مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
کرونا
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۱۸۲-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش آشفتگی های روان شناختی و انعطاف پذیری شناختی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی نوجوانان در دوران کرونا بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه 6 شهر تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داد که از این بین با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 295 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس بهزیستی روان شناختی (PWB) ریف (1989)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) دنیس و وندروال (2010) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) لاویبوند و لاویبوند (1995) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که آشفتگی های روان شناختی، یعنی اضطراب، افسردگی و استرس با بهزیستی روان شناختی نوجوانان در دوران کرونا رابطه منفی دارند (01/0 p<)، درحالی که بین انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت وجود داشت (01/0 p<). 46% از کل واریانس بهزیستی روان شناختی نوجوانان در دوران کرونا توسط آشفتگی های روان شناختی و انعطاف پذیری شناختی تبیین گردید (01/0 p<). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که بهزیستی روان شناختی نوجوانان در دوران کرونا تحت تأثیر سطح انعطاف پذیری شناختی آنان و آشفتگی های روان شناختی است که در این دوران تجربه می کنند.
پیش بینی بدرفتاری با کودکان بر اساس خستگی قرنطینه، تحمل پریشانی و سبک های حل تعارض مادران در دوره پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۲۰۴-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی بدرفتاری با کودکان بر اساس خستگی قرنطینه، تحمل پریشانی و سبک های حل تعارض مادران در دوره پاندمی کرونا بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران استان گلستان دارای کودکان 12 سال و کمتر در سال 1400 بود. 417 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خستگی قرنطینه لابراگینو و همکاران (2020، LFS)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005، DTS)، پرسشنامه سبک های حل تعارض (1994، ROCI-II) و مقیاس خودگزارشی بدرفتاری با کودکان محمدخانی (2005، SCAS) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین خستگی قرنطینه (239/0=r؛ 01/0>P)، تحمل پریشانی (194/0-=r؛ 01/0>P) و سبک های حل تعارض (05/0>P) مادران در دوره پاندمی کرونا با بدرفتاری با کودکان رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این، متغیرهای پیش بین در مجموع 7/32 درصد از تغییرات بدرفتاری با کودکان در دوره پاندمی کرونا را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج، توجه به خستگی قرنطینه، تحمل پریشانی و سبک های حل تعارض برای کاهش بدرفتاری با کودکان تسهیل کننده خواهد بود.
فقدان انگاره دلبستگی: اندوه طولانی مدت مرتبط با مرگ ومیر ناشی از کویید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (شهریور) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
۱۱۰۲-۱۰۸۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرگ های ناشی از کرونا با ایجاد آشفتگی های گسترده بنیان های زندگی بسیاری از خانواده ها را متزلزل کرد. این آشفتگی به ویژه در زمان مرگ یکی از همسران برجسته تر بود. بااین وجود، در پیشینه این حوزه مطالعه ای که به بررسی تجربه زیسته و اندوه طولانی مدت همسران سوگوار از مرگ ومیر کرونا به انجام رسیده باشد محدود است. باتوجه به گستردگی دامنه آسیب های طولانی شدن مدت سوگ انجام پژوهش های معرف در این زمینه ضرورت دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اندوه طولانی مدت مرتبط با مرگ و میر ناشی از کویید 19 در همسران سوگوار و تبیین تجربه زیسته آن ها انجام شد. روش: رویکرد مورد مطالعه در این پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بود. جمعیت مورد مطالعه شامل کلیه افرادی بود که در دوران کرونا همسر خود را از دست داده بودند. تعداد 17 نفر که در سال 1399 تجربه مرگ همسر را به دلیل بیماری کرونا داشتند با شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاری به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش استرواس و کوربین مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بعد از تحلیل داده ها چهار مقوله عمده (عوامل مرتبط با گذار از سوگ، عوامل مرتبط با سوگ و سوگواری، عوامل حمایتی، عوامل مرتبط با وضعیت رابطه با همسر متوفی) و 12 مقوله اولیه (راهبردهای منفی نظم جویی هیجان، عدم قطعیت در مورد آینده، احساس عذاب وجدان، ناتوانی در عبور از خشم، ادراک منحصربه فرد بودن تجربه سوگ، عدم پذیرش فقدان، اسناد منفی مرتبط با فقدان، ضعف در آیین های مرتبط با مرگ، احساس رهاشدگی، تغییر سریع نقش های در خانوادگی، فقدان دلبستگی عمیق به همسر و فقدان بدن گرم) کشف شده که همگی در بعد روش مقابله فقدان گرا دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عمده ترین دلیل طولانی شدن سوگ روش مقابله فقدان گرا است که باعث تمرکز بیش از اندازه بر روی فقدان می شود. پیشنهاد می شود برای کمک به افراد سوگوار خدمات حمایتی بلافاصله بعد از فقدان مد نظر قرار گیرد.
