مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
کرونا
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
33-53
حوزههای تخصصی:
هدف طرح حاضر ارزیابی از یادگیری دانش آموزان درگذر از کرونا (مجازی، نیمه حضوری و حضوری) است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع اندازه گیری مکرراست. جامعه آماری دانش آموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 منطقه 15 شهر تهران هست. نمونه موردبررسی 76 دانش آموز، از سه کلاس پایه دوازدهم رشته انسانی مشغول به تحصیل در 1401-1400 است. شیوه نمونه گیری از بین جامعه در دسترس به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. ابزار پژوهش آزمون های هماهنگ دی ماه، اسفندماه در سطح دبیرستان، آزمون شبه نهایی فروردین ماه منطقه 15، آزمون نهایی کشوری درس جامعه شناسی 3 است که همگی به شیوه حضوری برگزار شد. روش تجزیه وتحلیل آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی است نتایج: آزمون لامبدای ویلکز با مقدار (250/0) و (f=70/954)750 /0 مجذور اتای تفکیک ی در سطح (p<0/001) معنی دار است؛ به عبارت دیگر نوع آموزش در پژوهش حاضر مؤثر بود. میزان تأثیر آموزش 750/0 بود. نتایج آزمون بنفرونی نشان داد که میانگین آموزش مجازی (36/10)، بیشتر از حد مطلوب و مؤثرتر از آموزش نیمه حضوری (05/5)، تداوم نیمه حضوری (56/7)، است و آموزش حضوری (03/12)، بالاتر از حد مطلوب و مؤثرتر از آموزش مجازی (36/10)، (p<0/01) است. سیستم های آموزشی باید آموزش مجازی اضطراری را به عنوان روش جایگزین برای حفظ فرآیندهای یاددهی-یادگیری در محیط های همزمان یا ناهم زمان که با استفاده از پلتفرم های مختلف با دسترسی به اینترنت انجام می شود، با پرهیز از اعمال فشار بر معلمان، دانش آموزان و گونه ای حساب شده، ارائه دهند.
واکاوی و تحلیل تجارب معلمان از گذار به آموزش مجازی در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
101-110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پاندمی کووید 19 معلمان و دانش آموزان را در تمام سطوح آموزشی مجبور کرده است که به سرعت خود را با آموزش از راه دور سازگار کنند. آموزش از راه دور با آموزش آنلاین یکی از برجسته ترین تغییرات مورد نیاز معلمان بوده است هدف: هدف پژوهش واکاوی و تحلیل تجارب معلمان از گذار به آموزش مجازی در دوران کرونا بود. روش: این پژوهش کیفی و به شیوه پژوهشی پدیدارشناسی تفسیری ون منن (2006) و از رویکرد کیفی با روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه پژوهش، معلمان با تجربه آموزش مجازی در سال گذشته بود. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای آنالیز از روش تحلیل مضمون شش مرحله ای رویکرد پدیدارشناسی تفسیری "ون منن" استفاده شد. یافته: نتایج نشان داد مضامین پایه، تداوم تحصیل، ایجاد فرصت خلاقیت، همدلی اولیا با معلمان، انعطاف پذیری و آزادی عمل، نظارت بیشتر تربیت والدین بر تکالیف، ایجاد تجربه جدید برای ذینفعان آموزش، ورود ادبیات آموزش مجازی به نظام تعلیم و رسمی کشور، کاهش هزینه ایاب و ذهاب، ارتقاء سواد رسانه ای والدین، حذف یا کاهش امکانات کمک آموزشی، عدم تمایل به انجام تکالیف کلاسی، عدم وجود چارچوب مناسب آموزشی، عدم توجه به قدرت و سرعت یادگیری دانش آموزان، ، و ... شناسایی شدند. نتیجه گیری: با توجه به مضامین پایه شناسایی شده و مضامین سازماندهنده اول، دسته بندی دوم در قالب مضامین سازمان دهنده دوم انجام شد مضامین سازمان دهنده اول محاسن و معایب بود و مضامین سازمان دهنده دوم برای هر دو بعد آموزشی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فنی بود.
