مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
کرونا
حوزههای تخصصی:
چین ازجمله کشورهای فعال در حوزه دیپلماسی سلامت است. این دیپلماسی در دوران پساکرونا با جدیت بیشتری دنبال شده است. پرسش پژوهش حاضر این است که «دیپلماسی سلامت چین دارای چه اهداف، انگیزه ها، و کارکردهایی است؟ فرضیه پژوهش، انگیزه چین را سیاسی اقتصادی، هدف آن را کسب قدرت نرم و کارکرد آن را اقتصادی سیاسی بیان می کند. در راستای بررسی فرضیه یادشده از روش کیفی با رویکرد تحلیلی تبیینی استفاده شده است. داده های پژوهش نیز به شیوه کتابخانه ای و از منابع الکترونیک گرد آوری شده است. برپایه یافته های پژوهش، دیپلماسی سلامت چین، برخلاف دوران جنگ سرد، دیگر متأثر از مسائل ایدئولوژیک نیست و این کشور بیشتر انگیزه های اقتصادی سیاسی را دنبال می کند. پکن در طول سه دهه اخیر، به ویژه پس از گسترش بیماری کرونا در جهان کوشیده است از دیپلماسی سلامت برای ارتقای قدرت نرم خود در جهان بهره ببرد. غفلت امریکا و اروپا از قاره افریقا و نیازهای پزشکی کشورهای آن، موجب شده است تا چین، دیپلماسی سلامت خود را در بسیاری از کشورهای افریقایی گسترش دهد. نیاز این کشورها به تجهیزات مراقبتی و پیشگیرانه در جریان شیوع کرونا و نیز تهیه واکسن در سال 2021 فرصت های بی بدیلی را برای پکن فراهم کردند.
تأثیر تحریم های اقتصادی آمریکا بر امنیت سلامت جمهوری اسلامی ایران در شرایط کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمریکا به طور فزاینده ای از تحریم اقتصادی به منظور دستیابی به اهداف خود در سیاست خارجی استفاده می نماید. یکی از کشورهایی که بیش از 40 سال است تحت شدیدترین تحریم های اقتصادی آمریکا قرار گرفته، جمهوری اسلامی ایران است که در شرایط پاندمی کرونا نیز تحریم های آمریکا با وجود مخالفت بیشتر کشورها، کاهش پیدا نکرد و همین امر امنیت سلامت را در جمهوری اسلامی ایران متأثر ساخت که پرداختن به این امر برای نشان دادن رویکرد خصمانه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران می تواند بیانگر اهمیت و ضرورت موضوع باشد؛ بنابراین سؤال اصلی پژوهش این است که تحریم های یک جانبه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در شرایط پاندمی کرونا چه تأثیری بر امنیت سلامت شهروندان جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ در پاسخ به سؤال مقاله، فرضیه ای به این صورت طرح می گردد که تحریم های یک جانبه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در زمان همه گیری ویروس کرونا بر سیستم مراقبت های بهداشتی و امنیت سلامت شهروندان ایرانی تأثیر گذاشته و جمهوری اسلامی ایران را برای کنترل و مهار همه گیری با مشکل جدی مواجه کرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که تحریم اقتصادی یک ابزار مهم در سیاست خارجی آمریکا بوده و معیارهای اخلاقی و ملاحظات بشردوستانه تأثیری بر عدم به کارگیری تحریم از سوی آن کشور نداشته و در شرایط همه گیری کرونا نیز تحریم های اقتصادی آمریکا، امنیت سلامت در جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار داده است. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی بوده و از منابع کتابخانه ای و پویش اینترنتی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است.
