مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
انسان محوری
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۹۵
85 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تنوع نگرش های موجود در پژوهش های مختلف زیبایی شناسی معماری به موضوعی میان رشته ای و پیچیده مبدل شده که در حال توسعه ایده های نظری جدید بر مبنای حوزه ای وسیع است. به طوری که از دهه 70 میلادی تاکنون، جنبه ها و اصول زیبایی شناسی عمدتاً براساس دیدگاه های نظری و تجربی مختلف در حال گسترش است و این موضوع موجب تغییر بینش پژوهشگران نسبت به قواعد کلی پیشین شده است. لذا توجه محققان به زمینه های گوناگون مسائل نظری زیبایی شناسی سبب پدیدآمدن نگرش هایی جدید در خصوص جنبه های ارزیابی آثار معماری شده است، ولی با این حال اجماع و توافق اندکی در خصوص چارچوب های نظری و مفهومی این موضوع وجود دارد، مواردی که هنوز در بسیاری زمینه ها بحث برانگیز است. لذا در این راستا، این پرسش ها مطرح می شوند که مقوله های اصلی پژوهش های معاصر در حوزه زیبایی شناسی معماری چیست؟ و چه معیارهای ارزیابی در تحلیل زیبایی شناسی رویکردها به کار گرفته شده اند؟هدف پژوهش: این پژوهش پیرامون مواضع مختلف موضوع به گونه شناسی و مقایسه تطبیقی رویکردهای مرتبط تمرکز می یابد. چراکه اهمیت شناخت این رویکردها از این واقعیت ناشی می شود که پژوهش در زمینه ایده های زیبایی شناسانه که اساساً مرتبط با موجودیت فرهنگی انسان است، امکان بازگردانی مواضع نظری به فرآیندهای عملی خلاقیت و ادراک محیط و توسعه های بیشتر را محیا می سازد. روش پژوهش: تحقیق کیفی حاضر با استفاده از یک روش توصیفی و متعاقباً تحلیل محتوای کیفی تحت رویکردی تطبیقی-تفسیری به شناسایی متغییرهای اصلی موجود در روش شناسی پژوهش های شاخص و معتبر علمی پرداخته و با استدلال منطقی سعی بر تدقیق و مقایسه مبانی بینشی و نتایج تبیینی آنها دارد. در این راستا در مجموع 81 پژوهش در بازه زمانی 1989 تا 2017 در قالب کتاب و مقالات معتبر علمی از طریق موتور جستجوی گوگل اسکالر شناسایی شدند. دامنه اطلاعاتی این پژوهش معطوف به مطالعاتی است که با توجه به شالوده معرفت شناسی آنها به طور خاص موضوع زیبایی در معماری را مورد مطالعه قرار داده اند. لذا به شیوه تمام شماری، نمونه های در دسترس به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند.نتیجه گیری: مفهوم سازی در خصوص رویکردهای مطالعاتی زیبایی شناسی معماری، باید فراتر از ترجیحات شناختی و یا ادراکی انسان و ارزیابی بلافصل یک اثر (که در یک بافت متحدالمرکز، منفعل، شیء محور است) بسط یابد. لذا لزوم توسعه حوزه های روش شناختی ارزیابی های مبتنی بر «تجربه» انسان از محیط موجب می شوند تا عملاً همه جوانب محیط از جمله مطلوبیت آن و ارتقاء بهزیستی انسان را شامل شود. از این رو ضرورت دارد تا نگرش های پژوهشی از طریق رویکردهای انسان محور و با در نظرگرفتن ادراک چندگانه و پویا در بستری از یک گفتمان زیست محور، فعال، مشارکتی و تجربی به مطالعات زیبایی شناسی در این حوزه بپردازند، چراکه مفهوم زیبایی شناسی در معماری نیازمند شناخت دیدگاه عمیقی از بحث ادراک زیبایی از منظر «تجربه ادراکی» انسان است.
