مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
خشونت
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
277-303
هدف این مقاله ارزیابی انتقادی کتاب خشونت و نظم های اجتماعی است. خشونت سیاسی جمعی به مثابه پدیده ای پربسامد در زندگی جوامع، از دیرباز مطمح نظر اندیشه ورزان علوم اجتماعی بوده است. آغاز هزاره سوم و ظهور اشکال نوین خشونت سیاسی ، سبب بازتوجه صاحب نظران در باره نسبت آن با توسعه شده است. اثر حاضر با پیشگامی فکری داگلاس نورث و همکارانش، از زاویه اقتصاد سیاسی و مطالعه تاریخی-مقایسه ای می کوشد چارچوبی مفهومی برای درک چگونگی مهار خشونت سیاسی در نظم های اجتماعی دسترسی محدود و باز ارائه کند. ایده محوری کتاب توضیح منطق بنیادین الگوهای نظم های اجتماعی و تبیین چگونگی گذار از حکومت های طبیعی به نظم دست رسی باز و خشونت زدایی از طریق ائتلاف فرادستان یا رقابت سیاسی و اقتصادی است. قوت کتاب برخورداری از ایده های نوآورانه، راهبردی و بین رشته ای، خوانشی انتقادی از نظریه های مسلط توسعه و بازآوری نهاد دولت به کانون بحث توسعه است، اما کاستی های آن شامل فهم فروکاست گرایانه از متغیر خشونت، خوانش غایت انگارانه از نظم دسترسی باز و پذیرش ضمنی ایده یکتاباوری در الگوی دگرگونی جوامع و کم اعتنایی به نقش روابط نامتقارن قدرت بین جوامع دسترسی باز و جوامع درحال توسعه است.
تبیین وضعیت امنیت ورزشگاه های فوتبال ایران با تأکید بر نقش عوامل برگزاری مسابقات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
979 - 1000
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین وضعیت امنیت ورزشگاه های فوتبال ایران با تأکید بر نقش عوامل برگزاری مسابقات فوتبال بود. پژوهش کاربردی و از نظر روش توصیفی با رویکرد همبستگی است. جامعه آماری پژوهش اعضای هیأت های فوتبال، پلیس مدیران ورزشگاه، کارشناسان و استادان دانشگاه بودند که در مجموع120 نفر به پرسشنامه تعدیل شده امنیت ورزشگاه های فوتبال فرجی (1398) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. براساس نتایج، حفاظت فیزیکی ورزشگاه و صلاحیت منابع انسانی از عوامل مهم تأمین امنیت استادیوم های فوتبال هستند. وضعیت کنترل محیط پیرامونی، آموزش و تمرین، صلاحیت و اعتبار در جهت مثبت و کنترل مواد سمی و شیمیایی در جهت منفی معنا دار شدند و کنترل محیط درونی و کنترل راه های دسترسی در حد متوسط اند. نظر به اهمیت حفاظت فیزیکی و عوامل مرتبط با منابع انسانی برگزارکننده مسابقات فوتبال می توان گفت نقش عوامل برگزاری و پلیس به عنوان یکی از مهم ترین ارکان تأمین امنیت استادیوم ها مورد توجه بوده است، و استفاده از فناوری و سیستم های پیشرفته هشداردهنده امنیتی می تواند در بهبود رویه های حفاظت فیزیکی بر اثرگذاری نقش عوامل برگزاری و منابع انسانی پلیس کمک کند.