بازنمایی تجارب زیسته اساتید دانشگاه از چالش های آموزش مجازی در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته اساتید دانشگاه علامه طباطبائی تهران از تدریس مجازی در دوره کرونا صورت گرفت. روش تحقیق حاضر با توجه به هدف از نوع مطالعات کاربردی و بر اساس رویکرد از نوع مطالعات کیفی بر اساس روش پدیدارشناسی بود. جامعه ی مورد مطالعه را کلیه اساتید دانشگاه علامه طباطبائی تهران که دارای سابقه ی آموزش تدریس مجازی بودند را شامل شد. در این پژوهش جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که برای تعیین حجم نمونه پژوهشگر با تعداد 20 نفر به سطح اشباع نظری دست یافت. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است که پایایی ابزار از روش پایایی بین دو کدگذار به دست آمد که قابلیت اعتماد کدگذاری تائید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری بر اساس تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که موانع و مشکلات تدریس مجازی اساتید دانشگاه علامه طباطبائی تهران شامل ضعف در یادگیرنده، ضعف آموزش دهنده، ضعف محتوا ، ضعف امکانات آموزشی، ضعف زمان آموزش و ضعف ارزشیابی و بازخورد بود. بر اساس نتایج به دست آمده بیشتر مشکلات دوره های مواجه شده با شکست، مربوط به حیطه ی اجرایی است و مدیران دانشگاه باید توجه خود را به بخش اجرایی معطوف نمایند تا موانع یادگیری در مرحله ی اول و انتقال یادگیری در مرحله ی بعد برطرف شود.
تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر رفتارهای جمعیِ نمایشی در بستر ویروس کرونا؛ مورد مطالعه: شهر بوشهر در سال 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
148-184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی در رفتارهای جمعیِ نمایشی در بستر ویروس کرونا در شهر بوشهر، با روش پیمایش و رویکرد توصیفی انجام شده است. جمعیت آماری متشکل از ساکنان 15 سال به بالای شهر با تعداد 197864 نفر هستند که نمونه ای به تعداد 384 نفر با تکنیک نمونه گیری تصادفی – خوشه ای از میان آن انتخاب شدند. پرسشنامه پژوهش محقق ساخت است که رواییِ محتوایی آن توسط استادان و پایایی اش به وسیله آزمون آلفای کرونباخ (79/.) تأیید شدند. فرضیه های پژوهش با آزمون های آماریِ تی تک نمونه ای، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس آزمایش شدند. نتایج نشان می دهند میانگین واقعی نمره میزان رفتار جمعیِ نمایشی پاسخگویان برابر 195 و یازده صدم است که از میانگین مورد انتظار آن یعنی مقدار 174 بالا تر است و این نشان می دهد که رفتارهای جمعی نمایشی در ایام شیوع کرونا بالاتر از متوسط جامعه بوده است. در رتبه بندی میانگین ابعاد متغیر رفتارهای جمعیِ نمایشی، بُعد مد اجتماعی با میانگین رتبه ای 28/6، اولویت اول را دارد. در واقع آن بعد از رفتار نمایشی که تنها به طور دوره ای و در فرایند شیوع کرونا در معرض تغییر قرار گرفت. متغیرهای جنس، وضعیت تأهل، وضعیت تحصیلات و نوع منزل مسکونی پاسخگویان تأثیر معنی داری بر رفتارهای جمعیِ نمایشی دارند و افراد متأهل، زنان، افراد با تحصیلات پایین و افراد ساکن در مسکن غیرشخصی، بیشتر تحت تأثیر رفتارهای جمعیِ نمایشی قرار گرفته اند.
ترومای کرونا: از بیماری تا فاجعه در مناطق کم برخوردار (مورد مطالعه: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثرات بیماری کووید ۱۹ بر شهروندان استان کردستان است. همه گیری چه تأثیرات اجتماعی و روانی بر شهروندان و خانواده های منطقه هدف دارد؟ این همه گیری چگونه بر روابط فردی و اجتماعی شهروندان و خانواده ها به ویژه در مناطق کمتر برخوردار مانند حاشیه و حومه سنندج تأثیر گذاشته است؟پژوهش حاضر، نوعی مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی است. داده ها و اطلاعات پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان و نخبگان دانشگاهی و غیردانشگاهی جمع آوری شد که با رسیدن به اشباع نظری با 15 نفر خاتمه یافت.براساس یافته ها اثرات اجتماعی و فرهنگی بیماری عبارت اند از: واگرایی جمعی، آنومی اجتماعی، بازنمود ناکارآمدی نظام حمایت اجتماعی، تنگناهای معیشتی، استحاله دین و گزاره های دینی، گسست معرفتی-فرهنگی، بحران در نظام آموزشی و ترومای روحی-روانی. همچنین مضمون اصلی معرفی شده در این راستا با عنوان «ترومای جمعی: از بیماری تا فاجعه» از گستردگی و شدت پیامدهای کرونا در ابعاد مختلف و امکان شکل گیری فاجعه درنتیجه مواجهه نداشتن صحیح و فوری با پیامدهای کرونا به ویژه در مناطق کمتر برخوردار حکایت می کند.گستردگی پیامدها و اثرات زیان بار و فاجعه آفرین کرونا ویروس در ابعاد شخصیتی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی که در بروز مسائلی مانند اختلالات شخصیتی، اضطراب و استرس، بیکاری و بی پولی، بحران در روابط اجتماعی و جمعی، فرسایش انواع اعتماد و در رأس آن ها بر بی اعتمادی نهادی و حتی مسائل فرهنگی مانند بحران دینی و گسست معرفتی تأثیرگذار است؛ بنابراین می توان گسترش ویروس کرونا را نوعی تروما دانست که بخشی از حافظه جمعی شهروندان در ایران و به ویژه کردستان را مرتبط با نوعی فاجعه مشغول کرده است.
