مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۶۱.
۶۶۲.
۶۶۳.
۶۶۴.
۶۶۵.
۶۶۶.
۶۶۷.
۶۶۸.
۶۶۹.
۶۷۰.
۶۷۱.
۶۷۲.
۶۷۳.
۶۷۴.
۶۷۵.
۶۷۶.
۶۷۷.
۶۷۸.
۶۷۹.
۶۸۰.
نوآوری
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
23 - 38
حوزه های تخصصی:
اهمیت بوم سازگان های نوآوری در بین محققان و نیز در سطح جامعه در حال افزایش است و بوم سازگان نوآوری ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما به نظر می رسد علی رغم حمایت های انجام شده از سوی دولت، این بوم سازگان هنوز به اثرگذاری لازم نرسیده است. به همین منظور، پژوهش حاضر به تحلیل کارکردهای بوم سازگان نوآوری کشور پرداخته است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و روش نظریه داده بنیاد بکار گرفته شد. نظر 22 مشارکت کننده از طریق مصاحبه و دیدگاه 13 نفر از بازیگران بوم سازگان نیز از طریق داده های ثانویه اتخاذ شد. طبق یافته ها، اگرچه دولت به دنبال رفع موانعی از قبیل قوانین متناقض و بوروکراسی گسترده در بوم سازگان بوده، اما همزمان با گسترش فعالیت دولت، موانع بوروکراتیک نیز که ریشه در دولت دارد، افزایش می یابد. همچنین مشوق های مالی دولت و فراهم آوردن زیرساخت با هدف ایجاد قابلیت نوآوری و تقویت ارتباطات بین بازیگران است، در صورتی که نوع سازوکار حمایتی صورت گرفته، محرکی جدی برای فراهم کردن فرصت یادگیری دانش فناورانه و یادگیری تعاملی میان بازیگرانی مانند دانشگاه و صنعت نبوده است. علاوه بر این از یک سو حمایت دولت از نوآوری در مرحله رشد شرکت هاست، اما از سوی دیگر مداخله گری در کنترل بازار مانع از بهره برداری از همان نوآوری در بازار می گردد. بازیگران بوم سازگان در مواجه با این کارکرد و نیز با توجه به کارایی انطباقی نهادی در بوم سازگان، عوامل کلان و همچنین انگیزه های خویش، سه راهبرد عمده ترک بوم سازگان، عدم ورود به بوم سازگان و یا ماندن حداقلی در آن را اتخاذ می کنند.
ارائه مدل نوآوری مبتنی بر داده های دولتی باز با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
111 - 132
حوزه های تخصصی:
داده های دولتی با بودجه عمومی جمع آوری می شوند و در برگیرنده داده های ارزشمندی هستند که در صورت باز شدن آن ها، قابل بهره برداری در حوزه های مختلف بوده و می توانند منشأ شکل گیری نوآوری باشند، ازاین رو، لازم است زمینه ها و عوامل مؤثر بر شکل گیری نوآوری مبتنی بر داده های دولتی باز (OGD) بررسی شود. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از: «داده های دولتی باز چگونه منجر به خلق نوآوری می شوند؟»؛ به طوری که تلاش شده به 6 سؤال فرعی پژوهش در قالب: شرایط علّی، شرایط زمینه ای، پدیده اصلی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها جهت شکل گیری نوآوری مبتنی بر OGD پاسخ داده شود. در پژوهش حاضر براساس روش آمیخته (کیفی–کمّی) ابتدا نظریه داده بنیاد مبتنی بر روش اشتراوس-کوربین استفاده شد و برای تحلیل کیفی داده های حاصل از مصاحبه ها کدگذاری سه مرحله ای به کار برده شد، سپس به کمک روش آنتروپی شانون، ارزیابی کمّی شده است. در مصاحبه با خبرگان براساس اصل کفایت داده ها تا رسیدن به اشباع نظری، تعداد 11 مصاحبه نیمه ساختاریافته به صورت تعاملی انجام پذیرفت. براساس نتایج به دست آمده از روش مصاحبه و یافته های مراحل کیفی و کمّی، با کدگذاری سه مرحله ای، تعداد 6 مقوله اصلی منطبق با سؤالات فرعی پژوهش و 20 مقوله فرعی دربردارنده 95 مفهوم استخراج شد. به ازای هر مقوله اصلی، مقوله های فرعی و مفاهیم مستلزم توجه برای پژوهش های آتی پیشنهاد شد. الگوی نظری پیشنهادی نشان می دهد در صورتی که در گام اول، تدوین قوانین حمایتی این حوزه و مطالبه ذی نفعان برون سازمانی (شرایط علّی) به درستی انجام پذیرد؛ و در گام دوم چنانچه به صورت هم زمان توسعه بازار و سرمایه گذاری (شرایط زمینه ای)، تدوین سند حکمرانی داده (پدیده اصلی) و بهره مندی از ظرفیت بخش خصوصی در قالب PPP (شرط مداخله گر) به درستی استفاده شود؛ در نتیجه در گام سوم، با به کارگیری انواع نوآوری ها (راهبردها)، تحقق پیامدهایی نظیر حل مشکلات «رکود کسب وکارهای خصوصی» و «بیکاری در جامعه»، همچنین شفافیت در سازمان حاصل می شود.
