مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
خود تنظیمی هیجانی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هر آدمی در دوره هایی از زندگی گرفتار احساس اضطراب، افسردگی، خشم و بی تناسبی در مواجه با مشکلات زندگی میشود. هدف :هدف این پژوهش پیش بینی ترس مرضی و خشم سرکوب شده بر اساس خود تنظیمی هیجانی است. روش : نمونه مطالعه حاضر را تعداد 400 دانشجو دانشگاه سیستان و بلوچستان تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه ترس (FQ)، پرسش نامه اظهار حالت – صفت خشم (STAXI) و پرسشنامه خود تنظیمی (SRQ) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج : نتایج همبستگی نشان داد که هراس از خون، تزریق و آسیب بدنی با جست وجو کردن اختیارات همبستگی مثبت و با تدوین کردن و تحقق یافتن برنامه ها همبستگی معکوس داشت. نمرات کلی هراس نیز با جستجو کردن اختیارات همبستگی مثبت داشت. همچنین نمرات کلی خشم با جستجو کردن اختیارات و آزمودن تاثیر برنامه ها همبستگی مثبت و با تحقق یافتن برنامه ها همبستگی معکوس داشت. براساس نتایج رگرسیون نیز هراس از خون، تزریق و آسیب بدنی به میزان 5/3% واریانس را برای جستجو کردن اختیارات و به میزان 1% و 7/1% (به صورت معکوس) برای تدوین کردن و تحقق برنامه ها تبیین کرد. همچنین نمرات کلی خشم به میزان 2/3% (به صورت معکوس) تحقق برنامه ها و کنترل خشم به میزان 8/1% (به صورت معکوس) خود تنطیمی هیجانی را تبیین کردند. با توجه به زیر مقیاسهای این سه متغیر و ارتباط آنها، افراد مبتلا به ترس مرضی و خشم سرکوب شده هر کدام سبک های تنظیم هیجان متفاوتی را در برخورد با موقعیت ها به کار می گیرند که این خود حاکی از ارتباط منسجم بین ترس مرضی و خشم سرکوب شده با خودتنظیمی هیجانی می باشد. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش می تواند به افراد در شناخت رفتار خود همچنین ، اولیای تعلیم و تربیت، دانش آموزان و درمانگران و مشاوران در زمینه درمان کمک کند
پیش بینی رضایت شغلی براساس خود تنظیمی هیجانی و مکانیسم های دفاعی در کارمندان اداره بهزیستی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت شغلی براساس خود تنظیمی هیجانی و مکانیسم های دفاعی در کارمندان بهزیستی استان تهران بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی و نمونه این پژوهش 324 (158 مرد و 166 زن) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات شرکت کنندگان از پرسشنامه های رضایت شغلی (JDI)، مکانیسم های دفاعی(DSQ – 40) و دشواری تنظیم هیجانی (DERS) استفاده شد. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که همه مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی به غیر از آگاهی هیجانی با رضایت شغلی رابطه مستقیم و معنادار دارند. بین همه مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی به غیر از آگاهی هیجانی با مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و روان آزرده رابطه معکوس و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خودتنظیمی هیجانی 5 درصد واریانس رضایت شغلی را تبیین می کند، اما سبک های دفاعی، رضایت شغلی را تبیین نمی کنند. در بررسی تفاوت های جنسیتی با آزمون t نشان داده شد، مردان در مؤلفه های رضایت از ترفیعات، حقوق و مزایا و رضایت از شرایط محیط کار در سطح بالاتری از زنان قرار دارند. اما در نمره کلی رضایت شغلی بین زنان و مردان تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت توانایی تنظیم هیجانات بر بکارگیری مکانیسم های دفاعی و رضایت شغلی می توان با بهره گیری از راهنمایی و تکنیک های درمانی روان شناسان و مشاوران در سازمان بهزیستی جهت افزایش آگاهی و کسب مهارت های تنظیم هیجانی و بکارگیری مکانیسم های رشد یافته در جهت ارتقاء رضایت شغلی و اهداف سازمان بهزیستی استفاده نمود.
مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیک بر پرخاشگری، رفتار های خود آسیب رسان و خود تنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
31 - 58
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، رفتار های خود آسیب رسان و خود تنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. روش این پژوهش، شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مددجویان ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 98 بود. نمونه مورد مطالعه این پژوهش 30 مددجوی مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران بود. از سیاهه ی خود گزارشی رفتارهای خود-آسیب رسان کلونسکی و گلن (2009)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد؛ برنامه آموزشی متمرکز بر شفقت طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه اجرا شد. برنامه مداخله رفتار درمانی دیالکتیکی نیز طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای 1 جلسه اجرا شد. از طرح تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر جهت تحلیل اطلاعات در نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت و رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت پایدار موجب کاهش پرخاشگری شده است. اما در اثر بخشی دو روش مداخله، تفاوتی مشاهده نشد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت، موجب بهبود کارکرد های درون فردی و بین فردی رفتار های خود آسیب و مولفه سازگاری و تحمل خود تنظیمی هیجانی شده است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی در زوجین نابارور
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی در زوجین نابارور بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه زوجین نابارور ساکن شهر تهران در سال 1400 را تشکیل دادند وحجم نمونه 32 زوج ناباور به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (16 زوج) و کنترل (16 زوج) جایگزین شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز(2007)وخود تنظیمی هیجان گرتز و روئمر(2004) استفاده گردید و مداخله طرحواره درمانی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام گردید. داده های پژوهش با استفاده آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری(مآنکوا) مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که طرحواره درمانی در سطح (01/0> P، 45/2830F=) بر سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی درزوجین نابارور در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است. بنابراین با عنایت به معنی دارشدن فرضیه این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در این پژوهش، طرحواره درمانی توانسته است موجب افزایش سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی در زوجین نابارورشهر تهران گردد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی درزوجین متقاضی طلاق
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی در زوجین متقاضی طلاق بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق ساکن شهر تهران در سال 1400 را تشکیل دادند وحجم نمونه 32 زوج از مراجعین مراکز مشاوره طلاق تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (16 زوج) و کنترل (16 زوج) جایگزین شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز(2007) استفاده گردید و مداخله طرحواره درمانی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام گردید. داده های پژوهش با استفاده آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (مآنکوا) مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد طرحواره درمانی در سطح (01/0> P ، 61/2235F=) سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی درزوجین متقاضی طلاق در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است. بنابراین با عنایت به معنی دارشدن فرضیه این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در این پژوهش، طرحواره درمانی توانسته است موجب افزایش سرمایه روان شناختی و خود تنظیمی هیجانی در زوجین متقاضی طلاق شهر تهران گردد.
رابطه خودتنظیمی هیجانی و مسئولیت پذیری با روابط اجتماعی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
۲۲۰-۱۸۹
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی رابطه بین خودتنظیمی هیجانی و مسئولیت پذیری با روابط اجتماعی دانش آموزان ششم ابتدایی منطقه 19 شهر تهران انجام شد. روش: جهت رسیدن به این پژوهش از دانش آموزان ابتدایی پایه ششم که در سال تحصیلی 97-1396 بالغ بر 2250 نفر بودند، نمونه ای به تعداد 327 نفر بر اساس جدول مورگان و به شیوه نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شد. پرسشنامه روابط اجتماعی حقیقیان (1392)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدن (2010) و پرسشنامه مسئولیت پذیری نعمتی (1380) در گروه نمونه اجرا شد. سپس داده ها جمع آوری و با روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره بررسی و تحلیل شدند. یافته ها: بین خودتنظیمی هیجانی و روابط اجتماعی در دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد. از بین مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی در پیش بینی روابط اجتماعی دانش آموزان بیشترین سهم را مؤلفه «تحمل» داشته است. از طرفی نتایج نشان داد بین مسئولیت پذیری و روابط اجتماعی نیز رابطه مثبت و معنی داری وجود داشته است. مسئولیت پذیری به خوبی قادر است این روابط را تبیین کند. درزمینه بررسی رابطه خودتنظیمی هیجانی با روابط اجتماعی نیز بین تمامی مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی با روابط اجتماعی هیچ رابطه معنی داری یافت نشد. بحث: خودتنظیمی هیجانی و مهارت مسئولیت پذیری ازجمله مهارت های مهم و اساسی است که از سنین کودکی باید به فرزندان آموخت.
اثربخشی برنامه مداخلاتی بازی وانمودی گروه محور بر افزایش خودتنظیمی هیجانی و تئوری ذهن دانش آموزان بی سرپرست تحت پوشش بهزیستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
312 - 322
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: غیاب والدین مشکلاتی را در رشد اجتماعی و روانی دانش آموزان در مراکز شبه خانواده ایجاد می کند. استفاده از بازی وانمودی می تواند سبب تعدیل این دسته مشکلات شود. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی وانمودی بر افزایش خودتنظیمی هیجانی و نظریه ذهن دانش آموزان بی سرپرست تحت پوشش بهزیستی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از کودکان تحت پوشش بهزیستی شهر کرمان در نیمه ی اول سال 1402 بود که از بین آن ها تعداد 28 کودک به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودتنظیمی هیجانی شیلد و کیکتی و نظریه ذهن و پروتکل بازی وانمودی را طی دو ماه در 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت حضوری استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون داده های کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خودتنظیمی هیجان و نظریه ذهن در دو گروه آزمایش و گروه گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. نتیجه گیری: درمجموع به نظر می رسد می توان روش آموزشی بازی وانمودی را به منظور کاهش معضلات روان شناختی زندگی در مراکز شبه خانواده و ایجاد مهارت های انطباقی زندگی اجتماعی با تأثیر بر خودتنظیمی هیجان و نظریه ذهن به کار برد.