مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
کافه
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
39 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی سهم هزینه های ارتباطات خانوارهای ایرانی به ویژه در بستر تغییرات ساختار سنی و ترتیبات زندگی خانوار با استفاده از تحلیل ثانویه داده های هزینه و درآمد خانوار سه دهه اخیر(92-1363) می باشد. به منظور انجام مدل شبه پانل در بررسی نقش تحولات عوامل اقتصادی و اجتماعی خانوار و ساختار جمعیت در تحولات سهم هزینه های ارتباطات خانوار مدل تحلیلی چند سطحی تقاطعی بکار برده شده است. نتایج بیانگر روند افزایش سریع سهم هزینه های ارتباطات در خانوار بویژه در دهه اخیر است. در خصوص عوامل جمعیتی تأثیرگذار بر این روند، نتایج مدل شبه پانل نشان داد که دوره و نسل تأثیر معنی داری در سهم هزینه های مصرفی خانوار داشته است. همچنین تغییرات ساختار سنی در جهت افزایش سهم جمعیت در سنین فعالیت در تحولات سهم هزینه های مصرفی خانوار تأثیری مثبت نشان می دهد. بعلاوه، نتایج مقاله بیانگر تأثیر معنی دار متغیرهای نوع شغل، سن، جنس و سطح تحصیلات سرپرست خانوار، ترتیبات زندگی خانوار، شاخص امکانات رفاهی خانوار، درصد برخورداری نسل از تحصیلات دانشگاهی و امکانات رفاهی بر سهم هزینه های ارتباطات خانوار دارد. یافته ها و نتایج مقاله در چارچوب رویکرد چرخه زندگی مصرف مودگیلیانی، رهیافت های نظری مبتنی بر تمایزات اجتماعی و الگوی مصرف، نظریه چرخه جمعیت شناختی و رویکرد نسلی الگوی مصرف قابل تببین است.
از کافه ها بیاموزیم : کافه ها به مثابه دگرفضاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
109 - 121
حوزه های تخصصی:
در شهرهای امروز، اقدامات فراوانی در زمینه دستیابی به آرامش و شادی برای شهروندان با روش های عجیب و پرهزینه انجام می شود اما توجه چندانی به مکان های ساده که می توانند با کمترین هزینه، نیازهای مغفول مانده شهروندان جامعه را تأمین کنند، نشده است. توجه به این فضاها، تأمل بر محفلی است که ارتباط مهمی با آزادی، رضایتمندی و آرامش انسان دارد. پژوهش حاضر در تلاش است به معرفی یکی از پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین این نوع فضاها بپردازد. در این راستا مرور مبانی پایه و فلسفی امری است ضروری برای شناخت ماهیت این فضاها. در ادامه در مقاله حاضر با توجه به سنت کیفی تحقیق، از رویکرد تفسیری و روش نمونه موردی استفاده شده است. ابزار این روش، مرور اسناد، تصاویر، یادداشت ها و مشاهده است. نمونه مدنظر این پژوهش ذیل روش یاد شده،"کافه" است. در این فرایند مطالعات اسنادی پیرامون سه مفهوم پایه برای تعریف انواع کافه ها ارائه شده و مدل مفهومی دگرفضاها استخراج و کاربست این مدل بر نمونه مدنظر (کافه ) انجام شده است. برای این بررسی و شناسایی انواع این فضاها، 20 کافه در شهر کرج مورد مطالعه قرار گرفته اند. در نتیجه این تحقیق، پنج دسته (مقوله اصلی) برای گونه بندی کافه ها ارائه شده است که طبق آن تعدادی از کافه های مورد پژوهش به ویژه گروهی که گرایشات فرهنگی_هنری بیشتری دارند، با ویژگی های بیان شده در مفاهیم پایه مدل دگرفضا شامل فضای سوم، مکان سوم و هتروتوپیا، قرابت نزدیک داشته است. بنابراین آموختن از این فضاها به برنامه ریزان و طراحان شهری نشان می دهد، کافه ها ظرفیت آن را دارند که ویژگی هایشان به عنوان مصادیق دگرفضا، در ابعاد گوناگون علوم شهری در تئوری و عمل مورد توجه و استفاده بهینه قرار گیرند.
