مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
شخصیت
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه ویژگی های شخصیت و سبک دلبستگی زنان خیانت دیده، مردان بی وفا در مقایسه با مردان و زنان (عادی) بدون چنین تجاربی بود. بدین منظور 397 نفر(247زن و150 مرد متأهل) برای مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده از پرسشنامه های شخصیت نئو فرم کوتاه (60 سؤالی) و سبک دلبستگی بزرگسالان استفاده شد. داده های به دست آمده از طریق روش تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تی مستقل بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که زنان خیانت دیده (دادگاه) در روان رنجوری و زنان خیانت دیده (مراکز مشاوره) در وجدان گرایی تفاوت معناداری نسبت به زنان عادی نشان داده اند، اضطراب و اجتناب دلبستگی زنان خیانت دیده دادگاه با زنان مراکز مشاوره تفاوت معناداری نشان داده است. مردان بی وفا و مردان عادی نیز تفاوت معناداری در روان رنجوری، وجدان گرایی، اضطراب و اجتناب دلبستگی نشان داده اند.
عناصر داستانی در قصه موسی و خضر با تکیه بر شخصیت و زمان (اصل مقاله به زبان عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان از عناصر گوناگون همچون شخصیت و زمان تشکیل شده است. ویژگی های شخصیت های داستان به ساختار داستان شکل می دهد و داستان بدون آنها وجود ندارد. از آن سو، برای پیشبرد و تکامل داستان ناگزیر باید عنصر زمان وجود داشته باشد؛ از این رو هر داستانی آغاز و پایان دارد.
در این پژوهش که عناصر داستان موسی و خضر W را با تکیه بر شخصیت و زمان بررسی می کند، نخست داستان از نگاه قرآن بررسی شده، سپس شخصیت های داستان تقسیم و معرفی شده اند و با به کارگیری نظریه های معاصر داستانی، برخی ویژگی های آنها بیان شده است.
این مقاله پیوند میان شخصیت های داستان و سرنوشت آنها را می کاود و در پی آن به بررسی عنصر زمان در داستان بر مبنای تأمل و دقت در واژگان و آیات و سبک بیانی آن می پردازد؛ و بر آن است که شیوه به کارگیری زمان و دلالت آن در این داستان را نشان دهد.
شخصیت و شخصیت پردازی در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدمت روایت با انسان برابری می کند. از همان آغاز بررسی موضوعات ادبی، نشانه هایی از توجه به روایت دیده می شود. در بوطیقای ارسطو، عناصر بعضی از انواع روایی مثل تراژدی و حماسه مورد توجه قرار گرفته اند. در داخل یک کلّیت روایی، عناصر مختلف چون طرح، شخصیّت، زمان، مکان، زاویه دید و... در راستای همدیگر، همچون یک کلّیت منسجم عمل می کنند و در نهایت باعث خلق ساختار روایی آن متن می شوند. سنایی برای ملموس ساختن و تبیین هر چه بهتر مفاهیم تعلیمی مورد نظر خود در حدیقه از حکایت های زیادی استفاده کرده است. این بخش روایی حدیقه دارای ساختاری متمایز از کلیت کتاب می باشد و در آن از عناصر روایی- ساختاری مختلف در کنار یکدیگر بهره برده می شود. در این تحقیق با دیدی ساختاری به زوایای مختلف مبحث شخصیّت و شخصیّت پردازی حکایت های حدیقه سنایی که یکی از کتاب های باارزش ادبیات عرفانی می باشد، پرداخته شده است.
تحلیل شخصیت های برجسته در حماسه عاشقانه زال و رودابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های داستان که نقش برجسته ای در طرح داستان، انسجام و رشد و گسترش آن دارد، شخصیت پردازی است؛ زیرا نویسنده باید بداند چگونه و با چه زبان و کارکردی شخصیتی را بیافریند و به او نقش و تیپ دهد. شاهنامه از این جهت سرآمد همه متون داستانی منظوم و منثور فارسی است که علّت اصلی آن نه تنها مرهون جذابیت اشخاص و قهرمانان شاهنامه؛ بلکه معلول دخالت شخصی و شخصیت فکری و زبانی فردوسی نیز هست. یکی از زیباترین داستان های عاشقانه شاهنامه فردوسی داستان زال و رودابه است که شاعرحماسه سرا با به نظم کشیدن آن مهارت فوق العاده خود را در سرودن داستان های غنایی و عاشقانه نیز نشان داده است. در این مقاله سعی شده عنصر شخصیت در حماسه عاشقانه زال و رودابه مورد بررسی قرار گیرد و شیوه های شخصیت-پردازی شاعر، ویژگی های اخلاقی و رفتاری شخصیت ها نیز تحلیل شود.
