مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
آینده
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به دنبال شناسایی و تحلیل پیش ران های اثرگذار بر آینده منابعِ درآمدی سازمان تأمین اجتماعی است. روش: پژوهش حاضر، از نظر جهت گیری، کاربردی بوده و از منظر روش شناسی، آمیخته است. جامعه نظری پژوهش، مدیران سازمان تأمین اجتماعی و خبرگان این حوزه اند. نمونه گیری به صورت قضاوتی انجام شده و حجم نمونه، برابر با 15 نفر است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و پرسش نامه بود. یافته ها: 35 پیش ران فرعی، در قالب هشت پیش ران اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی، ساختاری، مالی و سرمایه گذاری، سیاست گذاری، بازاریابی، محیطی و قانونی، طبقه بندی شدند. پیش ران های فرعی، با توزیع پرسش نامه های خبره سنجی و به کارگیری آزمون بینم (دو جمله ای) غربال شدند. 13 پیش ران دارای ضریب معناداری کمتر از پنج درصد بوده و برای اولویت بندی نهایی انتخاب شدند. این پیش ران ها با روش کوپراس و در نظر گرفتن سه شاخص تخصص خبرگان، قطعیت و اهمیت ارزیابی شدند. پیش ران میزان استفاده از ظرفیت فین تک ها و نوآور ی های آنها برای تأمین مالی و سرمایه گذاری، از بیشترین اولویت برخوردار بود. نتیجه گیری: استفاده از فناوری های مالی دیجیتال و هوش مصنوعی در افزایش بازدهی سرمایه گذاری، به کارگیری روش های نوین تأمین مالی مثل تأمین مالی جمعی، اجتناب از واگذاری شرکت های زیان ده به سازمان تأمین اجتماعی و تقویت حکمرانی خوب و کارآمد در هلدینگ های سازمان تأمین اجتماعی از مهم ترین پیشنهادهای پژوهش بودند.
سیاست جنایی مسئول، جرم و سیاست جنایی
منبع:
تمدن حقوقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
535-542
سیاست جنایی ممکن است در چهارچوب تعریف شده توسط عناصر اساسی منطقی جرم ارزیابی شود. این (عناصر) مجرم باانگیزه و توانا، قربانی یا هدف و کنترل هستند. تنها در ترکیب معینی از این سه عنصر است که جرم می تواند رخ دهد و سیاست جنایی به یک یا چند مورد از این عناصر می پردازد. اهداف سیاست جنایی در موارد چهارگانه ذیل تعریف شده است: به حداقل رساندن هزینه های اجتماعی جرم؛ به حداقل رساندن هزینه های کنترل جرم؛ توزیع این هزینه ها؛ و انجام این کار به شیوه ای عادلانه. اگر قرار است سیاست جنایی دانش بنیان تعریف و اجرا شود، چنین ملاحظاتی باید در نظر گرفته شوند. در شرایط واقعی، این مهم به ندرت به صورت جامع انجام می شود. در مقابل، سیاست جنایی اغلب به طور ساده به عنوان «مبارزه با جنایت»، یعنی در فضای جنگ، درک می شود. امروزه، سیاست جنایی به صورت ویژه نیازمند بررسی دقیق است، زیرا هم جرایم و هم محیط آن ها در حال تغییر سریع هستند. این موضوع تصمیم سازی را در موقعیت سختی قرار می دهد و بر ضرورت درک صحیح از موقعیت تأکید می کند. بنابراین، نیاز شدیدی به تحقیقات به روز در مورد اشکال قدیمی و جدید جرم وجود دارد و چنین تحقیقاتی باید به تمام عناصر اصلی جرم بپردازد. آینده نزدیک سیاست جنایی بسیار تحت تأثیر بحران مالی است. این امر ضرورت بیشتر وجود یک (نظام) کنترل جرم آگاهانه دانش بیان تر و باکیفیت بهتر را ایجاب می کند. در آینده نزدیک ممکن است شاهد تحولات مثبت و منفی باشیم که اگر سیاست جنایی به طور مسئولانه و همه جانبه اتخاذ نشود، تحولات منفی بیشتر خواهد بود. جایگزین سیاست جنایی «مثبت»، تحت عنوان (سیاست جنایی) آرمان شهری اما با اهداف دست یافتنی پیشنهاد می شود.
نقد قطب الدین رازی بر بعد چهارم و تأثیر آن بر اندیشمندان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
3 - 32
از همان هنگام که محقّق طوسی در حل برخی از دشواره های مربوط به زمان بعد چهارم (سرمدگروی ایستا) را پیش نهاد برخی از اندیشمندان مسلمان به شدت در نقد آن کوشیده اند. در این میان نقدهای قطب الدین رازی در محاکمات – به ویژه از نظر تاریخی – از اهمیت خاصّی برخوردار است. چه، ذیل سخنان او اندیشمندان بسیاری در طول تاریخ به عنوان شارح یا ناقد به ابراز دیدگاه های خود پیرامون چهاربعدگروی پرداخته اند. از این رو در این پژوهش به تعلیقه های فراوان محاکمات – که اغلب به صورت نسخه ی خطی و چاپ نشده اند – توجه خاصّی شده است. قطب رازی در نقد خود نخست بر بداهت وجود تغیّر و حرکت در زمان حاضر، و نه در گذشته و آینده، پای می فشرد و سپس بر غیرقارالذات بودن حرکت و نبود حرکت قطعیه در خارج. برخی از شارحان یا ناقدان او نقدهای افزون تری نیز پیش کشیده اند که معروف ترین آن ها دیدگاه دوانی است؛ یعنی اشکال تقارن تناقض آمیز حرکت قطعیه با وصف گذشته (یا حضور). آن نقدهای دیگر عبارت اند از: نیستی مطلق حرکت قطعیه در آینده؛ خلاف بداهت بودن وجود گذشته در گذشته و آینده در آینده؛ ادراک ناپذیری گذشته در گذشته و آینده در آینده؛ پیدایش تسلسل محال در امور زمانی؛ جدلی بودن وجود حرکت گذشته/آینده در زمان گذشته/آینده در خارج. در این نوشتار همه ی آن بررسی های پراکنده یک جا گردآوری و تحلیل و ارزیابی عقلی خواهد شد؛ دیدگاه های کسانی چون سیف الدین ابهری، جرجانی، دوانی، غیاث الدین دشتکی، باغ نوی، م ح ق ّق س ب زواری، احمد علوی، ابراهیم حسینی، م ح ق ّق خوانساری و ... . با بررسی اشکال های جدی ای که در طول تاریخ بر بعد چهارم وارد شده است مشخص خواهد شد که چرا حال گروی در بحث زمان جای گزین مناسبی برای چهاربعدگروی است: اگر مشکلی چون جزء لایتجزا در مورد زمان حال و حال گروی وجود نداشت، می توانستیم بگوییم حال گروی درست است و چهاربعدگروی مطلقاً نادرست. ولی با وجود چنین مشکلی هم اینک تنها می توانیم بگوییم حال گروی جای گزین مناسبی برای چهاربعدگروی است.
