مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
کرونا
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت موجود در برنامه های درسی و شناسایی نیازهای موجود در جهت افزایش کیفیت نظام آموزشی و برنامه های درسی در عصر پساکرونایی، بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر رویکرد، کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی متخصص در حوزه برنامه درسی هوشمند و آموزش عالی بودند(16 نفر). سؤالات مصاحبه به صورت باز پاسخ (6 سؤال) بود. روایی و پایایی مصاحبه ها به تأیید رسید. از نرم افزار مکس کیودی ای نسخه پرو به منظور تحلیل و استخراج کدها استفاده شد. نتایج نشان داد که هفت مضمون اصلی(سخت افزاری، اهداف، محتوا، ارائه محتوا، مدیریت زمان، فرایندهای یادگیری و ارزشیابی) استخراج گردید. لازمه گسترش یادگیری الکترونیکی، علاوه بر ضرورت توجه به عدالت توزیعی وکاستن از شکاف دیجیتالی در وضعیت سخت و نرم، آمادگی زیرساختی، انسانی ، محتوایی و سازمانی می باشد. برای شکل گیری یادگیری و آموزش با کیفیت، در مثلث با رئوس دانشجو، استاد و محیط ، ضروریست تعامل بین آنها برقرار شود و شمولیت برخورداری از فرصت های برابر آموزش عالی مجازی در تمامی نواحی کشور با زیرساختهای تثبیت شده و تجهیزات و آموزشهای فنی و پشتیبانی تکمیلی صورت گیرد. مهارت افزایی و انگیزه زایی برای مطلوبیت و اشتیاق استادان و دانشجویان به تکنولوژی های پیشرفته طراحی و تدارک دیده شود .رسالت آموزش عالی در دگرگونی برنامه های درسی با انتقاد از بنیان های فکری کنونی و ایجاد تصویری نوین از محتوا و روش های آموزشی و شیوه های ارزیابی مورد انتظار است. نقش استاد و دانشجو بازتعریف شده و اساتید، فناوری های جدید را با موفقیت مدیریت کرده و خودکارآمدی در دانشجو تقویت شود.
توسعه خدمات گردشگری ایران در شرایط شیوع ویروس کرونا (با تأکید بر پتانسیل های بالقوه موجود)
منبع:
جهان نوین سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
47-60
حوزههای تخصصی:
خروج آمریکا از برجام و بازگشت مجدد تحریم ها و در کنار آن شیوع بیماری کرونا سبب شد تا بسیاری از فعالان بخش های خدماتی نگران این موضوع باشند که تحریم ها در روند فعالیت آن ها به چه میزان تأثیر منفی می گذارد. خدمات گردشگری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و فعالان این حوزه نگران آن هستند که تحریم های سیاسی و اقتصادی و شیوع بیماری کرونا چگونه بر این بخش تأثیر می گذارد. نتایج تحقیق نشان داد که بازگشت تحریم های آمریکا در سال 2016 بی ثباتی شدیدی را در این بخش ایجاد کرد به طوری که نرخ رشد منفی 24 درصدی را داشته است. در سال 2020 هم زمان با شیوع بیماری کرونا این صنعت مورد آسیب جدی قرار گرفت. درصورتی که کشور ایران به دلیل داشتن کادر درمانی خبره در کنار اماکن گردشگری می توانست از این امر بهره برده و گردشگری سلامت را توسعه می داد که متأسفانه به دلیل شرایط تحریمی از یک سو (افت شاخص ریسک تجاری، افت شاخص عملکرد لجستیک و وضعیت نامناسب شاخص رقابت پذیری این صنعت) و محدودیت هایی که در سطح جهان ایجاد شد افت شدید را در این بخش خدماتی تجربه کرد. لازم است تمامی دست اندرکاران این حوزه نهایت تلاش خود را به کار گیرند تا بسته ها و برنامه های سفر به ایران را بر اساس نیاز بازارهای هدف و به طریقی تنظیم کنند تا بیشترین ارزش را برای گردشگران ورودی به ایران در یک دوره زمانی کوتاه مدت ایجاد کنند. ایران با مزیت هایی که دارد از جمله «فرهنگ مهمان نوازی ایرانیان»، «ارزانی سفر به ایران»، «تعدد اماکن گردشگری» و «گردشگری سلامت با هزینه پایین در ایران» می تواند در مقابل بسیاری از محدودیت هایی که با آن ها مواجه است؛ عبور نماید.