تقنین در شرایط اضطراری مطالعه موردی بیماری کرونا در نظام حقوقی ایران و استرالیا
حوزههای تخصصی:
پیش بینی نظام حقوقی «وضعیت اضطراری» از الزامات مقابله با بحران و مسائل مهم حقوق عمومی در کشورهای مختلف است. شیوع ویروس کرونا در نخستین روز های سال جاری میلادی، تمامی کشورهای جهان را با یک بحران تمام عیار مواجه کرد. یکسان بودن نوع بحران به وجود آمده، می تواند زمینه ساز تطبیق و مقایسه پاسخ های متفاوت به بحران باشد. سؤال این مقاله آن است که «ایران و استرالیا، برای مدیریت وضعیت اضطراری ناشی از بحران کرونا، از چه قواعد حقوقی استفاده کرده اند؟» گرچه قانون گذار اساسی ایران، مسیر اصلی جهت برقراری وضعیت اضطراری را علاوه بر اختیارات فراقانونی رهبری (اصل 110)، در اصل 79 قانون اساسی پیش بینی کرده است؛ اما دولت برای مدیریت بیماری کرونا، از صلاحیت شورای عالی امینت ملی جهت اعمال تکالیف، محدودیت ها و ممنوعیت های مورد نیاز، کمک گرفت. در مقابل، دولت استرالیا که مورد مطالعه تطبیقی قرار گرفته است، با وجود فدرالی بودن در ساختار، با پیش بینی قالب ها و چارچوب های قانونی برای مواجه با انواع بحران ها، مبتنی بر قسمت 57 و 61 قانون اساسیِ خود، در کنار صلاحیت خاص هر کدام از ایالات و قلمروها، اعلام وضعیت اضطراری کرده و تکالیف، محدودیت ها و ممنوعیت های ضروری را اعمال کرد. نتیجه این تطبیق، بیان پیشنهادات و راه حل هایی جهت ارتقاء و بهبود رژیم وضعیت اضطراری در نظام حقوقی ایران می باشد. شیوه تحقیق در این مقاله، تطبیق ویژگی ها و اقدامات دو نظام حقوقی ایران و استرالیا است.
مسئولیت مدنی دولت در خسارات ناشی از بیماری کرونا در برابر شهروندان در حقوق ایران و فقه امامیه
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف علم حقوق آن است که خود را با پیدایش مسائل جدید تطبیق دهد. در این نوشته، تأثیرپذیری حقوق از بیماری همه گیر کرونا بررسی شده است. در شرایطی که خسارات حاصل از کرونا تقصیر شخص خاصی نیست و به ظاهر نمی توان کسی را مسئول دانست، مهم است که راهکاری برای جبران آن یافت. چه بسا ارکان مسئولیت مدنی و قوانین مسئولیت مدنی ایران مبتنی بر تقصیر و ارکان سه گانه آن شخص خاصی را مسئول جبران خسارات ناشی از این بیماری نداند. در مقاله حاضر به روش کتابخانه ای، برای جبران ضرر توسط دولت به نفع شهروندان در حقوق ایران اعم از قوانین موضوعه، نظریات پذیرفته شده و نگاهی مختصر به فقه، مسئولیت مدنی دولت در برابر کرونا بررسی شده است. ابتدا به گزارش شیوع و منشأ بیماری کرونا، سپس به مفهوم دولت و در ادامه به تحلیل مسئولیت مدنی در حقوق ایران و نظریات نوین مسئولیت مدنی که تقصیر در آن حذف گردیده یا فرض گرفته شده است مانند نظریه خطر، نظریه تساوی شهروندان در تحمل ضرر، نظریه تضمین حق، نظریه دولت بیمه گر، نظریه دولت رفاه پرداخته شده است که با تحلیل ارکان مسئولیت مدنی در ایران ترکیبی از چند نظریه برای اجبار دولت به جبران برگزیده شده است.
مدیریت شرایط اضطراری سلامت در دوران بیماری کرونا؛ مطالعه تطبیقی ایران و قطر
حوزههای تخصصی:
در مواقع بروز شرایط بحرانی در کشورهای مختلف، محدودیت هایی برای کنترل بحران وضع می شود تا دولت بتواند در یک طرح سامان دهی شده، اوضاع را تحت کنترل بگیرد؛ علی الخصوص اگر این بحران از جنس شیوع بیماری همه گیر باشد. شیوع ویروس کرونا به مثابه یک بحران جهانی، موجب شد تا همه کشورها با اعلام وضعیت اضطراری و تشکیل کمیته بحران سعی در کنترل این اوضاع داشته باشند. متناسب با اعلام وضعیت اضطراری در قطر نیز کمیته عالی مدیریت بحران شکل گرفت و منطبق بر قوانینی من جمله قانون شماره (2) سال 2012 تحت عنوان «قانون تشکیل کمیته ملی ایمنی زیستی»، قانون شماره (17) سال 1990 تحت عنوان «قانون مقابله با بیماری های مسری»، قانون شماره (13) سال 1997 تحت عنوان «قانون مراحل و مقررات شرایط اضطراری» و قوانین دیگر، آیین نامه هایی برای کنترل کرونا تصویب و ابلاغ شد و بدین ترتیب به جای اینکه مثل ایران به کلی گویی اکتفا شود، دست به ایجاد یک نظام حقوقی خاص برده شد. بنابراین سؤال مقاله این است که «کشور قطر، چه نظام حقوقی اضطراری برای کنترل و مدیریت بیماری کرونا ایجاد کرده است؟». با توجه به تدابیر موفق قطر در کنترل میزان مرگ ومیر ناشی از بیماری کرونا و اینکه نظام تقنینی کشور قطر، از زیرساخت های مناسب تری در مقایسه با ایران بهره مند است این مطالعه تطبیقی از نوع هنجاری و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