تبارشناسی: روش _ اندیشه ای انتقادی و مواجهه ای دیگرگون با گذشته، حال، آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
در متن حاضر کوشیده ایم به بررسی رویکرد تبارشناسانه فوکو و کلیت پروژه انتقادی اش درمقام نوعی روش اندیشه انتقادی بپردازیم. ویژگی سرشت نمای این روش اندیشه انتقادی آن است که درمقام نوعی استراتژی، به «موضع گیری» دگرگونه سوژه پژوهنده در برابر جهان و پروبلماتیزه شدن اکنون می انجامد. بااین همه، این اکنون اکنونی گسسته از گذشته و آینده نیست که بشود آن را در یک انزوای روش شناسانه به بحث نشست. به عکس، به یک تعبیر می توان یکی از شاخصه های انتقادی روش تبارشناسی را نگاه همزمانش به گذشته و حال و آینده، آن هم تحت لوای مفهوم «قدرت»، دانست. لذا در متن حاضر، برای تشریح و توضیح همین مدعا سعی نموده ایم مواجهه فوکو با زمان گذشته، از خلال مقاله «نیچه، تبارشناسی، تاریخ»، مواجهه اش با زمان حال، از خلال مقاله «نقد چیست؟»، و مواجهه اش با زمان آینده، از خلال مقاله «روشنفکرها و قدرت»، را واکاویم و تأملی نیز داشته باشیم بر مفهوم قدرت که هر سه این مواجهات را در یک کلیت واحد و معنادار گرد هم می آورد و کلید فهم آن در گروی درک این نکته است که قدرت فوکویی از حیث هستی شناسانه نه به صورت مایملک گروه یا نهادی خاص، بلکه به صورت مناسبات نیرو قابل توجه و پیگیری است.
واکاوی پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
105 - 114
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی توسعه گردشگری که از پیچیده ترین اجزاء و مصدر قوانین جهانی است، اساساً یکی از مهم ترین برنامه های توسعه اقتصادی، شغلی، اجتماعی و افزایش سطح رفاه عمومی مردم در هر کشوری به شمار می رود. از منظر متفکرین و دیدگاه آینده پژوهی، اعتقاد بر این مهم می باشد که اساساً آینده را مخلوط پیچیده ای از روند های غیر قابل تغییر، حوادث تصادفی و اقدامات افراد و مؤسسات کلیدی شکل می دهد و به دلیل این پیچیدگی بهترین روش برای آینده پژوهی، جمع-آوری هرچه بیشتر اطلاعات و استفاده از فرایند های نیمه خودآگاه اطلاعاتی و کشف و مکاشفه شخصی برای به دست آوردن دانش و بینش کافی است. بر همین اساس و با علم به ارتباط منطقی آینده پژوهی با مقوله گردشگری خلاق در آینده، مقاله حاضر که به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای، از حیث ماهیت، توصیفی - تحلیلی و ازنظر روش، مبتنی بر روش پیمایشی و میدانی می باشد، به بررسی پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق در استان گلستان بپردازند. به منظور آینده پژوهی گردشگری خلاق در استان گلستان، با استفاده از دو تکنیک پویش محیطی و دلفی، 38 شاخص اولیه موردبررسی قرار گرفت و در ادامه با استفاده از ابزار MICMAC به بررسی ابعاد آینده پژوهی گردشگری خلاق پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که از بین عوامل مورد مطالعه، 15 مؤلفه به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر در توسعه گردشگری خلاق در محدوده مورد مطالعه می باشند که حفظ منابع طبیعی به عنوان تأثیرگذارترین عامل است. در پایان این مقاله، برگرفته از شناخت جامع ایجاد شده از منطقه، فرصت ها و تهدیدهای موجود، پیشنهاداتی از قبیل توسعه شاخه های مختلف گردشگری با توجه به قابلیت های استان ازقبیل گردشگری صحرا و ورزشی، بهره گیری از نخبگان، برگزاری دوره های آموزشی در زمینه تولید محصول خلاق، توسعه مراکز اقامتی و پذیرایی به ویژه خانه های بوم گردی و ... ارائه گردید.