استرس ادراک شده زنان کادر درمان در دوران شیوع کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با شیوع بیماری کرونا در اواخر سال ۲۰۱۹ در کشور چین و همه گیر شدن سریع آن در جهان، این مسئله به یک معضل جهانی با مخاطرات جسمی و روانی تبدیل شده است. ازآنجایی که کارکنان کادر درمان در خط اول مبارزه با این بیماری قرار دارند، به مراتب بیش از سایر اقشار جامعه در معرض آسیب های جسمی و روانی هستند. پژوهش حاضر باهدف بررسی استرس ادراک شده زنان کادر درمان در دوران شیوع بیماری کرونا انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش به روش کیفی و با رویکرد پدیدار شناسی انجام شد. جامعه موردپژوهش کلیه زنان کادر درمان شاغل در بخش های مخصوص بیماران کرونا در شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بودند. ۱۰ شرکت کننده با استفاده از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. بعد از رسیدن به اشباع داده ها با ۲ شرکت کننده دیگر نیز مصاحبه انجام شد و پس از بدست نیامدن داده های جدید، نمونه گیری متوقف شد. سپس تجزیه وتحلیل داده ها با روش توصیفی کلایزی انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه ها در دو کد نظری «احساسات و افکار ناخوشایند» و «رفتار های محدود کننده و اجتنابی» معرفی شد. نتیجه گیری: پرتکرارترین عوامل استرس زا در صحبت های مصاحبه شوندگان، احساسات و افکار ناخوشایند پیرامون سلامتی جسمی و رفتار های محدود کننده و اجتنابی در محیط خانوادگی بودند. نتایج این پژوهش می تواند جهت شناسایی و کاهش عوامل استرس زا در موقعیت های مشابه باهدف کاهش استرس ادراک شده افراد مورداستفاده قرار گیرد.
نقش حمایت اجتماعی، تاب آوری و نشخوار فکری در پیش بینی رشد پس از سانحه بهبودیافتگان از کرونا
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حمایت اجتماعی، تاب آوری و نشخوار فکری در پیش بینی رشد پس از سانحه بهبودیافتگان از کرونا بود. پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی بود؛ جامعه پژوهش شامل کلیه بهبودیافتگان از بیماری کرونا در 6ماهه دوم سال 1400 شهر ایلام بود. بدین منظور تعداد 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و بر اساس معیارهای ورود و خروج تعیین شده انتخاب و به پرسشنامه های رشد پس از سانحه تدسچی و همکاران (۱۹۹۶)، حمایت اجتماعی شوبرون و استووارت (۱۹۹۱)، نشخوار فکری هوکسما و مارو (۱۹۹۱) و تاب آوری کانر – دیویدستون (۲۰۰۳) به صورت آنلاین پاسخ و تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS 26 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی با رشد سانحه(50/0r=) و بین تاب آوری و رشد پس از سانحه (68/0r=) رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین نشخوار فکری با رشد پس از سانحه نیز رابطه منفی معنادار (37/0-r=) به دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که حمایت اجتماعی، تاب آوری و نشخوار فکری با هم قادر اند 58 درصد((586/0 R2=) از رشد پس از سانحه در بهبود یافتگان از کرونا را تبیین نمایند. همچنین یافته ها نشان داد که به ترتیب تاب آوری با ضریب تأثیر 425/0، حمایت اجتماعی با ضریب تأثیر 323/0 و نشخوار فکری با ضریب 235/0- بیشترین نقش را در پیش بینی رشد پس از سانحه در بهبود یافتگان از کرونا داشته است. نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای حمایت اجتماعی، تاب آوری و نشخوار فکری نقش مؤثری در پیش بینی رشد پس از سانحه دارند.
سلامت، یک نیاز اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت یکی از نیازهای اساسی انسان است و با نبود آن انجام بسیاری از کارها برای انسان دشوار یا غیر ممکن خواهد بود. این موضوع از بدیهیاتی است که نیاز به استدلال دیگری ندارد و تجربه بشر در طول تاریخ تأیید کننده آن است. از سوی دیگر، حالتِ سلامت می تواند شدت و ضعف داشته باشد و هر انسانی با توجه به شرایط خویش می تواند از سطحی از سلامت (کم یا زیاد) بهره مند باشد. اصولاً هنگامی که سخن از ارتقای سلامت به میان می آید به این معنا است که تلاش شود سطح سلامت فردی و اجتماعی افزایش یابد. صاحب نظران برای سلامت بُعدهای مختلفی قائل شده اند؛ بُعدهایی چون سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و سلامت معنوی (1). هر چند که ابعاد سلامت به این تقسیم بندی منحصر نمی شود و ممکن است ابعاد دیگری نیز برای آن در نظر گرفته شود.
