مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۰۱.
۶۰۲.
۶۰۳.
۶۰۴.
۶۰۵.
۶۰۶.
۶۰۷.
۶۰۸.
۶۰۹.
۶۱۰.
۶۱۱.
۶۱۲.
۶۱۳.
۶۱۴.
۶۱۵.
۶۱۶.
۶۱۷.
۶۱۸.
۶۱۹.
۶۲۰.
نوآوری
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۵
59 - 74
حوزههای تخصصی:
فن آوری" که اهمیت آن در توسعه اقتصاد ملی، به خوبی درک شده است به عنوان یکی از اصلی ترین راهبردهای رقابتی ملل، مطرح می باشد. حرکت به سوی اقتصاد دانش بنیان، همگام با شتاب جهانی در توسعه فن آوری، در دستورکار فن آوران کشور ما نیز قرار گرفته است. با روند جهانی شدن اقتصاد، فن آوری نیز می تواند با تخصیص منطقی عوامل فن آوری و جریان آنها، موجب مشارکت بین المللی در فعالیت های نوآورانه و ایجاد جریان چندوجهی و فضایی فن آوری گردد. انتقال فن آوری به عنوان گامی ضروری برای ایجاد ارزش اقتصادی(و متعاقبا اثرات اجتماعی)، اثر شگرفی بر اقتصاد جوامع گذارده است. هرچند که انتقال فن آوری به دلیل عدم درک دقیقی از ساز و کارهای عملیاتی، اثرات جانبی و الگوهای آن یا فقدان زیرساخت هایی هم چون مجموعه قوانین و سیاست های مربوط به نظام ملی نوآوری، نقش شایسته خود را در بهبود این وضعیت در کشور، ایفا نکرده است. از این رو، معرفی ساز و کارها، ویژگی ها، اثرات و الگوهای انتقال فن آوری در اشاعه دانش مدیریت فن آوری و تقویت مبانی نظری آن برای علاقمندان این حوزه، ضروری دانسته شد. این نوشتار با همین هدف به بیان موارد فوق، پرداخته است.
مروری بر عوامل موثر بر شکل گیری و توسعه شرکت های زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۹
41 - 60
حوزههای تخصصی:
بهره مندی از شرکت های زایشی به عنوان یک استراتژی عملی برای تجاری سازی فناوری ها به خصوص فناوری های برتر در سالیان اخیر از جایگاه ویژه ای در میان متخصصین و سیاست گذاران برخوردار شده است. بر این اساس هدف این مقاله بررسی مفاهیم و موضوعات مهم در خصوص شکل گیری و توسعه شرکت های زایشی و بررسی عوامل موثر بر این فرایند است. بررسی تئوریک مفاهیم مرتبط با شرکت های زایشی نشان دهنده رویکردهای مختلف به مسئله می باشد. همچنین در کنار تعاریف و الگوهای مختلف تجاری سازی از جمله ایجاد شرکت های زایشی، نکته مهمی نیز وجود دارد که اساسا فرایندها و الگوهای تجاری سازی محصولات و فناوری های نوین در کشورهای پیشرفته جهان توسعه یافته اند و الزاما استفاده از آن ها در کشورهای کمتر توسعه یافته منجر به تجاری سازی فناوری نمی شود چرا که عوامل و چالش های متعددی در کشورهای در حال توسعه بر سر راه تجاری سازی فناوری و به طور خاص ایجاد شرکت های زایشی قرار دارد که بسیاری ازآن ها در کشورهای توسعه یافته وجود ندارد.
بررسی تاثیر مشارکت مشتری در توسعه محصول جدید در صنایع کاشی و سرامیک یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
37 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان تأثیر و اهمیت مشارکت مشتری بر توسعه محصول جدید است. متغیر عدم اطمینان تکنولوژی از عواملی است که بر مشارکت مشتری تأثیرگذار است که از دو بعد موردبررسی قرار می گیرد. بعد دیگری که به عنوان متغیر میانجی مشارکت مشتری و توسعه محصول جدید شناسایی و موردبررسی قرارگرفته است، پیامدهای عملیاتی است که دارای دو متغیر سرعت نوآوری و کیفیت فنی می باشد. با توجه به پیشینه تحقیق و مطالعات انجام شده، مدل مفهومی پژوهش تدوین و فرضیه ها تعیین شدند. در این مطالعه نمونه گیری به صورت نمونه گیری قضاوتی از بین کارخانه های صنایع کاشی و سرامیک استان یزد انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده و برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است که به این منظور نرم افزار آماری Smart PLS به کار گرفته شد. درنهایت یافته ها نشان از تأیید تمام فرضیات پژوهش دارد.
