مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
سرمایه روان شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین علی گرایش به اقدام پژوهی در معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران مبتنی بر سرمایه روان شناختی و بهزیستی حرفه ای بود. به منظور دستیابی به این هدف با استفاده از نمونه گیری تصادفی 292 نفر از معلمان مقطع ابتدایی که طی سال های 97-1394 در دوره های ضمن خدمت اقدام پژوهی شرکت کرده بودند، انتخاب شدند. در گردآوری داده ها از پرسشنامه 12 گویه ای سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه 54 گویه ای بهزیستی حرفه ای هینکین (1998) استفاده شد. در راستای شناسایی عوامل فردی موثر بر گرایش به اقدام پژوهی در معلمان، مصاحبه های نیمه ساختارمند با 15 نفر از معلمان که به صورت هدفمند و بر اساس سابقه اقدام پژوهی در حوزه فعالیت خود، انتخاب شده بودند، تا رسیدن به اشباع نظری انجام پذیرفت. پس از تحلیل مضمون داده های مصاحبه ها، پرسشنامه ای مشتمل بر 14 گویه توسعه یافت. در مرحله بعد، داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها، به منظور مدل یابی معادلات ساختاری (SEM)، با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان دهنده تایید تجربی مدل مفهومی پژوهش بود. با توجه به بارهای عاملی گزارش شده، ابعاد خودکارآمدی و خوش بینی سرمایه روان شناختی و خودمختاری در شغل و روابط سازمانی مثبت بهزیستی حرفه ای تاثیر بیشتری بر گرایش به اقدام پژوهی معلمان مقطع ابتدایی داشتند. بنابراین می توان گفت، توجه به ظرفیت های روانشناسی مثبت گرا مانند سرمایه روان شناختی و همچنین بهزیستی حرفه ای، می تواند منجر به مشارکت بیشتر معلمان در برنامه های اقدام پژوهی شود و از این رهگذر موجب کاربرد نظریه در کلاس درس، در جهت رفع مسائل آموزشی گردد.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی با عملکرد سازمانی (مورد مطالعه: کسب وکارهای کوچک شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
141 - 163
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر، عملکرد سازمانی به یکی از موضوعات مورد توجه و جذاب در زمینه های تحقیقاتی و کاربردی تبدیل شده است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر سرمایه روان شناختی و سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمانی بود. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری مد نظر همه کارکنان کسب وکارهای کوچک شهر تبریز بودند. در مرحله اول با روش نمونه گیری خوشه ای 18 کسب وکار و در مرحله دوم از بین همه کارکنان (750 نفر) طبق فرمول کوکران 255 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد (فلشیو و همکاران، لوتانز و همکاران) و تحلیل داده ها با استفاده از دو نرم افزار SPSS18 و AMOS22 انجام شد. نتایج نشان داد بین سرمایه روان شناختی و سرمایه اجتماعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی نیز تأثیر مثبت و معنادار بر عملکرد سازمانی می گذارند و تأثیر سرمایه اجتماعی معنادارتر و قوی تر است. سرمایه روان شناختی از طریق متغیر سرمایه اجتماعی به طور غیر مستقیم بر عملکرد سازمانی مؤثر است و سرمایه اجتماعی بین سرمایه روان شناختی و عملکرد سازمانی نقش میانجی دارد.
بازشناسی مفهوم خودکارامدی منابع انسانی از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از انجام این پژوهش، بازشناسی مفهوم خودکارامدی بر مبنای کتاب ارزشمند نهج البلاغه بوده است. روش: در این پژوهش از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شد که شامل گردآوری و تحلیل داده های کیفی است. مضمون استفاده شده در این پژوهش، متن نهج البلاغه بود که با تفحص در آن، روایات مربوطه استخراج و سپس با مراجعه به کتاب شرح نهج البلاغه(پیام امام) به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شد. یافته ها: در این پژوهش 358 پیام از 38 خطبه، 13 نامه و 78 حکمت کدگذاری شد. این پیامها در مراحل بعد در 19 مفهوم، شش مقوله و دو بُعد دسته بندی شدند. نتیجه گیری: مفهوم خودکارامدی از منظر نهج البلاغه دارای دو بُعد است. بُعد اول، مقدمات؛ شامل سه مقوله خودشناسی و خودسازی، توکل به خداوند در کارها و دانش اندوزی و بُعد دوم، پیامدهاست که سه مقوله عملگرایی و استقامت در کار، حسابرسی و مراقبه و سعه صدر و شکیبایی در برابر مشکلات را در بر می گیرد و با مفهوم غربی آن در برخی ابعاد تفاوت دارد.
