مطالب مرتبط با کلیدواژه

نواندیشی اسلامی


۱.

چارچوب های معرفتی- روشی نواندیشی اسلامی در نگرش به حقوق سیاسی و اجتماعی زنان (مورد مطالعه محسن کدیور و محمد مجتهد شبستری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقوق زن نواندیشی اسلامی معرفت دینی تاریخ مندی عدالت استحقاقی تساوی بنیادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۳۸۰
در طول بیش از هزار سال، برداشت سنّتی از اسلام با تکیه بر میراث کهن و سِتَبر دینی، سیما، هویت و حقوق زنان را در جوامع اسلامی حول مفاهیم نابرابری ذاتی بین زن و مرد، تأکید بر نقش طبیعی زنان و بدبینی نسبت به حضور آنان در عرصه اجتماع و سیاست تفسیر نموده است. تغییرات سریع در شرایط زیست جوامع اسلامینیازها و خواسته های جدیدی را طرح نموده که چارچوبه معرفتی- روشی و نیز سازوکارهای مورد استفاده این خوانش از اسلام، تکافوی پاسخگوئی به این نیازها را ندارد و نمی تواند گِرهی از مشکلات و نیازهای روزافزون زنان باز نماید و گشایشی در تلائم حقوق آنان با موازین حقوق بشر جدید ایجاد کند. در پی این ناکامی و به دنبال بحران هویتی که جوامع اسلامی در نتیجه رویاروئی با مدرنیته غربی به آن گرفتار شدند، گروهی از نواندیشان مسلمان با تمسّک به مبانی اسلامی و متأثر از جنبه های مثبت تجدّد غربی، دست اندرکار بازتفسیر اصول و احکام شرع شدند و خوانش جدیدی از اسلام را در قالب اصلاح و احیاء فکر دینی ارائه نمودند. این مقاله در پی آن است که دریابد سیما، هویت و جایگاه حقوقی زنان در مبانی فکری- معرفتی نواندیشی اسلامی چگونه بازتاب یافته، چارچوبه های معرفتی آن در نگرش به حقوق سیاسی و اجتماعی زنان چه می باشد و تفاوت آن با رقیب سنّتی ا ش چیست. فرض ما بر این است که رویکرد نواندیشی اسلامی با بهره گیری از دستاوردهای معرفتی جدید، نگاهی انسان مدارانه به زن دارد و با عبور از تقسیمات جنسیّتی، سعی دارد سیما و هویت زن را بر اساس نشانه هایی چون اخلاق، عدالت، عرف گرایی، تأویل گرایی نصوص دینی و تغییر بر اساس مقتضیات زمان ترسیم نماید و این امر به صورت بالقوه توانایی لازم جهت تحول بنیادی در حقوق زنان و در تلائم با موازین جدید حقوق بشری جدید را دارد. تأکید ما در این مقاله بر آراء دو نفر از نواندیشان مسلمان ایرانی معاصر، یعنی محمد مجتهدشبستری و محسن کدیور است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و اسنادی است و گردآوری داده ها به شیوه فیش برداری از اسناد، کتب، مقالات و سایت های اینترنتی صورت گرفته و سعی شده در تحلیل داده ها از روش هرمنوتیکی تلفیقی متن گرا و زمینه گرا استفاده شود.
۲.

رویکرد نواندیشی اسلامی در حوزه زنان، مبانی و اهداف تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام نواندیشی اسلامی زنان مبانی اهداف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۳
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه های نواندیشی اسلامی در حوزه زنان و استخراج مبانی و اهداف تربیتی آن است. روش: روش انجام این پژوهش تحلیلی- استنتاجی است. یافته ها: آنچه در این پژوهش بر اساس مبانی نظری نواندیشان اسلامی در حوزه ی زنان در زمینه تعلیم و تربیت استنتاج گردید عبارتند از: پنج مبنای تربیتی، یک هدف کلی و پنج هدف واسطی. مبانی تربیتی استخراج شده شامل: جایگاه والای عقلانیت در فهم دین ، عدالت به مثابه مفهومی سیال و پویا، رویکرد هرمنوتیکی به دین، تاکید بر تساوی بنیادین انسانها در حقوق، تاکید بر آزادی می باشد. اهداف نیز شامل یک هدف کلی یعنی تساوی بنیادی زن و مرد بر اساس کرامت ذاتی انسان ها و پنج هدف واسطی شامل: برابری حقوقی، برابری آموزشی، پرورش عقلانی، آزادی زنان و استقلال زنان می باشد. نتیجه گیری: نواندیشی اسلامی با عبور از تقسیمات جنسیتی، سیما، هویت، حقو ق زنان و تعلیم و تربیت آنها را بر اساس نشان ه هایی مانند اخلاق، انصاف، عرف گرایی، تأویل گرایی نصوص دینی، و تغییر بر اساس مقتضیات زمان ترسیم می کند.
۳.

بررسی استراتژیک روایت های سیاسی معاصر از امام محمد غزالی؛ درس هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام محمد غزالی تفکر استراتژیک اندیشه سیاسی معاصر نواندیشی اسلامی اندیشه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۹
اندیشه اسلامی در تنگنای سنت و مدرنیته راهی جز بازخوانی انتقادی سنت فکری خود ندارد. این بازخوانی جز از طریق جدال های معاصر ممکن نیست و هر گونه بازخوانی گذشته به عنوان سلاحی در جدال های معاصر به کار می رود و خصم و دوست را باز تعریف می کند. در این مقاله چهار گفتمان استراتژیک سنتی، فراسنتی، مدرن و پسامدرن بر اساس سطح و دامنه کاربرد، رویکرد و ماهیت جدال توضیح داده می شود. بازخوانی های معاصر از اندیشه غزالی که در پنج گروه نومسیحی، نومشایی، نواشعری، نومعتزله و نوخسروانی شناسایی شده، به سنجه گفتمان های استراتژیک مورد ارزیابی قرار می-گیرند و در هر گروه، اندیشمندان مهم و منابع اصلی قرائت شده از غزالی معرفی می شوند و نکات زیربنایی بازخوانی آنها مورد بحث قرار می گیرد؛ هر گروه سعی دارد خلاقیت غزالی در جمع جریان های فکری اسلامی را به سنت خود نسبت دهد و زوال تفکر فلسفی پس از او را به تاثیرپذیری غزالی از آرای دشمن.