ارزیابی و تحلیل ابعاد مدیریت نوآوری با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری در شرکت گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۱
13 - 22
حوزههای تخصصی:
موفقیت مدیریت نوآوری برای بنگاه های اقتصادی در شرایط اقتصادی دوران پسا تحریم یکی از مباحث مهم و اساسی در حفظ شرکت ها برای بقاء می باشد . لذا ارزیابی میزان موفقیت شرکت ها در مدیریت نوآوری اقدام به طراحی مدل معادلات ساختاری ارزیابی آن نموده ایم که به صورت موردی در شرکت گلستان که یکی از زیرمجموعه های هلدینگ گلستان می باشد صورت پذیرفته است . در این پژوهش پنج بعد فرآیندهای سازمانی ، فضای سازمانی حمایت از نوآوری ، یادگیری ، استراتژی و ارتباطات بیرونی سازمان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت است . در این پژوهش به وضعیت موجود و ارائه راهکارهای بهبود به طور مشخص اشاره شده است .
ارائه یک مدل تصمیم گیری چند معیاره جهت تعیین مناسبترین استراتژی انتقال فناوری توربین های بادی: مطالعه موردی از صنعت انرژی باد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۱
45 - 54
حوزههای تخصصی:
سرعت بالای پیشرفت فناوری و اهمیت اکتساب فناوری های نوین باعث گردیده تا کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته برای برطرف کردن ضعف خود و کسب مزیت های رقابتی به دنبال انتقال فناوری از کشورهای صاحب آن باشند. در این زمینه، رویکرد کشورهای توسعه یافته که تمایل به حفظ و یا انتقال فناوری به کشورهایی که دارای منافع سیاسی- اقتصادی مشابهی هستند، سبب شده است تا انتقال فناوری و روش های موثر آن به یکی از موضوعات مهم دهه اخیر تبدیل گردد. برای کسب و انتقال فناوری های گوناگون از کشورهای توسعه یافته به کشورهای مقصد راهکارهای متفاوتی می تواند مدنظر قرار گیرد. تصمیم گیری در مورد انتخاب موثرترین روش انتقال فناوری عموما براساس معیارهای متفاوت(و گاهی متناقض) و همچنین زیرمعیارهای فراوان صورت می گیرد. در این تحقیق، با توجه به سطوح فناوری ساخت توربین های بادی در ایران و همچنین رویکرد کشورهای دیگر نسبت به آن، روش های مرسوم انتقال فناوری براساس نظرات نخبگان و شرکت های سازنده قطعات توربین های بادی تعیین گردیده است. سپس با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) اهمیت نسبی معیارها، زیرمعیارها و گزینه های انتقال فناوری مشخص گردیده و در نهایت مهندسی معکوس به عنوان برترین گزینه برای پیاده سازی در صنعت انرژی باد ایران انتخاب می شود. نتایج این مطالعه می تواند مورد استفاده تصمیم گیرندگان انرژی باد کشور جهت پیشرفت فناوری در زمینه طراحی و ساخت توربین های بادی قرار گیرد.
ارزیابی و اولویت بندی عوامل موثر بر تجاری سازی محصولات نانوفناوری در صنایع غذایی ( مطالعه موردی : شرکت کشت و صنعت گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
5 - 16
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع تجارى سازى و موانع موجود در تجارى سازى محصولات نانوتکنولوژی، تاکید بیشتر بر فرآیند تجارى سازى در صنایع کشورمان امرى لازم مى باشد. هدف این پژوهش ارزیابی عوامل موثر بر تجاری سازی محصولات نانوتکنولوژی در شرکت کشت و صنعت گلستان می باشد تا بتواند راه گشای طراحی الگوی تجاری سازی محصولات نانوتکنولوژی در صنایع غذایی گردد. لذا پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی است و از نظر روش، از نوع توصیفی پیمایشی می باشد. در این پژوهش از مدلی با 6 عامل و 48 شاخص که برازش آن با Smart Pls مورد تایید قرار گرفته، استفاده شده است. همچنین برای اولویت بندی عوامل موثر بر تجاری سازی، از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) و نرم افزار Super Desision بهره برده ایم و بر اساس نتایج ANP، عامل تکنولوژیک، در اولویت اول و عوامل محیطی، منابع انسانی، مالی، ساختار و سازماندهی و مدیریتی به ترتیب در اولویت های بعدی از نظر خبرگان قرار دارند.
