مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
خودگویی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سبک خودگویی، هستهی مرکزی در تنظیم شناختیرفتاری است که نقش مهمی در ایجاد و تداوم مشکلات عاطفی دارد. با شناخت سبک خودگویی و مولفههای آن میتوان به خودکنترلی که در احساس خودکارآمدی افراد تاثیر به سزایی دارد، دست یافت. پژوهش حاضر با هدف بررسیرابطهی خودگویی و مشکلات عاطفی در دانشجویان دانشگاه پیام نور مشهد انجام شد.
روشکار: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور مشهد در سال 1389 به روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند. برای ارزیابی خودگویی و مشکلات عاطفی از پرسشنامهی خودگویی (ST) کالوت و همکاران و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری، تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج همبستگی پیرسون نشان میدهد که خودگویی منفی، رابطهی مثبت معنیداری با دو مولفهی افسردگی و اضطراب دارد (001/0P≤) در حالی که با استرس، همبستگی معنیداری را نشان نمیدهد. همچنین خودگویی مثبت با استرس، رابطهی منفی معنیداری دارد (05/0P≤). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان میدهد خودگویی منفی در پیشبینی افسردگی و اضطراب (001/0P≤) و خودگویی مثبت در پیشبینی استرس، توان بیشتری دارند (05/0P≤).
نتیجهگیری: سبکخودگویی در پیشبینی مشکلات عاطفی دانشجویان نقش دارد. با افزایش آگاهی و حساسیت شناختی از طریق آموزشهای لازم جهت تغییر سبک خودگویی میتوان به ارتقای سلامت روان و عملکرد دانشجویان کمک نمود.
عوامل روان شناختی مؤثر بر عملکرد ورزشی جودوکاران استان آذربایجان شرقی: مطالعه بر اساس مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش خودگویی، کمال گرایی، اضطراب و سبک های مقابله ای در عملکرد ورزشی جودوکاران استان آذربایجان شرقی است. جامعه آماری مطالعه حاضر را کلیه جودوکاران رده سنی جوان و بزرگ سال استان آذربایجان شرقی تشکیل می دادند که از میان آن ها 162 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب حالت رقابتی (CSAI)، پرسشنامه خودگویی (S-TQ)، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی و پرسشنامه شیوه های مقابله ای بیلینگز و موس استفاده شد. برای تحلیل داده ها از SPSS-20 و AMOS-20 و برای برازش الگوی پیشنهادی از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. مقادیر برخی شاخص های برازندگی نشان داد الگو نیاز به بهبود دارد که بدین منظور چندین مسیر غیرمعنی دار حذف و چند مسیر جدید به مدل افزوده شد و الگوی نهایی با توجه به شاخص های برازندگی و شاخص مجذور کای برازش خوبی داشت. نتایج نشان می دهد کمال گرایی مثبت بیشترین اثر مستقیم و اثر کلی و خودگویی شناختی بیشترین اثر غیرمستقیم را بر عملکرد ورزشی جودوکاران دارد.
اثر تغییرپذیری فاصله کانون توجه با استفاده از خودگویی بر یادگیری فورهند تنیس روی میز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تغییر پذیری فاصله کانون توجه از طریق خودگویی آموزشی بر یادگیری فورهند تنیس روی میز بود. شرکت کننده ها پس از پیش آزمون، طی شش جلسه به تمرین 180 ضربه فورهند با تکرار کلمات نشانه ""کمی چرخش"" در مورد دست (ساعد را کمی به سمت بیرون بچرخانند) در گروه کانون توجه درونی، ""کمی باز"" در مورد حرکت راکت (صفحه راکت هنگام ضربه کمی باز باشد) در گروه کانون توجه بیرونی نزدیک، ""بالای تور"" در مورد حرکت توپ (توپ را روی تور بفرستند) در گروه توجه بیرونی دور پرداختند. گروه کنترل طی دوره اکتساب، بدون خودگویی تمرین کرد. دو روز پس از آزمون اکتساب، آزمون یادداری در شرایط مشابه و بعد از استراحت آزمون انتقال با تغییر جهت هدف (فورهند موازی) و هر دو بدون خودگویی انجام گرفت. دقت اجرای فورهند تنیس روی میز با یک مقیاس پنج ارزشی (لیائو و مسترز، 2001) و الگوی ضربه با استفاده از مقیاسی محقق ساخته سنجیده شد . نتایج تحلیل واریانس پنج گروه در شش جلسه با تکرار سنجش عامل جلسه و همچنین تحلیل واریانس یکطرفه، اکتساب، یادداری و انتقال دقت فورهند گروه کانون توجه درونی به طور معناداری کمتر از سایر گروه ها بود (05/0P<). علاوه بر این، اثر افزایش فاصله کانون توجه بر اکتساب و یادداری الگوی فورهند معنا دار بود. اثر کانون توجه بیرونی نزدیک بر یادداری الگو نیز معنا دار بود، ولی انتقال الگوی ضربه در گروه کنترل به طور معناداری بیشتر از کانون توجه بیرونی دور بود (05/0P <). بنابراین برای آموزش فورهند به نوجوانان مبتدی استفاده از خودگویی با افزایش فاصله کانون توجه و کانون توجه بیرونی نزدیک و عدم استفاده از کانون توجه درونی توصیه می شود.