آیا تهدید کرونا سلامت روانی ایرانیان را تهدید کرده است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
71 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: به منظور بررسی وضعیت سلامت روان ایرانیان در ایام تهدید پاندمی کرونا پرسشنامه آنلاین سلامت روان (GHQ) در گوگل ساخته شد. روش: باتوجه به ایام قرنطینه ازطریق فضای مجازی مثل تلگرام و واتس آپ و پست الکترونیک فراخوان شرکت در پژوهش داده شد. 500 پاسخ دهنده شامل361 زن (2/72%) زن و 139 (8/27%) مرد بودند و 217 نفر (4/43%) مجرد، 267 نفر (4/53%) متأهل و 16 نفر (2/3%) سایر را تشکیل می دادند. نتایج: نتایج نشان داد که میانگین سلامت روان، علائم جسمانی، علائم اضطرابی، کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی به ترتیب 21.60، 5.42 ،5.86، 7.02 ،3.28 است و براساس نقطه برش 40 درصد جامعه مشکوک به اختلال روانی هستند که از مطالعات قبلی کم تر است. همچنین نتایج نشان داد که سلامت روان در زنان و مردان، در متأهل و مجرد، در شاغل و بیکار و در سنین مختلف به صورت معنی داری متفاوت است. بحث: به نظر می رسد جدی نگرفتن کرونا و هم زمانی آن با ایام نوروز و دید و بازدید، بر میزان سلامت روان اثر منفی به جز مؤلفه اختلال در کارکرد اجتماعی داشته است.
اثر بخشی آموزش روان درمانی مثبت گرا بر کنترل فکر و سازگاری هیجانی دانش آموزان دختر 15- 17 ساله بهبود یافته از پاندمیک کرونا (COVID-19)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مداخلات روان پزشکی در هنگام شیوع بیماری های عفونی با میزان مر گ و میر بالا، ضروری است؛ لذا هدف ازانجام پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش روان در مانی مثبت گرا برکنترل فکروسازگاری هیجانی دانش آموزان دختر 15-17 ساله بهبود یافته ازنخستین اوج پاندمیک کرونا) (COVID-19درشهرستان زابل می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر ستان زابل بود و با استفاده ازروش نمونه گیری خوشه ای چند مر حله ای32نفردانش آموز بهبود یافته از نخستین اوج پاندمیک کرونا انتخاب ودر دو گروه آزمایش (16نفر)وگروه کنترل (16نفر)جایگزین تصادفی وگمارده شدند. پیش آزمون در تمام گروه ها اجرا وآموزشهای روان درمانی مثبتگراطی ده جلسه آموزش مجازی به افراد گروه آزمایش ارائه شد. پس آزمون از همه گروه ها به عمل آمد. در پیش آزمون وپس آزمون پرسشنامه های کنترل فکر ولز ودیویس ((TCQ، سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (EAM) اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه تک متغیری و آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه چندمتغیری یا مانکووا استفاده شد. یافته ها: به طور کلی نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که آموزش روان درمانی مثبت گرا بر افزایش کنترل فکر دانش آموزان دختر 15-17 ساله بهبود یافته از نخستین اوج پاندمیک کرونا تأثیر نداشت. این آموزش برسازگاری هیجانی دانش آموزان تأثیر داشت. سازگاری هیجانی آزمودنی ها که باروش روان درمانی مثبت گرا آموزش دیدنددر مقایسه با گروه گواه به طور معناداری بهبود یافت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت گرا می تواند باعث ارتقای کنترل فکر و سازگاری هیجانی دانش آموزان شود فلذا پیشنهاد می شود از آن در مشاوره و درمان استفاده گردد.