بررسی تأثیر فعالیتهای تحقیق و توسعه بر ارزش افزوده بخش صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۵
19 - 34
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت های تحقیق و توسعه به عنوان پایگاه اصلی نوآوری موجب بهبود تکنولوژی می شوند و از این طریق نقش موثری در افزایش ارزش افزوده بخش صنعت ایفا می کنند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر فعالیت های تحقیق و توسعه بر ارزش افزوده در صنایع ایران می باشد. به همین منظور تاثیر مخارج تحقیق و توسعه بر ارزش افزوده در صنایع (کارگاه های ده نفر کارکن و بیشتر) ایران از 129 صنعت به تفکیک کدهای چهار رقمی ISIC ، با استفاده از روش اقتصاد سنجی داده های تابلویی طی سال های1374 الی 1393 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد، مخارج R&D داخلی تأثیر مثبت و معنی داری بر ارزش افزوده صنایع مورد بررسی داشته اند. لذا توصیه می گردد دولت از فعالیت های R&D صنایع جهت پیشرفت تکنولوژی و بهبود روش های تولیدی آنان حمایت نماید. همچنین نتایج تخمین مدل حاکی از آن است، تعداد کل شاغلان و موجودی سرمایه نیز دارای تأثیر مثبت و معنی دار بر ارزش افزوده در صنایع ایران می باشند.
ارائه مدل توانمندسازهای نوآوری فناورانه در صنایع کوچک و متوسط با بکارگیری روش مدل سازی ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
73 - 82
حوزههای تخصصی:
صنایع کوچک و متوسط، محل اصلی رشد و توسعه، کارآفرینی، اشتغال، نوآوری و ریسک پذیری هستند. یکی از راهکارهای اساسی به منظور ارتقای قدرت رقابت پذیری این صنایع، تلاش در جهت بهبود وضعیت نوآوری تکنولوژیک می باشد. بنابراین، با توجه به ویژگی های خاص این صنایع، به منظور موفقیت در بهبود نوآوری تکنولوژیک، شناسایی و ارتقای وضعیت توانمندسازها می تواند بسیار اثربخش و راهگشا باشد. از این رو، هدف از انجام تحقیق، ارائه مدل ساختاری توانمندسازهای نوآوری تکنولوژیک در صنایع کوچک و متوسط می باشد. در این پژوهش، پس از بررسی مبانی نظری تحقیق و نظرخواهی از خبرگان، 8 بعد و 32 مؤلفه مرتبط با آن به عنوان توانمندسازهای نوآوری تکنولوژیک شناسایی شدند. در گام بعدی، با بکارگیری مدل سازی ساختاری- تفسیری، روابط بین ابعاد توانمندساز نوآوری تکنولوژیک تعیین شده و با سطح بندی این ابعاد، مدل تحقیق ترسیم شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بعد "عوامل فناوری" و پس از آن "مدیریت دانش" و "پیوندهای بیرونی"، بالاترین اولویت را در دستیابی به نوآوری تکنولوژیک در صنایع کوچک و متوسط دارند. مدل ارائه شده در این تحقیق، ضمن ارائه ابعاد و مؤلفه های توانمندساز نوآوری تکنولوژیک و اولویت آن ها، می تواند به عنوان یک الگوی بومی سیستماتیک و یکپارچه در جهت ارتقای بلندمدت سطح نوآوری تکنولوژیک در صنایع کوچک و متوسط مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسک در یخ ساز اتوماتیک پیچشی با روش پیش بینی مقدماتی شکست (مطالعه موردی: یخچال مدل کمبی گروه صنعتی انتخاب؛ اسنوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۷
58 - 45
حوزههای تخصصی:
مدیریت ریسک فرایندی است که طی آن ریسک ها شناسایی، ارزیابی و پاسخ داده می شوند. اجرای نظام مدیریت ریسک در بخش های مختلف سازمان می تواند سازمان را در دستیابی هر چه بهتر به اهدافش یاری نماید. استفاده از روش های مناسب برای مدیریت ریسک های منفی در محصولات می تواند منجر به بالا رفتن کیفیت محصول و افزایش رضایت مشتری گردد. در کشور ما شناسایی ریسک به شکل سنتی و شامل داده های تاریخچه ای، تحلیل نظری و نظرات افراد مطلع و متخصص انجام می شود. درصورتی که آشکار کردن و شناسایی ریسک ها اساساً ریشه در یک عمل خلاقانه دارد و در عین حال باید آن را به طور سیستماتیک، جامع و با سعی و کوشش انجام داد. لذا وجود روشی سیستماتیک و اجرایی که بتوان به وسیله ی آن ریسک ها را شناسایی، تحلیل و ارزیابی کرد امری ضروری به نظر می رسد. تئوری حل ابداعی مسئله یا TRIZ به طور منحصربه فردی دارای این خصوصیات ذکر شده است. به دلیل آنکه یک رویکرد سیستماتیک برای پیدا کردن راه حل های خلاقانه برای مشکلات ابداعی فراهم می کند. هدف از این پژوهش استفاده از روش پیش بینی مقدماتی شکست یا AFP برای بهبود یک یخ ساز اتوماتیک در گروه صنعتی انتخاب است. این یخ ساز متعلق به محصول یخچال-فریز ترکیبی است که حجم مفید یخچال و فریزر آن به ترتیب برابر 348 و 133 لیتر، با شاخص مصرف A+ است. این یخ ساز تماماً اتوماتیک بوده و بدون دخالت کاربر یخ ها را تولید و ذخیره سازی می نماید. برای این منظور از متخصصین آزمایشگاه تحقیق و توسعه اسنوا که تخصص و آشنایی عمیقی از نحوه کارکرد و طراحی این یخ ساز دارند استفاده شده است. با استفاده از این روش مراحل کارکرد یخ ساز، منابع موجود در سیستم و محیط آن و درختان سناریوی شکست این فرایند استخراج شد و حالات شکست متعددی کشف گردید. در انتها نتایج نوآورانه و بهینه ای برای بهبود این محصول جهت بالا رفتن کیفیت یخ و جلوگیری از آلودگی آب به دست آمد.
