مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
مردم شناسی
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
115-130
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پرداختن به روایتی از جنگ است که تجربه زیسته زنانه را شکل داده و آن را بازگو می کند. زنانی که به نوعی در جنگ شرکت داشته یا به شکلی مستقیم آن را زیسته اند. پژوهش حاضر درصدد مطالعه مردم شناختی روایت های زنانه از دوران جنگ تحمیلی است. روش این پژوهش مطالعه میدانی (مشاهده مشارکتی، جمع آوری مستندات، مصاحبه روایتی) است. این پژوهش با 50 نفر از زنان شهرستان های سرپل ذهاب و قصرشیرین در استان کرمانشاه که جنگ تحمیلی را تجربه کرده اند مصاحبه های عمیقی انجام داده است تا بتواند روایت های شفاهی زنان از روزهای جنگ تحمیلی را در کنار هم قرار دهد و در نهایت روایتی زنانه از جنگ تحمیلی ارائه نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد که جنگ همواره اثرات منفی بر زندگی زنان داشته و آنان را به عنوان یکی از اصلی ترین قربانیان جنگ مطرح می نماید. تجربه زیسته زنان بعد از جنگ بر خلاف خود جنگ که محصور در یک برهه زمانی و مکانی خاص بوده، در طول زمان و مکان امتداد یافته و حلقه واسطی بین گذشته، حال و آینده می شوند و باعث تغییرات تأثیرگذاری در زندگی آنان می شود.
جایگاه آب در فرهنگ و ادب عامه
حوزه های تخصصی:
آب و عناصر وابسته به آن در فرهنگ ایران آن قدر با اهمیت است که شاید بتوان به پشتوانه آن یک دایره المعارف بزرگ درباره آب نوشت . سرزمین ایران، دیار احترام نهادن به آب است . در آثار مکتوب و شفاهی و باورهای کهن مردمان این سرزمین می توان به وضوح احترام و تقدس ویژه را، نسبت به آب دریافت . آب در بیشتر باورهای کهن ایرانی ، پاک کننده و شوینده گناه است . پیدایش و بقای گروه های انسانی ، بدون وجود آب غیرقابل تصور می نماید . آب از عناصر اولیه و همگانی در تداوم حیات بشر است . از این رو جایگاه آن در فرهنگ های گوناگون به تناسب شرایط اقلیمی ، موقعیت طبیعی ، چگونگی ، تعداد و مقدار منابع آب در دسترس، میزان پیشرفت فن آوری و نیز شیوه مسلّط معیشت در سرزمین های مختلف متفاوت است . پژوهش در زمینه فرهنگ عامه تلاشی ارزشمند در زمینه حفظ، احیا و بازتولید فرهنگ یک جامعه به شمار می رود .
فرهنگ دوگانه: مردم نگاری حیات عاطفی در یک اجتماع حاشیه نشین و طایفه ای در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه مردم نگارانه یک اجتماع طایفه ای در محله ای تهی دست و حاشیه نشین در شهر تبریز است. تمرکز پژوهش حاضر حول رابطه بین فرد و اجتماع طایفه ای می گردد. به همین منظور، مردم شناسی روان شناختی به-طور عام و مردم شناسی عواطف به طور خاص بینش های تحلیلی نویسنده را تشکیل داده اند. داده های مقاله از مقاطع مختلفی از انجام کار میدانی طولانی مدت طی پانزده سال در محله قوربان دره سی برگرفته شده اند. مشاهدات روزانه، شنیدن موقعیتی، و حضور یا مشاهده مشارکتی در زندگی روزانه و موقعیت های خاص، کمک کرده اند تا یادداشت-های میدانی تولید شوند. سپس، تم های تحلیلی خلق شده اند. متن به سبک خاص نوشتار مردم نگارانه نوشته است. زندگی در اجتماع طایفه محور قوربان دره سی فرهنگی دوگانه پدید آورده که احساسات اعضا، مردان و زنان، را به-طور دوسویه ای تحت تأثیر قرار می دهد: بی ارزش شدن پیرمردها، احساس قدرت جمع در بین مردان جوان، حضور همه جایی سایه طایفه، احساس بی فرهنگی، و زخم خوردن از حرف. این فرهنگ دوگانه با خلق دو جهان عاطفی متفاوت، همزمان دامن زده است به گرایش به محله و گریز از محله در بین گروه های مختلف. برای تحلیل تنش های درون فرهنگ، رویکرد مکتب فرهنگ و شخصیت به کارم نیامد. بنابراین، مفهوم پیدایش دودستگی گریگوری بیتسون را جهت فهم جهان عاطفی مالازینالی به کار بستم.