گونه شناسی فعالیت های بانوان طلبه در شبکه اجتماعی اینستاگرام در ایام شیوع کرونا
حوزههای تخصصی:
حضور طلاب در فضای مجازی پدیده ای است که در سالیان اخیر به دلیل گسترش ابزارگونه این فضا افزایش یافته است. با شیوع ویروس کرونا و افزایش استفاده از این ابزار و تاثیر آن در زندگی اجتماعی حضور مردم و طلاب رشد چشمگیری در این فضا داشته است. اگرچه استفاده و بهره گیری حداکثری از فضای مجازی، یک اصل و ضرورت انکارناپذیر است ولی دغدغه حاکمیت نسبت به چگونگی حضور مردم در این فضابه دلیل رشد اخبار منفی، فیک و شایعات و ضعف سواد رسانه ای عموم مردم در مواجهه با این داده ها و توانمندی پایین آن ها در انتخاب و تحلیل اطلاعات به ویژه در هنگام وقوع بحران هایی مانند کرونا، دغدغه ای به حق و درست است. یکی از راه های موثر و قوی برای کاهش این نگرانی و تبدیل چالش ها و تهدید ها به فرصت، استفاده از ظرفیت نیروهای انقلابی و طلبه در شبکه های اجتماعی است. برای استفاده بهینه از این ظرفیت، لازم است در گام اول شناخت صحیحی از توانمندی و فعالیت ها به دست آید. براین اساس، مسئله اصلی این مقاله گونه شناسی فعالیت های بانوان طلبه در شبکه اجتماعی اینستاگرام در ایام شیوع ویروس کرونا است و به دنبال پاسخ به این سوال است که بانوان طلبه، برای افزایش سواد رسانه ای مخاطبین خود در این ایام چه اقداماتی انجام دادند. در مقاله با استفاده از گلوله برفی 110 صفحه طلبه خواهر شناسایی شده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، به این نتیجه رسیدیم که فعالیت هایشان در این دوران در 3 گونه 1)ترویج سبک زندگی2)معرفت افزایی دینی، 3)فعالیت های جهادی کرونایی خانگی قابل دسته بندی خواهد بود.
بررسی اثربخشی آموزش مدیریت زمان برایانتریسی بر کاهش وابستگی به فضای مجازی و بهبود سازگاری تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در دوران بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
89 - 105
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت زمان برایان تریسی بر کاهش وابستگی به فضای مجازی و بهبود سازگاری تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در دوران کرونا صورت گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خواجه نصیر کرمان در سال تحصیلی 1400-1401 بود. 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. گروه مداخله طی 8 جلسه تحت آموزش مدیریت زمان برایان تریسی 90 دقیقه ای و به صورت گروهی هفته ای یکبار قرار گرفتند. اما در مورد گروه کنترل در این مدت مداخله ای انجام نشد. پرسشنامه وابستگی به فضای مجازی خواجه احمدی و همکاران و پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک در مورد آن ها اجرا شد. میزان پایایی با روش آلفای کرونباخ در پرسشنامه وابستگی به فضای مجازی 87/0 و پرسشنامه سازگاری تحصیلی 80/0 گزارش شد و روایی هر دو پرسشنامه نیز مورد تأیید قرار گرفت. جهت توصیف داده ها از شاخص های مرکزی میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش مدیریت زمان برایان تریسی موجب کاهش وابستگی به فضای مجازی و بهبود سازگاری تحصیلی شد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش مدیریت زمان برایان تریسی بر کاهش وابستگی به فضای مجازی و بهبود سازگاری تحصیلی مؤثر بود. بنابراین این مداخله می تواند برای کاهش مشکلات دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در شرایط بحرانی، مورد استفاده قرار گیرد.