چالش کرونا بین نص گرایی و عقل گرایی در اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در پی انتشار ویروس کووید 19، همگام با متخصصان حوزه سلامت، متخصصانِ علوم دیگر نیز برای برون رفت از چالش های به وجودآمده در حوزه های مربوط به خود فعالیت های چشم گیری انجام داده اند. این همه در عصری رخ داده که دنیای غرب آن را عصر روشنگری نام نهاده است که بیشتر بر دلیل گرایی و عقل گرایی حداکثری یا عقل گرایی انتقادی به منظور بی اعتبار جلوه دادن آموزه های وحیانی پای می فشارد. در این بین اسلام ناب نوعی عقل گرایی اعتدالی را به منصه ظهور گذاشته که با حکم قطعی عقل همراه است.
تدوین بسته آموزشی هوش معنوی با رویکرد اسلامی در مواجهه با بیماری های فراگیر مانند کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
114-128
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: کرونا تغییرات مهمی در زندگی افراد ایجاد کرده و آسیب پذیری آنان را نسبت به افسردگی و اضطراب افزایش داده است. هوش معنوی مهارت به کارگیری منابع معنوی در جهت سازگاری با شرایط است و آسیب پذیری افراد را کاهش می دهد. هدف پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی هوش معنوی با توجه به آموزه های اسلامی و روان شناسی در مواجهه با بیماری های فراگیر بود.
تجربه زیسته دانشجویان از جامعه پذیری دانشگاهی در دوران شیوع ویروس کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
178 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف عمیق از تجربه زیسته دانشجویان دکتری دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی و امیرکبیر از جامعه پذیری دانشگاهی خود در دوران کرونا است. با استفاده از رویکرد کیفی و استراتژی استفهامی و نمونه گیری نظری، مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 دانشجوی دکتری (در سال 1399) انجام شد. سپس اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA11 و روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و درنهایت 139 کد باز، 20 کد محوری و 5 کد انتخابی شامل آموزش (با 5 کد محوری)، پژوهش (با 4 کد محوری)، تعاملات کنشگران علمی (با 6 کد محوری)، زیست روزمره (با 3 کد محوری) و تعاملات علمی بین المللی (با 2 کد محوری) استخراج شد. یافته ها نشان داد استفاده از اساتید سایر دانشگاه ها برای تدریس، امتحان جامع مجازی، عدم کسب مهارت ها از طریق سیستم مجازی، افت یادگیری، تأخیر در فرصت های مطالعاتی خارج از کشور، دسترسی محدود به منابع موردنیاز، محدودیت ارتباطات رشته ای و بین رشته ای، تجربه احساس تنهایی، کاهش فرصت تدریس یاری اساتید، کاهش حس پویایی از تجربیات دانشجویان در فرایند جامعه پذیری دانشگاهی در دوران شیوع ویروس کرونا بوده است. بحران کرونا شیوه های پیشین آموزش و حتی برخی شیوه های پژوهش را بی اعتبار ساخته است. ضرورت جلوگیری از اجتماعات (علمی و غیرعلمی) بر ارتباطات و اجتماعات تأثیرگذار بوده است. دانشجویان کاهش تعاملات رشته ای و بین رشته ای با دیگر دانشجویان را آسیب زننده می دانند از طرف دیگر، افزایش چشمگیر کنفرانس ها، سمینارها و لایوهای مجازی به دلیل کم هزینه بودن و امکان مشارکت از نقاط مختلف کشور و دنیا زمینه تعاملات اعضای هیئت علمی، دانشجویان و متخصصین و تقویت اجتماعات علمی را فراهم کرده است. این موارد نشان از تغییر در شیوه-های جامعه پذیری دانشجویان دکتری در دوران حضور فیزیکی اندک در دانشگاه می دهد.