شناسایی تهدیدها و فرصت های دورکاری زوج های هر دو شاغل در ایام شیوع کرونا
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بحث در مورد دورکاری و قرنطینه خانگی زوج های هر دو شاغل در ایام کرونا و مطالعه تجارب زیسته آن ها می تواند نقش مؤثری در شناخت و توسعه ادبیات اشتغال زوج های هر دو شاغل به ویژه اشتغال زنان به صورت دورکاری ایفا نماید؛ لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی تهدیدها و فرصتهای دورکاری زوج های هر دو شاغل در ایام شیوع کرونا بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری شامل زوج های دورکار هردوشاغل بود به مراکز مشاوره شهر کرمان مراجعه کرده بودند. از این میان به روش نمونه گیری هدفمند در دسترس با زوجین مصاحبه صورت گرفت و مصاحبه ها تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه یافت. داده های کیفی از روش پدیدارشناسی توصیفی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. سپس تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل محتوای داده های گردآوری شده از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته نشان داد که تجربه زیسته زوجین هردو شاغل شامل دو مضمون فرعی تهدیدها و فرصت ها بوده که مضمون فرعی فرصت ها به مقولات زیر تقسیم می شود: کاهش زمان تلف شده، انعطاف پذیری در اختصاص دادن زمان، افزایش قابلیت برنامه ریزی، آسودگی خاطر به علت نبود نظارت مستقیم، صرفه جویی در هزینه ها، استقلال بیش تر، کاهش استرس و کاهش فرسودگی و خستگی. همچنین، مضمون فرعی تهدیدها دربرگیرنده مقولات زیر بود: اهمال کاری، عدم تمرکز بر روی کار، عدم تمرکز بر رابطه زناشویی، انزوای اجتماعی، ابهام در مسئولیت ها، کاهش انگیزه برای کار، کاهش بهره وری کاری، کاهش بازده کارهای گروهی، ابهام در نقش ها، ابهام در زمان مختص مسئولیت ها، کاهش پیوند اجتماعی و حمایت اجتماعی ادراک شده. نتیجه گیری: در نهایت با توجه به نتایج، راهکارهایی در حوزه های پژوهش، مدیریت و خانواده ارائه شد.
تحلیل پیام های اینستاگرامی سلبریتی ها درباره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۲)
185 - 206
حوزههای تخصصی:
استفاده روزافزون از شبکه اجتماعی اینستاگرام و تأثیر آن بر ارتباط و تعامل ها، فرصت های جدیدی را در استفاده از این شبکه، جهت بازنمایی و کنش های اجتماعی همه افراد به ویژه سلبریتی ها ایجاد کرده است. از طرفی با ظهور بیماری همه گیر کرونا این ابزار ارتباطی در راستای اطلاع رسانی و همدلی درباره کاهش آسیب های بیماری کاربرد بیشتری یافته است. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناخت چگونگی استفاده سلبریتی های ایرانی از شبکه اجتماعی اینستاگرام برای آگاهی بخشی و ارتباطات سلامت محور در دوران کرونا با مخاطبان خود، انجام شده است. روش تحقیق با توجه به اهداف، کیفی است که پس از جمع آوری محتوای پیام های پست شده در حساب کاربری 15 نفر از سلبریتی ها، این داده ها به شیوه کمی و کیفی تحلیل شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داده که پنج مقوله اصلی (موضوع های مورد توجه افراد مشهور در بازنمایی و اشتراک با مخاطبانشان در شبکه اجتماعی اینستاگرام ) به ترتیب اهمیت عبارت اند از: رعایت پروتکل ها، هشدار و تأسف، اطلاع رسانی از تجربه کرونا، امیدآفرینی و همدلی با کادر درمان است.
