جغرافیا (انجمن جغرافیایی ایران)

جغرافیا (انجمن جغرافیایی ایران)

جغرافیا سال بیستم تابستان 1401 شماره 73 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

جایگاه روابط روستایی-شهری در تحول کالبدی - فضایی روستاهای بخش مرکزی شهرستان اهواز (خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روابط روستایی - شهری جریان های فضایی تحولات کالبدی - فضایی روستاهای پیرامونی شهر اهواز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۳۸
تعاملات روستایی و شهری در برنامه ریزی و آینده نگری مطالعات شهری و روستایی از اهمیت بسیاری برخوردار است. به گونه ای که کوچکترین خلل در این روند منجر به برهم خوردن نظم در سطوح ساختار فضایی می شود. محدوده مورد مطالعه در چند دهه اخیر به خصوص بعد از انقلاب اسلامی تحت تأثیر عوامل و نیروهای مختلف اقتصادی و اجتماعی از جمله نیروها و جریان ها و پیوند های روستایی شهری و ارتباطات عمیق و زیاد با شهر اهواز دچار تحولات کالبدی فضایی شده است. در پژوهش مورد نظر برای سنجش متغیر مستقل (روابط روستا و شهر)و متغیر وابسته (تحولات کالبدی-فضایی) از پرسشنامه که از خانوار های روستایی پر شده است استفاده گردیده است. روابط روستا و شهر از جریان های مختلف شکل می گیرد که هر کدام در پرسشنامه با گویه های مختلف بدست آمده اند. سپس نقش آنها بر دگرگونی الگوی کالبدی-فضایی را می سنجیم با استفاده از داده های بدست امده و آزمون رگرسیون میزان تاثیر گزاری بدست آمده است. بیشترین جریان، مربوط به جریان جمعیت و جابه جایی ساکنین از روستا به شهر بوده است. که به دلایل مختلف می تواند شکل گرفته باشد. و بعد از آن تعاملات مربوط به مسائل بهداشت و پزشکی نیز قرار دارد. با توجه به مشاهدات کمبود خدمات پزشکی و دارویی و بهداشتی دلیل مناسبی برای مراجعه به شهر اهواز می تواند باشد. کمترین جریان، خدمات خدمات خوراکی و تغذیه، خدمات توزیعی و فنی و ساختمانی است. باتوجه به شکل گیری جریانات مختلف بین روستا وشهر، یک سویه بودن به سمت سکونتگاههای شهری و عدم شکل گیری پیوندهای روستایی – شهری به خصوص در ناحیه مورد نظر پژوهش کلانشهر اهواز و روستاهای پیرامونی و به دنبال آن تحولات شکل گیری شده است.
۲.

تأثیر عناصر کالبدی معماری بومی بر پایداری مسکن شهری، مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن کالبد مسکن پایدار معماری شهر سنندج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۸
با توجه، به اینکه ساختار کالبدی خانه های سنتی، طراحی هوشمندانه ای در خدمت منافع انسان و محیط زیست داشته اند و سازندگان این واحدهای بومی در هر زمان و مکان تلاش می کرده اند تا از طریق ایجاد رابطه ای دوستانه بین محیط زیست، فرهنگ و فرم معماری فضاهای، زندگی را در جهت انسانی شدن سوق دهند. با این رویکرد هداف این تحقیق بررسی عناصر و عوامل تأثیر گذار کالبدی معماری بر مسکن پایدار معاصر در شهر سنندج می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت شهر سنندج معادل 412767 نفر می باشد. حجم نمونه شامل 381 نفر که از فرمول کوکران به دست آمد و محاسبات در نرم افزار SPSS و Mplus انجام گرفت. بر اساس یافته ها عناصر کالبدی معماری بومی زیبا زیباشناسی با بار عاملی 0/87 بیشترین تأثیر را در مسکن پایدار معاصر شهر سنندج دارد. پس از آن به ترتیب عناصر کالبدی پوشش نمای ساختمانی با بار عاملی 0/82 در ردیف دوم، عناصر کالبدی استحکام بنا با بار عاملی 0/75 در ردیف سوم و عناصر کالبدی برخورداری از امکانات و خدمات لازم با بار عاملی 0/75 در ردیف چهارم قرار دارند. با توجه، به نتایج بدست آمده مساکن شهر سنندج با چالش هایی نظیر فقر، نابرابری درآمدی، مهاجرت های روستایی به شهر، غفلت از مدیریت کالبدی و فضایی و آسیب پذیری بالایی رو به رو هستند و می توان دریافت که ارتباط بین رویکرد های پایدار و توسعه کالبدی بسیار کم رنگ است .لذا برای تعدیل ناپایداری مسکن معاصر شهر سنندج، توجه به رفع مشکلات شاخص های ابعاد کالبدی در قالب شاخص های زیباشناسی، پوشش نمای ساختمان، استحکام بنا و برخورداری از امکانات مورد نیاز لازم و ضروری می باشد.
۳.