مکان های سوم شهری؛ صحنه خلق پاتوق های اجتماعی و تفریحی جامعه مطالعه موردی: بررسی تطبیقی کافه های مناطق 1 و 4 شهر اورمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
153 - 170
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه مکان های سوم شهری همواره محلی برای جاری شدن حیات غیررسمی در مقابل حیات رسمی بوده است. کافه های شهری به عنوان یکی از پدیده های خرد اجتماعی، فضایی مدرن و روشن فکر و بخشی از مکان های سوم شهری، فضاهای شهری فراتر از مکان زیست و کار به حساب می آیند که با تأکید بر پویایی، سرزندگی و کارایی مطلوب فضا، بستر تعاملات اجتماعی پایدار، حضورپذیری فعال شهروندان و شکل گیری حیات اجتماعی را فراهم می آورند. هدف: تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی در تلاش است تا با بهره گیری از اندیشه اولدنبرگ در اسناد کتابخانه ای، به بررسی تطبیقی کافه های شهری مناطق 1 و 4 شهر اورمیه از منظر صحنه ی سازگار و مناسب پاتوق های تفریحی و اجتماعی جامعه بپردازد. روش: شیوه های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، بهره گیری از روش های سندگزینی، شناسایی میدانی و نمونه گیری طبقه ای و استفاده از تکنیک های آنتروپی شانون و ماباک جهت وزن دهی مولفه ها و رتبه بندی مناطق پیشنهادی می باشد. یافته ها: براساس تحلیل داده های تحقیق و طبق یافته ها، شاخص «شخصیت بخشی» در منطقه 1 شهر ارومیه، بیشترین میزان مطلوبیت و سازگاری را به خود اختصاص داده است. همچنین شاخص «آسایش و آرام بودن» وضعیت مناسبی را در منطقه 1 شهر داشته است. به علاوه شاخص های «مکان تفریح و گذران اوقات فراغت» و «پویایی تعامل بومی و محلی» در منطقه 4 شهر اورمیه، به ترتیب نامناسب ترین وضعیت موجود را در میان سایر شاخص ها به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که منطقه 1 شهر اورمیه با برخورداری از توسعه روزافزون و چشمگیر در ابعاد فیزیکی، اجتماعی، کیفیتی فضا و فرهنگی، شرایط مطلوب تری در امر بهبود و خلق مکان های سوم شهری (کافه) و بازتولید پاتوق های تفریحی و اجتماعی جامعه شهری داشته است.
تاثیر ویژگی های عمومی مکان های سوم بر تعاملات اجتماعی؛ نمونه مورد مطالعه: کافه های شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
29 - 40
حوزه های تخصصی:
مکان های سوم نمونه ای موفق از مکان های عمومی هستند که به دلیل ویژگی های خاص خود نقش مهمی در کیفیت زندگی شهری دارند. تأمین محیطی با توانایی شکل دهی و تقویت تعاملات اجتماعی یکی از نقش های مهم مکان سوم است. هر چه جامعه تعاملات اجتماعی بیشتر و مؤثرتری داشته باشد، سالم تر و پویاتر خواهد بود؛ بنابراین توجه به ایجاد و شکل دهی اصولی مکان های سوم که کافه ها نمونه بارزی از آنها هستند، ضروری به نظر می رسد. نمونه ها براساس نظرسنجی آنلاین انتخاب شده اند. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه، همبستگی است. شیوه جمع آوری اطلاعات مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و منابع آرشیوی است. هدف از این پژوهش بررسی هشت ویژگی عمومی بیان شده برای مکان های سوم در نمونه های مطالعاتی و واکاوی تأثیر آنها بر تعاملات اجتماعی شکل گرفته در بستر مورد مطالعه است. ابتدا به کمک منابع آرشیوی، مشاهده و نقشه برداری رفتاری مکان محور نمونه ها مورد مطالعه قرار گرفت. سپس از مدل معادلات ساختاری و ابزار پرسشنامه طراحی شده در طیف لیکرت و براساس یافته های پژوهش استفاده شده است. نتایج نشان می دهند، حریم ها و فواصل در تعاملات اجتماعی تأثیرگذارند. ویژگی های مکان های سوم در کافه های مورد مطالعه وجود دارند و بر تعاملات اجتماعی اثرگذارند اما میزان ظهور آنها متفاوت است. چهار ویژگی گفت وگو به عنوان فعالیت اصلی، جو صمیمی، دسترسی و امکان سکونت و مشتری ثابت به ترتیب بیشترین تأثیر را در تعاملات اجتماعی دارند. سایر ویژگی ها با اثرگذاری بر این چهار ویژگی به صورت غیرمستقیم در تعاملات اجتماعی شکل گرفته در کافه های مورد مطالعه نقش دارند.