ارائه الگوی هسته دانا شبکه توانا برای نقش آفرینی دانشگاه ها در مدیریت دانش نظام مسائل تمدن نوین اسلامی مبتنی بر اندیشه امام خامنه ای مدظله العالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
21 - 48
حوزه های تخصصی:
دانشگاه ها برای ایفای نقش در تمدن سازی دو ماموریت اصلی را برعهده دارند که عبارتند از:1) تربیت مدیران و کارشناسان و 2) تولید فکر و دانش. جمهوری اسلامی ایران به عنوان هسته اصلی تمدن نوین اسلامی برای انجام این ماموریت ها نیازمند تعامل علمی دانشگاه با جامعه و صنعت برای شناسایی نظام مسائل خود می باشد. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای شبکه سازی دانشی و مدیریت دانش دانشگاه ها جهت ایفای نقش در تمدن سازی انجام شده است. این تحقیق از نوع توسعه ای بوده و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. منبع اصلی جمع آوری اطّلاعات جهت کُدگذاری، مجموعه بیانات و مستندات مکتوب رهبر معظم انقلاب ازطریق جست وجوی کلیدواژگان و متن خوانی انجام شده است. بر این اساس پس از غور در داده ها، 77 مضمون پایه و 13 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر شامل «هسته دانا»، «شبکه توانا»، «آفت ها» و «نتایج و پیامدها» به شکل نقشه ی شبکه (تارنما)، نمایش داده می شود. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد هسته دانا در دانشگاه تراز انقلاب اسلامی شامل مولفه های مراکز علم و فناوری، پردیس های مدیریت و راهبری، تجاری سازی و انتقال فناوری، و مطالعات آینده پژوهی، نوآوری و مدیریت دانش بوده و شبکه توانای آن در حوزه دستیابی به کادر علم و فناوری شامل شبکه دانشگاه، شبکه نخبگان و فرهیختگان، شبکه دانشمندان و شبکه شرکت های دانش بنیان می باشد.
استعاره تخت پروکروستس؛ شناخت مساله خلاقیت و نوآوری در منابع انسانی شرکت های دولتی ایران
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
208 - 218
حوزه های تخصصی:
هدف: نیروی انسانی خلاق و نوآور تاثیر شگرفی بر بقا و ارتقای سازمان دارد. مدیریت وظیفه دارد زمینه را برای بروز خلاقیت و نوآوری هموار کند. پژوهش حاضر به دنبال آن است تا به کمک استعاره (در این جا، استعاره تخت پروکروستس) یکی از دلایل اساسی بروز مساله خلاقیت و نوآوری در شرکت های بزرگ دولتی ایران را تبیین نماید.روش شناسی پژوهش: این پژوهش به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. برای بررسی وضعیت موجود، با کمک صاحب نظران حوزه منابع انسانی و با استفاده از روش دلفی، پرسش نامه ای حاوی شش پرسش با طیف لیکرت طراحی شد. پرسش نامه ها میان کارشناسان و کارشناسان مسئول پنج شرکت دولتی بزرگ توزیع و در نهایت، 124 پرسش نامه مورد بررسی توصیفی قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که در سازمان های بزرگ دولتی ایران تخت پروکروستس تبدیل به میز کار در شرکت ها شده است؛ آزادی عمل برای ارایه ایده های خلاقانه و نوآورانه، امکان اجرای ایده های بدیع، استقبال از ایده های نو، ساختار مدیریتی حمایت گر، ارایه پاداش به ایده های جدید و در مجموع، رضایت از وضعیت کنونی جمله گی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند.اصالت/ارزش افزوده علمی: به تاسی از علوم اجتماعی و به ویژه، رویکردهای ساختاردهی و حل مساله، معتقدیم شناخت مساله نخستین و مهم ترین گام در حل یک مساله است. بر این اساس، در این پژوهش استعاره تخت پروکروستس را برای شناخت مساله موجود معرفی کردیم.
نوآوری و ارزش خلق شده در بنگاه های دیجیتال محتوامحور: مطالعه چند موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
118 - 183
حوزه های تخصصی:
استفاده از فناوری های دیجیتال به طور روزافزون گسترش پیداکرده است. صنایع خلاق که بن مایه آن خلاقیت، محتوا و سرمایه فکری است، به شدت با فرآیند دیجیتالی شدن پیوند خورده و کسب وکارهای سنتی این حوزه را دگرگون ساخته است. با توجه به اهمیت روزافزون این بنگاه ها و لزوم توجه به رشد آن ها، موضوع چگونگی خلق ارزش در آن ها یک ضرورت است. در بنگاه های صنایع خلاق دیجیتالی و به طور خاص در بافتار فرهنگ بومی و زبان فارسی خلأ جدی در این زمینه وجود دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر بر خلق ارزش در بنگاه های دیجیتال محتوا محور متمرکزشده و هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل خلق ارزش در 10 بنگاه دیجیتال محتوا محور در ایران است. بدین منظور، مدل 4 عاملی خلق ارزش در بنگاه های دیجیتال و روش تحقیق کیفی و «مطالعه چندموردی» انتخاب شده است. نتیجه مشاهده شرکت های برتر و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران شرکت های منتخب، توسعه گزاره هایی جدید در هر یک از چهار عامل خلق ارزش (بهره وری، مکمل بودن، قفل شدگی و نوآوری) بوده است. با احصاء مضامین مشترک خلق ارزش در این بنگاه ها، نهایتاً چهار مضمون ِنو استخراج شد. دیگر دستاورد پژوهش، ارائه تصویری از چگونگی خلق ارزش در بنگاه های دیجیتال محتوا محور است. نهایتاً رایج ترین روش خلق ارزش ذیل هریک از مضامین چهارگانه مشخص شد و «نوآوری» به عنوان برترین مضمون فراگیر خلق ارزش در بنگاه های دیجیتال محتوا محور شناسایی شد.