جامعه شناسان ایرانی و پیش بینی تغییرات نهاد خانواده در ایران (یک مطالعه انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، دوره 12 تابستان 1402 ، شماره 2 (پیاپی 47)
یکی از مشکلات جوامع امروزین پیچیدگی روزافزون و به تبع آن خودبسندگی و استقلال نهادها برابر عاملین اجتماعی است. در فرایند مدرنیزاسیون، نهادها، عینیتی مستقل از کنشگران پیدا می کنند. این پیچیدگی فرایند مدیریت جامعه را دچار مسائلی میکند که توجه به آینده و پیشبینی روندها و فرایندها را میطلبد. پیشبینی، یکی از خواص فراموش شده علم در جامعهشناسی ایرانی است. به گونهای که تقریبا جامعهشناسی در ایران طی چهاردهه گذشته کوششی برای اعلان آینده پیرامون نهادی خاص و با تغییراتی در یک حوزه نداشته است. با این وجود به صورت ناخودآگاه، جامعهشناسان پیشبینیهایی داشتهاند که محقق شده است. برخلاف جریان غالب جامعه شناسی در جهان که آینده نهادهای اجتماعی از جمله خانواده بیشتر مورد توجه بوده است، جامعه شناسان در کشور ما، بیشتر پدیدههایی که نماد تغییرپذیری جامعه هستند، همچون انقلابها و جنبشهای اجتماعی را بهعنوان انواع مختلفی تغییرات اجتماعی مورد مطالعه قرار داده اند. این مقاله بر آن است با بررسی نگاه جامعهشناسان ایرانی پیرامون تغییرات خانواده ایرانی که در مقالات آنان منعکس شده است، آنچه در لابلای متون به عنوان نگاه به آینده خانواده ایرانی بوده است را دسته بندی و احصا نماید.
برای پاسخ به این سؤال که «جامعهشناسان ایرانی چه پیشبینیهایی دربارۀ خانوادۀ ایرانی در ابعاد ازدواج، بعد خانواده و طلاق داشتهاند» بهترین روش استفاده از تحلیل شکاف است که ابتدا در فضای مهندسی و بهمرور زمان در مطالعات بازار استفاده شد.
در ایران با دو نوع نگاه به آینده روبهرو هستیم. اولین مدل کار محققان آینده در دهۀ اخیر است که در پنج سال پیش قدرتمندتر شده است. جامعهشناسان نگاه دیگری به آینده دارند. آنها تقریباً هرگز ادعای پیشبینی نکردهاند، اما دربارۀ رویدادهای آینده بهویژه درخصوص خانواده ابراز نگرانی کردهاند. در میان تمام نظریههای جامعهشناسان دو مورد را میتوان بهوضوح بیان کرد؛ اول اینکه هیچیک از آنها ادعا نکردهاند آیندۀ خانواده را پیشبینی میکنند، حتی اگر در عمل چنین کرده باشند. نکتۀ بعدی این است که هیچکدام از آنها از روشهای متعارف آیندهنگر در دنیای امروز استفاده نکردهاند. البته بخش قابلتوجهی از روش تحقیق آیندهپژوهان نیز برگرفته از جامعهشناسی است. جامعهشناسی سنتی غنی در مطالعات آیندۀ جهان معاصر است. با وجود این، در حوزۀ روش کسانی که از آیندۀ خانواده صحبت کردند، بهصراحت از روش آیندهنگر سخنی نگفتند.
جامعۀ ایران را برخلاف آنچه شناخته شده است، میتوان با مطالعهای پیمایشی پیشبینی کرد. این موضوع در حوزۀ خانواده نیز کاملاً مشهود است.
سیر تطور تراانسان گرایی در تاریخ علم و فلسفه از سده هفدهم تا بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه علم سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
213-236
حوزه های تخصصی:
در سایه پرداختن به نظریات اصلی و شناخته شده در تاریخ، همواره بخشی از اندیشه های متفکران بزرگ مغفول مانده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. گذر زمان و بروز مسائل نوین، ابعاد تازه ای از این دست اندیشه ها را آشکار می سازد. تراانسان به عنوان یک جنبش علمی-فناورانه از جمله این مسائل است. صاحب نظران این جنبش مدعی اند تراانسان گرایی دارای ریشه های عمیق تاریخی-فلسفی است، و بیش از هر چیز وجوه تاریخی تراانسانی را در دوران مدرنیسم و فلسفه جدید می جویند. در این مقاله در صددیم سیر تطور تراانسان گرایی در تاریخ علم و فلسفه از سده هفدهم تا بیستم را مورد بررسی قرار دهیم. نتایج پژوهش نشان می دهد که در تاریخ اندیشمندان متعددی بوده اند که اعتقاد راسخ به ارتقاء انسان از طریق فناوری داشته اند و آن را با اندیشه های علمی- فلسفی خویش در آمیخته اند. آنها باور داشتند که بسیاری از جنبه های طبیعت انسان، زیست شناسی، و فرهنگ را می توان با استفاده از فناوری و نبوغ انسانی تغییر داد؛ تقویت شان کرد، و یا در نهایت بر آنان چیره شد. گرچه تراز علم و فناوری در آن زمان به گونه ای نبود که اجازه دهد طیف وسیعی از بلندپروازی های تراانسانی خود را به بوته آزمایش بگذارند؛ اما طرح این بلندپروازی ها، سیری تاریخی-فلسفی را ایجاد نمود که امروزه تراانسان گرایان در وجاهت بخشی به اندیشه های خود از آن بهره می برند.
