مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
وسواس مرگ
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با در نظر گرفتن پیشینه پژوهشی مربوط به رابطه سوگیری های مذهبی و سلامت روانی، به نظر می رسد تمایز بین سوگیری های مذهبی درونی و بیرونی در فهم رابطه مذهب و وسواس مرگ مفید واقع شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه سوگیری های مذهبی با وسواس مرگ با بررسی نقش جنسیت انجام گرفت.
روش: این پژوهش در یک بررسی همبستگی نگر انجام شده است. نمونه ای به حجم 468 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب و با مقیاس های وسواس مرگ و سوگیری مذهبی مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چند متغیری همزمان تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد در هر دو جنس وسواس مرگ با سوگیری مذهبی بیرونی رابطه مثبت دارد، در حالیکه با سوگیری مذهبی درونی رابطه ای منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون هم حاکی از آن بود که سوگیری های مذهبی بیرونی در گروه مؤنث قدرت پیش بینی بیشتری برای وسواس مرگ دارد.
نتیجه گیری: از آنجایی که سوگیری مذهبی درونی با وسواس مرگ رابطه ای منفی دارد، می توان نتیجه گرفت که رشد نایافتگی مذهبی دلیلی بر نگرش های مرضی نسبت به مرگ است. نقش جنسیت در رابطه سوگیری مذهبی بیرونی با وسواس مرگ حائز اهمیت است.
رابطه سوگیری مذهبی و صفات شخصیتی با وسواس مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پیش بین های وسواس مرگ بر اساس متغیرهای جهت گیری مذهبی و سنخ شخصیتی عصبیتدر پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی پیش آیندهای وسواس مرگ از طریق جهت گیری مذهبی و سنخ شخصیتی عصبیت در پرستاران زن بیمارستان های شهر تهران انجام شد.مطالعهحاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه پرستاران زن بیمارستان های خصوصی شهر تهران (لاله، دی، آپادانا، آسیا، آزادی، تهرانپارس، خاتم الانبیاء، فجر) در سال 1391 بودند. به این منظور، 110 پرستار زناز طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های وسواس مرگ عبدالخالق، جهت گیری مذهبی آلپورت و خرده مقیاس عصبیت پرسش نامه سنخ های شخصیتی نئو مورد بررسی قرار گرفتند. داده هاازطریقنرم افزار SPSSنسخه16وبااستفادهازآزمون-هایضریبهمبستگیپیرسونوتحلیلرگرسیونچندمتغیریتحلیلشدند. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری مشخص نمود که 30 درصد واریانس وسواس مرگ توسط متغیرهای پیش بین (جهتگیری مذهبی بیرونی و سنخ شخصیتی عصبیت) تبیین می شود. همچنین رابطه بین وسواس مرگ با جهت گیری مذهبی بیرونی(p<0/01)، جهت گیری مذهبی درونی (p<0/01)، و سنخ شخصی عصبیت(p<0/01) معنادار است. جهت گیری مذهبی بیرونی و سنخ شخصیتی عصبیت می تواند موجب شکل گیری افکار نشخواریو وسواس گونه در مورد مرگ و جنبه های مختلف آن شود.
نقش تعدیل کننده سبک های مقابله ای در رابطه بین سبک های دلبستگی با وسواس مرگ سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعدیلکننده سبکهای مقابلهای در رابطه بین سبکهای دلبستگی با وسواس مرگ در سالمندان بود. جامعه آماری در این<br />پژوهش شامل سالمندان ساکن شهرستان نورآباد ممسنی بود. تعداد گروه نمونه پژوهش حاضر 326 نفر ( 185 مرد، 141 زن) بودند که به روش در دسترس انتخاب<br />شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (هازن و شیور، 1987 )، پرسشنامه سبکهای مقابلهای (پارک، 2007 ) و مقیاس وسواس<br />مرگ (عبدالخالق، 1998 ) بود. دادههای بهدستآمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک<br />دلبستگی ایمن و سبک مقابلهای کارآمد با وسواس مرگ رابطه منفی معنادار و سبکهای دلبستگی ناایمن و سبک مقابلهای ناکارآمد با وسواس مرگ رابطه مثبت<br />معناداری داشت و سبک مقابلهای کارآمد پیشبینیکننده کاهش وسواس مرگ بود. همچنین، نتایج نشان داد که سبک مقابلهای کارآمد در رابطه بین سبکهای<br />دلبستگی با وسواس مرگ نقش تعدیلکننده دارد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت افزایش مقابله کارآمد، موجب ضعیفتر شدن رابطه سبکهای دلبستگی ناایمن<br />با وسواس مرگ میشود.
بررسی رابطه بین وسواس مرگ با روش های مقابله مذهبی، عمل به باورهای دینی و سبک های دلبستگی به خدا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین وسواس مرگ با روش های مقابله مذهبی، سبک های دلبستگی به خدا و عمل به باورهای دینی انجام گرفت. روش : طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 347 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان شرقی بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به مقیاس های وسواس مرگ، عمل به باور های دینی معبد، مقابله مذهبی و سبک های دلبستگی به خدا پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چند متغیری همزمان تحلیل شد. یافته ها : از بین متغیرهای مورد بررسی، مقابله مذهبی منفی و سبک دلبستگی ناایمن به خدا، بیشترین سهم را در تبیین وسواس مرگ داشتند (001/ p<0 ). نتیجه گیری : کسانی که خدا را بیشتر به عنوان منبعی تنبیه کننده تصور می کنند تا منبعی از عشق و نیز کسانی که در پذیرش خداوند به عنوان پایگاه امن دچار تردید و اضطراب هستند، وسواس مرگ بیشتری را تجربه می کنند.