بررسی تأثیر مدیریت تکنولوژی بر عملکرد تجاری از طریق نقش میانجی قابلیت های رقابتی (مطالعه موردی: شرکت های دانش بنیان شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۹
3 - 18
حوزههای تخصصی:
تغییرات و پیچیدگی های روزافزون به همراه رقابت شدید در محیط کسب و کارهای امروزی عمدتاً ناشی از رشد چشمگیر تکنولوژی است. شرکت های دانش بنیان و تکنولوژی محور ی که خود عامل ایجاد چنین شرایطی هستند خود نیز در معرض تهدیدهای ناشی از آن قرار دارند. به همین منظور این تحقیق بدنبال بررسی تاثیر مدیریت تکنولوژی بر عملکرد تجاری از طریق نقش میانجی قابلیت های رقابتی در شرکت های دانش بنیان می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران و معاونین شرکت های دانش بنیانی می باشند که مراحل رشد خود را به طور کامل طی نموده و در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان مستقر هستند.، که تعداد 86 شرکت به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی و داده ها از طریق پرسشنامه الکترونیکی جمع آوری و تجزیه وتحلیل آن ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام گردید. نتایج تحقیق نشان دادند که مدیریت تکنولوژی بر قابلیت های رقابتی تاثیر مثبت و معناداری دارد، همچنین قابلیت های رقابتی بر عملکرد تجاری تاثیر مثبت و معنا داری داشته ولی تأثیر مدیریت تکنولوژی از طریق مسیر مستقیم بر عملکرد تجاری معنادار نمی باشد. سر انجام نتیحه مهمی که از این تحقیق حاصل گردید این است که مدیریت تکنولوژی می تواند از طریق متغیر میانجی قابلیت های رقابتی بر عملکرد تجاری تأثیر مثبت و معناداری داشته باشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، در صورتی که مدیریت تکنولوژی در شرکت های دانش بنیان بطور اصولی انجام شود قابلیت های رقابتی آن ها و در پی آن جایگاه رقابتی شان ارتقاء یافته و از این طریق دستیابی به عملکرد تجاری مطلوب برای آن ها امکان پذیر خواهد بود.
بررسی نقش کارآفرینی اجتماعی بر توسعه فرهنگیو اقتصادی (مطالعه موردی: شهرک های صنعتی شهرکرد و بروجن دراستان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
17 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش کار آفرینی برتوسعه فرهنگی و اقتصادی می باشد، روش پژوهشی توصیفی-همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت.جامعه آماری 384 نفر از کارکنان شهرک های صنعتی بروجن وشهرکرد استان چهارمحال و بختیاری بود و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و مدل معادلات ساختاری انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان برنامه های کارآفرینی اجتماعی در شهرکهای مورد بررسی متوسط و میزان متغیر توسعه یافتگی فرهنگی کمتر از متوسط است و نیز شاخص های توسعه اقتصادی و اجتماعی بیش از متوسط بود . کارآفرینی اجتماعی وشاخص توسعه اجتماعی به شکل مستقیم و همچنین غیر مستقیم و از طریق نقش میانجیگری توسعه فرهنگی بر رشد اقتصادی تاثیری مثبت داشتند. کارآفرینی اجتماعی نسبت به شاخص توسعه اجتماعی تقریبا تاثیر بیشتری بر توسعه اقتصادی وهنری داشت لذا مدیران مربوطه برای اجرای موفق برنامه های توسعه ورشد شهرک های صنعتی باید تمرکز بیشتری برمقوله کارآفرینی اجتماعی داشته باشد.