تأملی بر نقش تعدیلگری اخلاق کار اسلامی و سرمایه روان شناختی در تأثیر نقش سرپرستی ظالمانه بر رفتارهای انحرافی کارکنان ادارات دولتی استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای انحرافی، یکی از رفتارهای نامطلوب است که به وسیله کارکنان به منظور سرپرستی ظالمانه در محیط کار پاسخ داده می شود. کارکنان رفتار پرخاشگری و تلافی-جویانه را در مقابل بدرفتاری بین شخصی سرپرستان به نمایش می گذارند و در نهایت درگیر رفتارهای انحرافی می شوند. هدف از پژوهش حاضر، واکاوی نقش سرپرستی ظالمانه بر رفتارهای انحرافی کارکنان با تأملی بر نقش تعدیلگری اخلاق کار اسلامی و سرمایه روان شناختی است. مطالعه حاضر با هدف کاربردی و روش توصیفی- همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش همه کارکنان ادارات دولتی استان سمنان است و روش نمونه گیری در دسترس بود که متناسب با حجم جامعه در هر سازمان، حجم نمونه به تعداد 218 نفر تعیین شد. برای سنجش متغیرهای سرپرستی ظالمانه از پرسشنامه استاندارد تیپر (2000)؛ رفتار انحرافی از پرسشنامه استاندارد بینت و رابینسون (2000)؛ اخلاق کار اسلامی از پرسشنامه استاندارد توفایل و همکاران (2017) و سرمایه روان شناختی از پرسشنامه استاندارد لوثانز و همکاران (2015) استفاده شد و به کمک مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Pls Smart- مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد سرپرستی ظالمانه بر رفتار انحرافی کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، اخلاق کار اسلامی و سرمایه روان شناختی رابطه بین سرپرستی ظالمانه با رفتارهای انحرافی کارکنان را تعدیل می کند.
تبیین تأثیر سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی، جو سازمانی و سابقه شغلی بر فرسودگی شغلی مورد مطالعه: اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان بخش عمده ای از زندگی افراد شاغل را تشکیل می دهد. زمانی که محل کار پرتنش باشد، سلامت روانی و اجتماعی فرد تهدید می شود و ممکن است او را دچار فرسودگی شغلی کند. بر همین اساس در پژوهش حاضر کوشش می شود میزان فرسودگی شغلی میان اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز و تأثیر سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی، جو سازمانی و سابقه شغلی بر فرسودگی شغلی مطالعه شود. پژوهش به صورت کمی و با فن پیمایشی در سال 1396 انجام شده است. تعداد جامعه آماری 800 نفر بود که از این تعداد 121 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات بیشتر پرسش نامه های استاندارد موجود بوده است. نتایج تحلیل توصیفی نشان دادند میانگین میزان فرسودگی شغلی بین اعضای هیئت علمی 14/21% بوده است. نتایج به دست آمده از الگوی ساختاری فرسودگی شغلی نیز بیان کننده آن است که سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی و جو سازمانی از عوامل تأثیرگذار بر فرسودگی شغلی اند؛ به عبارت دیگر، اگر سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی اعضای هیئت علمی در سطح مناسب و جو سازمانی برای فعالیت مطلوب باشد، میزان فرسودگی شغلی به طور معنی داری کاهش می یابد. بین متغیرهای پژوهش، سابقه شغلی در میزان فرسودگی شغلی تأثیر معنی داری نداشته است.
