تحقیقات تاریخ اجتماعی
تحقیقات تاریخ اجتماعی سال یازدهم بهار و تابستان 1400 شماره 1 (پیاپی 21) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
معیشت، تغذیه و شیوه گردآوری غذا توسط مردم در گذشته، بخشی از مطالعات حوزه تاریخ اجتماعی به شمار می رود. با پژوهش در این موضوعات می توان با مواد غذایی و چگونگی تهیه، تولید، نگهداری و مصرف آن ها در گذشته آشنا شد. در این نوشتار، به نقش خرما در زندگی روزانه مردم روستای شَلدان در جنوب استان فارس، طی سال های 1300 تا 1357ش پرداخته شده است. خرما در این روستا، از راه های مختلفی تهیه می شد و در کنار نان، خوراک اصلی مردم شلدان را تشکیل می داد. افزون بر این، خرما استفاده طبی نیز داشت، جایگزین مناسبی برای شکر بود و از آن محصولات و غذاهای مختلفی تهیه می شد که برخی از آن ها هنوز هم مورد توجه است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که خرما به عنوان یکی از مؤلفه های فرهنگ مادی چه نقشی در شکل دادن، هویت بخشیدن و استمرار یافتن زندگی روزانه مردمِ روستای شلدان در فاصله سال های 1300 تا 1357ش داشته است؟ از آن جا که در منابع تاریخی راجع به پیشینه این روستا و مکان های پیرامون آن اطلاعات زیادی وجود ندارد، تکیه اصلی این پژوهش بر تاریخ شفاهی از طریق مصاحبه با شماری از معمرین و اسناد محلی حسینیه روستا بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خرما به عنوان یک عنصر مادی و یکی از مؤلفه های مهم فرهنگِ مادی و فرهنگِ دینی مردم شلدان، نقش بی بدیلی در شکل دادن و تنظیم روابط اجتماعی در زیست جهان مادی و معنوی و متعاقب آن در زندگی روزانه آن ها داشته است.
ادراک لامسه ای در تحلیل عکس های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: حس لامسه، کلید درک حضور در جهان است؛ چرا که بدون آن انسان در ارتباط با پیرامون خود بیشتر شبیه به یک ناظر است. لامسه حسی است که با تمام جسم قابل دریافت است و درک آن آمیخته است با انواع حس های دیگر انسانی. از همین رو پژوهش گران حوزه هنرهای بصری از اصلاحی باعنوان لمس دیداری (haptic visuality) در فهم اثر هنری نام می برند. روش پژوهش: برهمین اساس، با تکیه بر تاریخ اجتماعی لمس که در آن چگونگی ادراک لمسی مردمان گذشته در برابر جهان درتیررسِ توجه مورخان قراردارد، به تحلیل جایگاه ادراک لامسه ای (haptic perception) و لمسِ دیداری در فهم عکس های اجتماعی به عنوان اسنادی تاریخی می پردازیم؛ به این پرسش اساسی پاسخ می دهیم که چگونه می توان بجز قوه ی دیداری، کارکرد تمامیت بدن را در درک ملموس عکس ها و روند تأثیرگذاری چنین درکی را در تفسیر و تأویل آن ها مورد مطالعه ی تحلیلی قرار داد؟ این موضوع به ویژه آن جا اهمیت به سزای خودرا عرضه می دارد که در تحلیل آثار عکاسانه ی خصوصی و خانوادگی، کارکرد عاطفی و بازیابی خاطرات را در روند تأویل عکس ها مدّنظر قراردهیم؛ دراین جا، انگاره های لمسی به دوصورت "استعاری" و "جسمانی" ازطریق احساسات فهم عکس را میسر می سازند. نتیجه: در تحلیل عکس های اجتماعی، ادراک لامسه ای و حواس غیردیداری غالباً نقش مهمی را نه تنها در تحریک خاطرات گذشته، که در فعال سازی و شکل دادن به آن ها بازی کرده و اَعمال بدنیِ مبتنی بر علاقه را به واسطه ی حس لامسه به -و از- بستر عکس منتقل می سازند.
