مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران

مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران

مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران دوره 12 تابستان 1402 شماره 2 (پیاپی 46) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تهیدستان شهری و تاکتیک های مقاومتی (مورد مطالعه: تهیدستان شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتنوگرافی انتقادی تاکتیک های مقاومت تهیدستان شهری سنندج نادیده انگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
پژوهش حاضر به میانجی توصیف تجربه تهیدستان شهری چگونگی اعمال قدرت کارگزاران نهادی و تاکتیک های مقاومتی فرودستان را واکاوی کرده است.روش پژوهش حاضر اتنوگرافی انتقادی و میدان مورد مطالعه تهیدستان (سازندگان غیررسمی خانه و دست فروشان) دو محله اسلام آباد و تپه سید حسین شهر سنندج است که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، 25 نفر برای مصاحبه نیمه ساخت یافته انتخاب شدند. بر مبنای یافته ها، کارگزاران نهادی با توسل به استراتژی های قدرت کیفردهنده، قدرت تعاملی، طفره رفتن، دام تعلیق و نادیده انگاشتن، قدرت خود را بر تهیدستان اعمال می کنند. تهیدستان شهری نیز به انحای مختلف می کوشند در برابر کارگزاران نهادی مقاومت کنند. در شکل جمعی مقاومت، با توسل به تعلیق نظم اجتماعی، تجمعات اعتراضی هوشمندانه، تحصن/ نافرمانی مدنی و رهبران خودانگیخته و به کارگیری اشعار اعتراضی، نارضایتی را به عرصه های عمومی و فضاهای رسمی عمومی سوق داده اند. شکل فردی مقاومت شامل تمارض، اقناع، تهدید بیانی و تمرد است.تهیدستان شهری با همراهی یکدیگر در مواقع اضطرار می کوشند فشارهای زندگی را تخفیف دهند. حمایت های متنوع همسایگان و آشنایان در تنگناهای زندگی روزمره، نوعی فرهنگ بدیل و شامل همیاری در ساخت مسکن، ارائه خدمات شهری موقت/ دائم، حمایت کلامی و عاطفی، همیاری سنتی و غیرمادی آشنایان و به کارگیری پنهانی خدمات شهری است.
۲.

درک از مکان (مطالعه ای در میان بازدیدکنندگان بازار سنتی و پاساژهای مدرن شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی مکان بازار سنتی پاساژ درک مکان هویت مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۸۷
بازارها و مراکز خرید در ایران همانند بسیاری از شهرهای جهان، با شتابی روزافزون چهره شهرها را دگرگون کرده اند و این دگرگونی بر همه جنبه های زندگی مصرف کنندگان تأثیر انکارناپذیری گذاشته است. این مقاله به بررسی تأثیرات بازارهای خرید و پاساژها بر تجربه زیسته شهروندان و مقایسه آن با ادراک آن ها درباره مراکز بومی و سنتی مانند بازار پرداخته است.یافته های این پژوهش با رویکرد پدیدارشناسی و به کمک تکنیک مصاحبه عمیق با 40 نفر از ساکنان شهر تهران به دست آمده است. داده های مصاحبه با کدگذاری باز براساس توصیفات مصاحبه شوندگان از تجربه زیسته خود در مراکز خرید و بازار استخراج شده است.علی رغم تأثیر غیرقابل انکار مراکز خرید مدرن در زندگی تعداد زیادی از مصاحبه شوندگان نتایج نشان می دهد در مقایسه با پاساژ و مگامال ها، آنها درک منسجم تر و حس تعلق بیشتری به بازار بزرگ تهران دارند. برای آنها پاساژهای موجود در شهر تا حد بسیاری شباهت حسی و ظاهری دارند و ادراک آنان از پاساژ تا حدود زیادی جزئی و نامنسجم است. مصاحبه شوندگان اغلب پاساژ را با کاربری اقتصادی آن به یاد می آورند. حتی در توصیف و تصویرکردن نماد های ظاهری و معماری مراکز مدرن دچار مشکلات فراوان هستند این در حالی است که آنان با ذکر جزییات می توانند در مورد معماری بازار صحبت و تصویرسازی کنند.بی توجهی به ریشه های فرهنگی و نیاز تعاملی و اجتماعی کاربران در ساخت وساز مراکز خرید از یک سو به ازخودبیگانگی و تعلق نداشتن شهروندان با این سازه های شهری و از سوی دیگر به جاذبه یک بارمصرف مراکز خرید منجر شده است. 
۳.