چالش های نوپدید آموزش و تدریس در ایام کرونا از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
187 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی چالش های نوپدید آموزش و تدریس در ایام کرونا از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر اصفهان بود. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و با رویکرد تحلیل محتوا است. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و فرایند جمع آوری اطلاعات در ده مصاحبه به اشباع نظری دست یافت. داده ها با استفاده از مراحل تحلیل داده ها از طریق سه گام کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار 10MAX QDA مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به طورکلی تعداد کدهای باز 150، کدهای محوری 137 و کدهای انتخابی 4 شناسایی و به دست آمد و نشان داد که عوامل اقتصادی (هزینه و نبود تجهیزات کافی، عدم پاسخگویی به تمام مشکلات دانش آموزان، عدم کنترل خانواده، عدم ارتباطات بین دانش آموزان، جدی نگرفتن کلاس، مشکلات نحوه آموزش)، آموزش ضمن خدمت برای معلمان (ابزار کمک آموزشی در دوران کرونا، برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان و ایجاد برنامه تشویقی برای دانش آموزان)، تولید محتوا (ایجاد محتوای جذاب آموزشی و برنامه های رفع اشکال مجازی) و تعامل و ارتباطات ) ایجاد تعامل میان والدین و معلم، برگزاری برنامه تشویقی مجازی، همکاری والدین، ویژگی های استراتژیک و ویژگی های نرم افزار) شناسایی گردید. نتایج کلی پژوهش نشان داد که با توجه به محتوای آموزشی و مشکلات زیرساختی و ایجاد برنامه تشویقی می توان چالش های نوپدید آموزش و تدریس در ایام کرونا را به حداقل رساند.
اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر بهزیستی روان شناختی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان دختر در دوره همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
203 - 216
حوزههای تخصصی:
بیماری کروناویروس علاوه بر ایجاد آسیب های جسمی، بر سلامت روان افراد نیز تأثیر جدی دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر بهزیستی روان شناختی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر ارومیه در دوره همه گیری کرونا انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دبیرستان شاهد شهر ارومیه در سال تحصیلی ۱۴۰۰_۱۴۰۱ بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 40 دانش آموز دختر، از بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر ارومیه انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شد. ابتدا هر دو گروه با استفاده مقیاس اخلاق تحصیلی گل پرور (1389) و مقیاس بهزیستی روان شناختی فرم کوتاه ریف (2004) مورد پیش آزمون قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش در 11 جلسه 90 دقیقه ای آموزش هوش اخلاقی شرکت کردند، درحالی که گروه کنترل در فهرست انتظار قرار داده شد و آموزشی دریافت نکردند. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. درنهایت، داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های به دست آمده مشخص شد که آموزش هوش اخلاقی بر بهزیستی روان شناختی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. (05/0>P). نظر به تاثیر آموزش هوش اخلاقی بر بهزیستی روان شناختی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان و با توجه به نیاز جامعه و سیستم آموزشی، آموزش هوش اخلاقی می تواند یک روش مداخله ای مناسب جهت ارتقای عملکرد رفتاری و روابط اجتماعی دانش آموزان باشد و بستر تعاملات سالم و یادگیری باکیفیت و صادقانه را فراهم کند.
تأثیر همه گیری کرونا بر تعادل مالی و حجم تجارت خارجی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
91 - 107
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کرونا به طور جدی بر فعالیت های اقتصادی، مانند تراز مالی عمومی جهانی، نرخ بی کاری جهانی، نرخ تورم جهانی، حجم تجارت جهانی و نرخ رشد جهانی تأثیر منفی گذشته است. در ادبیات اقتصاد کلان، وجود پدیده های مذکور بعنوان شاخص های بی ثباتی اقتصادی قلمداد می شوند که بر تعادل مالی و حجم تجارت خارجی مؤثرند. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی تأثیر همه گیری کرونا بر تعادل مالی و حجم تجارت خارجی در ایران می باشد. در این تحقیق، تأثیر همه گیری کرونا بر تعادل مالی و حجم تجارت خارجی در ایران در سال 1399 با استفاده از داده های سری زمانی و مدل خود توضیح برداری ( VAR) مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق از تجزیه و تحلیل رگرسیونی با استفاده از الگوی خود توضیح برداری ( VAR) به روش هم جمعی یوهانسن – جوسیلیوس برای برازش و تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار ایویوز استفاده شده است. یافته ها تأثیرپذیری تعادل مالی و حجم تجارت خارجی از همه گیری کرونا را نشان می دهد و مورد تأیید قرار داده است. همچنین، نتایج نشان داد که حجم تجارت ایران از بیماری کرونا و همچنین سیاست های تجاری و اقتصادی با خارج تأثیر زیادی می پذیرد.