ارائه چارچوبی برای شناسایی پیشران های موثر روی آینده روش های تامین مالی در صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۱۱۸
81 - 101
حوزه های تخصصی:
هدف: صنعت نفت یکی از حوزه های پیشران و کلیدی در اقتصاد ایران و جهان است. سالانه در این صنعت، پروژه های بسیاری، تعریف و اجرا می شوند. بدون تامین مالی مناسب و استفاده از روش های تامین مالی کارآمد، موفقیت این صنعت برای اکتشاف، تولید، سودآوری و توسعه زنجیره ارزش غیر ممکن است. آینده تامین مالی و روش های آن تحت تأثیر فناوری مالی و روندهای جدید به کلی در حال تغییر است. به همین خاطر پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیشران های اثرگذار روی آینده روش های تامین مالی در صنعت نفت است.روش: تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی و از منظر روش شناسی، کمی چندگانه است. در این پژوهش، دو روش کمی بهترین-بدترین و کپراس برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. جامعه نظری پژوهش، مدیران و کارشناسان ارشد حوزه تامین مالی در پروژه های نفتی بودند. حجم نمونه در این پژوهش، 10 نفر بود و نمونه گیری به صورت قضاوتی انجام شد. برای جمع آوری داده های پژوهش، سه پرسشنامه خبره سنجی، مقایسه زوجی و اولویت سنجی، مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: در ابتدا پیشران های پژوهش با به کارگیری مرور تحلیلی پیشینه، استخراج شد. 25 پیشران استخراج شده با استفاده از آزمون بینم، غربال گردید و هشت پیشران به خاطر ضریب معناداری کمتر از پنج درصد برای اولویت بندی نهایی انتخاب شدند. پیشران های باقیمانده با به کارگیری تکنیک کپراس و در نظر گرفتن سه شاخص شدت اهمیت، میزان قطعیت و میزان تخصص خبرگان، اولویت بندی شدند. برای وزن دهی به شاخص ها، روش بهترین-بدترین استفاده شد و شاخص میزان قطعیت (542/0)، بیشترین وزن را داشت. نهایتا خروجی کپراس نشان داد که پیشران های ریسک های سرمایه گذاری در کشور، وضعیت بازار سرمایه در ایران و محدودیت های قانونی و شرعی در حوزه تامین مالی و سرمایه گذاری، به ترتیب دارای بالاترین اولویت از نظر اثرگذاری روی آینده روش های تامین مالی صنعت نفت بودند.نتیجه گیری: پیشنهادهای پژوهش، با توجه به پیشران های اولویت دار ارائه شدند. مهم ترین پیشنهادهای این پژوهش عبارت بودند از: توجه به ماهیت ریسک های پروژه برای انتخاب روش تامین مالی مناسب، بهبود بازار سرمایه برای ورود سرمایه گذاران خارجی، رفع موانع قانونی و تعدیل محدودیت های شرعی برای تشویق سرمایه گذاری و تامین مالی پروژه ها، حمایت از فین تک ها توسط موسسات مالی سنتی و نهایتاً تلاش ذی نفعان دیپلماسی برای رفع تحریم ها و محدودیت های خارجی..
تبیین مدل آینده محور برنامه ریزی فضایی تاب-آور در برابر زلزله (SRPF) و تدقیق آن با روش فراتحلیل و FAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع شهری در معرض خطرات طبیعی مختلفی قرار دارند و ارتقای تاب آوری به عنوان راهکاری مفید در مقابله با این تهدیدات معرفی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر کمک به برنامه ریزی تاب آور شهرها برای آینده و تبیین مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور در برابر زلزله می باشد. این هدف به کمک درک رابطه متقابل برنامه ریزی فضایی و تاب آوری شهری در برابر زلزله محقق می گردد. از این رو ابتدا با کمک مطالعه اسنادی چارچوب جدیدی با عنوان SRPF معرفی شده و سپس با کمک روش فراتحلیل کیفی، ۷۱ سند مرتبط با تاب آوری کالبدی در برابر زلزله بررسی و بعد از معرفی مهم ترین مولفه ها و معیارها، رتبه بندی آنها با کمک روش AHP فازی انجام گردید. بر این اساس چارچوبی معرفی گردید که برنامه ریزان و مدیران شهری، می توانند با مراجعه به آن، به مهم ترین مولفه ها و معیارهای تاب آور ساختن شهرها برای آینده به راحتی دسترسی داشته باشند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان می دهد بین مولفه های برنامه ریزی فضایی در مقابله با بلایا (جاده ها، فضاهای باز، زیرساخت های فیزیکی و زیرساخت های حیاتی) و معیارهای تاب آوری کالبدی شهرها در برابر زلزله (مقاومت کالبدی، شبکه راه ها، وضعیت خدماتی و تاسیسات زیرساختی و همچنین وضعیت فضای باز) تشابه معنی داری وجود دارد. همچنین مهم ترین عواملی که باید در ارائه مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور برای آینده شهرها در برابر زلزله ها مورد توجه قرار گیرند شامل آمادگی، قابلیت تغییر پذیری، استحکام، سازگاری و انعطاف پذیری و خودسازمانی می باشد. در نهایت نیز معیارها و زیرمعیارهای به دست آمده از روش فراتحلیل نیز با کمک پنچ بازوی اصلی SRPF تدقیق شده و اعتبار چارچوب پیشنهادی تایید می گردد.
تبیین جایگاه آینده در برنامه ریزی شهری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت پیچیده شهرها و رشد شتابان فناوری به همراه وقوع تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... موجب شده است شهرها مورد آماج شدیدترین تکانه ها قرار گرفته و برنامه ریزان شهری نتوانند همپای این تغییرات به حل چالش ها بپردازند. در این راستا، برنامه ریزی راهبردی به عنوان یکی از مهم ترین رهیافت ها در برنامه ریزی شهری که توجه ویژه ای به آینده دارد، دیگر ضمانت کننده موفقیت در چنین محیطی نمی باشد. بنابراین، لازم است تا جایگاه آینده در ارتباط با فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی تبیین گردد. لذا هدف پژوهش صراحت بخشی به جایگاه آینده در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش فراترکیب برای دستیابی به هدف مذکور استفاده شده است. 104 منبع فارسی و انگلیسی در ارتباط با پژوهش استخراج شده که از این میان، 26 منبع با استفاده از روش کَسپ، غربال و با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری شده اند. در مجموع 108 کد، 13مفهوم و 5 مقوله به دست آمده است. نتایج پژوهش گویای آن است در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی لازم است به موضوعات، عمیق تر نگریسته شود و با بهره گیری از نگاهی نقادانه لایه های پنهان شهر مانند موضوعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه قرار گیرند. زیرا که این موضوعات، پیشران و مبنای دستیابی به پیش بینی صحیح از آینده مطلوب هستند. همچنین راهبردها و اقدامات پیشنهادی علاوه بر نوآورانه بودن باید در برگیرنده گونه های مختلفی از آینده های محتمل باشند تا بتوانند دستیابی به آینده مطلوب را، واقع گرایانه تر پی جویی کنند.