مدیریت هم رقابتی، حلقه مفقوده در دستیابی رقبا به نوآوری مشترک: یک مطالعه مرور نظام مند پیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
95 - 134
حوزه های تخصصی:
بنگاه ها امروزه برای تقویت نوآوری خود، به طور گسترده ای به راهبرد هم رقابتی- «رقابت و همکاری همزمان بین بنگاه های رقیب»- متکی هستند. با وجود این محبوبیت، تأثیر راهبرد هم رقابتی بر عملکرد نوآوری، نامشخص و مبهم است. عمده این بی ثباتی ناشی از تفاوت بنگاه ها در نحوه مدیریت روابط هم رقابتی است. این مطالعه با بهره گیری از روش مرور نظام مند پیشینه، به دنبال واکاوی چگونگی مدیریت هم رقابتی به منظور بهبود عملکرد نوآوری در روابط همکارانه بین بنگاه های رقیب است. پژوهش از نظر نوع، کاربردی و از نظر هدف، توصیفی است. براساس جست وجوی الکترونیک صورت پذیرفته از منابع معتبر دانشگاهی در بازه زمانی 1996 (شکل گیری مفهوم هم رقابتی) تا 2022 و غربالگری شمول، درنهایت 84 سند بررسی و با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی، نتایج در 28 مضمون، 7 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی گنجانده شده اند. یافته ها حاکی از آن است که با بهره گیری از الگوی مرحله ای، مدیریت هم رقابتی را می توان در سه مرحله (1) پیش ازشکل گیری- شامل «انتخاب راهبرد هم رقابتی» و «انتخاب رقیب/ شریک هم رقابتی»-، (2) طراحی- شامل «حکمرانی رسمی»، «حکمرانی غیررسمی» و «ایجاد سازوکار ها و روتین ها»- و (3) پساشکل گیری- مشتمل بر «مدیریت پویایی های هم رقابتی» و «مدیریت تعارضات هم رقابتی»- طبقه بندی کرد. چارچوب ارائه شده از مدیریت هم رقابتی می تواند برای آن دسته از مدیرانی که هوشمندانه از راهبرد هم رقابتی به عنوان راهی برای دستیابی به نوآوری بهره می جویند، مفید واقع شده و راهی به سوی پژوهش های تجربی آتی بگشاید.
تأثیر متقابل مؤلفه های نوآوری و جهانی شدن بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
33 - 68
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای درحال گذار، سرمایه گذاری مستقیم خارجی به عنوان یکی از حیاتی ترین جریان های سرمایه و موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی به شمار می رود. به طوری که از دهه 80 میلادی به این سو، عوامل و متغیرهای جدیدی به عنوان محرک جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی مطرح شده و نظر اقتصاددانان را به خود جلب کرده است که در این میان خلأ تأثیر متغیرهای نوآوری و جهانی شدن با وجود اهمیتشان، احساس می شود. بنابراین هدف پژوهش کنونی، بررسی تأثیر متقابل مؤلفه های نوآوری و جهانی شدن بر جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در 47 کشور برتر تولیدکننده علم در جهان در بازه زمانی 2011 تا 2020 است. بدین منظور برای برآورد الگو از رهیافت اقتصادسنجی داده های تابلویی پویا و تخمین زن گشتاورهای تعمیم یافته پویا، استفاده شده است. نتایج الگوی پژوهش نشان می دهد همه متغیرهای مورد مطالعه با ضرایب تخمینی متفاوت بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی، اثر مثبت و معنادار دارند. به طوری که بهبود هر یک از متغیرهای پنج گانه ورودی نوآوری (نهاد و مؤسسات، سرمایه انسانی و تحقیقات، زیرساخت، پیچیدگی بازار و پیچیدگی کسب وکار)، بر حجم ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی در این دسته از کشورها می افزاید. همچنین اثر متقابل همه شاخص های ورودی نوآوری و جهانی شدن نیز بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی مثبت و معنادار است. بنابراین توصیه می شود در بخش قانون گذاری، نهاد و مؤسسات با اتخاذ قوانین صحیحی که از کیفیت و شفافیت لازم برخوردار بوده، به جذب سرمایه ها کمک کنند. در بخش اجرا و کنترل نیز نهاد و مؤسسات مربوط باید در زمینه بوروکراسی، مالیات، کاهش فساد و ... کارا و مؤثر عمل کنند. افزون بر آن با بهره گیری از فضای جهانی شدن در زمینه های مختلف به ویژه در قسمت های مربوط به پیچیدگی های بازار از آنها درراستای بهبود ساختارهای نوآوری استفاده کنند و همچنین تربیت نیروی انسانی توانمند و مدیر در دستور کار قرار گیرد.