چالش ها و راهبردهای مادران با فرزندان دبستانی و پیش دبستانی در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری کرونا و قرنطینه خانگی منجر به مسائل متعددی برای خانواده ها شده است. در همین راستا، این پژوهش با هدف مطالعه چالش ها و راهبردهای مادران با فرزندان دبستانی و پیش دبستانی در دوران همه گیری کرونا انجام شد. به این منظور انجام این مطالعه پدیدارشناسانه و بر اساس اصل اشباع نظری داده ها، با 21 نفر از مادران دارای فرزند پیش دبستانی و دبستانی در شهر تهران در سال ۱۴۰۰ مصاحبه شد و سپس، داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. در حوزه ی چالش ها 15 مضمون فرعی استخراج شد که در 5 مضمون اصلی"مشکلات رفتاری کودکان"، "دغدغه های آموزشی کودکان"، "برهم خوردن نظم زندگی"، "مشکلات فردی مادر" و "دغدغه های مرتبط با سلامتی" طبقه بندی شدند. در حوزه دوم که به راهبردها می پرداخت، 10 مضمون فرعی در قالب 3 مضمون اصلی "ایجاد سرگرمی و تفریح برای کودکان"، "به کارگیری راهکارهایی در مواجه با چالش های رفتاری و تحصیلی کودک"، "همیاری دیگران با مادر در زمینه فرزندپروری" به دست آمد. نتایج نشان داد کرونا و قرنطینه خانگی، چالش هایی را پیش روی مادران با فرزند دبستانی و پیش دبستانی قرار داده است و مادران در مواجهه با شرایط جدید، راهبردهای مختلفی را در پیش گرفته اند. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند به درک بهتر و عمیق تر تجارب مادران کودکان دبستانی و پیش دبستانی و همچنین، کاهش پیامدهای منفی کرونا و قرنطینه بر خانواده ها از طریق فراهم آوردن حمایت های لازم کمک نماید.
پیش بینی سلامت روانی و اجتماعی براساس صفات شخصیت در افراد بهبود یافته از بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
۱۲۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روانی و اجتماعی براساس صفات شخصیت در افراد بهبود یافته از بیماری کرونا بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی افراد بهبود یافته از بیماری کووید-19 در بیمارستان های شهر تهران (مسیح دانشوری، امام خمینی، شهدای یافت آباد، سینا، شریعتی، طالقانی، حضرت رسول اکرم، هفت تیر) از تیر تا شهریور 1400 که چهار تا شش ماه از زمان ترخیص آن ها از بیمارستان گذشته بود، که از بین آن ها به روش نمونه گیری هدفمند 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه صفات شخصیتی نئو (NEO)، پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز (KSWBQ) و پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ (GHQ) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از رگرسیون چندگانه گام به گام تحلیل شد. نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی برون گرایی، توافق پذیری، گشودگی و مسئولیت پذیری با سلامت روان افراد بهبود یافته از بیماری کرونا ارتباط منفی و معنی داری دارند ( 01/0> P ). همچنین، ویژگی های شخصیتی برون گرایی، توافق پذیری، گشودگی و مسئولیت پذیری با سلامت اجتماعی افراد بهبود یافته از بیماری کرونا ارتباط مثبت و معنی داری دارند ( 01/0> P ). دیگر نتایج نشان داد که برون گرایی، روان رنجورخویی و گشودگی 9/31 درصد از سلامت روان افراد بهبود یافته از بیماری کرونا را پیش بینی می کنند ( 01/0> P ) و مقیاس گشودگی، توافق، برون گرایی و مسئولیت پذیری 3/39 درصد از سلامت اجتماعی افراد بهبود یافته از بیماری کرونا را پیش بینی می کنند ( 01/0> P ). به طور کلی نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت ویژگی های شخصیتی بر پیش بینی سلامت روانی و اجتماعی بیماران بهبود یافته از کرونا تاکید دارد.
شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا (با رویکرد تحلیل ساختاری، تاثیرات متقابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیرات که کرونا بر اقتصاد، اجتماع و حیات صنایع گذاشته و مشکلاتی که به ویژه برای صنعت گردشگری به همراه داشته است آینده نگاری و شناسایی روندها و فراروندهای موثر بر آینده صنعت گردشگری پساکرونا برای ادامه حیات این صنعت ضروری است. هدف این پژوهش شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا است. بنابراین پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسنادمعتبر ومصاحبه فهرستی ازفراروندها و روندهای کلیدی آینده گردشگری پساکرونا شناسایی شد، سپس با بهره گیری ازروش های آینده نگاری، روش تحلیل ساختاری- تاثیرات متقابل، ماتریس تاثیر متقابل طراحی شدبا نظر 14 نفر از خبرگان پژوهش و اجماع نظرات آنها درباره تاثیر عوامل بر یکدیگر ماتریس تکمیل شد. با تحلیل داده های بدست آمده از ماتریس با استفاده از نرم-افزار میک مک، میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری هر کدام از عوامل و پراکنش عوامل از جمله پایدار و ناپایدار مشخص و ارزیابی شده و تمامی روندها در قالب متغیرهای دووجهی، متغیرهای تنظیم کننده، متغیرهای تاثیرگذار، متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل مشخص و دسته بندی شد و نهایتا براساس تحلیل های نرم افزاری صورت گرفته روندهای راهبردی موثر شناسایی و مشخص گردید که عبارتند از: جهان مجازی، افزایش توجه به بهبود سبک زندگی مردم در توسعه فناوری، ارزش های اقتصادی، کانال-های دیجیتال، مراقبت های بهداشتی، اینترنت اشیا، رشد ادغام بازارها، استقرار فناوری جدید، نگرانی اپیدمی ها، نوآوری به عنوان رشد پایدار، تغییر باورها و ارزش ها و اعتقادات، تحول اجتماعی و اقتصادی، اهمیت زنجیره تامین، بازارهای در حال ظهور، دستیابی به فناوری پیشرفته، انعطاف پذیری، چابکی، هوش مصنوعی، تحول بخشی؛ این متغیرها به عنوان بازیگران اصلی در آینده گردشگری پساکرونا محسوب میشوند.
رابطه استرس ادراک شده و طرد والدین با پرخاشگری فرزندان در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیرات کرونا آموزش های مدرسه در بستر خانه صورت گرفته است. تعطیلی مدارس و قرنطینه خانگی دانش آموزان به دلیل همه گیری، روی سلامت جسمی و روانی کودکان نیز تأثیرگذار است؛ بنابراین می توان انتظار داشت که بر روی استرس و طرد ِ والدین تأثیرگذار باشد. لذا پژوهشی باهدف رابطه استرس ادراک شده و طرد والدین با پرخاشگری فرزندان در همه گیری کرونا انجام شد. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آن شامل والدین دارای فرزند در سن 12 تا 17 ساله شهر بروجرد در سال تحصیلی 1400-1399 بود. حجم نمونه 386 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه های مورداستفاده شامل مقیاس پرخاشگری کریمی (2012)، مقیاس استرس ادراک شده کوهن (1983) و مقیاس طرد والدین روهنر (2005) بود. داده ها با استفاده آزمون همبستگی Spearman و نرم افزار SPSS-21 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش رابطه معنادار مثبتی به میزان (481/0r=) میان استرس منفی والدین با پرخاشگری فرزندان را نشان داد. همچنین بین استرس مثبت والدین با پرخاشگری فرزندان رابطه منفی و معنادار (286/0-r=) وجود داشت. درنهایت بین طرد والدین با پرخاشگری فرزندان رابطه مثبت و معنی دار (606/0r=) وجود دارد؛ بنابراین استرس و طرد والدین در بروز رفتارهای پرخاشگرایانه فرزندان در دوره کرونا مؤثر است.