تدوین الگوی برنامه های آموزشی در ورزش برای دستیابی به برابری جنسیتی و جلوگیری از خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
1 - 29
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کیفی با هدف تدوین الگوی برنامه های آموزشی در ورزش برای دستیابی به برابری جنسیتی و جلوگیری از خشونت علیه زنان و با استفاده از نظریه داده بنیاد مبتنی بر رویکرد استراوس-کوربین انجام شد. صاحب نظران ورزش زنان شامل اساتید مدیریت ورزشی، پژوهشگران حوزه مطالعات زنان، مدیران و مسئولان سازمان های ورزشی، مربیان، ورزشکاران، جامعه شناسان و روانشناسان جامعه پژوهش را تشکیل دادند. به روش نمونه گیری هدفمند و نظری تا رسیدن به حد اشباع نظری 21 نفر در مصاحبه شرکت کردند. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شد. ضمن اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحب نظران، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری باز گردآوری شد و از درون آن ها مقوله هایی استخراج شد. در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان مقوله ها ذیل عناوین شرایط علّی شامل مهارت انگیزشی، پدیده اصلی شامل آگاهی جنسیتی، استراتژی ها شامل مهارت های کنترل خشم و آموزش محیطی، شرایط مداخله گر شامل جنسیت و فرهنگ، عوامل زمینه ای شامل یادگیری مشارکتی و پیامدها شامل مهارت شناختی و مهارت اجتماعی درقالب پارادایم کدگذاری تعیین شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی نیز همه اجزای پارادایم کدگذاری تشریح شدند، مدل ترسیم شد و نظریه تدوین و ارائه شد. درنهایت، هشت مؤلفه اصلی و 21 زیرمؤلفه استخراج شدند و در قالب الگوی نظرى بر مبناى نظریه داده بنیاد ارائه شدند. براساس نتایج، تدوین الگوی برنامه های آموزشی در ورزش برای دستیابی به برابری جنسیتی و جلوگیری از خشونت علیه زنان و استفاده از الگو در آموزش مربیان و ورزشکاران، به افزایش برابری جنسیتی و کاهش خشونت علیه زنان در جامعه کمک می کند.
کار بست تساهل و مدارا در مدل حکمرانی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
467 - 494
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو،با فرض اینکه نظریه مدارا راه حلی بنیادین برای دستیابی به اهداف نظام سیاسی و پذیرش متقابل مدنی است و همچنین در آثار امام خمینی(ره) جایگاهی خاص دارد، می خواهد با بررسی عقبه نظری مدارا در تمدن اسلامی و غربی، آن را در اندیشه امام پیگیری و برجسته کند. حقوق افراد و چگونگی تعامل با دیگری یکی از وجوهات اندیشه امام خمینی (ره) است که با رعایت و رسمیت یافتن حقوق و آزادی های مدنی در قول و فعل ایشان جلوه گر می شود. بررسی آثار امام خمینی(ره)، نشان می دهد که ایشان در آرای خود به تبیین چرایی تعامل مدارامحورانه در یک جامعه و تأثیرات آن در حیات اجتماعی و مذهبی پرداخته است و همچنین با سنت سیاسی رفتاری شان عملاً نشان داده اند که منش خشونت محورانه نه تنها تأثیری در اصلاحِ فردی و اجتماعی ندارد بلکه منشأ مفاسد بزرگ تر و پیچیده تر نیز می شود. این مفهوم در اندیشه امام بر مدارا از یک مفهوم پارادایمیک منتزع از متون دینی شکل گرفته و از منظر اخلاق سیاسی و فلسفه سیاسی، جزء لاینفک حاکمیت دینی و یک فضیلت اخلاقی و اصل حقوقی- سیاسی است که در عمل به زندگی صلح آمیز افراد و گروه ها با عقاید متفاوت و شیوه عمل متمایز در درون یک جامعه معین اجازه ظهور و بروز می دهد؛ لذا شیوه مناسبی برای تأسیس سرمایه اجتماعی در جامعه و کاهنده تنش های اجتماعی و سیاسی بین گروهی است. روش تحقیق در این مقاله مقایسه ای-تحلیلی است که با بررسی تاریخی سیر مفهوم در دو تمدن اسلامی و غربی و سپس تحلیل آن در اندیشه امام نهایتاً به این نتیجه گیری رسیده که توسل و تأسی به اندیشه و عمل سیاسی امام می تواند راه حل مناسبی برای بسیاری از مشکلات امروزین تمدن اسلامی-ایرانی باشد.
بررسی فقهی شاخص های بغی و براندازی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی فقهی شاخص های بغی و براندازی است که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به آن پرداخته شد. پرسش مهم موضوع حکم قرار گرفتن بغی مطرح در قرآن و روایات است که چه شاخص هایی دارد و قلمرو آن کجاست؟ نتایج نشان داد که شاخص های اصلی بغی بدین قرار است: فعالیتی جوارحی است؛ آنچه در ذهن و ضمیر افراد بوده و به گونه ای لباس تحقق خارجی نپوشیده است را نمی توان بغی و عملی براندازانه به حساب آورد. فعالیتی در تضاد با نظام یا زمامدار به حساب می آید، نه فعالیتی خنثی و بی ارتباط. عملی خشونت بار و جنگی است و مخالفت های مسالمت آمیز را نمی توان بغی خواند. خشونت ادامه داری است که با سوءنیّت خاص (قصد براندازی و یا تضعیف) انجام می شود.