توانمندی های بومگردی در روستاهای تاریخی ایران؛ مطالعه موردی روستای چِشام در استان خراسان رضوی
حوزه های تخصصی:
روستای چشام در استان خراسان رضوی و از توابع شهرستان نوپای داورزن در حوزه سبزوار بزرگ، یکی از کهن ترین روستاهای تاریخی ایران است که ضمن برخورداری از روایتهای تاریخی در تایید هویت و جغرافیای فعلی، بافتاری پیوسته، زنده و قابل بازشناسی و بهره وری امروزی از معماری سنتی ایرانی دارد که نمونه هایی از آن به ثبت میراث فرهنگی ایران رسیده و نمونه های دیگری نیازمند معرفی، ثبت، احیاء و بهره وری جامع تر است. این روستا با قرار داشتن در حاشیه کویر مرکزی ایران، دارای جاذبه های طبیعی و با زنده ماندن حیات روستایی تاریخی خود، دارای جنبه های ارزشمندی از مردم شناسی خراسان دیروز است. شناخت و معرفی صحیح و کارشناسانه این توانمندی های منحصر بفرد، افزون بر اینکه می تواند در بسیاری از ماه های سال، گردشگران علاقمند به ایران شناسی، طبیعت گردی و مردم شناسی را جذب نماید و به رونق پایدار اقتصاد محلی و منطقه ای خراسان یاری شایانی نماید، موجب آن خواهد بود تا بخشی مهم از تاریخ فرهنگ و تمدن ایران به در سطحی ملّی و حتی جهانی بازشناسی و معرفی شود. این پژوهش می کوشد تا مهم ترین سرمایه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی روستای چشام را در راه این هدف با رویکردی تاریخی، مردم شناسانه، آماری و توصیفی معرفی نماید.
نقدی بر کتاب «History and theory in anthropology» (تاریخ و نظریه در انسان شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب «تاریخ و نظریه در انسان شناسی»[i] نوشته الن برنارد (Alan Barnard) پژوهشگر و نویسنده برجسته مطالعات انسان شناختی به ویژه انسان شناسی آفریقای جنوبی از جمله آثار ارزشمند در حیطه انسان شناسی است. وی در کتاب حاضر به بررسی ماهیت نظری انسان شناسی در طول تاریخ و در بین آراء اندیشمندان و متفکران برجسته ی این علم و مقایسه میان آن ها و همچنین ریشه یابی نظریه ها و مکاتب فکری ارائه شده در حوزه انسان شناسی می پردازد. هدف این کتاب بررسی نظرات پیشگامان مطالعات انسان شناسی، تکامل گرایی در همه ابعاد آن، نظریه اشاعه گران در باب مناطق فرهنگی، کارکردگرایی و کارکردگرایی ساختاری، نظریه های عمل محور، دیدگاه های پردازشی و مارکسیستی، جوانب مختلف نسبی گرایی، ساختارگرایی و پسا ساختارگرایی، دیدگاه های پست مدرنیسم و تفاسیر اخیر است. گرچه این اثر را باید مروری به نظریه های انسان شناختی و مشکلات مرتبط با آنها دانست اما از آن جایی که فاقد جزئیات مربوط به نظریه پردازان، رویکرد ها و اندیشه هاست، همین ایجاز و اختصار عبارات و مطالب کتاب از وضوح مفهومی آن کاسته و توضیح و تکمیل بیشتری را می طلبد.