شناسایی تجارب و توانمندی های زنان سرپرست خانوار در تعامل با فرزندان «در شرایط قرنطینه خانگی ناشی از بیماری کرونا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های نوظهور در دوران مدرن، زنان سرپرست خانوار است که گاهی به عنوان یک مسأله اجتماعی نیز شناخته می شوند. در این نگاه، اغلب مطالعات مربوط به زنان سرپرست خانوار، رویکرد اقتصادی (درآمدی) و کمک به بهبود معیشت آنان برجسته شده و جنبه های تعاملات اجتماعی آنان (درون و بیرون از خانواده) مغفول واقع شده است. هدف این پژوهش نگاه نزدیک و درون نگرانه به زوایای زندگی (درون خانوادگی/تعامل با فرزندان) زنان سرپرست خانوار در شرایط قرنطینه خانگی با شناخت موقعیتهای خاص آنهاست. این تحقیق با روش تحلیل تماتیک انجام شده و جامعه مورد مطالعه زنان سرپرست خانوار دارای فرزند بوده که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر تا زمان اشباع نظری انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که امکان سازگاری یا تاب آوری زنان سرپرست خانوار در این شرایط کم و کمتر شده و با هر انتخاب یا رفتار از جمله ازدواج مجدد، تن فروشی، کار در خانه های دیگران، خشونت نسبت به فرزندان، افسردگی، زندگی در کنار خانواده همسر (پدر یا مادر همسر)، بازماندگی فرزندان به دلیل عدم توان در تأمین امکانات آموزشی فضای مجازی و ... هرچه بیشتر در شرایط بحرانی غرق و غرق تر شده و امکان حفظ و بهبود شرایط زندگی و پایداری آن را متزلزل کرده است.
الزامات و چالش های ایران برای بهره مندی از دیپلماسی سلامت کارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع کرونا در جهان، نیاز به پیگیری دیپلماسی سلامت را به واقعیتی انکارناپذیر برای کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران تبدیل کرد. باوجود اینکه ایران تاکنون گام هایی پراکنده، کوتاه و مقطعی در این راستا برداشته است اما همچنان اهداف و برنامه ریزی های وزارت امورخارجه در این حوزه مشخص و قابل ارزیابی نیست. پرسش پژوهش این است که ایران برای داشتن یک دیپلماسی سلامت موفق و کارامد با چه الزامات و چالش هایی روبرو است؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه پژوهش بر اهمیت جایگاه دیپلماسی سلامت در سیاست خارجی ایران به عنوان یک الزام و اولویت و رفع بی اعتمادی و تنش در روابط با دیگر کشورها به عنوان یک چالش تاکید دارد. برای این کار روش کیفی با رویکرد تبیینی-تحلیلی مورد استفاده قرارگرفت. داده های لازم برای این منظور به روش کتابخانه ای از دو دسته منابع نوشتاری و الکترونیک گرداوری گردید و به شیوه ای هدفمند در پاسخ به سوال اصلی پژوهش استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند ایران برای بهره مندی از یک دیپلماسی سلامت موفق مجموعه ای از الزامات سیاسی و اقتصادی را در سیاست خارجی خود باید مورد توجه قرار دهد. مهمترین الزامات ایران شامل درک اهمیت و جایگاه دیپلماسی سلامت، برنامه ریزی راهبردی برای تحقق آن، آموزش و تربیت دیپلمات های حرفه ای، تنش زدایی و اعتمادسازی و برجسته ترین چالش ها در بعد بین المللی بی اعتمادی به ایران، روابط خارجی ناآرام و پُرتنش و وجود رقبای منطقه ای و بین المللی قوی معرفی گردیدند. همچنین چالش های داخلی در قالب شش دسته مشکلات محتوایی، ساختاری، فرهنگی، حکمرانی، اقتصادی و فرایندی تبیین شد.
