مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
الماس خان کندوله ای
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی دانشی مستقل و گسترده است که به بررسی تطبیقی ادبیات ملل و اقوام مختلف جهان می پردازد. بررسی تاثیر و تاثرات آثار ممتاز ادبی مبتنی بر تمایز زبانی، از رویکردهای مهم ادبیات تطبیقی است که در مکتب فرانسه بر آن تاکید شده است. خسرو و شیرین نظامی از آثار برجسته ادب غنایی کلاسیک ایران به شمار می آید که مورد توجه بسیاری از شاعران و ادبای زبان فارسی و دیگر زبانها قرار گرفته است. در زبان کردی و گویش کهن آن موسوم به کردی جنوبی (گورانی یا هورامی) نیز آثار برجسته ای به پیروی از خسرو و شیرین پدید آمده است که از آن میان، فرهاد و شیرین الماس خان کندوله ای از آثار قرن دوازدهم هجری، به دلیل برخی تفاوتها در هسته داستان (با تغییراتی در روایت، زمان و شخصیت پردازی) و برخی ویژگیهای ادبی و زبانی دیگر، از اهمیت خاصی برخوردار است. این اثر داستانی منظوم ادبیات ایران زمین، هر چند نام «فرهاد و شیرین» برخود دارد و به ماجرای دلدادگی این دو می پردازد، به سبب در برگرفتن داستان تولد خسرو، دلباختگی او به شیرین و همچنین قتل او به دست پسرش شیرویه و سرانجام کار شیرین و شیرویه، در واقع بازآفرینی کار نظامی و خسرو و شیرینی دیگر در زبان کردی است که تاکنون از دید پژوهشگران مسایل ادبی و ادبیات تطبیقی به دور مانده است. در این پژوهش برای نخستین بار به بررسی و تطبیق شباهتها و تفاوتهای آن با خسرو و شیرین نظامی گنجه ای پرداخته خواهد شد.
بررسی و تحلیل منظومه گربه و موش هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با بررسی و تحلیل گربه و موش الماس خان کندولهای شاعر هورامی زبان در پی شناساندن یکی از سرودههای ارزشمند ادبیات هورامی و در شمار آثار زیبای ادبیات ایرانی است که همه زبان های ایران زمین را در بر می گیرد. سروده داستانی گربه و موش در روزگار افشاریان و به زبان طنز اجتماعی و سیاسی سروده شده است. از این سروده سه دست نویس موجود است که هیچ کدام تا کنون به چاپ نرسیده است. این متن از نوع ادبی موش و گربه هاست که پیشینه ای کهن در ادبیات ایرانی و فارسی دارد. گربه و موش از دو سو با ادبیات فارسی گره خورده و نشانِ ادبیات ایرانی خود را هویدا کرده است: داستان پندآموز و نمادین از زبان جانوران و درونمایه بی وفایی این سپنجی سرای. در این مقاله به شیوه ای توصیفی به معرفی سراینده اثر، نسخه های خطی منظومه و نقد و تحلیل سازمایه های اثر (درونمایه، ساختار و روایت، شخصیت و شخصیت پردازی، صحنه پردازی و توصیف، گفتگو و زبان، نقد و طنز) پرداخته شده است.
تحلیلی بر رجزخوانی در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی آمیزه ای از اسطوره، حماسه، تاریخ و فرهنگ است. این اثر همواره در میان اقوام ایرانی و خصوصاً قوم کرد، جایگاهی ویژه داشته است، شناخت بن مایه های فرهنگی آثار حماسی کردها به دلیل ویژگی های نزدیک فرهنگی و زبانی با شاهنامه فردوسی حایز اهمیت است و بدون تردید می تواند چراغی باشد برای پی بردن به باورهایی که در آبشخورهای فرهنگی و جامعه شناختی ریشه دارد. رجز و مفاخره از مهم-ترین مضامین جدایی ناپذیر حماسه است و از آنجا که تأثیر زبان و فرهنگ در بازگردانی-های احتمالی نمود می یابد، تلاش شده است تا در داستان های مشترک شاهنامه منسوب به الماس خان کندوله ای و شاهنامه فردوسی یعنی «رستم و سهراب»، «سیاوش»، «بیژن و منیژه»، «رستم و اسفندیار» و «رستم و شغاد»، نمونه های با محتوای رجز و مفاخره با هدف پی بردن به وجوه اشتراک و افتراق استخراج گردد و آن گاه علاوه بر مشخّص کردن بسامد موضوع، میزان تأثیرپذیری الماس خان کندوله ای در بازگردانی داستان ها از شاهنامه فردوسی از نظر زبانی و فرهنگی واکاوی گردد.