مصرف فضا و بازتعریف زنانگی؛ مطالعۀ تجربۀ کافه نشینی زنان در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تأمل انتقادی دربارۀ زندگی روزمرۀ زنان از خلال مطالعۀ تجربه کافه نشینی و بررسی این نکته است که چگونه این امر سبب تغییر در بازتعریف زنانگی شده<strong> </strong> است. میشل دوسرتو چارچوب مفهومی مناسبی را برای درک تولید فضای شهری و تجربۀ آن ازطریق فعالیت های روزمرۀ ساکنان یک شهر ارائه می دهد. روش شناسی استفاده<strong> </strong>شده، مردم نگاری انتقادی است. داده های پژوهش شامل طیف گسترده ای از مشاهده های غیرمستقیم و مشارکتی، یادداشت های میدانی و مصاحبه های ساخت<strong> </strong>نیافته است که با استفاده از تحلیل تماتیک، سه مقولۀ مرکزی (کافه به منزلۀ مکان سوم، زنانگی به منزلۀ تعارض و تجربۀ زنانگی جدید در فضا) به دست آمد. نتایج نشان می دهند حضور زنان<strong> </strong>(چه مصرف<strong> </strong>کننده و چه تولیدکنندۀ فضا) در کافه ها سبب شکل گیری عاملیت انتخاب و کنشگری بیشتری در آنها شده است و تجربه های رهایی بخشی را به دست آوردند که تعریف آنها از زنانگی سنتی را به چالش می کشد. خوانش دوسرتویی این بررسی نشان می دهد زنان در فضاهای عمومی به منزلۀ یک کنشگر فعال حاضر می شوند و به<strong> </strong>نوعی به مدیریت فضا می پردازند؛ آنها فعالانه در برساخته شدن فضا و هویت جدیدشان سهم دارند و در پی مطالبه گری خود از حق برابری در شهرند.
بررسی تأثیر پاندمی کووید19 بر کارکردهای اجتماعی مکان های سوم، مطالعه موردی: کافه های شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
61 - 70
حوزه های تخصصی:
مکان های سوم به کمک ویژگی های خود باعث ایجاد پایداری و افزایش تاب آوری در شهرها می شوند. آن ها در مواقع بحران قابلیت حمایتگری بالایی دارند و در پایداری اجتماعی جامعه اثرگذار هستند. زمانی که بحران به وجود آمده باعث ایجاد اختلال در نقش حمایتی مکان سوم شود پتانسیل کمک های مردمی و اتحاد در مقابل بحران کاهش پیدا می کند. شیوع ویروس کووید19 نمونه ای از این بحران است که با توجه به محدودیت های اجباری همراه خود علاوه بر مشکلات سلامتی تحمیل شده بر یک جامعه می تواند باعث تضعیف پایداری اجتماعی شود. کافه ها نمونه ای ملموس از مکان های سوم هستند که باهدف آسیب شناسی پاندمی کووید19 بر پایداری اجتماعی شکل گرفته به واسطه آن ها, در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر پنج مؤلفه تضعیف اقتصاد، ترس از بیماری، کم شدن تعاملات اجتماعی، کم شدن حس مکان و کم شدن قابلیت دسترسی بر تضعیف پایداری اجتماعی به دلیل کووید19پرداخته شد. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی و همبستگی است. پرسشنامه در طیف لیکرت طراحی شده و از نرم افزار و AMOSE و روش معادلات ساختاری تحلیل برای تحلیل داده ها استفاده شده است . تعداد نمونه های قابل استفاده با توجه به فرمول کوکران و جدول مورگان 392 نمونه است. نتایج پژوهش نشان داد ترس از بیماری با اطمینان 99 درصد با ضریب استاندار 468/0 درصد بیشترین تأثیر را در کم شدن پایداری اجتماعی دارد. همچنین دو مؤلفه کم شدن تعاملات اجتماعی و کم شدن قابلیت دسترسی با اطمینان 95 درصد به ترتیب با ضریب استاندارد 160/0 و 056/0 درصد بعد از مؤلفه ترس از بیماری، بیشترین تأثیر مستقیم را در تضعیف پایداری اجتماعی شکل گرفته به واسطه کافه ها در شهر تبریز دارند. تأثیر مؤلفه های حس مکان با ضریب 236/0- به واسطه تأثیر بر ترس از بیماری و اقتصاد با ضریب تأثیر 067/0 با تأثیر بر تعاملات اجتماعی بر پایداری اجتماعی شکل گرفته در کافه ها به صورت غیرمستقیم است.