کارکرد ارابه در ایرانِ دوره هخامنشی، میان رودان و یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ هندواروپایی، خویشکاری خدایان آسمانی در پیوند با ارابه رانی بازنمایی شده و در عصر برنز، ارابه در تمدن های هیتیت و مصر؛ کارکرد رزمی داشته است. علاوه بر این، شواهد باستان شناسی فراوانی از ارابه از تمدن های باستانی میان رودان، یونان و ایران عصر هخامنشی برجای مانده است؛ امّا به درستی کارکردهای ارابه و ارابه رانی در این تمدن ها شناخته شده نیست. بنابراین سوالات اصلی این پژوهش این است: کارکردهای چندگانه ارابه در تمدن های میان رودان، یونان و هخامنشیان در عصر باستان چیست؟ و براساس روابط میان فرهنگی این کارکردهای چندگانه ارابه چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارند؟ داده های این پژوهش با روش کیفی به شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی مطالعه شده اند. به طور کل نقش ارابه در اساطیر هندواروپایی و کارکرد رزمی ارابه در تمدن های هیتی و مصری به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر کارکردهای ارابه در هر سه تمدن تأثیر داشته و این کارکردها با سایر ابعاد فرهنگی این تمدن ها برهمکنش داشته اند. بدین ترتیب می توان تأثیر و تأثر کارکردهای ارابه بر اقتصاد، قشربندی اجتماعی، جنگ، مراسم آیینی و خویشکاری ایزدان سماوی، تفریح، ورزش و سرگرمی را مشاهده نمود. جنبه نظامی، اساطیری و تفریحی ارابه در میانروان برجسته بوده و در یونان بُعد آیینی، ورزشی و اجتماعی داشته است. در ایران جنبه نظامی، اجتماعی و اساطیری آیینی نمودهای بارزتر ارابه بودند.
تازیانه طبرخون مغولان؛ کنکاشی درباره شیئیت تازیانه و کاربرد نمادین آن در مناسبات اجتماعى مغولان و مغلوبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جامعه های گذشته بخصوص آنجا که مرکب از غالبان و مغلوبان بوده است همواره اشیایی به صورت نمادین بیانگر مناسبات طبقاتی بوده اند. چنانکه تاج کلاه، دستار، ... چنین کارگردهایی نیز داشته اند. چنانکه به نظر می رسد در جامعه ایرانی عصر مغول تازیانه چنین نقش و کارکردی را برعهده داشته است. زیرا از جمله اقدامات چنگیزخان براى شکل دهى دولت و جامعه مغول، تخصیص اندازه ای معین از تازیانه براى هر طبقه ای بوده است؛ او تازیانه کوچک را براى چوپانان به عنوان طبقه فرودست مقرر کرده بود. از آنجا که در نگاهى کلى، جامعه مغول شامل دوطبقه ممتازه و بندگان بوده است و چوپانان را می توان تقریباً برابر با اکثریت بندگان دانست، تازیانه بلند خاص ممتازان آن جامعه یعنى جنگجویان مغول بایست بوده باشد. اگرچه براى جامعه سوارکار و دامدار مغول استفاده دائمى از تازیانه امرى عادى به شمار می آمده و هر دوطبقه همواره تازیانه ای به همراه داشته اند، این اقدام چنگیزخان که در اصل احیای یک قانون قدیمی (یاسا) بوده است، موجب شد تازیانه براى تعیین موقعیت و منزلت اجتماعى کاربرد پیدا کند. این علاوه بر همه کاربردهاى دیگرى بوده که تازیانه در هر جامعه قدیمى داشته است. به همین جهت براى جامعه و دولت مغول می توان شیئیت تازیانه را شکل دهنده یکى از مهمترین نمادهاى اجتماعى هم در مناسبات درونى جامعه مغول و هم در رابطه با ملل مغلوبه دانست چنانکه در ایران عصر مغول هم شاهد بازسازی مناسبات زیردستان و زیرستان هستیم.
بررسی ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی فرمان داریوش اول به مردم کارتاژ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روایتی از تروگ پمپه ای، به فرمانی از داریوش اول خطاب به مردم کارتاژ اشاره شده است. فرمانی که داریوش در آن، کارتاژی ها را از قربانی کردن انسان و خوردن گوشت سگ منع کرده و از آن ها خواسته تا مردگانشان را بجای دفن کردن در زمین، بسوزانند. شواهد باستان شناختی نشان می دهد، در میان جامعه کارتاژ، قربانی انسانی و خوردن گوشت سگ، از سنت های کهن محسوب می شد. اما چرا داریوش، کارتاژی ها را از اجرای آن ها منع کرده بود و فرمان او در کدام بستر تاریخی صادر شده بود؟ برای پاسخگویی به این پرسش، مقایسه روایت های تاریخی با شواهد باستان شناختی، امری ضروری است. بر اساس شواهدی همچون پاپیروس های الفانتین، هخامنشیان تنها در صورتی در امور مذهبی سرزمین های تحت سلطه دخالت می کردند که در یک سرزمین، اجرای یک سنت مذهبی از سوی یک قوم، با باورهای مذهبی قوم دیگر در تناقض بود و این تناقض به منازعات مذهبی می انجامید. فرمان داریوش، در آستانه وقوع نبرد ماراتن صادر شده بود. همزمان، کارتاژی ها نیز درگیر یک نبرد سرنوشت ساز با یونانی ها برای تسلط بر جزیره سیسیل بودند. داریوش می توانست با ارسال کمک و نیروهای نظامی به کارتاژ، همزمان با مغلوب ساختن یونانیان در جبهه آتن، آنها را در سیسیل نیز دچار مشکل کند. بخش عمده نیروهای اعزامی داریوش، احتمالاً ایرانیان بودند و قربانی انسانی و تغذیه از گوشت سگ برایشان مأنوس و پذیرفتنی نبود. طبق فرضیه این مقاله، صدور فرمان مذهبی داریوش به مردم کارتاژ، احتمالاً برای جلوگیری از وقوع درگیری های مذهبی میان ایرانیان و کارتاژی ها در آستانه یک نبرد مهم با یونانیان صورت گرفته است.