فراترکیب مدل های توسعه کارآفرینی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
403 - 433
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی در جهان نوین از حوزه صرف کسب و کار فراتر رفته و در عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی و... نیز معنایافته است. کارآفرینی اجتماعی متضمن خلق ارزش اقتصادی و اجتماعی در قالبی نوآورانه است. پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از پارادایم تفسیری و روش فراترکیب، یافته های مطالعات صورت گرفته در حوزه مدل های کارآفرینی اجتماعی را به صورت نظامند بررسی کرده و به تحلیل آن ها بپردازد. با اتخاذ رویکرد تفسیری نقش کارآفرینی اجتماعی در تحول اجتماعی و عملکرد آن به عنوان نوعی گسست از شیوه های مرسوم و رسیدن به شیوه و مدل های جدید کاهش یا رفع نیاز ها و مسائل با استفاده از خلاقیت و نوآوری، در قالب مدل های کارآفرینی اجتماعی ارزیابی می شود؛ بدین معنا که مطالعه الگوهای مشترک معنایی در پژوهش حاضر ازطریق بررسی مدل های موجود کارآفرینی اجتماعی صورت پذیرفته است؛ بدین ترتیب با مراجعه به سایت های الکترونیکی «گوگل اسکولار» و «اسکوپوس» در بازه زمانی 2000 تا 2022م. ازمیان انبوه مقالات اولیه، تعداد 35مقاله مناسب شناسایی شدند؛ هم چنین اعتبار مفاهیم ارائه شده، خروجی های فراترکیب و مفاهیم پدیدار شده به روش پانل دلفی، توسط گروهی از نخبگان دسته بندی شده و مورد تأیید قرار گرفته است. در راستای تحلیل مقالات منتخب، مفاهیم تشکیل دهنده ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های حاصل از فراترکیب نشانگر تکوین ابعاد کارآفرینی اجتماعی در قال ب پنج دسته کلی «نوآوری چند سطحی»، «ارزش آفرینی اجتماعی»، «بوم شناسی و طراحی مدل کسب و کاراجتماعی»، «تعریف نقش کارآفرین اجتماعی» و «اشتغال و درآمدزایی» می باشد.
تبیین حکمرانی چین درعرصه هوش مصنوعی ، چشم انداز و راهبردها در غرب آسیا
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
23 - 37
حوزه های تخصصی:
حکمرانی جهانی در عرصه های قدرت نرم ورای هژمونی طلبی ، سوی دیگر رهبری جهانی را نمایان می سازد که راهبردهای فناورانه و سرمایه گذاری های چین در هوش مصنوعی در این طیف معنا می یابد. رقابت در منطقه غرب آسیا و نظم سازی های نوین این کشور را به سمت همکاری فناورانه با کشورهای غرب آسیا برد. نیمه دوم قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم چین با رهیافت توسعه داخلی و تمرکز بر سیاستگذاری های اقتصادی و فناورانه به توسعه زیر ساختهای هوش مصنوعی پرداخت اما پس از بحران مالی 2008 و اجماع نخبگانی برای حکمرانی جهانی در عرصه های نوظهور قدرت تلاش قابل توجهی برای تغییر نظم جهانی در حوزه های مختلف از اقتصاد جهانی، تغییرات آب و هوایی گرفته تا فضای سایبری صورت داد. سوال این مقاله آن است که چه عواملی در اتخاذ راهبرد کلان هوش مصنوعی این کشور دخیل بوده است ؟ فرضیه مقاله که به صورت توصیفی تحلیلی بررسی شده آن است که سرمایه گذاری های کلان چین در حوزه هوش مصنوعی ، امکان سنجی هنجار سازی های بدیع در این حوزه از سوی این کشور و اجماع نخبگانی برای حکمرانی جهانی این عرصه مهمترین عوامل موثر در استراتژی هوش مصنوعی این کشور است. یافته های مقاله نشان می دهد که با وجود پیشرانی این قدرت با "راه حل های چینی " برای مقابله با چالش های حاکمیتی که توسط هوش مصنوعی در صحنه جهانی و منطقه غرب آسیا ایجاد می شود، تثبت حکمرانی چینی در این عرصه مستلزم تنظیم گری های مشترک جهانی در حوزه های فنی و سیاسی و حقوقی است.
تأثیر تحول دیجیتال بر عملکرد نوآوری با نقش میانجی عوامل نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
169 - 184
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر تحول دیجیتال بر عملکرد نوآوری با نقش میانجی عوامل نوآوری است. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شرکت پخش فرآورده های نفتی است که تعداد آن ها 150 نفر است. تعداد نمونه 108 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های گردآوری شده با روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحول دیجیتال بر عملکرد نوآوری، آگاهی از نوآوری و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه تأثیر دارد. آگاهی از نوآوری و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه بر عملکرد نوآوری ها تأثیر دارد. آگاهی از نوآوری و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه رابطه بین تحول دیجیتال و عملکرد نوآوری را میانجی گری می کند.