اثربخشی آموزش پرتاب دارت از طریق خودگویی در نوآموزان مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش پرتاب دارت از طریق انواع خودگویی در نوآموزان مرد بود. بدین منظور 48 نوآموز مرد (میانگین سن 23 سال) با استفاده از روش تصادفی ساده از بین برنامه های آموزشی انجمن دارت شهرستان ارومیه انتخاب و در چهار گروه 12 نفره جای گرفتند. مداخلات آزمایشی برای گروه ها عبارت بودند از 1) گروه انتخاب مربی: خودگویی عبارت «مرکز-هدف»، 2)گروه انتخاب آزاد: خودگویی هر عبارتی که تمرکز و توجه را تقویت کند، 3)گروه انتخاب گزینشی: خودگویی یکی از گزینه های «هدف-مرکز»، «هدف»، «مرکز»، «انگشت-مرکز»، «خال وسط» و «انگشت هدف» و 4 گروه کنترل: بدون خودگویی. داده های گردآوری شده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD در سطح اطمینان 95 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پس از کنترل سطوح پیش آزمون، اثر اصلی گروه بر نمرات خطای عملکرد پرتاب دارت در پس آزمون معنادار است. مقایسه های تعقیبی نشان داد که خطای عملکرد در گروه گزینشی به طور معناداری پایین تر از سایر گروه هاست. همچنین، خطای عملکرد در گروه انتخاب آزاد پایین تر از گروه کنترل بود، اما با خطای عملکرد گروه انتخاب مربی تفاوت معناداری نداشت. علاوه براین، بین خطای عملکرد گروه انتخاب مربی و کنترل تفاوت معناداری مشاهده نگردید.یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که آموزش مهارت های حرکتی از طریق خودگویی، به ویژه زمانی که نوآموزان مجاز به گزینش نشانه های کلامی باشند، اثربخشی آموزشی را بهبود می بخشد
تحلیل خودگویی ها در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴۰
117-137
حوزه های تخصصی:
عمده مختصات زبان در شاهنامه فردوسی، بر گفت وگو محوری استوار است، در جوار این گفتارها، با خودگویی شخصیّت ها نیز مواجه می شویم. نقش خودگویی، برای گفت وگوهای تنهایی به کار می رود و شیوه ای از روایت است که تجربیّات عاطفیِ شخصیّت های داستان، در سطوح مختلف ذهن، نشان داده می شود و به جریان سیّال ذهن نزدیک است. این مرحله پیش از گفتار، زمزمه درونی است که شخصیت برای تبیین موقعیّت ها و ارائه ذهن خویش، از آن بهره می برد. زبان و خودگویی در ادبیّات، دو نظام نشانگی است و سعی دارد محتویات ذهن شخصیت را به تصویر بکشد. خودگویی در شاهنامه، تولید معنا می کند و دارای کاربردهای مفهومی است. در این مقاله از منظر پیوند ادبیات با روان شناسی، ابیات مربوط به خودگویی در شاهنامه با دو روش پژوهشی کیفی و کمّی تبیین شده است که بیانگر ارتباط معناداری، بین خودگویی و شخصیّت پردازی، در شاهنامه فردوسی است. نتیجه آن که خودگویی ها در کنش گری شخصیت ها که شامل کردار، اقدام یا مقابله هستند، برخوردی منفعلانه، نشان دادند. به این معنا که در خود گویی؛ بیان اندیشه و مافی الضمیر صورت گرفته و ارتباط مستحکمی میان خودگویی و کنش و واقعه بعد از خودگویی وجود ندارد و به عبارتی، از جانب شخصیت، کنشی متفاوت و منفعلانه انجام می گیرد که اغلب در تضاد با خودگویی است که زمزمه کرده است. در حالی که ارتباط وجوه و لایه های شخصیت و نمایاندن مکنونات شخصیت به وسیله خودگویی به مراتب مؤثرتر و شفاف تر نمودار شده است. در این مسیر، خودآگاهی هم جریان می یابد و ترسیم بهتر شخصیّت پردازی رخ می دهد. در تحلیل محتوا مشخص شد، خودگوترین شخصیت شاهنامه با (۲۳) بیت رستم و سپس به ترتیب سیاوش (۲۰) بیت و کی کاووس (۱۸بیت)، خودگوترین شخصیت ها هستند.