کاوشی در تکنولوژی فکر از منظر اسلام با رویکرد جامعه شناختی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۳۵
21 - 9
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی فکر یکی از مباحث ابتکاری است که تدوین سیستماتیک آن توسط دانشمندان تکنولوژی فکر در کشورهای غربی صورت پذیرفته است؛ لذا این موضوع از آن جهت اهمیت دارد چون مبتنی بر این اصل است که با اجرای اصول این تکنولوژی، انسان خالق اندیشه های خود می شود و به همه خواسته های خود در این دنیا می رسد؛ به همین خاطر اساسا ضرورت دارد پژوهشی به منظور بررسی تکنولوژی فکر از منظر اسلام و قرآن صورت گیرد چون تکنولوژی فکر با مباحث اعتقادی و اسلامی در ارتباط بوده و در مواردی نیز می توان شاهد وجود تناقضاتی در این میان بود؛ در مبانی نظری پژوهش حاضر ابتدا به تعاریف اولیه و پایه ای در باب عرفان، عرفان اسلامی، عرفان پست مدرن، تکنولوژی فکر، مدرنیته، خدامحوری و انسان محوری پرداخته ایم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که این موضوع را می توان با مقایسه عرفان اسلامی و عرفان پست مدرن و رابطه آن با تکنولوژی فکر، بررسی تحریفات معنوی آیات و روایات در تکنولوژی فکر و بررسی جامعه شناختی تکنولوژی فکر موردبررسی قرارداد. در پژوهش حاضر جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و جستجوی اطلاعات از منابع مختلف مکتوب و دیجیتالی بوده است؛ و روش پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی و با مطالعه تطبیقی در آموزه های دینی اسلام و جامعه شناسی می باشد؛ لذا از منابع و آموزه های دینی و جامعه شناسی به منظور مطالعات دقیق تطبیقی با موضوع پژوهش استفاده شده است چرا که این پژوهش بر آن است تا به هدف تعیین وجوه اشتراک و افتراق تکنولوژی فکر با اسلام و قرآن برسد.
طراحی الگوی ارزشیابی عملکرد مدیران در پلیس پیشگیری (مورد مطالعه: کلانتری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال هفتم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
619 - 650
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:هدف این مقاله، توسعه الگویی برای ارزشیابی عملکرد روسای کلانتری است. ورود رویکردهای جدیدی مانند دانش محوری و جامعه محوری در فعالیت های پلیسی، نیاز به بازنگری در الگوی ارزشیابی عملکرد را بیشتر می سازد. در این تحقیق با توجه به اهمیت روسای کلانتری، ارزشیابی عملکرد این سطح از مدیران مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور یک الگوی اولیه و نسبتا جامع از ابعاد، مولفه ها و شاخص های عملکرد مبتنی بر مشاهدات و مطالعات محقق پیشنهاد شد.
روش:دو پرسشنامه به منظور اعتبارسنجی الگو طراحی شد. پرسشنامه اول برای اعتبارسنجی ابعاد و مولفه ها بین ۲۴ نفر و پرسشنامه دوم برای اعتبارسنجی شاخص ها بین ۱۸۶ نفر از خبرگان ستادی و فرماندهان ناجا توزیع شد. داده های تحقیق با استفاده از آزمون t و آزمون t زوجی تجزیه و تحلیل شد.
یافته و نتیجه: نتایج نشان می دهد ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگو مورد تایید خبرگان قرار گرفته اند. همچنین وضع موجود شاخص ها نامناسب و میزان اهمیت تمام ابعاد، مولفه ها و شاخص ها بالا است. بر اساس نتایج، از بین مولفه ها، انسان محوری نسبت به مولفه های دیگر اهمیت کمتری دارد. اگر چه شاخص مراقبت در مولفه انسان محوری دارای اهمیت نسبی بالایی است. همچنین در مولفه دانش محوری شاخص های مربوط به آگاهی و آگاه سازی اهمیت بالاتری نسبت به یادگیری و نوآوری دارند. از بین شاخص های نتایج عملکردی نیز کیفیت خدمات، اعتماد مردم به پلیس و ارتباطات درونی نسبت به سایر شاخص ها اهمیت کمتری دارند. به طور کلی تمام مولفه ها و شاخص ها حائز اهمیت شناخته شده اند و در وضع موجود تنها به مولفه ارزش محوری به میزان لازم توجه می شود.
