مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
درمان شفقت محور
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت بر نگرانی و نشخوارفکری زنانمطلقه انجامشد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری (سه ماهه) بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه 20 تا 50 ساله ای بود که درسال 95-96 جهت مشاوره به یکی از مراکز مشاوره، وابسته به بهزیستی استان تهران مراجعه کرده بودند. تعداد 20نفر از زنان مطلقه به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 10نفره، آزمایش و کنترل گمارده شدند. پیش از شروع مداخله، با استفاده از مقیاس های نگرانی مایر و نشخوار نولن_هوکسیما از دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. سپس افراد گروه آزمایش تحت درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت طی10جلسه120دقیقه ای یک بار درهفته قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. گروه ها بعد از دوره مداخله و پس از سه ماه مجدد با ابزار فوق ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت در بهبود نگرانی و نشخوار زنان مطلقه تأثیر معنی دار داشته است. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که برای کاهش نگرانی و نشخوارفکری می توان از مداخلات مبتنی بر تلفیق درمان پذیرش و تعهد با شفقت استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تلفیق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت محور بر بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
65-87
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تلفیق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت محور بر بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون، باگروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه ای (57 نفر) بودند که در سال 96-1395به مرکز مشاوره خانواده آمنه در منطقه 3، وابسته به بهزیستی استان تهران مراجعه کرده بودند. تعداد 36 نفر از زنان مطلقه به روش نمونه گیری در دسترس با در نظر گرفتن نمره پایین در بهزیستی روان شناختی، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 12 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. سپس افراد گروه آزمایش اول تحت آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایش دوم تحت آموزش تلفیق پذیرش و تعهد با شفقت طی 10 جلسه 120 دقیقه ای هفتگی قرارگرفتند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در افزایش بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه تأثیر معنا داری داشت (05/0 p< ). با این وجود، روش تلفیقی در مقایسه با پذیرش و تعهد مؤثرتر بود (05/0 p< ). نتایج پیگیری نیز نشان داد روش های درمان اثر ماندگاری داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان از طریق آموزش مداخلات مبتنی بر پذیرش و تعهد و تلفیق آن با شفقت به افزایش بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه کمک نمود.
اثربخشی درمان شفقت محور بر عاطفه مثبت و منفی و امید بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اسکلروز چندگانه مانند هر بیماری مزمن دیگر اثرات روانشناختی متعددی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شفقت محور بر عاطفه منفی و امید بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه (ام.اس) انجام شد. مواد و روش کار: این پژوهش نیمه تجربی و از نوع، پیش آزمون – پس آزمون همراه پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. حجم نمونه 24 نفر مراجعه کننده به یکی از کلینیک های مغز و اعصاب شهر اصفهان در زمستان 1395 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هره گروه 12 نفر) گمارده شدند. سپس از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش درمان شفقت محور (گیلبرت، 2009)، قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در پایان هر دو گروه مجددا ارزیابی شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه امید (اشنایدر، 1991) و پرسشنامه عاطفه منفی (واتسون، کلارک و تلگن، 1988) بود. داده های پژوهش از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که نمرات امید و عاطفه منفی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در بیماران ام.اس بهبودی معناداری نشان داد (01/0 P≤). نتیجه گیری: از مداخله درمانی شفقت محور جهت کاهش عاطفه منفی و افزایش امید در بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه (ام.اس) می-توان استفاده نمود. واژگان کلیدی: درمان شفقت محور، عاطفه منفی، امید، اسکلروز چندگانه (ام.اس).
اثربخشی درمان شفقت محور بر عاطفه منفی و سرزنش خود دانشجویان دختر دارای شکست عاطفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عشق یکی از حیرت انگیزترین هیجان هایی است که انسان می تواند تجربه کند، اما درعین حال، می تواند یکی از دردناک ترین هیجان ها باشد. انحلال روابط عاشقانه با انواع پاسخ های منفی جسمی و روانی اعم از اضطراب، افسردگی، آسیب شناسی روانی، تنهایی و سرزنش خود همراه بوده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان شفقت محور بر عاطفه منفی و سرزنش خود در دانشجویان دختر با شکست عاطفی صورت گرفت. مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون می باشد؛ بدین منظور از بین دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال تحصیلی ۹۶-۹۷، نمونه ای ۴۰ نفره به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (۲۰=n) گمارده شدند. کلیه آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون پرسشنامه عاطفه منفی و سرزنش خود را تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش درمان شفقت محور قرار گرفتند، درحالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. در پایان هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. داده های پژوهش از طریق آزمون تحلیل کوواریانس (آنکووا) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله درمانی شفقت محور باعث کاهش نمرات عاطفه منفی و سرزنش خود در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل شده است (۰۱/۰ P≤). نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، جهت کاهش عاطفه منفی و سرزنش خود در دانشجویان دختر با شکست عاطفی می توان از درمان شفقت محور استفاده کرد و کابرد آن بر روی جعیت ایرانی موجه می باشد.