شناسایی و اولویت بندی پیشایندهای مدیریت بهره ور منابع انسانی در دوره کرونا (مورد مطالعه: سازمان اداری و استخدامی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
100 - 121
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با اینکه درباره تأثیر کووید ۱۹ و پیامدهای آن روی شیوه های کاری و مدیریت منابع انسانی، بحث های زیادی شده است، پژوهشی در رابطه با مدیریت مؤثر و کارآمد منابع انسانی در این دوره، صحبتی به میان نیاورده است و خلأ نظری بسیاری زیادی در آن وجود دارد. با شناخت مقوله های اصلی مدیریت مؤثر و کارآمد منابع انسانی در سازمان های متولی و تصمیم گیرنده، می توان ضمن برون رفت از زیان های آن، استراتژی هایی را اتخاذ کرد. از همین رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل تأثیرگذار در مدیریت مؤثر و کارآمد منابع انسانی در دوره کروناست. روش: این پژوهش از منظر هدف کاربردی است و روش پژوهش آن، از نوع روش ترکیبی یا آمیخته است و به ترتیب از روش تحلیل مضمون و پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی، کلیه بازیگران مؤثر سازمان اداری و استخدامی کشور در زمینه منابع انسانی است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند که یکی از روش های نمونه گیری کیفی است، این افراد شناسایی شدند و از ۱۳ خبره مصاحبه به عمل آمد. روش نمونه گیری بخش کمّی، احتمالی و به شیوه سیستماتیک بود که در نهایت ۳۱ نفر به پرسش نامه ها پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. یافته ها: با بررسی مصاحبه ها ۸۰ کد شناسایی شد که از ۸۰ کد اولیه، ۱۵ مضمون پایه، ۷ مضمون سازمان دهنده و ۳ مضمون فراگیر استخراج شد. در بخش کمّی، تمامی مضامین مقادیری بالاتر از حد مقبول را کسب کردند و تناسب مضامین (شاخص های) مدل، از مناسب بودن مدل اندازه گیری حکایت دارد. نتیجه گیری: در شرایط نامشخص ناشی از کووید ۱۹، برای مدیریت مؤثر و کارآمد منابع انسانی در سازمان، باید به سه رکن توجه کرد: ۱. هوشمندسازی و منعطف سازی فرایندهای سازمانی؛ ۲. توانمندسازی محیطی و روانی سازمان و آماده سازی زیرساخت های لازم؛ ۳. مدیریت، بهسازی و ارتقای توانمندی و قابلیت های منابع انسانی.
واکاوی فقهی و حقوقی مسئولیت مدنی دولت در واکسیناسیون کرونا
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷
75 - 99
حوزههای تخصصی:
با توجه به فراگیری ویروس کرونا لازم است چالش های فقهی و حقوقی مرتبط در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد، از جمله این موارد مسئولیت مدنی دولت جهت مقابله با کرونا است. دولت با توجه به اختیاراتی [1]که دارد می تواند تا حدود زیادی از شیوع بیماری کرونا پیشگیری نماید و در صورتی که نسبت به وظایف خود کوتاهی نماید و زیان وارده به متضرر مستند به عمل دولت قرار گیرد باید خسارت های وارده را جبران نماید. بر این اساس پژوهش حاضر به نحو مشخص با هدف تبیین وظایف دولت نسبت به واکسیناسیون و کنترل شیوع بیماری کرونا انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دولت بر اساس مبانی فقهی و حقوقی نسبت به خسارت هایی که به افراد جامعه بر اثر کرونا وارد می شود ضامن است و براساس قوانین حقوقی موظف است تمهیدات لازم جهت انجام به موقع واکسیناسیون افراد جامعه را انجام دهد.پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی مسئولیت مدنی دولت در برابر واکسیناسیون از حیث فقهی و حقوقی را در قالب چهار بند مورد بررسی قرار داده است؛ این مسئولیت مشتمل بر مواردی چون خرید واکسن، تعیین مقامات و نهادهای مسئول، توزیع عادلانه واکسن و جلوگیری از ورود و عرضه واکسن های تقلبی است.
رابطه سواد سلامت و تعهد اجتماعی با خودمراقبتی بهداشتی در دوره پاندمی بیماری کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۲
۱۸۸-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
مقد مه: سواد سلامت و تعهد اجتماعی از عوامل مرتبط با خودمراقبتی هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت و تعهد اجتماعی با خودمراقبتی بهداشتی در دوره پاندمی بیماری کووید-19 انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر مقطعی - تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، دربرگیرنده کلیه افراد 15 تا 64 ساله ایرانی در بهمن و اسفند سال 1399 بود که 447 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس، داده ها با نرم افزارهای SPSS.v16 و ArcMap GIS 10.5 و آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین سواد سلامت و تعهد اجتماعی با خودمراقبتی بهداشتی ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نیز مبین آن بود که سواد سلامت و تعهد اجتماعی 18 درصد از تغییرات متغیر ملاک خودمراقبتی بهداشتی را پیش بینی می کنند. بحث: از آنجا که سواد سلامت و تعهد اجتماعی قابلیت آموزش دارند به سیاست گذاران سلامت و متولیان آموزش عمومی توصیه می شود برای ترویج خودمراقبتی بهداشتی در دوره پاندمی بیماری کووید-19 این متغیرها را در کانون توجه قرار دهند.