نقش فناوری های نوین در تعلیم و تربیت دانش آموزان در شرایط کرونا (با تأکید بر هویت ایرانی- اسلامی)
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
131 - 152
حوزههای تخصصی:
پیدایش ویروس کرونا در ابتدا، مسأله ای در حوزه ی بهداشتی، تلقی می شد، ولی یکباره تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جهان را در برگرفت. در این میان یکی از عرصه هایی که به میزان زیادی، دستخوش تغییر و تحول قرار گرفت، تغییر در ساختار تعلیم و تربیت دانش آموزان بود. در این میان، حکمرانی فناوریهای نوین به صورت مجازی، موجب تغییر نگرشها و بینش ها، به ویژه هویت ایرانی-اسلامی گردید. لذا این مطالعه به دنبال بررسی نقش فناوریهای نوین در تعلیم و تربیت دانش آموزان در شرایط کرونا (با تأکید بر هویت ایرانی- اسلامی) می باشد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای– اسنادی صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق بیانگر این است؛ اگر فناوریهای نوین، به صورت منطقی و اصولی در راستای تعلیم و تربیت دانش آموزان قرار گیرد، نه تنها می تواند در کوتاه ترین زمان، پدیده آورنده نیروی انسانی پویا، کارآمد و متخصص باشد بلکه؛ می تواند باعث غنای هویت ایرانی-اسلامی در عرصه ی ملی و بین المللی گردد. لذا به کارگیری فناوریهای نوین باید به گونه ای باشد که ضمن تعلیم و تربیت صحیح دانش آموزان، بتواند به توسعه ی هویت اصیل ایرانی- اسلامی کمک نماید.
تجربه زیسته دانش آموزان از چالش های آموزشی پس از بازگشت به مدرسه در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه چالش های دانش آموزان پس از بازگشت به مدرسه در دوران کرونا بود. روش تحقیق این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته انجام گرفت. جامعه شامل کلیه دانش آموزان دختر 18-15 ساله شهرتهران در سال 1400 بود. نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفت و مصاحبه ها تا اشباع داده ها ادامه یافت. تعداد مشارکت کنندگان این پژوهش 10 نفر بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش هفت مرحله ای کلایزی صورت گرفت. مضامین اصلی پژوهش « چالش های کلاس حضوری پس از بازگشت به مدرسه در دوران کرونا » و «چالش های تغییر سبک تحصیلی و سازگاری پس از بازگشت به مدرسه در دوران کرونا» بود. باتوجه به نتایج این پژوهش آموزش حضوری پس از آموزش آنلاین و قرنطینه، دانش آموزان را با چالش های جدی مواجه کرده است. درواقع چالش های دانش آموزان در ابعاد گوناگون نشان می دهد که لازم است برنامه های آینده بر پیشگیری و کاهش آسیب های خانه و مدرسه دانش آموزان متمرکز شود. لذا لزوم برنامه ریزی جهت کاهش و مدیریت چالش های دانش آموزان در دوران بازگشت به مدرسه امری اساسی خواهد بود.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی جدلی بر وسواس مرگ زنان در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۶۶۲-۱۶۴۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: وسواس مرگ یکی از موارد تهدید سلامتی روانی در همه گیری کرونا است. تاکنون مطالعه بالینی که به مقایسه اثربخشی درمان های روانشناختی مانند درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی در وسواس مرگ انجام نشده است و خلاء پژوهشی بزرگی در بررسی آن وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با رفتاردرمانی جدلی بر وسواس مرگ زنان در دوره کرونا انجام پذیرفت. روش: مطالعه حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان 20 -60 ساله بودند که در سال 1399 در دو مرکز ادیبان و خانه بهی اراک پرونده داشتند. در مجموع 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از طریق غربالگری انتخاب و در سه گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، رفتاردرمانی و کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مداخله رفتاردرمانی جدلی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی به صورت آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان قبل، بعد و یک ماه پس از اجرای مداخله درمانی، پرسشنامه وسواس مرگ عبدالخالق (1998) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون هر دو روش مداخله در کاهش وسواس مرگ زنان تأثیر معناداری داشتند (0/05 P<). در مرحله پیگیری نیز دو مداخله به صورت معناداری موجب کاهش وسواس مرگ زنان شدند، اما بین دو مداخله تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد (0/05<P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق می توان گفت که هر دو درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتار درمانی جدلی با استفاده از اصول ذهن آگاهی و با افزایش انعطاف پذیری روانشناختی در کاهش وسواس مرگ زنان مؤثر بودند، ازاین رو آگاهی از این مداخلات می تواند در دوران کرونا برای وسواس مرگ زنان مؤثر واقع شود.