شیوه های عملیات روانی علیه ایران در مواجهه با کرونا (مطالعه صفحه اینستاگرام مسیح علی نژاد در ماه نخست شیوع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عملیات روانی از سوی رسانه ها علیه جمهوری اسلامی ایران از آغاز پیروزی انقلاب تا به امروز، همواره امری بارز بوده است، اما شیوع کرونا در جهان و سیطره آن بر تمام شرایط زندگی فردی، اجتماعی و حتی بین المللی، موج جدیدی از عملیات روانی با شدتی هرچه بیشتر علیه ایران به همراه داشت. در این عرصه، فعالیت های ضد نظام اسلامی مسیح علی نژاد علیه ایران و عملکرد او در صفحه اینستاگرامش در مواجهه با این بیماری، معطوف به نوع مدیریت رؤسای نظام گردید و عملکرد آنان را نشانه گرفت. با توجه به اهمیت، حساسیت و خاص بودن شرایط پیش رو، پژوهش حاضر بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که شیوه های شاخص عملیات روانی به کارگرفته شده از سوی مسیح علی نژاد چیست؟ ازاین رو، با استفاده از روش «تحلیل محتوای کیفی»، صفحه شخصی اینستاگرام نامبرده در طول یک ماه و در فاصله زمانی 1 اسفند 1398 تا نخستین روزهای فروردین 1399 بررسی شد. نتایج این بررسی حاکی از آن است که وی از نُه شیوه عملیات روانی در این دوره زمانی در ارسال پیام های مدنظر بهره برده است.
بررسی تاثیر عزت نفس بر میزان یادگیری الکترونیکی در دوران کرونا
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
171 - 182
حوزههای تخصصی:
کرونا بیماری همه گیری که ابعاد گوناگونی مانند اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و سلامت به ویژه آموزش را تحت تاثیر قرارد داده است و تغییرات بسیاری را در زمینه آموزش و پرورش ایجاد کرده است. در این راستا کووید ۱۹ یکی از جدی ترین و تاثیرگذارترین عناصر در تحولات آموزشی در دهه اخیر به شمار می آید که توانسته است پیامدهای مثبت و منفی متعددی بر روح و جسم محصلان به وجود بیاورد. از این رو، شناخت این پیامدها، بسیار کلیدی و مهم می باشد. یکی از این مسائل که تاثیر مستقیمی بر سلامت روان و وضعیت تحصیلی دانش آموزان دارد عزت نفس است؛ عزت نفس به معنی آن است که افراد تا چه میزان به خود احترام می گذارند، با افزایش عزت نفس احساس توانمندی در فرد افزایش یافته و درنتیجه افراد به موفقیت های مختلفی دست می یابند در این راستا، پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و با مطالعه مقالات و کتب متعدد به گردآوری مطالب در رابطه با تاثیر عزت نفس در آموزش الکترونیکی در دوران کرونا پرداخته است. و در نهایت به این نتیجه رسیده است به طوری که در دوران کرونا و گسترش یادگیری الکترونیکی عزت نفس در افراد کاهش یافته و در پی آن افت تحصیلی نیز به دنبال داشته است. بنابراین بین عزت نفس افراد و آموزش الکترونیکی در دوران کرونا رابطه معناداری وجود دارد.
کرونا و آموزش مجازی: فرصتی برای اصلاح رویکرد آموزشی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
435 - 443
حوزههای تخصصی:
کرونا با تحمیل آموزش مجازی، تهدیدی برای کاهش کیفیت آموزش به حساب می آید. ولی به اعتقاد نگارندگان مقاله از دل این تهدید، می توان فرصتی برای اصلاح رویکردهای کلان آموزشی مهیا ساخت: کرونا فرصتی برای بازاندیشی جدی و انجام اصلاحات عملی ای است که مدتها در ساحت نظر و اندیشه آنها را قبول کرده ایم ولی نتوانسته ایم در ساحت عمل اجرای و عملیاتیشان کنیم. در این مقاله، به روش کتابخانه ای و تحلیلی، به بررسی این مسئله می پردازم که مجازی شدن کلاسها، چگونه میتواند فرصتی عملی مهیا سازد تا نگرش و، به دنبال آن، اعمالِ ما نسبت به آموزش و کلاس متحوّل گردد. با مجازی شدن کلاس-ها، نیاز به کنارزدن تلقی سنتی از کلاس -که ماهیتی انقیادی دارد و در آن بر حافظه محوری، استادمحوری، جزوه خوانی، و... تاکید می شود- را بیش ازبیش درک می کنیم؛ و درک این نکته، نیروی محرکه ی کافی برای انجام تغییرات عملی را در ما ایجاد می کند که تلقی سنتی از کلاس درس را کنار بزنیم. در این راستا، کلاس «کلاب هاوسی» به عنوان بدیلی برای کلاس سنتی پیشنهاد شده که مولفه ی اصلی اش وجود «گفتوگوی علمی زنده و پُر از درگیری» در آن است. ما، ضمنِ موافقت با لزوم کنار زدن برخی از تلقی های معیوب سنتی از کلاس درس، در قسمت های پایانی مقاله به توضیح و تدقیق بیشتر ایده ی کلاس «کلاب هاوسی» می پردازیم. توضیح خواهیم داد که گفت وگوهایی که در هنگام آموزش علوم تجربی باید انجام گیرند، به کدام یک از بخش های آموزش تعلق دارد.
