مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
کنش
حوزههای تخصصی:
نظریه کنش گر-شبکه، در مفهوم اجتماعی آن، رویکردی برای تجزیه و تحلیل جامعه شناختی در حوزه مطالعات علم و فناوری است که بر درک چگونگی رسیدن چیزها به موقعیت هایی که در آن قرار دارند متمرکز است؛ اما در سال های اخیر، این نظریه به عنوان رویکردی روش شناختی جهت تحلیل نحوه استفاده از محصولات فناوری در محیط کار و توصیف ابعاد مختلف سیستمهای اجتماعی-فنی، مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است. با وجود نمونه های متعددی از پژوهش های مبتنی بر روش شناسی کنش گر-شبکه، چارچوب مدونی برای آن معرفی نشده است و در داخل کشور نیز نمونه ای برای استفاده از این نظریه در قالب روش شناسی یافت نشد. پژوهش حاضر می کوشد تا ضمن تبیین روش شناختی از این نظریه، به روش تحلیلی-توصیفی، چارچوبی نظام مند برای گردآوری و تحلیل داده ها در بستر این نظریه معرفی نماید. امکان و اعتبار چارچوب پیشنهادی در قالب مطالعه موردی، مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج پژوهش می تواند در کاربست نظام مند روش شناسی کنش گر-شبکه، به ویژه در داخل کشور مفید باشد.
تبیین الگوی خانواده در باروری با رویکرد تحلیلی و استناد برآموزه های قرآنی
حوزههای تخصصی:
براساس داده های منتشر شده از سوی سازمان های مختلف جمعیت شناختی، نرخ باروری در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله در ایران در حال کاهش است. این امر می تواند ناشی از دلایل متعددی باشد. با وجود این، دگرگونی های فرهنگی طی چند دهه اخیر، در میان سایر تغییرات، بیشتر از همه خودنمایی می کنند. رشد فردگرایی و تفکرات اومانیستی، تغییرات باورها و نگرش ها، رشد سکولاریسم، دگرگونی در ارزشهای خانوادگی و تحول خواهی در زمره مهم ترین تحولات مرتبط با باروری است. هدف از این پژوهش، مطالعه عوامل مؤثر در باروری در حوزه های فردی، خانوادگی و اجتماعی و تبیین الگویی برای خانواده در زمینه باروری با استناد بر شواهد معتبر و با تکیه بر آموزه های دینی است. براین اساس، روش تحقیق در این مطالعه، از نوع کیفی و به صورت فراتحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه کاملاً معناداری میان متغیرهای فردگرایی، مدرنیزاسیون، دینداری، سکولاریسم و ارزش های خانوادگی در خانواده ها و باروری وجود دارد؛ به این معنا که هر چه میزان التزام به باورهای دینی خانواده بیشتر، سطوح سکولاریسم و فردگرایی کمتر و هر چه میزان توجه به ارزش های خانوادگی بیشتر باشد، نرخ باروری در آن خانواده ها بیشتر است. در این میان مدرنیزه شدن و تبعات متأثر از آن بر خانواده و به ویژه زنان سهم زیادی در تغییر نگرش ها داشته است. بنابراین مهم ترین اصل، تغییر در نگرش، باور و ارزش و کنش در سه سطح فرد، خانواده و جامعه است. نگرش ها در طول زمان و یک فرایند تحولی شکل می گیرند و سپس به به باورها و ارزش ها و نهایتاً به کنش تبدیل می شوند و زمانی که شکل گرفتند تغییر آنها به سادگی امکان پذیر نمی باشد از این رو باید در این زمینه اقدامات مؤثری شکل بگیرد.