مطالعه تطبیقی اشراف در بافت اجتماعی ایران باستان و اسلام اولیه از دیدگاه تاریخ مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشراف به عنوان مفهومی مهم و پرکاربرد در تحلیل های اجتماعی، در طول تاریخ یکسان فهمیده نمیشده است و سطوح مختلف مفهومی دارد. مسأله اصلی این نوشتار، فهم تأثیرگذاری جهان بینی دو جامعه ایران باستان متاخر و اسلامی نخستین به عنوان دو خاستگاه اصلی، بر مفهوم اشرافیت در دوره اسلامی تاریخ ایران است. این مسأله در قالب این پرسش که جوامع ایران اواخر دوره باستان و جامعه نخستین اسلامی چه فهمی از اشراف داشتند؟ در پی پاسخ برآمد. نوشتار حاضر با تکیه بر روش تاریخ مفهومی بافت اجتماعی جوامع مذکور را مطالعه نموده تا مؤلفه هایی مفهومی بدست دهد و در ادامه با تکیه بر روش تطبیقی، مؤلفه های اشرافیت در این دو جامعه را با هم مقایسه کرده است. در هر دو جامعه، اهمیت تبار اشرافی بسیار مهم بود، اما ساختار پیچیده تر اجتماعی در ایران باستان و وابستگی آنان به زمین و ایدئولوژی پادشاهی ایرانیان، سبب شده بود تا فهم اشراف در مقایسه با ساخت قبیله ای در میان اعراب تازه مسلمان متفاوت باشد. این تفاوت مفهومی، بر واقعیت اجتماعی اثرگذار بود و در دوره ی اسلامی تاریخ ایران، مفهومی چندلایه از اشراف را بوجود آورد.
جست و جو در معنا و تلقی مردم آذربایجان از مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب مشروطه، سنت متفاوت حضور عامه مردم در مناسبات قدرت و پیکارهای سیاسی به جای گذاشت. بنابراین بررسی میزان فهم و درک آنان از مفهوم مشروطه در شناخت بیشتر زوایای فکری انقلاب مشروطه شایان توجه است. این مقاله با استفاده از منابع اصیل و با اتکا به روش تحلیل محتوا درصدد بر آمده است سیر تحول معنایی مشروطه در میان عامه مردم و فرودستان در آذربایجان عصر مشروطه را مورد بررسی قرار دهد. سوال اصلی این است چه دریافتی از مشروطه در منظومه فکری عامه مردم آذربایجان وجود داشت. به دلیل ناآشنایی جامعه ایران با مشروطه این مفهوم در میان توده ها ناشناخته بود و تصویر روشنی از ماهیت و مضمون آن وجود نداشت. بدین لحاظ توده ها، مشروطه را نه در معنای واقعی آن بلکه مطابق با نیازهای خود درک کردند و آن را در پیوند با آسایش و رفاه عمومی و عدالت و پایان ظلم و ستم کارگزاران دستگاه دولتی یافتند. عامه مردم در پی بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود بودند و تحقق این امر را مرتبط با استقرار حکومت مشروطه می دانستند. نکته قابل تأمل اینکه این واژه در ادامه معادل عدالت خواهی و قانون خواهی قرار گرفت؛ چراکه امید می رفت با تصویب قوانین زندگیشان سامان بهتری پیدا کنند.
