مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
سرمایه روان شناختی
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۲۱۸-۱۹۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روایت درمانی بر سرمایه روان شناختی و حس انسجام همسران افراد در حال ترک اعتیاد بود. روش: این پژوهش یک مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همسران افراد در حال ترک اعتیاد در شهر تهران در سال 1397 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های سرمایه روان شناختی و حس انسجام را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش 8 جلسه مداخله روایت درمانی شرکت کردند و پس از اتمام جلسات درمانی، افراد هر دو گروه تحت انجام پس آزمون قرار گرفتند. پس از دو ماه آزمون پیگیری نیز صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مختلط تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که روایت درمانی بر بهبود سرمایه روان شناختی و حس انسجام در همسران افراد در حال ترک اعتیاد تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: روایت درمانی نقش مهمی در سرمایه روانی و احساس انسجام همسران افراد در حال ترک اعتیاد و برقراری روابط مناسب خانوادگی دارد. همچنین، از این روش می توان جهت افزایش سلامت روان همسران افراد در حال ترک اعتیاد بهره جست.
تبیین نقش میانجی رفتار سازمانی مثبت گرا در ارتباط بین شوخ طبعی مدیران و خلاقیت کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۷۰
362 - 393
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط شوخ طبعی مدیران و خلاقیت کارکنان با نقش میانجی رفتار سازمانی مثبت گرا انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود که به شکل میدانی انجام شد. همه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان کرمان جامعه آماری را تشکیل دادند (تعداد = 252) که از بین آن ها 164 نفر به روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پس از تأیید روایی و پایایی از پرسش نامه های شوخ طبعی، رفتار سازمانی مثبت گرا و خلاقیت کارکنان استفاده شد. داده ها به کمک روش حداقل مربعات جزئی و آزمون سوبل تحلیل شد. نتایج نشان داد شوخ طبعی مدیران بر رفتار سازمانی مثبت گرا و خلاقیت کارکنان تأثیر مستقیم و معناداری داشت (07/6P > ؛ 62/16P >). همچنین رفتار سازمانی مثبت گرا اثری مثبت و مستقیم بر خلاقیت کارکنان داشت (54/2P > ). همچنین نتایج حاصل از بررسی نقش متغیر میانجی نشان داد شوخ طبعی مدیران به واسطه رفتار سازمانی مثبت گرا بر خلاقیت کارکنان تأثیر غیرمستقیم و معناداری نداشت (64/1P > ). با توجه به یافته های پژوهش حاضر به مسئولان ادارات ورزش و جوانان توصیه می شود از برنامه های تقویت کننده شوخ طبعی و مهارت های روان شناختی مثبت گرا در جهت افزایش سطح خلاقیت کارکنان غافل نشوند و در راستای بهبود خلاقیت از آموزش و تمرین این مهارت ها بهره گیرند.
مدل علّی مشارکت تحصیلی بر اساس حمایت تحصیلی و سرمایه روان شناختی دانشجویان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
144 - 127
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علّی حمایت تحصیلی با مشارکت تحصیلی با نقش میانجی سرمایه روان شناختی انجام شد. به این منظور، 230 نفر (108 زن، 122 مرد) از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان با روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس حمایت تحصیلی ساندز و پلانکت، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و آولیو و پرسشنامه مشارکت تحصیلی ریو جمع آوری شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزارAmos استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های پژوهش برازش مناسبی دارد. با توجه به یافته ها، مسیر مستقیم حمایت تحصیلی به مشارکت تحصیلی؛ سرمایه روان شناختی به مشارکت تحصیلی و حمایت تحصیلی به سرمایه روان شناختی، معنی دار (01/0>P) بود. مسیر غیرمستقیم از حمایت تحصیلی به مشارکت تحصیلی به واسطه سرمایه روان شناختی نیز معنی دار. درمجموع، نتایج این تحقیق نشان داد که حمایت تحصیلی با اثرگذاری بر سرمایه روان شناختی، می تواند منجر به مشارکت فعال دانشجویان در فعالیت های درسی و آموزشی شود.
مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی در معلمان: نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی و نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی در معلمان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن شاغل در دوره ابتدایی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای تصادفی تعداد 405 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های کامیابی در کار (پوراث و همکاران، 2011)، پرسشنامه انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس (2012) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز ،2007 ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و Lisrel انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب مسیر مستقیم بین انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی با کامیابی شغلی (01/0 P< ، 411/0=β) مثبت و مسیر غیر مستقیم بین سرمایه روانشناختی در رابطه بین انطباق پذیری مسیرشغلی با کامیابی شغلی شغلی (01/0 P< ، 427/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش انطباق پذیری مسیرشغلی می تواند کامیابی شغلی را پیش بینی کند و سرمایه روانشناختی نقش واسطه ای مهمی در افزایش کامیابی دارد. بنابراین توجه به عوامل جریان ساز انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی اهمیت زیادی دارد.
بررسی رابطه ی بین سرمایه روان شناختی و کیفیت زندگی در مدرسه با نظر به نوع مدرسه موردمطالعه: مقایسه دانش آموزان مدارس عادی و تیزهوش شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط میان سرمایه روان شناختی و کیفیت زندگی در مدرسه، با نظر به نوع مدارس موردمطالعه، به روش پس رویدادی انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه تیزهوش و عادی شهر سنندج بود که در سال تحصیلی 98-1397 ثبت نام کرده بودند. حجم نمونه برای جامعه دانش آموزان تیزهوش برابر با 118 و برای دانش آموزان عادی برابر با 137 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سرمایه روان شناختی (PCQ) و کیفیت زندگی در مدرسه آینلی و بورک (1992) استفاده شد. نتایج آزمون t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره نشان دادند که بین دانش آموزان تیزهوش و عادی در مقیاس سرمایه روان شناختی به صورت کلی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما ازلحاظ خرده مؤلفه امیدواری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی در مقیاس کیفیت زندگی در مدرسه به طورکلی و همین طور خرده مؤلفه فرصت، تفاوت معنی دار بود. همچنین با استناد به ضرایب بتا محاسبه شده می توان چنین نتیجه گرفت که رابطه بین کل مقیاس سرمایه روان شناختی و خرده مؤلفه امیدواری با کیفیت زندگی مدرسه در بین دانش آموزان مدارس عادی، قوی تر از مدارس تیزهوش است.
مدل یابی معادلات ساختاری اهمال کاری بر اساس سرمایه روان شناختی با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل اهمال کاری کارکنان بر اساس میزان سرمایه های روان شناختی (تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی در کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان در سال 1399-1400 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسش نامه اهمال کاری سازمانی صفاری نیا و همکاران (1390)، مقیاس سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسش نامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25 و نرم افزار لیزرل انجام شد. طبق نتایج به دست آمده بار عاملی مسیر مستقیم تاثیر متغیر سرمایه روان شناختی بر متغیر اهمال کاری معنادار نبود، اما با میانجی گری متغیر تفکر انتقادی این مسیر معنادار شد. سپس به جهت اصلاح مدل، مسیرهایی که بار عاملی آنها معنادار نبود، حذف گردید. در نهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود. در مدل نهایی همه بارهای عاملی معنادار بودند که نشان از رابطه قوی بین متغیرهای مشاهده شده و متغیرهای مکنون داشت. با توجه به نتایج می توان اظهار داشت هر چقدر فرد از سرمایه روان شناختی و تفکر انتقادی بیشتری بهره داشته باشد، میزان اهمال کاری وی کمتر خواهد بود.
رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و آشفتگی روان شناختی با توجه به نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
63 - 73
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای سرمایه روانشناختی در رابطه نیازهای اساسی روانشناختی با سه جنبه اصلی آشفتگی روانشناختی یعنی افسردگی، اضطراب و استرس انجام شد. روش این پژوهش همبستگی (از نوع تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان همه مقاطع دانشگاه شهیدبهشتی تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آنها 370 نفر با روش نمونه-گیری دردسترس انتخاب شده و به صورت آنلاین به مقیاس برآوردهشدن نیازهای اساسی روانشناختی (نسخه عمومی)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (PCQ) و پرسشنامه افسردگی-اضطراب-استرس (DASS-21) پاسخ دادند. تحلیل دادهها با روش تحلیل مسیر انجام شد. یافتهها رابطه مثبت معنادار بین نیازهای اساسی روانشناختی و سرمایه روانشناختی (665/0 r=)، رابطه منفی معنادار بین نیازهای اساسی روانشناختی با افسردگی (707/0- r=)، استرس (510/0r= -) و اضطراب (469/0r= -) و همچنین سرمایه روان-شناختی با افسردگی (566/0r= -)، استرس (352/0r= -) و اضطراب (321/0r= -) را نشان دادند. همچنین یافتهها نشان داد که مدل مفروض واسطهمندی سرمایه روانشناختی در رابطه نیازهای اساسی روانشناختی با افسردگی، اضطراب و استرس از برازش مطلوبی برخوردار بود (933/0CFI= ، 933/0 IFI= ، 061/0 RMSEA=). بنابراین نتایج این مطالعه نشان داد که نیازهای اساسی روانشناختی ازطریق پیشبینی افزایش سرمایه روانشناختی در تبیین کاهش آشفتگی روانشناختی و پیشگیری از مشکلات روانی در دانشجویان از نقش مهمی برخوردارند. ازاین رو تلویحات کاربردی این نتایج برای جامعه مورد مطالعه محتمل است.
طراحی مدل ساختاری برای پیش بینی فرسودگی شغلی براساس تعهد سازمانی با میانجی گری سرمایه روان شناختی در پرستاران زن بیمارستان های نظامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : بخش بهداشت و درمان به دلیل ارتباط مستقیم با سلامت انسان ها یکی از مهم ترین حوزه های توسعه پایدار در جوامع بشری می باشد که تحقق این امر نیازمند درمانگرانی سالم، بانشاط و با انگیزه کاری بالاست. کادر پرستاری از جمله این درمانگران هستند. هدف این پژوهش طراحی مدل ساختاری برای پیش بینی فرسودگی شغلی بر اساس تعهد سازمانی با میانجی گری سرمایه روان شناختی در پرستاران زن بیمارستان های نظامی شهر تهران بود.
مواد و روش ها : به لحاظ ماهیت و اهداف ، این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش مدلسازی معادلات س اختاری بود. جامعه پژوهشی آن تمامی پرستاران زن بیمارستان های نظامی شهر تهران بودند. تعداد نمون ه در این پژوهش 330 نفر برآورد شد که به صورت تصادفی ساده انتخاب ش دند. ب رای انج ام ای ن پژوهش از پرسش نامه فرسودگی شغلی مسلش، تعهد س ازمانی آل ن و م ایر و سرمایه روان شاختی لوتانز استفاده شد. تجزیه و تحلیل آم اری ب ا ن رم افزاره ای SPSS و لی زرل انج ام ش د.
یافته ها: نتایج پژوهش تاثیر تعهد سازمانی بر فرسودگی شغلی با نقش میانجی گری سرمایه روان شناختی در جامعه مورد مطالعه را تایید کرد.