پاندمی کرونا و خشونت علیه زنان (مطالعه ای موردی در بین زنان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
3 - 25
حوزههای تخصصی:
پیامدهای ناشی از پاندمی کووید 19 عواقب ناخواسته ای بر زنان داشته و تبعات قرنطینه طولانی مدت در منزل را بر آنان تحمیل کرده است؛ به طوری که ارتباط خانوادگی را در معرض تنش قرار داده و به اعمال خشونت خانگی علیه زنان منجر شده است. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد ارائه بینشی جامعه شناختی درمورد تبعات ناشی از اقدامات کنترلی پاندمی کووید 19 بر زنان و تجربه خشونت علیه آنان، با استفاده از روش کیفی و مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با پانزده نفر از زنان شهر رشت انجام شد و داده ها نیز با کمک تکنیک تحلیل مضمون استخراج شدند. براساس نتایج پژوهش، پاندمی کووید 19 به بروز مشاجرات کلامی در بین زوجین متأثر از مشکلات اقتصادی، بازتولید تصورات قالبی، هراس تشدیدیافته و افزایش مسئولیت های زنان در مواجهه با بیماری و کنترل آن منجر شده و علاوه بر این، اقدامات کنترلی قرنطینه، استیصال روحی در زنان، خشونت مضاعف و استمرار چرخه خشونت را درپی داشته است.
تجربۀ صمیمیت در موقعیت قرنطینگی (مورد مطالعه خانواده های استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
101 - 125
حوزههای تخصصی:
صمیمیت یکی از عواطف مهم انسانی است که دارای دلالت های فرهنگی اجتماعی و بدنمندی است. هدف اصلی این تحقیق، مطالعه کیفی تجربه صمیمیت و پیوندهای اجتماعی در دوران کرونا و موقعیت قرنطینگی است. مطالعه با تکیه بر روش کیفی و از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته انجام شده است. با توجه به منطق اشباع نظری، با چهل نفر از شهروندان استان گیلان به صورت فردی مصاحبه صورت گرفت. سپس، مصاحبه ها پس از تقریر به شیوه تحلیل مضمون بررسی شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد سه سنخ صمیمیت محبت آمیز، سنخ خنثی و سنخ جدال آمیز در خانواده های مصاحبه شوندگان مشاهده می شود. در شرایط قرنطینگی خانواده های طبقه پایین از پیوند اجتماعی ضعیف تر و طبقات متوسط و بالا از پیوند اجتماعی قوی تری برخوردار بوده اند. همچنین، کشاکش سوژه های قرنطینه بیشتر مثبت، محبت ورزانه و در جهت حفظ نظم ناشی از بلبشوی کرونا بوده است. بنابراین، موقعیت قرنطینگی در این پژوهش، هرچند موجب کاهش تعاملات و افزایش فرسایش سرمایه اجتماعی در سطح جامعه و به زوال امر اجتماعی منجر شده، اما موجد بسط عواطف انسان ها و پیوند اجتماعی خانوادگی بوده است.
حمایت اجتماعی از خانواده ایرانی در پاندمی ویروس کرونا: الزامات و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
126 - 149
حوزههای تخصصی:
پاندمی ویروس کرونا با ایجاد باورهای سلامت محور خاص دوره خود (همچون دور ازهم- به یادهم، دورتر- امن تر، تعداد کمتر- سلامت بیشتر) بنیان حمایت اجتماعی که پدیدهای رابطهای است و در جامعه ایران از خلال شبکه روابط خویشاوان بلافصل بیشترین قابلیت تحقق را دارد، با چالشی جدی مواجه ساخت. پژوهش با روش استدلال منطقی، ضمن بیان چالشهای جامعه ایرانی در ارائه و دریافت حمایت اجتماعی، نظریه ها و کارکردهای حمایت اجتماعی را بیان مینماید و به بیان الزامها و راهکارهای حمایت اجتماعی از انواع خانواده ایرانی متاثر از شرایط همه گیری ویروس کرونا میپردازد. یافته های پژوهش نشان میدهد از جمله مهمترین الزامهای حمایت اجتماعی از خانواده ایرانی شناسایی موانع دریافت و ارائه حمایت اجتماعی، رصد علمی نیازهای حمایتی خانوادههای ایرانی و توجه به تمایز نیازهای حمایتی برای انواع متفاوت خانوادههای ایرانی در اجتماعات جغرافیایی/ جماعتی متنوع، ضرورت انعکاس تغییرات خانواده ایرانی در سیاستگذاری های حمایتی و بسترسازی برای ارائه شیوه های جدید حمایت اجتماعی در شرایط پاندومی ویروس کرونا است که این بسترسازی بر دو حوزه نگرشی و نهادسازی مبتنی بر راهکارهای ایجاد کمیته جامع حمایت اجتماعی از خانواده ایرانی، تهیه بانک اطلاعاتی پایش شرایط اجتماعی- اقتصادی- روانی خانوادههای ایرانی در شرایط پاندمی کرونا، نهادسازی در راستای تعریف بانک حمایتی و تخصص بخشی حمایتی به سازمانهای مردم نهاد و سازمانهای دولتی، توانمندسازی حمایتی خانواده ایرانی در سه سطح خرد (آموزش و آگاهی بخشی فردی)، سطح میانی (مبتنی بر عضویت خانوادههای ایرانی در گروههای حمایتی و نهادهای نوبنیاد حمایتی همچون بانک حمایتی)، و سطح کلان (متمرکز بر تسهیل گری سازمانها، نهادها و انجمنهای حمایتی) است.
