مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند (مطالعات مدیریت فناوری اطلاعات سابق)
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال دهم تابستان 1401 شماره 40 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با توجه به تحولات سریع اقتصادی، تکنولوزیکی و حتی سیاسی در دنیای امروز، استفاده از سیستم های هوشمند کسب و کار در سازمان ها، امری اجتناب نا پذیر است و پژوهش حاضر نیز رابطه سیستم های هوشمند کسب و کار و عملکرد سازمان را در پژوهش های پیشین، به صورت جامع مورد بررسی قرار داده است. در این راستا 1244 مقاله با مرور سیستماتیک شناسایی و مطالعه گردید و در نهایت تعداد 8 مقاله معیارهای لازم جهت ورود به فراتحلیل را دارا بودند به عنوان مبنای ورود به فراتحلیل انتخاب شدند. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار CMA2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون N ایمن از خطا حاکی از عدم وجود سوگیری انتشار در داده ها بود و از نظر همگونی یا ناهمگونی نیز شاخص I2 و آماره Q هر دو حاکی از ناهمگون بودن اندازه اثرات مشاهده شده داشتند؛ از این رو از مدل تصادفی برای ارزیابی اندازه اثر کل استفاده شد. نتایج نشان داد رابطه سیسم های هوشمند کسب و کار و عملکرد سازمان مثبت و دارای اندازه اثری معادل 474/0 می باشد.
تحلیل احساسات نظرات کاربران تریپ ادوایزر برای رستوران های ایران با رویکرد یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد اینترنت، شبکه های اجتماعی و وبسایت های تجارت الکترونیک بستری جهت ارائه عقاید و نظرات برای کاربران فراهم می نمایند. در سال های اخیر بسیاری از کاربران احساسات و نظرات خوب یا بد خود را در مورد غذا، خدمات، کیفیت و فضای رستوران ها در بسترهای آنلاین بیان می کنند. این نظرات برای تصمیم گیری سایرکاربران و همینطور رستوران ها جهت حفظ کیفیت، توسعه ی محصول و برندشان بسیار مهم می باشند. تحلیل احساسات رویکردی جهت پردازش زبان طبیعی است و امکان تحلیل سیستماتیک نظرات کاربران را فراهم می نماید. با توجه به اهمیت این موضوع هدف این مطالعه ارائه ی مدل تحلیل احساسات نظرات سایت تریپ ادوایزر درباره ی رستوران های ایرانی می باشد. در این تحقیق ما تحلیل احساسات مبتنی بر جنبه بر اساس الگوریتم یادگیری عمیق شبکه ی عصبی حافظه ی طولانی کوتاه مدت استاندارد را برای استخراج احساسات کاربران در مورد رستوران ها پیشنهاد نموده ایم. برای آموزش مدل، 4000 نظر طبق چهار جنبه در سه حالت عدم اشاره، مثبت و منفی برچسب زده شد و گام های مطالعه طبق متدولوژی کریسپ صورت گرفت. میزان دقت برای معیارهای غذا، سرویس، قیمت و اتمسفر به ترتیب 82%، 86%، 87% و 81% به دست آمد. این نتایج نشان از کارایی و عملکرد قابل قبول مدل برای تحلیل احساسات مبتنی بر جنبه ی رستوران ها است. همچنین جنبه ی غذا و اتمسفر به ترتیب مهم ترین جنبه ها برای مشتریان رستوران های ایرانی محسوب می شوند. رستوران داران و صاحبان کسب وکار می توانند از مدل توسعهیافته برای کسب مزیت رقابتی و یافتن نقاط قوت و ضعف خود استفاده کنند.