تاثیر کیفیت خدمات بانکداری الکترونیک بر رضایت و وفاداری مشتریان بانک شهر، چشم انداز نوآوری در خدمات بانکی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر کیفیت خدمات بانکداری الکترونیک بر رضایت و وفاداری الکترونیکی مشتریان در بانک شهر، انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش پیمایشی است . نمونه آماری 384 نفر از مشتریان بانک شهر در شهرستان کرج بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با40 گویه بود که به روش همسانی درونی و بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، پایایی آن بالای 0.7. محاسبه شد روایی نیز با نظر متخصصان دانشگاهی تایید شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها، استفاده از آزمون t تک گروهی بود. نتایج حاکی از تأثیر معنادار متغیرهای پاسخگویی بر رضایت مشتری بود. به همین ترتیب، رضایت مشتری از کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی تأثیر بسزایی بر وفاداری مشتریان دارد. مشاهده گردید که کيفيت خدمات بانکداری الکترونيک بر وفاداری مشتریان تاثير مثبت و معناداری دارد و وفاداری مشتریان بانک شهر را افزایش می دهد.
مروری بر کارآفرینی استراتژیک با ابعاد نوآوری، ریسک پذیری، رهبری استراتژیک و مزیت رقابتی
حوزه های تخصصی:
کارآفرينی استراتژيك، مفهومی نوظهور است و به دليل نوظهور بودن آن، سازمان ها و شرکت ها با آن آشنايی زيادی ندارند و از آن استفاده چنداني نمی کنند. در محيط رقابتی امروزی، با توجه به بي اعتمادی محيطی زياد و فضای رقابتی شديد، سازمان ها نياز دارند که به طور فزاينده ای زيرك و انطباق پذير باشند. آنها برای ربودن گوی سبقت از يكديگر به دنبال استفاده از روش هايی در راستای بهبود عملكردشان هستند. در اين ميان، کارآفرينی استراتژيك اهميت خاصی دارد، زيرا کارآفرينی استراتژيك بر ايجاد ثروت، مزيت رقابتی و عملكرد مؤثر است. کارآفرينی استراتژيك دارای ابعادی کليدی از جمله نوآوری، ریسک پذیری، رهبری استراتژیک و مزیت رقابتی می باشد که از طريق آنها بهبود و ارتقای عملكرد برای سازمان ها و شرکت ها تسهيل می گردد.
ارزیابی زیرساخت های نوآوری در ایران( مطالعه موردی و بازنگری مراکز رشد شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۳ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۲
103 - 127
حوزه های تخصصی:
با توجّه به محیط رقابتی موجود و گسترش روز افزون تکنولوژی های جدید در عصر جهانی شدن، شهرها و در سطح کلان، کشورها باید برای تطبیق خود با این فضا و تسریع فرآیند توسعه در مناطق مختلف، بستر مناسبی را برای تولید افکار جدید و کاربردی کردن آن مهیا کنند. هدف این تحقیق تعیین زیرساخت های لازم برای نوآوری در کشورهای در حال توسعه به ویژه ایران و در سطح منطقه ای در مشهدو ارزیابی آن ها با توجّه به مقوله فرهنگ می باشد. همچنین از اهداف دیگر این تحقیق ارزیابی زیر ساخت های نوآوری در شهر مشهد با توجّه به سابقه فعّالیّت افراد در نوآوری و همچنین جنسیّت افراد می باشد؛ که فرضیّات این تحقیق را شکل می دهند.روش تحقیق این مقاله پیمایشی- تحلیلی است. روش این تحقیق به صورت ترکیبی ۲ مرحله ای به منظور تقویّت نتایج تحقیق(Triangulation) می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که قوانین حمایتی مناسب برای تقویّت نوآوری وجود دارد. ولی، این قوانین از ضمانت اجرایی مناسبی برخوردار نیستند. از طرف دیگر اعتماد کافی برای ایجاد ارتباط مؤثّر بین دانشگاه و صنعت که منبع تولید نوآوری می باشند، وجود ندارد و نیاز به ارتقای اعتماد میان این دو نهاد برای تقویّت نوآوری الزامی به نظر می رسد. همچنین بررسی ها نشان می دهد که اعتماد و مشارکت به عنوان شاخص های فرهنگی بین افراد و سازمان ها کم تر دیده می شود. همچنین حمایت های لازم جهت تشویق نوآوری در مراکز رشد وجود ندارد، سازمان های واسطه مانند پارک های علمی و فناوری نقش اصلی خود را به طور مؤثّر انجام نمی دهند، و مکانیزم های مناسب جهت تشویق نوآوری ماند حقوق مالکیّت معنوی، وجود سرما یه گذران ریسک پذیر، سیاست های تشویقی و معافیّت های مالیاتی بسیار ضعیف می باشد. نتایج آزمون فرضیات همچنین نشان می دهد که تفاوت آماری معنی داری میان مردان و زنان در میزان اهمیّت دو زیرساخت محیط کار و رابطه دانشگاه و صنعت وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که رابطه معنی داری میان زیرساخت های نوآوری و سابقه فعّالیّت های نوآورانه وجود ندارد.
