مطالب مرتبط با کلیدواژه

پدیدارشناسی


۱۴۱.

مطالعه پدیدارشناسی تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان سال چهارم دوره متوسطه دوم شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعلل ورزی تحصیلی پدیدارشناسی تجارب دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۱ تعداد دانلود : ۸۵۲
هدف پژوهش حاضر پی بردن به تجربیات دانش آموزانی بود که تعلل ورزی تحصیلی داشتند. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 نفر از دانش آموزان پسر سال چهارم رشته های نظری مقطع متوسطه دوم (دبیرستان) شهرستان مریوان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، در سال تحصیلی 96-95 انجام شد. مصاحبه های ضبط شده به صورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل تجربه زیسته دانش آموزان، موجب شناسایی و دسته-بندی و استخراج مقوله های اصلی«سبب شناسی تعلل ورزی تحصیلی» ، «پیامدها» و «راهکارها» شد و همین طور از مقوله های اصلی ذکر شده، مقوله های فرعی سبب شناسی درون فردی مشتمل بر نداشتن مهارت مدیریت زمان، کمال گرایی و مطلق اندیشی، افکار منفی و ترس از شکست، بی علاقه بودن به موضوعات درسی وسبب شناسی برون فردی و پیرامونی شامل دوستان بی برنامه و بی انگیزه، نبود الگوی موفق و همینطور پیامدهای عاطفی و روانی- تحصیلی و رفتاری - شناختی و راهکارهای فردی – اجتماعی از مقوله های اصلی پیامدها و راهکارها، استخراج شدند. یافته های این پژوهش توانست تصویر روشنی از علل تعلل ورزی تحصیلی، پیامدها و راهکارهای حل مشکل ارائه کند.
۱۴۲.

خوانش نشانه شناسی لایه ای در فرایند معنایی منظومة خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظامی خسرو و شیرین نشانه شناسی لایه ای پدیدارشناسی رمزگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۶ تعداد دانلود : ۱۵۹۱
نشانه شناسی لایه ای با زیرساخت نشانه، لانگ، پارول، رمزگان، بافت و... در پی خوانشی دقیق از متن است. نشانه در این رویکرد در تعامل گفتمانی به متن تبدیل می شود. درواقع این فرایند نتیجة خوانش بافتاری نشانه ها در قالب رمزگان است که به لایه های متنی تبدیل می شود. البته خوانش بینامتنیتی و بیناگفتمانی مخاطب، به این لایه ها جهت می دهد. منظومة خسرو و شیرینتوانایی چنین خوانشی را دارد؛ بنابراین در این پژوهش به نشانه هایی مانند آب، شیر، خون، درخت، سنگ، خورشید و... در جایگاه کنشگران اصلی روایت، گرداگرد سه شخصیت فرهاد و خسرو و شیرین، توجه شد؛ به گونه ای که خوانش پدیدارشناختی، این نشانه ها را همگام با هر شخصیتی در فرایند معنایی، متناسب با دلالت های ضمنی دید. روش توصیفی تحلیلی لایه های نشانه ای نشان داد شاعر چگونه از شگرد اقتصاد داستانی در قالب نشانه ها برای افزونی ساختار معنایی محتوایی اثر استفاده کرده است؛ به طوری که با وجود نگرش ساختارگرایی برخی تحلیل گران، این پژوهش به سبب در نظرگرفتن پیرنگ برای همة نشانه ها در رمزگان های مختلف خوانشی، به افزونی معنایی داستان انجامید؛ برای مثال وقتی کنشگران همنشین شیرین، مانند آب و شیر و خون، برپایة عمل فراروی نشانه ها در رمزگان های مختلف عرفان و اسطوره و روانشناسی و... قرار می گیرند، پایان کار شیرین، در جایگاه دلالت های ضمنی متفاوتی قرار می گیرد؛ مانند فنای عارفانه و یا مرگ زودهنگامی که مجازات اوست.
۱۴۳.

نگاهی پدیدارشناختی به راهکار تقویت دلبستگی به برند در طبقات محصول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به برند برنامة تبلیغاتی برنامه پیشبردی طبقات محصول پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۱ تعداد دانلود : ۵۳۴
دلبستگی به برند، از چالش های مدیران بازاریابی برای ایجاد و حفظ پیوندی قوی و ماندگار با برند است. بنابراین، هدف این پژوهش، شناسایی راهکاری واقع گرایانه برای ایجاد و تقویت دلبستگی به برند و کسب پیامدهای مطلوب ناشی از آن در طبقات کالای تندمصرف و بادوام است. با اجرای دو پیش آزمونِ تعیین محصول و برند، کفش ورزشی با برند آدیداس و بستنی با برند کاله انتخاب شده اند؛ برندهایی که مخاطبان بیشترین استفاده از آنها را تجربه کرده اند . با اجرای روش پدیدارشناسی و انجام پانزده مصاحبة عمقی براساس روش نمونه گیری هدفمند چندگانه (شدت وگلوله برفی)، داده ها جمع آوری شده اند. در مرحلة تحلیل از طریق فرایند مقایسة مستمر داده ها و کدگذاری باز، محوری و انتخابیو همچنین تحلیل محتوای رابطه ای، مفاهیم، مقوله ها و مضمون ها سازمان دهی شده اند. درنهایت، اعضای مشارکت کننده اعتبار نتایج را که یک فرایند کنترلی است بررسی کرده اند. یافته ها نشان می دهند که متناسب سازی هدیة نقدی با پیام آگهی تبلیغاتی در سطح تفسیر بسیار و قدرت استدلال زیاد و در مقابل هدیة غیر نقدی با پیام آگهی تبلیغاتی در سطح تفسیر پایین و قدرت استدلال زیاد، باعث تقویت دلبستگی به برند و کسب پیامدهایی نظیر اعتماد به برند، رضایت از برند، تعهد به برند و وفاداری به برند می شود. این نتایج در هر دوطبقة کالای تندمصرف و بادوام مشابه بوده که نشان دهندة این است که دلبستگی به برند مستقل از طبقة محصول و براساس برنامه های ارتباطات بازاریابی شکل می گیرد.
۱۴۴.