بررسی تأثیر ویژگی های کارآفرینان بر پیشرفت کسب وکارهای نوپا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با وجود درک اهمیت ویژگی های عاملان کسب و کارهای نوپا، تلاش چشمگیری در راستای مفهوم سازی تأثیر سرمایه های اجتماعی، انسانی، و روان شناختی کارآفرینان بر رشد و پیشرفت این گونه کسب و کارها انجام نشده است. هدف این پژوهش، تحلیل ویژگی های مختلف کارآفرینان کسب و کارهای موردحمایت کمیته امداد امام خمینی(ره) در دو استان تهران و البرز ( براساس مهم ترین ویژگی های کارآفرینان ازجمله سرمایه های اجتماعی، انسانی، و روان شناختی آنان ) است. در این پژوهش با استفاده از روش مطالعه موردی از نوع طرح پژوهشی قالبی یا همان مبتنی بر تمپلیت، با 14 کارآفرین موفق و ناموفق در استان تهران و البرز که با روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد. براساس نتایج پژوهش، سرمایه روان شناختی این دسته از کارآفرینان بیش از سرمایه اجتماعی و انسانی آن ها بر موفقیتشان در لایه های پایین تر سطوح اقتصادی یا اجتماعی (کارآفرینان قعر هرم) تأثیرگذار است.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای شادکامی در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای شادکامی در کار، شامل سرمایه روان شناختی، عدالت تعاملی ادراک شده، حمایت سرپرست، فرصت رشد و ارتقاء، خشنودی از درآمد، اعتماد به سرپرست و خشنودی شغلی بود. شرکتکنندگان در پژوهش شامل 322 نفر از کارکنان شرکت فولاد غرب آسیا بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های سرمایه روان شناختی، عدالت تعاملی، حمایت سرپرست، فرصت رشد و ارتقاء، خشنودی از درآمد، اعتماد به سرپرست، خشنودی شغلی و شادکامی در کار جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 و AMOS-19 انجام گرفت. جهت آزمون اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دهنده برازش خوب الگوی پیشنهادی با داده ها بودند. برازش بهتر الگو پس از حذف یک مسیر حاصل شد. نتایج پژوهش نشان دادند که تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم به جز مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی به اعتماد به سرپرست، معنی دار بودند.
توسعه سرمایه روان شناختی با تأکید بر مؤلفه بخشش در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۵
۱۹-۳۲
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بخشش را به عنوان مؤلفه پنجم در کنار چهار مؤلفه شناخته شده سرمایه روان شناختی به تبیین و تحلیل کشانده است. روش تحقیق بر اساس مبانی وحیانی و با محوریت نهج البلاغه تحلیلِ محتوای کیفی از نوع جهت دار است. چرا که بخشش موجب رشد اخلاقی افراد و افزایش سرمایه اجتماعی و روان شناختی می گردد که در آن ارتباط افراد سازمان گسترش می یابد و طیف وسیعی از رضایتمندی را در فرد بخشنده و بخشوده شده ایجاد می نماید. روش های بخشش از نگاه دین به صورت عفو، صفح، غفران، تغافل و تجاوز می باشد زیرا که شیوه های بخشش در هر سازمانی باید نسبت به افراد مختلف، متفاوت باشد. در این تحقیق بدست آمد بخشش باید به یک فرهنگ سازمانی فراگیردرآید، تا مدیران به صورت منطقی و کارا در راستای بهره وری بهتر سازمان و توسعه سرمایه روان شناختی از آن استفاده نمایند.
بررسی مؤلفه های سرمایه روانشناختی درنظام آموزش عالی جهت ارائه مدل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه اندیشمندان بر این باورند که صرف وجود سه نوع سرمایه مادی، انسانی و اجتماعی، برای موفقیت سازمانها کافی نیست بلکه صفات مثبت کارکنان موضوعی حائز اهمیت تر است (براتی سده، 1390). نظر به اهمیت مؤلفه های روان شناختی در حوزه سازمان و مدیریت، امروزه از نوعی سرمایه با نام «سرمایه روان شناختی» سخن به میان آمده است. نظر به اهمیت سرمایه روان شناختی در زندگی اجتماعی و سازمانی و به دلیل خلأ پژوهشی که به شناسایی مؤلفه های مؤثر بر آن پرداخته باشد، هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی مؤلفه های مثبت روانشناختی دخیل در شکل گیری این نوع سرمایه می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت بود از اعضای هیأت علمی تمام وقت منطقه 3 دانشگاه آزاد اسلامی. نمونه گیری از نوع «تصادفی طبقه ای» می باشد. با استناد به ادبیات و مبانی نظری و پیشینه پژوهشی 100 مؤلفه شناسایی و با آزمون تحلیل عاملی تأییدی مورد سنجش قرار گرفت. تناسب مدل نیز بوسیله ماتریس همبستگی مورد آزمون قرار گرفت.