تحلیل اثرگذاری عوامل ساختاری نوآوری بر فرآیند کارآفرینی روستایی (نمونه ی موردمطالعه: شهرستان فاروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۵
58 - 77
حوزه های تخصصی:
امروزه نوآوری اهمیت روزافزونی در توسعه و کارآفرینی جهان دارد و عامل مهمی در تولید ثروت و درآمد خصوصاً در کشورهای توسعه یافته محسوب می شود. نوآوری، نیروی محرکه ی کارآفرینی و عامل ایجاد اشتغال مولد، بهره وری منابع انسانی، رفاه اجتماعی و توسعه است. هدف از این پژوهش، تحلیل میزان اثرگذاری عوامل مؤثر بر نوآوری در فرآیند کارآفرینی شهرستان فاروج است تا با شناخت و تقویت عوامل اثرگذار گامی در مسیر توسعه ی مناطق روستایی برداشته شود. برای رسیدن به هدف تحقیق، از روش تحقیق ترکیبی (توصیفی-تحلیلی) استفاده شده است. جامعه ی آماری، کلیه ی کارآفرینان و افراد نمونه و موفق در روستاهای شهرستان است که طی 10 سال به عنوان باغدار و کشاورز نمونه بوده اند و به تعداد 63 نفر به صورت تمام شماری انتخاب شده اند. روایی ابزار پژوهش با بهره گیری از نظرات کارشناسان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (898/0=α) تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار spss و متناسب با مقیاس متغیرها از آزمون های خی دو، فریدمن، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آمارهای توصیفی پژوهش مشخص می کنند که شاخص ویژگی های فردی با آماره ی 3.37 و شاخص فرهنگی و قانون گذاری با آماره ی 3.29 بالاترین میانگین را به عنوان شاخص های ساختاری نوآوری روستایی دارد. نتایج آزمون فریدمن به منظور مقایسه ی میزان تأثیر و اولویت بندی هر یک از شاخص های مؤثر در نوآوری نشان می دهد که ویژگی های فردی (با میانگین رتبه ای 5.86) بالاترین اولویت و شاخص خارجی، کم ترین اولویت را دارد. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون مشخص شد بین شاخص های فردی، آموزش و پژوهش، اقتصادی و زیرساختی با سطح کارآفرینی آن ها رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل مسیر شاخص فردی با ضریب تأثیر 0.334 و در مرتبه ی بعد شاخص آموزش و پژوهش با ضریب تأثیر 0.238 و شاخص اقتصادی با ضریب تأثیر 0.131 بیش ترین تأثیر را بر شکل گیری کارآفرینی روستایی دارند.
تدوین مدل جامع ارزیابی عملکرد نظامهای نوآوری منطقه ای (مطالعه موردی: منطقه ویژه علم و فناوری استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
91 - 106
حوزه های تخصصی:
طبق شواهد، میان مناطق مختلف جغرافیایی توزیع نامتوازنی در سطح و نوع رفتار نوآورانه دارند. نظام نوآوری منطقه ای، بعنوان یکی از نظریه های مطرح در این حوزه، نوآوری را به عنوان فرآیندی حاصل از عوامل مختلف درون و بیرون از بنگاه ها در نظر می گیرد. پژوهشگران و سازمان های دولتی برای پایش نظام های نوآوری منطقه ای خود، مدلهای فراوانی را باتوجه به ویژگی های خاص هر منطقه ارائه نموده اند. در این پژوهش نیز تلاش شده است تا مدلی بر اساس بافت و شرایط مناطق در کشور ایران جهت رصد نظام های نوآوری منطقه ای ارائه شود. ابتدا پس از مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، داده های حاصله مورد تحلیل مضمون قرار گرفته و ابعاد، مولفه ها و شاخصهای اولیه شناسایی شدند. سپس در ادامه، پس از استخراج و اصلاح شاخص های موردنظر با بکارگیری تکنیک دلفی فازی ، مدلی جامع در 5 بعد، 20 شاخص و 180 زیر شاخص جهت ارزیابی نظام نوآوری منطقه ای شناسایی شد. مدل نهایی متشکل از ابعاد ویژگی های مکانی، فرآورده های نوآورانه، سرمایه انسانی، اقتصاد، و رفتار بنگاه ها و تعاملات منطقه ای است که هر بعد، شاخصها و زیرشاخص های خود را داراست. در انتها نیز نظام نوآوری منطقه ای استان یزد بعنوان یک منطقه ویژه علم و فناوری با استفاده از این مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی نشان داد ابعاد ویژگیهای مکانی و رفتار بنگاهها و تعاملات منطقه ای در وضعیت بهتری نسبت به سایر ابعاد قرار دارند گرچه میزان پیشبرد تمام ابعاد کمتر از 50 درصد است. همچنین طبق این نتایج ابعاد فراورده های نوآورانه و اقتصادی کمترین میزان پیشبرد را دارد.
شناسایی و مفهوم پردازی پیش نیازهای نوآوری استراتژیک (مورد مطالعه: صنعت فوتبال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
153 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف: علیرغم اهمیت پیش نیازهای نوآوری استراتژیک، تحقیقات این حوزه در ابتدای راه است و اکثر مطالعات صرفاً به توصیف یک یا چند وجه از این عوامل تأثیرگذار بر آن پرداخته اند. هدف از مطالعه حاضر شناسایی و مفهوم پردازی پیش نیازهای نوآوری استراتژیک است.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر رویکرد کیفی-کمی است. در بخش کیفی از دو رویکرد فراترکیب و مطالعه موردی و در بخش کمی از مدل سازی نرم دیمتل استفاده گردید. گردآوری داده ها در مرحله فراترکیب براساس تحلیل داده های حاصل از مرور نظامند مطالعات در بازه زمانی 24 سال اخیر (1998 لغایت 2022)، مرحله مطالعه موردی مصاحبه با 21 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی و در مرحله پیمایشی از طریق پرسشنامه بوده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل مفهوم، تحلیل محتوا و تحلیل تم و در بخش کمی از تکنیک دیمتل استفاده شده است.
