مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
خشونت
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
۱۲۹-۸۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشونت نمادین نوعی از خشونت علیه زنان است که در آن خشونت از جنبه های آشکار و بدنی خارج شده و به صورت پنهان و نمادین درآمده است. از آنجا که پژوهشهای صورت گرفته در خصوص خشونت خانگی در داخل کشور عمدتاً به روش کمی انجام شده و به خشونتهای مستقیم و آشکار می پردازد، نیاز به انجام پژوهش حاضر، وجود داشته است. مبانی حساسیت برانگیز نظری پژوهش حاضر بر اساس نظریه منابع، نظریه انتخاب عقلانی کلمن و خشونت نمادین بوردیو بوده است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی به شیوه نظریه مبنایی است که حاصل 15 مصاحبه عمیق در میان زنان تحصیل کرده در شهر مشهد است. یافته ها: 20 مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال کدگذاری داده ها در این پژوهش استخراج شد. مفهوم هسته «عاملیت زنانه در مواجهه با خشونت نمادین» نامیده شد و مقولاتی مانند دخالت اطرافیان شوهر، جهت گیری سوگیرانه کنش زناشویی همسر، ناپایداری در هنجارهای زندگی زناشویی، دسترسی پذیری پشتیبان های مکمل، آگاهی یابی فزاینده زنان، همسان همسرگزینی اقتصادی- اجتماعی به عنوان شرایط علی؛ همچنین پایداری/ تزلزل زندگی خانوادگی، فراز/ فرود منزلتی زنان در خانواده، تحدید/ تزاید در سطح خشونت خانگی و آرامش/ آشفتگی جو خانوادگی به عنوان شرایط پیامدی از داده های این پژوهش استخراج شدند. بحث: برخورداری زنان طبقه متوسط از منابعی چون تحصیلات عمومی و دانشگاهی و دسترسی بهتر به منابع مالی، حمایت اجتماعی و مراجع قانونی موجب شده است تا پتانسیل و امکان اعمال خشونت به گونه ای آشکار و مستقیم توسط همسرانشان توان بروز نیابد، اما در معرض نوعی خشونت غیرملموس تر و پنهانی تر، قرار گیرند. در این میان نوعی مدیریت و بروز عاملیت زنانه در راستای زدودن و یا حداقل تعدیل خشونت نمادین در عرصه زندگی زناشویی به گونه ای هوشمندانه و به گونه ای که انعکاس رفتارهای مذکور کمترین هزینه را متوجه طرف مقابل کند، توسط زنان بروز می یابد.
واکاوی تجارب زیسته معلمان از عوامل مؤثر بر خشونت در بین دانش آموزان دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تجارب معلمان در زمینه عوامل مؤثر بر خشونت در بین دانش آموزان دوره ابتدایی بود. میدان تحقیق و جامعه موردمطالعه معلمان مدارس شهر سنندج بودند. ازآنجایی که پژوهشگر قصد داشت تجربه زیسته معلمان در زمینه عوامل مؤثر بر خشونت در بین دانش آموزان ابتدایی را پیدا کند؛ لذا راهبرد پدیدارشناسی انتخاب شد. روش نمونه گیری در این پژوهش به شیوه هدفمند و ملاکی انجام شد. از بین معلمان مدارس شهر سنندج درمجموع از 10 نفر برای مشارکت دعوت به عمل آمد که 4 نفر آنان معلمان مرد و 6 نفر زن بودند. اصل اشباع نظری برای اتمام نمونه گیری مورداستفاده قرار گرفت. تجارب مشارکت کنندگان در دو الگو ترسیم گردید. 1- عوامل و پیامدهای معلمان (ناکارآمدی در تدریس و رفتار فردی، تنزل جایگاه و مقام معلم در جامعه، خشونت با همکاران و عوامل کادر مدرسه)2- عوامل و پیامدهای دانش آموزان (افت و ترک تحصیل، افزایش معضلات اجتماعی، آسیب روحی و روانی).