احسن القصص: رویکرد روایت شناختی به قصص قرآنی
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر، قصص قرآنی را از دیدگاه روایت شناسی بررسی می کند. فرضیه این پژوهش مبنی بر این است که میان قصص قرآنی و روایت شناسی رابطه ای وجود ندارد. در ادامه به پیشینه مطالعه ادبی قرآن و کتاب مقدس اشاره می شود. در پیکره اصلی مقاله، تبارشناسی واژگان قصص قرآنی مشاهده می شود. آن گاه، مؤلفه های روایت شناسی، یعنی سطوح داستان و متن معرفی و این مؤلفه ها در قصص قرآنی به کار گرفته، سپس، نمونه هایی از داستان های قرآنی در پرتو رویکرد روایت شناختی مطالعه می شوند. در پایان، بیش از ده یافته تازه درباره ارتباط میان قصص و روایت شناسی بازگو می شود و این نتیجه حاصل می آید که در مجموع، میان قصص قرآنی و روایت شناسی ارتباط مثبت وجود دارد.
تأثیرمتغیرشخصیت در فرایند تصمیم گیری در سیاست خارجی ایران در واپسین دهه ی حکومت پهلوی دوم
حوزه های تخصصی:
شخصیت محمدرضا شاه، سیاست خارجی ایران را تحت تأثیر قرار داد. این پیش فرض، برپایه ی ""تئوری جیمز روزنا"" و مبتنی است بر تأثیر متغیر شخصیت در تصمیم گیری در کشورهای توسعه نایافته. در این مقاله، تأثیر متغیر شخصیت همرا با عوامل اجتماعی داخلی بر سرعت بخشیدن به فروپاشی رژیم مورد بررسی قرار می گیرد.
گزارش یک مورد اختلالات رفتاری و تغییر شخصیت ناشی از انسفالیت هرپسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: انسفالیت با نقایص روانیعصبشناختی همراه است. تغییرات شخصیتی و رفتاری در 60-40 درصد موارد انسفالیت هرپسی دیده میشود. مقالهی حاضر به گزارش یک مورد تغییرات رفتاری و عوارض عصبشناختی به جا مانده از انسفالیت هرپسی بهبود یافته میپردازد.
معرفی مورد: بیمار پسر 17 سالهای است که بعد از ابتلا به انسفالیت هرپسی دچار بیقراری، پرخاشگری، استریوتایپی و رفتارهای تکانشی منجر به افت عملکرد و بستریهای مکرر شده بود که آخرین نوبت بستری و ارایهی گزارش مورد، آبان و آذر 1389 میباشد. در تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی (MRI)، آتروفی نواحی فرونتوتمپورال و درالکتروانسفالوگرام امواج شبه تشنجی مشهود بود. بیمار اشکال در عملکرد هوشی و ضعف در یادگیری داشت.
نتیجهگیری: بیمار تابلوی تغییرات شخصیتی و رفتاری و اختلال یادگیری پس از انسفالیت را نشان میدهد. مطالعات پیگیرانه با حجم نمونهی بالاتر میتواند اطلاعات بیشتر از نقایص بعد از انسفالیت در اختیار درمانگران قرار دهد.
بررسی نقش صفات شخصیتی دلسوزی به خود و بخشایش در پیش بینی شدت افسردگی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به نظر می رسد که افراد افسرده به دلیل داشتن نگرش های منفی، دلسوزی و بخشایش کمتری نسبت به خود و دیگران داشته باشند. برای آزمون این فرض، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ویژگی های شخصیتی دلسوزی به خود و بخشایش با شدت افسردگی در دانشجویان انجام گرفت.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر همبستگی بود. کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 90-1389 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 126 نفر که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شده بودند، به صورت انفرادی و در محل تحصیل به پرسش نامه های افسردگی، دلسوزی به خود و بخشایش پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه با کاربرد نرم افزار SPSS نسخه 18 تحلیل شد.
یافته ها: دلسوزی به خود و بخشایش به طور منفی با افسردگی همبسته بود. نتایج تحلیل رگرسیون هم آشکار کرد که 16 درصد از واریانس افسردگی به وسیله دلسوزی به خود و 20 درصد از واریانس آن به وسیله بخشایش تبیین می شو.