مطالعه ای فراترکیب درشناسایی شایستگی های شهروندجهانی همزیست با کرونا درنظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
28 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت شایستگی های شهروند جهانی هم زیست با کرونا در نظام آموزش و پرورش است. بدین منظور پژوهشی کیفی به شیوه فراترکیب با استفاده از روش شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد. به منظور انجام مرور نظام مند پنج پایگاه داده به زبان انگلیسی «اسکوپوس»، «امرالد»، «ساینس دایرکت»، «اشپرینگر» و «پروکوئست» برای مطالعات خارجی و دو پایگاه داده به زبان فارسی «پایگاه نشریات کشور» و «پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» انتخاب شدند و مقالات مرتبط در بازه زمانی سال های 2019 تا 2020 جمع آوری شد (31 مقاله). در تجزیه و تحلیل به شیوه شبکه مضامین با واژه های کلیدی مرتبط با هدف پژوهش 23 مضمون پایه (یادگیری مجازی، آموزش مجازی، یادگیری از راه دور، ارزیابی الکترونیکی، ...)، پنج مضمون سازمان دهنده (آموزش مجازی، حوزه های تفکر، آگاهی های بهداشتی، راهبردهای خودحفاظتی، مسئولیت پذیری) و سه مضمون فراگیر (دانش، مهارت، و نگرش) به دست آمد.
ارائه مدل رهبری فناورانه آموزش مجازی در راستای پیش برد برنامه های آموزشی مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل رهبری فناورانه آموزش مجازی در راستای پیش برد برنامه های آموزشی مدارس ابتدایی با رویکرد ترکیبی اجرا گردید. پژوهش از نوع اکتشافی متوالی بود. جامعه آماری در بخش کیفی را خبرگان آشنا به رهبری فناورانه، شامل می شوند؛ که این افراد، به صورت هدفمند از نوع معیاری، برای مصاحبه های کیفی در موضوع پژوهش انتخاب گردیدند (16 مصاحبه با 16 نفر و تا حد اشباع نظری ادامه یافت) و در بخش دوم (کمی) اقدام به ساخت پرسشنامه نموده در بین مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران توزیع گردید(235 مدیر مدرسه دولتی و 215 مدیر مدرسه غیرانتفاعی). به منظور تجزیه وتحلیل از کدگذاری در بخش کیفی و از روش معادلات ساختاری در بخش کمی استفاده گردید. در بخش کیفی مشخص گردید که مقوله ها در قالب 9 مقوله و 37 کد مفهومی مشخص شد و در دل ابعاد ۶ گانه مدل پارادایمی به صورت موجبات علی (3 مقوله)، مقوله اصلی: رهبری فناورانه آموزش مجازی (1 مقوله)، راهبردها (1 مقوله)، شرایط زمینه ای (1 مقوله)، شرایط مداخله گر (2 مقوله) و پیامدها (1 مقوله) جای گرفتند. در بخش کمی نیز مشخص گردید که هر 6 مؤلفه ی اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. به مدیران مربوطه، پیشنهاد می گردد در زمان انتخاب مدیران به نگرش و توانمندی های فنّاورانه آن ها توجه کنند.