«استراتژی باند الاستیک»: تجربۀ زیسته زنان از مقابله با خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفی بسترهای خشونت خانگی در تجربه زنان استان خوزستان انجام شد. از میان روش های تحقیق کیفی برای بررسی تجربه خشونت روش پدیدارشناسی تفسیری بکار گرفته شده است. 18 شرکت کننده به وسیله نمونه گیری هدفمند و با استراتژی نمونه گیری معیار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های پدیدارشناسی از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها در زمینه بسترهای خشونت شامل 230 مفهوم اولیه و 13 مضمون محوری بود. مضامین اصلی «حمایت اجتماعی ضعیف، دینامیک قدرت به عنوان سازنده روابط عاشقانه، تخصیص اعتبارات حساب نشده به مردان، غیرت و شرف مردانگی، استفاده از راهبردهای ناکارآمد، زنانگی سنتی برساخت فرهنگی-اجتماعی، هویت بخشی به رفتارخشونت زای مردانه، احساس استیصال و درماندگی، تاب آوری و راهبرد سازگارانه، عدم وجود قوانین سخت گیرانه، فقر زنانه و عدم توازن قدرت» بود که در نهایت می توان این مضامین را به سه بستر «ساختاری، خرد و تعاملی» نسبت داد. نتایج این مطالعه نشان داد خشونت به دو دلیل بی عدالتی هرمنوتیکی و کمبود منابع تفسیر جمعی رخ می دهد و تحت تأثیر ساختار و ایدئولوژی حاکم بر جامعه و پیوند های اجتماعی فرد با اطرافیان و پاداش ها و تنبیه هایی ایجاد می گردد که شخص در جریان کنش هایش دریافت می کند. در نهایت این تنش قوی منجر به استراتژی باند الاستیک[1] خواهد شد که حاکی از یک فرآیند طولانی مدت حرکت بین مخالفت فعالانه با خشونت و تسلیم شدن و ماندن در موقعیت برای مدتی طولانی تر، قبل از این که رابطه را ترک نماید، است. [1]. Elastic Band Strategy
تحلیل روایت های زنان کنشگر از درگیریهای کردستان پس از انقلاب اسلامی؛ پرستاری به مثابه مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
169 - 194
حوزه های تخصصی:
جنگی که به شیوه نامنظم در منطقه کردستان در ایام پس از انقلاب اسلامی میان چریک های کرد هوادار حزب کومله و دموکرات با قوای مرکزی درگرفت، هزینه های گرانبار انسانی بر ایران وارد ساخت. زنان در قالب نیروهای درمانگر غالبا بصورت داوطلبانه جهت امداد، نجات، انجام مراقب های بالینی، پرستاری و درمان به منطقه شتافتند و در کاهش تلفات و رسیدگی به مجروحان نقش بسزایی ایفا کردند.این پژوهش با به رسمیت شناختن روایت آنان از ماوقع به ارائه توضیحاتی درباره ماهیت جنگ چریکی، ابعاد درگیریهای کردستان و نیز پرستاری در بحران، در واقع به تاریخ اجتماعی ایران در نیم قرن گذشته پرداخته است. مقاله، پایداری این زنان باوجود ویژگیهای خودابراز شده درباره وضعیت بحرانی و هزینه های بالای انسانی وارده، عاملیت آنان در حفظ مواضع اخلاقی و تداوم کنش مراقبت محورشان در مقابله با خشونت های خونبار در شکلی فعالانه و عینی؛ و مقاومت می داند. پژوهش با دستمایه قراردادن مولفه های مقاومت از منظر جامعه شناسی، به مطالعه نظام مند و تحلیل تماتیک روایت های انتشاریافته در دسترس زنان پرستار به مثابه کنشگران عرصه بهداری پرداخته است.با روشن شدن ابعاد مخاطره آمیز میدان، نقش زنان در استمرار سیاست خدمت رسانی به مردم محروم کُرد در حین جنگ چریکی بیش از پیش روشن و کارنامه اقدام جمعی داوطلبانه زنان در حفظ جایگاه حرفه ای پرستاری مورد بررسی قرار گرفته است؛ موضوعی که امروز کمترشناخته شده و از پیایند کنشگری زنان در تاریخ انقلاب اسلامی مغفول مانده است.