توزیع فضایی و پهنه بندی محرومیت در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محرومیت پهنه بندی محلات و مناطق شهر اصفهان تاپسیس تحلیل عاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
سنجش سطح توسعه یافتگی مناطق شهری وآگاهی از الگوی توزیع فضایی محرومیت اولین گام در برنامه ریزی و اجرای سیاست های محرومیت زدایی در مناطق شهری است. شهر اصفهان، طی دهه های گذشته به علت جذب مهاجران زیاد، افزایش سریع جمعیت، تغییر در سبک زندگی و ... دچار مشکلاتی شده که موجب عدم تعادل در توسعه محلات مختلف شده به طوری که رفع محرومیت از محلات فقیر در صدر دغدغه های برنامه ریزان قرار گرفته است. با این حال عدم توجه به همه جنبه های محرومیت باعث مداخلات مقطعی و غیرهوشمندانه شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق محروم شهر اصفهان بر اساس یک نگاه همه جانبه و کمک به برنامه ریزی رفع محرومیت بر اساس جنبه های محرومیت خاص هر منطقه و محله می باشد. بدین منظور 34 شاخص در 4 بعد مشخص و پس از تعیین وزن آنها به روش مقایسه زوجی، شاخص محرومیت به دو روش تاپسیس و تحلیل عاملی برای 192 محله شهر اصفهان محاسبه گردید. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت مبتنی بر روشی توصیفی – تحلیلی است. داده های مورد نیاز عمدتا از داده های عینی و اسنادی و تعدادی هم بر اساس داده های ذهنی جمع آوری گردیده و چهار بعد اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، کالبدی و زیست محیطی برای شاخص محرومیت لحاظ شده است. نتایج حاصل از تکنیک تاپسیس، تعیین کننده یک نوار محرومیت شامل محلاتی از شمال شرق اصفهان، بخش های شمالی مناطق مرکزی و بخش عمده ای از مناطق غرب می باشد. این موضوع درروش تحلیل عاملی شامل سه پهنه عمده شرق، شمال شرق و پهنه غرب می گردد. در هر دو روش اغلب مناطق شهر اصفهان ترکیبی از محلات محروم، نسبتاً محروم و برخوردار را دارا می باشند، لیکن بر اساس پهنه بندی انجام شده به هر دو روش، محلات مناطق شمال رودخانه شامل مناطق 2، 7، 9، 11، 14 و بخش هایی از مناطق 1و 3 دارای وضعیت نامناسب تری می باشند.
۴.