رابطه اعتماد به دولت و پیروی مردم از توصیه های بهداشتی مقابله با کرونا (مورد مطالعه ساکنان شهر تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
۴۸-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع کرونا اعتماد مردم به نهادهای حاکمیتی به ویژه دولت را تحت تأثیر قرار داده و متقابلاً اعتماد به این نهاد، رفتار مردم در مواجهه با این بیماری را تغییر داده است. افراد مختلف برای مقابله با بیماری کرونا به اشکال و میزان مختلفی سعی در رعایت پروتکلهای بهداشتی و محدودسازی رفتارهای روزمره خود دارند. دراین بین اعتماد به عنوان عنصر تسهیلگر همکاری اجتماعی و ایجادکننده مسئولیت پذیری در بین مردم اهمیت به سزایی دارد. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتماد به دولت و پیروی مردم از توصیه های بهداشتی مقابله با کرونا انجام شده است. روش: در این تحقیق از روش پیمایش استفاده شده و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته کمک گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه افراد ساکن در شهر تهران در موج سوم شیوع پاندمی کووید -19 (پاییز 1399) بود که از این میان تعداد 300 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم انتخاب شد. یافته ها با روش تحلیل کمی و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تکنیک رگرسیون چندگانه به دست آمده است. یافته ها: رابطه معناداری بین «پیروی از توصیه های بهداشتی» و «اعتماد به دولت» در بُعد دگرخواهی، صداقت و کارایی مشاهده شده است. مدل رگرسیونی نیز حاکی از آن است که بین مجموعه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد. همچنین حدود 29 درصد از عوامل مؤثر بر میزان رعایت توصیه های بهداشتی در دوران شیوع بیماری کرونا، تحت تأثیر متغیر مستقل (اعتماد به دولت) است. بحث: در ایران همچنان نهاد سیاسی و به طور مشخص دولت، بر رفتار اجتماعی افراد تأثیرگذار است. به طوری که افزایش اعتماد به دولت تأثیر مثبتی بر کاهش شیوع بیماری به واسطه رعایت بیشتر پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم دارد. ازاین رو نهادهای حاکمیتی به ویژه دولت باید روشهایی برای جلب اعتماد عمومی نسبت به عملکرد خود در دوران شیوع کرونا داشته باشند تا تلاشهایشان در راستای کنترل و مهار این بیماری همه گیر بی نتیجه نماند.
پیش بینی فضای عاطفی خانواده در دانشجویان براساس تنیدگی ادراک شده و تفکرخودآیند در دوران کرونا
منبع:
ایده های نو در تعلیم و تربیت دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴
45 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی فضای عاطفی خانواده در دانشجویان بر اساس تنیدگی ادراک شده و تفکرخودآیند در دوران کرونا بوده است. جامعه ی آماری در این پژوهش عبارت است از کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1401 است. حجم نمونه با استفاده از فرمول فیدل و تاباکنیک (۲۰۰۷) حداقل 186 نفر با روش نمونه گیری در دسترس تعیین گردید. در پژوهش حاضر علاوه بر اطلاعات دموگرافیک از سه پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات نیز استفاده شده است؛ مقیاس تنیدگی ادراک شده (کوهن، کمارک و مرملستین، 1983)، افکار خودآیند (ﻫﻮﻟﻮن و ﮐﻨﺪال، 1980)، جوعاطفی خانواده (هیل برن، ۱۹۶۴) مورداستفاده قرار گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها در بخش داده های توصیفی، از میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی، از همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. بین فضای عاطفی خانواده با تفکرخودآیند و تنیدگی ادراک شده رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون همزمان حاکی از تائید فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه تنیدگی ادراک شده و تفکرخودآیند در پیش بینی فضای عاطفی خانواده دانشجویان در دوران کرونا سهم دارند. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می گردد که دانشگاه ها و نهادهای دولتی، کارگاه های آموزشی در زمینه شناخت و کنترل تفکرخود آیند، کلاس های آموزشی برای آگاهی های لازم فرزند پروری برای ایجاد فضای عاطفی خانوادگی سالم و امن برای فرزندان و آموزش مدیریت تنیدگی و راهبردهای مقابله با تنیدگی در دوران بحرانی نظیر کرونا را برگزار کنند.