تأثیر دل بستگی شغلی بر بهزیستی و کنترل بر کار: نقش میانجی سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول بهار ۱۳۹۹ شماره ۹۵
161-185
حوزه های تخصصی:
اکثر مشاغل پیشخوان، فشار روحیِ زیادی بر کارکنان وارد می کنند؛ زیرا کارکنان با تقاضای مداوم و روزافزون مدیران و مشتریان سروکار دارند، محققان بر این باورند که تنها کارکنان دارای توان روان شناختی بالا از پس مشاغل چالشی بر می آیند. در این پژوهش به بررسی اثر میانجی سرمایه روان شناختی در تأثیرگذاری دل بستگی شغلی بر بهزیستی و کنترل بر کار پرداخته شده است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق «توصیفی-پیمایشی» با نمونه ای متشکل از 828 نفر از کارکنان بانک ملت و با ابزار پرسشنامه و از طریق روش معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد دل بستگی شغلی تأثیر مثبت معناداری بر سرمایه روان شناختی دارد. سرمایه روان شناختی نقش میانجی بین دل بستگی شغلی و بهزیستی و کنترل بر کار ایفاء می نماید. از طرفی نتایج بیانگر آن است که بانک ها برای ارائه خدمات مشتری مدار باید برنامه جذب و بکارگیری کارکنان با سرمایه روان شناختی بالا را در دستور کار قرار دهند، چرا که این افراد از منظر روان شناختی دارای شور و حرارت و جذب در کار خود بوده و موجب ارتقاء بهزیستی و کنترل بیشتر بر کار خود خواهند بود.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های معنوی(مبتنی برآموزه های قرآن کریم و روایات ائمه(ع)) بر شادکامی و سرمایه روان شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های معنوی بر شادکامی و سرمایه روان شناختی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه دو شهر کرمان انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. برای این منظور از بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه دو شهر کرمان و با استفاده از نمونه گیری تصادفی، تعداد سی نفر انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار پژوهش مقیاس شادکامی آکسفورد(آرگایل و لو، 1990) و مقیاس سرمایه روان شناختی(لوتانز و همکاران، 2005) بود که در مرحله قبل و بعد از آزمایش در هر دو گروه اجراشد. گروه آزمایش طی ده جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های معنوی با رویکرد اسلامی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل آماری کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد آموزش مهارت های معنوی بر افزایش شادکامی دانش آموزان موثر است. همین طور یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های معنوی بر همه مؤلفه های سرمایه روان شناختی به جز خودکارآمدی تاثیرگذار بوده است. در نتیجه می توان از آموزش مهارت های معنوی برای افزایش شادکامی و سرمایه روان شناختی دانش آموزان استفاده کرد.
تأثیر سوادآموزی بر افزایش سرمایه اجتماعی و روان شناختی سوادآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
149 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر که با روش نیمه آزمایشی گروه کنترل همراه با پیش و پس آزمون انجام شد، بررسی میزان تأثیر شرکت در دوره های سوادآموزی و دریافت محتوای آموزشی مرتبط با آن بر افزایش سرمایه اجتماعی و روان شناختی سوادآموزان بود. به این منظور از جامعه آماری، یعنی تمامی زنانی که در نیمه دوم سال 1396 در سطح کشور در یکی از دوره های سوادآموزی (دوره سوادآموزی و انتقال) ثبت نام کرده و با حضور در کلاس درس، مشغول سوادآموزی بودند، به روش غیر تصادفی از نوع در دسترس، 480 نفر از سه استان سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و البرز انتخاب شدند؛ به طوری که نیمی از آنان به گروه آزمایش (120 نفر دوره سوادآموزی و 120 نفر دوره انتقال) و نیمی دیگر به گروه کنترل تعلق داشتند. سپس با استفاده از دو مقیاس محقق ساخته، متغیرهای پژوهش موردسنجش قرار گرفتند. تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد، شرکت در دوره های سوادآموزی به طور معنی داری بر افزایش سرمایه اجتماعی و روان شناختی سوادآموزان تأثیر دارد. به طوری که با تداوم سوادآموزی میزان تأثیر آن بر سرمایه اجتماعی 6/12 درصد (میزان اثر در دوره سوادآموزی 502/0 و دوره انتقال 628/0) و سرمایه روان شناختی 4/32 درصد (میزان اثر در دوره سوادآموزی 327/0 و در دوره انتقال 651/0) به طور معنی دار افزایش می یابد. لذا، نتیجه می گیریم: سوادآموزی بر افزایش سرمایه اجتماعی و روان شناختی سوادآموزان زن شرکت کننده در دوره های سوادآموزی به طور معنی دار تأثیر دارد و با تداوم سوادآموزی بر میزان آن افزوده می شود.
