیگر با آگاه نمودن زیر دستان از حقانیت خود، موجبات اطاعت سیاسی آنان را فراهم آورند. در طول تاریخ ایران حکومت ها از ابزارهای مختلفی برای اعتبار بخشی به حاکمیت خود استفاده می نمودند. یکی از این ابزارها بهره گیری از دین و مذهب بود که همواره رکنی بسیار مهم در زندگی مردم ایران به شمار می رفت و حکومت ها با توجه نمودن به مسائل مذهبی، روند تثبیت و گسترش قدرت خود را آسان تر و هموارتر می نمودند. این مقاله بر آن است تا پس از بیان مقدمه ای از بحث، مشروعیت حاکمیت تیموریان912-771ق. را بر مبنای رویکردهای مذهبی و اسلام خواهانه ایشان در قالب عناوینی همچون؛ استفاده از عناوین مذهبی در لشکر کشی ها، توجه به سادات و شیعیان، اظهار ارادت به شیوخ و صوفیان و ... به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس اطلاعات کتابخانه ای بررسی نماید.
بررسی و نقد مبانی نظریة مشروعیت در اندیشة سیاسی ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی مشروعیت و حق حاکمیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
این تحقیق به بررسی انتقادی مبانی نظریة مشروعیت در اندیشة سیاسی ابن تیمیه پرداخته است، تا با برجسته سازی نقاط ضعف آن بر اساس عقل، کتاب و سنت، به نادرستی دیدگاه وی رهنمون گردد. متأثر بودن برخی از نظام های مدعی حکومت اسلامی در منطقه، از تفکر سلفی گری ابن تیمیه در حوزة مشروعیت سیاسی، اهمیت این تحقیق را دوچندان می سازد. ازاین رو تحقیق حاضر با روشی توصیفی و انتقادی، با تبیین دیدگاه ابن تیمیه در باب مشروعیت سیاسی و مبانی آن، به این رهیافت رسیده که ابن تیمیه به دلیل عدم اتخاذ روش علمی صحیح، نتوانسته است در نظریه پردازی در زمینه مشروعیت سیاسی، موفق عمل کند و پیش فرض هایش دارای اشکالاتی نظیر عدم اعتنا به عقل، عدم فهم معنای صحیح امامت در اسلام، خلط مفاهیم امامت و رسالت و عدم اعتنا به نصوص متواتر، حجیت اجماع و عدالت صحابه است.
بررسی مشروعیت «نصب الهی» امام در کلام سیاسی اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی مشروعیت و حق حاکمیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
مشروعیت سیاسی یکی از مهم ترین مسائل کلام سیاسی به شمار می آید. در کلام سیاسی اشاعره چند دیدگاه مهم در باب مشروعیت مطرح اند که دیدگاه «نصب الهی» مهم ترین آنها به شمار می رود. همه متکلمان اشعری به این دیدگاه معتقد ند و آن را بر دیگر شیوه های اثبات مشروعیت سیاسی مقدم می دارند. البته در کلام سیاسی اشاعره، دیدگاه «نصب الهی» به معنای ضرورت نصب امام از جانب خدای سبحان نیست؛ بلکه بدین معناست که در صورت وجود چنین نصبی فرد منصوب، از مشروعیت سیاسی برخوردار است. دقیقاً همین رویکرد نقطه اختلاف میان اشاعره و امامیه به شمار می آید. مقاله حاضر، با شیوه ای توصیفی و تحلیلی، کوشیده است پس از تبیین دیدگاه «نصب الهی» و ادله اثبات آن، ادله اشاعره بر نفی ضرورت نصب الهی را بررسی کند و با نگاهی ایجابی، ادله عقلی و نقلی را (بر اساس مبانی و متون اهل سنت) در اثبات ضرورت نصب الهی بیان دارد.