«تناقض، پاد فرهنگی و خود حذفی»: رهیافتی بر «کنش» دانشجویان دوره ی کارشناسی تئاتر دانشگاه تهران، در چهارچوب نظریات بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشجویان تئاتر در «میدان تحصیلی دانشگاهی» غالباً از عادات و سلایق مشترک برخوردارند، که گاه منجر به بروز کنش های متعدد در آن ها می شود. امید نظام آموزشی آن است که این کنش ها در راستای مشروعیت بخشی هرچه بیشتر به خود، رشته دانشگاهی (تئاتر) و دانشکده تئاتری صورت پذیرد (کنش مثبت). این مشروعیت بخشی، «سرمایه ی فرهنگی» و تحصیلی عظیمی را به وجود می آورد که درنهایت ساختمان قدرت نمادین دانشگاه و دانشجویان را به وجود می آورد و می تواند بر فضای خارج از دانشگاه یا «میدان اجتماعی» تأثیر بگذارد. پژوهش حاضر تلاش دارد تا بررسی کند که آیا دانشکده ی هنرهای نمایشی و موسیقی دانشگاه تهران، با کاهش قدرت نمادین خود مواجه بوده و مشروعیت گذشته را دارد، یا خیر. پاسخ این سؤال را می توان در عادات و سلیقه های دانشجویان تئاتر این دانشکده جستجو کرد. این پژوهش نشان داد که «زیر میدان» جدیدی در «میدان دانشگاهی» دانشکده ی هنرهای نمایشی و موسیقی توسط خود دانشجویان به وجود آمده، که از قواعد و دغدغه های خاص خود برخوردار است. داده های پژوهش نشان می دهند که این میدان از دانشجویان به عنوان «عاملان» خود، گرایش به سمت پاد فرهنگی و بی کنشی را می طلبد؛ که در آن، عاملان دچار تناقض و خود حذفی می شوند و "سکوت" در برابر هر کنش بیرونی به ارزشی برای کسب اعتبار تبدیل می-شود. برای انجام این پژوهش میدانی، پرسشنامه ای با 63 سؤال که بر اساس چهارچوب نظری پیر بوردیو تنظیم شده بود در اسفندماه 1392 در میان 115 دانشجوی دوره کارشناسی تئاتر توزیع، و نتایج به دست آمده مورد تحلیل قرار گرفتند. هدف نهایی این مقاله آن است تا از بطن شناسایی عادت ها و سلیقه رایج در میان این دانشجویان، موانع پیش روی کنش مثبت دانشجویان را کشف کند، و پیشنهاد هایی برای رفع این موانع ارائه کند.
مطالعه رابطه کنش و شخصیت در شخصیت های زن نمایشنامه های «خواب در فنجان خالی» و «خانه» اثر نغمه ثمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
177 - 198
حوزههای تخصصی:
هر نویسنده ای برای اینکه بتواند شخصیتی منطقی و درعین حال جذاب خلق کند، روش های گوناگونی به کار می بندد؛ اما تأثیرگذارترین عامل در شخصیت پردازی همواره زندگی روزمره خودِ نویسنده است. شخصیت های ساخته شده توسط نویسندگان غالباً بازنمودهایی از افرادی هستند که نویسنده در زندگی روزمره با آنها در ارتباط بوده است. ازاین رو همواره می توان با شناخت شخصیت های خیالی نویسندگان در زمان های مختلف، درباره مردم آن زمانه اطلاعات مفیدی کسب کرد. به همین جهت بررسی شخصیت پردازی شخصیت های داستانی و نمایشی در آثار نویسندگان، در دوره های زمانی مختلف، اهمیت بسیاری دارد. در این پژوهش ضمن بررسی شخصیت پردازی و رابطه آن با کنش های شخصیت، به سراغ دو نمایشنامه «خواب در فنجان خالی» و «خانه» رفته و شخصیت های زن در این دو نمایشنامه را موردتحلیل قرار دادیم؛ همچنین این نکته موردبررسی قرار گرفت که چه عواملی در شخصیت سازی زنان نمایشنامه های نغمه ثمینی تأثیرگذار بوده و هریک از شخصیت ها، با توجه به پیشینه و ارزش هایشان، به چه واکنش های دربرابر خانه (نظام حاکم مردسالار) دست می زنند؛ سرانجام این نتیجه حاصل گردید که ارزش های زنان در جامعه معاصر، بر شخصیت پردازی شکل گرفته در آثار نمایشی، ازجمله آثار نغمه ثمینی، تأثیرگذار بوده اند.
تفاوت های جنسیتی در ادغام اجتماعی فناوری های جدید با اوقات فراغت نوجوانان: ترجیح یا تحمیل؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
115 - 132
حوزههای تخصصی:
بر اساس رویکرد «فناوری اجتماعی»، در شرایط کنونی فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی با فعالیت های فراغتی نوجوانان ادغام شده و پیوند یافته اند. این فعالیت های فراغتی در چارچوب وسیع تری از اقتضائات بیرونی کنش و همچنین شرایطی قرار دارند که انتخاب کنشگر در آن رقم می خورد. این مقاله تلاش می کند ضمن ارائه سنخ بندی از انواع فعالیت های فراغتی بیرون محور و فناوری محور، ترجیح واقعی نوجوانان را در انتخاب آن ها با توجه به تفاوت های جنسیتی واکاوی کند. بر این اساس، با 120 نوجوان دختر و پسر در سال تحصیلی 1395 1396 مصاحبه هایی نیمه ساختارمند در شهر تهران با توجه به نمونه گیری تیپیک و هدفمند انجام شد. نتایج نشان می دهند که ترجیح اصلی نوجوانان فعالیت های فراغتی بیرون محور است، اما شرایط اجتماعی و چارچوب فشارها و الزامات اجتماعی و فرهنگی در عمل فعالیت های فراغتی فناوری محور را برای آنان شکل می دهد؛ تا جایی که فناوری های جدید در برخی موارد به منزله یک دوست تجلی می یابند. پسران بیش از دختران بازی های رایانه ای (و کنسولی) را به منزله فعالیت فراغتی انتخاب می کنند و بیشتر تحت تأثیر احساسات ناشی از آن ها قرار می گیرند. این در حالی است که دختران با محدودیت های بیشتری برای فراغت بیرون محور مواجه اند. به هر حال، فعالیت های فراغتی فناوری محور به منبع هویتی و مصرفی برای اکثر نوجوانان تبدیل شده است.