ارزیابی توسعه پیاده مداری انسان محور در شهر گلوگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت در نقاط شهری پیامدهای ناگوار اجتماعی – اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی برای شهرها به وجود آورده است. بنابران شهرها باید مکان های بهتری را برای زندگی فراهم کنند. یکی از این مکان ها، خلق خیابان های پیاده است. هدف این پژوهش ازیابی توسعه پیاده مداری با رویکرد انسان محوری در شهر گلوگاه می باشد که در راستا سه خیابان امام،17 شهریور و طالقانی به عنوان محدوده های مورد ارزیابی انتخاب شده اند. در بژوهش به بررسی و ارزیابی عوامل موثر بر مطلوبیت پیاده راه های شهری در رویکرد انسان محوری از دید کارشناسان و مردم داشت. بنابراین این فصل شامل سه بخش اصلی می باشد. در بخش اول معیارها ، در قالب پرسشنامه تدوین شده و با تکمیل 348 پرسشنامه از عابران پیاده و سکنه وضعیت موجود خیابان های مد نظر را از حیت این معیارها و شاخص ها ارزیابی شد تا بهترین گزینه برای اجرای پیاده راه تعیین گردد. در ادامه با معیارها و شاخص هایی که از مطالعه مبانی نظری و ادبیات تحقیق استخراج شد با استفاده از روش دلفی و مدل تحلیل سلسله مراتبی به کمک نرم افزار expert choice رتبه بندی می شوند. در نهایت نیز با توجه به اهمیت هر شاخص و اولویت دهی مردم به خیابان ها با توجه به مطالعات توصیفی آلترناتیوهای مر بوطه برای اجرای پیاده راه اولویت بندی می شوند.برای این کار ابتدا اولویت بندی آلترناتیو ها را بر اساس زیر شاخص ها مورد بررسی قرار گرفت و سپس با توجه به ضریب اهمیت هریک و تاثیر هرکدام این شاخص ها و زیر شاخص ها اولویت بندی خیابان ها برای اجرای پیاده راه انسان محور ارائه گردید که خیابان امام با امتیاز 36 درصد نسبت به سایر بیشترین اولویت را در شهر گلوگاه برای اجرای پیاده راه را دارا می باشد. و همچنین خیابان 17 شهریور با امتیاز 4/33 درصد در اولویت بعدی برای اجرای طرح پیاده راه انسان محور را دارا می باشد. خیابان 17 شهریور نیز با امتیاز 7/30 درصد سومین اولویت را برای اجرای پیاده را دارا می باشد.
تحلیل میزان پایبندی به اخلاق سبز در خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
267 - 296
حوزههای تخصصی:
از حدود نیمه قرن بیستم و با بروز بحران های متعدد زیست محیطی، جستجوی ریشه های عمیق تر بحران ها مورد توجه قرار گرفت. از آنجا که ایجاد بحران حاصل تغییر رفتار انسان بود، قواعد و قوانینی برای محدودکردن نحوه برخورد انسان با طبیعت تحت عنوان «اخلاق سبز» اهمیت یافت. پژوهش حاضر درصدد تحلیل میزان سبز بودن اخلاق روستائیان در نواحی خشک مناطق مرزی شرق کشور می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. جامعه آماری، روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان خواف و حجم نمونه 235 خانوار در 16 روستای نمونه تحقیق می باشد. در این مطالعه، سازه «اخلاق سبز» به تفکیک سه بعد خدامحوری با 19 شاخص، انسان محوری با 7 شاخص و زیست بوم محوری با 12 شاخص در طیف لیکرت کمی گردید. نتایج نشان داد که با توجه به نقش پررنگ مذهب در منطقه، بعد خدامحوری با میانگین 07/4 بالاترین و بعد انسان محوری با 24/3 پائین ترین میانگین را به خود اختصاص داده است. در مجموع، پایبندی خانوارهای روستایی به اخلاق سبز با میانگین 68/3 به طور معنی داری بالاتر از متوسط ارزیابی شده است. از آنجا که ماهیت مشکلات زیست محیطی هنجاری اند، نباید از نقش مذهب، خانواده و سیاست های دولت در آموزش و ترویج اخلاق سبز غفلت نمود.
تأثیر و تأثرات فضای معماری درمانی بر میزان استرس افراد؛ براساس رویکرد انسان محوری در روانشناسی محیط
حوزههای تخصصی:
فضای معماری درمانی مقوله ای اساسی در بحث طراحی معماری روز است. مشکل اساسی که انسان ها در دوران مدرن کنونی با ان برخورد نموده اند انواع بیماری های روانی و استرس زایی است که وجودیت انسانی را مورد حمله قرار داده است. براین اساس فضای معماری باید علاوه بر جلوگیری از تقویت عناصر استرس زاد باعث از بین رفتنآن نیز گردد. آرامش در طراحی فضای معماری از با اهمیت ترینموارد است که طراحان باید در بحث طراحی خود آن را به خدمت بگیرند. براین اساس سؤال اساسی تحقیق این است که عواملی ایجاد استرس چگونه شناسایی شوند و در این خصوص مؤلفه های معماری چگونه می تواند از آن جلوگری نماید. علاوه بر فضاهای درمانی دیگر فضاهای معماری نیز باید به گونه ای طراحی شوند که مسأله ایجاد استرس را حل و فضای معماری استرس زدا باشد. روش تحقیق این پژوهش با توجه به کیفی بودن آن به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد که با استفاده از علم روانشناسی محیط به عنوان علمی بینارشته ای در این خصوص بررسی های اساسی صورت گرفته است. هدف اساسی نیز شناخت شاخصه هایی است که بتوان فضای معماری استرس زدایی را در مقول طراحی و پرداخت ارائه نمود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در کلیت طراحی فضای معماری اگر روابط فضایی به صورت ساده و شفاف ایجاد گردند و موضوعات حرکتی قابل تشخیص و خوانا باشند در این صورت م یتوان با استفاده از مصالح و هندسه معماری ساده در عدم ایجاد شوک فضایی استرس را از فضای معماری خارج نمود و آرامش را جایگزین آن نمود.