تحلیل نحوه گذار به فناوری های نوین مدیریت ثروت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ولث تک یا فناوری مالی مدیریت ثروت به سرمایه گذاران کمک می کند تا درباره زمان و نحوه سرمایه گذاری تصمیم بهتری بگیرند و بدنبال متمایل ساختن پس اندازها و سرمایه گذاری ها به سوی بازار سرمایه و ایجاد تعادل میان بازار پول و سرمایه است. این مطالعه گذار ولث تک ایران را بررسی می کند. گذار به فرایند ایجاد و جایگزینی یک فناوری جدید و پذیرش آن از سوی اجتماع اشاره دارد. برای تحلیل گذار با کمک چارچوب تحلیلی دیدگاه چند سطحی، تعاملات بازیگران و نهادها با فناوری در سطوح مختلف تحلیل شده است. نحوه گذار به ولث تک با روش تحقیق کیفی و مبتنی بر روایت پژوهی بررسی شده است و داده ها از طریق مطالعه آیین نامه ها و اسناد سیاستی و همچنین مصاحبه ها و گزارش های مطبوعاتی، منتشر شده در رسانه های فین تکی جمع آوری شده است. 252 گزارش بررسی شد که از میان آنها 118 مورد مربوط بودند و طی آن نظرات 36 خبره مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. با بررسی های انجام شده کارکردهای نظام مالی مدیریت ثروت شناسایی شد و با تحلیل رفتار بازیگرانِ اجرا کننده ی کارکردها در برابر تحولات فناورانه و تغییرات نهادی، مسیر گذار ولث تک از نوع بازپیکربندی تعیین شد. مسیر بازپیکربندی از الگوی سرریز نوآوری پیروی می کند و با تغییر معماری رژیم همراه است. در پایان پیشنهاد شد همزمان با فراهم سازی شرایط برای ارائه خدمات نوآورانه، انتشار عمومی اطلاعات و آگاهی بخشی به شهروندان نیز پیگیری شود تا با تقویت همزمان طرف عرضه و تقاضا گذار بهینه به ولث تک تسریع و تسهیل شود.
مدلی برای بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی در صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدلی برای بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی برای صنعت بیمه ایران انجام شده است. روش استفاده شده در پژوهش، کیفی و مبتنی بر راهبرد نظریه داده بنیاد است. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه عمیق استفاده شده است. جامعه هدف مدیران و کارشناسان ارشد صنعت بیمه که در فرایند و تصمیمات بازاریابی دیجیتال مشارکت داشتند، بوده اند با استفاده از نمونه گیری هدفمند پس از 15 مصاحبه عمیق، اشباع نظری حاصل شد.در رویکرد داده بنیاد طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بیانگر 32 مقوله کلی در قالب پارادیمی شامل شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، مقوله های محوری، راهبردها و پیامدها مبتنی بر ارزش آفرینی بوده است. .نتایج نشان داد که بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی در صنعت بیمه ایران توسط شرایط علی (هویت بخشی بازاریابی دیجیتال در صنعت بیمه، ایجاد کمپین بازاریابی دیجیتال، ارتقا نفوذ فرهنگ بیمه، محیط دیجیتال و توسعه زیرساخت مورد نیاز)، زمینه ای (استراتژی تمرکز، برندسازی دیجیتال، پیاده سازی بازاریابی دیجیتال، پاسخگویی به نیازها و علائق در فضای دیجیتال و بهینه سازی فعالیت های دیجیتالی)، مداخله گر (بینش مشتریان، عوامل محیطی، قابلیت های دیجیتالی، انقلاب دیجیتالی، شفافیت قیمت و چالش های سازمانی)، مقوله های محوری (برندسازی مبتنی بر رفتار، رویکرد تعاملی، انتظارات مشتری از خدمات بیمه و تجربه مشتری)، راهبردها (ارتقای جایگاه یابی، ارتقای کانال های ارتباطی، ارزش آفرینی از طریق تولید محتوا، تعامل و مشارکت مشتری مبتنی بر تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی، توسعه فناوری های دیجیتال و نوآوری دیجیتالی) و پیامدهای (افزایش سهم بازار، اثربخشی سازمانی، ارتقا و جایگاه برند (شرکت)، ارتقای ارزش ویژه برند الکترونیکی و توسعه کسب وکار دیجیتال) تحقق می یابد.