تحلیلی بر عادت واره های کاربران کافه ها در بلوار دانشگاهِ شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است که به تحلیل فضای حاکم بر کافه های خیابان دانشگاه در شهر زاهدان بپردازد. در این راستا، از رویکرد نظری بوردیو و نظریه میدان وی بهره برده شده است. روش تحقیق این پژوهش، کیفی و مبتنی بر تحلیل دیدگاه های کافه داران و باریستاهای کافه های منتخب در این خیابان بوده که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، دیدگاه آن ها جمع آوری شده است. به این منظور، دو نوع کافه در این خیابان (درمجموع 8 کافه)، مشتمل بر کافه های بیرون بر و کافی شاپ، انتخاب و با 12 نفر مصاحبه انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده دو نوع عادت واره مصرف قهوه و اسپرسو (بین بومیان) و کافه نشینی (بیشتر بین دانشجویان) قابل مشاهده است. میدان های مطرح در بررسی کافه ها، مشتمل بر میدان اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، سیاسی و قدرت هستند. کافه داران با بهره گیری از استراتژی های متضاد، سعی در جذب کاربران مختلف دارند و میان کنش و فعالیت بومیان و دانشجویان نیز تمایز مشاهده می شود. بررسی ارتباط بین مقوله های شناسایی شده نشان داد که مقوله های مرکزی شامل تغییر عادت واره و افزایش مصرف قهوه و تبدیل شدن کافه ها به فضایی شبه عمومی و جاذب جمعیت، تحت تأثیر شرایط علی چون تمایل به تغییر موقعیت اجتماعی، تغییرپذیری عادت واره ها و استفاده از قهوه برای درمان است. کنش کاربران کافه ها در برابر این تغییرات، پذیرش عادت واره جدید و درعین حال بومی سازی مصرف و فضا است. پیامدهای ناشی از این کنش، کم رنگ شدن محدودیت ها، بهبود اقتصاد، ارتباط مداری و اندیشه ورزی است.
فضاهای هتروتوپیایی (دگرسان) در داستان های شهریار مندنی پور: خوانشی فضا - مکان محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
49 - 91
حوزه های تخصصی:
شهریار مندنی پور از نسل نویسندگان معاصری است که به تجربه گرایی در ساختار و فرم پرداخته است. برای همین، خواننده در داستان های او با فضاهایی مواجه است که درواقع ترکیبی از فضاهای مختلف و در عین حال ناهمگون می باشد. پرداخت به این نوع فضاها را به صورت نظری و گاه عملی می توان در رویکرد میشل فوکو مشاهده کرد که او آن ها را فضاهای هتروتوپیایی یا دگرسان می نامد. در همین راستا، این مطالعه به شرح این نوع فضاها در آرای فوکو و دیگر متفکران می پردازد که در این زمینه اندیشه ورزیده اند تا خواننده آگاهی عمیقی از فضاها به دست آورد. سپس مطالعه حاضر، جستاری به بحث این فضاها در آثار مندنی پور مومیا و عسل، ماه نیمروز، شرق بنفشه و آبی ماورای بحار می زند که از معدود نویسندگان ایرانی است که چنین تجربه ای در داستان نویسی داشته است. این مطالعه به این نتیجه گیری می رسد که مندنی پور با مطرح کردن چنین فضاهایی در داستان های خود به حقیقت مکتوم در ورای ساختار همگن تک فضایی اشاره دارد و چنین فضاهایی به شخصیت ها کمک می کنند از محدودیت های فضاهای همگن فراتر رفته و طرحی نو دراندازند.
کافه گردی دخترانه ( مطالعه ای کیفی درباره ی حضور دختران در کافه های شهر یزد)
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
127 - 152
کافه ها یکی از مهم ترین مکان هایی محسوب می شوند که توسط جوانان برای گذران اوقات فراغت و دورهمی های دوستانه انتخاب می شوند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی حضور دختران در کافه های سطح شهر یزد است. رویکرد این پژوهش کیفی و از ابزار تحلیل مضمون برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 20 نفر از دختران 15 تا 20 ساله یزدی هستند که برحسب رفت وآمد زیاد به کافه ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. تجزیه وتحلیل داده ها درنهایت به ارائه 53 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی منجر شد. یافته ها نشان می دهد «بازآفرینی خود تا فرار از خود» و «رهابودگی کنش مند» از زمینه ها و عوامل مؤثر حضور دختران در کافه و «خودتأملی»، «سرمایه جدید»، «اقناع کاذب» و «بازنمایی فرهنگ در بدن» از پیامدهای حضور آن ها در کافه های سطح شهر است. با توجه به یافته های پژوهش محیط کافه هم ظرفیت و توانمندی های مثبت و هم کارکردهای منفی برای دختران یزدی دارد که باید بیشتر مورد توجه سیاست گذاران حوزه اجتماعی قرار گیرد.