پدیدارشناسی احساسات کاربران در فضای مجازی (مطالعه موردی: جوانان شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساسات مجازی حس حضور پدیدارشناسی برساخت گرایی پیوستاری شدن فضای مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۴ تعداد دانلود : ۵۵۳
فضای مجازی با کارکردها و قابلیت های خود، شیوه تعاملات انسانی و چگونگی ابراز احساسات را دگرگون کرده است. به منظور شناخت چگونگی و فرایند این تحول در تجربه زیسته کاربران، از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. گردآوری اطلاعات از طریق شیوه نمونه گیری هدفمند و مصاحبه عمیق با 25 نفر از کسانی که حداقل چهار ساعت از شبانه روز را در فضای مجازی سپری می کنند، صورت پذیرفت. مضامین استخراج شده شامل سه مضمون محوری «حس حضور»، «عرضه شدگی» و «پیوستاری شدن» بوده است. مضامین فرعی حس حضور، دربرگیرنده معنا بخشی به زندگی، غیاب دیگری، رها شدگی از جهان واقع و غرق شدگی احساس است و عرضه شدگی، مضامین نمادین شدن، فوریت تقلیل یافته و تقلیل گرایی احساسی را شامل می شود. تنها مضمون فرعی پیوستاری شدن نیز مفهوم امتداد احساسی است. نتایج نشان می دهد که چارچوب احساسی حضور افراد منتخب در فضای مجازی، بر مبنای حضور آنها در جهان واقعی و احساساتشان پی ریزی شده است. بافت اجتماعی و بستر حضور کاربران منتخب شهر قم با خصیصه ای تقریباً همدست و مشابه باعث شد که کاربران، حاکم بودن چنین وضعیتی را به مثابه نوعی محدودیت و کنترل بودگی معنا کنند و این امر را انگیزه ای برای عرضه احساساتشان بدانند. در نهایت نیز با غوطه وری و پیوست احساسات خود در محیط سایبر به فضای واقعی، همچنان نوعی واقع بودگی در جهان مجازی را احساس می کنند.
۱۴۵.

پدیدارشناسی اخلاق اجتماعی کاربران شبکه های اجتماعی مجازی (مطالعه موردی: متولدان دهه شصتی دارای تحصیلات عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق اجتماعی متولدان دهه 60 شبکه های اجتماعی مجازی پدیدارشناسی پدیدارشناسی تجربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۸۹۵
پیشرفت فناورانه وسایل اطلاعاتی و ارتباطی جدید، به خصوص شبکه های اجتماعی مجازی، نقش تعیین کننده ای در برقراری ارتباط و انتقال اطلاعات بین متولدان دهه 60 ایفا کرده است. در پژوهش حاضر تلاش شده است، با درک واقعی ساختار تجربه زیسته افراد مشارکت کننده از شبکه های اجتماعی مجازی، مؤلفه های اصلی تشکیل دهنده اخلاق اجتماعی و چگونگی تبلور آن در رفتار اجتماعی آنان تحلیل شود. روش پژوهش، کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی تجربی و گردآوری اطلاعات، از طریق نمونه گیری هدفمند و مصاحبه عمیق با 15 نفر از متولدان دهه شصتی دارای تحصیلات عالی بوده است. یافته های پژوهش، شامل یک شاخص محوری «اخلاق اجتماعی آوارگی» بود که از خصیصه های مهم آن به «داشتن هویت اجتماعی ترکیبی»، «احساس ناامیدی اجتماعی، سردرگمی و سرگشتگی»، «مقایسه دایم خود با دهه هفتادی ها» و «فریبندگی شبکه های اجتماعی مجازی» می توان اشاره کرد. نتایج پژوهش همچنین نشان می دهد؛ اخلاق اجتماعی در میان متولدان دهه شصتی، معجونی از کنش های اخلاقی است که خاستگاه آن شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و تاریخی ای است که متولدان این دهه، درون آن متولد شده و زیست کرده اند. در نهایت، نتایج به دست آمده حاکی از آن است که رعایت اخلاق اجتماعی در بطن زندگی بد، سخت و دشوار است.
۱۴۶.