واکاوی جامعه شناختیِ پیامدهای هژمونی توتالیتاریسم بعثی در سروده های شریف وَرزِر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
97 - 137
حوزه های تخصصی:
شریف وَرزِر شاعر کُرد عراقی از شعرای معاصر در قرن بیستم است که دوران حیاتش در سایه سیطره رژیم توتالیتر بعث بر اقلیم کردستان سپری شده و شاهد ارتکاب جنایت و نسل کُشی بر ضدّ مردم کُرد و رنج و دردمندی آنان بوده است. در چنین شرایطی، وَرزِر به عنوان شاعری متعهّد، سروده های خود را به آینه بازنمایی رنج های مردم و خشونت سیستماتیک و جنایت های رواداشته شده بر آنان از سوی رژیم بعث تبدیل کرده و روایتگر عذاب های مردمِ بی بهره از حقّ زندگی و آزادی در سیستم افراط گرای فاشیستی توتالیتر گشته است. از آن روی که تاکنون جستار مستقلّی به بررسی پیامدهای هژمونی رژیم توتالیتر بعث در سروده های شریف وَرزِر نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به تحلیل پیامدهای سیطره رژیم بعث در سروده های شاعر بپردازد. مسأله بنیادین پژوهش حاضر این است که جلوه های اقتدارگرایی و تمامیّت خواهیِ منجر به ارتکاب جنایت و خشونت و نسل کُشی، چگونه و در چه قالب هایی در سروده های شاعر نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارنده از روش توصیفی تحلیلی مُبتنی بر بررسی جامعه شناختیِ بُن مایه های سروده هایِ شاعر بهره گرفته است. قتل عام و نسل کُشی، کوچاندن قهری و انتقال به اردوگاه های کار اجباری، شکنجه و خشونت سیستماتیک، ویرانگری و تخریب و آوارگی مردم از بارزترین بروندادهای سلطه رژیم توتالیتر بعث بر مناطق کُردنشین بوده که در سروده های وَرزِر بازنمایی شده است و با رویکرد تاریخی سیاسیِ همه سونگر، روایتگر رنجی جانکاه و خشونت و نسل کُشیِ برآمده از انسانیّت زدایی و قتل عامی چندهزار نفره در فرایند هیچ انگاری دیگریِ بیگانه و غیرِ عرب بوده است.
فهم معناشناختیِ جنبش های اسلامی معاصر؛ مطالعه موردی جنبش صحوه عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرکز اصلی پژوهش پیش رو فهم معناشناختی جنبش اسلامی صحوه در دوره های متقدم و متأخر است. در حقیقت، از آنجا که خاورمیانه همواره شاهد تحولات سریع و پی درپی بوده به طوری که تأملات نظری از تحولات عینی عقب می مانند، لذا فهم نظری این تحولات شایان توجه است. از این رو پژوهش حاضر در تلاش برای فهم تغییر و تحولات فکری جنبش اسلامی صحوه -که جزو جنبش های فکری-سیاسی کمتر شناخته شده به زبان فارسی است- با استمداد از چارچوب نظری شبکه ی معناشناسی قرآنی توشیهیکو ایزوتسو، اسلام شناس ژاپنی است. در معناشناسی، معنا از ارتباط علّی و متقابل میان واژگان مختلف حاصل می شود که از دل این ارتباط یک شبکه معنایی شکل می گیرد. با بهره گیری از این چارچوب نظری، گذار از شبکه معناشناختی متقدم صحوه با محوریت اسلام سیاسی در دهه ی 80 و 90 میلادی به شبکه معناشناختی متأخر صحوه با محوریت اسلام مدنی در آستانه ی قرن بیست ویکم قابل رهگیری است. این گذار معناشناختی موجد دگردیسیِ جهان بینیِ معناشناختی -به تعبیر ایزوتسو- جنبش صحوه از خشونت به مدارا است. پژوهش پیش رو این گذار را در میانه ی مناسبات گاه پیچیده میان صحویون، علمای وهابیت رسمی، خاندان پادشاهی سعودی و همچنین نیروهای جهادی در سه دهه ی اخیر پی می گیرد.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر خشونت خانوادگی با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
378 - 396
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر خشونت خانوادگی با رویکرد نظریه زمینه ای بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای به مطالعه عوامل و پیامدهای خشونت علیه زنان در خانواده پرداخته است. برای گردآوری اطلاعات و انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و با پیشرفت مطالعه، نمونه گیری موارد مطلوب صورت گرفت که تا رسیدن به اشباع نظری با 21 نفر از زنان مورد خشونت قرار گرفته که به مرکز اورژانس اجتماعی شهر نهاوند مراجعه کرده اند، مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمد. که بعد از تحلیل و بررسی محتوای مصاحبه ها، با کدگذاری باز 202 مفهوم اولیه و در کدگذاری محوری، 20 مقوله عمده و درنهایت یک مقوله مرکزی یا هسته ای استخراج گردید. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که عواملی نظیر اعتیاد شوهر، مشکلات و اختلالات شخصیتی، ازدواج اجباری و زودهنگام، نگرش مردسالاری در خانواده، عدم حمایت خانوادگی، نقص جامعه پذیری و تربیت اجتماعی و شرایط نامناسب اقتصادی از عوامل مؤثر و عمده در افزایش و بروز خشونت علیه زنان در خانواده محسوب می شوند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج و یافته های به دست آمده از این پژوهش کیفی، برگزاری کارگاه ها جلسات مهارت های زندگی و مشاوره های پیش از ازدواج جهت افزایش آگاهی و شناخت زوجین از هم و برخورد با یکدیگر مخصوصاً در اوایل زندگی جهت مقابله و کاهش پدیده خشونت علیه زنان پیشنهاد می شود.