نتیجه گیری: دلسوزی به خود و بخشایش، دو ویژگی شخصیتی مثبتی می باشند که در صورت بالا بودن آ ن ها احتمال افسردگی در فرد پایین است.
آیا شخصیت افراد چپ برتر، راست برتر و دوسو توان متفاوت است؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برتری جانبی به تخصیص نیمکره های مغز به فعالیت ها و رفتارهای خاص گفته می شود. ساختار متفاوت مغز در افراد منجر به الگوی شخصیتی متفاوتی می شود. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیت و دست برتری انجام شد.
مواد و روش ها: تعداد 520 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم اقتصادی تهران از هشت رشته تحصیلی گمرک، بیمه، بانک داری، حسابداری، مالی، اقتصاد نظری، اقتصاد حمل و نقل و اقتصاد صنعتی مشغول با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و آزمون ویژگی های شخصیتی نئو (NEO یا NEO personality inventory) و پرسش نامه دست برتری Edinburgh اجرا شد. در این پژوهش که از نوع علی مقایسه ای بود، نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی Scheffe تحلیل شد.
یافته ها: بین افراد راست برتر، چپ برتر و دوسو توان در مقیاس گشودگی (012/0 = P، 421/4 = (2)F) و با وجدان بودن (002/0 = P، 58/6 = (2)F) تفاوت معنی داری وجود داشت، اما تفاوت معنی داری بین گروه ها و ویژگی های دیگر شخصیت وجود نداشت. تعامل دست برتری، شخصیت و جنسیت در مقیاس های گشودگی (036/0 = P، 338/3 = (2)F) و روان نژندی (04/0 = P، 249/3 = (2)F) معنی دار بود.
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی در افراد راست برتر، چپ برتر و دوسو توان متفاوت است. در واقع جانبی شدن بر ویژگی های شخصیت تأثیر می گذارد.
کاربست نظریه های زبان شناسی در تحلیل اثر هنری کاربرد نقض اصل ادب در تحلیل نمایشنامة وای بر مغلوب غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربردشناسی1 مطالعه معنی است؛ معنایی که فرستندة پیام آن را منتقل و گیرنده، آن را برداشت می کند. از سرفصل های اصلی این رویکرد مباحث ادب2، اصول همکاری در مکالمه3، بهره گیری از قواعد نوبت گیری4 و همچنین کنش های گفتاری5 است. در میان اصول فوق، اصل نقض ادب در نمایشنامة وای بر مغلوب (1349) غلامحسین ساعدی (1364-1314) بروز بیشتری دارد. به همین علت در این پژوهش برآنیم تا شیوة شخصیت پردازی در آثار او را از این منظر مورد بررسی قرار دهیم. در تاریخ ادبیات نمایشی ایران، «ساعدی» را به عنوان چهرة نوگرای این عرصه می شناسند. از این رو پژوهش حاضر می کوشد با الگوهای منتج از دانش کاربردشناسی زبان، فارغ از ساختار نمایشی اثر، تم و سایر عناصر شکل دهنده به درام، نشان دهد نوگرایی، چگونه در زبان نمایشی او جلوه گر است و نیز به این پرسش پاسخ دهد چگونه شخصیت هایی که متعلق به طبقات فرودست جامعه هستند، با بهره گیری از زبان به عنوان یک ابزار بر دیگر شخصیت هایی که به طبقات فرادست اجتماع تعلق دارند چیرگی پیدا می کنند. تحلیل مبحث نقض ادب در این نمایشنامه نشان می دهد به طور نسبی، میزان بهره گیری هر شخصیت از این اصل، رابطه مستقیمی با میزان قدرت او در هر مقطع از نمایشنامه دارد. به عبارتی، شخصیت های مقتدر که لزوماً از شأن و طبقة اجتماعی بالاتری برخوردار نیستند، به طور گسترده تری اصول ادب را نقض می کنند. می توان چنین مدعی شد به نوعی ساختارهای تثبیت شدة نظام قدرت در این اثر رنگ باخته است.
بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و نگرش به ازدواج؛ مطالعه موردی دانشجویان دختر 25-18 ساله دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شناخت ویژگی های شخصیتی افراد در بسیاری از موقعیت ها و فرصت های زندگی کارکرد ویژه ای دارد. خصوصیات شخصیتی بعضی از مردم، آن ها را در مقابل اتفاقات استرس آمیز زندگی و آسیب های اجتماعی و نسبت به ابتلای بیماری های روانی مستعدتر می سازد. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط میان ویژگی های شخصیتی (درونگرایی، برونگرایی، سلطه گری، سلطه پذیری) و نگرش نسبت به ازدواج در بین دانشجویان دختر 25-18 ساله دانشگاه اصفهان است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دختر 25-18 ساله دانشگاه اصفهان بوده و از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. حجم نمونه مورد نظر 382 نفر و روش تحقیق از نوع همبستگی است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد بین میزان درونگرایی، برونگرایی، سلطه پذیری، سن، پایگاه و عقاید مذهبی و نگرش به ازدواج رابطه وجود دارد، ولی بین سلطه گری و نگرش به ازدواج تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
نگاهی دوباره به ارشاد اسلامی: رویکردی تربیتی
حوزه های تخصصی:
هرچند می توان ادعا نمود که مفاهیم اساسیِ دینی معنای حقیقی و ثابتی دارند اما همواره، معانیِ واژه ها، در طی زمان، دستخوش تغییرات فراوان می شود و یک واژه، در همة حالات به یک معنا به کار برده نمی شود. به عبارت دیگر این، نحوة ادراک آدمی است که نحوة حضور مفاهیمی از این دست را در عرصة حیات او رقم می زند.
این مقاله نه در پی بررسی تحول تاریخی مفهوم رشد و ارشاد است و نه مدعی دستیابی به معنای حقیقی آن در فرهنگ اسلامی است؛ بلکه تنها سعی دارد فهم خود را به معنای حقیقی و ثابت این مفاهیم نزدیک کند و از این رهگذر به پیشنهاد یک منظومة معنایی و یک صورت بندی نظری و طرح یک دیدگاه نظری تربیتی بپردازد. به بیان دیگر، صرف نظر از تحول تاریخی و کاربردهای امروزین ارشاد اسلامی، در پیِ آن است که از طریق مقایسة این واژه با سایر مفاهیم متقارب، در یک فضای نظری خاص، به تبیین معنای ارشاد اسلامی و یک صورت بندیِ نظری برای تعیین نسبت این مفهوم با سایر مفاهیم مجاور اقدام کند. این معناکاوی با رویکردی تربیتی و در راستای نظریه ای که نگارنده در حوزة تعلیم وتربیت اسلامی ارائه کرده است (نظریة بصیرت) انجام می شود؛ بنابراین صرفاً از نوع روایی و قرآن پژوهی به شمار نمی آید.
این مقاله بر آن است که با تکیه بر دیدگاهی تربیتی، تا آنجا که مقدور است به گونه ای پدیدارشناسانه و براساس برداشتی از متون موثق دینی، به تعبیری جدید از ارشاد اسلامی دست یابد، با این امید که این تعبیر، از طریق تغییر نگرش ها، در حوزة سیاست گذاری نیز وارد شده و در آن جاری گردد.
گزاره هایی اساسی در باب تعامل تربیت و فرهنگ عمومی
حوزه های تخصصی:
با فرض وجود ارتباط میان دو حوزة فرهنگ و تربیت و نیز با فرض ضرورت انجام اصلاحات اساسی در فرهنگ عمومی و نیز برنامه ریزی برای تربیت، نحوة ارتباط این دو حوزه چگونه است؟ و بر این اساس چه دستاوردهایی را برای سیاستگذاری فرهنگی یا برنامه ریزی تربیتی به دنبال خواهد داشت؟
مباحث این مقاله در دو محور اساسی ارائه می شود: محور اول در قالب ارائه ده گزاره اساسی به موضوع کلی تربیت و تحولات شخصیت و رفتار آدمی می پردازد. در بخش دوم رابطة تربیت(یعنی رشد شخصیت و تحولات رفتار آدمی) با فرهنگ عمومی در قالب چهار گزاره اساسی بررسی می شود. در نهایت با توجه به اینکه اندیشة تربیتی مقدمات و تمهیدات لازم برای عمل تربیتی را فراهم می آورد، می توان به شکلی منطقی اندیشة تربیتی را، مانند مقدمة عمل تربیتی، بر فرهنگ عمومی مؤثر دانست و این دستاورد مقالة حاضر در زمینة سیاستگذاری فرهنگی است.
تدوین مدل روابط سبک های فرزند پروری، شخصیت، عزت نفس و شادکامی: الگوی تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسى این پژوهش، تدوین مدل روابط سبک های فرزند پروری، شخصیت، عزت نفس و شادکامی در دانشجویان بود.350 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی با روش نمونه گیرى خوشه اى تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، عزت-نفس روزنبرگ، شیوه های فرزند پروری بوری (فرم مادر) و پرسشنامه شخصیت آیزنک بود.