مطالعۀ مردم شناختی نقش تسهیل گرایانۀ مصلحان و معتمدین اجتماعی ایل ارکوازی در حل دعاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴و ۷۵
124 - 150
حوزه های تخصصی:
ایلات و عشایر از مهمترین ارکان زندگی اجتماعی ایران به شمار می روند. جامعه ایلی ایران یکی از گسترده ترین اشکال زندگی اجتماعی است که نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ایفا کرده است. بررسی تاریخ ایران نشان می دهد که ایلات و عشایر نقش عمده ای در انسجام اجتماعی کشور داشته و بسیاری از حکومت ها، مانند غزنویان، صفویان، افشاریه و قاجاریه منشأ ایلی و قبیله ای داشته اند. آنها همچنین با داشتن سهم عمده ای از جمعیت، عاملی تأثیرگذار در صحنه معادلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بوده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی مردم شناختی نقش تسهیل گرایانه مصلحان و معتمدین اجتماعی ایل ارکوازی به عنوان یکی از بزرگترین ایلات استان ایلام انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش ، قوم نگاری و روش گردآوری اطلاعات، مشاهده مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با بزرگان، مصلحان و معتمدین؛ همچنین مطالعات کتابخانه ای بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بزرگان هر قوم و قبیله با توجه به دانشی که در زمینه های اجتماعی محل سکونت خود دارند می توانند نقش مهمی در حل اختلافات شهرنشینان و روستاییان داشته باشند. خون بس، ازدواج های پردردسر و همراه با درگیری (به علت تعدد خواستگاران)، اعتراض به احکام قضائی، تعیین نماینده قوم جهت انتخابات مجلس و شورای اسلامی شهر و روستا، داوری در دعاوی و حضور مستمر در سختی های قوم و قبیله تا رفع بسیاری از مشکلات بزرگ، از موارد ورود مصلحان و معتمدان اجتماعی جهت تسهیل گری است.
معنایابی و معناسازی متقابل گردشگر و گردشگری (مطالعۀ موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
141 - 159
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد کنش متقابل نمادین به مطالعه ی چگونگی معنایابی و تفسیر گردشگران از گردش گری و مکان های گردشگری می پردازد. هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش متقابل نمادین و معنایی میان گردشگر و گردشگری در قالب الگوها و ارزش های هنجاری است. پژوهش حاضر در تمامی مراحل بررس ی خود مت أثر از رویک رد و روش شناسی گافمن و بلومر به عنوان راهنمای نظری بوده است. میدان مطالعه، تع دادی از م کان های گردشگری معروف شهر همدان است: تپه ی باستانی هگمتانه، آرامگاه پورسینا، آرامگاه باباطاهر، گنجنامه، عباس آباد، غار علیصدر و زیارتگاه استر و مردخای که البته هدف محقق، بررسی و تأکید بر این مکان ها نیست و انتخاب و معرفی آن ها صرفاً جهت تعیین و مشخص کردن میدان تحقیقی است که در آن جا مطالعه بر روی گردشگر انجام شده است. نمونه گیری مطالعه «هدفمند» بوده که از میان انواع آن محقق بر معیارهای حداکثر تنوع (جنسیت و سن)، معروف بودن مکان های دیدنی از نگاه گردشگران و پرتجمع ترین این مکان ها، متمرکز بوده است. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش مشاهدات میدانی و مصاحبه ی عمیق استفاده شده است. روش تحلیل یافته ها، تحلیل موضوعی است؛ بدین گونه که تعداد 13 مقوله که همه ی آن ها از یافته ها نشأت گرفته اند استخراج شد، دربرگیرنده ی در جستجوی اصالت، سوژه ای ادبی، گریز از یکنواختی، ف ردگرایی، جم ع گرایی، خداش ناسی، طب یعت گرایی، زیبایی شن اسی، ارزش مندی آثار باس تانی، تعامل فرهنگی، سوژه ای مشهور، جاذبه های معماری، آب و هوای مطلوب است.