نقش اعتیاد به بازی های رایانه ای در هویت زدایی و پرخاشگری نوجوانان
حوزه های تخصصی:
تأثیر بازی های رایانه ای بر سلامت روانی، از ابعاد مختلفی قابلی بررسی است. نگارندگان در این مختصر تلاش می کنند تا به بررسی نقش اعتیاد به بازی های رایانه ای بر هویت زدایی و پرخاشگری در نوجوانان بپردازند. در این راستا با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی تطبیقی این مفاهیم و اثر متقابل دو متغیر هویت زدایی و پرخاشگری پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که اعتیاد به بازی های رایانه ای و استفاده مداوم از این بازی ها، می تواند در هویت زدایی از نوجوانان مؤثر باشد و منجر به پرخاشگری نوجوانان شود. ضمن اینکه هویت زدایی از این قشر خود می تواند اثر پرخاشگری را تقویت کند و در این روند تأثیرگذار باشد. با توجه به روند رو به بالای استفاده از بازی های رایانه ای، نمی توان انتظار یا اقدام به حذف بازی های رایانه ای را برای مقابله با اثرات منفی آن داشت؛ بلکه باید با راهکارهای مدیریت استفاده و دسترسی به این بازی ها و نیز تولید نمونه باکیفیت مطابق با فرهنگ داخلی و ملی همراه افزایش سواد رسانه ای، به پیشگیری و کم کردن اثرات بازی های رایانه ای مخرب پرداخت.
بررسی مدل ساختاری رابطه ی بین میزان استفاده از تکنولوژی های ارتباطی و خشونت نوجوانان دختر استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
19 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف: همزمان با پیچیده تر شدن جوامع امروزی، رسانه های ارتباطی نیز پیچیده تر گشته ، تأثیرات مختلفی بر انواع مسائل اجتماعی جوامع، از جمله انحرافات اجتماعی داشته اند. خشونت نیز به عنوان یکی از انواع انحرافات اجتماعی، از جمله مسائلی است که به دلیل وسعت تأثیرات آن، نیازمند سنجش همه جانبه بوده است؛ از اینرو در این مقاله، تأثیر تکنولوژی های ارتباطی بر آن سنجیده می شود. هدف اصلی این مقاله، مطالعه ساختاری رابطه ی بین میزان استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی و خشونت دانش آموزان دختر استان بوشهر است.روش :در این مقاله با استفاده از روش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی و از طریق ابزار پرسشنامه، رفتارهای خشونت آمیز 1049 نفر از دانش آموزان دختر استان بوشهر مورد مطالعه قرار گرفت. روش نمونه گیری نیز به صورت خوشه ای چندمرحله ای است.یافته ها:یافته های این پژوهش گویای آن است که متغیرهای تکنولوژی های ارتباطی، آشفتگی روابط خانوادگی و باورهای مذهبی با رفتارهای خشونت آمیز رابطه دارند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان می دهد که متغیر وابسته رفتارهای خشونت آمیز، مستقیماً تحت تأثیر متغیر تکنولوژیهای ارتباطی (46/0 =Beta) قرار گرفته است؛ در مجموع این متغیر، توانسته است مقدار 10 درصد از تغییرات این متغیر وابسته را توضیح دهد. بر همین اساس، در مدل مسیر، تنها متغیر تکنولوژی های ارتباطی توانسته است به شکل مستقیم تأثیر معنی داری بر روی متغیر وابسته داشته باشد و تأثیر متغیرهای آشفتگی روابط خانوادگی و باورهای مذهبی به صورت غیرمستقیم بوده است؛ همچنین بر اساس شاخص های برازش، این مدل با استفاده از آماره های RMSEAبا مقدار 042/0 و X2/DF با مقدار 88/2، از برازش خوبی برخوردار است. بر اساس نتایج این پژوهش، از بین عوامل تعیین کننده ی رفتارهای خشونت آمیز دانش آموزان دختر، نقش تکنولوژی های ارتباطی بسیار تعیین کننده است؛ پیشنهاد می شود در سطح مدارس، آموزش های لازم جهت شناخت این تکنولوژی ها و نحوه ی مواجهه با آن ها از جانب مشاوران پرورشی در اختیار دانش آموزان دختر قرار گیرد.