بحث و نتیجه گیری : مهم ترین نتیجه این پژوهش این بود که با تقویت تعهد و سرمایه روان شناختی می توان فرسودگی شغلی پرستاران را کاهش داد.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان و ایمن سازی در مقابل استرس بر سرمایه روانشناختی زنان زندانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۱۷۰-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان و ایمن سازی در مقابل استرس بر سرمایه روانشناختی زنان زندانی شهرستان تبریز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را زنان زندانی در ندامتگاه مرکزی استان آذربایجان شرقی در سال 1398 به تعداد 654 نفر تشکیل دادند. از بین آن ها 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب آموزش راهبردهای مدیریت هیجانات (8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته دو جلسه) و ایمن سازی در برابر استرس (8 جلسه 90 دقیقه ای و هر هفته دو جلسه) دریافت کردند و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای مدیریت هیجانات و ایمن سازی در برابر استرس به طور معناداری باعث افزایش سرمایه روانشناختی شده است (01/0>P). نتایج نشان داد آموزش ایمن سازی در مقابل استرس اثربخشی بیشتری نسبت به راهبردهای مدیریت هیجانات بر سرمایه روانشناختی دارد (001/0>P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان از آموزش ایمن سازی در برابر استرس جهت افزایش سرمایه روانشناختی به طور مؤثرتری نسبت به راهبردهای مدیریت هیجانات در زنان زندانی استفاده کرد.
ارتباط بین آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان؛ واسطه گری سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
103 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در رابطه بین آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی به تعداد 340 نفر تشکیل دادند که به سبب استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری از روش سرشماری به جای نمونه گیری استفاده گردید، که درنهایت تعداد 323 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های آوای سازمانی هامس، توسعه حرفه ای نووا و سرمایه روان شناختی لوتانز بودند، که برای تجزیه و تحلیل از نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده گردید. روایی پرسشنامه های تحقیق با استفاده از روش تحلیل عاملی، روایی همگرا و روایی واگرا به تأیید رسید و پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از روش ضریب بار عاملی، پایایی مرکب و آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج نشان داد که آوای سازمانی بر توسعه حرفه ای کارکنان و سرمایه روان شناختی تأثیر مثبت و معنا داری دارد. همچنین تأثیر مثبت و معنا دار سرمایه روان شناختی بر توسعه حرفه ای کارکنان نیز به تأیید رسید. درنهایت با استفاده از آزمون سوبل نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در رابطه بین آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان تأیید گردید؛ به گونه ای که می توان گفت، رابطه بین دو متغیر آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان توسط متغیر سرمایه روان شناختی تشدید می شود و اگر سرمایه روان شناختی افزایش یابد، این اثر قوی تر و اگر سرمایه روان شناختی ضعیف شود، این رابطه نیز ضعیف خواهد شد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی درزوجین متقاضی طلاق
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی در زوجین متقاضی طلاق بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق ساکن شهر تهران در سال 1400 را تشکیل دادند وحجم نمونه 32 زوج از مراجعین مراکز مشاوره طلاق تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (16 زوج) و کنترل (16 زوج) جایگزین شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز(2007) استفاده گردید و مداخله طرحواره درمانی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام گردید. داده های پژوهش با استفاده آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (مآنکوا) مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد طرحواره درمانی در سطح (01/0> P ، 61/2235F=) سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی درزوجین متقاضی طلاق در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است. بنابراین با عنایت به معنی دارشدن فرضیه این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در این پژوهش، طرحواره درمانی توانسته است موجب افزایش سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی در زوجین متقاضی طلاق شهر تهران گردد.
الگوی ارتباطی بین معنویت در محیط کار و استرس شغلی کارکنان بیمارستان با نقش میانجی سرمایه روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
133-150
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر بر سلامت انسان، محیط شغلی اوست. این پژوهش به بررسی رابطه معنویت در محیط کار و استرس شغلی کارکنان بیمارستان، با نقش میانجی سرمایه روان شناختی می پردازد. روش پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به طور مشخص مبتنی بر الگو یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos بوده است. جامعه آماری کلیه کارکنان یکی از بیمارستان های خیریه در شهر قم است که بالغ بر 138 تن از کارکنان بیمارستان بر حسب روش «نمونه گیری طبقه ای» انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد است. یافته های پژوهش بیانگر ارتباط مستقیم و غیرمستقیم منفی و معنادار معنویت در محیط کار با استرس شغلی کارکنان، ارتباط مثبت و معنادار معنویت در محیط کار با سرمایه روان شناختی کارکنان و ارتباط منفی و معنا دار سرمایه روان شناختی با استرس شغلی کارکنان است. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت: وجود معنویت در محیط کار می تواند با تأمین منابع حمایتی برای فرد و نیز به شکلی غیرمستقیم تر از طریق تأثیرگذاری بر امید، خوش بینی، تاب آوری و خودکارامدی، به سازگاری روانی بیشتر و کاهش استرس منجر گردد. ازاین رو ترویج و حمایت از فضایلی نظیر عبادت، حیا، احترام به بزرگ تر، مهربانی، غیرت، سخاوت و مانند آن موجب افزایش معنویت در محیط کار می شود.