مطالعه نقوش دست بافته ها و دستمال های ترکمن از گذار مردم شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
75 - 90
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: دست بافته و دست مال های ترکمن، ساحتی از هنرهای بومی هستند که ضمن مرتفع ساختن نیازهای زندگی و برجسته سازی هویت هنری، محملی برای آشکارسازی باورها از طریق بازنمایی نقوش انتزاعی و تجریدی بوده است. نکته حائز اهمیت در این آثار، اهمیت و اهتمام ویژه به جنبه معناشناختی و باورمحوری نقوش، در کنار بعد زیباشناختی است. این مسئله در سایر جوامع عشایری، به نسبت کم تر است. برجسته ترین بخش زندگی در جامعه ترکمن، حضور باورها، آیین ها و آموزه های باستانی(شمنی) و دینی است که از طریق آثار هنری و به سبک تجریدی به مخاطب عرضه می شود. ازاین رو، مطالعه جهان بینی بافنده ترکمن که در قالب انواع نگاره ها در دست بافته ها و دست مال ها نقش پردازی شده، با رویکرد مردم شناسی هنر میسر است. رسالت این رویکرد، مطالعه، فهم و درک محتوای آثار هنری، در بستر فرهنگی جامعه آفرینندگان آن است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از دیدگاه مردم شناسی هنر، دارای چه ویژگی هایی هستند و چگونه می توان از این دیدگاه و با لحاظ زمینه های فرهنگی ترکمن به فهم معنایی و زیبایی آن ها، پی برد؟
هدف پژوهش: مطالعه و فهم نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از منظر فرهنگ جامعه بافنده ترکمن است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
نتیجه گیری: سبک غالب نقش پردازی نقوش تجریدی(عدم شباهت به مصداق بیرونی) است تا انتزاعی. همچنین نقوش بیش از آنکه جنبه زیباشناختی(تزیین و آراستن)، داشته باشند، با تکیه بر عقاید و باورها، آفریده می شوند و وجه نمادین و معناشناختی دارند. عمده نقوش شامل دسته نقوش محافظ (دعا، تعویذ، طلسم، خمتاز، بازوبند)، قوچک، پرندگان محلی و گل (گول، ترنج) هستند که در هر ایل و قبیله دارای نشان و فرمی خاص است. همچنین دست بافته ها دارای کارکردهای ویژه ای هستند.
مواجهه صاحب نظران ایرانی با نظریه «استبداد شرقی»، با نگاهی به ایران پیشامدرن مطالعه ای در «تاریخ نگاری میدانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
استبداد شرقی یکی از نظریه های شرق شناسانه ای است که درپی توضیح شرق از دیدگاه غربی است. در این پژوهش به بررسی نظریه ی استبداد شرقی ویتفوگل از منظر تفاوت های جغرافیایی در ایرانِ پیشامدرن پرداختیم. مبانی نظری و روش شناسی این پژوهش تحت تاثیر مکتب تاریخ نگاری آنال، با تاکید بر تفاوت های جغرافیایی نوشته شده است. انجام این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده و یافته های آن از آثار نویسندگان ایرانی استخراج شده است. برای نشان دادن چگونگی مواجهه ی صاحب نظران ایرانی با نظریه ی استبداد شرقی، سنت مردم شناسی (تاریخ نگاری میدانی) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته که در این سنت آثار جواد صفی نژاد و مرتضی فرهادی، مورد تاکید قرار گرفته است. حاصل این پژوهش، مشخص شدن نسبت صاحب نظران ایرانی و نظریه ی استبداد شرقی است. براساس یافته های این پژوهش، سنت تاریخ نگاری میدانی روایتی متفاوت از سازوکار کشاورزی، زمین داری و آبیاری در نقاط مختلف ایران بدست می دهد که متفاوت با پیش فرض ها و بنیادهای نظریه ی استبداد شرقی ویتفوگل است و می تواند مقدمه ای برای نگارش تاریخ میدانی و تاریخ های محلی باشد و مواد نگارش تاریخ های انتقادی را فراهم آورد.