پدیدارشناسی تربیت جنسی از دیدگاه کارشناسان تربیتی در مدارس متوسطه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت جنسی کارشناسان تربیتی پدیدارشناسی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۴۳۱
هدف از تدوین این مقاله، تبیین و تحلیل مفهوم تربیت جنسی و موانع و راهکارهای مربوط به آن از منظر کارشناسان تربیتی مدارس متوسطه شهر کرمان است. در این راستا بر اساس روش پدیدارشناسی و شیوه نمونه گیری هدفمند، تجربه زیسته 12 نفر از مشاوران، معاونان پرورشی و دبیران دینی مدارس از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که چهار مؤلفه اصلی تربیت (تبیین، ارائه معیار، تحرک درونی و نقادی) که وجه ممیزه تربیت از شبه تربیت است، به درستی تحقق نیافته است. از دلایل نامطلوب بودن تربیت جنسی در جامعه، دو عنصر مهم «عامل نبودن متصدیان تربیت به اصول اخلاق جنسی» و «ضعف شدید در میزان آگاهی آن ها از نحوه تحقق تربیت جنسی» است. لازم به ذکر است به دلیل عملکرد نامطلوب مسئولان تربیت در زمینه تبیین (مولفه اول تربیت) که دارای عناصری همچون (ویژگی های تبیین کننده، شناخت مخاطب و روش های تبیین) است، سایر مؤلفه ها نیز به درستی شکل نگرفته اند.
۱۴۷.

پدیدارشناسی زمینه های ارتکاب جرم در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زنان مجرم جرم زندان خانواده پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۴ تعداد دانلود : ۳۷۱
مطالعه حاضر تحقیقی کیفی و پدیدارشناسانه است که با هدف شناسایی و فهم عوامل خطرآفرین و ریسک فاکتورهای موجود در زندگی زنانی صورت پذیرفته، که مرتکب جرم شده و مسیر زندگی شان به سوی زندان کشیده شده است. بر این اساس در این تحقیق با 24 زن که سابقه محکومیت و حبس دارند، مصاحبه های عمیق کیفی شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد، اغلب زنان مصاحبه شونده، در طول دوران زندگی خویش انواع خشونت و آزار را تجربه کرده و معمولاً در خانواده هایی ناکارآمد، از هم گسیخته و جرم مدار زندگی کرده اند که والدین و یا بستگان درجه اول آنها سابقه محکومیت و زندان داشته و یا اعتیاد به موادمخدر دارند، هرچند که برخی از مصاحبه شوندگان خود نیز معتاد بوده و هنگام ارتکاب جرم موادمخدر مصرف کرده اند. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد، علاوه بر موارد یادشده؛ فروتری اجتماعی-اقتصادی زنان، مناسبات شغلی، نابسامانی های خانوادگی و سابقه مجرمیت همسرو تبعیت از او، سبک زندگی پرمخاطره و مواردی نظیر این، از جمله عواملی است که در فراهم شدن زمینه های ارتکاب جرم مؤثر بوده است. با این حال با توجه به کیفی بودن تحقیق، محقق به هیچ وجه قصد تعمیم یافته ها را ندارد.
۱۴۸.

پدیدارشناسی تجربیات مادران درخواست کننده رحم جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناباروری رحم جایگزین پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۵ تعداد دانلود : ۶۵۱
علاقه به داشتن فرزند یکی از نیازهای بنیادین بشر است. از ابتدای تاریخ باروری اهمیت فوق العاده ای داشته و فرزندآوری و تعداد فرزندان یک نوع ارزش اجتماعی محسوب می شده است. البته ناباروری نیز همیشه همراه بشر بوده است و به روش های مختلف افراد در پی درمان آن بوده اند. یکی از جدیدترین تکنیک های کمک باروری، رحم جایگزین است. در این روش پس از لقاح اسپرم و تخمک، جنین به رحم مادر جایگزین منتقل می شود و وی در طول 9 ماه وظیفه نگهداری از جنین را برعهده گرفته و پس از تولد، نوزاد را به والدین اصلی تحویل می دهد. بر این اساس در این پژوهش، محققین به دنبال درک معنا و تجربه این پدیده به کمک مادران در خواست کننده رحم جایگزین بودند. این مطالعه به صورت کیفی با رویکرد پدیدارشناسی و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند انجام شده است. به این منظور، مصاحبه های عمیق و بدون ساختار با 10 مادر درخواست کننده رحم جایگزین که به مرکز باروری ناباروری اصفهان مراجعه کرده بودند، صورت گرفت که طی آن مادران درخواست کننده، تجارب خود را در این زمینه بیان نمودند. داده های به دست آمده از این مصاحبه ها با روش 7 مرحله ای کولیزی تجزیه و تحلیل شد، که حاصل آن استخراج پنج تم اصلی از یافته ها بود که عبارت بودند از: «دلایل اقدام»، «رابطه مادر درخواست کننده با مادر جایگزین»، «اطرافیان»، «فرآیند تصمیم گیری» و «نگرانی ها و دغدغه ها». داده های این مطالعه توانست تصویر روشنی از تجارب مادران درخواست کننده رحم جایگزین ارایه دهد.
۱۴۹.