طراحی و تبیین مدل معادلات ساختاری سبک رهبری پدرسالارانه بر رفتار شغلی و سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 98
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از انواع سبک های رهبری که می تواند تأثیر مهمی بر عملکرد شغلی افراد و به تبع آن افزایش خدمات آنان داشته باشد، سبک رهبری پدرسالارانه است. هدف از انجام این پژوهش، طراحی و تبیین مدل معادلات ساختاری سبک رهبری پدرسالارانه بر سرمایه روان شناختی و رفتارهای شغلی کارکنان در فرماندهی انتظامی استان اردبیل با رویکرد افزایش خدمات فرانقشی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان فرماندهی انتظامی استان اردبیل است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده و تعداد نمونه برابر 255 به دست آمد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شد و داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و روش معادلات ساختاری در نرم افزار Lisrel مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، ضرایب مسیر و مقادیر آماره T مربوط به هر یک از مسیرهای متغیرهای پژوهش در بازه مطلوب قرار دارند و همچنین بر اساس شاخص های برازش مورد استفاده (CFI، NNFI، NFI، AGFI، GFI و RMSEA)، مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخورد است. مقدار شاخص RMSEA یا ریشه میانگین مربعات خطاهای تخمین؛ 0/078 به دست آمده که نشان می دهد نیکویی برازش مدل تحلیلی مطلوب بوده و برای تبیین کوواریانس ها مناسب است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به مدل و شاخص های برازش و ارتباط معناداری که بین متغیرها برقرار است، به کارگیری سبک رهبری پدرسالارانه در فرماندهی انتظامی استان اردبیل موجب افزایش سرمایه روان شناختی از یک سو و مشارکت شغلی کارکنان از سوی دیگر می شود که درنهایت افزایش خدمات فرانقشی پرسنل را به دنبال دارد.
مقایسۀ اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور بر سرمایه روان شناختی و شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با درمان شفقت محور بر سرمایه روان-شناختی و شفقت به خود دختران نوجوان افسرده انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش-آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. در این مطالعه تعداد 45 دختر نوجوان 15 تا 19 سال از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. سپس گروه های آزمایش تحت ده جلسه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. هر سه گروه قبل، بعد و یک ماه پس از مداخله با پرسشنامه های سرمایه روان شناختی و شفقت به خود ارزیابی شدند. داده ها از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد در مرحله پس-آزمون، گروه های درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور نسبت به گروه کنترل در افزایش سرمایه روان شناختی تفاوت معناداری داشتند . البته در مرحله پیگیری تنها درمان پذیرش و تعهد وجودنگر نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشت. درباره متغیر شفقت به خود، هر دو درمان در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند. همچنین نتایج نشان داد تفاوت بین دو درمان، تنها در متغیر شفقت به خود در مرحله پس آزمون، معنادار بود. براساس یافته ها، هر دو درمان گزینه های مناسبی برای افزایش سرمایه روان شناختی و شفقت به خود در دختران نوجوان افسرده می باشند.