عوامل مؤثر بر گرایش به نزاع فردی و جمعی با تأکید بر راهکارهای پیشگیرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
185 - 229
حوزه های تخصصی:
هدف: خشونت و نزاع از آن نوع پدیده هایی است که نه تنها برای افراد درگیر، بلکه به واسطه ایجاد احساس ناامنی، فرسایش سرمایه اجتماعی و نمایش چهره خشن از شهر یا محله و نظایر آن، پیامدهای منفی متعددی برای کل پیکره اجتماع در پی دارد و لذا ضروری است پس از شناخت ابعاد این آسیب، در جهت کاهش آن اقدام کرد. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف شناخت علل نزاع فردی و جمعی و راهکارهای پیشگیری از آن اجرا شد.روش شناسی : روش تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری را شهروندان 18 تا 50 ساله ساکن در شهرستان های همدان، اسدآباد و ملایر (به دلیل برخورداری از بیشترین فراوانی نزاع) تشکیل می دهد و حجم نمونه به تعداد 395 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق پرخطر و مستعد نزاع در شهرستان های مذکور انتخاب گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد کم و کیف ادراک از نظارت والدین، وجود کنترل غیررسمی، و همچنین کنترل رسمی، احساس تعلق به اجتماع (پیوند اجتماعی)، سنگینی کفه هزینه در تحلیل هزینه- فایده از نزاع، رضایت از عملکرد پلیس، اعتماد نهادی (نهادهای قضایی) رابطه معکوس و متغیرهای ظرفیت پرخاشگری، احساس تعلق به شبکه دوستان، احساس محرومیت اجتماعی، احساس ناکامی اجتماعی و احساس آنومی رابطه مثبت و مستقیم با هر دو متغیر (گرایش به نزاع فردی و جمعی) دارند.نتیجه گیری: با مداخله در مکانیزم های علّی مذکور، می توان گرایش به رفتارهای نوع دوستانه (بجای خشونت و نزاع) را افزایش داد. این امر از طریق توجهات ساختاری ممکن خواهد شد.
زنان اقدام کننده به خودکشی؛ فعالِ میدان خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
145 - 177
حوزه های تخصصی:
خودکشی از جمله رفتارهای انسانی است که تحت تاثیر درون مایه های زیستی متنوعی قرار دارد. در شرایط کنونی با توجه به مسائلی همچون؛ روند صعودی نرخ خودکشی، کاهش سن اقدام و افزایش استفاده از روش های خشن همچون خودسوزی برای خودکشی می توان از ضرورت پرداخت آن به عنوان یک مسئله ی اجتماعی اشاره نمود. این پژوهش در صدد است با روش کیفی نظریه ی زمینه ای با تمرکز بر داده های حاصل از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با 15 فردِ خودکش (زن) به فهم و شناسایی عللی بپردازد که در توضیح چرایی و چگونگی شکل-گیری پدیده ی خودکشی مؤثرند. نتایج پژوهش نشان می دهد که تبیین کننده های اقدام به خودکشی از دید این افراد خشونت کلامی، فیزیکی، اجتماعی، تغییر مکان اجباری، ممانعت از اشتغال و طلاق، احساس خستگی و تنهایی، مشاجرات با فامیل و اولیاء مدرسه، عدم همدردی همسر، کار اجباری در دوران کودکی، بیماری و مشکلات جسمی و نداشتن حامی به عنوان شرایط علی خودکشی می باشند. نتایج تحقیق نشان داد بارزترین علت اقدام به خودکشی این افراد نوع مواجهه و برخورد آن ها و یا خانواده هایشان با موضوع خشونت بوده است.
نوسلفی گری و امنیت انسانی کشورهای اسلامی در عصر بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موج بیداری اسلامی که از ابتدای دهه ۲۰۱۰ بخش گسترده ای از جهان اسلام را دربرگرفت، سبب شد تا الگوهای جدید حکمرانی در کشورهای اسلامی توسط جریان های مختلف ارائه شود. متصلب ترین الگوی حکمرانی توسط جریان نوسلفی ارائه شده که پیامد رشد این دیدگاه بسط خشونت گرایی در کشورهای اسلامی بوده است. این خشونت گرایی آثار متفاوتی بر ابعاد مختلف امنیت در کشورهای اسلامی در عصر بیداری اسلامی داشته است که می توان آن را در قالب مفهوم امنیت انسانی مورد بررسی قرار داد. در این چارچوب، پرسش اصلی این پژوهش مطرح می شود که گسترش نوسلفی گری در دوران بیداری اسلامی چه تاثیری بر امنیت انسانی در کشورهای اسلامی داشته است؟ (مسئله) پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده ها به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است (روش). یافته های پژوهش نشان می دهد که با گسترش فعالیت جریان های نوسلفی در کشورهای اسلامی پس از خیزش های بیداری اسلامی وجوه مختلف امنیت انسانی در این کشورها در زمینه های اقتصادی، سلامت، امنیت فردی، امنیت سیاسی و امنیت زیست محیطی تضعیف شده است. از این رو رشد نوسلفی گری را می توان عنصر مهمی در تقابل با بیداری اسلامی و در قالب «پادبیداری اسلامی» مفهوم بندی کرد (یافته ها).