روش شناسی کنش گر-شبکه در مطالعات علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه کنش گر-شبکه، در مفهوم اجتماعی آن، رویکردی برای تجزیه و تحلیل جامعه شناختی در حوزه مطالعات علم و فناوری است که بر درک چگونگی رسیدن چیزها به موقعیت هایی که در آن قرار دارند متمرکز است؛ اما در سال های اخیر، این نظریه به عنوان رویکردی روش شناختی جهت تحلیل نحوه استفاده از محصولات فناوری در محیط کار و توصیف ابعاد مختلف سیستمهای اجتماعی-فنی، مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است. با وجود نمونه های متعددی از پژوهش های مبتنی بر روش شناسی کنش گر-شبکه، چارچوب مدونی برای آن معرفی نشده است و در داخل کشور نیز نمونه ای برای استفاده از این نظریه در قالب روش شناسی یافت نشد. پژوهش حاضر می کوشد تا ضمن تبیین روش شناختی از این نظریه، به روش تحلیلی-توصیفی، چارچوبی نظام مند برای گردآوری و تحلیل داده ها در بستر این نظریه معرفی نماید. امکان و اعتبار چارچوب پیشنهادی در قالب مطالعه موردی، مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج پژوهش می تواند در کاربست نظام مند روش شناسی کنش گر-شبکه، به ویژه در داخل کشور مفید باشد.
مدل مراحل تکامل اکوسیستم های کسب و کار صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از استعاره اکوسیستم در حوزه علوم اجتماعی به طور روزافزون در حال گسترش است و برای مطالعه حوزه های مختلف مدیریتی از جمله نوآوری، کسب و کار و کارآفرینی استفاده شده است. ویژگی تکامل در اکوسیستم ها بیشتر مورد توجه واقع شده است. هدف این تحقیق شناسایی مدل مراحل تکامل اکوسیستم های کسب و کار صنعتی است. اکثر مطالعات قبلی در حوزه تکامل اکوسیستم ها بر مبنای مطالعات موردی انجام شده و لذا متاثر از شرایط موضوع مورد مطالعه بوده و از قابلیت تعمیم قابل اتکائی برای همه حوزه های صنعتی برخوردار نیست. در این تحقیق مدل جامعی برای مراحل تکامل اکوسیستم های کسب و کار صنعتی با استفاده از فراترکیب ارائه شده است. با مطالعه ادبیات موضوع، از 14 مطالعه که درباره مراحل تکامل بوده اند، 105 کد استخراج و در قالب 19 مفهوم به هم ترجمه شدند و یک مدل 4 مرحله ای استخراج شد. این مدل با برجسته کردن دو مفهوم زنجیره ارزش و پلتفرم صنعتی و زیر بخشهای آن، مدل جامعی برای مراحل اکوسیسمهای کسب و کار صنعتی است و صنعتگران و پژوهشگران می توانند با استفاده از آن، الگوی تکامل برای اکوسیستم صنعتی مورد نظرشان طرح-ریزی کنند یا اکوسیستمهای موجود را مطالعه و تکامل آن را ارزیابی کنند.
شاخص های مدیریت محتوای دیجیتال با هدف افزایش درگیری کاربران فضای مجازی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه اطلاعات ارزشمند در قالب محتوای جذاب و تعامل با مشتریان مهم ترین عناصر بازاریابی محتوا می باشد که از مقدمات ایجاد درگیری است. مهم ترین مسئله در موفقیت بازاریابی محتوا، پاسخ درست به این سئوال است که چه عواملی موجب درگیر شدن مخاطب با محتوا خواهد شد. با وجود پژوهش های بسیاری که در زمینه شناسایی ابعاد درگیری و عوامل انگیزاننده مخاطبان برای درگیر شدن با محتوا انجام گردیده، کماکان درگیری مخاطبان از جمله دغدغه های فعالان در حوزه بازاریابی محتوا است و در جستجوی روش های موثر برای شناسایی عوامل موثر بر ارتقای سطح درگیری مخاطبان می باشند. پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب بر اساس مدل سندلوسکی و بارسو (2007) به شناسایی شاخص های تاثیرگذار بازاریابی محتوا بر ارتقای درگیری مخاطبان پرداخته است. به این منظور، 537 مقاله در بازه زمانی سال های 2003-2021 یافت شد و در هر مرحله مقالاتی که معیارهای مورد نظر را کسب نکردند از پژوهش کنار گذاشته شد. در نهایت، یافته های 45 مقاله انتخاب گردید. با طبقه بندی کدهای شناسایی شده، 23مقوله را در 4 بعد شامل مقوله های شناسایی درگیری، مقوله های مربوط به ویژگی های محتوا، مقوله های مربوط به نویسنده محتوا و مقوله های مربوط به واکنش سایر کاربران شناسایی شد. از میان تمامی مقوله های شناسایی شده، امکان شخصی سازی محتوا برای هر مخاطب، احساسات نهفته در محتوا و تاریخ انتشار محتوا، نحوه عضویت نویسنده و هویت وی در جامعه آنلاین بالاترین اولویت ها را از آن خود ساختند.