بررسی جامعه شناختی سوژه گری مجازی (مطالعه کاربران اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتبار وجودی پساواقعیت ها دازاین سوژه گری فضای مجازی گریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
امروزه کاربران، فضای مجازی را واقعیت تلقی می کنند و در آن به عنوان یک جهان اجتماعی درگیر می شوند. این درگیرشدن مستلزم تعریف خود به عنوان سوژه هایی در ارتباط با این جهان اجتماعی است. پژوهش حاضر به مطالعه برساخت سوژه گری مجازی در بین کاربران اینستاگرام می پردازد.پژوهش حاضر به شیوه کیفی انجام شده است. در این راستا از پارادایم تفسیری و روش نظریه زمینه ای چندگانه استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه شامل 46 نفر از کاربران اینستاگرام است که به شیوه نمونه گیری هدفمند با لحاظ قاعده حداکثر تنوع انتخاب شدند.سوژه گری در فضای مجازی در شکل پساواقعیت ها و خودهای پساواقعی با استفاده از تکنیک های «کمال گرایی وجودی»، «گریز از بوده ام»، «همانندشدن با خود» و «همانندشدن با دیگری» برساخته و تعریف می شود. در هر چهار مفهوم، سوژه به دنبال کسب اعتبار است؛ با این تفاوت که همانندشدن با خود از طریق بازیابی خود و هویت رخ می دهد، اما کمال گرایی وجودی و همانندشدن با دیگری با سقوط در «دازمن» رخ می دهد.نکته اساسی در هردو شکل از اعتبار این است که خودهای مبتنی بر این اعتبارها پساواقعی و مبتنی بر پساواقعیت هایی هستند که فقط در فضای مجازی وجود دارند.
۴.

تغییرات آب وهوا و جامعه کشاورزی (مطالعه ادراک کشاورزان استان اصفهان از پیامدهای مرتبط با تغییرات آب وهوا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیامد تغییرات آب وهوا تقویت اجتماعی خطر کشاورزان نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۷
امروزه تغییرات آب وهوا به دلیل ماهیت جهانی آن، پیامدهای گسترده ای برای همه کشورها به همراه دارد. ایران به عنوان کشوری درحال توسعه، آسیب های زیادی از تغییرات آب وهوا دیده است. استان اصفهان به دلیل برخورداری از جغرافیای خشک، پدیده های آب وهوایی مانند خشکسالی را تجربه کرده است. یکی از آسیب پذیرترین گروه ها در برابر تغییرات آب وهوا، کشاورزان هستند. هدف از این مطالعه، بررسی ادراک کشاورزان از پیامدهای تغییرات آب وهوا در استان اصفهان است.پژوهش حاضر، کیفی و میدانی است. تکنیک پژوهش حاضر، مصاحبه های نیمه ساختاریافته است. در این پژوهش، 29 مصاحبه با نمونه گیری هدفمند و نظری انجام گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل نظریه زمینه ای کدگذاری شدند.در این مطالعه «تغییرات آب وهوا به مثابه مخاطره چندبعدی» به عنوان مقوله اصلی استخراج شد. براساس ادراک و تفسیر کشاورزان، تغییرات آب وهوا زندگی کشاورزان را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، روانی، محیط زیستی و کشاورزی تحت الشعاع قرار داده است.تغییرات اقلیمی تأثیرات جبران ناپذیری بر ساختار روستاها داشته است. حوزه های اجتماعی، اقتصادی، روانی، محیط زیستی و کشاورزی کاملاً به یکدیگر وابسته هستند و تغییر در هریک به تغییر در دیگری منجر می شود. کشاورزان ابتدا خطرات تغییرات آب وهوایی را از طریق ایستگاه های مختلف اطلاعات اجتماعی و شخصی درک می کنند. سپس با توجه به ادراک خطرات، پاسخ هایی می دهند که اثرات را موجی و آثار سطوح دیگر را گسترش می دهد. احیای سیستم های محلی مدیریت آب، افزایش آگاهی کشاورزان و اجرای قوانین مؤثر می تواند اثرات تغییرات آب وهوایی بر زندگی کشاورزان را کاهش دهد.
۵.