تبیین علّی درگیری تحصیلی براساس حمایت تحصیلی و سرمایه های روان شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی حمایت تحصیلی با درگیری تحصیلی از طریق واسطه گری سرمایه های روان شناختی انجام شد. به این منظور، 230 نفر (108 دختر، 122 پسر) از دانش آموزان پایه ششم مقطع ابتدایی شهر یاسوج با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه شامل مقیاس حمایت تحصیلی ساندز و پلانکت، پرسش نامه سرمایه روان شناختی لوتانز و آولیو، و پرسش نامه درگیری تحصیلی ریو استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار AMOS24 استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های پژوهش برازش مناسبی دارد. با توجه به یافته ها، مسیر مستقیم حمایت تحصیلی به درگیری تحصیلی، سرمایه های روان شناختی به درگیری تحصیلی و حمایت تحصیلی به سرمایه های روان شناختی، معنی دار بود. مسیرغیرمستقیم از حمایت تحصیلی به درگیری تحصیلی به واسطه سرمایه های روان شناختی نیز، معنی دار بود. در مجموع، نتایج این تحقیق نشان می دهد که حمایت تحصیلی با اثرگذاری بر سرمایه های روان شناختی، می تواند منجر به درگیری فعال دانش آموزان در فعالیت های درسی و آموزشی شود.
اثربخشی آموزش بهبود کیفیت زندگی بر سرمایه روان شناختی و خودبخشایش گری مادران دارای فرزند معلول جسمی - حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی بهبود کیفیت زندگی بر سرمایه روان شناختی و خودبخشایش گری مادران دارای فرزند معلول جسمی حرکتی بود.طرح پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری (یک ماهه) با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادرانی بود که فرزند معلول جسمی حرکتی خود را در سال تحصیلی 97- 1396 در یکی از مدارس استثنایی شیراز ثبت نام کرده بودند. با روش نمونه گیری هدفمند 20 مادر دارای کودک معلول جسمی حرکتی به عنوان نمونه انتخاب، و به طور تصادفی در گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش دوره آموزش کیفیت زندگی را در 10 جلسه 90 دقیقه ای به روش گروهی دریافت کرد، گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت و آموزشی تا پایان این دوره دریافت نکرد. داده ها به وسیله پرسش نامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران، پرسش نامه خودبخشایش گری ول و همکاران، جمع آوری و به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) به کمک SPSS-24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش کیفیت زندگی بر سرمایه روان شناختی، مؤلفه های امیدواری و خوش بینی در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری معنی دار بوده و بر مؤلفه های تاب آوری و خودکارآمدی معنی دار نبوده است. سایر یافته ها نشان داد این برنامه آموزشی بر احساس و باور به خودبخشایش گری مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی اثربخشی معنی داری دارد، اما این اثربخشی در ارتباط با باور به خودبخشایش گری در پیگیری یک ماهه از ثبات برخوردار نبوده است. بنابراین، می توان گفت آموزش رویکردهای روان شناسی مثبت نگر مبتنی بر اصلاح ابعاد کیفیت زندگی با ایجاد سازه های مثبت مانند امید، خوش بینی و افزایش خودبخشایش گری در جهت افزایش کیفیت زندگی خانواده هایی که فرزندان معلول دارند مفید و مؤثر است.
نقش سرمایه روان شناختی در توسعه فردی کارکنان با میانجی گری چابکی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه روان شناختی در توسعه فردی کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی با نقش میانجی چابکی یادگیری بود. پژوهش از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری متشکل از کلیه کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی به تعداد 500 نفر تشکیل می دادند، که از این بین بر حسب جدول مورگان و جرسی تعداد 217 نفر به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های چابکی یادگیری کراوت و کالدول، سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران، و توسعه فردی داچنر استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که سرمایه روان شناختی به طور مستقیم بر توسعه فردی و چابکی یادگیری تأثیر می گذارد، و از طرف دیگر چابکی یادگیری نقش میانجی بین سرمایه روان شناختی و توسعه فردی ایفا می کند. با توجه به قابلیت مدیریت و توسعه سرمایه روان شناختی،یافته های این پژوهش می تواند تلویحات کاربردی مفیدی برای متخصصان توسعه منابع انسانی سازمان ها در پی داشته باشد.