تحلیل محتوای خشونت رسانه ای (مطالعه موردی: خشونت مطبوعاتی در انتخابات ریاست جمهوری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
103 - 124
حوزه های تخصصی:
تأسیس و توسعه مطبوعات در ایران آثار مثبت و منفی متعددی داشته است که در این میان «خشونت مطبوعاتی» از جمله پیامدهای منفی آن به شمار می آید. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای خشونت مطبوعاتی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران (به سال 1396) است. جامعه آماری این پژوهش روزنامه های ایران، شرق، کیهان و وطن امروز و نمونه آماری مطالب حاوی خشونت در این روزنامه ها است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمی و نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. ابزار اندازه گیری، مشاهده و مطالعه مطالب، نحوه اجرا کدبندی موارد مرتبط با خشونت و واحد تحلیل «کلمه» و «جمله» بوده است. یافته های پژوهش نشان داد در ایام برگزاری انتخابات، روزنامه های مورد نظر در چهار بعد مخاطبان، موضوع، نوع اتهام و شکل انتشار خشونت از یکدیگر متمایز بوده اند.
خشونت علیه متافیزیک: بررسی انتقادی نقدهای رادیکال به خشونت متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
259 - 289
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین نقدهای معاصر به متافیزیک، نقد خشونت نهفته در متافیزیک و خشونت برآمده از آن است. لویناس و دریدا نمایندگان بارز این دیدگاه بوده اند که هرکدام به شیوه ای، درباره لوازم و استلزام های خشونت بار متافیزیک استدلال کرده اند. لویناس با تحلیل فرایند مفهومی و کلی سازی هر امر متفرد در متافیزیک، توضیح می دهد که روش متافیزیک مستلزم اولاً محو کردن وجه انضمامی و تفاوت های دیگری و ثانیاً تملک دیگری برای خود است. از این جهت، متافیزیک بنیاد خشونت را در نظر و سپس در عرصه عمل استوار و توجیه می کند. دریدا همزمان با انتقال بنیاد خشونت از متافیزیک به زبان، معتقد است عدم خشونت محض ممکن نیست و به جای عدم خشونت، باید با آگاهی به ساختارهای خشونت و به کمک نوشتار، به سوی اقتصاد خشونت پیش رفت. در این مقاله، نخست نقدهای لویناس و دریدا به خشونت متافیزیک شرح داده می شود و سپس توضیح خواهم داد که بخشی از این نقدها خود نوعی خشونت در حق متافیزیک و نادیده گرفتن برخی از مهم ترین وجوه تاریخ آن است.
مقابله با خشونت و جرم مبتنی بر نفرت نسبت به ترنس ها در ایران و ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
309 - 334
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل ایجاد جرایم مبتنی بر نفرت را هویت جنسیتی قربانیان تشکیل می دهد؛ در واقع، از آن جا که افراد مذکور اعتقاد به جنسیتی مخالف با جنسیت زمان تولد خود دارند، اعمال و کرداری مخالف با جنس بیولوژیکی خود انجام می دهند، چنین عملکردی که محصول اختلال روانی افراد یادشده می باشد موجب شده است تا افراد یادشده به عنوان سیبل مناسبی برای جرم مبتنی بر نفرت قرار گیرند؛ در این زمینه، مقابله با خشونت نسبت به ترنس ها ایجاب می کند تا راهبرد کیفری و غیر کیفری متناسبی از این حیث مورد تجهیز قرار گیرد. در این خصوص، کنشگران قانونگذاری ایالات متحده آمریکا در سطوح فدرال و بیشتر ایالات، ترنس ها را به عنوان یکی از گروه های مورد حمایت در قبال جرایم مبتنی بر نفرت مورد شناسایی قرار داده اند؛ علاوه بر این ها، تدابیر غیر کیفری از جمله در حوزه آموزش پیرامون اختلال هویت جنسیتی ترنس ها، وضع مقررات ضد تبعیض جنسیتی در فضای کاری، تحصیلی، معاضدت حقوقی و تناسب سازی پناه گاه ها در جهت مقابله با خشونت نسبت به ترنس ها در کانون توجّه قرار گرفته است. در سوی مقابل، قانونگذار ایران هنوز نتوانسته سیاست حمایتی مناسبی را در مواجهه باخشونت بر پایه ترنس بودن قربانی برقرار کند.