تدوین مدل سیاست های جذب دانشجو با تاکید بر رابطه بین دانشگاه و صنعت.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
53 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل سیاست های جذب دانشجو با تاکید بر رابطه بین دانشگاه و صنعت بود. روش پژوهش ترکیبی اکتشافی دو مرحله ای از نوع ابزارسازی بود. روش پژوهش در مرحله کیفی، مطالعه موردی کیفی و مشارکت کنندگان بالقوه شامل اساتید دانشگاه، روسای دانشگاه و فعالین حوزه صنعت، مدیریت بودند.رویکرد نمونه گیری، هدفمند و روش نمونه گیری صاحبنظران کلیدی بود. گردآوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساخت مند بود. در بخش کیفی ودر قسمت اول، استخراج داده ها و مولفه ها با روش تحلیل مضمون یا تم می باشد سپس جهت ساخت مدل پژوهش از مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه استفاده شده است. الگوی مستخرج از تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش در قالب هفت بعد اصلی، یازده مؤلفه و سی شش معیار طراحی شد. هفت بعد اصلی عبارت اند از: « عوامل داخل و درون دانشگاهی » ،« سیاست گذاری وطراحی مجدد»،« عوامل خارج و برون دانشگاهی »،« ارتقاء آکادمیک »،« بسترهای قانونی »،« تحولات اساسی »، « نهادینه کردن ». در بخش کمی روش تحقیق توصیفی - پیمایشی بود و جامعه آماری شامل20 نفر از اساتید دانشگاه، روسای دانشگاه و فعالین حوزه صنعت، مدیریت و مسائل جذب دانشجو بودند. که برای اعتباریابی الگو، با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش صاحبنظران کلیدی، 20نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کمی، مقیاس محقق ساخته بر اساس شبکه مضامین بخش کیفی بود. تحلیل بخش کمی با تحلیل فازی برای تعیین اعتبار الگو انجام شد. نتایج بخش کمی با استفاده از تحلیل AHP فازی برای تعیین اعتبار الگو انجام شد.
شناسایی و تحلیل موانع پذیرش فناوری سبز (شرکت توزیع نیروی برق زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
87 - 94
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش تقاضاها برای حفاظت از محیط زیست از سوی ذینفعان مختلف؛ اتخاذ یک راه حل فناورانه سبز متناسب با ویژگی های عملیاتی هر سازمان، وظیفه ای اساسی برای دستیابی به مدیریت پایدار از سوی مدیران سازمان ها است. از این رو، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل موانع پذیرش فناوری سبز در صنعت برق است. پژوهش حاضر به لحاظ شیوه انجام کمّی؛ از نظر جهت گیری کاربردی و از حیث استراتژی، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان شاغل در شرکت توزیع نیروی برق زنجان می باشند. در گام اول پژوهش برای شناسایی موانع و شاخص های مؤثر در راستای پذیرش فناوری سبز از بررسی ادبیات پژوهش و برگزاری گروه کانونی استفاده گردید. در گام دوم پژوهش، برای رتبه بندی عوامل و شاخص های شناسایی شده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. به منظور سنجش روایی پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی استفاده گردید. همچنین، برای سنجش پایایی از ضریب نرخ ناسازگاری ماتریس های مقایسه زوجی فازی مثلثی استفاده شد و با توجه به اینکه این مقدار کمتر از 1/0 است؛ پایایی پرسشنامه تأیید شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مهمترین موانع در راستای پذیرش فناوری سبز به ترتیب اولویت عبارتند از: موانع فرآیندی، موانع فردی، موانع اجتماعی، موانع فرهنگی و موانع مشتریان. همچنین، شاخص «عدم توجه به مسائل زیست محیطی از سوی دولت مردان» مربوط به عامل «موانع اجتماعی» بالاترین امتیاز را در بین شاخص ها به دست آورد.