ارزیابی مدل ساختاری سرمایه روانشناختی بر اساس ویژگی های شخصیتی (روان رنجوری، انعطاف پذیری و توافق پذیری) با نقش واسطه ای راهبرد مقابله ای مسأله مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه روان شناختی منجر می شود تا افراد در برابر مشکلات از توان بالایی برخوردار باشند و بتوانند به صورت مناسب تر با مسائل مواجه شوند. از این رو پژوهش در حیطه سرمایه روانشناختی از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی مدل ساختاری سرمایه روانشناختی بر اساس ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، انعطاف پذیری و توافق پذیری با نقش واسطه ای راهبرد مقابله ای مسأله مدار می باشد.طرح پژوهش حاضر کاربردی و از نوع مطالعات همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود.از کلیه نوجوانان پسر 13 تا 18 ساله خانواده های نظامی شهر تهران، تعداد 300 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند و همه آن ها به پرسشنامه های سرمایه های روان شناختی، ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و LISRELV8.80 استفاده شد.یافته ها نشان داد دو ویژگی شخصیتی توافق پذیری و انعطاف پذیری با سبک مقابله ای مسأله مدار و سرمایه روانشناختی رابطه مثبت و معنی داری دارند. این در حالی بود که روان رنجوری با سرمایه های روانشناختی و سبک مسأله مدار رابطه منفی و معنی دار داشت. همچنین هر سه ویژگی شخصیتی اثر غیرمستقیمی به واسطه سبک مسأله مدار بر سرمایه روانشناختی داشته اند. این اثر برای روان رنجوری منفی (17/0-) و برای انعطاف پذیری (07/0) و توافق پذیری (14/0) مثبت بود.در نهایت نتایج نشان داد متغیرهای روان رنجوری، انعطاف پذیری و توافق پذیری به واسطه راهبرد مقابله ای مسأله مدار بر سرمایه روانشناختی اثر دارند و از می توان از این متغیرها جهت تقویت سرمایه های روان شناختی نوجوانان خانواده های نظامی بهره برد.
مقایسه انعطاف پذیری شناختی، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله با درد بین افراد مبتلا به کووید 19 پاسخ دهنده و عدم پاسخ دهنده به درمان خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه انعطاف پذیری شناختی، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله با درد بین افراد مبتلا به کووید19 پاسخ دهنده و عدم پاسخ دهنده به درمان خانگی بود. روش: روش پژوهش علی _ مقایسه ای بود. جامعه آماری، افراد مبتلا به کووید 19 پاسخ دهنده و عدم پاسخ دهنده به درمان خانگی در شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، 87 نفر پاسخ دهنده به درمان خانگی و 92 نفر عدم پاسخ دهنده به درمان خانگی انتخاب شدند و پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و راهبردهای مقابله با درد روزنشتایل و کیف (1983) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: بین انعطاف پذیری شناختی، ابعاد سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله با درد گروه های پاسخ دهنده و عدم پاسخ دهنده به درمان تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 P< ). راهبرد مقابله ای فاجعه آفرینی در گروه پاسخ دهنده به درمان کمتر از گروه عدم پاسخ دهنده به درمان بود ولی در انعطاف پذیری شناختی ، خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و راهبردهای مقابله ای توجه برگردانی، تفسیر مجدد درد، گفتگو با خود، نادیده انگاشتن درد، دعا- امیدواری، افزایش فعالیت رفتاری) گروه پاسخ دهنده به درمان بالاتر از گروه عدم پاسخ دهنده به درمان بود. نتیجه گیری: انعطاف پذیری شناختی، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله با درد در پاسخ دهی به درمان خانگی کووید 19 تأثیر دارند. نتایج شواهدی را نشان داد که بکارگیری مداخلات پیشگیرانه و درمانی مبتنی بر روان شناسی مثبت مانند تقویت انعطاف پذیری شناختی، سرمایه روان شناختی و راهبردهای کارآمد مقابله با درد می توانند در روند درمان خانگی و افزایش پاسخ به درمان کووید 19 موثر باشند.