نقش عوامل جغرافیایی- محیطی در شکل گیری رفتار انسان: مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی نقش عوامل جغرافیایی- محیطی در شکل گیری رفتار انسانی انجام شده است. پژوهش با رویکرد کیفی، تفسیری و روش گراندد تئوری انجام شده است؛ گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه ی عمقی با 30 نفر از زنان و مردان ساکن شهر تهران انجام شده است که روش انتخاب آنان، نمونه گیری نظری هدف مند بوده است. یافته های این تحقیق پس از مستند سازی در یک فرآیند علمی و با استفاده از کدگذاری داده ها در سه فاز بدست آمده است. در این پژوهش یک گونه شناسی از رفتار انسانی ارائه شده که در قالب مدل پارادایمی قرار دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل جغرافیایی محیطی در شکل گیری رفتار انسانی(عشق، خشونت، نفرت) در شهر تهران غلبه زیادی یافته است. همچنین گونه شناسی به دست آمده نشان می دهد که تاثیرات منفی مولفه های نامطلوب جغرافیایی محیطی در رفتار انسانی در قالب خشونت جسمی، خشونت کلامی، خشونت جنسی، خشونت روانی، خشونت رسانه ای، نفرت در مواجهه با عشق به خود، عشق عاقلانه، عشق الهی، عشق ایثارگرانه خود را نشان داده است.
چالش ها و موانع تحقق دموکراسی در قاره آفریقا
منبع:
فقه و حقوق نوین سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹
207 - 193
حوزه های تخصصی:
بدون شک یکی از مباحثی که از سه هزار سال قبل ذهن بشر را به خود مشغول کرده است موضوع دموکراسی و حکومت مردم بر مردم است که منظور از آن حاکمیت قانون در روابط انسان ها با یکدیگر است البته در برخی از کشورها بحث دموکراسی در تئوری و عمل کاملاً پیاده شده و آنها با تفاهم با یکدیگر زندگی در صلح و دوستی را تجربه می کنند اما این اتفاق خوشایند فقط در برخی از قاره ها اتفاق افتاده است و قاره هایی مانند آفریقا گامهای اولیه را به سوی دموکراسی برمی دارد اما موانع و چالش های پیش رو بقدری زیاد است که گاهی اوقات موجب یاس و ناامیدی می گردد. با این حال این مسیری است که دیر یا زود کشورهای قاره سیاره باید آن را طی کنند تا از یک ثبات بین المللی و منطقه ای برخوردار شوند و از جنگ و خشونت فاصله بگیرند. هدف از انجام این تحقیق آشنایی با چالش های تحقق دموکراسی در قاره آفریقاست و یافته های تحقیق ناظر بر این حقیقت است که کشورهای آفریقایی در حال گذر از یک دوره انتقالی پر تنش از بی ثباتی به سوی حاکمیت قانون و دموکراسی پایدار هستند و در این مسیر پرسنگلاخ از تجارب کشورهای با حاکمیت دموکراسی و ارزش های سازمان ملل متحد بهره مند می شوند و قطعاً با حفظ شرایط موجود و فرصت های طلایی پیش روی قاره آفریقا، آینده درخشانی در انتظار ملل قاره سیاه است.<br />
واکاوی خشونت و راهکارهای کاهش آن علیه زنان با تأکید بر فرهنگ افغانستان
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
205 - 193
حوزه های تخصصی:
عنوان انتخابی این مقاله «خشونت و راهکارهای کاهش آن علیه زنان در افغانستان» است. افغانستان کشوری است که پس از سه دهه التهاب خونین, در حال گذر از بحران می باشد. آن چه برای ساکنان این سرزمین حایز اهمیت است, دست یابی به امنیت، اشتغال، تثبیت درآمد، عادی شدن زندگی و مانند آن می باشد. زنان در این کشور بخشی عظیمی از نیروی انسانی است که در طول سال های خون و آتش, سخت ترین شرایط زیست محیطی را پشت سر نهاده اند. آنان قربانیان اصلی هر نوع خشونت بوده اند. آنان غیبت چندین ساله همسر، فقر خانواده، مرگ و میر فرزندان خورد سال، آتش جنگ، بمب باران های هوایی، تخریب منزل مسکونی، رنج آوارگی و ... را تحمل نموده اند. در واقع هیچ نوع خشونتی در دنیا نمانده که علیه زنان در افغانستان به اجرا در نیامده باشد. اکنون پس از تصویب قانون اساسی، دایر شدن مجلس ملی، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و حرکت به سوی سازندگی, انتظار می رود که وضع زندگی آنان بهبود پیدا کند. اصل رعایت و دفاع از حقوق زنان یک خواست معقول و در چارچوب قانون و احکام شریعت می باشد. وضعیت امروز جامعه نسوان نیز با گذشته فرق کرده است؛ مسکوت ماندن و بی اعتنایی به وضعیت کلی آنان پیامد ناگوار خواهد داشت. تبلیغات مهار ناپذیر عوامل فراملی هم در جریان می باشد، پس خطر احتمالی غلطیدن در دادم آن چه که امروز به نام «نهضت برابر خواهی زنان با مردان» خوانده می شود, به طور جدی احساس می شود، چیزی که صرف یک اغتشاش است نه تأمین حقوق زنان. براین اساس اقدام به موقع خواهد بود, اگر در روند نوسازی، سیستم نرم افزاری کشور توجه جدی به مسایل زنان به عمل آید. در این نوشته تلاش برآن بوده که مسایل زنان در قالب خشونت تبیین گشته و راه کارهای مؤثر برای کاهش آن پیش نهاد گردد.
پژوهشی در زمینه معنای خشونت و شوک در هنر معاصر
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
19 - 38
حوزه های تخصصی:
امروزه هنر معاصر، صرف نظر از تمامی تغییرات و سنت شکنی هایش، بیش از هر زمان دیگر با مفاهیمی مثل خشونت و شوک در ارتباط است. عوامل بسیاری را برای این امر می توان در نظر گرفت؛ از ابعاد فلسفی و نظری مربوط به هنر گرفته تا مسائل سیاسی و اجتماعی قرن بیستم و متعاقبا اوضاع جهان سرمایه داری بعد از پایان جنگ جهانی دوم. این گرایش مطلق و رادیکال به خشونت و شوک، در برخی از جنبه ها، منجر به جبهه گیری های منتقدین و فاصله گرفتن مردم از هنر معاصر شده است و این سوال را مطرح می کند که معنای خشونت و شوک در هنر معاصر چیست. ضرورت پرداختن به این سوال وقتی مشخص می شود که معنا ها و دلایل این گرایشات هنر معاصر، غالبا تحت تاثیر رسانه به صورت تقلیل گرایانه و سطحی بررسی می شوند. این پژوهش سعی داشته که معناهای بالقوه خشونت و شوک را به صورت انضمامی واکاوی کند. بدین منظور، بعد از بررسی زمینه های نظری و زمینه های سیاسی اجتماعی خشونت و شوک در هنر معاصر، به تحلیل معنی نمونه هایی از مهم ترین آثار هنری قرن بیستم می پردازد.