آسیب شناسی پژوهش های فرهنگ عامیانه و لزوم مردم نگاری و مردم شناسی دانش و فن آوری های عامیانه و کارابزارهای سنتی در ایران
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال سوم اسفند ۱۳۷۳ شماره ۵ و ۶
85 - 114
این نوشته با مرور و گمانه زنی در کارهای انجام شده در سه دهه گذشته در زمینه پژوهش های مردم شناسی در ایران به ناموزونی و نارسائی آنها در مهمترین بخش این پژوهش ها می پردازد. افزودن بر دلایل ضعف عمومی این رشته در ایران، به ویژه مشکلات و دلایل کاستی های فاحش در زمینه مردم شناسی دانش و فن آوری های عامیانه و کار ابزارهای سنتی را باز می نماید. در این گفتار اهمیت عظیم کاربردی این حوزه از فرهنگ عامیانه را گوشزد و نابودی قریب الوقوع بخشی از «گنجینه آفرینندگی های بشر» را در این سوی جهان اخطار می کند. این نوشته همچنین به طور ضمنی راه حل هائی را چه در سطح ملی و چه در سطح منطقه ای برای پرداختن به حوزه های مهم تر اما کارناشده و پیشگیری از چند باره کاری ها و هیچ باره کاریها ارائه می دهد. شرایط اضطراری و وقت تنگ مردم نگاران و مردم شناسان را برای ثبت و ضبط آخرین بازمانده ها و یادمانده های فرهنگی بر می شمارد و در بخش پایانی به معرفی کار ابزارهای سنتی « آسیاب معدل» به عنوان ابزاری در خدمت جمعیت شناسی تاریخی می پردازد. در این نوشته کوشش شده تا دنیاها و فضاهای تازه و فراموش شده کاری را بر روی مردم نگاران و مردم شناسان به ویژه مردم نگاران و مردم شناسان غیر حرفهای و کوشنده این مرز و بوم و منطقه بازگشاید
آسیب شناسی مردم شناسی در ایران
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال ششم شهریور ۱۳۷۷ شماره ۱۰
163 - 198
بررسی انتقادی مردم شناسی در ایران و جریان های عمده علمی و پژوهشی این علم هدف مقاله آسیب شناسی مردم شناسی در ایران است سه جریان عمده مردم شناسی ایران عبارتند از سنت مردم شناسی اسلامی - ایرانی ، مردم شناسی دانشگاهی و مردم شناسی غیررسمی. در این نوشته براساس میزان التزام و توجه مردم شناسی به جامعه و فرهنگ ایران جریان های سه گانه فوق را به دو دسته مردم شناسی متعهد و مردم شناسی بی هدف تقسیم نموده ایم، آنگاه آسیب ها و نقدهای وارد بر مردم شناسی پی هدف و ضرورت های جامعه امروز ایران برای توجه به مردم شناسی به عنوان دانش بررسی علمی فرهنگ توضیح داده ایم.
واکاوی و تحلیل مفهوم «خلقیات» و ابعاد و ویژگی های آن از دیدگاه ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از چیستی مفهوم خلقیات و منش ملی و ابعاد و ویژگی ها آن و عوامل تأثیرگذار در تکوین شخصیت و خلق و خوی ملت ها و در نتیجه چگونگی تأثیر آن بر سرنوشت جوامع و توسعه یافتگی و توسعه نایافتگی آن ها همواره در مرکز توجه مطالعات حوزه علوم اجتماعی و محققان حوزه جامعه شناسی تاریخی و مردم شناسی بوده است. موضوع این پژوهش بررسی مفهوم خلقیات و ابعاد و ویژگی های آن و چرایی تفاوت خلقی میان ملت ها با یکدیگر از منظر ابن خلدون است. هدف پژوهش واکاوی و تحلیل اندیشه متفکران اجتماعی مسلمان در باب مفهوم خلقیات است. در این پژوهش تلاش شده با اتخاذ رویکردی توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش مطالعه اسنادی ضمن رجوع به کتاب «مقدمه» ابن خلدون به بیان دیدگاه او در این رابطه پرداخته شود. از نگاه ابن خلدون، عوامل جغرافیایی و طبیعی، عوامل اجتماعی مانند قوانین و تجربیات زیسته ، ساختارها و مناسبات اجتماعی و نوع تربیت و عوامل اقتصادی و شیوه معیشت نقش مهمی در تکوین شخصیت و شکلگیری خلقیات جوامع مختلف دارد. به نظر می رسد بازخوانی متون اندیشمندان اجتماعی مسلمان و نقد و بررسی روشمند آن به توسعه و بسط دانش علوم اجتماعی و گشوده شدن افق های تازه تر در این حوزه بیانجامد.