شأن اخلاقی محیط زیست از نگاه اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیان ابراهیمی طبیعت را مسخّر برای انسان می دانند. بدین روی، نسبت به بحران های زیست محیطی مورد اتهام قرار گرفته اند. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی کوشیده مسئله شأن اخلاقی محیط زیست از نگاه اسلام و مسیحیت را با رویکرد تطبیقی بررسی کند. مسیحیت و اسلام قطعاً شأن اخلاقی مستقلی برای محیط زیست قابل اثبات نیستند؛ اما محیط زیست ازیک سو، به سبب داشتن مطلوبیت که یکی از عناصر ارزش اخلاقی است و از سوی دیگر، به سبب مسئولیت اخلاقی که هر دو دین بر عهده انسان ها قرار داده اند، تنها اثبات شأن اخلاقی غیرمستقل برایش ممکن است. اما با مراجعه به متون مقدس اسلام و مسیحیت، درمی یابیم که اسلام در اثبات شأن اخلاقی غیرمستقل برای محیط زیست جامع تر و دقیق تر عمل کرده است. نتیجه اینکه اتهام واردشده به این ادیان رد می شود و برتری اسلام در این زمینه ثابت می شود.
انسان محوری در گذار از فلسفه مدرن به پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مسئله بازیابی انسان (مشخصاً انسان محوری) را دارد. در اینجا تلاش می نماییم انسان محوری را در گذار از فلسفه مدرن به پدیدارشناسی فهم نماییم. سعی ما در اینجا این است که این کار را با بررسی و تحلیل کیفی آثار و متون دست اول متفکران فلسفی مدرن و پدیدارشناسی (موردنظر) به انجام رسانیم. طبق یافته های تحقیق، این گذار را می توان ذیل «بازشناسی آگاهی» دنبال کرد. کانت با تاسی از بیکن و دکارت از شک شروع و طرح انسانی کردن علم را با حذف انسان انجام داد و هگل این قطعیت را با پدیدارشناسی روح و طرح دیالکتیکی خود با پیوند انسان و روح در سیر تاریخی به انجام می رساند. هوسرل که نامش با پدیدارشناسی مانوس است، با شعارِ «به خود چیزها برگردید» و ابزار اپوخه سعی در قطعی سازی شناخت داشته اما طرح زیست جهان را برای نسبی گراها به ارمغان آورد و اواخر عمر خود رویای فلسفه مانند علمِ متقّن را پایان رسیده تلقی می کند. هایدگر به عنوان مشهورترین شاگرد وی انسان را به صورت استعلائی در مرکز جهان قرار می دهد. گفتنی ست که انسان همواره در جهان حضور دارد. باری، پژوهش حاضر رویکردهایی از انسان محوری را تقویت می نماید که در آن انسان همیشه محور بوده و خواهد بود.