مقایسۀ اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور بر سرمایه روان شناختی و شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با درمان شفقت محور بر سرمایه روان-شناختی و شفقت به خود دختران نوجوان افسرده انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش-آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. در این مطالعه تعداد 45 دختر نوجوان 15 تا 19 سال از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. سپس گروه های آزمایش تحت ده جلسه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. هر سه گروه قبل، بعد و یک ماه پس از مداخله با پرسشنامه های سرمایه روان شناختی و شفقت به خود ارزیابی شدند. داده ها از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد در مرحله پس-آزمون، گروه های درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور نسبت به گروه کنترل در افزایش سرمایه روان شناختی تفاوت معناداری داشتند . البته در مرحله پیگیری تنها درمان پذیرش و تعهد وجودنگر نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشت. درباره متغیر شفقت به خود، هر دو درمان در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند. همچنین نتایج نشان داد تفاوت بین دو درمان، تنها در متغیر شفقت به خود در مرحله پس آزمون، معنادار بود. براساس یافته ها، هر دو درمان گزینه های مناسبی برای افزایش سرمایه روان شناختی و شفقت به خود در دختران نوجوان افسرده می باشند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر نگرش به کمک و شیفتگی مرتبط با کار مربیان کودکان اوتیسم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال طیف اوتیسم یک اختلال تکاملی عصبی است که با محدود کردن فعالیت ها و علایق، تعاملات اجتماعی و ارتباطات را به خطر می اندازد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر نگرش به کمک و شیفتگی مرتبط با کار مربیان کودکان اوتیسم در مراکز خصوصی توانبخشی مازندران انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مربی های زن و مرد کودکان اوتیستیک در مراکز خصوصی توانبخشی مازندران در سال ۱۳۹۹ بود، که تعداد ۳۰ نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۱۵ نفر) جایگزین و به مدت ۸ جلسه مداخله درمانی را دریافت نمودند. پس از پایان دوره درمان، هر دو گروه مورد پس آزمون و آزمون پیگیری قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه نگرش به کمک خواهی نیکل (۱۹۹۸) و پرسشنامه شیفتگی کاری باکر (۲۰۰۸) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات نگرش به کمک و شیفتگی مرتبط با کار مربیان کودکان اوتیسم گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون، تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۱>P). همچنین نتایج بررسی نشان داد درمان مبتنی بر شفقت بر نگرش به کمک (۰/۸۴) و شیفتگی مرتبط با کار (۰/۹۱) مربیان کودکان اوتیسم مؤثر بود. نتیجه گیری: براساس نتایج درمان مبتنی بر شفقت می تواند باعث بهبود نگرش و شیفتگی مرتبط با کار مربیان اوتیسم در شرایط مختلف شود، بنابراین به نظر می رسد گنجاندن این برنامه آموزشی در برنامه توانبخشی این مربیان مفید باشد.