تحلیل جامعه شناختی آینده مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
23 - 34
حوزه های تخصصی:
مطبوعات به عنوان یکی از برجسته ترین عناصر فرهنگی کشور نقش موثری در هدایت، مدیریت و نمایندگی افکار عمومی و شکل گیری وقایع تاریخی، اجتماعی و سیاسی جوامع داشته است. امروزه با توجّه به رشد شتابان فناوری های نوین و ظهور پیام رسان های مختلف در بستر فضای مجازی، قالب های متنوّعی برای انتقال پیام و اطلاع رسانی در دسترس عموم قرار گرفته است. این امر موجب شده است که عدّه ای از پایان عصر مطبوعات مکتوب و سیطره فضای مجازی در عرصه ارتباطات سخن بگویند. از سوی دیگر، عدّه ای نیز معتقدند که مطبوعات و فضای مجازی دو قالب متفاوت هستند که حیات آینده یکی در گرو دیگری نیست و هر کدام بنابر اقتضائات و شرایط خاص اجتماعی و تاریخی می توانند بر فضای اجتماعی اثر گذار باشند. در این نوشتار ضمن بررسی ایده های مذکور، به دنبال آن هستیم که با نگاه جامعه شناختی و آینده پژوهانه و بهره گیری از رویکرد اسنادی و تاریخی بر خاص بودن مطبوعات به عنوان یکی از موثرترین رسانه ها از جنبه محتوایی در عصر حاضر و آینده تأکید نموده و نشان دهیم که آنچه در حال تغییر و تحوّل است قالب و ابزار انتقال پیام است و مطبوعات در صورت درک منطقی پیشرفت تکنولوژی و تغییرات روز افزون قالب های انتقال پیام، به عنوان یک منبع اصلی و مهم تولید محتوا همچنان در آینده نیز دارای مرجعیت و هدایتگری در عرصه های اجتماعی به شمار می رود.
تدوین سناریوهای آینده مطلوب ورزش همگانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۰)
213 - 193
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پدیده اجتماعی ورزش همگانی، تحت تأثیر عوامل مختلف و عدم قطعیت های مداوم قرار دارد؛ آینده نگاری، نقشه راه مطمئن و بهینه را فراهم خواهد کرد؛ هدف پژوهش تدوین سناریوهای آینده مطلوب ورزش همگانی ایران می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر با روش شناسی آمیخته، به دنبال اکتشاف است. مشارکت کنندگان، به صورت هدفمند انتخاب و به ترتیب مراحل پژوهش، شامل 20، 10، 8 ،8 نفر بوده اند. از مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسشنامه و ماتریس برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل، ابتدا با روش تحلیل محتوای پنهان عوامل موثر استخراج و با روش دلفی مورد تائید خبرگان قرار گرفت و با مشارکت شورای راهبردی و تحلیل اثرات متقابل عوامل راهبردی شناسایی و نهایتا با روش تحلیل متوازن تاثیر متقابل، سناریوهای پژوهش استخراج گردید. یافته ها: نتایج بیانگر تدوین 3 سناریو برای تحقق آینده مطلوب می باشد. سناریو اول شامل، مؤلفه های تخصیص منابع مالی، ورود همه جانبه اقشار، مدیریت واحد و یکپارچه و پرداختن رسانه ها، سناریو دوم شامل، مؤلفه های تخصیص منابع مالی، جایگاه اجتماعی خانواده، تخصص گرایی و برجسته سازی و الگوسازی، سناریو سوم شامل مؤلفه های تخصیص منابع مالی، ورود همه جانبه اقشار، تخصص گرایی و پرداختن رسانه ها می باشد. نتیجه گیری: سناریوها، این امکان را برای سیاست گذاران و مدیران عالی ورزش ایران فراهم می نماید تا با به کارگیری و ایجاد ارتباط بین راهبردهای اولویت دار برای مؤلفه های تشکیل دهنده سناریو، با نهادینه کردن ورزش همگانی، کارکردهای غنی آن را در جامعه جاری گردانند و در نهایت منجر به ساخت آینده مطلوب و توفیق ملی گردند.
شناسایی پیشران فعالیت های حزبی در ایران آینده با استفاده از نرم افزار MIC MAC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حزب در جوامع سیاسی غرب به عنوان یکی از نهادهای مدنی از عهده کارویژه هایی که برای آن تعیین شده برآمده است اما در ارتباط با کشور ایران، احزاب به دلائل گوناگون نتوانسته اند نقش مهمی در تحولات سیاسی جامعه و تحکیم دموکراسی ایفا نمایند. پزسش اصلی این است که؛ مهمترین پیشران های تأثیرگذار بر فعالیت احزاب سیاسی در ایران در در شرایط فعلی و لاجرم در آینده کدامند؟ پاسخ به این سوال، با کاربست گام های چهارگانه روش شناسی شامل: 1. شناسایی پیشران های اولیه از طریق کاوش در ادبیات پژوهش .2رتبه بندی پیشران ها توسط خبرگان از طریق تحلیل عاملی اکتشافی 3. برگزاری پنل خبرگان برای شناسایی اثرات متقابل پیشران ها 4. تحلیل های آماری و نرم افزاری ماتریس اثرات متقابل از طریق نرم افزار میک مک انجام شد. یافته ها نشان می دهد برخلاف تصور بسیاری که جناح های سیاسی را تأثیرگذارترین پیشران در عملکرد احزاب سیاسی ایران می دانند نبود تربیت سیاسی، وجود آمریت و خودمداری در فرهنگ سیاسی کشور، فقدان پایبندی به قانون و فرهنگ مدارای سیاسی در کشور، شکلگیری و تداوم بینش مطلق انگاری در فرهنگ سیاسی کشور مهمترین پیشران هایی هستند که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را در تعامل با سایر پیشران ها دارند بر عرصه تحزب دارند.