داده هاى بدست آمده با روش آمارى تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که مدل اولیه ارائه شده تنها در بعضی شاخص ها برازش داشت، بنابراین مدل تعدیل شده برازش بهتری با داده ها نشان داد. آشکار شد که برون گرایی و عزت نفس، با شادکامی رابطه مستقیم مثبت دارند. هم چنین بین روان -رنجورخویی و شادکامی رابطه منفی معنادار و بین برون گرایی با شادکامی به واسطه عزت نفس رابطه غیرمستقیم معنا داری یافت شد.
یافته ها نشان دادند که بین سبک فرزند پروری قاطع با شادکامی به واسطه روان رنجورخویی و برون گرایی رابطه غیرمستقیم معنادار وجود دارد. هم چنین برون گرایی، سبک فرزندپروری قاطع، روان رنجورخویی و عزت نفس به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین شادکامی دارند. در این پژوهش نقش عزت نفس، شخصیت و سبک های فرزند پروری در شادکامی تأیید شد که این بیانگر اهمیت نقش این متغیرها در شادکامی است.
بررسی رابطه شخصیت وفرهنگ کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع شخصیت بر عملکرد شغلی تاثیر می گذارد اما این موضوع کمتر با رویکرد جامعه شناختی مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه شخصیت پارسونز تلاش کرده است تاثیر نوع شخصیت را بر فرهنگ کار بررسی نماید. روش به کار رفته در این پژوهش، روش پیمایشی است. جامعه آماری کلیه کارمندان دانشگاه های آزاد فارس، بوشهر و کهکیلویه و بویر احمد، هستند که 481 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در هر واحد دانشگاهی انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسش نامه می باشد که جهت تعیین اعتبار مقیاس های آن از روش اعتبار سازه به کمک تکنیک تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی از شیوه هماهنگی درونی به روش آلفای کرانباخ استفاده شده است. نتایج توصیفی پژوهش بیانگر آن هستند که میانگین نمره فرهنگ کار و ابعاد آن (همکاری و تعهد) و نیز شخصیت ابزاری و ابعاد آن (اکتساب، تفکیک، منفعت جمعی، عام گرایی، غیر عاطفی) در سطح متوسطی است. اما نتایج تحلیلی پژوهش نشان می دهند که شخصیت ابزاری بر فرهنگ کار تاثیر معنا دار و معکوس دارد به گونه ای که با افزایش ویژگی های شخصیت ابزاری، فرهنگ کار کاهش می یابد. به علاوه در بین متغیرهای جمعیتی، تنها ارتباط سن و سنوات خدمت با فرهنگ کار معنی دار است.تبیین فرهنگ کار بر حسب مجموع متغیرهای مستقل بیانگر آن است که ابعاد تفکیک، منفعت جمعی، و اکتساب، به ترتیب قوی ترین پیش بینی کننده های فرهنگ کار هستند و قادرند حدود 12/0 از تغییرات فرهنگ کار را تبیین نمایند. یافته های تحقیق با نتایج تحقیقات مشابه مقایسه گردیده و پیشنهاداتی جهت تقویت فرهنگ کار در بین کارمندان ارایه شده است.
روان شناسی کمال در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه ای نظری و تطبیقی درباره مفهوم روان شناختی کمال از دیدگاه روان شناسی و قرآن است. این مقاله از نوع مروری، با استفاده از روش کتابخانه ای، به شیوه تحلیل محتوای متون دینی و در راستای تبیین و تکمیل موضوع های مرتبط با روان شناسی کمال تدوین شده است. برای رسیدن به هدف، مفاهیم جانبی و فرعی تری، مثل انگیزه کمال گرایی، محتوای کمال، ساختار و فرایند کمال گرایی از دیدگاه قرآن نیز بحث شده است. بعضی از نتایج و دستاوردهای این پژوهش بیانگر آن است که قرآن یک الگوی کمال ارائه می دهد که از نظر انگیزه، محتوا، فرایند، ساختار و ویژگی ها، متفاوت و جامع تر است از آنچه که در دیدگاه های روان شناسان آمده است.