بررسی تدابیر کیفری اسلام و حقوق موضوعه ایران در پیشگیری از بروز خشونت در نهاد خانواده
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
141 - 154
حوزه های تخصصی:
خشونت خانگی آثار بسیار ناخوشایندی بر شخصیت و زن دگی اعض ای خ انواده دارد. مهم ترین نتیجه خشونت خانوادگی، پدیده آمدن تعارض و زمین ه از ه م پاشیدن نهاد خانواده است. تبعات و آثار خشونت تنها محدود به چارچوب خانواده و اعضای آن نیست؛ چراکه اهمیت و نقش خانواده در جامعه به گونه ای است که قوت ها و نقص های آن بر کل جامعه تأثیرگذار است. هدف مقاله حاضر بررسی تدابیر کیفری اسلام و حقوق موضوعه ایران در پیشگیری از بروز خشونت در نهاد خانواده است. این مقاله توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که خ انواده ب ه دلی ل دارا ب ودن خص ایص و ویژگی های منحص ر ب ه ف رد، از جمل ه نهاده ای اجتم اعی اس ت ک ه راهبرده ا و تدابیرحقوقی اعم از کیفری و قضایی از آنچنان ظرفیتی برخوردار نیستند که قادر باشند به نحو مطل وب موجبات تحکیم نهاد خانواده را فراهم کرده و قادر به حل تمام مشکلات خ انواده باش ند. البت ه مقص ود نفی حقوق یا راهبردهای حقوقی در تحکیم روابط خانوادگی نیست؛ بلک ه منظ ور تأکید ب ر ای ن نکت ه است که لازم است با واقع بینی، سطح انتظار خود از حق وق در ح وزه رواب ط خ انوادگی را تعری ف و تصحیح نماییم و از حقوق بیش از ظرفیتش انتطاری نداشته باشیم، و بعضی نارسایی های این حوزه را ب ا راهبردهای اخلاقی حل و فصل نماییم. همچنین راهبردهای حقوقی که برای تحکیم خانواده معرفی می گردند، نباید نافی جنبه های اخلاقی نهاد خانواده باشد.
مبانی جرم انگاری خشونت خانوادگی علیه اطفال و نوجوانان در پرتو نظام حقوقی ایران و فقه امامیه
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
29 - 46
حوزه های تخصصی:
حاکم شدن فضای پست مدرنیزم بر زندگی جوامع بشری و ورود متغیرهای مختلف به زندگی افراد، موجب پیچیده شدن روابط انسان ها شده است. یکی از موضوعات مهم در این زمینه، افزایش تنش و خشونت می باشد. در این میان یکی از مصادیق مهم خشونت، خشونت خانوادگی می باشد. خشونت خانوادگی نیز دارای ابعاد و مصادیق مختلفی، ازجمله خشونت علیه زنان، خشونت علیه اطفال و نوجوانان و ... است. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی گردآوری شده است، مبانی جرم انگاری این پدیده در نظام حقوقی ایران و فقه امامیه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. در پژوهش حاضر مشاهده خواهد شد که علیرغم ظواهر برخی احکام مانند جواز تأدیب اطفال و نوجوانان، در چهارچوب نظام فقهی حقوقی حاکم، همه مصادیق خشونت علیه اطفال و نوجوانان ممنوع می باشد و وجود احاکم خاص تربیتی آموزشی هیچ گونه جوازی برای اعمال خشونت علیه اطفال و نوجوانان فراهم نمی کند.