انسان محوری، قلب سکولاریسم، بررسی تطبیقی آرای استاد جوادی آملی و چارلز تیلور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چارلز تیلور، فیلسوف مسیحی و استاد جوادی آملی، اندیشمند مسلمان، منتقد سکولاریسم و در پی تقویت دین در جهان مدرن هستند. به اعتقاد آنها، انسان محوری از مهم ترین مؤلفه های سکولاریسم و رقیب دین است. اندیشمندان مذکور با دغدغه های مشترک به بررسی ابعاد مختلف سکولاریسم و انسان محوری می پردازند و امکان های دین در جهان معاصر را رصد می کنند. استاد جوادی آملی بر سکولاریسم سیاسی تمرکز می کند و در نهایت، دین و حکومت دینی را پاسخ چالش های جوامع معاصر می داند. تیلور در تحلیل مفاهیم سکولاریسم و انسان محوری، شباهت های بسیاری با ایشان دارد، اما در نهایت، حکومت دینی را نامطلوب می داند و تصور می کند باید از نو درباره دین اندیشید؛ زیرا به اعتقاد تیلور، سکولاریسم و انسان محوری در عمق اندیشه و فرهنگ غربی رخنه کرده است و اشکال سنتی دین داری کنونی، از بخت کمی برخوردار است. در پژوهش حاضر، آرای دو متفکر یادشده درباره موضوعات مذکور مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل و بررسی پیامدهای اومانیسم از دیدگاه علامه طباطبایی با تکیه بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
59 - 94
حوزههای تخصصی:
اومانیسم هر نظام فلسفی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی یا اجتماعی است که هسته مرکزی آن انسان باشد. این مکتب بشر را به رویگردانی از خالق خویش و اهمیت دادن به خود وجودی فرا می خواند و در شکل افراطی اش هرگونه اندیشه متافیزیکی را انکار می کند. این نگرش تا آنجا پیش رفته که با نفی ارزش های دینی و اخلاقی پیوند خورده است، بنابراین بررسی این مکتب از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف اصلی این مقاله، تحلیل پیامدهای اومانیسم از دیدگاه علامه طباطبایی با تکیه بر «تفسیر المیزان» می باشد. روش تحقیق، به صورت توصیفی- تحلیلی است. علامه بر این عقیده است که میان اصالت انسان و ایمان به خدا تضادی وجود ندارد، بلکه تنها در رابطه با خداست که انسان می تواند اصالت پیدا کند و اگر اعتقاد به معاد نباشد هیچ اصل دیگری نیست که بشر را از پیروی هوای نفس باز بدارد و نیز در مورد تساهل با کفار بیان می کند که از اصول الهی نباید دست برداشت و در این راستا دفع بدی ها به بهترین وجه باید صورت پذیرد.
غرب و مبانی مادی گرایی در روابط بین الملل روندها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ بهار ۱۳۸۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
89 - 138
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو در نگاهی آسیب شناسانه نخست ریشه های فکری و تاریخی رو آوردن به مادی گرایی در روابط بین الملل غرب را مطالعه نموده و سپس به ناکامی نظریه های مادی گرای روابط بین الملل در تحقق اهداف خود در مهار جنگ ها و برقراری صلح توجه می نماید. به این منظور، زمینه های تاریخی و فکری تقابل انسان محوری در غرب با خداباوری و چگونگی نضج گرفتن روندهای مرتبط با این نوع نگرش مورد توجه واقع می شود. سپس روندها و پیامدهای مادی انگاری در حوزه های اندیشه و عمل با تأکید ویژه بر عرصه روابط بین الملل و مطالعه موردی عملکرد دولت آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد.
واکاوی عوامل مؤثر بر تحقق شهر انسان محور با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۷
155 - 172
حوزههای تخصصی:
بروز بحران های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی حاصل از مدرنیته شدن منجر به زنده شدن واژه شهر انسان مدار شد. در شهر انسان محور، توجه به مقیاس انسانی، ویژگی های فیزیولوژیکی، روان شناسانه و ویژگی های روحی انسان موردتوجه قرار می گیرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف، بررسی عوامل مؤثر بر تحقق شهر انسان محور در شهر همدان تدوین شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی، گردآوری داده ها مبتنی بر منابع اسنادی - پیمایشی (پرسش نامه محقق ساخته) می باشد، جامعه آماری موردمطالعه 30 نفر از کارشناسان، صاحب نظران و خبرگان موضوع تحقیق می باشند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزار میک مک و Scenario Wizard استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ متغیر احساس امنیت شهروندان با مجموع امتیاز 170063 ارزش سطری محاسبه شده، دارای بیشترین میزان اثرگذاری غیرمستقیم بر تحقق شهر انسان محور در فضاهای شهری همدان را داراست. سایر متغیرهای موردمطالعه؛ مانند وجود زیرساخت های شهر هوشمند (158216)؛ ایمنی شهری (157027) و میزان انعطاف پذیری برنامه ها و طرح های توسعه شهری با امتیاز 156537 بیشترین ضریب تأثیرگذاری غیرمستقیم بر دیگر متغیرها را دارند. در تأثیرگذاری مستقیم، متغیرهایی مانند احساس امنیت شهروندان با امتیاز 422 در جایگاه نخست واقع شده است و شاخص میزان انعطاف پذیری برنامه ها و طرح های توسعه شهری نیز با امتیاز 388 در جایگاه دوم و ایمنی شهری با امتیاز 388 در جایگاه سوم قرار دارند که بیشترین تأثیرگذاری مستقیم را در بهبود و توسعه شهر انسان محور در شهر همدان دارند. بر اساس سناریو ویزارد، محتمل ترین سناریو برای تحقق شهر انسان محور برای شهر همدان، سناریو شرایط مطلوب؛ امکان تحقق شهر انسان محور می باشد.