جامعه شناسان ایرانی و پیش بینی تغییرات نهاد خانواده در ایران (یک مطالعه انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پیش بینی تغییرات اجتماعی جامعه شناسان ایرانی خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۳۷
یکی از مشکلات جوامع امروزین پیچیدگی روزافزون و به تبع آن خودبسندگی و استقلال نهادها برابر عاملین اجتماعی است. در فرایند مدرنیزاسیون، نهادها، عینیتی مستقل از کنشگران پیدا می کنند. این پیچیدگی فرایند مدیریت جامعه را دچار مسائلی می کند که توجه به آینده و پیش بینی روندها و فرایندها را می طلبد. پیش بینی، یکی از خواص فراموش شده علم در جامعه شناسی ایرانی است. به گونه ای که تقریبا جامعه شناسی در ایران طی چهاردهه گذشته کوششی برای اعلان آینده پیرامون نهادی خاص و با تغییراتی در یک حوزه نداشته است. با این وجود به صورت ناخودآگاه، جامعه شناسان پیش بینی هایی داشته اند که محقق شده است. برخلاف جریان غالب جامعه شناسی در جهان که آینده نهادهای اجتماعی از جمله خانواده بیشتر مورد توجه بوده است، جامعه شناسان در کشور ما، بیشتر پدیده هایی که نماد تغییرپذیری جامعه هستند، همچون انقلاب ها و جنبش های اجتماعی را به عنوان انواع مختلفی تغییرات اجتماعی مورد مطالعه قرار داده اند. این مقاله بر آن است با بررسی نگاه جامعه شناسان ایرانی پیرامون تغییرات خانواده ایرانی که در مقالات آنان منعکس شده است، آن چه در لابلای متون به عنوان نگاه به آینده خانواده ایرانی بوده است را دسته بندی و احصا نماید.برای پاسخ به این سؤال که «جامعه شناسان ایرانی چه پیش بینی هایی درباره خانواده ایرانی در ابعاد ازدواج، بعد خانواده و طلاق داشته اند» بهترین روش استفاده از تحلیل شکاف است که ابتدا در فضای مهندسی و به مرور زمان در مطالعات بازار استفاده شد.در ایران با دو نوع نگاه به آینده روبه رو هستیم. اولین مدل کار محققان آینده در دهه اخیر است که در پنج سال پیش قدرتمندتر شده است. جامعه شناسان نگاه دیگری به آینده دارند. آن ها تقریباً هرگز ادعای پیش بینی نکرده اند، اما درباره رویدادهای آینده به ویژه درخصوص خانواده ابراز نگرانی کرده اند. در میان تمام نظریه های جامعه شناسان دو مورد را می توان به وضوح بیان کرد؛ اول اینکه هیچ یک از آن ها ادعا نکرده اند آینده خانواده را پیش بینی می کنند، حتی اگر در عمل چنین کرده باشند. نکته بعدی این است که هیچ کدام از آن ها از روش های متعارف آینده نگر در دنیای امروز استفاده نکرده اند. البته بخش قابل توجهی از روش تحقیق آینده پژوهان نیز برگرفته از جامعه شناسی است. جامعه شناسی سنتی غنی در مطالعات آینده جهان معاصر است. با وجود این، در حوزه روش کسانی که از آینده خانواده صحبت کردند، به صراحت از روش آینده نگر سخنی نگفتند.جامعه ایران را برخلاف آنچه شناخته شده است، می توان با مطالعه ای پیمایشی پیش بینی کرد. این موضوع در حوزه خانواده نیز کاملاً مشهود است.
۶.