تأثیر سازه دولت- ملت مدرن بر گسست اجتماعیِ غرب در مواجهه با کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه ی هم افزا یا واگرای حکومت و مردم بیانگرموفقیت یا عدم موفقیت سازه دولت – ملت در هر کشوری است. این نوع رابطه در فراز و فرودهای سیاسی و اجتماعی مختلفِ هر سیل و بیماری های همه گیر، مردم را به حمایت از حکومت جلب و یا از آن دور می نماید. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی-تاریخی و مبتنی بر چارچوبِ تحلیل انتقادی ذیل رویکرد انگاره گرا، به تحلیل عملکرد الگوی دولت – ملت مدرن در مواجهه با بحران کرونا پرداخته و براساس نظرسنجی های معتبر بین المللی اعتبارسنجی شده است. برای تحقق این منظور،سیر تاریخی شکل گیری و بسط دولت-ملت مدرن، براساس سه گانه ی عناصرمادی،انگاره و نهاد مورد بررسی قرارگرفته و حلقه اتصال این سه گانه توسط مفهومی تحت عنوان «هویت ملی» از طریق تلاش نظریه پردازان علوم اجتماعی در هر برهه، برای مشروعیت زایی به آن تبیین گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آنست که ابتنای ساخت این الگوبرمنفعت گرایی شخصی که در طول قرون گذشته از سوی نخبگان اجتماعی به جامعه تزریقشده است، منجر به 1. رشد نابرابری و افول کارآمدی نهادهای حاکمیتی و واسط، 2. بی اعتمادی اجتماعی،3. قطع ارتباط جامعه و حاکمیت، و در نهایت گسست و فروپاشی اجتماعی شده است که تبلور آن در مواجهه دو رکن دولت و ملت بااین بحران، مشهود می باشد.
افسون زدگی سوژه های هیستریک در دوران پساحقیقتِ کرونا و رسانه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۶
55 - 75
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با مفهوم پساحقیقت در معنای نیچه ای آغاز می شود و با مفهوم افسون زدگی در شکل دلقک نیچه خاتمه می یابد. ضمن شرحِ چگونگیِ رویاروییِ انسانِ امروزی با پساحقیقت، همچون حقیقتی ناحقیقی در دوران کرونا، و متمایزکردنِ مفهوم پساحقیقت از آنچه رسانه ها خبر جعلی می نامند، پرسش های تحقیق این چنین مطرح می گردند که در رویارویی با مفهوم پساحقیقت چه سوژه هایی برساخته می شوند؟ و این سوژه ها چگونه برساخته می گردند؟ با بهره گیری از رویکرد و روش روان کاوانه لکان، به اثبات این فرضیه می پردازم که سوژه های بر ساخته شده سوژه هایی هیستریک هستند که در چرخش گفتمانی پدید می آیند و با پرسش از دال ارباب حفره آن را برملا می سازند. سوژه هیستریک، با برملاساختن فقدان در دانشِ دیگریِ بزرگ از افسانه و ناحقیقی بودن حقیقت آگاهی پیدا می کند. بدین ترتیب، میل پیشازبانی اسطوره ای (دلتا) را که گفتمان رایج به عقب رانده بود دوباره به جریان می اندازد. باتوجه به جریانِ مجدد اسطوره ها، سبقت آن از گفتمان رایج و پیوندی که با مطالعات اسطوره شناختی در فضای روان شناختی تحلیلی یونگ به وجود می آورد، به این پرسش کلی پاسخ می دهم که افسون زدگی در عصر اطلاعات و رسانه های مجازی چگونه است و حرکت به سویِ افسون زدگی در دوران پساکرونا چگونه صورت می گیرد و چه کهن الگوی روان شناختی ای فرافکنی می شوند؟ درنهایت، افسون زدگیِ سوژه ها در دوران رسانه های مجازی با کهن الگوی جست وجوگر و در دوران پساکروناییِ پیشِ رو با دلقک نیچه ای فرافکنی می گردد.