تجربه زیسته دختران فراری از «خانه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دختران فراری پدیدارشناسی خانه ایده آل خانه واقعی بی خانمانی خانه جایگزین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۵ تعداد دانلود : ۵۸۱
این مقاله به بررسی مفهوم خانه نزد دختران فراری پرداخته و با مطالعه تجربه زیسته این گروه تلاش شده تا به درکی مناسب از «خانه» نایل گردد و در گسترش دانش پایه موجود در خصوص پدیده دختران فراری نقشی درخور ایفا نماید. مطالعه حاضر به روش پدیدارشناختی و با استفاده از روش کلایزی انجام پذیرفته است. داده ها از طریق مصاحبه با 10 دختر در سن 15 تا 20 سال که مدت زمان زیادی از فرارشان نمی گذشت، جمع آوری گردیده است. یافته ها حاکی از درک پیچیده ای از خانه توسط شرکت کنندگان بود. در اصل، معانی خانه برای آن ها با «نبود» آن مرتبط بوده و هم زمان خانه ایده آل، واقعی، بی خانمانی و خانه جایگزین در ذهن این دختران لانه گزیده و در رفتارهایشان تجلی آن دیده می شود. بودن یا نبودن در این چارچوب، خود منشاء قضاوت هایی در خصوص آنان و شخصیت شان می باشد. در واقع درک معنای خانه به عنوان ساختی ذهنی، بخشی از شخصیت دختران را تشکیل داده و متأثر از هنجارها و ساختارهای غالب اجتماعی است. دخترانی که خارج از «خانه» باقی می مانند به عنوان منحرفان، ناقضان نظم اجتماعی و روسپی برچسب زده می شوند که از تصاویر اجتماعی «زن»، «دختر خوب» و «طبیعی» خارج شده و جامعه آن ها را به عنوان ساختار غیرزنانه و غیرخانگی برساخت می کند. خارج از خانه بودن، خود جواز چنین برچسبی را به تنهایی فراهم می آورد و منشاء مشکلات روانی، جسمانی و اجتماعی دختران فراری خواهد بود.
۱۵۰.

روابط خانوادگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس روابط خانوادگی مطالعه کیفی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۲ تعداد دانلود : ۳۸۴
اهمیت روابط خانوادگی فرد به عنوان شاخص مهمی در سلامت روان و بهبود کیفیت زندگی، در مبتلایان بیماری های مزمنی مانند ام اس دوچندان می شود. مطالعه حاضر که با هدف بررسی تجارب مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس در زمینه روابط خانوادگی، صورت پذیرفته یک پژوهش کیفی به شیوه پدیدار شناسی است. مشارکت کنندگان 15 نفر بوده اند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و تفسیر داده ها به روش کلایزی و رویکرد IPA انجام شده است. نهایتا سه خوشه اصلی در حیطه روابط خانوادگی مبتلایان به دست آمد که عبارتند از «روابط با والدین»، «روابط زناشویی» و «رابطه با فرزندان». هر یک از این خوشه ها دارای دو خوشه فرعی هستند که عبارتند از: خوشه اول؛ تعارضات والدینی و درون خانوادگی، حمایت های خانواده، خوشه دوم؛ روابط عاطفی و روابط جنسی و خوشه سوم؛ فرزندان و فرزند آوری. روابط خانوادگی یکی از دغدغه های عمده مبتلایان به ام اس در همه سطوح والدین، فرزندان و روابط زوج می باشد. همان طور که حضور تعارضات مزمن در خانواده به عنوان یکی از عوامل ابتلا به بیماری و تشدید علائم می باشد، روابطی همراه با همدلی و درک و حمایت می تواند به بهبود بیماری، همکاری بیمار برای درمان، ارتقای کیفیت زندگی و کاهش احتمال عود منجر شود.
۱۵۱.

کاربست مفاهیم دانش مدیریت آموزشی در سیستم ه ای غیرآموزشی (مورد مطالعه: صنعت چاپ و نشر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اربست دانش مدیریت آموزشی سیستم های غیرآموزشی صنعت چاپ و نشر ایران پدیدارشناسی کلایزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۵۸۸
هدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش اساسی است که با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی، کدام جنبه از مفاهیم و فرایندهای دانش مدیریت آموزشی، در صنعت چاپ و نشرکاربرد بیشتری دارد و لازم است جهت استقرار یک سیستم آموزشی کارآمد در این صنعت در اولویت قرار گیرند؟ نوع مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بویژه تحلیل تجربه زیسته بود. مشارکت کنندگان این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی تا مرز اشباع نظری، 8 تن از صاحب نظران عرصه آموزش های سازمانی و متخصصین و فعالین شناخته شده صنعت چاپ و نشر بودند. در این پژوهش جهت استحکام پایایی تحقیق از قابلیت وابستگی، باورپذیری و تأیید پذیری استفاده شد. داده های حاصل از بازخوانی مصاحبه ها در این پژوهش، با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل از کدگذاری، 37 مؤلفه بازشناسی شدند که در 13 موضوع استنباطی قابل خوشه بندی بودند. در نهایت 6 سازه استاندارد سازی بسته های برنامه های درسی، متنوع سازی سیستم های عرضه آموزش، بسط زیبایی شناسانه آموزش، بازاریابی و برندسازی، لجستیک جامع و مؤثر و نیز پایش مستمر مبتنی بر نرخ بازگشت سرمایه در آموزش های صنعت چاپ و نشر ایران به عنوان بخشی از مفاهیم دانش مدیریت آموزشی تم یابی شدند. تحلیل های ارائه شده در این پژوهش نشان می دهد کاربست مفاهیم اشاره شده، بهره وری صنعت چاپ و نشر را در شرایط تغییرات گسترده درونی و بیرونی این صنعت ارتقاء خواهد داد.
۱۵۲.