بررسی معنای کنش از منظر آلفرد شوتز و علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از منظر وبر، کنش رفتاری است که کنشگر به آن، معنایی ذهنی ضمیمه نماید. آلفرد شوتز بر این باور است که مقوله «معنا» در این تعریف، مبهم بوده و نیازمند تحلیلی فلسفی است. او با استمداد از «دیوره» برگسون و «زمان آگاهی درونی» هوسرل تلاش می کند که از حقیقت «معنا» پرده بردارد. در این راستا با رویکردی پدیدارشناختی به این نتیجه می رسد که تجارب زیسته اگو ذاتاً معنادار نیستند، بلکه با نگرش و توجه اگو به آنها معنادار می شوند. در واقع، این اعمال آگاهی اگو هستند که به تجارب سپر ی شده او معنا می بخشند. براین اساس کنشگر، معنایی به رفتار خود ضمیمه نمی کند، بلکه با تخیل و تجسم یک عمل پایان یافته، آن را به عنوان طرح یا غایت کنش در نظر می گیرد تا آنکه از طریق اجرای کنش در آینده به آن دست یابد. پس، معنای کنش چیزی جز همان عمل طراحی شده نیست. در این مقاله ما در ابتدا با رویکردی توصیفی به تبیین نظریه شوتز در باب معنای کنش مبادرت می ورزیم، سپس در گام بعدی با رویکردی تحلیلی و انتقادی به بیان اشکالات آن از منظر حکمت اسلامی می پردازیم و درنهایت، در راستای اسلامی سازی علوم انسانی به بازخوانی مسائل آن براساس مبانی حکمت اسلامی روی می آوریم. یافته های پژوهش از این قرار است که از منظر حکمت اسلامی، «معنا» در معنای عامش همان چیزی است که صور ذهنی ما در علم حصولی از آن حکایت می کنند و «معنای کنش» همان عنوانی است که عقل از رابطه میان «حرکات و سکناتی معین» و «غایتی معین» انتزاع می نماید.
اخلاق اجتماعی در سبک زندگی مؤمنانه در صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۳۰۴
9-20
دنیای اجتماعی عرصه رویارویی اعضا در چرخه های مختلف ارتباطی و تعاملی است. ارتباطات اجتماعی به مثابه یک نظام کنش، از عناصر متعددی ترکیب و تألیف یافته است. کنش گر (دست کم دو نفر)، موقعیت (مکانی زمانی)، انگیزه، هدف، اراده، کنش، هنجار، تأثیر، بازخورد؛ از مهم ترین این عناصر شمرده می شوند. برجسته ترین عنصری که حضور ایجابی آن در همه چرخه های ارتباطی، انتظار می رود، رعایت معیارهای ارزشی و قواعد اخلاقی پذیرفته شده است. در هر جامعه معمولاً متناسب با گفتمان فرهنگی غالب، اقتضائات ساختاری، موقعیت ها و شرایط محیطی، دواعی و اهداف کنش گران؛ طیف وسیعی از بایدها و نبایدهای ارزشی و قواعد اخلاقی مورد وفاق جهت سامان دهی به کنش های انسانی در ساحت های مختلف زیستی تمهید و تجویز شده است. در جامعه اسلامی، دین به مثابه یک فرانهاد اجتماعی، نقش محوری در تولید، تأیید، تجویز، ترغیب به رعایت ارزش های اخلاقی، اعم از الزامی و ترجیحی به عنوان یکی از مؤلفه های بنیادین «سبک زندگی» مؤمنانه دارد. این نوشتار درصدد است تا با روش تحلیل محتوای کیفی، بخشی از معارف اخلاقی اسلام را در حوزه روابط اجتماعی از کتاب شریف صحیفه سجادیه استخراج و در حد امکان توضیح و تفسیر کند.