کارکرد نمادها در برخی رسوم فرهنگی مردم تنکابن و سبک زندگی آن ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
29 - 50
حوزه های تخصصی:
ابعاد شناختی سبک زندگی یکی از پیچیده ترین و دیریاب ترین ابعاد سبک زندگی است. این ابعاد، الگوها و طرح واره هایی هستند که شهروندان با کمک آن ها واقعیت را فهم کرده و جهان پیرامون خود را معنادار می کنند. زیربنای سویه های عینی سبک زندگی بر این سویه های شناختی مبتنی هستند. برای دست یابی به این ابعاد از سبک زندگی روش های مختلفی وجود دارد که از آن جمله می توان به نمادهای موجود در بازی ها و نیز آیین های سنتی اشاره کرد. با بررسی نمادها در هر فرهنگی می توان به باورها، عقاید، و شبکه های ارتباطی آن مردم دست یافت. می توان رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و روانی اقوام گوناگون را معناشناسی و تحلیل کرد. این بدان معناست که نمادها تجلی حس تعلق و احساس وابستگی فرهنگی مردم در هر منطقه خاص است و هر روز در زندگی آن ها تکرار می شوند و درک خاصی از هویت را تقویت می کنند. این پژوهش با رویکرد توصیفی – تحلیلی و همچنین با استفاده از روش مشاهده ای با هدف تحلیل مردم شناختی تعریف صاحب نظران مردم شناسی و کاربرد نمادها در برخی از رسوم و سبک زندگی مردم تنکابن انجام شده است. مردم تنکابن مانند بسیاری از دیگر مناطق سرزمین ایران از رسوم گوناگون و نمادهای مختلف بهره می برند. برخی از این آیین ها مانند برکت مرغانه، تشخیص کله پاچه، عدد صد برای شکارچیان، و کفشدوزک در مراسم مختلف مردم این سامان هر یک بیان گر پاره ای از اعتقادات و باور های مردمان این سامان است. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که نمادها در این آیین ها بیشتر برای گریز از ابهام آینده کارکرد دارند. همچنین بررسی این نمادها نشان دهنده چند خصلت فرهنگی مهم در سبک زندگی مردم تنکابن است که زمینه را برای رشد فالگیری فراهم آورده است. خصلت هایی چون: خوش بینی مثبت به آینده، پیوند با طبیعت، ابهام پذیری پایین، و وطن دوستی.