یافته های پژوهش: نتیجه پژوهش نشان می دهد که پیش نیازهای نوآوری استراتژیک در قالب پنج مقوله عوامل ساختاری، عوامل سرمایه انسانی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی و کارآفرینانه و حمایت های مدیریتی قابل دسته بندی هستند و براساس تحلیل کمی انجام شده با استفاده از روش دیمتل مشخص گردید که عوامل ساختاری دارای بیشترین تعامل و حمایت های مدیریتی کمترین تعامل را دارا هستند و همچنین عوامل سرمایه انسانی، عوامل ساختاری و حمایت های مدیریتی اثرگذار و عوامل فرهنگی و کارآفرینانه و عوامل سازمانی اثرپذیر هستند.
نوآوری پژوهش: مدیران صنعت فوتبال می توانند با به کارگیری پیش نیازهای نوآوری استراتژیک، بسترهای لازم برای نوآوری استراتژیک را فراهم کنند.
رهیافت های خلاقیت و نوآوری در قرآن کریم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«خلاقیت» به معنای پدید آوردن هر اثر نو و ارزشمند از طریق اکتشاف است. «نوآوری» به معنای ساختن چیزی نو و نتیجه خلاقیت است. «خلاقیت» در قرآن به معنای «ابداع شیء» آمده است. این تحقیق به دنبال رهیافت های خلاقیت و نوآوری در قرآن کریم است. براساس بررسی پیشینه پژوهش و سؤال اصلی آن، گونه ها و رهیافت های خلاقیت و نوآوری از دیدگاه قرآن بررسی شده است. این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر نوع داده ها، مفهوم سازی بنیادی و از نظر روش یا راهبرد توصیفی تحلیلی و از نظر ابزار اسنادی به شمار می رود. اسناد و مدارک کتابخانه ای و جست وجو در متن قرآن نشان دهنده آن است که گونه ها و رهیافت هایی از خلاقیت و نوآوری در قرآن وجود دارد. با یافته های به دست آمده در این تحقیق و تجزیه و تحلیل داده های اسنادی، می توان نتیجه گرفت که قرآن کریم به عنوان یک منبع دینی و ماورایی، خلاقیت و نوآوری را به صورت مطلوب بیان داشته است. با بررسی موانع و سلسله مراتب خلاقیت و نوآوری که در قرآن صورت گرفت، این نتیجه به دست آمد که قرآن رهیافت های «ایمان و یاد خدا»، «عبادت»، «توکل»، «تقوا»، «صبر»، «مسئولیت پذیری» و «برنامه ریزی براساس تعقل و مشورت» را به صورت یک نظام جامع بیان کرده و رهیافت های اجتماعی گوناگونی در هر عرصه به انسان ارائه داده است.
تاثیر متقابل نوآوری با جهانی شدن و کیفیت نهادی بر ثروت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
47 - 68
حوزه های تخصصی:
ثروت و جایگاه آن در کشورها، همواره مورد توجه بوده است چرا که، به پشتوانه ثروت کشورها تولید صورت می پذیرد و سایر متغیرهای کلان اقتصادی را نیز تحت الشعاع قرار می دهد. یکی از اجزاء ثروت، ثروت مالی است که می تواند الگوی تغییرات متغیرهای اقتصادی را متاثر کند و میزان مصرف، پس انداز، سرمایه گذاری و تولید کشورها را تحت تاثیر قرار دهد و بر درآمد های آینده نیز موثر باشد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر متقابل نوآوری، جهانی شدن و کیفیت نهاد حاکمیت بر ثروت مالی در 48 کشور برتر تولیدکننده علم در جهان طی دوره زمانی 2020-2011 است. به همین منظور مدل پژوهش به روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد گردیده است. نتایج نشان می دهد که اثر کلیه شاخص های نوآوری (نهاد و موسسات، سرمایه انسانی و تحقیقات، زیرساخت، پیچیدگی بازار و پیچیدگی کسب وکار) بر ثروت مالی مثبت و معنی دار است. همچنین، اثر متقابل کلیه شاخص های نوآوری، جهانی شدن و حاکمیت نیز بر ثروت مالی مثبت و معنی دار است. علاوه بر این، اثر متقابل جهانی شدن و حاکمیت نیز با اجزای مولفه های نوآوری بر ثروت مالی مثبت و معنی دار است. لذا توصیه می شود، حاکمیت کشورهای مورد مطالعه با ثروت مالی پایین با بهبود کیفیت حکمرانی و بهره گیری از فرصت های جهانی شدن و بسترسازی بهبود مولفه های نوآوری به افزایش ثروت مالی کمک نماید
ارائه مدل ارزیابی عملکرد سازمانی با رویکرد خلاقیت و نوآوری در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه فروردین
131 - 150