«تطبیق غنایی بیژن و منیژه در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی که از دیدگاه تقسیمبندی جهانی محتوا در حوزه حماسی قرار میگیرد خالی از جنبه های غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامه فردوسی و بالتّبع شاهنامهسرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستانهایی از شاهنامه به زبان خود برآمده اند، این انگیزه در میان قوم کرد به دلیل ویژگی های نزدیک زبانی و فرهنگی، جلوه ای خاص دارد. در این پژوهش سعی شدهاست داستان بیژن و منیژهاز شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای که نمونه ای حماسی و به تقلید از بیژن و منیژه در شاهنامه فردوسی می باشد از دید غنایی و در دو حوز ه ی ابیات عاشقانه و احساسی - عاطفی«اعتذار، خمریّه، درخواست، شکواییّه، طنز و ریشخند، مدح، مرثیه، مفاخره و هجو» واکاوی گردد آنگاه با توجّه به مولّفه های فرهنگی دو زبان پارسی و کردی، علاوه بر بسامد موضوعات غنایی، وجوه اشتراک و افتراق آنها نیز مشخّص گردد.
نویافته های داستان سیاوش در خلال روایت کُردی الماس خان کندوله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکوه و گیرایی داستان های شاهنامه فردوسی موجب شده تا همواره مورد توجه شاعران محلی باشد. شاعران کُردزبان نیز از این قاعده جدا نیستند و بارها به ترجمه یا بازآفرینی داستان های شاهنامه پرداخته اند. یکی از نمونه های این تأثیرپذیری، منظومه سیاوش نامه اثر ارزش مند الماس خان کندوله ای به زبان کردی گورانی است که به پی روی از داستان سیاوش سروده شده است. شاعر کُرد کوشیده است تا از ترجمه و تقلید محض دوری کند و به فکر خلاقیت ادبی هم باشد. جهت نیل به این هدف، داستان سیاوش را با تفصیل و ذکر جزئیاتی بیش تر بیان کرده است تا منظومه ای دیگر بیافریند؛ به همین دلیل نسبت به داستان سیاوش در شاهنامه، روابط علت و معلولی دقیق تر و طرح و پیرنگی مستحکم تر در آن دیده می شود؛ از این رو می تواند هم چون کلیدی در حلّ برخی از ابهامات داستان سیاوش در شاهنامه بسیار راه گشا باشد و به پاره ای از پرسش هایی که تاکنون درباره این داستان بی جواب مانده اند، پاسخی درخور دهد. نگارندگان این مقاله کوشیده اند تا ضمن معرفی الماس خان کندوله ای، احوال و آثار او، با روش تطبیقی تحلیلی، نقاط اختلاف سیاوش نامه کردی و داستان سیاوش در شاهنامه را از نظر روایت، محتوا و رخ دادهای داستان واکاوی کنند و برای برخی از کنش ها و وقایع داستانی، تحلیل های اسطوره شناختی شایسته ای ارائه دهند.
تحلیل مرثیه سرایی در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی
حوزه های تخصصی:
در پهنه ادبی ایران زمین، شاهنامه فردوسی که از بزرگ ترین آثار حماسی جهان به شمار می آید، همواره در میان اقوام مختلف ایرانی جایگاهی ویژه داشته است؛ تا آنجا که به فکر بازسرایی این اثر فاخر به زبان خود برآمده اند. این توجه در میان قوم کرد، به لحاظ ویژگی های نزدیک فرهنگی و زبانی، بیشتر است. بن مایه اکثر مضامین غنایی؛ از جمله رثا، ریشه در باورهایی دارد که شناخت آن ها می تواند ما را به آبشخورهایی فرهنگی و جامعه شناختی رهنمون باشد و از آنجا که تأثیر زبان و فرهنگ در این بازگردانی نمود می یابد، تلاش شده است تا در داستان های مشترک شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای و شاهنامه فردوسی، نمونه ابیات با محتوای مرثیه استخراج گردد؛ آنگاه علاوه بر مشخص کردن بسامد موضوع، ضمن تبیین وجوه اشتراک و تمییز وجوه افتراق و چگونگی مراسمات تدفین و سوگواری، میزان تأثیرپذیری سراینده شاهنامه کردی در بازگردانی داستان ها، از نظر زبانی و فرهنگی، واکاوی گردد.