شناخت اینرسی نوآوري در شرکت هاي دانش بنیان و پیامدهاي آن؛ تحلیل عوامل پیشایندي و پسایندي با نقشه شناختی فازي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ششم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
149 - 178
حوزههای تخصصی:
در محیط متلاطم جهان امروز، اگر شرکت یا سازمانی قابلیت انطباق با تغییرات و تحولات جهانی را نداشته باشد، محکوم به سقوط و نابودی است. بنابراین شرکت ها و سازمان ها، اگر خواهان آن هستند که بقای آن ها تهدید نشود، باید خلاقیت و نوآوری را به عنوان کلیدواژه اصلی راهبردها، برنامه ها و سیاست های اصلی خود بپذیرند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناخت و فهم اینرسی نوآوری در شرکت های دانش بنیان انجام شد. این پژوهش بر پایه پژوهش آمیخته و به صورت کیفی و کمی است که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مدیران و اساتید شرکت های دانش بنیان هستند که به عنوان خبرگان، نظرات آن ها در بخش کیفی و کمی پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد. اعضای نمونه آماری این پژوهش به وسیله روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. در بخش کیفی پژوهش ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون درون کدگذار و میان کدگذار تایید شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی نیز پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تایید شد. در بخش کیفی، داده های کیفی بدست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل شد و عوامل ایجاد کننده اینرسی نوآوری در شرکت های دانش بنیان ایران شناسایی شدند. به علاوه در بخش کمی پژوهش، با استفاده از روش FCM عوامل ایجاد کننده و همچنین پیامدهای اینرسی نوآوری درشرکت های دانش-بنیان ایران اولویت یابی شده و مهمترین عوامل ایجاد کننده و پیامدهای اینرسی نوآوری در شرکت های دانش بنیان شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که حاکمیت فرهنگ تقلید به جای فرهنگ نوآوری، گرفتاری به سندروم آرتروز فکری، ترس و روحیه محافظه کارانه، انجماد فکری و استفاده از تجربیات قبلی در حل مسئله جدید، مهمترین عوامل ایجاد کننده اینرسی نوآوری هستند همچنین چهار عامل از جمله، کاهش کارایی و بهره وری، ضعف در یادگیری و حل مسئله، اخذ تصمیمات نامطلوب و مخاطره بقای سازمان و پدیدایی انسداد و بن بست استراتژیک پیامدهای بسیار مهم اینرسی نوآوری در شرکتهای دانش بنیان هستند.
بررسی رابطه بین شیوه های مدیریت دانش و نوآوری در سازمان با در نظر گرفتن متغیر میانجی کاربرد دانش (مورد مطالعه: شرکت پتروشیمی ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
49 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر دانایی محوری، نوآوری به یکی از مهم ترین مزیت های رقابتی سازمان های پیشرو تبدیل شده است. از این رو این سازمان ها تلاش می کنند برای حفظ جایگاه رقابتی خود عملکرد نوآورانه خود را توسعه دهند. یکی از روش های مؤثر در این زمینه اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش و کاربردی نمودن دانش در سازمان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شیوه های مدیریت دانش و نوآوری در سازمان با در نظر گرفتن متغیر میانجی کاربرد دانش در شرکت پتروشیمی ماهشهر می باشد. روش: این پژوهش از نظر روش، توصیفی- پیمایشی می باشد و جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان شرکت پتروشیمی ماهشهر به تعداد 20000 نفر است که با استفاده از جدول مورگان تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری تحقیق، پرسشنامه بوده و برای اندازه گیری روایی پرسشنامه ها از روش صوری و محتوایی و برای تعیین پایایی آن آلفای کرونباخ با مقدار 0.82 محاسبه گردید. داده های گردآوری شده بر اساس تحلیل مسیر معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شیوه های مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری و کاربرد دانش و کاربرد دانش بر عملکرد نوآوری تأثیر داشته است. نتیجه گیری: با به کارگیری سیستم های مختلف دانشی در شرکت پتروشیمی می توان میزان نوآوری به ویژه در زمینه توسعه خدمات و محصولات خلاقانه را بهبود بخشید و در این میان با بهره گیری از تجربیات دانشی قبلی و نیز بازخوردهایی که از پروژه های مختلف می توان کسب کرد، توانایی ایجاد نوآوری بیشتر خواهد شد.