تحلیل عوامل و محرک های موثر بر شادابی خانوارهای روستایی شهرستان تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شادابی توسعه پایدار روستایی تربت حیدریه معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۱۸۶
از مفاهیم جدید مباحث امروزی توسعه پایدار روستایی شادابی و سرزندگی است. احساس شادی از ضروریترین خواستههای فطری و نیازهای روانی انسان به شمار میرود. سازمانها و نهادهای مرتبط با توسعه از شادابی به عنوان یکی از شاخصهای مهم توسعه پایدار روستایی یاد کرده اند. در سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی نیز بر لزوم توجه به نیروی انسانی سالم و فراهم کردن زمینه های تعالی استعدادهای انسانی و پرورش انسانهای کارا، متعهد و با نشاط تاکید شده است. با این وجود از موارد مهم برای بررسی شادابی نواحی روستایی، شناسایی عوامل اثرگذار برآن می باشد. بر این اساس هدف تدوین این پژوهش بررسی محرک های موثر بر شادابی ساکنین نواحی روستایی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه از نمونه ای منتخب مشتمل بر 210 خانوار از جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان تربت حیدریه(N= 23105) با استفاده از تخمین شخصی و به روش نمونه گیری سهمیه ای بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج سنجش میزان شادابی خانوارهای روستایی با استفاده از پرسشنامه فوردایس باتوجه به کسب امتیاز 361 حاکی از آن است که شادابی خانوارها در سطح مطلوبی قرار داشته است. نتایج بدست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل استاندارد مرتبه دوم شادابی و سرزندگی خانوارها به ترتیب ضرایب مسیر متاثر از عامل اقتصادی با ضریب مسیر 0/41 دارای بیشترین بار عاملی می باشد. سپس به ترتیب عامل نهادی- مدیریتی با ضریب0/37، عامل اجتماعی با ضریب 0/28، عامل شخصی- روانشناختی با ضریب 0/28، عامل کالبدی با ضریب 0/27، عامل زیست محیطی با ضریب 0/21، عامل برخورداری با ضریب مسیر0/18 و نهایتا عامل جغرافیایی با ضریب 0/14 در مرتبه های بعدی قرار دارند. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل فوق حکایت از تأیید کلیه روابط دارد.
۵.

نقد روش شناسانه مطالعات شهری با تأکید بر فلسفه رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رئالیسم انتقادی روی بسکار نظریه برنامه ریزی مطالعات شهری و منطقه ای تئوری و عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۶۱
اهمیت نقش نظریه اجتماعی به خوبی خود را در بحث های پیرامون نظریه های شهری و منطقه ای نشان میدهد. چراکه نمیوان شهر را مستقل از مفهوم جامعه تجسم کرد و نمیتوان از منظر رئالیستی نظریه شهر را از نظریه جامعه جدا کرد. رابطه تنگاتنگ بین نظریه و عمل در فرایند برنامه ریزی شهری، نقش مهمی دارد. امروزه رئالیسم انتقادی به عنوان یک رویکرد بین رشته ای به ویژه در حوزه مطالعات شهری و منطقه ای تفاوت های مثبت و معنادار ایجاد کرده است. روش شناسی انتقادی این مقاله متأثر از روی بسکار و اندرو سایر به شدت اثبات گرایی و عقل گرایی انتقادی را مورد نقد قرار می دهد. با ارجاع به فلسفه علم روی بسکار می توان گفت که کار علم جستن و یافتن، یا به بیانی کشف ساختارها و سازوکارهای اصلی در پدیده های مورد پژوهش است که به نحوی قانون مند عمل می کنند. در این مقاله، رئالیسم انتقادی روی بسکار که با مواضع معرفت شناختی رویکردهای غالب و سنتی ازجمله اثبات گرایی ناسازگار است به عنوان رویکردی برای برون رفت از شکاف نظریه و عمل در مطالعات شهری و منطقه ای معرفی می گردد. ازآنجاکه رئالیسم انتقادی هم ساختارها و محدودیت های محیطی و هم تصمیم گیران و نیروهای تأثیرگذار در شهر را باهم موردتوجه قرار می-دهد به عنوان یک رویکرد دیالکتیکی وکل نگر جهت بررسی روابط بین سازمان فضایی اجتماعی شهر و کارگزاران آن، می تواند مناسب باشد و با ساماندهی «نظریه برنامه ریزی» ارزیابی کیفی از گزینه ها و راه حل های موجود ارائه دهد. مطابق با شناخت شناسی رئالیسم انتقادی، نظریه ها با میانجیگری شرایط زمانی و مکانی درک می شوند و مطالعات شهری و منطقه ای به سمت نظریه-هایی سوق داده می شود که جنبه هنجاری و ارزشی بیشتری داشته و دوگانگی جوهری و فرایندی را در هم ادغام می کنند.
۶.