راهکارهای مدیریت عواطف (حب و بغض) در رهیافت قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
357 - 386
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، تبیین راهکارهای مدیریت عواطف در قرآن و حدیث بوده و با توجه به جدایی ناپذیریِ عواطف و هیجانات از شخصیت انسان و تأثیر آن ها بر اندیشه و رفتار، در گزاره های اخلاقی و تربیتی، به گرایش ها و عواطف توصیه اکید شده است؛ زیرا انسان، موجودى است آمیخته از عقل و عاطفه، و عشق و اندیشه، و هریک از این دو بُعد در ایجاد حرکت در انسان و تعالى بخشیدن او نقش اساسى دارند. یافته های پژوهش نشان می دهد عاطفه، منشأ معرفتی دارد و تنها پس از معرفت حاصل می شود. عاطفه، یک استعداد آگاهانه اکتسابی است که با موضوعی معیّن، مرتبط می شود و موجود زنده را به انجام دادن رفتارهایی مشخص درباره آن موضوع تحریک می کند. مدیریت عواطف (هوش عاطفی) به معنای کنترل عواطف است؛ بدین شرح که شخص بتواند حب و بغضش را کنترل و در زمان و مکان مناسب، با استفاده از عیار عقل و شرع، آن ها را ابراز کند. شناخت، حاکمیت عقل و دین بر عواطف، خدادوستی، ارتباط قلبی با خدا، خوش رویی، چشم پوشی از عیوب، همدردی و خوش رفتاری از راهکارهای تربیتی مدیریت عواطف در قرآن و حدیث هستند. پژوهش حاضر ازنوع کیفی است و برای انجام دادن آن از روش توصیفی- تحلیلی استفاده کرده ایم. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی صورت گرفته است.
سیاست و داستان سرایی؛ کارکردها و مؤلفه های «داستان» در سیاست بر اساس آرای هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵ (پیاپی ۷۵)
133 - 168
حوزههای تخصصی:
شناخت دقایق و چند و چون داستان از چشم انداز سیاسی و ارکان و اجزای آن می تواند به کاربست بهتر و موثرتر داستان گویی در بیان و انتقال مفاهیم در علوم سیاسی کمک کند و نیز ابزار و چارچوبی کارآمد برای تحلیل و بررسی متون و افکار ارائه شده در قالب های داستانی ارائه نماید. در این پژوهش جایگاه و مفهوم داستان و کارکرد و مؤلفه های آن با تأکید بر قلمرو سیاست و با تمرکز بر آرای هانا آرنت در این عرصه بررسی می شود. بر این مبنا پرسش این است که جایگاه، کارکرد و مفهوم داستان گویی در اندیشه آرنت چیست و عناصر و اجزای آن کدامند؟ این پژوهش بصورت توصیفی- تحلیلی، آثار و آرای آرنت را مورد تحقیق قرار می دهد. بررسی ها نشان می دهد داستان در بیان معنا و انتقال مفاهیم از همه روش های تحلیلی، فلسفی و تاریخی سرشارتر است. داستان بهترین ابزار و بستر برای بیان، ظهور، نموداری و فهم کنش ها، رویدادها و پدیده های سیاسی و اجتماعی است. داستان ها افشا کننده کیستی، هویت قهرمانان و کنشگران و پدیده های منحصر به فرد بدون تقلیل آنها به زنجیره روابط علّی یا نظریه های فراگیر هستند. داستان، روایت جهان بین الأذهانی و کثرت بشری و نیز راهی به بی مرگی است. شجاعت و نشانِ قهرمانی قهرمان داستان، به سخن و کنشگری او به روایت هانا آرنت است.
بررسی نشانه- معناشناختی تبلیغات گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازنمایی نمادین مقاصد گردشگری ایران می پردازد و تلاشی برای رمزگشایی از شیوه های تبلیغاتی برای به چالش کشیدن رقبا در یک بافت نمادین است. به این منظور پنج ویدئوی تبلیغات گردشگری ایرانی بر پایه اصول نشانه-معناشناسی بررسی شدند. هدف این مقاله پاسخ به این سوال بود: مقاصد گردشگری در ایران چگونه نمایش داده می شوند؟ تجزیه و تحلیل نشان داد که ویدئوهای تبلیغاتی گردشگری بر نوعی خود شرق شناسی تمرکز دارند. این تمرکز تا حدودی نشان دهنده نگاه نهادی است که در مواد تبلیغاتی گردشگری ایران نفوذ کرده است. این نگاه تصویری از ایران به عنوان یک کشور شرقی مسلمان بازتولید می کند که با استراتژی های گردشگری دهه های آینده مطابقت ندارد. این نوع تبلیغات هنگام تلاش برای اعتلای کشور در چندین زمینه مشکل ایجاد می کند و علاوه بر آن همه فعالیت های گردشگری را در بر نمی گیرد. بر مبنای تحلیل ارائه شده، پیشنهاداتی برای روندهای تبلیغاتی آتی ارائه شده-است.