بررسی تأثیر شیوة آموزش ارزش های دینی بر درونی سازی ارزش عفاف مبتنی بر دیدگاه «تربیت منش و شخصیت» توماس لیکنا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی تأثیر آموزش ارزش های دینی مبتنی بر دیدگاه «تربیت منش و شخصیت» توماس لیکنا1 بر درونی سازی ارزش عفاف از طریق برنامة درسی در دانش آموزان مقطع دبیرستان ناحیة 4 استان قم صورت گرفته است. جامعة آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع دبیرستان غیر انتفاعی جاویدان شهر قم تشکیل می دهند. نمونة آماری این تحقیق بر اساس استاندارهای نمونه گیری، تعداد 14 نفر است. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از طریق ترسیم جدول های توزیع فراوانی، نمودار درصدی (آمار توصیفی) و آزمون «تی» (آمار استنباطی) انجام شده است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss با روش آماری تحلیل واریانس یک راهه و همبستگی «پیرسون» تجزیه و تحلیل شده است. همان گونه که نتایج نشان داده، میان برنامة درسی آموزش ارزش های دینی مبتنی بر دیدگاه «تربیت منش» و شخصیت و درونی سازی ارزش عفاف در دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد که همین موجب تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به این ارزش در ابعاد گوناگون اهمیت عفاف، عفّت گفتاری، پوششی، دیداری، شنیداری و جنسی شده است.
بررسی ارتباط بین مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای با مصرف سیگار در دانشجویان مهندسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:مصرف سیگار متاثر از تعامل عوامل زیست شناسی، اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی بوده و میزان بالای همبودی آن با برخی مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای در سببشناسی، مورد تاکید است. این پژوهش به بررسی مقایسه ای ارتباط بین مصرف سیگار، مولفه های شخصیتی و راهبرد های مقابله ای در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه علوم پزشکی اراک پرداخته است.
روشکار: این پژوهش توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی با نمونهگیری تصادفی طبقهای بر روی 716 نفر از دانشجویان زن و مرد مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی (323 نفر) و دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی (393 نفر) واحد اراک در سال تحصیلی 90-1389 اجرا شده است. ابزارها شامل چکلیست مشخصات جمعیتشناختی محققساخته، پرسشنامهی راهبردهای مقابلهای (لازاروس و فولکمن) و آزمون شخصیتی نئو-فرم کوتاه بودند. اطلاعات با روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل همبستگی و نرمافزار SPSS نسخهی 18 تحلیل شدند.
یافتهها:بین مولفهی روانرنجورخویی (001/0=P، 146/0- =r) و توافق (001/0=Pو159/0=r) با سبک مقابله ای مسئلهمدار و مولفهی برون گرایی (001/0=Pو 127/0- =r) و توافق (001/0=P، 137/0- =r) با سبک مقابله ای عاطفهمدار، تفاوت معنیداری وجود دارد اما بین مصرف سیگار و مولفه های شخصیتی با وجود تفاوت بین میانگین دو گروه، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. علاوه بر این بین میانگین مصرف سیگار و استفاده از راهبرد مقابله ای عاطفه مدار، تفاوت معنیداری مشهود است (01/0P<).
نتیجهگیری:افراد سیگاری از کمبود مهارتهای مقابله ای مناسب در حل مشکلات رنج میبرند. همچنین، سیگاری بودن مردان در بالا بودن میزان عصبیت و اضطراب آنان، نقشی ندارد.
رابطة صداقت و فروتنی با شخصیت، دین، و بهزیستی فاعلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت جایگاه صداقت و فروتنی در شخصیت و دین، و رابطة این دو فضیلت با بهزیستی فاعلی انجام شد. نمونه ای متشکل از 450 دانشجو ـ که با روشِ در دسترس، نمونه گیری شدند ـ در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها «پرسش نامة شخصیت هگزاکو-60»، «مقیاس خودارزیابی معنویت»، «علاقه به دین»، «مقیاس های تک گویه ای جهت گیری دینی»، «مقیاس شادی فاعلی»، و «مقیاس رضایت از زندگی عمومی» به کار رفتند. نتایج، ساختار شش عاملی پرسش نامة شخصیت هگزاکو را تأیید کرد. صداقت ـ فروتنی به عنوان عاملی مستقل در کنار پنج عامل شخصیت قرار داشت. این عامل جدید، با دین داری و بهزیستی فاعلی رابطة مثبت داشت. داده های تجربی، در کنار مرور متون دینی، نشان داد صداقت (در مقایسه با فروتنی) اهمیت بیشتری برای دین داری و بهزیستی دارد. بر اساس این پژوهش، پرسش نامة شخصیت هگزاکو، مقیاسی معتبر است و صداقت ـ فروتنی، عامل شخصیتی مستقلی است که نقش مثبتی در بهزیستی دارد.