شناسایی و اولویت بندی فازی چالش های آموزش مجازی در دوره پیش دبستانی در دوران کرونا و پساکرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی چالش های آموزش مجازی در دوره پیش دبستانی حین و بعد کرونا است. این پژوهش، به لحاظ روش گردآوری داده ها، در زمره پژوهش های آمیخته(کیفی- کمی) قرار می گیرد. بخش کیفی پژوهش از طریق سنتزپژوهی (انتخاب هدفمند مقاله های منتخب) و روش پدیدارنگاری (مصاحبه نیمه ساختاریافته با مربیان پیش دبستانی) انجام شد. در بخش کمّی پژوهش، از روش FAHP جهت رتبه بندی آنها استفاده شد. نمونه پژوهش در بخش استخراج چالش ها و شاخص های آن، کلیه مقاله مرتبط با آموزش مجازی پیش دبستانی(حین و بعد ایام کرونا) و مربیان پیش دبستانی است و در بخش کمی، افراد صاحب نظر شامل 21 مربی و 15 کارشناس از سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک به روش هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی و کمی از روش تحلیل محتوای کیفی در سه سطح و روش فازی چانگ استفاده شد. براساس تجزیه وتحلیل داده ها 5 مولفه و 34 شاخص مؤثر در ارتباط با چالش های آموزش مجازی پیش دبستانی شناسایی شد. چالش های شناسایی شده به ترتیب اهمیت عبارتند از: محتوا و آموزش (30.70)، زیرساخت ها (27.54)، مربیان (22.30)، کودک (14.38) و والدین (5.09).
روایت پژوهی آثار اجتماعی مشارکت ملی مدیریت بحران کرونا بر دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان (با رویکرد پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
184 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر روایت پژوهی آثار اجتماعی مشارکت مردمی مدیریت بحران کرونا بر دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناختی با استفاده از روش ون منن انجام شد. جامعه موردمطالعه ۶۳ نفر از دانشجومعلمان دختر و پسر ممتاز و سرآمد دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان به انتخاب استادان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. ابزار پژوهش پرسش نامه بازپاسخ بوده و داده ها پس از بررسی 37 پاسخ نامه به اشباع رسید. نتایج پژوهش بیانگر تأثیرات اجتماعی قابل توجه مشارکت مردمی رویارویی با بحران کرونا بر دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود. این تأثیرات را می توان در دو دسته تغییرات نگرشی و تغییرات عملکردی تقسیم نمود. از مضامین یافته شده در تغییرات نگرشی تغییر دیدگاه در زمینه اهمیت کمک کردن و میزان تأثیر حمایت های اجتماعی، ارتباط سلامت فردی با سلامت اجتماعی، شناخت اهمیت همدلی و انسجام اجتماعی، رشد ملی گرایی و حس تعلق به وطن، قانون گرایی و باور به توانمندی های جوانان است. همچنین در حوزه تغییرات نگرشی، شرکت کنندگان این پویش را مورد قضاوت و ارزشیابی قرار دادند؛ مضامین استخراجی این بخش عبارت اند از: لزوم همدلی و همراهی ملت و دولت، لزوم آموزش همگانی و فرهنگ سازی و لزوم پیش بینی و برنامه ریزی های قبلی. شرکت کنندگان در هر سه مورد از عملکرد دولت وقت انتقاد کردند. در حوزه عملکرد اجتماعی نیز داده ها نشان دهنده همراهی گسترده آنان با این حرکت مردمی بود. از دیگر مضامین استخراج شده رضایت شرکت کنندگان از انسجام اجتماعی کل اقشار و اقوام جامعه ایرانی در رویارویی با این بحران بود.