پی کاوی تجربه زیسته رضایت زناشویی زوجین واجد تفاوت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت زناشویی ازدواج بین فرهنگی پدیدارشناسی تجربه زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۳ تعداد دانلود : ۵۶۴
ازدواج های بین فرهنگی به واسطه فراگیر بودن وسایل ارتباط جمعی رو به افزایش است. بررسی رضایت زناشویی به عنوان مهم ترین و اساسی ترین عامل پایداری و دوام زندگی مشترک در این ازدواج ها دارای اهمیت است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته رضایت زناشویی زوج هایی از فرهنگ های کرد، عرب و بختیاری بود که به روش کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی- نمود شناختی کلایزی (1978) انجام شد. 16 زوج (۳۲ نفر/ ۱۶ زن و 16 شوهر) با ازدواج های بین فرهنگی و روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از نوع گلوله برفی تا حد اشباع انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته موردبررسی قرار گرفتند. سپس داده ها جمع آوری، ثبت، کدگذاری و در قالب مضمون های اصلی و فرعی طبقه بندی گردیدند. تحلیل تجارب مشارکت کنندگان منجر به شناسایی 750 کد اولیه، 20 زیر مضمون و 6 مضمون اصلی گردید که عبارت اند از: فرایندهای قبل از ازدواج، ادراک حضور خانواده ها، تصمیم گیری در مورد فرزند، ادراک ابعاد ارتباطی و زناشویی، ادراک نیازهای کلی ازدواج های بین فرهنگی و ادراک چالش های ازدواج بین فرهنگی. با توجه به یافته ها می توان بیان کرد که مضمون ادراک ابعاد ارتباطی و زناشویی با مضامین فرعی مانند نقش حیاتی حمایت و درک همسر، راهبردهای تسهیل کننده ارتباطی و زناشویی و تجربه ادراک یا عدم ادراک تفاوت ها و شباهت های شخصیتی، در مرکز تجربه رضایت زناشویی زوج های با ازدواج بین فرهنگی قرار دارد. این مطالعه مفاهیم مهمی برای مشاوران خانواده دارد و در برنامه های غنی سازی و ارتقای روابط زوجین بین فرهنگی، توجه به این مضامین سودمند خواهد بود. همچنین، این پژوهش می تواند اطلاعات کاربردی و مفیدی برای پژوهش های آتی درزمینه ازدواج های بین فرهنگی باشد.
۱۵۳.

از «عشق واقعی» به «دوست داشتن منطقی»: یک مطالعه ی پدیدارشناسانه ( تجربة زیستة کنشگران متأهل شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق عشق ازدواجی پدیدارشناسی تجربه زیسته عشق تغییرپذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۴ تعداد دانلود : ۹۹۹
خانواده بنیان هر جامعه است و روابط عاشقانه ی زوجین آن را مستحکم تر می کند. بر این اساس این مقاله با راهبری اصول روش پدیدارشناسیِ توصیفی، درصدد توصیف تجربه ی زیست شده ی عشق در سال های ابتدایی ازدواج از منظر خود کنشگران است. داده ها، با نمونه گیری هدفمند از میان افراد متأهل ساکن شهر اصفهان که از ازدواج آن ها کم تر از هفت سال گذشته، و سپس مصاحبه های عمیق با آن ها جمع آوری گردید. نتایج حاصل از تحلیل پدیدارشناسی چندسطحی در این پژوهش نشان داد که تجربه ی عشق ازدواجی از منظر کنشگران مشتمل بر پدیده های زمان مند و غیرزمان مند است. پدیده های زمان مند تحت عنوان «عشق تغییرپذیر» به تغییر شکل عشق در طول زمان از «عشق واقعی» در ابتدای ازدواج به «دوست داشتن منطقی» با شروع زندگی مشترک اشاره دارد. رابطه جنسی نیز به عنوان بخشی از تجربه ی «عشق تغییرپذیر» از طریق دو الگوی «عدم پذیرش-پذیرش» و «پذیرش-پذیرش» برساخته می شود. پدیده های غیرزمان مند، یعنی تجارب عاشقانه ای که به زمان خاصی تعلق ندارد، به تجارب «عشق مردم پسند»، «خاطرات»، «یکی شدن» و «تایید همسر» اشاره دارد.
۱۵۴.