دلایل ناکامی ترامپ در شناساندن ایران به عنوان تهدید امنیت بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه ترامپ، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک تهدید برای امنیت و منافع ایالات متحده معرفی کرد و موفق شد درون ایالات متحده در راستای امنیتی کردن موفقیت آمیز جمهوری اسلامی ایران اقدام کند، لیکن نتوانست در معرفی ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت بین الملل در سطح جامعه جهانی، موفق عمل کند؛ به عنوان نمونه، در جلسه 14 اوت 2020 (24 مرداد 1399) شورای امنیت سازمان ملل متحد، از میان 15 عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، تنها دو کشور به قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده که مانع لغو محدودیت های تسلیحاتی اعمالی بر ایران می شد، رأی مثبت دادند. درحالی که اگر ترامپ در تلاش برای معرفی ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت بین الملل موفق عمل می کرد، بی تردید، همه یا اکثریت اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد به قطعنامه یادشده رأی مثبت می دادند. اگرچه می توان از چارچوب های نظری گوناگونی برای توضیح و تشریح این موضوع استفاده کرد، اما پژوهش حاضر با کاربست مفهوم «کلان امنیتی سازی» که توسط مکتب کپنهاگ مطرح شده و جزئی از نظریه «امنیتی سازی» یا «امنیتی کردن» این مکتب است، درصدد واکاوی علل این موضوع برآمده است؛ بنابراین، پژوهش حاضر در پاسخ به این پرسش اصلی که «علل موفقیت آمیز و نتیجه بخش نبودن کنش گفتاری ترامپ در کلان امنیتی سازی جمهوری اسلامی ایران و معرفی ایران به عنوان یک تهدید برای امنیت بین الملل چه مواردی است؟» فرضیه خود را ارائه داده و در آن به پنج علت اشاره کرده است. این پژوهش را می توان نوعی پژوهش کیفی کمی به شمار آورد که در آن از ابزارهای کیفی ای نظیر بررسی محتوایی کیفی هشت سخنرانی/ اظهارنظر/ بیانیه ترامپ و ابزارهای کمی ای مانند نتایج نظرسنجی های مراکز معتبر غربی استفاده شده است.
روش های خویشتن داری جنسی در ساحت های سه گانۀ تربیت براساس منابع اسلامی (با تأکید بر دوره های نوجوانی و جوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
35 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور دستیابی به شیوه های خویشتن داریِ جنسیِ ناظر به ساحت های سه گانه تربیت با رویکرد اسلامی انجام شده است. این تحقیق به لحاظ داده های مورداستفاده در آن، ازنوع کیفی است و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده کرده ایم. داده های پژوهش توسط روش تحلیل محتوا به شیوه جهت دار تجزیه وتحلیل شده اند. آیات قرآن کریم ، روایات و آثار اندیشمندان مسلمان که مرتبط با موضوع تحقیق بوده اند، به عنوان جامعه مطالعاتی انتخاب شدند و نمونه گیری به روش هدفمند صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد خویشتن داری جنسی ازدیدگاه اسلام، یک فضیلت نفسانی است که با تولید و تصحیح شناخت از خود، هستی و خالق هستی آغاز می شود و با ایجاد احساس ارزشمندی و نگرش مثبت، به ایجاد رفتار خویشتن مدارانه ازسوی فرد می انجامد؛ همچنین درپی مطالعه متون دینی، چهارده کُد به عنوان روش های کسب این فضیلت اخلاقی یافت شد: چهار روش در ساحت بینش، شامل تعقل، دوام ذکر، یاد مرگ و ضبط خیال؛ چهار روش در ساحت گرایش، شامل نعمت سپاسی، فعال کردن احساسات مثبت، دوربین مخفی، و تقویت شوق و خوف؛ شش روش در ساحت کنش، شامل کنترل کانال های ورودی، خودمشغولی در مسیر اهداف، تنظیم حضور و خلوت، مدیریت کردن ارتباط و معاشرت، محاسبه و خودتنبیهی- خودتشویقی؛ بنابراین، روش هایی که در متون دینی برای مصون سازی رفتار جنسی ذکر شده اند، به جهت همه جانبه نگری و پیشگیرانه بودن می توانند یاریگرانی مفید برای عبور سالم افراد از وسوسه های جنسی به ویژه در دوره های نوجوانی و جوانی باشند.