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ارزیابی عملکرد سازمانی با رویکرد خلاقیت و نوآوری در آموزش عالی ارائه شده است. امروزه به دلیل رشد و پیشرفت سریع تکنولوژی، سازمان هایی می توانند در عرصه رقابت باقی بمانند که بتوانند تمامی فعالیت های خود را بر پایه خلاقیت و نوآوری ترسیم کنند. دانشگاه ها نیز از این مسأله مستثنی نیستند و باید جهت رقابت با سایر دانشگاه ها بتوانند عملکرد خود را بر پایه خلاقیت و نوآوری ترسیم کنند.روش شناسی پژوهش: . پژوهش به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی به سبک داده بنیاد است. مشارکت کنندگان پژوهش را اعضای هیئت علمی دانشگاه ها (دارای حداقل 5 سال سابقه خدمت و حداقل مدرک دکتری) تشکیل می داد که حجم نمونه پس از اشباع نظری به تعداد 12 نفر و به صورت هدفمند قضاوتی انتخاب گردید. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش فن مضمون (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی) و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. اعتبار مطالعه در این پژوهش از منابع مختلفی همچون اساتید حوزه مدیریت، بررسی ادبیات پژوهشی و به کارگیری بیش از یک پژوهشگر و همچنین برای بررسی پایایی پژوهش نیز از ضریب پایایی هولستی استفاده شده است.یافته ها: . بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته، 247 کد در مرحله کدگذاری باز به دست آمد که پس از حذف کدهای مشابه به 112 کد پایه کاهش یافت که در نهایت این کدها در 33 مقوله فرعی دسته بندی شدند. در نهایت با استناد به رهیافت سیستماتیک در نظریه داده بنیاد، کدها و مقوله های شناسایی شده در شش طبقه هسته ای شامل؛ شرایط علی(تشویق منابع انسانی، کار تیمی، حمایت از تغییرات، حمایت از آزاداندیشی، و تأمین مالی)؛ شرایط زمینه ای(فرهنگ خلاق و نوآور، منابع انسانی خلاق و نوآور، مدیریت دانش، حمایت مدیران،وجود قوانین خلاقانه و نوآورانه)؛ مقوله محوری(عملکرد سازمانی، کارایی، بهره وری، خلاقیت و نوآوری)؛ عوامل مداخله گر(جغرافیای دانشگاه، رتبه دانشگاه، تعداد دانشجویان، دوره های تحصیلی، رشته های تحصیلی،درجه علمی اساتید، دسترسی آسان، هزینه کم، شانس بالای اشتغال بعد از فراغت از تحصیل)؛ راهبردها(نظارت و ارزیابی، پذیرش تغییر، مسئولیت پذیری، فرهنگ یادگیری، تمرکززدایی در سازمان، مدیریت استعداد، برنامه ریزی)؛ و پیامدها قرار گرفتندبحث و نتیجه گیری: پیامدهای ارزیابی عملکرد با رویکرد خلاقیت و نوآوری در آموزش عالی می تواند شامل؛ ارتقای جایگاه دانشگاه در سطح ملی و بینالمللی، افزایش کارایی، افزایش بهرهوری، ارائه خدمات به صنایع، تأمین نیازهای جامعه و ... باشد.
کاربرد بلاکچین در ایجاد ارزش پایدار برای کسب وکارهای نوپا
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی کاربرد فناوری بلاکچین در ایجاد ارزش پایدار برای کسب وکارهای نوپا می پردازد، با تمرکز بر مزایا، چالش ها و پتانسیل برای نوآوری و همکاری در اکوسیستم کسب وکار. از طراحی تحقیق کیفی استفاده شده و با بنیان گذاران و مدیران ارشد کسب وکارهای نوپا که از فناوری بلاکچین در عملیات خود بهره می برند، مصاحبه های نیمه ساختارمند انجام شد. داده ها از طریق تحلیل موضوعی مورد بررسی قرار گرفتند تا مضامین اصلی و فرعی شناسایی شوند. چهار مضمون اصلی شناسایی شدند: (۱) کاربردهای بلاکچین، که به امنیت داده ها، شفافیت، کاهش هزینه ها، و تسهیل در امور مالی اشاره دارد؛ (۲) فرصت ها و چالش ها، شامل مقاومت در برابر تغییر، مسائل قانونی و مقرراتی، نیاز به سرمایه گذاری اولیه و دسترسی به منابع؛ (۳) تأثیر بلاکچین بر نوآوری، که توسعه محصولات و خدمات جدید، بهبود فرآیندهای کسب وکار، و ایجاد بازارهای جدید را توصیف می کند؛ (۴) مشارکت و همکاری در اکوسیستم، با تمرکز بر توسعه شبکه های تجاری، دسترسی به منابع و سرمایه، و ترویج استانداردها و پروتکل ها. فناوری بلاکچین فرصت های قابل توجهی برای کسب وکارهای نوپا فراهم می آورد تا به بهبود شفافیت، کارایی و امنیت کمک کرده و به ایجاد ارزش پایدار کمک کنند. با این حال، برای استفاده کامل از این مزایا، کسب وکارهای نوپا باید چالش های مربوط به پذیرش، قوانین و سرمایه گذاری اولیه را مدیریت کنند.