اثربخشی روان درمانی وجودی آنلاین بر نگرش به زندگی و آشفتگی های مرتبط با مرگ در بیماران بهبودیافته کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی روان درمانی وجودی آنلاین بر نگرش به زندگی و آشفتگی های مرتبط با مرگ در بیماران بهبودیافته کووید ۱۹ انجام پذیرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری را تمام بیماران بهبودیافته کووید 19 شهر ارومیه در سال 1399 تشکیل می داد. حجم نمونه آماری 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) بود که به روش نمونه گیری دردَسترس گزینش و در دو گروه کنترل و آزمایش جای دهی شدند. گروه آزمایش به صورت گروهی 10 جلسه 90دقیقه ای روان درمانی وجودی آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای نداشتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرش زندگی (ریکر، 1992)، افسردگی مرگ (<sup> </sup>تمپلر و همکاران، 1990) و وسواس مرگ (عبدالخالق، 1998) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. براساس نتایج، میانگین نگرش زندگی<sup> </sup>در گروه آزمایش، پس از مداخله در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش (001/0P<) و میانگین افسردگی مرگ<sup> </sup>و وسواس مرگ کاهش پیدا کرده است (001/0P<). بنابر نتایج، روان درمانی وجودی می تواند موجب بهبود نگرش به زندگی و کاهش میزان آشفتگی های مرتبط با مرگ در بیماران بهبودیافته کووید 19 شود.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی جدلی بر وسواس مرگ زنان در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۶۶۲-۱۶۴۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: وسواس مرگ یکی از موارد تهدید سلامتی روانی در همه گیری کرونا است. تاکنون مطالعه بالینی که به مقایسه اثربخشی درمان های روانشناختی مانند درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی در وسواس مرگ انجام نشده است و خلاء پژوهشی بزرگی در بررسی آن وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با رفتاردرمانی جدلی بر وسواس مرگ زنان در دوره کرونا انجام پذیرفت. روش: مطالعه حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان 20 -60 ساله بودند که در سال 1399 در دو مرکز ادیبان و خانه بهی اراک پرونده داشتند. در مجموع 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از طریق غربالگری انتخاب و در سه گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، رفتاردرمانی و کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مداخله رفتاردرمانی جدلی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی به صورت آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان قبل، بعد و یک ماه پس از اجرای مداخله درمانی، پرسشنامه وسواس مرگ عبدالخالق (1998) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون هر دو روش مداخله در کاهش وسواس مرگ زنان تأثیر معناداری داشتند (0/05 P<). در مرحله پیگیری نیز دو مداخله به صورت معناداری موجب کاهش وسواس مرگ زنان شدند، اما بین دو مداخله تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد (0/05<P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق می توان گفت که هر دو درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتار درمانی جدلی با استفاده از اصول ذهن آگاهی و با افزایش انعطاف پذیری روانشناختی در کاهش وسواس مرگ زنان مؤثر بودند، ازاین رو آگاهی از این مداخلات می تواند در دوران کرونا برای وسواس مرگ زنان مؤثر واقع شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر وسواس مرگ و هوشیاری بدن در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر وسواس مرگ و هوشیاری بدن در سالمندان بود.روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با دوگروه آزمایش بود. از بین سالمندان بهزیستی شهرستان بهشهر افرادی که تمایل به شرکت در پژوهش داشتند به صورت الگوی هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ساده در2 گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گمارش شدند. گروه اول درمان مبتنی بر شفقت در 8 جلسه و گروه دوم درمان مبتنی برپذیرش و تعهد را در 9 جلسه دریافت نمودند، اما گروه سوم که گروه کنترل بودند تحت هیچ درمانی قرار نگرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس هوشیاری بدن (2006) و مقیاس وسواس مرگ عبدالخالق (1998) بود برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی، تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار آماری SPSS 23 استفاده شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش وسواس مرگ و هوشیاری بدن شده بودند. همچنین در اثر بخشی بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر روی هوشیاری بدن و وسواس مرگ تفاوت معناداری وجود نداشت.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان به این نتیجه رسید که از درمان مبتنی پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت برای درمان وسواس مرگ و هوشیاری بدن در سالمندان می توان استفاده کرد.
اثربخشی امید درمانی بر وسواس مرگ و ادراک درد در زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۳۰-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی امید درمانی بر وسواس مرگ و ادراک درد در زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب بیمارستان قلب شهر تهران در سال 1402 بود که از این جامعه تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. همه آنها قبل از اجرای مداخلات پرسشنامه وسواس مرگ عبدالخالق (DOQ) (1998) و ادراک درد ملزاک (MGPQ) (1975) را تکمیل کردند. پس از آن گروه آزمایش مداخله امید درمانی را طی 8 جلسه 90 دقیقه هفته ای یکبار دریافت کردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس بااندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در متغیرهای وسواس مرگ و ادراک درد بین دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد و امید درمانی در کاهش وسواس مرگ و ادراک درد در گروه مداخله موثر بوده است (05/0>P). بر این اساس می توان گفت استفاده از روش امید درمانی می تواند در کاهش وسواس مرگ و ادراک درد بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب موثر باشد.