کنش اختیاری و مبادی صدور آن در نظریه عمل علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
17 - 29
حوزههای تخصصی:
پرسش از چیستی و چگونگی عمل اختیاری یکی از مباحث مهم فلسفه کنش است. در میان تمامی اندیشمندان اسلامی علامه طباطبایی با طرح نظرات مبسوط و ویژه ای درباره فرایند کنشگری انسان، به طور متمایزی از سایر صاحبان خرد و حکمت برجسته شده است. این نوشتار دیدگاه ایشان را در مورد این مسئله از سه زاویه بررسی می کند: چیستی فعل اختیاری و نسبت آن با فعل ارادی، تقسیم و دسته بندی افعال و مبادی صدور فعل.نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای و تحلیل بنیادین مضامین انجام شده است و روشن می سازد علامه طباطبایی فعل اختیاری را با علم و اراده مؤثر تعریف می کند و با همین ملاک فواعل بالعنایه، بالجبر و بالقصد را دسته های مختلف فعل اختیاری می داند که همگی در تصدیق به وجوب و شوق و اراده مشترکند. نقطه نظر متمایزکننده علامه در بحث از مبادی شکل گیری عمل است که نخست آنکه وی علمی را که مبدأ فعل است، علم مذعنه می داند و مبتنی بر تشخیص کمال است، دوم آنکه او شوق و اراده را لازمه ضروری علم مذعنه می داند نه آنکه مرحله ای مستقل و منحاز باشند و سوم اینکه او علم را مبدأ حقیقی افعال ندانسته بلکه آن را تابعی از نفس و توجه نفسانی انسان خوانده است و علم را تنها شرط متمم و لازم برای صدور فعل می داند.
«فهم» در علوم انسانی و علوم طبیعی با نگاهی به دیدگاه استفان گریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه علم سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
91 - 115
حوزههای تخصصی:
در همه ی ادوار تاریخ، انسان در تلاش برای «فهمیدن» بوده است. دانشمندان برای شناختِ جهانِ طبیعی به مشاهده ها و طبقه بندی ها ، و نظریه پردازی ها متوسل می شوند. اما موضوع فهم اعمال دیگر انسان ها، (کمی) متفاوت به نظر می رسد. حداقل در یک رویکرد برای دست یابی به این مهم، به دریافت قصد و نیتی که در پس اعمال انسان ها است نیاز داریم. از آنجا که قصد، ماهیتی روانشناختی دارد، همواره از سوی تجربه گرایان این نگرانی وجود دارد که ممکن است قابل ادراک توسط افرادِ سوم شخص نباشد. تا حدودی بسیاری از کنش های انسانی، قاب لادراک از منظر سوم شخص هستند و همین امر سبب می شود که موضوع بررسی های علمی (با روش های رایج علمی) باشند. با این حال مواردی وجود دارد که نشان می دهد، فهمِ فعالیت های انسان از زاویه ی سوم شخص دارای محدودیت هایی است.استفان گریم (Stephen Grimm)، نوعی از فهم را معرفی می کند و معتقد است، با دریافت اهداف خاص شخص فهم شونده به عنوان عملی خواستنی، به نوعی فهم عمیق تر دست خواهیم یافت. در این مقاله، تلاش شده است تا ابتدا با طرح و تفسیر دیدگاه استفان گریم، موضوع مورد بحث روشن شود و سپس با طرح مسئله و توضیح ابهامات ایده ی گریم، به عنوان یک صورت بندی جایگزین، نشان خواهیم داد که تصمیم عامل، برای فهمیدن یا نفهمیدن اعمال دیگران نقش مهمی ایفا می کند. همدلی به عنوانِ ظرفیتی روانشناختی، شناخته می شود که با شبیه سازی ساختار، میتوان به نحو دیگری آن را فهمید. بررسی و نگاه عمیق تر به این مسئله، به ما کمک خواهد کرد، که قضاوت بهتری از آن به عنوان روش یا ایده ای در علوم اجتماعی و انسانی داشته باشیم.