ارایه مدل مفهومی توسعه شهری دانش بنیان به منظور برنامه ریزی و مطلوبیت بخشی شهرهای آینده: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول سه دهه گذشته، دانش ، خلاقیت و اطلاعات بیشترین تأثیر را بر توسعه شهرها گذاشته اند. به گونه ای که راهبردهای توسعه دانش بنیان نقش مهمی در حمایت از توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی شهرها ایفا می کنند. بر همین اساس، شهرها برای جذب و حفظ صنایع و کارکنان دانش بر، راهبردهای مختلفی را اتخاذ می نمایند. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان جهت کاربست آن برای برنامه ریزی و مطلوبیت بخشی به شهرهای آینده کشور می باشد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و از لحاظ هدف، اکتشافی است. پارادایم حاکم بر این پژوهش، تفسیرگرایی است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش شناسی آن، نمونه کاوی می باشد. از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل پژوهش هایی است که از سال 2005 تا 2023 در حوزه شهر دانش بنیان انجام شده است. از روش مرور سیستماتیک ادبیات برای تحلیل داده ها استفاده شده که دارای پنج مرحله متشکل از تعریف، جست و جو، انتخاب، تحلیل و سنتز می باشد. بر اساس نتایج، بیش از 60 درصد منابع پژوهش مربوط به 10 سال اخیر(2013-2023) بوده اند. سهم مقاله ها، کتاب و پایان نامه ها از منابع پزوهش، به ترتیب برابر با 83 درصد، 10 درصد و 7 درصد می باشد. نتایج حاصل از کدگذاری باز نشان دهنده آن است که 96 کد برای توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان وجود دارد. این کدها در نه مفهوم (عوامل سیاسی-قانونی، برنامه ریزی استراتژیک، رویکرد، پیشران های توسعه دانش بنیان، شاخص های کارکردی، پایه علمی، ابعاد، بستر جغرافیایی- کالبدی و مجموعه های سیاست گذاری و راهبردی) و شش کد محوری(شرایط علّی، شرایط زمینه ای، مقوله محوری، شرایط مداخله گر(میانجی)، پیامدها و راهبردها) طبقه بندی شده اند. در نتیجه، مدل نظری توسعه شهری دانش بنیان منوط به وجود شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، مقوله محوری، پیامدها و راهبردها است.
شناسایی روندهای حاکم بر صنعت ویدئو به درخواست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد تمایل مصرف کنندگان به استفاده از خدمات ویدئوبه درخواست در کشور قابل ملاحظه است. کشور ما درحال توسعه سریع زیرساخت ها ارتباطی است و این، یک اصل مهم در رشد اقبال عمومی به ویدئو به درخواست خواهد بود. تولیدکنندگان محتوای تصویری خود را در برابر یک بازار جدید می بینند و نهادهای تقنینی در پی تنظیم گری هستند. دانستن آینده پیش روی صنعت ویدئوبه درخواست می تواند در سیاستگذاری های خرد و کلان فرهنگی مؤثر باشد. اولین گام در ترسیم آینده، شناسایی روندهای موجود است. در این پژوهش اکتشافی، برای شناسایی روندهای موجود از روش دلفی استفاده شده است. اعضای مشارکت کننده در پنل دلفی نیز از بین سه گروه سیاستگذاران دولتی، مدیران ویدئو به درخواست و کارشناسان این حوزه انتخاب شده اند. پس از یک دور مصاحبه عمیق و دو دور دلفی، خبرگان شرکت کننده درباره تأثیر «خیلی زیاد» یا «زیاد» هفده روند در چهار پیشران حقوقی سیاسی، فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و فناوری اجماع نظر پیدا کردند. با استفاده از روندهای شناسایی شده می توان با در نظر گرفتن میزان اولویت و اثرگذاری، آینده ویدئوبه درخواست ها را ترسیم کرد. این امر به برنامه ریزان، سیاستگذاران و تصمیم سازان مؤثر در صنعت ویدئو به درخواست کمک خواهد کرد. از سوی دیگر، پژوهش صورت گرفته می تواند به فعالان اکوسیستم ویدئوبه درخواست، در خصوص چگونگی نگاه سایر فعالان، به این حوزه شناخت نسبی ارائه دهد.