تأثیر خودگویی آموزشی و انگیزشی در سطوح آشکار و پنهان بر قدرت عضلانی، خودپنداره جسمانی و خودکارآمدی تکلیف نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۱
51 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر خودگویی بر قدرت عضلانی، خودپنداره جسمانی و خودکارآمدی در ورزشکار مبتدی بود. 50 دختر با میانگین سنی5/2 ± 15 سال، شرکت کنندگان پژوهش حاضر را تشکیل دادند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به 5 گروه خودگویی آموزشی آشکار و پنهان، خودگویی انگیزشی آشکار و پنهان و کنترل تقسیم شدند. نتایج در آزمون پیگیری، برای متغیرهای قدرت عضلانی جلو ران، دو قلو و لانچ پا راست نشان داد گروه خودگویی آموزشی پنهان دارای قدرت عضلانی بالاتری نسبت به سایر گروه ها بودند (05/0 P< ). برای متغیر قدرت لانچ پا چپ و قدرت عضلانی پشت ران گروه های خودگویی آموزشی و انگیزشی پنهان قدرت عضلانی بالاتری داشتند (05/0 P< ). گروه خودگویی انگیزشی آشکار دارای بالاترین میانگین خودکارآمدی تکلیف و خودپنداره جسمانی بود. در نتیجه مربیان جهت ارتقأ قدرت عضلانی پایین تنه، خودکار آمدی تکلیف و خودپنداره از تکنیک هایی خودگویی آموزشی و انگیزشی پنهان استفاده کنند.
تاثیر خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
185-198
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی اجرا شد. جامعه آماری در این تحقیق عبارت بودند از دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی که در سال تحصیلی 1398-1399در منطقه 20 تهران مشغول به تحصیل بودند.این پژوهش مبتنی بر طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. ابتدا از بین مدارس ابتدایی دخترانه منطقه 20 تهران دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هرمدرسه از بین کلاس های پایه ششم به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان نمونه انتخاب شده و از طریق نمونه گیری تصادفی دانش آموزان انتخاب شده یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش 34 نفر و مدرسهدیگر به عنوان گروه کنترل 34 نفر انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت یک ماه ، هشت جلسه آموزش خودگویی مثبت دریافت کردند.ابزار اندازه گیری آزمون خودکارآمدی عمومی شرر بود که در مورد هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد.نتایج تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون بن فرونی جهت مقایسه میانگین ها نشان داد که خودگویی مثبت بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان به طورمعناداری مؤثراست.
شناسایی ابعاد سرمایه روان شناختی در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
151 - 170
حوزه های تخصصی:
سرمایه روان شناختی یکی از نیازهای مهم در حوزه ورزش در جهت بهبود عملکرد ورزشکاران می باشد. این مساله سبب گردیده است تا پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد سرمایه روان شناختی در ورزش طراحی و اجرا گردید. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی بود که با توجه به روش گراندد تئوری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند که برحسب انتخاب هدفمند تعداد 13 نفر از این افراد به عنوان نمونه پژوهش مشخص گردیدند. ابزار گردآوری پژوهش حاضر، مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. روش آماری مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل روش کدگذاری بود. کدگذاری انجام شده در این پژوهش در سه بخش کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر از نرم افزار مکس کیو دی ای استفاده گردید. مطابق با نتایج پژوهش مشخص گردید که سرمایه روان شناختی در ورزش شامل شش بعد امید، خودگویی، خودکارآمدی، تاب آوری، خوش بینی و کنترل تنش می باشد. در جهت بهبود سرمایه روان شناختی می بایستی تلاش جهت بهبود ابعاد امید، خودگویی، خودکارآمدی، تاب آوری، خوش بینی و کنترل تنش گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان تمامی 470 نفر مراجعه کننده دارای اختلال مصرف مواد افیونی به مرکز درمان سرپایی نسیم رهایی در سال 1401، 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه 20 نفری به شیوه تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد سلامت روان (کیز، 2002) و پرسشنامه حساسیت به طرد (فلدمن، 1996) بود. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه آموزش مهارت حل مسأله، گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه آموزش خودگویی و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها نتایج نشان داد که اثر هر دو روش آموزشی در کاهش حساسیت به طرد و افزایش سلامت روانی در افراد دارای اختلال مصرف مواد افیونی معنادار بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش مهارت حل مسأله در کاهش حساسیت به طرد در مرحله پیگیری اثربخش تر از آموزش خودگویی بود اما بین تأثیر دو روش بر سلامت روانی تفاوتی مشاهده نشد. در نتیجه متخصصان و درمانگران حوزه اعتیاد به منظور ارتقای عملکرد روانی و پیشگیری از عود مصرف در معتادان می توانند در کنار دارو درمانی و دیگر روش های متداول از این شیوه های آموزشی نیز استفاده کنند.