کرونا، مخاطره در کار، باز اندیشی در نقش دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
241 - 272
حوزههای تخصصی:
مساله محوری این مقاله، بحث از ارتباط میان کار و کرونا و تغییر و تحولاتی است که به موجب وقوع این مخاطره جهانی در حوزه کار ایجادشده و به تبع، نقش دولت را دگرگون کرده است؛ تحولاتی که به تعبیر «اولریش بک»، موجب استانداردزدایی از کارشده و جامعه جهانی را به جامعه جهانی بیم زده بدل کرده و باعث بازاندیشی شهروندان نسبت به نقش دول حاکم در عرصه های داخلی و بین المللی شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر جهت پاسخگویی به این پرسش که با وقوع کرونا چه تحولاتی در حوزه کار به وقوع پیوسته و این تحولات چه تأثیری بر بازاندیشی شهروندان نسبت به نقش دول حاکم داشته است؟ این فرضیه را موردسنجش قرار می دهد که کرونا با اجبار دولت ها به اتخاذ سیاست هایی همچون قرنطینه، تعطیلی اجباری مشاغل، تحدید تعاملات اجتماعی و کاهش مراودات با دیگر کشورها، نه تنها منجر به تعطیلی بسیاری از مشاغل و بیکاری عده زیادی شد و برخی را به اجبار به حوزه های دیگری از کار و تغییر شغل کشانید، بلکه با ایجاد نیاز به نقش آفرینی قاطع دولت به منظور مقابله با همه گیری کرونا، گستره اثرگذاری و حوزه مداخلات اجتماعی آن را وسعت بخشید. لذا بنا بر یافته های پژوهش که حاصل مطالعات اسنادی با بهره گیری از روش تاریخی-تطبیقی جهت مقایسه دو گونه حکمرانی به رهبری کشورهایی همچون چین و آمریکاست، این نتیجه قابل استنباط است که با وقوع کرونا، الگوی دولت حداقلی و نظاره گر لیبرالی در حال جایگزینی با دولتی قوی تر البته نه از نوع اقتدارگرایی چینی بلکه لیبرالیسم پوشش یافته ای است که آزادی اقتصادی را با حمایت اجتماعی داخلی درهم می آمیزد.
تغییرات سیستم آموزشی طی بیماری 19-COVID: مطالعه کیفی درک تجربه زیسته دانشجویان رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کرونا تمامی مناسبات اجتماعی را در سطح جهان تغییر داد و باعث آغاز فصل جدیدی از زندگی برای بشریت شد. تغییرات گسترده زمینه مطالعات گسترده ای را فراهم کرد تجربه افراد از این تغییرات را درک نماید. آموزش به عنوان یکی از عرصه های زندگی اجتماعی نیز از تاثیرات و تغییرات همه گیری کرونا بی بهره نبوده است. این پژوهش با هدف درک تجربه دانشجویان دانشکده علوم ورزشی در مورد تغییرات سیستم آموزشی در دوران همه گیری کرونا انجام شد. در این تحقیق که به صورت کیفی انجام شد، داده ها از طریق مصاحبه با 18 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه آزاد جمع آوری گردید. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. پس از جمع آوری داده ها و تبدیل آنها یه داده های متنی، فرایند تجزیه و تحلیل با روش تحلیل مضمون آغاز شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا کدهای اولیه و سپس کدهای ثانویه استخراج شدند و در انتها داده ها در سه مضمون اصلی و نهایی تجارب مثبت، تجارب منفی و نظرات جایگزین و پیشنهادی خلاصه شده و ماتریس مضامین تحقیق ترسیم شد.
شیوع نشانه های ملال پیش قاعدگی در زنان ایرانی و رابطه آن با دشواری در تنظیم هیجانی و تغییر شدت علائم طی همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
12 - 23
حوزههای تخصصی:
پهدف پژوهش حاضر، تعیین شیوع نشانه های ملال پیش قاعدگی زنان ایرانی، رابطه آن با دشواری تنظیم هیجانی و نگرش زنان نسبت به قاعدگی و تغییر شدت علائم ملال پیش قاعدگی و دشواری تنظیم هیجان طی همه گیری کووید 19 بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری، زنان ایرانی در سنین قاعدگی در سال 1399 بودند که از میان آن ها 287 نفر به روش در دسترس انتخاب گردید. ابزار پژوهش، فرم اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و غربالگری علائم قبل از قاعدگی بود. بر اساس یافته ها تعداد اختلال ملال پیش قاعدگی بیشتر از نشانگان پیش قاعدگی بود و اکثر زنان، قاعدگی را برای سلامتی طبیعی می دانستند. همچنین نشانه ها طی همه گیری کووید 19 در اکثر زنان بدون تغییر بود. بیشترین فراوانی علائم شدید پیش از قاعدگی، مربوط به خستگی/ کمبود انرژی و کمترین فراوانی مربوط به بی خوابی بود. بر اساس تحلیل رگرسیون، دشواری تنظیم هیجان 16 درصد از تغییرات نشانه های پیش قاعدگی و ابعاد دشواری در انجام رفتارهای هدفمند و فقدان وضوح هیجانی باهم 18 درصد از تغییرات آن را تبیین نمودند. بنابراین با توجه به نقش پیش بین تنظیم هیجانی، طراحی مداخلاتی در جهت تنظیم هیجانی زنان شاید بتواند در جهت کاهش نشانه های پیش از قاعدگی نقش داشته باشد.