رتبه بندی کشورهای منتخب از لحاظ کارایی نهادهای پژوهشی و بخش صنعت در تولید فناوری های پیشرفته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
119 - 159
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال ارزیابی کارایی کشورهای دارای ضریب هوش ملی بالای 85 در تولید فناوری های پیشرفته، باتوجه به قابلیت هایی است که پایه و اساس آن ها سرمایه انسانی است؛ مانند نوآوری، موفقیت تحصیلی و هوش ملی. پژوهش حاضر از نظر روش، کمی و توصیفی و از نوع کاربردی است. از لحاظ افق زمانی مقطعی و از منظر شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و از طریق مراجعه به درگاه های رسمی بین المللی مانند بانک جهانی است. به جهت رتبه بندی کشورها، شناسایی کشورهای ابرکارا و بهبود کارایی تولید فناوری های پیشرفته، با استفاده از روش تحلیل پوششی داده های شبکه، یک زنجیره دومرحله ای برای تولید فناوری پیشرفته در نظر گرفته شده است. در مرحله اول این زنجیره، نهاد های پژوهشی با ورودی های تعداد محقق تحقیق و توسعه (شاخص سرمایه انسانی) و میزان هزینه کرد برای تحقیق و توسعه و در مرحله دوم آن، بخش صنعت با ورودی های سرمایه گذاری مستقیم خارجی، تعداد درخواست های ثبت اختراع (شاخص نوآوری) و تعداد مقالات علمی (شاخص موفقیت تحصیلی) هر کشور قرار دارد. یافته ها نشان می دهند که 12 کشور از 56 کشور در تولید فناوری های پیشرفته کارا و 3 کشور آمریکا، انگلیس و روسیه در هر دو بخش صنعت و پژوهش ابرکارا هستند.
رویکرد کیفی به تبیین و تحلیل نوآوری برنامه های درسی هنری در آموزش ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی و تبیین مفهوم برنامه درسی، نوآوری، نوآوری برنامه درسی و نوآوری در برنامه های درسی هنری در آموزش ابتدایی می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی است و از روش کیفی استفاده شده است. جامعه پژوهش جمعی از صاحب نظران آموزش هنر و معلمان با تجربه هنر و پژوهشگران داخل و خارج کشور و اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان بودند، که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 25 نفر از آنان انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری گردید. برای تعیین اعتبار مصاحبه از اعتبار محتوا استفاده شد و اطمینان پذیری فرم مصاحبه با قرار دادن خلاصه مطالب و مقوله های تعیین شده در اختیار متخصصان بررسی شده است . یافته های کیفی بر اساس گویه بندی و مقوله بندی تحلیل شد. طبق نتایج تحقیق مهم ترین مفهوم برنامه درسی از دید صاحبنظران عبارتند از: مجموعه ای از کلیه ی فرصت های یادگیری رسمی ، مفهوم نسبی برنامه درسی و مهمترین ویژگی های متمایز برنامه های درسی هنری با سایر رشته ها عبارتند از: تاکید بیشتر بر فعالیت های عملی به جای مباحث نظری، نقش برنامه های درسی هنر در رشد روان شناختی و مهم ترین مفاهیم نوآوری برنامه های درسی عبارتند از: تغییرات اساسی در فرایند برنامه ریزی درسی، خلق یک رویکرد جدید در پدیدآوری برنامه درسی و مهمترین نمونه های نوآوری برنامه های درسی در آموزش هنر مقطع ابتدایی عبارتند از: به روزسازی مشخصات کلی، هدف، روش، سرفصل، منابع ومحتوای دروس، آموزش هنر به روش تحلیل و بررسی آثار هنری می باشد.
بیوم نوآوری و مقایسه آن با سایر استعاره های موجود: یک رویکرد پیمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۱
129 - 160
حوزههای تخصصی:
ضرورت درک پدیده نوآوری و پیچیدگی های آن، موجب شده که محققان مختلف برای فهمیدن و فهماندن این پدیده از استعاره های متعددی نظیر سیستم (نظام)، اکوسیستم، کارخانه، مارپیچ، خوشه، زنجیره، شبکه و ... استفاده کنند؛ اما اخیراً استعاره جدیدی به نام بیوم، از حوزه بوم شناسی برای نوآوری بکار رفته است. مقاله حاضر در پی آن است که این استعاره جدید را با استعاره های قبلی فوق الذکر مقایسه نماید و برای این منظور از پیمایش نظرات صاحب نظران استفاده می نماید. برای این هدف، هشت اصل بهینگی استعاره ها (شامل یکپارچه سازی، جانمایی، تنیدگی، امکان بازگشایی، دلیل خوب، تحکیم ترادف، فاصله داری و ملموس بودن) و نیز شش قاعده مقبولیت سنجی استعاره ها (شامل جذابیت، مشهود بودن، متصل بودن، باورکردنی بودن، زیبا بودن و واقعی به نظر رسیدن) بین استعاره های به کاررفته برای نوآوری در قالب دو فرضیه اصلی و 14 فرضیه فرعی بررسی می شود که به تائید فرضیه ها می انجامد. این بدان معناست که استعاره بیوم برای تبیین پدیده نوآوری مناسب تر است؛ زیرا با به کارگیری آن امکان تحلیل و سیاست گذاری اجزا تشکیل دهنده بیوم که در حوزه های مختلف از اکوسیستم ها و روابط بین آن ها تشکیل شده اند، تسهیل خواهد شد. لذا توصیه می شود که سیاست گذاران نوآوری از این چارچوب جدید استفاده کنند.
