مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
یاسا
حوزه های تخصصی:
در راس هرم قدرت قبیله ای و ایلاتی مغول امیران (نویانها) شبکه گسترده و با نفوذی را تشکیل می دادند که اختیارات وسیعی از قبیل شرکت در شورای تعیین خان، ریاست بر سپاهان و فرماندهی لشکرها به هنگام جنگ، داوری و قضاوت، حل اختلافات قبایل، بازرسی مالی و سفارت و امور چترداری و تشریفات مجالس خان و سایر موارد را در بر می گرفت. آنان در همه تحولات سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی و فرهنگی جامعه مغول نقش فعالی داشته و کمتر رویداد مهمی بوده است که دست کم رد پای امیران (نویانها) در آن دیده نشود. برای درک میزان تاثیر و کارآیی و چگونگی عملکرد امیران در نظام حکومتی مغولان، در درجه اول باید جایگاه آنها را در هرم قدرت سیاسی و نسبت به سایر اجزای آن مشخص کرد، سپس به نقش آنها در امور شورایی پرداخت. چنانکه خواهیم دید ترسیم یک مرز دقیق میان گستره فعالیت امرا با دیگر ارکان قدرت حکومت در این دوره به راحتی ممکن نیست و یا بسیار دشوار خواهد بود؛ زیرا که با توجه به زمینه های اجتماعی، قومی و شرایط سیاسی زمان تغییراتی داشته است. اما آنچه قطعی به نظر می رسد این است که جایگاه امیران در ارتباط با دیگر صاحبان قدرت در حکومت مغول ممتاز بوده و در گذر زمان روند رو به رشدی داشته است.
تحول مرتبه ترخانی در انتقال از جامعه تورانی به ایران عصر مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترخان لغتی ترکی به معنای آزادة معاف از انجام خدمات یا مصون از مجازات و مرتبه ای شناخته شده در میان ترکان و مغولان بوده است. چنان که چنگیزخان به دو نفر که در موقعیتی بسیار حساس و خطرناک به او کمک کرده بودند، چنین مرتبه ای داد. نه تنها منابع ایرانی تاریخ مغول به این رخداد توجهی خاص نشان داده اند، بلکه بعدها چنین مرتبه ای به وسیلة دولت مغول در ایران (ایلخانان) نیز برقرار شد. از آن جا که در مناسبات حقوقی و مدنی جامعة ایرانی چنین پدیده ای سابقه نداشت، در قدم اول حضور ترخان هایی از مغولان در ایران، عاملی جالب توجه برای ثبت در تاریخ دانسته شده است. اما طی تحولاتی که در ایران عصر ایلخانی پدید آمد، مرتبه ترخانی برای مصونیت از مجازات در جرائم مربوط به دربار و دیوان و سرانجام برای کسب معافیت مالیاتی کاربرد یافت.
عوامل بازدارنده و مشکلات اجرای یاسا در ایران عهد ایلخانان
حوزه های تخصصی:
در سال 656 قمری، هلاکو حکومت ایلخانان را در ایران بنیان نهاد. از این رو، مغولان در صدد اجرای فرهنگ خود به خصوص قوانین یاسای چنگیز خان در ایران برآمدند. این پژوهش تاریخی به روش توصیفی تحلیلی این هدف را دارد تا عوامل بازدارنده و مشکلات اجرای قوانین یاسا را در ایران تبیین کند. در مورد احکام یاسا، مورخان در قالب کلیت تاریخ مغولان آثاری به نگارش درآورده اند. علاوه بر این، مقالاتی نیز در باب این قوانین از سوی محققان حقوق به رشته تحریر در آمده است. اما این آثار به اینکه قوانین یاسا چگونه در ایران اجرا می شد؟ و چه مشکلاتی داشت، نپرداخته اند. بررسی فرضیه اصلی مبنی بر اینکه مانع اصلی اجرای یاسا در ایران، احکام اسلام بود، نشان می دهد علاوه بر موضوع فوق، تاثیر گرایش برخی ایلخانان به اسلام خصوصا غازان خان، به کم توجهی به یاسا و احکام آن در ایران منتج شده است، زیرا غازان یرلیغ هایی را تدوین کرد که بیشتر براساس جامعه و فرهنگ ایران ریخته شده بودند. هرچند در مبارزه طولانی این دو فرهنگ، در نهایت، توفیق با فرهنگ ایرانی اسلامی بود، اما فرهنگ مغولان با فراز و فرود در خلال حکومت ایلخانان تا آغاز حکومت تیموریان دوام داشت.
بررسی نظامیگری در عصر مغولان
حوزه های تخصصی:
بدون شک سپاه مغولان در پیروزی هایشان نقش محوری داشته است. احیای نظم سپاه مغول از جمله اولین اقدامات چنگیز در بازسازی لشکر مغولان بود؛ با توجه به این، وی تصمیم گرفت، قبایل سرسختی را که نافرمانی می کردند، نابود کند، بعد از آن به ادغام قبایل در یکدیگر پرداخت تا بتواند لشکر خود را به صورت جدیدی سازمان دهد. برای دستیابی به این مهم تصمیم گرفت که اولاً فرماندهان لایقی برای سپاه خود انتخاب کند که معیارهایی برای گزینش آن ها معین کرده بود، ثانیاً با قبایل تحت انقیاد خود رابطه خویشاوندی برقرار کند، تا از وفاداری آن ها به خود مطمئن شود. البته قبایل نیز در گرایش به چنگیز اهداف سیاسی خود را دنبال می کردند. چنگیز همه این اقدامات را با تکیه بر یاسای خود انجام داد.