پنج عامل بزرگ شخصیت در پریشانی روان شناختی جمعیت بهبودیافته ازکرونا: نقش تعدیل کننده جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
366 - 375
حوزههای تخصصی:
شیوع جهانی و بی سابقه ی بیماری COVID-19 همراه با افزایش پریشانی روان شناختی در افراد، تهدیدی جدی بر سلامت عمومی محسوب می شود. بررسی مدل ساختاری عوامل روان شناختی مرتبط با COVID-19، همچنین نپرداختن پژوهش های پیشین به این موضوع به شیوه حاضر در این مطالعه اهمیت بسزایی دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسی مدل یابی معادلات ساختاری و نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه ی پنج عامل بزرگ شخصیت و پریشانی روان شناختی در بهبودیافتگان بستری بیماری COVID-19 (تعداد=705 نفر؛ دامنه سنی 25-80سال، زنان=20%/63 ، میانگین سنی=32/41، انحراف استاندارد=05/11) به شیوه نمونه گیری داوطلبانی و اینترنتی صورت گرفت. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه پنج عامل شخصیت_فرم کوتاه (BFI-S) و مقیاس پریشانی روان شناختی (K10) بود. از نرم افزار R به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. گشودگی در زنان باعث بالا رفتن پریشانی ولی در مردان باعث کاهش پریشانی شده است و اثر گشودگی روی پریشانی در دو گروه مردان و زنان ازنظر آماری اختلاف معنی داری داشته (002/0=P)، همچنین برونگرایی در مردان با کاهش پریشانی همراه بوده است (000/0= P)، بنابراین، جنسیت تعدیل گر این روابط می باشد. این نتایج با تبیین فرایند ابتلا به پریشانی روان شناختی با درنظرگرفتن عوامل شخصیتی و نقش کلیدی جنسیت به عنوان تعدیل گر و لزوم توجه به رویکردهای مداخله ای باهدف کاهش اثرات پریشانی روان شناختی به ادبیات پژوهشی می افزاید.
مدل سازی ساختاری تأثیر عوامل زمینه ای در توسعه حمل ونقل فعال در دوران اپیدمی کرونا در شهر دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
197 - 210
حوزههای تخصصی:
اپیدمی کرونا یکی از مهم ترین مسائل روز دنیاست که حمل ونقل شهری را به طور قابل توجهی تغییر داده است و نقاط ضعف روش های حمل ونقل فعلی را بیشتر برجسته کرده است. این بحران فرصتی منحصربه فرد برای طراحی مجدد برنامه های حمل ونقل شهری به شیوه ای پایدارتر و مقاوم تر را فراهم کرده است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر عوامل زمینه ای در توسعه حمل ونقل فعال در دوران اپیدمی کرونا در شهر دورود می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی و بر اساس روش توصیفی – تحلیلی می باشد و با ابزار پرسش نامه محقق ساخته تأثیر عوامل زمینه ای ازجمله سن و جنس و تحصیلات و... را بر حمل ونقل فعال در دوران اپیدمی کرونا با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری موردبررسی قرار داده است. جامعه آماری پژوهش شامل 180 نفر از ساکنان شهر دورود می باشد که با استفاده از نرم افزار موردنیاز و با سطح اطمینان 95 درصد محاسبه شده است. تحلیل یافته های منتج بیانگر آن است که در میان عوامل موثر بر توسعه حمل ونقل فعال در دوران اپیدمی کرونا عوامل اجتماعی و سلامت با بیشترین بار عاملی مؤثرترین عوامل و در میان عوامل زمینه ای موثر بر توسعه حمل ونقل فعال نیز، سن تأثیرگذارترین و درآمد خانوار کمترین تأثیر را در انتخاب حمل ونقل فعال در دوران شیوع اپیدمی کرونا داشته اند. نتایج پایانی نشانگر آن است که عوامل زمینه ای در دوران شیوع این اپیدمی در شهر دورود اثر بسیار زیادی بر توسعه حمل ونقل فعال در این دوران داشته است.