مدل سازی شناختی-هیجانی تبلیغات یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
213 - 244
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف، مدل سازی شناختی- هیجانی تبلیغات یکپارچه صورت گرفته است. در این پژوهش، با شناسایی و کشف عناصر و مولفه های شناختی و هیجانی در ابزارهای مختلف تبلیغاتی، مدلی متشکل از ابزارهای مختلف تبلیغاتی، همراه با عناصر شناختی و هیجانی شناسایی شده ، تبیین شده است. رویکرد این پژوهش نظریه داده بنیاد کلاسیک می باشد؛ در این رویکرد بعد از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، کدگذاری باز ضمن پیاده سازی های مصاحبه ها، انجام گردید. در این مرحله، شکل گیری مقوله ها و مفاهیم و همچنین کدگذاری انتخابی که به جهت اشباع مقوله ها و مفاهیم کشف شده می باشد، صورت می گیرد. در این پژوهش پس از ۱۶ مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد؛ سپس در کد گذاری نظری، چگونگی ارتباط مقوله ها با یکدیگر مفهوم سازی گردید. در این مرحله و از طریق کدهای نظری، مفاهیم به یکدیگر مرتبط و مدل پژوهش ایجاد و تبیین گردید. پس از انجام مراحل بیان شده، ۱۱۳ کد استخراج شده است که منجر به پیدایش سه مقوله ۱) برقراری ارتباط دوسویه و دوستانه با مشتری بالقوه با استفاده از عناصر شناختی و هیجانی وب سایت سازمانی، ۲) افزایش اثربخشی ابعاد بصری شناختی و هیجانی تبلیغات محیطی سازمان، و ۳) توسعه تعامل و مشارکت مخاطبان پلتفرم اینستاگرام در انتشار محتوای شناختی و هیجانی، گردیده، این سه مقوله دارای نه مفهوم سازنده می باشند. برای موفقیت در کمپین های تبلیغاتی، می بایست، عناصر شناختی و هیجانی کشف شده در تبلیغات یکپارچه به درستی طرح ریزی و اجرا شود، تا همراه با برانگیختی هیجانات نسبت به تبلیغات، باعث ایجاد و افزایش توجه و شناخت گردد.
طراحی مدلی برای تاثیر نوآوری بر عملکرد بازار وب سایت های خرید آنلاین با رویکرد تحلیل روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
259 - 287
حوزههای تخصصی:
امروزه کسب و کارهای مجازی برای این که عملکرد بازار بهتری داشته باشند، نیازمند ایجاد نوآوری هستند. اما توانایی شرکت ها برای کسب نوآوری، یکی از چالش های جدی فروشگاه های اینترنتی محسوب می گردد؛ بر همین اساس، تحقیق حاضر با هدف طراحی مدلی برای تاثیر نوآوری بر عملکرد بازار وب-سایت های خرید آنلاین با رویکرد تحلیل روایت صورت گرفته است. این مطالعه دارای رویکرد کیفی است. جامعه آماری شامل تمامی روایت های مربوط به ابعاد نوآوری و عملکرد بازار وب سایت های خرید آنلاین مطرح کشور بود. به کمک روش نمونه گیری قضاوتی، 69 روایت مورد بررسی قرار گرفتند. روایت ها با جست وجو در وب سایت ها و وبلاگ ها و با روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی در قالب شبکه مضامین تحلیل شده اند. نتایج حاکی از 7 مضمون سازمان دهنده و 161 مضمون پایه بودند. ابعد شناسایی شده شامل بعد نوآوری مدل کسب و کار (زیربعد نوع مدل کسب و کار و جریان درآمدی)، بعد نوآوری سازمانی (زیربعد نوآوری ساختار، نوآوری استراتژیک و فرهنگ نوآوری)، بعد نوآوری بازاریابی (زیربعد نوآوری محصول، نوآوری قیمت، نوآوری توزیع، نوآوری ترفیع، نوآوری تبلیغات، نوآوری بخش بندی مشتریان، نوآوری ارزش پیشنهادی و نوآوری ارتباط با مشتریان)، بعد نوآوری فرآیند (زیربعد نوآوری فناوری و نوآوری ایمنی)، بعد نوآوری اعتبار (زیربعد نوآوری اعتماد و نوآوری تخصص) و بعد عملکرد بازار (زیربعد عملکرد مالی و عملکرد غیرمالی) است که تحت مضامین فراگیر یعنی نوآوری و عملکرد وب سایت های مطرح خرید آنلاین در کشور قرار گرفتند و در شبکه مضامین نشان داده شدند.