منظر؛ مفهومی در حال تغییر؛ نگاهی به سیر تحول مفهوم منظر از رنسانس تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر رنسانس رومانتیسیم پوزیتیویسم پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۱ تعداد دانلود : ۴۶۱
منظر، مفهومی نو در ادبیات تخصصی شهر و محیط به شمار می رود. مفهومی که از اروپا وارد ایران شد و امروز در حوزه های متنوع مورد استفاده قرار می گیرد. مفهوم منظر به عنوان گونه ای نوین از واقعیت در جهان، در اروپای دوره رنسانس شکل گرفت و با تغییر جهان بینی انسان غربی تا امروز ابعاد متنوعی از معنا را به خود دیده است. مفهوم چندبعدی منظر که فهم و بیان آن را در ابعاد فلسفی نیز مشکل می نماید اگرچه از جهان هنر آغاز شد اما مرزهای جهان فلسفه را پیموده و با تأثیرپذیری از دستاوردهای نوین بشر در ارتباط انسان با محیط امروز در حوزه برنامه ریزی و طراحی محیط های انسانی به صورت فراگیر مورد توجه قرار دارد. با این وجود مفهوم چندوجهی آن در میان متخصصین و عوام در ایران و جهان عموماً مورد غفلت است. نوشتار حاضر تلاش می کند با ترسیم سیر تحول مفهوم منظر در اروپا از آغاز تاکنون، ابعاد شکل دهنده به این مفهوم چندوجهی را مورد کاوشی محتوایی قرار داده، زمینه شکل گیری مفهوم منظر به صورتی که امروز می شناسیم مورد واکاوی قرار دهد و آینده تحول در مفهوم و حوزه نفوذ آن را ترسیم و پیش بینی کند. در این پژوهش به شیوه کیفی و با روش تحلیل مقایسه ای، مفهوم منظر از دوره رنسانس تاکنون از میان پژوهش های صورت گرفته، نظرات و تعاریف موجود استخراج، طبقه بندی و مورد مقایسه قرار می گیرد. درنهایت با شیوه ای آینده پژوهانه به مفهوم منظر و جایگاه آینده آن در جهان غرب پرداخته می شود. نتایج طبقه بندی و سنجش مفهوم متغیر منظر در اروپا از قرن 15 میلادی تاکنون نشان داد که «منظر» اگرچه پا بر شانه های دوقطبی عین و ذهن و جدا شدن جهان فیزیک از جهان پدیده به مفهوم نگاه فردگرایانه به طبیعت دارد اما با رد این دوقطبی و پذیرش عدم قطعیت جهان به عنوان پدیده ای عینی ذهنی و رابطه ای بین سوژه و ابژه تعریف می شود. در قرن 21 به عنوان حوزه ای نو از دانش مورد توجه و تعریف چهارچوب های علمی قرارگرفته و به عنوان دیسیپلینی رهایی بخش در دوره بحران تک بعد نگری در رابطه انسان و محیط مورد توجه است.
۱۵۵.

تاملی بر فرآیند معناپردازی مجموعه تاریخی سعدالسلطنه قزوین و خوانش هویت کنونی آن از منظر پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی معناپردازی هویتمندی تجربه و ادراک حسی از مکان مجموعه سعدالسلطنه قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۵۳۶
نگرش معناگرایانه به فضای معماری و واکاوی لایه های مختلف ذهنی و عینی آن از موضوعات حایز اهمیت در حوزه مطالعات معماری است. از میان روش های فکری و فلسفی موجود با قابلیت بررسی عمیق معنامندی فضای معماری، رویکرد پدیدارشناسانه به مکان با گستره ای وسیع در شناخت پدیده ها است که با در نظر داشتن مفهوم مکان و محوریت نقش انسان و تجارب او در درک فضای معماری، تأثیر بسزایی در خوانش صحیح مکان دارد. بدین ترتیب در پژوهش حاضر با به کار بردن روش پدیدارشناسی در یافتن ارتباط میان بازتاب معانی محیط تاریخی و هویت آن خوانشی از مجموعه تاریخی سعدالسلطنه صورت گرفته است. این مجموعه تاریخی با عنوان کاروانسرا در عصر صفوی کاربرد داشته و در چند سال اخیر به دنبال بازسازی های صورت گرفته در قالبی بدیع و به عنوان فضای معماری پویا مطرح شده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به میزان اثرگذاری جنبه های مختلف معنایی مجموعه سعدالسلطنه در اهمیت کنونی و هویت خاص نمونه مورد بررسی در مقایسه با سایر فضاهای تاریخی در فضای شهری است. در این راستا فرض بر آن است که در بازخوانی هویت این مجموعه تاریخی از منظر پدیدارشناسی، علاوه بر کالبد ارزشمند بنا به جهت خلق تجربه حسی غنی، آنچه پویایی و حیات هویت کنونی آن را رقم می زند، هماهنگی و قرابت با زمینه های اجتماعی مکان و به تبع آن دلالت های فرهنگی، برداشت های ذهنی و ادراکی مخاطبان از فضا است که جنبه های خاص هویت مجموعه را در دلالت های ذهنی و مفهومی جستجو می کند. با نظر به فرضیه مطرح شده هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش زمینه های مفهومی، ذهنی، اجتماعی، فرهنگی- تاریخی مکان در رابطه با تجارب شخصی و ادراکی از کالبد ارزشمند مجموعه تاریخی سعدالسلطنه از منظر پدیدارشناسی، در مسیر بررسی علت پایداری هویت آن در عصر حاضر است. بدین ترتیب لزوم تفسیر معنا و تحلیل های کالبدی و اجتماعی به عنوان شالوده اصلی پژوهش ایفای نقش کرده و با تکیه بر این موارد روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع کیفی، با رویکرد پدیدارشناسانه اول شخص و اگزیستانسیال به مبانی مرتبط با مکان و به روش توصیفی تحلیلی، با کاربست روش کدگذاری آزاد، محوری و گزینشی انتخاب شده است. نتیجه پژوهش در خوانش پدیدارشناسانه هویت خاص مجموعه سعدالسلطنه نشان از اهمیت ارتباط تعاملی بنا و آمیختگی آن با دلالت های ذهنی- رفتاری، فرهنگی و اجتماعی شهروندان دارد که صرف ویژگی های عمومی فضاهای تاریخی چون جذابیت های بصری و ارزش های معماری، در پیوند با خصوصیات معنادار نمونه مورد بررسی و تعامل با تجارب و ادراک مخاطبان فضا، بر هویت خاص مجموعه و ماندگاری آن در خاطره جمعی مردم تأکید داشته است.
۱۵۶.