جامعه شناسان ایرانی و پیش بینی تغییرات نهاد خانواده در ایران (یک مطالعه انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات جوامع امروزین پیچیدگی روزافزون و به تبع آن خودبسندگی و استقلال نهادها برابر عاملین اجتماعی است. در فرایند مدرنیزاسیون، نهادها، عینیتی مستقل از کنشگران پیدا می کنند. این پیچیدگی فرایند مدیریت جامعه را دچار مسائلی می کند که توجه به آینده و پیش بینی روندها و فرایندها را می طلبد. پیش بینی، یکی از خواص فراموش شده علم در جامعه شناسی ایرانی است. به گونه ای که تقریبا جامعه شناسی در ایران طی چهاردهه گذشته کوششی برای اعلان آینده پیرامون نهادی خاص و با تغییراتی در یک حوزه نداشته است. با این وجود به صورت ناخودآگاه، جامعه شناسان پیش بینی هایی داشته اند که محقق شده است. برخلاف جریان غالب جامعه شناسی در جهان که آینده نهادهای اجتماعی از جمله خانواده بیشتر مورد توجه بوده است، جامعه شناسان در کشور ما، بیشتر پدیده هایی که نماد تغییرپذیری جامعه هستند، همچون انقلاب ها و جنبش های اجتماعی را به عنوان انواع مختلفی تغییرات اجتماعی مورد مطالعه قرار داده اند. این مقاله بر آن است با بررسی نگاه جامعه شناسان ایرانی پیرامون تغییرات خانواده ایرانی که در مقالات آنان منعکس شده است، آن چه در لابلای متون به عنوان نگاه به آینده خانواده ایرانی بوده است را دسته بندی و احصا نماید.برای پاسخ به این سؤال که «جامعه شناسان ایرانی چه پیش بینی هایی درباره خانواده ایرانی در ابعاد ازدواج، بعد خانواده و طلاق داشته اند» بهترین روش استفاده از تحلیل شکاف است که ابتدا در فضای مهندسی و به مرور زمان در مطالعات بازار استفاده شد.در ایران با دو نوع نگاه به آینده روبه رو هستیم. اولین مدل کار محققان آینده در دهه اخیر است که در پنج سال پیش قدرتمندتر شده است. جامعه شناسان نگاه دیگری به آینده دارند. آن ها تقریباً هرگز ادعای پیش بینی نکرده اند، اما درباره رویدادهای آینده به ویژه درخصوص خانواده ابراز نگرانی کرده اند. در میان تمام نظریه های جامعه شناسان دو مورد را می توان به وضوح بیان کرد؛ اول اینکه هیچ یک از آن ها ادعا نکرده اند آینده خانواده را پیش بینی می کنند، حتی اگر در عمل چنین کرده باشند. نکته بعدی این است که هیچ کدام از آن ها از روش های متعارف آینده نگر در دنیای امروز استفاده نکرده اند. البته بخش قابل توجهی از روش تحقیق آینده پژوهان نیز برگرفته از جامعه شناسی است. جامعه شناسی سنتی غنی در مطالعات آینده جهان معاصر است. با وجود این، در حوزه روش کسانی که از آینده خانواده صحبت کردند، به صراحت از روش آینده نگر سخنی نگفتند.جامعه ایران را برخلاف آنچه شناخته شده است، می توان با مطالعه ای پیمایشی پیش بینی کرد. این موضوع در حوزه خانواده نیز کاملاً مشهود است.
بررسی وضعیت علوم مهندسی در کشور برای جهت گیری آینده» (خلاصه مجموعه نشست های کارگروه های تخصصی فرهنگستان علوم ج. ا. ایران)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۴
85 - 101
هر سازمان و نهادی بنا بر ضرورت و نیاز در زمینه ای از تحولات اجتماعی زمانه خود شکل می گیرد و با تداوم تعامل با همان اجتماع که از آن پدید آمده است، رشد و بالندگی می یابد. نظام آموزش عالی نیز با درک درست از جایگاه و رسالت خود، ضمن توجه به نیاز های ملی، همراه با تحولات نظام جهانی ارتقا می یابد. در سند چشم انداز بیست ساله، کشور ایران در مقام اول در علم و فناوری و رتبه اول اقتصادی در منطقه آسیای جنوب غربی متصور شده است. عمده تلاش سیاستگذاران و تصمیم سازان کشور باید در جهت دستیابی به این جایگاه باشد و این مهم محقق نمی شود، مگر با سرمایه گذاری مادی و معنوی و توسعه زیر ساخت های علمی با تحول بنیادین در نظام آموزش عالی کشور. گروه علوم مهندسی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران همراه با سایر نهاد های اثرگذار در تدوین سیاست های کلان نظام آموزش عالی و با حفظ تعهد به نقش دیرینه خود در اعتلای علم و دانش، توجه به این مهم را برای توانمند سازی نظام آموزش عالی کشور ضروری می داند. امروزه، جهان به سمتی پیش می رود که پژوهشگران از حوزه ها و دیدگاه های مختلف و در برخی موارد متفاوت، بنا بر ضرورت گردهم می آیند تا با هم اندیشی و تضارب آرا به درک بهتری از چالش های علم برسند. درواقع، با انبوهی از علوم میان رشته ای و فرارشته ای روبه رو هستیم که با هدف حل مجموعه مسائلی ایجاد شده اند که به دانشی همه جانبه و چندین وجهی نیاز دارند. در این میان، پیشتازی و شتاب رشته های گوناگون مهندسی در کشف ناشناخته های فناوری از یک سو و تلاش مهندسان بومی در هماهنگی با آخرین دستاورد های علم و فناوری جهان از سوی دیگر، ما را بر آن می دارد تا بر نقش مهندسان و علوم مهندسی در اعتلا و پیشرفت همه جانبه کشور تأکید بیشتری داشته باشیم.