فرایند تحقق برخی مؤلفه های مدرنیته در زمینه و زمانه رنسانس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
193 - 217
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر سعی بر این است که توضیح دهیم اگرچه رنسانس یک نوزایی و تحولی بود که مطلوب نظر کلیسا نبوده و نیست، اما مقدمات این تحول به صورت تدریجی دست کم از قرن سیزدهم میلادی در درون خود مجموعه کلیسا فراهم آمده است. در این میان مسلمات خود کلیسا از قبیل اعتقاد به تثلیث، عصمت پاپ، برداشت ارسطویی از دین، قرائت های گوناگون، که در رأس همه آن ها، ظهور مارتین لوتر، که منجر به تأسیس کلیسای پروتستان شد، ترجمه هایی که از فرهنگ اسلامی با محوریت ابن سینا و ابن رشد به زبان لاتین صورت گرفت و در خود مجموعه کلیسا نیز تدریس شد موردنظر است. پیامدهای این تحولات در قرون منتهی به رنسانس از قبیل انسان محوری، اصالت عقل، مناقشه در حقانیت کلیسا و سکولاریسم، دقیقاً در مقابل جهان بینی قرون وسطایی قرار می گیرند. آنچه در رنسانس در تقابل با سنت فلسفی_اسکولاستیکی قرار گرفت در خود الهی دانان و فلاسفه قرون وسطایی کاشته و پروریده شد و در رنسانس، در زمینه های مختلف که بعد فلسفی اش را در این نوشتار برجسته کرده ایم، به ثمر نشست. بسترسازی طبیعت گرایی در الهیات توسط کلیسای کاتولیک تنها یک نمونه از این موارد است. سایر موارد را سعی کرده ایم در مقاله حاضر به اختصار توضیح دهیم. در آخر ریشه برخی مؤلفه های مدرنیته را باید در خود همان مجموعه کاملاً درهم تنیده الهیاتی فلسفی در سنت مدرسی جست وجو نمود.
تبیین و بررسی دیدگاه پیتر سینگر درباره شأن اخلاقی حیوان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
125 - 149
حوزههای تخصصی:
بررسی و تبیین «شأن اخلاقی حیوان»، یکی از مباحث مهم و چالش بر انگیز در حوزه اخلاق کاربردی است که به واسطه آثار و اثرگذاری مستقیم آن در زیست و زندگی بشری، اهمیتی ویژه دارد. در باب «شأن اخلاقی/ moral status» معیارها و ملاک های مختلف و متفاوتی ارائه شده و برخی فیلسوفان، با تأکید بر این نکته که برخورداری از قوّه عاقله، درک کلیات و آگاهی و به طور خاص، خودآگاهی، مقدمه و شرط برخورداری از «شأن اخلاقی» است، تنها برای انسانها ارزش ذاتی و «شأن اخلاقی» قائل شده اند. در تقابل با این نظریه و نوع نگاه، پیتر سینگر - فیلسوف فایده گرای معاصر- ضمن نقد و طرد نگرشِ انسان محورانه، دیدگاه های سنّتی در باب معیار شأن اخلاقی، را به چالش کشیده و با نگاهی ابداعی و انتقادی، «احساس درد و رنج» را به عنوان معیار درست و دقیق «شأن اخلاقی» معرفی کرده است. در این مقاله پس از اشاره ای گذرا به اهم دیدگاه ها در باب «شأن اخلاقی»، معیار جدید و جنجال برانگیز پیتر سینگر در باب شأن اخلاقی حیوان، طرح و تبیین شده و ضمن تحلیل پیش فرض ها و ادعاهای سینگر، رویکرد و مدعیات او در این زمینه ارزیابی و نقد شده است. پوشیده نیست که پذیرش معیار پیشنهادی پیتر سینگر و قبول «شأن اخلاقی حیوانات»، تجدید نظر در رابطه «انسان با حیوان»، پرهیز از ابزارانگاری و تلاش برای پایان بخشیدن به چرخه زجر و ظلم غیر ضروری به حیوانات را به وظیفه ای اخلاقی بدل می سازد.