همه گیری کووید19 و مسئله دردها و رنج های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا و پیامدهای آن را می توان از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. یکی از مهم ترین پیامدهای فلسفی این بیماری در حوزه درد و رنج های ناشی از آن است. دردها را می توان هرگونه آزار و آلامی دانست که جسم انسان را آزار می دهد و رنج ها نیز آزار و آلامی هستند که ابعاد غیر جسمی انسان را تحت تأثیر قرار می دهند. رنج ها، گاهی ذاتی زندگی انسان و ناشی از وجود انسان در این جهان هستند رنج های وجودی که به دو قسم رنج های روان شناختی و رنج های فلسفی تفکیک می شوند. اگر شخص در مواجهه با رنج های ذاتی خویش از ارائه پاسخ کارآمد ناتوان باشد آن گاه رنج های نوع دوم یعنی رنج های ماهوی بروز خواهند کرد. روش تحقیق: پژوهش حاضر توصیفی است. با توصیف و تحلیل بنیادین محتوا، سعی در ارائه تبیین و تحلیلی نظام مند و منسجم از رابطه تأثیر و تأثر بین همه گیری کووید 19 و برخی درد و رنج های ناشی از آن پرداخته است. یافته ها: یافته های مقاله حاضر نشان می دهد بیماری کرونا انواعی از دردهای خفیف و شدید و مزمن و غیرمزمن را در مبتلایان خود ایجاد کرده است. این بیماری در بسیاری از افراد مبتلا و حتی غیرمبتلا؛ اقسامی از رنج های روان شناختی و فلسفی را باعث شده است. کووید 19 علاوه بر این، در برخی افراد دیگر نیز رنج های ثانویه و ماهوی را نیز به وجود آورده است. نتیجه گیری: همه گیری کووید 19 در دوره معاصر احتمالاً موجبات تغییرات رادیکالی خواهد شد. لزوم بازنگری در نگاه به روش های علوم و افراط در علوم با روش های تجربی (ساینتیسم) و هم چنین جایگاه انسان در این جهان و درمقابل خداوند (اومانیسم) مهم ترین این تغییرات محسوب می شوند.
وظایف دولت و حکومت اسلامی در موضوع بیماری های مسری و فراگیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
147-168
حوزههای تخصصی:
جامعه بشری در طول تاریخ با همه گیری های متعددی؛ مانند جنگ ها و بلایای طبیعی و بیماری ها مواجه شده که قربانیان فراوانی برجای گذاشته است و همواره عمل کرد قوی و ضعیف دولت ها در مدیریت حوادث در تعداد قربانیان نقش تعیین کننده داشته است، لذا اثبات وظیفه مندی دولت در قبال این حوادث ضروری است. هر چند در برخی از تحقیقات به بعضی از وظایف دولت ها در این زمینه اشاره شده، اما این مقاله با استناد به ادله فقهی، به دنبال اثبات حکم اولی وظایف دولت ها در قبال بیماری های مسری است تا با قطع نظر از ادله حکومتی ولایت فقیه و ... با الهام از ادله وجوب دفع اضطرار و تحصیل مقدمات آن و وجوب اهتمام به امور مسلمین، وظایف دولت ها را اثبات کند. نتیجه تحقیق آن که به حکم اولی، بر دولت اسلامی واجب است در زمان درگیری با بیماری های مسری، نسبت به تهیه مقدمات و اقدامات لازم اقدام کند، تمهیدات لازم را بیندیشد و هر کاری که مانع از انتشار بیماری در جامعه است هر چند آن کار منجر به سلب آزادی افراد، تعطیلی اجتماعات و کسب و کار، تعطیلی مراسمات مذهبی شود، انجام دهد، مشکلات اقتصادی و... ناشی از شیوع بیماری را از مردم برطرف کند و در راستای اقدامات مذکور با اخلال گران مقابله و مبارزه نماید.