تغییرات زمانی و مکانی شدت خشکسالی های فراگیر و کوتاه مدت منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطره خشکسالی روند خشکسالی SPEI نقطه بحرانی خشکسالی غرب آسیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۵۳
خشکسالی از فاجعه آمیزترین مخاطرات محیطی منطقه غرب آسیا می باشد که تکرار آن در طول تاریخ، موجب از بین رفتن تمدن های باستانی زیادی شده است. تداوم و شدت خشکسالی های خسارت بار موجب شده که خشکسالی همواره یک موضوع مهم تحقیقاتی در منطقه غرب آسیا باشد. در این پژوهش با استفاده از روش SPEI و داده های شبکه بندی شده دقیق، مناطق بحرانی ناشی از خشکسالی های وسیع و شدید 1 تا 12 ماهه غرب آسیا در دوره بلند مدت 118 ساله 2018-1901 مورد مطالعه قرار داده شده است. نتایج تحلیل فضایی شاخص انباشتی یا ASPEI نشان داد که در بازه های زمانی مختلف، بیشترین منطقه درگیر خشکسالی شدید یا همان کانون های بحرانی خشکسالی منطقه غرب آسیا در یمن، جنوب ایران و غرب عربستان واقع شده اند. مناطق جنوبی و غربی ترکیه، شمال غرب ترکمنستان، غرب پاکستان و افغانستان، غرب عمان و آذربایجان نیز از مناطق کم اهمیت تر وقوع خشکسالی های شدید و وسیع غرب آسیا بوده اند. کمترین فراوانی وقوع خشکسالی شدید منطقه نیز در ارمنستان مشاهده گردید. روند تغییرات زمانی نقاط بحرانی مستخرج از شدت و وسعت خشکسالی های 1 تا 12 ماهه حاکی از روند معنی دار نزولی در کانون های بحرانی خشکسالی های غرب آسیا است و بر این اساس خشکسالی های شدید و وسیع 1 تا 12 ماهه در آینده تداوم یافته و احتمالاً بر شدت آنها افزوده خواهد شد. به عبارت دیگر در آینده شاهد خشکسالی های وسیع تر و شدیدتری در منطقه غرب آسیا خصوصاً در کشورهای یمن، ایران و عربستان و عراق خواهیم بود.
۷.

ارزیابی سیاست ایجاد بانک زمین در ایران با تکیه بر روش تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بانک زمین کاداستر تحلیل محتوای کیفی عدالت فضایی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۱۵۳
یافته های تحقیق مبین آن بود که در ارتباط با اهداف سیاست بانک زمین، تعداد 16 کد اولیه استخراج شده و سپس هر یک از این کدها در 6 مفهوم تحت عنوان بانک اطلاعات زمین، جلوگیری از غلبه سرمایه داری املاک و مستغلات بر فعالیت های اقتصادی، حمایت از اقشار آسیب پذیر و کم درآمد، افزایش کارایی و مطلوبیت زمین، ایجاد ظرفیت سازی نهادی و نظارت و کنترل بر اراضی دسته بندی گردیدند و در نهایت به دو مقوله اصلی شامل "مدیریت یکپارچه زمین و ایجاد عدالت توزیعی در جامعه" تفکیک شد. در ارتباط با ضعف ها و مشکلات سیاست بانک زمین نیز 27 کد اولیه استخراج گردید و سپس هر یک از این کدها در 5 مفهوم تحت عنوان "عدم اجرای صحیح کاداستر در کشور"، "چرخه معیوب اداری"، "عوامل حقوقی"، "عوامل مالی" و "عوامل فرهنگی، اجتماعی" دسته بندی گردیدند و در نهایت به یک مقوله اصلی تحت عنوان "ضعف ها و مشکلات اجرای بانک زمین" مطرح گردید و در ارتباط با الگوی مطلوب 17 کد اولیه استخراج گردید و سپس هر یک از این کدها در 8 مفهوم تحت عنوان "استفاده از تجربیات موفق سایر کشورها در زمینه سیاست بانک زمین"، "اجرای صحیح کاداستر در کشور"، " منابع درآمدی و تامین مالی"، " تدوین چشم انداز یکپارچه و منسجم در حوزه زمین و مسکن" و " تدوین استراتژی های عملیاتی مدیریت زمین جهت حرکت به سمت ایجاد توازن و عدالت توزیعی" دسته بندی شدند و در نهایت الگوی مطلوب و کارا در ارتباط با سیاست بانک زمین ارائه گردید.
۸.