زمینه های شکل گیری اسقف نشین های نسطوری در صفحات شمالی و جنوبی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آخرین شاهنشاهی ایران باستان را شاید بتوان آغاز دوره شکل گیری کلنی های مسیحی در ایران دانست چرا که بر جمعیت این اقلیت دینی در دوره ساسانیان با اعمال برخی از سیاست های دربار ساسانی روز به روز افزوده تر شد و آنها در نقاط مختلف ایران ساکن شدند. تلاش مسیحیان برای اتحاد و تثبیت موقعیت شان در جامعه ایران نه تنها باعث مشارکت و نقش پذیری آنها در حوزه های مختلف مانند حوزه اقتصادی و اجتماعی شد بلکه مسیحیان در سایه تسامح و مدارای مذهبی برخی پادشاهان ساسانی موفق شدند کلیساهایی مستقل از کلیسای بیزانس در قلمرو ساسانیان برپا کنند. با مطالعه و بررسی " منابع مکتوب" و "یافته های باستانشناسی" با برخی از کلنی های مسیحی در این دوره روبرو هستیم که از جمله آنها میتوان به مراکز اسقف نشین نسطوری در صفحات شمالی و جنوبی خلیج فارس همچون ریواردشیر، میشان، جزیره خارک، سیربنی یاس و بیت مزون، بیت قطرای، مشماهیگ، دارین و هگر اشاره کرد. در این مقاله بر آن شدیم تا زمینه های شکل گیری اسقف نشین های نسطوری را در دو سوی خلیج فارس با مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار دهیم. معرفی اسقف نشین های نسطوری در دو سوی خلیج فارس و واکاوی علل و زمینه های شکل گیری آنها در صفحات شمالی و جنوبی خلیج فارس از اهداف پژوهش حاضر است.
گونه شناسی شورش های عصر ناصری و بررسی عوامل رخداد آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران سلطنت طولانی ناصرالدین شاه قاجار (حک: 1264- 1313ق./ 1848- 1896م.) با شورش های متعددی همراه بوده است که با ماهیت های مختلف و در قالب حرکت های فردی تا کنش های جمعی و گسترده در کشور رخ داده است. کنش گران اصلی این شورش ها، طیف گسترده ای را از توده های اجتماعی تا بزرگان حکومتی و مذهبی تشکیل می دادند. هدف این مقاله، گونه شناسی شورش های عصر ناصری و بررسی عوامل بسترساز این شورش ها به روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای است. یافته پژوهش نشان داده که شورش های این دوره با ماهیت چندگانه سیاسی(دودمانی)، ایلی، مذهبی(فرقه ای) و اجتماعی- اقتصادی (حوزه شهری و روستایی) بر بستر نارضایتی از ساختار سیاسی و مناسبات اجتماعی موجود، قدرت طلبی و اغراض سیاسی برخی کنش گران و دخالت دولت های مداخله گر بیگانه در ایران، شکل گرفته است و به رغم ایجاد برخی ناپایداری ها و شکنندگی ها در دولت ناصری، غالباً بدون دستیابی به نتیجه خاصی به شکست انجامیده اند.
مهندسی شهری آبادان در کوران بیماری های واگیر پس از جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بنمایش درآوردن تاثیر بیماریها بر سبک زندگی و شکل محل سکونت در طول یک سده پیشین، به مطالعه موردی شکل گیری شهر جدید آبادان می پردازد. آیا همه گیری مکرر بیماری وبا و طاعون در سالهای ۱۲۸۷-۱۳۰۳ش/ ۱۹۰۸ -۱۹۲۴م در مناطق نفتی و بویژه شهر آبادان تاثیری بر تغییر مهندسی شهری و نوسازی شهری در این حوزه جغرافیایی داشته است؟ این پژوهش در پی یافتن پاسخی روشن بر این پرسش است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و تحلیلی ست و از اسناد و مدارک آرشیوملی و آرشیو شرکت نفت انگلیس و ایران و وزارت امور خارجه و منابع کتابخانه ای بعنوان ابزار پژوهش بهره گرفته است. دستاورد و یافته های پژوهش: بر اساس نتایج تحقیق، بیماری های وبا و طاعون بر شکل گیری شهر جدید آبادان تاثیر مستقیم داشته و شکل و کارکرد مسکن شرکتی جدید بر عادات، روابط اجتماعی و معیشت ساکنان تاثیر گذاشته است. ساکنین این خانه ها تفاوتهای کالبدی را در مسکن جدید تجربه کردند و این تفاوتها مولفه های سبک زندگی آنان را تحت تاثیر قرار داد.