الگوی گفتمانی مدیریت و پخش شایعه در شرایط همه گیری کرونا در شبکه اجتماعی تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
35 - 58
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر با انتخابِ برخی نمونه های موسوم به شایعاتِ کرونایی در برخی صفحه های تلگرامی، سعی دارد ماهیتِ گفتمانی این شایعات را در چارچوب تحول نظام های گفتمانی بررسی کند و ابزار مناسب هر نظامِ گفتمانی برای مدیریتِ آن را پیشنهاد کند. یافته های پژوهش نشان می دهد به هر میزان منابعِ اعتبارسنجیِ اخبار، اعتبار خود را از دست می دهند، زمینه شکل گیری شایعه در نسبت با تقلب و جعل بیشتر می شود. رواج شایعه با مرگ در نسبت قرار می گیرد و به تناسب رواج بیشتر، بیش از پیش زمینه شکل گیری نظام گفتمانی خطر و احتمال خطر را تشدید می کند. این در حالی است که مدیریت فضای بحران به تحققِ نظامِ گفتمانی برنامه محور نیاز دارد تا فضایی را که بالقوه خطرناک است، به تدریج از خطر دور و به نقطه امن نزدیک سازد. اوج بحرانِ گفتمانی آن جا رخ می دهد که منابعِ اعتبارسنجی اخبار متناقض تولید کرده و هم دیگر را خنثی می کنند. بنابراین، بر مبنای یافته های پژوهش، بر خلاف تلقی رایج که نظام گفتمانی تصادفی را بهتر از نظام گفتمانی برنامه محور در نسبت با اتیک («دیگری») توصیف می کند، در شرایط همه گیری خطر که اصل بقای نوع انسانی در مخاطره قرار می گیرد، نظام گفتمانی برنامه محور تناسب بیشتری با اتیک و رعایت حقوق دیگری دارد.
شناسایی و تحلیل فرصت ها و چالش های آموزش مجازی از منظر دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، درصدد بررسی چالش ها و فرصت های آموزش مجازی از منظر دانشجویان کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی است. در همین راستا، برای جمع آوری داده ها از روش کیفی و فن مصاحبه عمیق استفاده شد. مشارکت کنندگان این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. یافته های پژوهش نشان دهنده آن بود که چالش های آموزش مجازی از منظر دانشجویان، تحت پنج مقوله مشکلات فنی، آموزشی، مربوط به عملکرد استاد، دانشجو، کنشگری و تعامل قرار می گیرد. دانشجویان برای فرصت های آموزش مجازی، به نمونه هایی ازجمله: از بین رفتن هزینه رفت وآمد، کم شدن استرس ارائه درسی، صرفه جویی در زمان، آزادی و خارج شدن از چارچوب ها، امکان ضبط کلاس و استفاده از آن در زمان دیگر، جلوگیری از اپیدمی بیماری، از بین رفتن مشکلات خوابگاه برای خوابگاهی ها و بهینه شدن فراغت اشاره کردند. در بخش پیشنهادهای پژوهشی، به برخی از مهم ترین نمونه ها شامل: استفاده از اسکایپ به جای نرم افزار ادوبی کانکت، ارزشیابی دانشجویان براساس ترکیبی از فرایندهای عملی، فعالیت های کلاسی و ... در کنار امتحان، حضوری شدن درس های مهم تر و مجازی شدن درس های کم اهمیت تر، فراهم کردن بانک اطلاعاتی یا کتابخانه مجازی، الزام به روشن بودن وبکم ها در زمان امتحان برای جلوگیری از تقلب و استفاده از نرم افزارهای جانبی برای افزایش تعامل اشاره می شود.
مبانی فلسفی فضای مجازی و پیام موردی بیماری کرونا ویروس؛ مطالعه کیفی
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی یکی از پدیده های مهم زندگی امروزه بشر است که به خوبی فلسفه آن در تمام اوقات تربیت، سنین کودکی، نوجوانی و بزرگسالی، جنسیت مذکر و مونث و نیز ابعاد گوناگون زندگی دینی، آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و ... را تحت تأثیر قرار داده است. با توجه به تغییر و تحولات و گسترش محدوده و دامنه اطلاعات، تهیه چهارچوب مشخص و تعیین حدود و مرزهای منظم فکری جهت پرورش متربیان متناسب ضرورتی است که باید بدان توجه شود. هدف این پژوهش پرداختن به مبانی وجودی فضای مجازی، نحوه کسب معرفت و ایجاد ارتباط دراین فضا و نیز ارزش و هنجار موجود در آن می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و یافته های تحقیق نشانگر آن است که نحوه دریافت اطلاعات و سرعت آن به گونه ای متفاوت از دوران گذشته می باشد. نمونه بیماری واگیردار جهانی کرونا و دریافت پیام متناسب با ساختار فلسفی وجودی، ارزش شناسانه و نیز معرفت به آن تاثیراتی مهم و اساسی را در آموزش و نیز نحوه تعاملات و ارتباطات متربی با محیط اطراف خود دارد.