دفاع از دست دادن کنترل؛ تحولات حقوقی قتل ناشی از تحریک شدید احساسات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های حقوق کیفری دوره جدید پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
219 - 254
حوزه های تخصصی:
دفاع از دست دادن کنترل، دفاعی نو و ویژه برای مرتکبانی است که بر اثر رفتارهای تحریک آمیز بزه دیده، کنترل خود را از دست داده و او را به قتل می رسانند و در صورت استناد موفقیت آمیز به این دفاع نسبی، به جای قتل عمدی به قتل غیر عمدی محکوم می شوند. این دفاع که عمدتاً در حقوق کشورهای با نظام کامن لایی مطرح، و در سال 2009 به موجب قانون عدالت و کارآگاهان پزشکی قتل به طور مشخص وارد قوانین کیفری انگلستان شد، جایگزین دفاع تحریک شده است. مسئله اصلی این مقاله بررسی این سٶال است که چرا دفاع تحریک نسخ شد و ماهیت و شرایط دفاع از دست دادن کنترل چیست؟ تحلیل این مسئله با رویکرد تطبیقی به حقوق کیفری ایران و با روش تحلیلی توصیفی نشان داد که در دفاع جدید تلاش شده است تا مشکلات دفاع سنتی تحریک برطرف شود. گرچه در هر دو دفاع، از دست دادن کنترل رکن اساسی است، اما برای مثال، محرک ترس از خشونت شدید که در دفاع تحریک، محرک واجد شرایطی برای دفاع محسوب نمی شد، اکنون همانند محرک خشم پذیرفته شده و شرط ناگهانی بودنِ از دست دادن کنترل نیز حذف شده است. با وجود این، در عمل همچنان برخی مشکلات و موانع استناد به این دفاع برای برخی مرتکبان باقی است که مهم ترین آن ها تأکید زیاد بر از دست دادن کنترل و اتخاذ معیار نوعی برای احراز آن است. به نظر می رسد شاید آگاهانه، تصمیم گیری و حل بسیاری از جزئیات به قضات و هیئت منصفه واگذار شده است تا آن ها با در نظر گرفتن تمامی واقعیت های هر پرونده، تصمیمی عادلانه بگیرند. همچنان که به رغم عدم پیش بینی دفاع از دست دادن کنترل در قوانین جزایی ایران، دادگاه ها در عمل به آن بی توجه نبوده و گاه تلاش کرده اند با تفسیرهای موسع خود، از ظرفیت های قانونی موجود برای تبدیل قتل عمدی به قتل غیر عمدی (شبه عمدی) استفاده کرده و مرتکبان را از کیفر قصاص رها سازند.
آسیب شناسی اجتماعی در محلات کم برخوردار؛ مطالعه موردی: محله انجیراب گرگان
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۱۸) جلد اول
37-48
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله، شناسایی وجود انواع گونه های آسیب های اجتماعی و میزان شیوع و مبتلابودن محله به این آسیب ها می باشد. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای با حجم نمونه، 406 نفر است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری و استخراج گردیده است. جهت بررسی تفاوت میانگین شاخص های پنج گانه در بین مردان و زنان از آزمون t.test و در مورد گروه های سنی مختلف، از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است که تفاوت معناداری را نشان نمی دهد. میانگین به دست آمده برای شاخص آسیب اجتماعی برابر با 28/30 بوده که در سطح کم قرار می گیرد. میانگین شاخص مواد مخدر و مشروبات الکلی 23/14و در سطح متوسط، شاخص خشونت 83/9 و در سطح کم، میانگین شاخص آسیب جنسی 18/1 و در سطح کم و شاخص آسیب اجتماعی حوزه کودکان برابر با 03/5 می باشد که در سطح کم قرار دارد. به جز شاخص مواد مخدر و مشروبات الکلی که به سطح متوسط نزدیک است سایر شاخص ها در سطح پایینی قرار دارد. توانمندسازی جامعه محلی، ارتقاء مشارکت اجتماعی و ارتقاء سرمایه اجتماعی از جمله راهکارهای موثر در کاهش آسیب های اجتماعی در این محله است
بررسی روح حاکم بر لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۳
29 - 54
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام حقوقی ایران، همواره در صدد ارتقاء کیفیت استیفاء حقوق زنان در سطوح مختلف بوده است. در سطح قانونگذاری نیز به صورت متناوب طرح ها و لوایحی در این حوزه مطرح بوده اند. تا زمان نگارش این سطور، آخرین اقدام تقنینی در این حوزه، لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» است. با توجه به ابعاد مختلف و آثار شگرف لایحه، بررسی آن ضروری می نمایاند. پژوهش حاضر در صدد است با واکاوی مفاد لایحه، رویکرد و راهکارهای آن را به چالش بکشد. از این رو، سؤال اصلی چنین طراحی شده است: «چه انتقاداتی بر رویکرد و راهکارهای لایحه وارد است؟» نتایج نشان می دهد لایحه تا حد زیادی تحت تأثیر اسناد بین المللی و مبانی جنسیت گرایی نگاشته شده است. به نظر می رسد این ادبیات سنخیتی با مبانی دینی و الزامات فرهنگ ایرانی-اسلامی جامعه ما ندارد. مسئله شناسی لایحه نیز با اشکال مواجه است و تردیدهای جدی در ضرورت تصویب چنین قانونی بروز یافته است. لذا در نهایت، پیشنهاد شده است که لایحه از سوی مجلس شورای اسلامی تصویب نشده و حل برخی مشکلات موجود در بستر قانونی جامع در حوزه «خانواده» پیگیری شود و ادبیات «ظلم» و «تعدی» جایگزین ادبیات «خشونت» گردد. روش بررسی توصیفی-تحلیلی است.
تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از خشونت پس از زلزله (مورد مطالعه زنان سرپرست خانوار ساکن در مناطق زلزله زده استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
99 - 108
حوزه های تخصصی:
زنان سرپرست خانوار از گروه های اجتماعی آسیب پذیر و فراموش شده در حوادث طبیعی هستند که به دلیل مسائل فرهنگی و اجتماعی همواره مورد خشونت قرار می گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از خشونت پس از زلزله استان کرمانشاه انجام شد. جامعه مورد مطالعه کلیه زنان آسیب دیده در زلزله بودند که به صورت هدفمند با 15 نفر از آنها مصاحبه عمیق فردی انجام گرفت. حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری نظری و تا رسیدن به اشباع نظری تداوم یافت. داده ها با استراتژی پدیدارشناسی تفسیری گردآوری و با روش دیکلمن و همکاران(1989) تجزیه وتحلیل شدند. در نهایت، 474 کد باز و اولیه، 55 درون مایه فرعی و 4 درون مایه اصلی استخراج شد. طبق یافته ها تجربه خشونت زنان عبارت بودند از:« دسترسی ناعادلانه به منابع، داغ ننگ، فقدان امنیت و تخریب اجتماعات». نتایج این مطالعه نشان می دهد که رفع خشونت ها علیه این زنان منوط به حذف موانع فرهنگی ماقبل حوادث و توجه به قدرت تصمیم گیری آنها در بطن خانواده و جامعه است.
تأملی بر چالش های اثبات خشونت های خانگی علیه زنان در نظام ادله اثبات کیفری
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
39 - 51
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحث بسیار مهم در حوزه ساختار ادله اثبات جرایم در نظام حقوق کیفری موضوعه، مسأله اتخاذ رویکرد جنسیت محوری است که این نگاه سبب بروز کاستی ها و نواقصی در اثبات برخی از جرایم از جمله خشونت و خشونت خانگی علیه زنان بزه دیده شده است. یافته های پژوهش مؤید این مطلب است که در حوزه خشونت خانگی علیه زنان، ادله اقرار، شهادت شهود، سوگند و علم قاضی تحت تأثیر جنسیت بزه دیده قرار داشته است و زنان برای اثبات خشونت های خانگی به دلیل فقدان شهود، عدم اقرار همسر و عدم پذیرش شهادت زنان در برخی از موضوع ها با چالش هایی روبه رو هستند. چالش های اثبات خشونت خانگی علیه زنان هم در عرصه اجرا، یعنی شکایت و مراجعه به مراجع انتظامی، قضایی و پزشکی قانونی و هم در عرصه قضایی و رسیدگی به این مسأله در محاکم دادگستری تأثیر گذاشته و مانعی بر سر راه زنان برای احقاق حقوق خود در قامت بز ه دیده خشونت خانگی است.