شناسایی محرک های نوآوری مدل کسب و کار د عصر فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری مدل کسب و کار (BMI)، یک فرآیند نوآوری است که با هدف ایجاد و حفظ مزیت های رقابتی، تغییراتی اساسی (طراحی شده، بدیع و غیر پیش پا افتاده) در پیکربندی مدل کسب و کار فعلی شرکت ایجاد می کند. از موضوعات مهمی که در خصوص این مفهوم مورد توجه است، محرک هایی است که موجب شکل گیری این سطح از نوآوری در کسب و کارها می گردد. لیکن با وجود علاقمندی بسیاری از پژوهشگران به مفهوم BMI در سال های اخیر، مقالات اندکی به مطالعه مستقیم و جامع پیشران های آن پرداخته اند و بیشتر در مطالعات موردی به آن توجه شده است. به همین جهت در این مطالعه تلاش شده تا با روش فراترکیب، عوامل پیشران گزارش شده در مطالعات موردی پراکنده، ادغام شده و ضمن تلفیق آن ها با روش تحلیل مضمون، لیست تجمیع شده ای از محرک های نوآوری مدل کسب و کار ارائه گردد. بدین منظور پس از جستجوی مقالات مرتبط در پایگاه اسکوپوس و پالایش عناوین و چکیده مقالات یافت شده، 140 مطالعه موردی گزارش شده در مقالات منتخب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. استخراج مصادیق محرک ها، کدگذاری، جستجوی مضامین و نامگذاری آن ها طی مراحل بازگشتی روش تحلیل مضمون، منجر به شناسایی 10 مضمون اصلی مشتمل بر 30 مضمون فرعی شد. در این مقاله گزارش پژوهش انجام شده به همراه تعریف محقق از تمامی 10 محرک اصلی و 30 محرک زیرمجموعه ارائه شده است.
طراحی مدل خرید مشتریان از فروشگاه های هوشمند در ایام کرونا با تأکید بر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروشگاه های هوشمند با استفاده از فناوری هوش مصنوعی، انبوهی از اطلاعات مشتریان و کالاها (داده های بزرگ) شامل: تشخیص چهره، حسگرهای هوشمند، قفسه های هوشمند، پرداخت خودکار و نمایشگرهای تعاملی را با سرعت زیاد بر مبنای اینترنت نسل پنجم (5G) انتقال می دهند. از آنجائیکه شیوع ویروس کرونا تغییرات زیادی بر نحوه زندگی و تجارت امروز داشته است، به همین خاطر بازاریابان، استراتژی های جدیدی بر پایه هوش مصنوعی برای پیشبرد بکار گرفته اند. این پژوهش عوامل لذت بخش خرید مشتریان برپایه مدل پذیرش سیستم های اطلاعات لذت گرا (HISAM) را مورد تحلیل قرار داد. روش نمونه گیری این پژوهش تصادفی ساده و تعداد آن 404 نفر بود. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه. تحلیل های آماری نیز با استفاده روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و Amos انجام شده است. برای تعیین ارتباط علی بین متغییرها از روش مدل معادلات ساختاری و سطوح معناداری به منظور آزمودن فرضیه ها p_value کوچکتر از 0/05 در نظر گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که سهولت استفاده درک شده، فایده درک شده و لذت درک شده بر قصد خرید بواسطه آمادگی فناوری مشتریان اثر مثبت و معنادری دارد. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن بود که متغییر تعدیلگر آمادگی فناوری از خوش بینی، نوآوری، ناراحتی و ناامنی اثر پذیر بوده و همچنین سهولت استفاده درک شده، لذت درک شده و فایده درک شده بر قصد خرید مشتریان از فروشگاه های هوشمند در دوران کرونا اثر مثبت و معناداری دارد.