بررسی تاب آوری اقتصادی در صنایع کوچک و متوسط استان خوزستان ناشی از همه گیری ویروس سارس-کو2 (کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴)
1 - 30
حوزههای تخصصی:
یکی از مقوله های تاثیرگذار بر وضعیت اقتصادی در کشورها در حال حاضر وضعیت همه گیری کرونا است. این مسئله اگرچه در ظاهر خود را با مقوله های بهداشتی نشان می دهد، اما با افزایش همه گیری تاثیر خود را بر مقوله های اقتصادی نشان خواهد داد. استان خوزستان به دلیل تنوع قومیتی و نژادی در سطح مناطق مختلف، آسیب پذیری بالاتری در زمینه ی رعایت اصول بهداشتی دارد و به دلیل ماهیت ملی آن وابستگی شدیدتری به بخش اقتصادی از خود نشان می دهد. هر دوی این موارد سطح شیوع را در آن در مرحله ی بالا نگهداری خواهد کرد. بنابراین، در این تحقیق هدف اصلی محاسبه ی سطح تاب آوری اقتصادی در صنایع کوچک و متوسط استان خوزستان به تفکیک صنعت و شهرستان در دوره ی اول تعطیلی در کشور ناشی از همه گیری ویروس کرونا یعنی دوره ی زمانی اسفند 98 تا خرداد 99 با استفاده از روش توصیفی تحلیلی تاب آوری اقتصادی بریگویگلو و همکاران (2008)، است. یافته های تحقیق نشان می دهد که صنایع تولیدی نساجی، فلزی، غذایی، برق و الکترونیک، شیمیایی، کانی غیرفلزی و سلولزی به ترتیب دارای بالاترین تا کمترین تاب آوری در استان خوزستان هستند. همچنین تاب آوری اقتصادی در تمام شهرستان های استان خوزستان در وضعیت «بی ثبات و همگرا» قرار دارند و شهرستان های آبادان، اهواز، ایذه و باغملک، شوشتر و گتوند، بالاترین تاب آوری و شهرستان های امیدیه و بندر ماهشهر و بندر امام خمینی کمترین تاب آوری در استان ارزیابی شده اند.
ارزیابی کیفیت آموزش مجازی از دیدگاه دانشجویان در همه گیری کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع بیماری کرونا سیستم های آموزشی در سراسر جهان از جمله آموزش عالی ایران را تحت تأثیر قرار داده است. این مطالعه با هدف تعیین کیفیت نظام آموزش مجازی در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان از دیدگاه دانشجویان انجام شد. روش کار: یک مطالعه توصیفی تحلیلی در سال 1399 در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام شد. جامعه مورد پژوهش در این مطالعه شامل تمام دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان بود که از میان آنها تعداد 537 نفر پرسشنامه را تکمیل نمودند. پرسشنامه محقق ساخته با ابعاد کیفیت ارائه محتواهای آموزشی، زیرساخت های آموزش مجازی، کیفیت کلاس های آنلاین و کیفیت آزمون های مجازی جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی (One way annova و ...) استفاده شد. نتایج: از دیدگاه دانشجویان بیشترین میانگین نمره مربوط به بعد زیرساخت آموزش مجازی (97/2) و کمترین میانگین نمره مربوط به بعد پاسخگویی (01/2) بود. در بعد پاسخگویی، 35% از دانشجویان، پاسخگویی مناسب به مشکلات دانشجویان توسط کارشناس EDO دانشکده را خیلی ضعیف ارزیابی کرده اند. بین جنسیت و بومی بودن و ابعاد کیفیت آموزش مجازی ارتباط معنی داری وجود نداشت. بین بعد کیفیت ارائه محتوا، کلاس انلاین، پاسخگویی، آزمون مجازی با دانشکده ها ارتباط معنی داری وجود داشت (001/.>P). بین تمام ابعاد آموزش مجازی و مقطع تحصیلی نیز ارتباط معنی داری وجود داشت (001/.>P). نتیجه گیری: ایجاد آمادگی در ابعاد مختلف انسانی و تجهیزات خود نیازمند برنامه ریزی دقیق و مناسب می باشد. با توجه به شرایط کنونی و افزایش استفاده از نظام آموزش مجازی لازم است که با تقویت ساختار ها و تکنولوژی های ضروری و اصلاح فرایند های آموزشی و ارزشیابی و آموزش اساتید و دانشجویان گام بلندی در راه توسعه سیستم های آموزش برداشته شود.