پدیدارشناسی، پاسخی به مسأله روش در فهم چیستی معماری (پیشامدرن سنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش کیفی پدیدارشناسی معماری سنتی پدیدارشناسی هرمنوتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۸۱
بیان مسأله: فهم اصیل از چیستی معماری پیش از مدرن (سنتی) و اتخاذ رویکرد و روشی مناسب در مواجهه با آن معماری، مسأله ما در این پژوهش است. طرح این موضوع و پاسخ درست به آن، در دورانی که خلأ وجود آن در ادبیات پژوهشی معماری به خوبی دیده می شود؛ و عدم تبیین درست مسأله، طرح نامناسب و پاسخ های سطحی و غیربنیادین به آن منجر به بی معنایی و آشفتگی در معماری معاصر امروز شده، ضروری است. هدف: این پژوهش با هدف تبیین روشی مناسب و جامع برای رویارویی درست با معماری سنتی و رسیدن به حقیقت و چیستی معماری آن دوران طرح ریزی شده است؛ این مطالعه بر این فرض بنا شده که پدیدارشناسی می تواند پاسخ مناسبی برای مسئله روش در مطالعات مرتبط با چیستی معماری سنتی باشد. روش: در این راستا با بازخوانی منظم منابع، و تفسیر محتوای مطالب و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش استدلال منطقی، به دنبال ایجاد نظمی منطقی در مطالب پراکنده و نامنسجم پیشین در ارتباط با روش پدیدارشناسی با پایبندی به تفکر پدیدارشناسی هستیم. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که تفکّر تصوری و مواجه علمی و کمی با آثار معماری ما را به درک درستی از چیستی معماری نمی رساند، بلکه ما نیازمند رجوع به خود آثار هنری و هم دلی و هم زبانی با آنها هستیم؛ تا با یافتن زبانی مشترک و هم سخنی با این آثار، مفاهیم بنیادین و ناگفته های آنها را آشکار سازیم. در این پژوهش مسیری را که می تواند ما را در فهم درست معماری سنتی یاری رساند را در هفت گام، حیرت و طلب، آشکارگی عالم بنا، پالایش ذهنی، این همانی ذهن و فضا، فهم پدیدارشناسانه از فضا، یافتن زبانی برای بیان و آشکارسازی معانی پنهان ترسیم کردیم.
۱۵۷.

بررسی نسبت جادو با فرقه سیاسی- مذهبی طلوعی، با تأکید بر قوم بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بختیاری پدیدارشناسی جادو طلوعی ملا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۲ تعداد دانلود : ۴۸۷
فرقه طلوعی در اواخر دهه 30 شمسی، در منطقه نفت خیز جنوب و در میان قوم بختیاری ایجاد شد. این فرقه که دارای ابعاد مختلفی بود و از آن با عنوان طلوعی یا سروشی از آن یاد می شود، به یک فرقه یا شبه فرقه شباهت داشت که دارای آداب ورسوم و مراسم مخصوص، همراه با اوراد خاصی بود. مرام و مناسک این جریان، به نوعی افراد را به ترک دنیا و بی توجهی به آن سوق می داد. در میان بختیاری ها و در ناحیه مسجدسلیمان، شخصی به نام سرجیکاک (مشهور به سید جیکاک) حضور داشت که اصالتاً انگلیسی بود و با شرکت نفت انگلستان به بختیاری آمده بود. او در این ناحیه زندگی کرد و شناختی کافی از مردم به دست آورد. سپس هم زمان با ملی شدن صنعت نفت، این جریان را به راه انداخت تا مردم ناحیه را به این موضوع بی توجه کند. در این مقاله، به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه، به بررسی یکی از جنبه های این فرقه پرداخته می شود. جمع آوری داده ها به روش نمونه گیری گلوله برفی و با مصاحبه با 14 نفر از افراد مختلف در شهرهای ایذه، مسجدسلیمان، فارسان، دهدز و برخی روستاهای اطراف آن انجام شد. این افراد، از برخورد با این فرقه عمدتاً تجربه شخصی مستقیم یا غیرمستقیم داشته اند. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا در فرقه طلوعی، عناصری از جادو وجود داشته است یا خیر. یافته های پژوهش، وجود عملی این نسبت را نشان نداد. درنهایت مشخص شد نقش افراد سرطلوع به دلیل نفوذ اجتماعی و کاریزمای شخصیتی آنان بوده است.
۱۵۸.