اثربخشی درمان فراشناختی و درمان شفقت محور بر کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب در بیماران وسواس فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان فراشناختی و درمان شفقت محور بر کاهش نشخوار ذهنی، اضطراب افراد با نشانه های طیف وسواس فکری انجام شد. روش پژوهش حاضر از لحاظ گردآوری داده ها روش آزمایشی از نوع شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود و ازلحاظ هدف در زمره مطالعات کاربردی و از لحاظ روش در زمره پژوهش های کمّی بود. جامعه مورد مطالعه عبارت بود از کلیه مراجعه کنندگان زن که با تشخیص علائم طیف وسواس فکری- عملی به کلینیک های مشاوره و روان شناختی منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 99- 1398. به استناد مطالعات پیشین مجموعاً 45 نفر(هر گروه 15 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل دو بسته آموزش درمان فراشناختی و آموزش درمان شفقت محور و سه پرسشنامه نشخوار فکری یوسفی (1384)، اضطراب ساراسون (1957) بودند. جهت تشخیص مراجعان با نشانه های وسواس فکری- عملی پرونده سنجش مراجعان در کلینیک مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش بر اساس نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که هر دو درمان موجب کاهش نشخوار ذهنی، اضطراب و نگرانی افراد با نشانه های طیف وسواس فکری- عملی بویژه وسواس فکری می شوند. همچنین نتایج نشان داد که درمان فراشناختی و شفقت محور، به یک اندازه می توانند بر کاهش نشخوار ذهنی، اضطراب و نگرانی موثر باشند. در نتیجه وقتی مراجعان با نشانه های طیف وسواس فکری – عملی نسبت به مهارت ها، احساسات و توانمندی های شناختی و اجتماعی و غیره آگاهی پیدا می کنند بر نشخوار ذهنی، اضطراب و نگرانی خود فایق می آیند، در نتیجه عملکرد مناسبی خواهند داشت.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان شفقت محور بر سرکوبگری عاطفی و خودنهان سازی در نوجوانان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
135 - 143
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی در نوجوانان رشد شخصی و شغلی را به شدت می تواند مختل کند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان شفقت محور بر سرکوبگری عاطفی و خودنهان سازی در نوجوانان مبتلا به افسردگی بود.روش: پژوهش نیمه آزمایشی و بر اساس طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش منطقه ۵ تهران در سال 1401 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان فراشناختی، درمان شفقت محور و گروه گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش 1 تحت جلسات درمان فراشناختی و گروه آزمایش 2 تحت جلسات درمان شفقت محور قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های افسردگی بک (1996)، سرکوبگری عاطفی لارسون و جاستین (1990) و پرسشنامه سازگاری وینبرگر (1971) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین درمان فراشناختی نسبت به درمان شفقت محور دارای اثربخشی بیشتری در کاهش سرکوبگری عاطفی و خودنهان سازی در نوجوانان بود (05/0>P).نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، درمان فراشناختی با سازماندهی مجدد هیجانی، کنترل شناختی و تحمل پذیری منجر به کاهش سرکوبگری عاطفی و خودنهان سازی نوجوانان مبتلا به افسردگی شد؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این روش ها در کنار سایر روش های درمانی در جهت بهبود کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به افسردگی استفاده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روانشناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
485 - 500
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روانشناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار می باشد.
مواد و روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش- آزمون- پس- آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه کودکان کار شهر اهواز در سال ۱۴۰۰ تشکیل داد که برای گردآوری اطلاعات از این جامعه، ۴۵ نفر از این کودکان (در فاصله سنی ۱۲ الی ۱۷) با استفاده از مصاحبه تشخیصی و شفاهی غربال گری و به صورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از همسان سازی بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی به روش زوج و فرد و به صورت گمارش تصادفی در ۳ گروه ۱۵ نفره، (گروه آزمایش با آموزش تنطیم هیجان (۱۵ نفر)، گروه آزمایش با درمان شفقت محور (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) گمارده شدند. در ابتدا همه شرکت کنندگان مقیاس افسردگی-اضطراب- تنیدگی (لاویبوند و لاویبوند، ۱۹۹۵) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی و همکاران، ۱۳۹۰) را تکمیل نمودند سپس آزمودنی های گروه های آزمایش تحت آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور قرار گرفتند، درحالی آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اجرای مداخله ها بار دیگر همه آزمودنی ها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیر و تک متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روان شناختی و رفتار خطرپذیر مؤثر می باشد (۰۵/۰≥p) و در نتیجه این مداخله ها می تواند باعث کاهش نشانگان روان شناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار گردند. به علاوه نتایج آزمون های تعقیبی نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با درمان شفقت محور بر کاهش رفتار خطرپذیر در کودکان کار اثرگذاری بیشتری داشته است (۰۵/۰≥p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که هردو به یک اندازه بر متغیرهای پژوهش اثرگذار هستند؛ هرچند که در مرحله پیگیری آموزش تنظیم هیجان اثر ماندگارتری داشته است.