نقش واسطه ای تعارض کار-خانواده در رابطه سرمایه روان شناختی و آرزومندی شغلی در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
133 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف آزمون مدل مفروض واسطه مندی تعارض کار- خانواده در رابطه سرمایه روان شناختی و آرزومندی شغلی در زنان شاغل در شرکت های هواپیمایی در تهران در سال ۱۴۰۰ و در دوران شیوع ویروس کرونا می باشد. روش: روش نمونه گیری به شیوه در دسترس بوده و جهت گردآوری اطلاعات از ۳ پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه بازنگری شده آرزومندی شغلی گرگور و ابراین (2016) و پرسشنامه تعارض کار- خانواده کارلسون و همکاران (1999) استفاده شده است. از نرم افزار SPSS و AMOS و با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین سرمایه روان شناختی و آرزومندی شغلی در زنان شاغل از طریق تعارض کار- خانواده به طور جزئی میانجی گری می گردد. در مدل مفروض نشان داده شد که سرمایه روان شناختی به طور مستقیم روی تعارض کار- خانواده به میزان 53/0 از واریانس آرزومندی شغلی در زنان شاغل را تبیین می کند. همچنین سرمایه روان شناختی به میزان 48/0 درصد از واریانس تعارض کار- خانواده را در زنان شاغل تبیین کرده و متغیرهای پیش بین روی هم رفته 3/30 درصد از واریانس آرزومندی شغلی در زنان شاغل را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان می دهد که احتمال میانجی بودن تعارض کار خانواده وجود دارد و می توان عنوان کرد سرمایه روان شناختی از طریق تعارض کار خانواده با آرزومندی شغلی در زنان شاغل رابطه دارد.
شناسایی ابعاد سرمایه روان شناختی در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
151 - 170
حوزه های تخصصی:
سرمایه روان شناختی یکی از نیازهای مهم در حوزه ورزش در جهت بهبود عملکرد ورزشکاران می باشد. این مساله سبب گردیده است تا پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد سرمایه روان شناختی در ورزش طراحی و اجرا گردید. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی بود که با توجه به روش گراندد تئوری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند که برحسب انتخاب هدفمند تعداد 13 نفر از این افراد به عنوان نمونه پژوهش مشخص گردیدند. ابزار گردآوری پژوهش حاضر، مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. روش آماری مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل روش کدگذاری بود. کدگذاری انجام شده در این پژوهش در سه بخش کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر از نرم افزار مکس کیو دی ای استفاده گردید. مطابق با نتایج پژوهش مشخص گردید که سرمایه روان شناختی در ورزش شامل شش بعد امید، خودگویی، خودکارآمدی، تاب آوری، خوش بینی و کنترل تنش می باشد. در جهت بهبود سرمایه روان شناختی می بایستی تلاش جهت بهبود ابعاد امید، خودگویی، خودکارآمدی، تاب آوری، خوش بینی و کنترل تنش گردد.
نقش مشارکت در فعالیت های اوقات فراغت ورزشی بر سرمایه روان شناختی کودکان دارای آسیب اقتصادی: نقش میانجی گری حمایت همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
215 - 230
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی بررسی نقش مشارکت در فعالیت های اوقات فراغت ورزشی بر سرمایه روان شناختی کودکان دارای آسیب اقتصادی با نقش میانجی گری حمایت همسالان طراحی و اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کودکان دارای آسیب اقتصادی بودند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسش نامه استاندارد بود. مطابق با نتایج پژوهش مشخص شد مشارکت در فعالیت های اوقات فراغت ورزشی بر سرمایه روان شناختی کودکان دارای آسیب اقتصادی (445/0= تاثیر، 001/0=سطح معناداری) تاثیر مثبت و معنادارای دارد. نتایج نشان داد مشارکت در فعالیت های اوقات فراغت ورزشی بر حمایت همسالان کودکان دارای آسیب اقتصادی (582/0= تاثیر، 001/0=سطح معناداری) تاثیر مثبت و معنادارای دارد. نتایج همچنین نشان داد حمایت همسالان بر سرمایه روان شناختی کودکان دارای آسیب اقتصادی (423/0= تاثیر، 001/0=سطح معناداری) تاثیر مثبت و معنادارای دارد. به عبارتی حمایت همسالان نقش میانجی گری بر رابطه بین مشارکت در فعالیت های اوقات فراغت ورزشی و سرمایه روان شناختی کودکان دارای آسیب اقتصادی دارد.