دیپلماسی چینی سلامت و پویایی فزاینده اقتصاد چین در همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی سلامت، یکی از جنبه های دیپلماسی مدرن است که پس از همه گیری کرونا در جهان، موردتوجه بسیاری از کشورهای جهان واقع شده است. هدف مقاله پیش رو، بررسی نقش دیپلماسی سلامت بر حفظ و تداوم پویایی اقتصادی چین، هم زمان با همه گیری کرونا در این کشور و در سطح جهان است. براین اساس، پرسش اصلی پژوهش این است که «دیپلماسی سلامت چگونه به چین کمک کرد تا در شرایطی که کشورهای دیگر با رکود اقتصادی دست و پنجه نرم می کردند، اقتصاد خود را پویا نگه دارد؟» فرضیه اصلی پژوهش این است که «کارکردهای دیپلماسی سلامت، ازجمله گسترش روابط با کشورها، تلطیف چهره بین المللی، فرصت سازی برای کسب منافع اقتصادی از راه توسعه صادرات، و... به چین کمک کرد تا پویایی اقتصاد خود را حفظ کند». روش به کاررفته برای انجام پژوهش حاضر، روش کیفی با رویکرد تحلیلی تبیینی بوده و برای گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که چین توانسته است در پرتو دیپلماسی سلامت به بازارهای جدیدی (در کشورهای درحال توسعه) دست یافته، برای خود شهرت و محبوبیت سیاسی کسب کند و نقش بازیگری مسئول و خیرخواه را به نمایش بگذارد. در نتیجه این سیاست ها، در سال 2020، استقبال از کالاهای بهداشتی چین و به تبع آن، صادرات این کشور، افزایش یافت.
نهاد صالح در رسیدگی به مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا (نقد و بررسی قرار رد درخواست ابطال مصوبه جلسه 33 ستاد ملی مقابله و مدیریت بیماری کرونا)
منبع:
فصلنامه رأی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
43 - 61
حوزههای تخصصی:
ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا در اواخر س ال ۱۳۹۸ همزمان با ش یوع بیماری کرونا و با هدف اعلام شده مبنی بر ضرورت اتخاذ تدابیر هم افزا و همگرایی دستگاه ها برای کنترل بیماری و پیامدهای آن، به موجب مصوبه ش ورای عالی امنیت ملی تشکیل گردید و به ایفای صلاحیت هایی در حوزه ی بهداشتی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی پرداخت و تصمیم گیری هایی الزامی را مصوب و به اجرا گذارد؛ اما در مواردی از حیطه صلاحیتی خود خارج شده است. یکی از این موارد، مصوبه 33 این ستاد است که به دلایل متعدد مغایرت با قانون اساسی، قوانین عادی، مغایرت با شرع، خروج از حدود صلاحیت و تضییع حقوق شهروندان(بنا بر استدلال درخواست کننده ابطال)، ابطال آن در دیوان عدالت مورد درخواست قرار گرفت. اما در نهایت مستند به ماده 85 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، قرار رد دادخواست را صادر شد؛ بدین استدلال که مصوبات ستاد در حکم مصوبات شورای عالی امنیت ملی و حارج از حدود صلاحیت دیوان است. در این مقاله به بررسی مفاد این درخواست و نقد و تحلیل قرار صادره می پردازیم. کلیدواژگان: ستاد ملی مقابله و مدیریت بیماری کرونا، کرونا، شورای عالی امنیت ملی، ابطال مصوبه، دیوان عدالت اداری.
اثرات کووید ۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمانی که کرونا و واژه کووید ۱۹ در ذهن ها وارد شده، زندگی فردی و اجتماعی انسان دچار تغییرات زیادی شده است. به طوری که مردم برای ادامه روند زندگی با چالش های گوناگونی مواجه شدند و تمام ابعاد زندگی شان تحت تأثیر قرار گرفته است. تغییرات بوجود آمده در دوران کرونایی، باعث بروز سبک های جدیدی از زندگی در میان مردم شده است. پژوهش پیشرو از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه روستاییان نیز با استفاده از فرمول کوکران از مجموع ۶۹۰۳ خانوار روستاهای نمونه، تعداد ۳۶۲ خانوار به عنوان خانوار نمونه برای تکمیل پرسش نامه محاسبه گردید. برای بررسی اثرات ویروس کووید۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی سیستان، طیف گسترده ای از شاخص ها تعیین گردید و برای سنجش میزان اثرات کووید ۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی شهرستان زابل، قبل و بعد از شیوع بیماری از روش تحلیل عامل تأییدی مرتبه دوم با استفاده از معادلات ساختاری در نرم افزار AM0S استفاده شد. نتایج نشان می دهد سبک های زندگی در شاخص های رسانه محور، اجتماع محور و معیشتی در قبل از شیوع بیماری کووید-19 در وضعیت کمتر از متوسط قرار داشته و پس از شیوع بیماری در وضعیت بالاتر از متوسط قرار گرفته است.