تحلیل جرم شناختی باورهای نادرست از مرتکبان و بزه دیدگان تجاوز جنسی در پرتو نظریه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
435 - 458
حوزه های تخصصی:
در تحلیل جرم تجاوز جنسی به زنان دو رویکرد مختلف شکل گرفته است: نخستین نگرش، تجاوز جنسی را«جرمی با انگیزه ی اعمال قدرت و کنترل بر زنان تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی مردسالارانه» تبیین می نماید، و دیگری، تجاوز را «جرمی با میل و انگیزه شخصی مردان جهت ارضای نیازهای جنسی» تفهیم می کند. رویکرد اخیر، با غفلت از نقش های جنسیتی و اجتماعی پذیرفته شده توسط زنان و مردان به عنوان گونه های اجتماعی متمایز، شکل گرفته است؛ لذا جای تعجب نیست که مدافعان حقوق زنان بر دیدگاه اوّل تأکید دارند و به تجاوز جنسی به عنوان یک پدیده ی اجتماعی و نه صرفاً بیولوژیکی می نگرند. این دیدگاه که پاسخ به چرایی وقوع تجاوز جنسی را در عوامل اجتماعی و فرهنگی موجود جستجو می کند، بخشی از تحقیقات تجاوز جنسی را بر افسانه های تجاوز متمرکز می نماید. افسانه های تجاوز جنسی، نگرش های منفی و اعتقادات دروغین درباره جرم تجاوز، قربانیان تجاوز و عاملان آن، است که جملگی درصدد توجیه وقوع تجاوز جنسی و انتقال بار مسئولیت از متجاوز به قربانی جرم برآمده اند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و بررسی پرونده های تجاوز جنسی، به برشماری این افسانه ها مبادرت داشته است و تبیین می نماید که چگونه این اعتقادات و افسانه ها به حفظ مراتب سلطه مردانه می انجامد و تحت تأثیر ارزش ها و هنجارهای فرهنگی حاکم بر یک جامعه، فرهنگ تجاوز جنسی را ترویج و تثبیت می نماید.
خشونت علیه زنان و راهکارهای پیشگیری از آن
منبع:
تمدن حقوقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
621 - 632
حوزه های تخصصی:
پرواضح است که مواد پراکنده کیفری به درستی نمی تواند مانع تحقق خشونت یا کاهنده آن باشد. بلکه سازوکارهای حمایتی تنها در پرتو یک سیاست جنایی افتراقی و منسجم، کارآمد خواهد بود؛ به عبارت دیگر حمایت از بزه دیدگان بالقوه و در معرض خطر و نیز بزه دیدگان خشونت، با اقدامات سازمان یافته و هماهنگ توسط جامعه مدنی و دولت قابل دستیابی است. از یک سو جامعه مدنی همان نهادها و سازمان های غیردولتی، خانواده، مدرسه و رسانه های گروهی در بالا بردن سطح آگاهی به زنان در خود باوری، مراقبت از خود و تغییر شیوه زندگی خطرناک برخی از ایشان و همچنین آموزش مفاهیم حقوق بشری و کرامت انسانی برای عموم افراد، نقش مهمی در پیشگیری با کاهش خشونت بر زنان خواهد داشت. ضمن آن که نهادهای مدنی می توانند با در نظر گرفتن تسهیلات کافی برای بزه دیدگان خشونت، امکان طرح شکایت و پیگیری آن را داشته باشند. از دیگر سو، دولت در معنای عام، با تدابیر تقنینی، اجرایی و قضایی مبنی بر حمایت از زنان اقدام خواهد نمود.
نقد و بررسی لایحۀ «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» از منظر اصول و قواعد قانونگذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۶ (پیاپی ۱۰۶)
401-424
پس از گذشت یک دهه از زمان آغاز تدوین لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت»، این لایحه در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت لوایح قضایی، بررسی ابعاد مختلف این لایحه ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر «نقد لایحه مزبور از منظر اصول و قواعد قانون گذاری» را رسالت اصلی خود دانسته و تحقق آن را با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی دنبال می نماید. در بررسی این پژوهش توجه و تأکید ویژه ای بر سیاست های کلی قانونگذاری به عنوان ترسیم گر تصویر کیفیت قانونگذاری مطلوب در نظام حقوقی ایران شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد متأسفانه لایحه مزبور از حیث التزام به اصول قانون نویسی چندان قابل دفاع نبوده و انتقاداتی بر آن وارد است. عدم رعایت اصول تنقیحی، خلط جایگاه قانون و سند حقوقی، استفاده بیش از حد از ابزار کیفری و ابهام در برخی مفاهیم و عناوین، مهم ترین این انتقادات است. مفاد لایحه با غفلت از مطالبات اسناد بالادستی ملی و بدون توجه به اقتضائات سلسله مراتب هنجارهای نظام حقوقی ایران تدوین شده اند. به نظر می رسد در فرض تصویب، نتیجه اجرای لایحه بروز اختلال فرهنگی و القای بحرانی بودن وضعیت خشونت در جامعه ایران و افزایش هجمه های بین المللی خواهد بود.