اثربخشی آموزش سرمایه روان شناختی بر شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
297 - 305
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش سرمایه ی روان شناختی بر شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهرستان نورآباد بودند که از میان آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمندانتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. به منظور ارزیابی شادکامی و بهزیستی روانشناختی، از مقیاس های مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف(RSPWB) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(OHQ) استفاده شد. برنامه آموزش سرمایه روان شناختی، به مدت8 جلسه 2 ساعته بر روی گروه آزمایش اجرا گردید وگروه گواه هیچ مداخله ایی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار)، آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش سرمایه روانشناختی منجر به تفاوت معنادار آماری (01/0>p) بین مراحل پیش و پس آزمون در نمره شادکامی و بهزیستی در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخش بودن برنامه سرمایه روانشناختی در افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی، آموزش و استفاده گستره از این روش درمانی برای زنان مطلقه توصیه می شود.
تأثیر آموزش هوش اخلاقی بر سرمایه روان شناختی، سرمایه اجتماعی و نوع دوستی دانشجومعلمان پسر دانشگاه فرهنگیان
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش هوش اخلاقی بر سرمایه روان شناختی، سرمایه اجتماعی و نوع دوستی دانشجومعلمان پسر دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجومعلمان پسر مشغول به تحصیل دانشگاه فرهنگیان اهواز در سال تحصیلی 97-1396 بود؛ که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. مداخله آموزشی هوش اخلاقی برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون روی دو گروه انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، سرمایه اجتماعی دلاویز (1387) و گرایش های اجتماعی مطلوب کارلو و همکاران (2003)، که به ترتیب پایایی آن ها 87 / 0، 88 / 0 و 89 / 0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. پیش از آموزش، بین میانگین نمرات سرمایه روان شناختی، سرمایه اجتماعی و نوع دوستی گروه های آزمایش و کنترل، تفاوت معناداری مشاهده نشد. پس از آموزش بین میانگین دو گروه در متغیرهای فوق، تفاوت معناداری ملاحظه شد؛ به گونه ای که میانگین نمرات این متغیرها در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود. بنابراین، می توان گفت که آموزش هوش اخلاقی موجب افزایش سرمایه روان شناختی، سرمایه اجتماعی و نوع دوستی می شود.
اثربخشی آموزش برنامه روان نمایشگری بر تاب آوری و سرمایه روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
268 - 283
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر آموزش برنامه روان نمایشگری بر تاب آوری و سرمایه روان شناختی زنان مبتلابه سرطان پستان شهر بندرعباس است. روش پژوهش: این مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی زنان مبتلابه سرطان پستان بیمارستان شهید محمدی شهر بندرعباس تشکیل دادند که تعداد آنها 78 نفر بود. از این تعداد، 60 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان شهر بندرعباس در سال 1398 که شدت و سطح بیماری یکسانی داشتند، به طور نمونه گیری در دسترس انتخاب، در دو گروه مداخله و گواه قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه ی سرمایه ی روان شناختی لوتانز (2007) و مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بود. روایی و پایایی این ابزارها در پژوهش های قبلی بررسی شده است. جلسات آموزش روان نمایشگری برراساس پروتکل لونتون (1388) در نه جلسه، نود دقیقه ای در یک ماه برگزار شد. پرسشنامه ها در مرحله ی اول و نهم مداخله تکمیل شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS.22 انجام گردید. یافته ها: آموزش برنامه روان نمایشگری سبب افزایش تاب آوری (71/199=F، 001/0>P) و همچنین سرمایه روان شناختی (40/108=F، 001/0>P) بیماران مبتلا به سرطان پستان شد. نتیجه گیری: روش آموزش برنامه روان نمایشگری به بیماران سرطانی از جهات مختلف، افزایش تاب آوری و سرمایه ی روان شناختی کمک می کند.