بررسی تکاپوهای مذهبی تیموریان(912-771ق )و مساله مشروعیت حاکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه انواع نظام های سیاسی نیاز به مشروعیت دارند؛ تا از یک سو ثابت نمایند که سلطه و حاکمیت ایشان بر حق و درست است و از سوی دیگر با آگاه نمودن زیر دستان از حقانیت خود، موجبات اطاعت سیاسی آنان را فراهم آورند. در طول تاریخ ایران حکومت ها از ابزارهای مختلفی برای اعتبار بخشی به حاکمیت خود استفاده می نمودند. یکی از این ابزارها بهره گیری از دین و مذهب بود که همواره رکنی بسیار مهم در زندگی مردم ایران به شمار می رفت و حکومت ها با توجه نمودن به مسائل مذهبی، روند تثبیت و گسترش قدرت خود را آسان تر و هموارتر می نمودند. این مقاله بر آن است تا پس از بیان مقدمه ای از بحث، مشروعیت حاکمیت تیموریان912-771ق. را بر مبنای رویکردهای مذهبی و اسلام خواهانه ایشان در قالب عناوینی همچون؛ استفاده از عناوین مذهبی در لشکر کشی ها، توجه به سادات و شیعیان، اظهار ارادت به شیوخ و صوفیان و ... به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس اطلاعات کتابخانه ای بررسی نماید.
بررسی جایگاه یاسا در عهد تیموریان (771-911 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
هجوم مغولان از جمله حوادث مهم در تاریخ میانه ایران به شمار می رود. تأثیرگذاری حمله مغولان بر تحولات فرهنگی-اجتماعی تا قرن ها نمایان بود. با وجود آنکه مغولان قومی بیابانگرد محسوب می شدند؛ ولیکن در امور اجتماعی خود دارای قوانین خاص بودند. یاسا مجموعه ای از قوانین و مقررات وضع شده از طرف چنگیز خان در موضوعات و مسایل گوناگون و تدابیر امور کشوری و لشگری است که جانشین های وی ملزم به اطاعت از آن بودند. این قوانین موجب می شد که روابط اجتماعی در ساختار جامعه دارای چارچوب معین باشد و همه افراد را ملزم به رعایت آن می کرد. تخطی از قوانین عواقب ناگواری برای فرد خاطی به دنبال داشت. قوانین یاسا در زمان جانشینان چنگیز خان نیز به دقت رعایت می شد. تیموریان به عنوان جانشینان ایلخانان نیز به رعایت یاسا پرداختند. تیمور که از بسیاری از جهات شبیه به چنگیز خان مغول بود، در پی احیای عمل به یاسا بود و در امور حکومتی به دقت رعایت به آن را پی می گرفت. در دوره جانشینان تیمور نیز بسیاری از خاطیان و محکومین مطابق با یاسا مورد مجازات قرار می گرفتند. نظر به اهمیت موضوع در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای به دنبال بررسی جایگاه یاسا در عصر تیمور گورکانی و جانشینان (771-911 ه . ق) آن هستیم.
تغییرات کارکردی یاسا در دو دوره «مغولان اولیه» و و «ایلخانان»
منبع:
پژوهش در تاریخ سال سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۶)
51 - 68
حوزه های تخصصی:
یکی از پنداشت های رایج درباره یاسا این است که این شبه نظام حقوقی صحراگردان مغول در فرایندهای زمانی مختلف قدرت گیری و تحکیم قدرت آنان کارکردهای یکسانی داشته است. بررسی منابع تاریخی چنین پنداشتی را به چالش می کشد. در این مقاله ضمن نقد چنین پنداشتی نشان داده می شود که دگرگونی های سیاسی و آنچه که می توان منطق موقعیتی نامید بر وجه کارکردی یاسا اثر گذاری فراوان داشته است. از این لحاظ می توان قائل به دو دوره بود: دوره مغولان اولیه که یاسا کارکردهای نظم بخشی و حفظ اقتدار مغولان را بر جوامع زیر سلطه داشت و در دوره ایلخانان که یاسا برای جامعه مغولی اهمیت می یابد و کارکردهای سیاسی، اداری و نظامی خود را پیدا می کند.
رفع محرومیت عنصر اساسی در نظام حقوقی و قضایی مغولان: چنگیزخان، روح قانون (قرن هفتم و هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
103 - 122
حوزه های تخصصی:
حکومتی که چنگیزخان در آغاز قرن هفتم هجری، برابر با قرن سیزدهم میلادی، در مغولستان تأسیس کرد، از حیث قضایی و حقوقی با دوره پیش از آن، یعنی دوره ستیز و تفرقه قبایل مغول، قابل قیاس نبود. وی در حکومت خود تنها به جنبه های نظامی اتکا نداشت، بلکه مبانی حقوقی و قضایی جامعه مغولی را نیز مد نظر قرار داد. این نوشتار قصد دارد با رویکرد توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای به این پرسش پاسخ دهد که پس از استقرار مغولان در ایران تلقی آنان از منشأ حق و عدالت چه بود و برداشت آنان از این مبحث مهم بر چه پایه ای استوار بود؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که اساسی ترین منشأ حقوق در نظام قضایی و حقوقی مغولان «رفع محرومیت» بود. به عبارت روشن تر، حق از نظر آنان به معنای رفع محرومیت بود نه برقراری عدالت. این تلقی مغولان با دیدگاه ملل مغلوبه به ویژه ایرانیان مسلمان در تعارض بود. مغولان، حتی پس از مسلمان شدن، به یاسا و یوسون چنگیزی به عنوان منبع اصلی حق و عدالت می نگریستند. از دیدگاه مغولان یاسا و یوسون چنگیزی «روح قانون» بودند. و سنن و دستورات چنگیزخان علت تامه حق و عدالت فرض می شدند. در همان حال خاندان چنگیزی نیز اطاعت قبایل را به معنای تحقق عدالت می دانستند.