الگوی هوشمندی مدیریت منابع انسانی مبتنی بر علم داده و یادگیری ماشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، کاربرد هوش مصنوعی به ویژه یادگیری ماشینی در حوزه مدیریت منابع انسانی رشد قابل توجهی داشته است، و به دلیل جدید بودن این حوزه، برای بسیاری از مدیران و خبرگان حوزه منابع انسانی ناشناخته است. همچنین، در سال های متمادی شاهد تولید داده های زیادی در این حوزه و زمینه های مرتبط با آن هستیم که تحلیل آنها در فعالیت های منابع انسانی با دشواری همراه است. توانمندی های علم داده و یادگیری ماشینی توانسته است با گزارش ها و تحلیل های توصیفی، تشخیصی، پیش بینی کننده و تجویزی کمک های شایانی به این حوزه و فراتر از آن به راهبری سازمان داشته باشد. در این راستا هدف از انجام پژوهش، بررسی اقداماتی است که تاکنون در حوزه هوشمندی مدیریت منابع انسانی انجام شده است و به سه سوال اصلی پاسخ داده می شود. سوال اول شناسایی فعالیت هایی از مدیریت منابع انسانی است که قابل هوشمندسازی می باشند. در سوال دوم، به شناسایی کاربرد انواع الگوریتم های یادگیری ماشینی در در این حوزه پرداخته شده است. در سوال سوم، بر مبنای سطوح بلوغ تحلیل های پیشرفته داده،طبقه بندی "الگوریتم های یادگیری ماشینی در کارکردهای هوشمندی مدیریت منابع انسانی" صورت پذیرفته است. برای پاسخگویی، طیف وسیعی از مقالات از پایگاه ها و مجلات معتبر علمی استخراج و بر اساس روش ترکیبی در هم تنیده(همزمان) مورد بررسی قرار گرفتند.در بخش کمی از الگوریتم های متن کاوی با استفاده از زبان پایتون و در بخش کیفی از تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شده است.
مدل کارآفرینی شرکتی بین المللی اپراتورهای تلفن همراه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت فناوری و پیچیدگی اقتصاد محیطی بسیار رقابتی را ایجاد کرده است که در آن شرکت ها به طور مداوم با تغییرات چشمگیر بازار و ظهور انواع فرصت های تجاری مواجه اند. در چنین محیطی انطباق با نوآوری ها و تغییرات و تحولات برای شرکت ها جهت دستیابی به موفقیت تجاری پایدار امری ضروری است. فعالیت های کارآفرینی شرکتی بین المللی می تواند توانایی شرکت در شناخت و بهره برداری از فرصت های بازارهای بین المللی پیش از رقبای خود افزایش دهد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) است. جامعه آماری آن در بخش کیفی شامل 17 نفر که با روش گلوله برفی و در بخش کمی، شامل 389 نفر با روش نمونه گیری تصادفی است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، شامل کدگذاری در سه گام کدگذاری اولیه، کدگذاری باز و کدگذاری محوری است و در بخش کمی تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم-افزار SPSS و Amos می باشد. یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان می دهد که پنج دسته عوامل بر کارآفرینی شرکتی بین المللی اثرگذارند که عبارتند از عوامل بین المللی، عوامل ملی، فردی، سازمانی و ویژگی های صنعت. در مجموع در این پژوهش در بخش کیفی 6 مقوله اصلی، 24 مقوله فرعی و94 مفهوم شناسایی شد. نتایج بخش کمی نشان میدهد که این عوامل 74 درصد بر دستاوردهای کارآفرینی شرکتی بین المللی اثرگذارند و به ترتیب عوامل سازمانی، بین المللی، فردی و ملی و ویژگیهای صنعت بیشترین تا کمترین اثرگذاری را بر کارآفرینی شرکتی بین المللی دارند.