نظریه کلاسیک تبیین علّی زیر تیغ جان سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
597 - 617
حوزههای تخصصی:
در خصوص تحلیل کنش ارادی دو نگرش کلی در فلسفه غرب وجود دارد: تبیین علّى و تبیین عقلانی غیرعلّی. دیدگاه نخست، نظریه کلاسیک و رایج در تاریخ فلسفه و اندیشه غربی بوده است، اما دسته دوم در قرن معاصر شکل گرفته است. بنا بر دیگاه نخست، عناصر درونى کنشگر یعنى میل، قصد و باور با کنش وی رابطۀ علّى دارند و تبیین کنش با استناد به آنها مصداقى از تبیین علّى است. جان سرل فیلسوف پرآوازه معاصر از طرفداران دیدگاه دوم، شش پیش فرض را برای نظریه نخست برشمرده، آنها را به نقد می کشد. این مقاله با استناد به سخنان سرل و طرفداران دیدگاه نخست، پیش انگاره های شش گانه سرل و انتقادات او را تبیین، تحلیل عقلانی و ارزیابی می کند. پیش فرض های یادشده عبارتند از: علیت باورها و امیال برای کنش های عقلانی، عقلانیت به مثابه پیروی از اصول و قواعد خاص، عقلانیت به مثابه یک قوه شناختی مستقل، ضعف اراده معلول اختلال در مقدمات روان شناختی کنش، عدم وجود دلایل غیرتمایلی برای کنش و تحقق عقلانیت در فرض سازگاری مجموعه امیال پیشین. سرل معتقد است این پیش فرض ها ناتمام اند. برخی از انتقادات سرل و دیدگاه های ایجابی وی جای مناقشه دارد، از جمله این که نفس کنشگر علت کنش است، نه باورها و امیالش، ایده دلیل غیرتمایلی برای کنش سرل ناتمام است و در این گونه دلیل نیز پای تمایل در میان است، برخلاف مدعای نظریه پردازان الگوی کلاسیک، قلمرو عقلانیت شامل اهداف و باورهای نخستین نیز می شود.
تحلیلی بر عادت واره های کاربران کافه ها در بلوار دانشگاهِ شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است که به تحلیل فضای حاکم بر کافه های خیابان دانشگاه در شهر زاهدان بپردازد. در این راستا، از رویکرد نظری بوردیو و نظریه میدان وی بهره برده شده است. روش تحقیق این پژوهش، کیفی و مبتنی بر تحلیل دیدگاه های کافه داران و باریستاهای کافه های منتخب در این خیابان بوده که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، دیدگاه آن ها جمع آوری شده است. به این منظور، دو نوع کافه در این خیابان (درمجموع 8 کافه)، مشتمل بر کافه های بیرون بر و کافی شاپ، انتخاب و با 12 نفر مصاحبه انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده دو نوع عادت واره مصرف قهوه و اسپرسو (بین بومیان) و کافه نشینی (بیشتر بین دانشجویان) قابل مشاهده است. میدان های مطرح در بررسی کافه ها، مشتمل بر میدان اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، سیاسی و قدرت هستند. کافه داران با بهره گیری از استراتژی های متضاد، سعی در جذب کاربران مختلف دارند و میان کنش و فعالیت بومیان و دانشجویان نیز تمایز مشاهده می شود. بررسی ارتباط بین مقوله های شناسایی شده نشان داد که مقوله های مرکزی شامل تغییر عادت واره و افزایش مصرف قهوه و تبدیل شدن کافه ها به فضایی شبه عمومی و جاذب جمعیت، تحت تأثیر شرایط علی چون تمایل به تغییر موقعیت اجتماعی، تغییرپذیری عادت واره ها و استفاده از قهوه برای درمان است. کنش کاربران کافه ها در برابر این تغییرات، پذیرش عادت واره جدید و درعین حال بومی سازی مصرف و فضا است. پیامدهای ناشی از این کنش، کم رنگ شدن محدودیت ها، بهبود اقتصاد، ارتباط مداری و اندیشه ورزی است.
بررسی مقایسه ای کنش های شعری نیما و اخوان با رویکردی به نظریۀ «کنش» پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
181 - 208
حوزههای تخصصی:
در نظریه «کنش» پیر بوردیو، اثر ادبی بازتولید سرمایه فرهنگی و برآیند ترکیب سرمایه اقتصادی و عادتواره هاست. همین طور، کنشی اجتماعی است که فرد در میدان ادبی از خود نشان می دهد. شعر به مثابه اثر ادبی محصول بُعد ذهنی سرمایه فرهنگی است که به صورت موفقیت مادی و به شکل عینیت یافته ظهور می کند. این پژوهش به کنش های شعری نیما و اخوان به شکل مقایسه ای با رویکرد نظریه کنش بوردیو می پردازد تا به این پرسش پاسخ دهد که کنش های این دو شاعر چگونه بیان می شوند و واکنش هایشان در قبال برخورد دیگران و اوضاع سیاسی اجتماعی جامعه چگونه شکل می گیرد. پیشینه تحقیق در این موضوع مبیّن بی توجهی بسیاری از محققان به موضوع است. روش تحقیق در این مقاله، از حیث ماهیت و روش، از گونه توصیفی تحلیلی و از حیث هدف، بنیادی نظری است. نتایج نشان داد که هردو شاعر در برخی از کنش های شعری مشترک اند و در برخی دیگر واکنش های متفاوتی نشان می دهند که حاصل آن سرایش اشعار سیاسی اجتماعی در زیرمیدان تولید شعر فارسی است.