انتقال تکنولوژی در عصر صنعت 5.0: مدل یکپارچه هوش مصنوعی و مولفه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
111 - 140
حوزههای تخصصی:
در عصر صنعت 5.0، انتقال موفق فناوری به یک ضرورت راهبردی برای سازمان ها تبدیل شده است. ادغام هوش مصنوعی پیشرفته با تخصص و خلاقیت انسانی، فرصت های جدیدی را برای نوآوری و خلق ارزش فراهم می آورد، اما همزمان چالش های جدیدی را نیز ایجاد می کند. این پژوهش با هدف بررسی چگونگی تأثیر هوش مصنوعی و مؤلفه های انسانی بر فرایند انتقال فناوری در عصر صنعت 5.0 انجام شده است. با استفاده از رویکرد ترکیبی شامل فراترکیب و تحلیل محتوای کیفی، 32 مقاله مرتبط، بررسی شد. روایی پژوهش با استفاده از روش سندلوسکی و بارسو (2007) تأیید شد و پایایی آن از طریق برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی (2018) مشخص شد. یافته های پژوهش به شناسایی 4 بُعد اصلی، 12 مؤلفه و 36 شاخص منجر شد که عبارت اند از: بهبود فرایندهای انتقال فناوری، ارتقای توانمندی های انسانی، بهبود تعامل انسان- ماشین و مدیریت دانش و نوآوری. براساس این یافته ها، پیشنهاد می شود سازمان ها بر سرمایه گذاری در توسعه سیستم های هوش مصنوعی پیشرفته، آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی، بهبود تعامل انسان- ماشین و ایجاد نظام های مدیریت دانش یکپارچه تمرکز کنند. این پژوهش چارچوبی برای درک و مدیریت انتقال فناوری در عصر صنعت 5.0 ارائه می دهد و بر اهمیت رویکرد یکپارچه و متوازن در ترکیب قابلیت های هوش مصنوعی و توانمندی های انسانی تأکید می کند.
مفهوم انسان محوری در مطالعات جامعه شناختی هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد دامنه گسترده نگرانی ها از به مخاطره افتادن موقعیت انسان در نسبت با فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی هستیم. در پاسخ به این نگرانی ها، حوزه مطالعاتی هوش مصنوعی انسان محور به دلیل نیاز انسان به استفاده از چنین سیستم هایی شکل گرفت. پژوهش حاضر به تحریک و تقویت دو نیروی بالقوه مطالعاتی -جامعه شناسی و هوش مصنوعی- برای هرچه نزدیک ترشدن به یکدیگر و شکل گیری مفهوم انسان محوری می پردازد.پژوهش پیش رو ذیل جنبش روش شناختی کیفی از مرور نظام مند مطالعات موجود به عنوان روش تحقیق استفاده کرده است. نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام گرفت. فرایند گزینش مقالات و انتخاب مجموعه آغازگر طبق دستورالعمل پریسما انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با چارچوب طراحی نوآورانه الماس دوبر انجام گرفت.یافته های پژوهش در هشت سطح طبقه بندی شدند که عبارت اند از: معضلات هوش مصنوعی انسان محور؛ هوش مصنوعی انسان محور در تولید علوم اجتماعی و جامعه شناسی؛ پژوهش های میان رشته ای درباره مفهوم انسان محوری در مطالعات جامعه شناختی هوش مصنوعی؛ جایگاه هوش مصنوعی انسان محور در روش شناسی علوم اجتماعی؛ اصول و مقررات ناظر بر توضیح پذیری و تبیین پذیری هوش مصنوعی؛ نقش انسان محوری در درک و تصور کنشگران از هوش مصنوعی؛ تعامل انسان با هوش مصنوعی؛ هوش مصنوعی انسان محور در حوزه های مطالعاتی خاص.از مرور نظام مند مطالعات موجود، دو معضل ناظر به هوش مصنوعی و سه معضل ناظر به انسان (در معنای عام) شناسایی شدند. هم نهشت معضلات، همچنین اتخاذ مواضع متفاوت مقالات درمورد معضلات مذکور، موجب شکل گیری رویکردهای مختلف (درمجموع 22 رویکرد) در مواجهه با این معضلات شده است.