غذا به مثابه متن فرهنگی: مردم نگاری فرهنگ بومی خوراک در شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین نیازهای اولیه انسان، تغذیه اس ت، نی ازی که همیشگی است و انسان برای تامین آن باید کوششی دائمی داشته باشد.خوراک میدانی معناساز ب رای تعاملات انسانی است، یعنی چیزی بیش از وسیله ای برای بقاء. در این پژوهش، فرهنگ محلی خوراک در شهرستان بابل به عنوان متنی فرهنگی مطالعه شده است. این منطقه که دارای زمین های حاصل خیز، مراتع بارور و تنوع محصولات زراعی و دامی است، از دیرباز، شاهدگوناگونی و تکثر در مواد خوراکی بوده است. مردمان محلی بابل با انطباق خود با طبیعت و رابطه ای خردورزانه با زیست بوم، خلاقانه توانسته اند از مواد خام روئیدنی و دامی، محصولات خوراکی متنوع تولید کنند. بابلی ها با تقسیم بندی خوراک به سرد، گرم و متعادل، غذا را در ارتباط با سلامت -بیماری و مراحلی از چرخه زندگی ارزیابی می کنند. بخش مهمی از هویت فرهنگی بابلی ها و پیوندهای اجتماعی آنان با خوراک بومی گره خورده است. سر سفره کسی نشستن پیام های دوستی را می فرستد و رد کردن دعوت، می تواند پیوندها را مشکل ساز کند. سفره غذا، حدود فرهنگ، میزان رفاه و عدالت اجتماعی طبقه های گوناگون را نمایان می سازد. همچنین گویش بابلی پایه های عمیق مطابقت روانشناسانه میان غذا، تلقی شخصیتی و موقعیت عاطفی را منعکس می کند. داده های این مقاله از طریق مشاهده حین مشارکت و مصاحبه های عمیق با 23 نفر از زنان و مردان بابلی بدست آمده است. متاسفانه بسیاری از دانش های بومی خوراک در مناطق سنتی در حال نابودی است و لازم می آید برای حفاظت از این میراث فرهنگی ناملموس قدم هایی جدی برداشته شود. این پژوهش گامی در همین جهت است.
مطالعه انسان شناختی نظام معیشتی هوارنشینی در منطقه هورامان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
163 - 185
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه ای انسان ها، شیوه های گوناگونی را برای سازگاری با محیط های متفاوتی که در زمان ها و مکان های متفاوت به آن ها دست یافته اند، طراحی کرده اند. بدین سان، در مناسبات بین فرهنگ و محیط زیست و تعاملات اکولوژیکی، وظیفه ی مردم شناس، تمرکز بر بخش هایی از فرهنگ است که ارتباط قویتری با محیط دارند. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه مردم شناختی تعاملات و مناسبات مردمان منطقه هورامان با محیط زیست خود و شیوه های سازگاری با آن می باشد. نوع تحقیق میدانی و روش مورد استفاده در این پژوهش، اتنوگرافی(مردم نگاری) می باشد. این تحقیق نشان می دهد که اهالی هورامان با توجه به شرایط محیطی خود، سبکی از زیستن را طراحی کرده اند که از آن تحت عنوان هوارنشینی یاد می شود. این نوع از زندگی با جابه جایی و کوچ مردمان این منطقه بین دو نقطه جغرافیایی با اختلاف نسبی ارتفاع همراه می باشد. این جابه جایی، بنابر فشارها و محدودیت های محیطی در زمینه تامین آب مورد نیاز، فرار از گرما و پناه بردن به هوای خنک ارتفاعات و از همه مهمتر تحت تاثیر نیازهای معیشتی ساکنان منطقه انجام می گیرد. که بر اساس مطالعه حاضر، سه الگوی غالب هوارنشینی در منطقه هورامان شاهد هستیم: الگوی اول: هوارنشینی مبتنی بر دامداری(حوزه غربی)؛ الگوی دوم: هورانشینی مبتنی بر باغداری(حوزه شرقی) و الگوی سوم: هورانشینی ترکیبی؛ دامداری-باغداری(حوزه مرکزی).
تحلیل مردم شناسی اساطیری و دینی آیین های وَر در جنوب کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
89 - 119
حوزه های تخصصی:
وَر یک آزمایش ایزدی یا داوری ایزدی بوده است که در دین مزدیسنا از سوی داوران برای اثبات راست گویی یا حقانیت شخصی اجرا می شده است. آیین وَر، تنها ویژه ایرانیان نبوده بلکه در اروپا تا سده های میانه رواج داشته است. در فرهنگ اساطیری و دینی جنوب کرمان از گذشته تا امروز برای اثبات راست گویی و حقانیت خود از آیین وَر، به شیوه های مختلف نظیر لقمه نویسی، تخته گردون، کاسه گردون، قسم چار و غیره بهره برده اند. هدف پژوهش حاضر معرفی و شناخت کارکرد آیین های وَر و شیوه اجرای آن در این منطقه است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی، با گرداوری اطلاعات اسنادی و مصاحبه با افراد بومی آن منطقه است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آیین های وَر، در فرهنگ عامه ریشه حماسی و تاریخی دارد و سرمنشأ آن را می توان در متون حماسی دینی و اساطیری نظیر شاهنامه و اوستا پیدا کرد که در گذر زمان همانند سایر آیین ها دچار تغیر و تحول شده اند.