بررسی زیست جهان به مثابه بنیاد معنا و فهم کنش از دیدگاه آلفرد شوتز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شوتز در مواجهه با بحران علوم اجتماعی، مفهوم کانونی هوسرل متأخر؛ یعنی «زیست جهان» را مبدأ عزیمت خود قرار داد. او با صورت بندی مجدد پدیدارشناسی هوسرل و گذر از پدیدارشناسی استعلایی به پدیدارشناسی تجربی و دنیوی، زیست جهان را به مثابه امر داده شده در زندگی روزمره فرض کرد و آن را چارچوب مرجع تفسیر معنا و فهم کنش قرار داد. در این زمینه کوشید با غنی سازی مفهوم «کنش» وبر از طریق اختراع مفهوم «طرح» (project) زمینه انتقال از کنشگر آگاه تکین به کنشگری را که در جامعه و در بستر زیست جهان اقدام به کنش می کند، فراهم سازد. برایند این اقدامات، ارائه تفسیری متفاوت از «معنا» و «کنش» از تفسیر نظریات شناختی کنش است. شوتز با آنکه آگاهی کنشگر را نقطه عزیمت خود قرار داده و به مسائلی که مشخصه نظریه کنش است، پرداخته، اما کنش را تعبیه شده در محیط فرهنگی آن در نظر گرفته و به نقشه ها و طرح های فرهنگی در تعریف کنش اهمیت زیادی داده است. این جستار با روش «توصیفی تحلیلی»، در حد امکان به شرح، توضیح و نقد این مسئله همت گمارده است.
جایگاه الگوی مداخلات بینشی، ارزشی و رفتاری در راهبرد های تحول سازمان از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین راهبردهای رایج مداخله تحول و مقایسه آن با الگوی «بینش، ارزش، رفتار» آیت الله مصباح یزدی می پردازد. در این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، ابتدا راهبردهای رایج مداخله تحول در سه بخش ساختاری، فنی و رفتاری و سپس الگوی مزبور از آیت الله مصباح یزدی به بحث گذاشته شده است. به عقیده استاد تلاش برای تغییر یک فرهنگ در سه بخش «باورها و بینش ها»، «ارزش ها و گرایش ها»، و «رفتارها و کردار ها» صورت می گیرد. به عقیده ایشان مداخلاتی که توسط دشمنان فرهنگ اسلامی در بخش باورها و بینش ها صورت می گیرد عبارت است از: 1) تلاش در جهت تغییر نگرش جامعه درباره خدا، هستی و انسان؛ 2) ارائه قرائت های مختلف از دین؛ 3) طرح بحث «قبض و بسط معرفت دینی». مداخلات در بخش ارزش ها و گرایش ها نیز عبارت است از: 1) اعتباری خواندن ارزش ها؛ 2) بحث تسامح و تساهل. در نهایت، مداخلات در الگوهای رفتاری نیز به تبع مداخلات در باورها و گرایش ها حاصل می شود. با توجه به نتایج تحقیق و در پاسخ به سؤال تحقیق مبنی بر جایگاه الگوی آیت الله مصباح یزدی در راهبردهای رایج مداخله تحول سازمان باید گفت: در این الگو مداخلات بینشی و گرایشی مقدمه راهبرد مداخله رفتاری است و در آن هیچ سخنی از راهبردهای مداخله فنی و ساختاری به میان نمی آید.
نقش مؤلفه های کنش ارادی انسان در شکل گیری علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
201 - 219
حوزههای تخصصی:
کنش ارادی انسان، موضوع محوری علوم انسانی است. شناخت فرآیند و ساختار این کنش و فهم نسبت آن با علوم انسانی، موجبات معرفت صحیح در علوم انسانی را فراهم می نماید. پژوهش حاضر با دقت در ساختار کنش ارادی انسان و کاوش در نظریه های ارائه شده در این زمینه، تلاش دارد تا به تبیین نسبت میان مؤلفه های کنش ارادی انسان و علوم انسانی بپردازد. نتایج این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی پی گرفته شده، نشان می دهد، انسان نتایج کنش های ارادی خود را به صورت تجاربی خواهد داشت و با کثرت انباشت این تجارب و علوم، ضرورت انشعاب، انقسام و طبقه بندی آنها نمایان می شود. محتوای علوم انسانی، طیفی از علوم و تجارب حاصل از کنش های ارادی انسان هستند که در قالب انشعابات و رشته های علمی، طبقه بندی شده اند و تبیین ساختار و مؤلفه های کنش ارادی انسان، در فهم دقیق علوم انسانی و نسبت علوم مختلف در این حوزه و میزان تناسب با نیازهای انسان، تأثیرگذار بوده و به تلاش های علمی در این حوزه و توسعه دامنه علوم انسانی سرعت می بخشد.