تحلیل راهبردی مناسبات جغرافیایی و اجتماعی با چالش های امنیتی طوایف اعراب در جنوب خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چالش های امنیتی قوم عرب پان عربیسم استان خوزستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۱۵۳
یکی از ابعاد مهم امنیت حوزه امنیت عمومی، قومیت ها در کشور می باشد. این پژوهش با بررسی مخاطرات امنیتی مسائل قومیتی متأثر از قومیت، به تهیه یک چارچوب کلی برای تصمیم سازی و اولویت بندی راهبردهایی در مدیریت مسائل مربوط به قومیت ها در راستای کاهش اثرات قوم گرایی افراطی عربی(پان عربیسم) بر امنیت ملی پرداخته است. در این راستا در ابتدا با بررسی و مطالعه منطقه و نظرسنجی از متخصصان حوزه های قومیت و امنیت، به شناخت شرایط راهبردی اعراب استان خوزستان در قالب مدل تدوین راهبرد SWOT پرداخته شده است. جامعه اماری مشتمل بر چهار گروه از نخبه ها، اساتید، مدیران و فرماندهان داخل (18نفر) و بیرون (12نفر) از ناجا بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند تا اشباع نظری 30 نفر انتخاب شدند. پس از مصاحبه های مختلف چالش ها ابتدا در چهار محور نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت دسته بندی شده، سپس هر محور در چهار بعد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و سیاسی تقسیم، انگاه ذیل هر یک از ابعاد چهار گانه مهم ترین نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت در قالب گویه های قابل پرسش (احصاء شده از مصاحبه با نمونه ها) آورده شده و در انتها با استفاده از مدل سوات و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی (QSPM)، هشت راهبرد تدافعی استخراج و اولویت بندی شد. نتایج بدست آمده نشان داد، راهبرد «راهبرد رسیدگی به مشکلات اقوام علی الخصوص قوم عرب در حوزه رفع محرومیت ها» به عنوان مهم ترین راهبرد در استان خوزستان به دست امد. تایج بدست آمده نشان داد، راهبرد «راهبرد رسیدگی به مشکلات اقوام علی الخصوص قوم عرب در حوزه رفع محرومیت ها» به-عنوان مهم ترین راهبرد در استان خوزستان به دست امد.
۹.