مدل مطلوب سیاست کیفری مقابله با خشونت علیه کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید دوران کودکی از حساس ترین دوران زندگی انسان است، چرا که در این دوران ابعاد مختلف جسمی و روانی کودک در حال شکل گیری و تکامل است و خشونت علیه آنها در این سال های حساس زندگی، به رشد و سلامت آنها آسیب جدی وارد می کند. روند افزایشی خشونت علیه کودکان و نوجوانان و لزوم حمایت از آسیب پذیرترین گروه اجتماع، بررسی این پدیده را ضروری می نماید. تا با ارائه الگوی مناسب جهت برخورد با بزهکار بتوان امیدوار بود که در آینده با خشونت علیه کودکان و نوجوانان مقابله شود و شیوع این پدیده کاهش یابد. از این رو، هدف از این پژوهش، طراحی مدل مطلوب در جهت مقابله با خشونت علیه کودکان و نوجوانان است. پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است که داده های آن، از طریق روش های کتابخانه ای و میدانی، جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش، شامل سه گروه اساتید حقوق، قضات و وکلا و حقوق دانان و کارشناسان حقوقی بوده است؛ که از میان آنها با روش تصادفی طبقه ای،140 نفر انتخاب شدند. یافته های پژوهش دلالت بر آن دارد که مدل مطلوب مقابله با خشونت علیه کودکان و نوجوانان، مدل ترکیبی ترمیمی و سزادهنده خواهد بود. به این صورت که بر خشونت گران بر کودکان و نوجوانان مدل ترمیمی را اعمال کرده، ولی نسبت به خشونت گرانی که مرتکب خشونت هایی می شوند که احساسات عمومی را جریحه دار می کند و نظم عمومی جامعه را مختل می کند مدل سزادهنده را اعمال کنیم.
واکاوی تجربه زیسته زنان قربانی تجاوز جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
29 - 56
حوزه های تخصصی:
تجاوز جنسی وجه بارز خشونت و آسیب جدی برای قربانی است. این تحقیق با هدف واکاوی تجربه زیسته زنان قربانی و با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی و استراتژی کلایزی انجام شده است. مشارکت کنندگان، دو گروه زنان معتاد و غیر معتاد و جمعاً تعداد 11 نفر، با نمونه گیری هدفمند در دسترس شهر تهران انتخاب شده اند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته تا اشباع داده و اعتبار تحقیق بر اساس تطبیق برساخته های محقق به لحاظ تجربی با برساخته های مشارکت کنندگان و پایایی با کنترل قابلیت اعتماد به داده ها و مثلث کدگذاری انجام شد. تحلیل داده ها با تقلیل گزاره های معنی دار به مقوله ها شامل 47 مفهوم اصلی، 19 زیر مقوله و 8 مقوله اصلی و توصیف و تفسیر متنی و ساختاری انجام گرفت. زخم خوردگی روانی به عنوان درک و فهم از موضوع و چهار مقوله شامل خانواده گسیخته، سرکشی و روابط آزاد، اعتیاد، ناامنی اجتماعی عوامل اثرگذار بر تجاوز جنسی شناخته شد. راهبرد قربانی سکوت اجتماعی و انتقام است و طرحواره آسیب روانی برای همیشه در ذهن و روان او نقش می بندد. سرعت در رسیدگی به مجازات مجرمان، اقدامات پیشگیرانه و آگاه سازی جامعه، قوانین بازدارنده، اقدامات انتظامی و افزایش دستگاه های نظارتی و گشت های پلیس و دوربین های شهری پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ بر همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
194 - 203
حوزه های تخصصی:
آسیب های روان شناختی و رفتاری در دانشجویان همانند خشونت می تواند سلامت روانی و هیجانی آنان را با آسیب جدی مواجه سازد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ بر همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اصفهان (خوراسگان) دارای علائم خشونت در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 27 دانشجوی دارای علائم خشونت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (14 دانشجو) و گواه (13 دانشجو) جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ را طی 8 هفته در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خشونت (آیزنک و ویلسون، 1367) (VQ)، مقیاس همدلی (جولیف و فارینگتون، 2006) (EQ) و پرسشنامه معنا در زندگی (استگر و فرازیر، 2006) (MLQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش ارتباط بدون خشونت بر همدلی (0/001>P؛ 51/0=Eta؛ 35/24=F) و معنای زندگی (0/001>P؛ 46/0=Eta؛ 21/20=F) دانشجویان دارای علائم خشونت تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش ارتباط بدون خشونت با بهره گیری از فنونی همانند دریافت همدلانه، شناسایی و ابراز احساسات و مسئولیت پذیری احساسات خود می تواند روشی موثر در جهت بهبود همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت مورد استفاده قرار گیرد.