بررسی رضایت معلمان و دانش آموزان پایۀ ششم دورۀ ابتدایی از شبکۀ اجتماعی دانش آموزی (شاد) در دوران شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
666 - 645
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان رضایت معلمان و دانش آموزان از هر یک از مؤلفه های کلاس مجازی است. این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان و معلمان پایه ششم شهر بیرجند در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آن ها 53 معلم و 130 دانش آموز ب ه ش یوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته رضایت از کلاس مجازی که دارای 10 مؤلفه است، بین آزمودنی ها توزیع شد. روایی محتوایی پرسشنامه به تأیید متخصصان و اساتید رسید و پایایی پرسشنامه با اس تفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر 74 / 0 به دست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تی تک نمونه ای آزمون شدند. نتایج آزمون های آماری نشان داد میانگین تمامی مؤلفه ها ی رضایت از کلاس مجازی در مقایسه با میانگین نظری در سطح کمتر از 01 / 0 معنا دار و پایین تر از حد متوسط قرار دارند. با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت انتقال از سیستم سنتی به آنلاین آموزش در مدرسه چندان رضایت بخش نبوده است و معلمان و دانش آموزان از کلاس مجازی به شیوه کنونی رضایت ندارند و در صورت تداوم وضعیت فعلی باید درباره کارآمدبودن این سیستم تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب در خانواده های داغدیده در اثر کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
416 - 431
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب در افراد داغدیده در اثر کرونا انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه خانواده های داغدیده در اثر کرونا در سال 1400-1399 در شهرستان چالوس، بود که از بین آنان 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول 9 جلسه درمان هیجان مدار، گروه دوم 9 جلسه درمان شناختی- رفتاری دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه های اضطراب بک (BAI؛ بک، 1988) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جهت جمع آوری داده ها توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که درمان هیجان مدار و درمان شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب افراد داغدیده مؤثر است و همچنین در مقایسه دو درمان، درمان هیجان مدار نسبت به درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اضطراب اثربخش تر بود (05/0>p). نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود که می توان از درمان هیجان مدار جهت کنترل اضطراب در افراد داغدیده استفاده کرد.
طراحی الگوی مدیریت عملکرد در سازمان های رسانه ای در زمان اپیدمی بیماری (مطالعه موردی: بیماری کرونا و سازمان صدا و سیما)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت عملکرد در سازمان های رسانه ای در زمان اپیدمی بیماری کرونا بوده است. در این پژوهش از ترکیب روش های پیمایش، مصاحبه و نظریه زمینه ای استفاده شده است. جامعه آماری بخش پیمایش، کارشناسان و مدیران رسانه ملی، با حجم نمونه 368 نفر بوده اند. مصاحبه نیز با استادان دانشگاه و کارشناسان رسانه انجام گرفته و با آزمون دلفی فازی، تجزیه و تحلیل شده است. اثرگذاری عوامل شناسایی شده در مرحله اول با معادلات ساختاری انجام گرفته و در نهایت، یافته های به دست آمده در الگوی حاصل از نظریه زمینه ای ترسیم شده است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ها بالای 7/0 محاسبه شد، برای آزمون روایی سؤالات، از اعتبار محتوا و به این منظور، از نظر متخصصان، استادان دانشگاه و کارشناسان خبره استفاده شده است. شاخص کفایت تعداد مصاحبه ها، اشباع نظری بوده به این ترتیب که بر اساس آن، پژوهشگر به این نتیجه رسیده است که مصاحبه های بیشتر، اطلاعات بیشتری به اندوخته های فعلی اضافه نخواهد کرد. در نهایت بر اساس نتایج پژوهش، پنج عامل شرایط علی (توجه به وظایف رسانه و ...) ، شرایط مداخله گر(مخاطب، رقابت، سیاسی و ...) ، شرایط بسترساز (ویژگی های درون سازمانی و ...) ، راهبردها (مدیریت چالش های داخلی و خارجی و ... ) و پیامدها ( تحقیق اهداف فرهنگی رسانه ملی و... ) شناسایی شده اند.