تاثیر نهاد «مجلس تحقیق مظالم» بر مناسبات قدرت در عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجلس تحقیق مظالم نهادی است که در عصر ناصری برای رسیدگی شخص شاه به عرایض و تظلمات عامه مردم تأسیس شد.عموما انگیزه دولت قاجاریه از راه اندازی چنین نهادی را به تلاشی جهت برساختن تصویر شاهنشاه دادگستر از ناصرالدین شاه تقلیل داده اند؛ درحالی که جدیت شاه در مطالعه عرایض در طول چند دهه و حتی تداوم فعالیت این نهاد در عصر مظفری، احتمال وجود کارکردهای متنوع آن را برای دولت قاجاریه بیشتر می کند. پرسش ما این است که نهاد مجلس تحقیق مظالم چه کارکردی در روابط شاه با حکام و سایر گروه های مسلط در ولایات و همچنین دیوان سالاران حکومت مرکزی داشت؟ و در ارتباط شاه با مردم به واسطه این نهاد، افزون بر نمایش عدالت گستری شاه، چه منافعی برای دربار نهفته بود؟ فرض ما این است که دربار قاجاریه از این عرایض برای دست یابی به تصویری دقیق تر از شیوه حکمرانی در ولایات بهره می برد و از آزادی عمل حکام و سایر گروه های مسلط در آن مناطق می کاست.همچنین با اخباری که از این عرایض به دست می آورد تلاش می کرد از تبانی دیوان سالاران حکومت مرکزی با حکومت ولایات که می توانست برای شاه از هر دو منظر سیاسی و اقتصادی بسیار مخرب باشد جلوگیری کند. از سویی عریضه نگاری ها سبب می شد توده های مردم در مواجهه با بهره کشی های نخبگان حاکم، پیش از آن که به تقویت پیوندهای افقی در میان یکدیگر بیندیشند در فکر برقراری پیوند عمودی با رأس هرم قدرت یا شاه باشند و به این ترتیب از اندیشه نیرومند ساختن پیوندهای افقی که می توانست به وزنه جدیدی در معادلات قدرت تبدیل شود و قدرت شاه را بیشتر به چالش بکشد منصرف شوند.روش پژوهش توصیفی-تبیینی با استفاده از اسناد درجه اول به ویژه عرایض مجلس تحقیق مظالم در عصر ناصری است. چهارچوب نظری پژوهش برگرفته از دیدگاه پاتریشیا کرون در توصیف ساختار حکومت های پیشامدرن و مناسبات قدرت در آن دوران است.
بهداشت زنان در دوره پهلوی دوم (1357-1320) مطالعه موردی: اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف از این تحقیق، بررسی-بهداشت زنان- است. برای تمرکز بهتر بر موضوع بحث، اصفهان به عنوان یکی از شهرهای مهم کشور برای پژوهش انتخاب گردید. خانواده واحدی بنیادی در همه جوامع بوده و همین مسئله اهمیت نقش زنان را در بهداشت خانواده و کل جامعه نشان میدهد. با شکل گیری حکومت پهلوی، فعالیت هایی درزمینه بهداشت زنان مانند ایجاد بیمارستانهای تخصصی و تربیت کادر متخصص انجام شد. با شکل گیری سپاه بهداشت، بهداشت زنان نیز در زیرمجموعه بهداشت همگانی موردتوجه قرار گرفت و بخش های زنان و مراکز بهداشت مادر و کودک در بیمارستانها ایجاد شد. در دانشگاه ها بخش های تخصصی زنان شکل گرفت و نشستهایی برای بررسی فنی تر بهداشت زنان و معرفی پیشرفت های آن انجام شد؛ بنابراین مسئله اصلی این پژوهش تحولاتی است که در زمینه بهداشت زنان رخ داد و سوال اصلی پژوهش چگونگی توسعه بهداشت زنان، عوامل علاقمندی زنان به بهداشت فردی و نقش ارگان های حامی زنان در این توسعه است. در این مقاله، با تکیه بر اسناد آرشیوی،مجلات،روزنامه ها و مصاحبه و با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی این موضوع پرداخته شده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که برای تأمین بهداشت جامعه، نیاز به بررسی اساسی مشکلات بهداشتی زنان بوده است؛ زیرا زنان به عنوان یکی از ارکان اصلی خانواده وظیفه تأمین بهداشت و سلامت سایر اعضا را به عهده گرفته اند. درواقع برونداد اصلی این پژوهش آشکار ساخت که آموزش و بهداشت زنان،از راهکارهای پزشکی در امر پیشگیری محسوب می شد.رسیدگی به بهداشت زنان،در امر پیشگیری از بروز بیماری در سایر اعضای خانواده مؤثر است.