مقابله با خشونت خانگی علیه زنان در رویه قضایی دادگاه حقوق بشر اروپا
منبع:
قضاوت سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
43 - 66
حوزه های تخصصی:
خشونت خانگی علیه زنان یک پدیده جهانی است. که به طور سنتی یک موضوع حقوق بشری تلقی نمی شود، درنتیجه تلاش های فعالان حقوق بشر، جنبش های زنان و دانشگاهیان فعال در این زمینه وارد دستور کار سازمان ملل شده است. با توصیه عمومی شماره 19 کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، برای اولین بار به عنوان نوعی تبعیض بر اساس جنسیت پذیرفته شد و در سیستم رفع تبعیض علیه زنان ادغام شد که البته به صراحت خشونت علیه زنان را موردپذیرش قرار نمی داد. سرانجام دولت ها موظف به مبارزه با خشونت علیه زنان شده اند که به عنوان نوعی تبعیض بر اساس جنسیت در حقوق بین الملل حقوق بشر پذیرفته شده است، خواه در حوزه خصوصی باشد یا حوزه عمومی. مطابق با این تعهدات، دولت نه تنها موظف به حمایت از قربانیان خشونت و مجازات مرتکب است، بلکه باید ریشه ها و علل خشونت را نیز از بین ببرد. نتایج به دست آمده از مطالعه خشونت خانگی علیه زنان در چارچوب تصمیمات دادگاه حقوق بشر اروپا این است که آرای دادگاه حقوق بشر اروپا این شکل از خشونت را با احکام حقوق بشر اروپایی ناسازگار می داند و دولت های عضو را ملزم کرده تعهداتی را در راستای منع خشونت علیه زنان در دستور کار قرار دهند.
رویکرد جرم شناسی به جرائم خشن بر اساس پرخاشگری و راهکارهای پیشگیری از آن ها
منبع:
قضاوت سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
75 - 94
حوزه های تخصصی:
از نگاه محققان جنایی، شناسایی شخصیت مرتکبان جرائم خشن یکی از مهم ترین موضوعات پژوهشی در راستای مطالعات روان شناختی جرائم خشن در حوزه سیاست کیفری جنایی است. هدف این مطالعه تعیین کاربرد و ارائه راهکار روانشناسی علمی نسبت به مرتکبین جرائم خشن است. خشونت مرتکبان ناشی از اختلالات شخصیتی و مشکلات درون و برون خانوادگی و آثار نابرابری قدرت و ثروت در جامعه است و می توان زیر نظر متخصصین این علم از پرخاشگری مجدد پیشگیری نمود. همچنین در راستای بازپروری شخصیت مرتکبان به منظور ورود مجدد به اجتماع می توان سطوح پرخاشگری و تعداد افراد پرخاشگر را به حداقل رساند و آنان را بر اساس برنامه های مدیریت خشم طبقه بندی نمود. از سوی دیگر با سنجش آثار این افراد در حین ارتکاب جرم، مجازاتی برای آنان تعیین نمود. علیرغم تدابیر ارفاقی قانون گذار و برنامه های اصلاحی توسط شورای طبقه بندی زندان، خشونت پرخاشگرانه در جامعه سیر فزاینده ای داشته و کاهش جمعیت کیفری زندان (ازجمله در قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹) ناکارآمد بوده است.
بررسی کارزارهای توییتری خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
73 - 100
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مطالبی که شبکه های اجتماعی -توئیتر- به آن توجه داشته اند، خشونت علیه زنان در ایران بوده است. مهم ترین پشتوانه های نظری در پدید آمدن این کارزارها، انعکاس مطالب درباره خشونت علیه زنان است. از مهم ترین عامل ها در پدید آمدن این موج ها، فعالان مهم در عرصه این شبکه های اجتماعی هستند که با استفاده از دنبال کنندگان خود این مطالب را انعکاس می دهند. مهم ترین آنها از نظر تعداد، توئیت و ریتوئیت، کمپین «دختران انقلاب» بوده است. هدف تحقیق، تحلیل چگونگی عملکرد توییتر در انعکاس مطالب خشونت علیه زنان در ایران بر اساس مهم ترین کارزارهای به وجود آمده طی دهه اخیر است. این موضوع بر اساس مبانی نظری درباره انواع خشونت و جنبش های شبکه ای شده تحلیل شد. روش تحقیق، تحلیل مضمون توئیت ها و هشتگ های مرتبط با کمپین ها از سال 1396 تا 1400 است. نتایج تحقیق نشان داد که مهم ترین مضامین درباره خشونت اجتماعی و سیاسی علیه زنان است. در این رابطه برخی از کمپین ها و هشتگ ها، سبب بروز ناامنی ها در اجتماع و تأثیر عینی در جامعه بوده اند که مهم ترین آنها از نظر تعداد توئیت و ریتوئیت کمپین دختران خیابان انقلاب بود. بنا به اهمیت امنیتی و تأثیر فضای مجازی نظیر توئیتر، تحلیل مضامین توئیت ها نشان از خلأ اخبار، پست ها و توئیت های افراد مرتبط با کمپین ها و هشتگ ها بود.