مطالب مرتبط با کلیدواژه

نیکولو ماکیاولی


۱.

جدال اخلاق و سیاست در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی و نیکولو ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق سیاست خواجه نصیر الدین طوسی نیکولو ماکیاولی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در قرون وسطی
تعداد بازدید : ۲۹۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۶۸
مطالعه رابطه اخلاق و سیاست و ایجاد یک نوع تعامل میان نظریه اخلاقی و نظریه سیاسی، یکی از مسائل مهم علمی در حوزه فلسفه سیاسی است. خواجه نصیرالدین طوسی و نیکولو ماکیاولی ازجمله فیلسوفان و مردان سیاسی هستند که در دو سنت فکری متفاوت (اسلام و غرب)، در مطالعات فلسفی و سیاسی خود به جرح و تعدیل رابطه اخلاق و سیاست پرداخته اند. این مقاله صرف نظر از تفاوتهای ضروری و خاص دو سنت فکری، با توجه به مشترکات عمومی و مبتنی بر مسائل مشترک اجتماعی- سیاسی، ضمن تحلیل روزگار پرآشوب و نابسامانِِ هر دو متفکر و مقایسه نظریات اخلاقی و سیاسی آنها، بر آن است تا نشان دهد که چرا و چگونه خواجه نصیر و ماکیاولی نظریه خود را با غایاتی متفاوت، یکی آرمان گرایانه، معطوف به جامعه اسلامی و فرا این جهانی، و دیگری واقع گرایانه، معطوف به ایتالیای زمان خود و این جهانی ارائه می دهد. افزون براین، در این مقاله تلاش شده است با الهام از رویکرد کلان اسپریگنز و هرمنوتیک متن، در فهم منطق درونیِ نظریه های سیاسی، ضمن کالبد شکافی آراء اخلاقی و سیاسی هر یک از دو متفکر اسلام و غرب، از طریق تحلیل مبانی اخلاقی و سیاسی هر یک نشان داده شود که چرا و چگونه راهبرد سیاسی این دو متفکر، علیرغم اعتقاد به اخلاق دو سطحی و نقطه عزیمت واحد، به غایاتی متفاوت در رهیافت رابطه اخلاق و سیاست، رسیده است.
۲.

تئوری نمایندگی و جرایم مالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جرایم مالی آدام اسمیت تئوری نمایندگی فرصت طلبی مدیریتی نیکولو ماکیاولی توماس هابز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۴۲۸
در این تحقیق به بررسی فلسفی مسأله فرصت طلبی مدیریتی و تشریح پارادوکس مدیر اجرایی فرصت طلب در زمانی که مدیرعامل را بتوان "مجرم آینده" درنظر گرفت، پرداخته می شود. همچنین بررسی خواهد شد که مکانیزم های حاکمیتی تا چه اندازه در جلوگیری از فرصت طلبی مدیریتی به ویژه از طریق بسته های جبران خدمات "هویج های مالی" سهم دارند. سپس، دیدگاه الیور ویلیامسون در زمینه فرصت طلبی تجزیه و تحلیل خواهد شد، زیرا تئوری وی شیوه تعریف فرصت طلبی مدیریتی در تئوری های نمایندگی را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داده است. در ادامه شکاف موجود در بررسی سه نوع اصلی فرصت طلبی (خودگرای اسمیتی، خودگرای هابزی و خودگرای ماکیاولی) بررسی گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که خودگرای اسمیتی تلاش می کنند به تعادلی میان منافع شخصی و شفقت و دلسوزی دست یابد، درحالی که خودگرای هابزی توسط منافع شخصی، قدرت طلبی و گرایش به احتیاط برانگیخته می شود. خودگرای ماکیاولی همواره در جستجوی قدرت و ایجاد ترس در پیروان است. در واقع اگر مدیرعامل به شیوه خودگرای اسمیتی، هابزی یا ماکیاولی عمل کند، ساختارها و مکانیزم های حاکمیتی که باید طراحی و اجرا شوند می توانند کاملا متفاوت باشند. گرایش مدیر اجرایی ارشد به ارتکاب جرایم مالی ممکن است در هریک از این حالت ها متفاوت باشد، ریسک کم (خودگرای اسمیتی)، ریسک متوسط (خودگرای هابزی) یا ریسک زیاد (خودگرای ماکیاولی). فلسفه اسمیت، هابز و ماکیاولی به این دلیل انتخاب شده است که تئوری نمایندگی گاهی اوقات هنگام تعریف مفهوم فرصت طلبی، به این فلسفه اشاره کرده است. مفاهیم فلسفی دیگری را نیز می توان تجزیه و تحلیل کرد تا مشخص شود این مفاهیم فلسفی تا چه اندازه به سوی فرصت طلبی راهگشا هستند (برای مثال اسپینوزا).
۳.

سیمای زمامداری اثربخش از منظر خواجه نظام الملک طوسی، امام محمد غزالی و نیکولو ماکیاولی (تحلیل مضمون سیاست نامه، نصیحت الملوک و شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمامداری اثربخش خواجه نظام الملک طوسی امام محمد غزالی نیکولو ماکیاولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۷۳
پژوهش حاضر با هدف پاسخ دادن به این پرسش کلیدی که «مختصات زمامداری اثربخش از دیدگاه نظام الملک، غزالی و ماکیاولی چیست؟» انجام شد و به منظور یافتن پاسخ این پرسش و درک اینکه زمامداری اثربخش از دیدگاه این صاحبنظران عرصه حکمرانی، چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد، مهمترین آثار ایشان در حوزه زمامداری، یعنی سیاست نامه، نصیحت الملوک و شهریار مد نظر قرار گرفت. بر مبنای روش تحقیق تطبیقی با رویکرد توصیفی متغیر محور و کاربرد تکنیک تحلیل مضمون، داده ها در قالب دو مضمون اصلی(ویژگی های فردی و رویکردهای مدیریتی) ساماندهی گردیدند. با عنایت به فضای حاکم بر هر منبع و شبکه مضامین احصاء شده و توجه به منظومه فکری هر یک از صاحبنظران، شاید بتوان سبک زمامداری مد نظر نظام الملک را « زمامداری معتدل » نامید که هم به دنیا و هم به آخرت و هم به اخلاق و هم به سیاست نگاهی توأمان دارد. با بررسی مجموعه دغدغه های غزالی، شاید بتوان سبک مورد تأکید وی را « زمامداری وارسته » نام نهاد که بر صفات و نگرش متعالی حاکم بر پایه نگاهی آخرت اندیشانه و عرفانی تأکید دارد و سبک منتج از توصیه های ماکیاولی را نیز می توان در قالب « زمامداری مخرب یا زهرآگین » طبقه بندی کرد.