تحلیل جامعه شناختی چالش های پیش روی اصلاحات تعرفه خدمات تشخیصی درمانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل ذی نفعان تعرفه های تشخیصی و درمانی دموکراسی گفت و گویی سیاست سلامت نظام سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۱۸
هدف این مطالعه بررسی موانع اصلاحات تعرفه های تشخیصی و درمانی در نظام سلامت کشورمان با رویکرد جامعه شناسی بوده است. تعرفه های تشخیصی و درمانی جزء سیاست هایی محسوب می شود که مستقیم بر عدالت در سلامت اثر می گذارد و بر ذی نفعان مختلف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شامل پزشکان، وزارتخانه و نظام پزشکی مؤثر است. در این مطالعه، با استفاده از نظریه دموکراسی گفت و گویی هابرماس موانع اصلاحات تعرفه های تشخیصی و درمانی را با استفاده از روش تحلیل ذی نفعان بررسی کرده ایم.در این پژوهش، از اسناد، مصاحبه های موجود و مصاحبه عمیق برای گردآوری داده ها استفاده شده است. داده های به دست آمده با استفاده از جدول تحلیل ذی نفعان تحلیل و با استفاده از ابعاد تحلیل ذی نفعان شامل دانش، موضع، منفعت و قدرت بررسی شده است.تحلیل یافته ها نشان می دهد در فرایند تعرفه گذاری، تبادل دانش و اطلاعات میان سیاست گذاران و ذی نفعان وجود ندارد. موضع پزشکان در مقابل تعرفه ها مخالفت و مقاومت است. منافع گروهی بر تعرفه گذاری اثر می گذارند و تعارض منافع در این فرایند مشاهده می شود. ساختار قدرت نیز در سیاست گذاری برای نظام سلامت کشور متمرکز و تک صدایی است.برای اصلاحات تعرفه ها در درجه اول باید موضوع تعارض منافع در نظام سلامت کشور حل شود. در گام بعدی باید دلایل اجرانشدن اصلاحات بررسی شود. منافع گروهی و قدرت متمرکز فرایند سیاست گذاری را دستوری و از بالا به پایین کرده است؛ درنتیجه ذی نفعان در مقابل اجرای سیاست ها از خود مقاومت نشان می دهند.
۷.

تحلیل فرآیند توانمندسازی مددجویان (از دیدگاه مددکاران نهادهای حمایتی و خیریه ای مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی نهادهای حمایتی خیریه فقر احساس خودکارآمدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۹
پرداخت کمک های رفاهی به صورت مقرری ماهیانه نه تنها وابستگی های ناسالمی را ایجاد می کند بلکه نیاز به منابع گسترده ای دارد. نهادهای حمایتی از رویکردی جامع جهت توانمندسازی برخوردار نیستند و هر کدام بر برخی از عناصر توانمندسازی توجه دارند. مطالعات موجود بیشتر به صورت مفهومی به موضوع توانمندسازی پرداخته اند و به فرآیند توانمندسازی توجه کمتری شده است. هدف این پژوهش واکاوی ابعاد فرآیند توانمندسازی مددجویان در نهادهای حمایتی و خیریه ای به منظور تدوین فرآیند عملیاتی است.این مطالعه با روش کیفی و بر اساس رهیافت نظریه زمینه ای انجام شد. نمونه گیری تحقیق به شیوه نمونه گیری نظری بود. با مدیران 20 نهاد حمایتی شهر مشهد در سال 1399 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. متن مصاحبه ها با رویکرد اشتراوس و کوربین و به کمک نرم افزار ماکس کیو دی ای 10 تحلیل شد.ابعاد شناسایی شده فرآیند توانمندسازی عبارتند از منابع محیطی، شناسایی توانمندی های فرد، احساس خودکارآمدی، انتظارات و ارزش ها، انتخاب و عمل و دستاوردها.توانمندسازی فرآیندی تدریجی و چرخشی است و افراد با سطوح متفاوت توانمندی و قابلیت وارد این چرخه می شوند. افراد در هر چرخه توانمندی جدیدی کسب می کنند، در نتیحه احساس خودکارآمدی و انتظاراتشان برای انتخاب و عمل جهت کسب توانمندی بعدی افزایش می یابد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