ارتباط سرمایه های روان شناختی و فرهنگی با خشونت خانگی در زنان متأهل (مورد مطالعه: فرهنگیان بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
189 - 213
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط سرمایه روان شناختی و سرمایه فرهنگی با خشونت خانگی علیه زنان در زنان متأهل بود. این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع همبستگی و نمونه آماری آن 156 زن متأهل بود که از بین جامعه ی کارمندان زن متأهل و شاغل در آموزش و پرورش شهرستان بهبهان با روش نمونه گیری تصادفی ساده گزینش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ)، سرمایه فرهنگی (CCQ) و پرسشنامه خشونت خانگی بودند و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و کاننی انجام شد. نتایج نشان داد که مولفه های سرمایه روانشناختی و سرمایه فرهنگی پیش بین های منفی خشونت خانگی عله زنان بودند. نتایج تحلیل همبستگی کاننی نشان داد که چهار متغیر بنیادی برای درک روابط بین مجموعه متغیرهای ملاک و پیش بین مورد نیاز است و هر چهار بعد از خرده مقیاس هایی از مجموعه پیش بین و ملاک تشکیل شده اند. ضرایب بنیادی برای چهار بعد اول به ترتیب 87/0، 64/0، 58/0 و 31/0 به دست آمد. کمبود سرمایه های روان شناختی و فرهنگی با دریافت خشونت خانگی بیشتر در زنان همبسته است، از این رو برنامه های آموزشی برای ارتقای این مهارت ها در زنان متاهل پیشنهاد می شود.
مقایسه سرمایه روان شناختی و تعامل اجتماعی در ساکنین مجتمع های مسکونی با و بدون ویژگی کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
111 - 131
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه سرمایه روان شناختی و تعامل اجتماعی در مجتمع های مسکونی با و بدون ویژگی کالبدی بود.
روش: روش تحقیق حاضر علی- مقایسه ای و جامعه آماری آن شامل 439 خانوار ساکن در 4 مجتمع مسکونی واقع در شهر رشت بود که از این میان، تعداد 186 خانوار در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری و تحلیل داده ها از پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و پرسشنامه ادراک تعامل اجتماعی گلاس استفاده شد. جهت تحلیل داده ها شیوه های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیری) مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین ساکنان مجتمع های با و بدون ویژگی کالبدی ازنظر ابعاد سرمایه روان شناختی و تعامل اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد. 8/11 و 3/43 درصد از واریانس مربوط به تفاوت بین دو گروه به ترتیب ناشی از متغیرهای سرمایه روان شناختی و تعامل اجتماعی می باشد. میانگین نمرات مؤلفه های خودکارآمدی، امیدواری و تعامل اجتماعی منفی، در ساکنان مجتمع های با ویژگی کالبدی نسبت به مجتمع های بدون ویژگی کالبدی بالاتر بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان بیان کرد که ابعاد سرمایه روان شناختی و تعامل اجتماعی متأثر از ویژگی های محیط کالبدی مناسب است و از محیط کالبدی می توان به عنوان شاخص برای تبیین الگوی رفتاری مثبت و توسعه حالت روان شناسانه مثبت در ساکنان مجتمع های مسکونی استفاده کرد.
تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر مقاومت کارکنان دربرابر تغییر با میانجی گری سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
140 - 119
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تغییر تنها عنصر دائمی در زندگی و کسب و کار تلقی می شود، اما در جریان پیاده سازی فرآیند تغییر، یکسری چالش ها پیش روی سازمان ها به ویژه سازمان های دولتی قرار می-گیرد که یکی از مهمترین آنها مقاومت کارکنان سازمان در برابر تغییر است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر مقاومت کارکنان در برابر تغییر با تاکید بر نقش میانجی گری سرمایه روان شناختی می باشد. روش: این مطالعه بر روی یک نمونه غیرتصادفی 300 نفره از کارکنان دانشگاه های دولتی شهر اهواز انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد- هوش فرهنگی انگ و همکاران (2007)، هوش هیجانی گلمن (1997)، مقاومت در برابر تغییر اورگ (2003) و سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)- گردآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS3 استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که هوش هیجانی و هوش فرهنگی هم به طور مستقیم (37/0- ، 32/0-) و هم به واسطه سرمایه روان شناختی بر مقاومت کارکنان در برابر تغییرات سازمانی اثر منفی و معنادار (69/0- ، 63/0-) دارد. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، تقویت هوش هیجانی و فرهنگی کارکنان، مقاومت آنها در برابر اجرای تغییرات را کاهش خواهد داد. همچنین بهبود سرمایه روانشناختی باعث می شود که اثر هوش هیجانی و فرهنگی بر مقاومت در برابر تغییر با میانجی گری سرمایه روان شناختی تقویت گردد.