ارزیابی توان عملکردی عکس های ماهواره ای کرونا، هکساگون و تصاویر استر در تهیه ی نقشه مرز و خط ساحلی دریاچه زریبار و استخراج میزان تغییرات سطح دریاچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۴۲۶-۴۰۱
حوزههای تخصصی:
عکس های ماهواره ای کرونا و هکساگون باقدرت تفکیک مکانی 1.8 تا 9 متر منبع مناسبی برای پایش و ارزیابی تغییرات پدیده های سطح زمین می باشند. هدف این تحقیق پایش تغییرات دریاچه زریبار در بازه 2019-1969 با استفاده از داده های ماهواره ای کرونا، هکساگون و استر و توانایی عملکرد آنها در پایش و استخراج خط ساحلی، مرزدریاچه و پهنه ی آبی می باشد. در این تحقیق برای تصحیح هندسی داده های کرونا و هکساگون از تصاویر گوگل ارث، از الگوریتم های استخراج خطواره، ماسک باینری و قطعه بندی شیفت میانگین به ترتیب برای استخراج خط ساحلی و مرز دریاچه، آشکارسازی تغییرات دریاچه و استخراج و پایش پهنه ی آبی دریاچه زریبار استفاده شد. یافته های حاصله نشان داد که در مرحله ی اول: تصحیح هندسی عکس های کرونا و هکساگون با استفاده از تصاویر گوگل ارث با میزان RMSE 0.3 و 0.4 پیکسل به دست آمد. در مرحله ی دوم، الگوریتم استخراج خطواره برای استخراج مرز دریاچه و خط ساحلی با استفاده از عکس های کرونا و هکساگون از دقت بالایی برخوردار بوده و با نقشه ی توپوگرافی 50000/1 همبستگی بالایی دارد. در مرحله ی سوم، روش طبقه بندی نظارت نشده ماسک باینری به منظور آشکارسازی تغییرات دریاچه با استفاده از عکس های کرونا و هکساگون به صورت قابل قبولی پیکسل های تغییریافته و تغییرنیافته را شناسایی کرده، به طوری که 11 هکتار سطح دریاچه بیشترین تغییرات را داشته است. نهایتاً در مرحله ی چهارم مشخص شد که الگوریتم قطعه بندی شیفت میانگین و حد آستانه با اعمال بر روی داده های کرونا، هکساگون و استر جهت استخراج پهنه ی آبی موفقیت آمیز و در این میان عکس کرونا به علت قدرت تفکیک بالاتر بهتر عمل کرده است. نتایج فوق نشان داد که دریاچه ی زریبار از سال 1969 تا سال 2019 با کاهش 6.5% مواجه بوده و یافته های حاصله همبستگی بالایی با محصول پهنه ی آبی استر دارد. به طورکلی یافته های این پژوهش پتانسیل استفاده از روش های پردازش تصویر رقومی برای داده های کرونا و هکساگون به منظور پایش و آشکارسازی تغییرات دریاچه ها را نشان می دهد.
پیش بینی اختلال وسواس بر اساس نشخوار فکری و تحمل پریشانی در اپیدمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۶۶-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اختلال وسواس بر اساس نشخوار فکری و تحمل پریشانی در اپیدمی کرونا بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به ویروس کرونا که در بهار 1400 به بیمارستان نیکوئی شهر قم مراجعه و نتایج تست PCR آنها مثبت بود که تعداد این بیماران 1166 نفر بود. نمونه آماری شامل 289 نفر از اعضای جامعه آماری مذکور بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه وسواس فکری عملی مادزلی (OPQ) (1997)، پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مارلو (RRS) (1991) و پرسشنامه نشخوار فکری سیمونز و گاهر (DTS) (2005) جمع آوری گردید. نتایج نشان داد مولفه ی علامت دار بودن، درونگری و نکوهش رابطه مثبت و معناداری بااختلال وسواس دارند (05/0p<). تحمل پریشانی هیجانی، میزان توجه به هیجانات منفی در صورت وقوع، ارزیابی ذهنی پریشانی و اقدام های تنظیم کننده برای تحمل پریشانی رابطه منفی و معناداری با اختلال وسواس دارند (05/0p<). همچنین نتایج نشان داد که حدود 2/15 درصد واریانس اختلال وسواس توسط ابعاد نشخوارفکری (علامت دار بودن، درونگری و نکوهش)، ابعاد تحمل پریشانی (تحمل پریشانی هیجانی، میزان توجه به هیجانات منفی در صورت وقوع، ارزیابی ذهنی پریشانی و اقدام های تنظیم کننده برای تحمل پریشانی) پیش بینی می شود. نتیجه گیری می شود که اختلال وسواس از طریق نشخوار فکری و تحمل پریشانی در اپیدمی کرونا قابل پیش بینی است.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۷۶-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه ی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونای مرکز روشنگران شهر تهران در سال 1401 بود. تعداد 30 نفر از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی(DASS) (لاویباند و لاویباند، 1995) و آزمون حافظه فعال دانیمن و کارپنتر (DCWMT، 1980) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چنر متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر عملکرد شناختی و روانشناختی تفاوت معنادار وجود دارد(05/0> P). براساس یافته های این پژوهش، می توان از ظرفیت درمان شناختی- رفتاری برای درمان و بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی در دیابت بهبود یافته کرونا استفاده کرد.