رَه یافتی آینده نگرانه به فلسفه دین، از رهگذرِ بررسیِ نسبت عقل و ایمان، با رویکرد انتقادی-تطبیق گرایانه در آراء آلوین پلانتینگا و مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه دین دانشی است که به بررسی مسائل مختلف دین می پردازد. تا کنون آینده دین، بعنوان یک مسئله جدید در این دانش، مورد توجه چندانی نبوده است. از طرفی بررسی این حوزه جدید(آینده دین) یک مطالعه بینارشته ای میان فلسفه دین و آینده پژوهی است. مسئله اصلی این پژوهش این است که فلسفه دین در نگاه دو اندیشمند اسلامی و غربی با توجه به نگاه آنان به رابطه عقل و ایمان، درآینده چگونه می تواند پاسخگوی پرسش های اساسی از دین باشد، برای این منظور نگاهی تطبیقی-انتقادی بین نگاه مطهری و پلانتینگا را در پیش گرفتیم. روش پژوهش با رجوع به آثار ایشان و منابع علمی و پژوهشی معتبر می باشد. سپس با روش تحلیل اسناد، به دلیل پرداختن آن به رابطه ها و واکاوی علت ها، به صورت عقلی به تطبیق دیدگاه های پلانتینگا و مطهری پرداخته و به نقد و بررسی آنها می پردازیم. نتایج حاصله از این پژوهش چنین است که هر دو اندیشمند در نظام فکری خود ضعف هایی را دارا هستند و نشان دادیم از هم اکنون سوالاتی جدی درباره ملاک حقانیت دین مطرح است و در آینده بیشتر خواهد بود، که راه حل در گروِ: 1- طرح مسائل اساسی و تلاش برای پاسخ به آنها، 2- معقولیت باور، 3- به سوی الاهیات دیالوگی و4- اصالت دادن به فاعل شناسا؛ می باشد.
ارائه مدلی برای نهادینه کردن آینده پژوهی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آینده پژوهی، انعطاف پذیری راهبردی دانشگاه را تقویت و دانشگاه فرهنگیان با آینده پژوهی نظام مند می تواند توانمندی راهبردی خود در عدم غافلگیری در سطوح مختلف را بالا برده، راهگشای آموزش مداوم، مستمر و کارا را برای نظام آموزشی فراهم کند. به همین دلیل، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی شاخص های نهادینه کردن آینده پژوهی در دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش از نوع کیفی به سبک تحلیل مضمون (تم) است. مشارکت کنندگان پژوهش را اساتید دانشگاه فرهنگیان (کارشناسی ارشد با حداقل 15 سال سابقه خدمت و دکتری با حداقل 10 سال سابقه خدمت) تشکیل می داد که حجم نمونه پس از اشباع نظری به تعداد 12 نفر و به صورت هدفمند انتخاب شد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. یافته ها نشان داد شاخص های آینده پژوهی در دانشگاه فرهنگیان شامل؛ عوامل مربوط به منابع انسانی (جذب نیروی انسانی و فراگیران)، عوامل ساختاری (ارتباط با مراکز علمی، تغییر و تحول در ساختار دانشگاه، بودجه و حمایت مالی، تدوین قوانین، ایجاد مرکز آینده پژوهی)، عوامل مدیریتی (نیازسنجی، برنامه ریزی و تدوین اهداف، ترسیم چشم انداز، مدیریت توانمند، حمایت از نوآوری، پژوهش آینده نگر)، عوامل آموزشی (دانش روز، برنامه درسی، آموزش کارکنان و هیئت علمی، تضمین کیفیت)، عوامل اجتماعی (خرد یا تفکر جمعی، ارزش های اجتماعی، مواجهه با چالش) و عوامل مربوط به فناوری (توسعه فناوری و بانک اطلاعاتی) است که توجه به آن می تواند راهگشای دانشگاه و توسعه منطبق با پیشرفت های روز دنیا را در پی داشته باشد.
حسابرسی در عصر دیجیتال: کاربست روش های دلفی فازی و ماباک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
75 - 102
حوزه های تخصصی:
دیجیتالی شدن اقتصاد، چالش ها و فرصت هایی را برای حرفه حسابرسی ایجاد کرده و حسابرسان ملزم به سازگاری با آنها هستند. این مطالعه به بررسی تغییرات مورد انتظار در حرفه از دیدگاه خبرگان حسابرسی در ایران تا پانزده سال آینده می پردازد. این تغییرات در پنج بخش درک مخاطبان گزارش حسابرسی، رابطه حسابرس و صاحبکار، مقررات گذاری، تغییرات ساختاری و رویه های حسابرسی و مشخصه های حرفه بررسی شده است. 27 تغییر پیش بینی شده در قالب پنج بخش از طریق مطالعه پیشینه استخراج شد. با بکارگیری روش نمونه گیری هدفمند، 26 نفر از خبرگان حسابرسی در سال 1402 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت غربال تغییرات از روش دلفی فازی استفاده شد. سپس پیش بینی های غربال شده، از طریق پرسش نامه اولویت سنجی و روش تصمیم گیری ماباک رتبه بندی شدند. به اعتقاد خبرگان، حسابرسی مستقل به سمت رویکرد حسابرسی کامل و مستمر تکامل خواهد یافت. اما این تغییر منجر به حذف کامل ریسک های حسابرسی نخواهد شد. شکاف زمانی بین شرایط جدید و استاندارد گذاری در حسابرسی وجود خواهد داشت. حسابرسان درگیر وظایفی با ارزش افزوده بیشتر شده و شغل های زیادی در حرفه از بین خواهد رفت. مخاطبان گزارش حسابرسی اعتماد بیشتری به رویه های اتوماتیک نسبت به رویه های دستی داشته و انتظار رویکرد آینده نگر از حسابرسی دارند. اما محتوای اطلاعاتی گزارش حسابرسان در حوزه هایی نظیر ارزش گذاری دارایی های نامشهود و ریسک های آینده محور صاحبکار کاهش خواهد یافت. خبرگان معتقدند درحالی که مدل های کنونی حق الزحمه حسابرسی در آینده مناسب نخواهد بود اما تنش میان صاحبکار و حسابرس افزایش نمی یابد. به باور خبرگان فناوری های جدید در ایران جایگزین حسابرسان نخواهند شد، بلکه به کمک آنها خواهند آمد.