خُرد مردم نگاری فرهنگ ناملموس زبانی خوراک در فرهنگ سنتی مردم مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۴۷-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
در مردم شناسی، جماعت های محلی، از آن جهت که خوراک خود را در ارتباط تنگاتنگ با طبیعت و به کمک دانش بومی تأمین می کنند، همیشه میدان مطلوبی برای پژوهش درباره خوراک، روابط فرهنگی مرتبط با آن و نظام های خوراکی بوده اند. در چنین پژوهش هایی، مردم شناس درپی فهم عادات، معانی و الگوهای خوراکی اس ت. در این مقاله درپی آنیم که دریابیم رابطه بین زبان و خوراک در فرهنگ عامه مازندران چگونه شکل گرفته است و باورهای خوراک محور در این فرهنگ چه نقشی دارند. باورهای خوراکی، با ظاهر ساده خود، جهانی خُرد از فرهنگ هر جامعه را به تصویر می کشند و به درک ما از کنش های انسانی یاری می ر سانند. این جهان نمادین، خود را از خلال زبان پخت وپز در زندگی روزمره بازنمایی می کند. زبان مازندرانی پیوند نمادین میان خوراک و موقعیت های اجتماعی عاطفی را به خوبی بازنمایی می کند. برای نمونه، ضرب المثل های خوراکی، تصویری فشرده از زندگی اجتماعی، سیاسی، حکومتی و اقتصادی دوره های گذشته و امروز را به نمایش می گذارند. مضامینی مانند توجه به مهمان، توجه به دیگری، بیگانه هراسی، تلطیف موقعیت های اجتماعی، تقدس بخشی به خوراکی ها و توجه به بهداشت در ضرب المثل های مازندرانی برجسته شده است. مؤلف با استفاده از روش مردم نگاری، با بهره گیری از مشاهده مستقیم و مشاهده حین مشارکت و همچنین مصاحبه های عمیق با ساکنان محلی مازندران (مناطق مختلفی از شهرستان های قائم شهر، رامسر، آمل، بابل، ساری، سوادکوه، بهشهر، تنکابن، نور و همچنین روستای یوش) به مدت دو سال داده هایی را حول محور خوراک در فرهنگ مازندران گردآوری کرده است.
جایگاه و اهمیت تغذیه در فرهنگ ایران براساس کاسه سفالی نمه کار (مطالعه موردی هَلوکوتنِه در استان مازندران)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
102 - 113
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه مردم شناسی، تغذیه یکی از شاخه های مهم در فرهنگ جوامع بشری است. از اینرو بخش مهمی از فرهنگ ما را نیز غذاها تشکیل می دهند. «خُرد کردن گوجه سبز » متعلق به فرهنگ غذایی استان مازندران است. مخلوط این میوه با سبزی های معطر که در سلامتی و تندرستی مردمان این خطه مؤثر است، در ظرف مخصوصی بنام نمه کار درست می شود. از دیدگاه باستان شناسی، ظرف مورد نظر دارای پیشنیه تاریخی است و آداب و رسوم مربوط به این ظرف از دیدگاه مردم شناسی، نمادی از فرهنگ قدیمی و استمرار استفاده از آن، نشانه همبستگی و مشارکت در بین خانواده ها در مازندران بوده است. در نوشتار پیش رو موضوع مورد نظر از طریق مصاحبه فردی و گروهی در سطوح مختلف جامعه مورد بررسی قرار گرفته است.