درک معنا و تجربه مادرانه زنان از جدایی: مطالعه ای پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی طلاق تجربه مادری فرزند هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۳۹۹
بررسی شیوع جدایی و افزایش خانواده های تک سرپرست علاوه بر مطالعه ساختاری و عینی نیاز به بررسی ذهنیت عاملان با تأکید بر جنسیت نیز دارد. زنان سرپرست خانوار به دلیل همراه داشتن فرزندان شرایط ویژه ای را در دو حالت اتفاق جدایی و مواجهه با پیامدهای آن تجربه می کنند. تا پیش ازاین فرض بر آن بوده است که فرزندان عامل مهمی در نگهداشت زندگی های تأهلی هستند، اما تصویر حاضر از وضعیت جدایی زنان و مردان و شکل گیری خانواده های تک سرپرست معنای دیگری را به ذهن می رساند. پژوهش حاضر در پی جستجوی معنای جدایی و تغییرات زمینه ای – ذهنی آن از منظر مادران با محوریت هویت مادری صورت گرفته است. این مطالعه پدیدارشناسی به شیوه کیفی انجام گرفته و ابزار گردآوری اطلاعات آن مصاحبه نیمه ساخت یافته با بیست نفر از مادرانی است که تجربه جدایی داشته اند. تحلیل اطلاعات حاصل به شیوه کولایزی انجام و نتیجه حاصل شده آن که جدایی در پی تغییر ذهنیت زنان نسبت به حیات خانوادگی، اهمیت یافتن هویت انسانی زنانه و توجه به به زیستی فرزندان صورت می گیرد. زندگی زناشویی ناخوشایند و ناتوان از تأمین نیازهای زنان، آنان را به سمت رهایی از این وضعیت رنج آور مزمن می راند. تهدید پیوسته هسته شخصیتی زنان و تخریب اعتماد و عزت نفس آنان سبب می شود که در پی راهی جهت خروج از این وضعیت قرار گیرند. در این مسیر فرزندان همچنان عامل مهمی در زندگی زنان باقی می مانند اما نه به عنوان عامل نگهدارنده آنان در شرایط ناخوشایند، بلکه به عنوان عامل ترمیم هویتی. به زیستی فرزندان محرکی قوی در حذف پدر از زندگی خانوادگی و تشکیل خانواده های زن سرپرست است.
۱۵۹.

تبیین واقعیت پدیدار و روش پدیدارشناسی بر اساس فلسفه هوسرل و بازسازی آن بر اساس فلسفه صدرالمتالهین(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدار پدیدارشناسی هوسرل صدرالمتالهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۳۰۶
در این نوشتار، ابتدا برای واقعیت پدیدار، هفت ویژگی بر اساس دیدگاه های فلسفی هوسرل بیان می گردد. پس از آن، روش پدیدارشناسی ای که هوسرل متناسب با ویژگی های پدیدارها به کار می گیرد تا آنها و ذات آنها را بشناسد، صورت بندی شده و ابعاد و مراحل این روش تبیین می شود. در ادامه چهار ویژگی ای که فلسفه صدرالمتالهین برای پدیدارها قائل است، ذکر می گردد و سپس روش پدیدارشناسی ای که می تواند پدیدارها را - با تعریفی که فلسفه متعالیه از پدیدار ارائه می دهد - توصیف کند، از فلسفه متعالیه استنباط می شود و در نهایت مراحل و ویژگی های متفاوتی که این روش بر اساس فلسفه متعالیه پیدا کرده و از روش پدیدار شناسی هوسرل متمایز می گردد، تبیین شده و به توانایی های پدیدارشناسی بازسازی شده بر اساس فلسفه صدرالمتالهین اشاره خواهد شد.
۱۶۰.

پدیدارشناسی در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیده شناسی پدیدارشناسی ژئومورفولوژی گیلبرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۱ تعداد دانلود : ۷۶۴
تغییر پارادایم ها در یک حوزه دانشی سرآغاز تحوّل در ادبیات، روش، تکنیک و مؤلفه های دیگر شناخت شناسی تلقّی می شود. همان طور که وقتی دیدگاه سیستمی جایگزین روش های کلاسیک شد، تحولات عمیقی دامنگیر رشته ها و حوزه های دانشی شد. این تحولات نخست در علوم تجربی رخ داد، ولی دیری نپایید که دانشمندان علوم انسانی فرصت های از دست رفته را با نقادی از علوم تجربی و با طرح هندسه فضایی، جبران کردند. در این میان تلاش های دیلتای در نشان دادن مرتبه علوم انسانی و پرده برداری از هزار رمز و راز پنهان در پدیدارشناسی، توسط هوسرل، ژنت و هایدگر راه را برای شکل گیری پارادایمی دیگر فراهم آورد و به حاکمیت بلا منازع یکصد ساله حلقه وین پایان داد. این موج به طور قطع با همه بی مهری ها دامن علوم جغرافیایی را هم ترآلوده خواهد کرد. این پژوهش بر جنبه های معرفتی تأکید و با روش تحلیل متن ژنت، با نگاه پدیدارشناسی، در نوشته های شخصیت های علمی مانند گیلبرت ژئومورفولوژیست و هیلیر اندیشمند فضا شناس پرداخته است. هم چنین ضمن بیان چیستی پدیدارشناسی دست به نقد و نقبی در تاریخ معاصر اندیشه های نظری در ژئومورفولوژی زده است. این پژوهش سعی بر آن دارد که تفاوت های فکری در حوزه پدیدارشناسی را با پدیده شناسی، روشن سازد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که:* پدیدارشناسی یک روش متّکی به تحلیل داده های فراعینی و تبیین کننده رابطه های عمیق تری از این جهان در مقابل روش های تجربی است.*پدیدارشناسی سعی دارد با وجوه عمیق تر و پنهان پدیده ها و نقش انسان در شناخت آنها، دایره تجربه های بشری را از مفهوم تجربه معنی شده؛ در حلقه وین گسترش دهد. این به معنی نفی و یا بی اعتباری«پوزیتیویتیسم » نیست.