بررسی تطبیقی نقد زیست محیطی حیوان محور در آثار صادق چوبک و جک لندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
217 - 243
حوزههای تخصصی:
نقدزیست محیطی یکی از نقدهای نوظهور جهان است که با نگاهی بحران محور به مسئله محیط زیست در ادبیات می پردازد و زیرشاخه های متعددی دارد. یکی از این زیرشاخه ها حیوان محوری است که با نام جهانی انیمالیسم شناخته می شود. در پی تشدید بحران های زیست محیطی پس از انقلاب صنعتی، بسیاری از نویسندگان جهان بر ضرورت توجه به حیوانات و حفظ حیات آن ها تأکید کردند که یکی از معروف ترین آن ها جک لندن، نویسنده آمریکایی است و آثار برجسته او «سپید دندان» و «آوای وحش» نمونه های بارزی از این گرایش اند. به همین ترتیب، صادق چوبک در قلمرو ادبیات ایران، آثار متعددی با محوریت حیوانات منتشر کرده است.این پژوهش با نگاهی تطبیقی، با در نظر داشتن معیارهای اخلاق بوم گرا شباهت ها و تفاوت های آثار این دو نویسنده را از منظر نقد زیست محیطی حیوان محور بررسی می کند و به دغدغه های اخلاقی عمیق وایدئولوژی های بوم محور، به ویژه در خصوص روابط پیچیده انسان ها با حیوانات، می پردازد. بدین ترتیب چگونگی بازتاب دو گونه ارتباط صمیمانه و خصمانه انسان با حیوانات را در آثارشان می کاود. نتایج تحقیق نشان می دهد که هردو نویسنده شکل های گوناگون و روایت های چندوجهی از حیوان گرایی و حیوان ستیزی را در داستان هایشان به تصویر کشیده اند و بر ارزش ذاتی آن ها فارغ از نگاه فایده گرایانه انسان مدار تأکید دارند. دیدگاه لندن و چوبک، هر دو واقع گرایانه است، بااین حال، چوبک چشم اندازی تیره تر از آینده طبیعت و مصیبت جانوران ارائه می کند و هیچ مسیر روشنی برای نجات آنها نمی بیند. این پژوهش به دنبال کمک به گفتمان علمی انیمالیسم، پیوندهای عمیق بین ادبیات، آگاهی محیطی و پویایی پیچیده بین انسان و حیوان و نیاز مبرم به حفظ محیط زیست را روشن می کند.
نقش و الزامات نظارت انسانی بر هوش مصنوعی در قانون اتحادیه اروپا و قوانین ایران
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق عمومی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
112 - 140
حوزههای تخصصی:
در قانون هوش مصنوعی 2024 اروپا، نظارت انسانی همچون یک اقدام حفاظتی اصلی برای اپراتورهای هوش مصنوعی تأکید شده است. کمیسیون اروپا با پیشنهاد قانون جدید، الزام دقیق و جامع نظارت انسانی بر سیستم های هوش مصنوعی را مطرح کرده است. در ایران، قانون مدونی برای نظارت انسان بر هوش مصنوعی وجود ندارد؛ اما با استفاده از موادی مانند مواد 7 و 12 قانون مسئولیت مدنی، ماده 333 قانون مدنی، مواد 69 و 112 قانون دریایی و ماده 15 قانون بیمه اجباری 1395، می توان موضع قانون گذار را در این زمینه مشخص کرد. این مقاله به سؤالاتی مانند چه چیزی باید نظارت شود، چه زمانی نظارت لازم است و چه کسی باید نظارت را انجام دهد، پاسخ می دهد. همچنین، به ابهامات و شکاف های قانون جدید هوش مصنوعی و پیامدهای اعتماد بیش ازحد به ارائه دهندگان برای ایمن سازی زیرساخت نظارتی سیستم های هوش مصنوعی پرخطر اشاره می کند. این نوشتار با بررسی کتب و مقالات موجود و تجزیه وتحلیل آن ها، ساختاربندی شده است و پس از تعمق و غور در منابع موجود به این نتیجه می رسد که نه ماده 14 قانون جدید هوش مصنوعی اروپا و نه قوانین ایران، جزئیات زیادی در مورد آنچه که ناظر انسانی در هنگام اجرای نظارت باید در نظر بگیرد یا توجه خود را به آن معطوف کند، بیان نمی کند. همچنین، نشان داد که فضای زیادی برای ارائه دهندگان باقی خواهد ماند تا تعیین کنند، جزئیات مربوط به چه داده هایی را بایستی به ناظران انسانی ارائه دهند. نتیجه گیری های مشابهی در مورد «زمان» اعمال نظارت انجام شد. ارائه دهندگان باید اطمینان حاصل کنند که کاربران در هر زمان ممکن است، فرایندهای سیستم را قطع یا لغو کنند.