جایگاه صنایع دستی در توسعه گردشگری روستای متکازین (استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنجیره ارزش صنایع دستی گردشگری توریست مناطق روستایی مازندران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۴۲
زنجیره ارزش صنایع دستی، یک سیستم اقتصادی شامل مجموعه ای از فعالین و فعالیت های تجاری است که کسب وکار آن ها در امتداد یکدیگر، موجب تکامل و تجارت محصول، از تولید کنندگان ابتدایی به مصرف کنندگان نهایی می شود و برای هر یک از فعالان شبکه، ارزش اقتصادی خلق می کند. از طرفی، صنعت گردشگری نیز به عنوان نزدیکترین صنعت به صنایع دستی است که می تواند در جهت ایجاد و گسترش بازار صنایع دستی، نقش حیاتی ایفا کند. زیرا که خرید سوغات از مهمترین و محبوبترین فعالیت های گردشگران محسوب می شود لذا، هدف این پژوهش ایجاد موقعیت ها و فرصت هایی برای مردم محلی و قادر ساختن آن ها به مشارکت در بخش گردشگری و کمک به تولید کنندگان محلی در فراهم آوردن کالاها و خدمات لازم و کاهش مقادیر واردات آن محصولات می باشد.این تحقیق کاربردی، ساختار زنجیره ارزش صنایع دستی را در روستای متکازین با روش اسنادی و میدانی در سال 1399 تحلیل نموده است. پردازش و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزارهای SPSS V.23 و Smart PLS V.3 صورت گرفت. این مطالعه مجموعاً در 4 بخش کلی؛ 1- تهیه پرسشنامه تعیین زنجیره ارزش صنایع دستی بر گردشگری روستایی. 2- تکمیل پرسشنامه توسط خبرگان (اساتید، کارشناسان سازمان های مرتبط، صنعتگران). 3- تحلیل و آنالیز داده ها و 4- شناسایی موثرترین عوامل بر توسعه گردشگری روستایی؛ انجام شد.فرضیه تأثیر زنجیره ارزش صنایع دستی در توسعه گردشگری روستایی با ضریب رگرسیون 0.749 تائید گردید. نتایج نشان می دهد دو فعال این زنجیره یعنی تولید کننده و تسهیلگر دولتی بالاترین تاثیر مستقیم و مثبت را در توسعه گردشگری روستایی داشته و دو فعالیت تامین مواد اولیه و تکمیل (بسته بندی) اثرات منفی و معکوس بر توسعه اقتصاد گردشگری داشته است. طبق نتایج، ضریب تاثیر دو سطح فعالین عمده فروش و خرده فروش مقدار اندک و کم ارزشی بوده که در واقعیت نیز حضور فیزیکی بازرگانان و فروشگاه های فیزیکی و مجازی، بازارچه های دائمی و محلی و شبکه های توزیع و پخش در منطقه کمرنگ می باشند و فروش این محصولات محدود به نمایشگاه های فصلی و سفارشات جزئی بوده است و لزوم بهره گیری از فناوری های نوین و تجارت الکترونیک جهت توسعه بازار مشهود و ضروری است.
۱۰.

جایگاه استفاده از خودرو شخصی در سطح ملی با تأکید بر جغرافیای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ مادی هویت ملی فرهنگ خودرو کالای نمادین ارتباطات فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۱۷۴
ما با کالاها در فضای جغرافیایی زندگی می کنیم؛ زندگی با اشیاء، مستلزم بومی سازی، مناسب سازی و جای دهی آنهاست. در واقع، ارتباط کالاها و مردم و روش قرار دادن کالاها در محیط های آشنا است، که فرهنگ مادی متمایز را می سازد. از طرفی دیگر، کالاها با حضور فیزیکی خود در زمان ها و فضاهای خاص با تشکیل شبکه ای از عناصر فرهنگی ارتباطی، هویت ملی را پایدار می سازند. شبکه ای از اتصالات که در آن ارتباطات فرهنگی نهادینه شده است و معنای نمادین کالاها را مشخص می کند. برای انجام این پژوهش در زمینه فرهنگ مادی کالاهای نمادین و هویت ملی، ابعاد ملی اتومبیل به عنوان غنی ترین نماد صنعت قرن بیستم روشن شده است. در جامعه شناسی، عبارات کلیدی فوردیسم  و پست فردیسم  اهمیت اتومبیل را نشان می دهد. انواع اتومبیل و هویت هایی که به اتومبیل نسبت داده می شود، در شکل گیری فرهنگ مادی نقش به سزایی دارد و باعث تحت تاثیر قرار گرفتن مفاهیمی چون جنسیت و استقلال می شود. روش شناسی این پژوهش کیفی است، از نظر نتایج، پژوهشی کاربردی است و در زمره تحقیقات بینارشته ای قرار می گیرد.  نتایج نشان می دهد، کالاهای نمادین، نظیر اتومبیل، می توانند در فرهنگ و هویت ملی ادغام شوند؛ به شکل عملی و نمادین، در فضاهای گوناگون ملی سازگار باشند و در ارتباطات عاطفی که عقاید مربوط به فرهنگ های اتومبیل ملی را هماهنگ می کنند،گسترش یابند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