نقش صدا و سیما در توسعه فرهنگ ورزش در دوران کرونا (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
امروزه ورزش نه تنها یک فعالیت فردی است که به تأمین سلامت جسمی کمک می کند، بلکه نوعی پدیده اجتماعی است که بر ابعاد مختلف زندگی افراد جامعه اثر می گذارد. بااین حال، گسترش ویروس کرونا منجر به تغییرات جدی در ابعاد مختلف زندگی بسیاری از افراد شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش صدا و سیما در توسعه فرهنگ ورزش در خانه در دوران کرونا بوده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر حسب نحوه اجرا از نوع پیمایشی است. جامعه آماری را نیز تمامی شهروندان شهر تهران تشکیل می دهد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده و داده های به دست آمده، به کمک آزمون های آماری مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که رسانه در زمینه آموزش و ایجاد بسترهای فرهنگی لازم برای ورزش در خانه نقش پررنگ تری دارد و در رتبه های بعدی، ایجاد هیجان و ارزش آفرینی قرار گرفته اند. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نیز حاکی از آن است که در توسعه فرهنگ ورزش در خانه، صداوسیما باتوجه به جنسیت، سطح سلامت، منطقه سکونت، اوقات فراغت هفتگی و وضعیت مالی دارای نقش مؤثر است؛ اما باتوجه به میزان تحصیلات، شغل، سن، اوقات فراغت روزانه، آداب و رسوم، تعداد اعضای خانواده و وضعیت تأهل، نقش مؤثری ندارد.
روایت مادران از آموزش مجازی فرزندان پایه اول در دوران همه گیری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
51 - 72
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا در ایران مانند سایر کشورهای جهان تعطیلی کلاس های حضوری مدارس و پیگیری آموزش به صورت مجازی را به دنبال داشت. دانش آموزان مقطع ابتدایی برای استفاده از آموزش نیاز به همراهی والدین داشتند. این امر در مورد دانش آموزان پایه اول به دلیل نداشتن آشنایی قبلی با مدرسه و امور درسی، دشوارتر بوده و مسئولیت آموزش شان بر عهده مادران قرار گرفت که قرار بود علاوه بر نقش مادری، نقش معلمی را هم بر عهده بگیرند. پژوهش حاضر به بررسی روایت های این گروه از مادران در شهر کرمان با رویکرد کیفی و روش روایت پژوهی می پردازد. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه روایی بوده و تحلیل به روش تحلیل تماتیک در نرم افزار مکس کیودا صورت گرفته است. پنج تم اصلی از داده های پژوهش به دست آمد که بازگو کننده روایت های مادران از این دوران است. این تم ها عبارتند از: حمایت ناقص اطرافیان، گران باری نقش، احساس فرسودگی مادران، پروبلماتیک فرزندان در آموزش مجازی و محاسن فرا آموزشی.
ارتباط جو سازمانی با قصد ترک خدمت کارکنان مراکز درمانی در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۶
237 - 276
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ارتباط جو سازمانی با قصد ترک خدمت کارکنان مراکز درمانی در بحران کرونا است. این پژوهش به لحاظ روش تحقیق از نوع اسنادی و پیمایشی بوده، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های جو سازمانی هالپین و کرافت و پرسشنامه تمایل به ترک خدمت اورایلی و همکاران است. جامعه آماری دربرگیرنده کارکنان بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1399 بوده و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور، 130 نفر تخمین زده شده است. یافته های تحقیق در بعد توصیفی نشان دادند که اکثریت کارکنان این مرکز جوسازمانی آن را حد متوسط ارزیابی نموده و میل به ترک خدمت در میان آنها در حد متوسط به بالا است. تحلیل استنباطی داده ها نیز نشان داد که ارتباط معنی دار و معکوسی میان جوسازمانی با تمایل به ترک خدمت کارکنان وجود دارد. همچنین، تحلیل چندمتغیره نشان داد که چهار شاخص نفوذ و پویایی، روحیه کار گروهی، مزاحمت و فاصله گیری، 37 درصد از تغییرات میل به ترک خدمت را تبیین نموده و بالاترین اثرگذاری بر ترک خدمت متعلق به بعد روحیه کار گروهی و جمعی می باشد . با توجه به این یافته ها، پیشنهاد می شود تا سیاستگذاری در نظام های درمانی و بیمارستانی متمرکز بر ایجاد انگیزش های شغلی بیشتر در بین نیروهای انسانی متخصص و متبحر در راستای علاقمند نمودن آن ها به فعالیت های شغلی و متعهد ساختن آنان به اهداف سازمانی گردد.