مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مردم شناسی
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی سرمشق های نظری مردم شناختی و جامعه شناختی از فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل مفاهیم مورد استفاده در علوم، یکی از فعالیت های جدی در حوزه روش شناسی و فلسفه علم است. در این مقاله، برای کسب بصیرت نظری از موقعیت فرهنگی جامعه، به سرمشق های نظری (پارادایم) در جامعه شناسی و مردم شناسی پرداخته شده است. این مقاله با کند و کاوی در مورد مفهوم فرهنگ و با بهره مندی از مطالعه مقایسه ای و مدل هایی که از پارادیم ها مشتق می شوند، انجام شده است. با الهام از نظریه ها و مفاهیم جامعه شناسی و مردم شناسی، دو گروه اساسی از مفاهیم در انسان شناسی و سه گروه پایه در جامعه شناسی شناسایی شدند. فرضیه عمومی مقاله این است که مفهوم فرهنگ در پارادایم جامعه شناسی و مردم شناسی متفاوت است. در اولین گام، به دلیل رابطه انسان با خود، سایر انسان ها و خداوند، مفهوم عالی از فرهنگ را به دست آورده ایم که دو بعد اساسی دارد: «داخلی - ذاتی» و «خارجی - رفتاری». در این رابطه، «معنای معنوی از فرهنگ در رابطه انسان با خداوند»، هدف اصلی مفهوم سازی انتقادی ما را شکل داده است.
پژوهشی اسطوره شناسانه در بن مایه های جامعه مدرن غربی
حوزه های تخصصی:
انسانگرایان (Humanists) اروپایی در دوره رنسانس با رویگردانی از حاکمیت استبدادی ارباب کلیسا در قرون وسطا به مطالعه و بازخوانی آموزه های یونان باستان همت گماشتند و در یک فرایند تجدید حیات و نوزایی، عصر طلایی اسطوره های باستانی یونان را مبنای حرکت تکاملی خود به سوی رشد و پیشرفت انسان مدارانه قرار دادند. مردان دوره رنسانس معتقد بودند حاکمیت زورمدارانه ارباب کلیسا در عصر میانه موجب انقیاد کورکورانه و در نتیجه مانع رشد استعدادهای مختلف شهروندان اروپایی شده است و لذا با اعراض از استبداد قرون وسطایی به ریشه یابی توانایی های انسان غربی در اجداد یونانی اش پرداختند و اسطوره های قبل از میلاد را به عنوان اولین میراث انسان غربی مورد توجه قرار دادند. مقاله حاضر درصدد است برخی شاخصه های جامعه مدرن غربی را که برآمده از ارزش های مطرح شده در رنسانس اروپا بود به سمت میراث های اسطوره ای یونان باستان ردیابی نماید شاخصه های مزبور عبارت اند از: مردم شناسی، جامعه شناسی، سیاست، شهرنشینی و اروپا محوری.
خاستگاه و مشروعیت نظام سیاسی صالح در اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر آنیم تا با نگاهی به مبادی هستیشناسانه و نیز انسان شناسانه آیت الله خامنه ای، در باب نظام سیاسی مطلوب و آرمانی مد نظر ایشان که در این نوشتار، «نظام سیاسی صالح» نامیده شده است، بر مبنای کاوشی روشمند، خاستگاه و مشروعیت چنین نظامی را در این اندیشه بسنجیم. لذا با توجه به موضوع مقاله که در حوزه اندیشه شناسی قرار میگیرد، از روش تفسیری هرمنوتیک قصدگرای اسکینر بهره گرفته شده است. بر این مبنا، فرضیه اصلی این مقاله مدعی است که نظام سیاسی مطلوب در اندیشه آیت الله خامنه ای، خاستگاهی مردمی داشته و متکی بر ایمان قلبی حکومت شوندگان است و مشروعیت آن نیز مشروعیتی دوگانه (الهی ـ مردمی) است.
جنبه های مردم شناختی داستان اسکندرنامه نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامیانه ایران، علاوه بر ابعاد ادبی و هنری، منبعی عظیم و سرشار از اطلاعات دست اول مردم شناختی است و خوانندگان و پژوهشگران را با جنبه های گوناگون زندگی زمانه خلق اثر، چون باورها، خرافات، ارز ش ها و ضد ارزش ها، طبقات گوناگون جامعه، مشاغل، نظام اداری و اجتماعی، اصول اخلاقی، و... آشنا می کند. اسکندرنامه های منثور نیز از این دسته آثارند. در ایران اسکندرنامه های فراوانی به نثر و نظم، از اواخر سده چهارم قمری تا عهد صفوی پدید آمده است. این مقاله مستخرج از طرح پژوهشی نویسندگان با عنوان «مطالعه در افسانه های پهلوانی» است که در مرکز تحقیقات دانشگاه تربیت مدرس در حال اجراست و به معرفی اجمالی کتاب اسکندر و عیاران نوشته مولانا منوچهرخان حکیم (مربوط به عهد صفوی) می پردازد و به تفصیل، اطلاعات مردم شناختی آن را دسته بندی و تحلیل می کند.
مبانی فلسفی مردم شناسی علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حوزه مطالعات علم، تبیین فلسفی اولین رویکرد به علم بود که از اواخر قرن نوزدهم شروع شد و سبب پیدایش مکاتبی همچون پوزیتیویسم، ابطالگرایی و برنامه های پژوهشی لاکاتوش در قرن بیستم شد. از نیمه دوم قرن به بعد مکاتب هایی همچون مکتب اجتماعی ادینبورا سعی کردند تا تبیین های اجتماعی از علم ارائه دهند. مطالعاتی از این دست، علم را نه صرفا مجموعه ای از گزاره ها بلکه حاصل فعالیت جامعه ای با عنوان جامعه فیزیکدانان، شیمی دانان و... می دیدند که ویژگی های اجتماعی آنها در ظهور و پیدایش نظریه های علمی تاثیری مهم دارند. از دهه هفتاد به بعد رویکرد نوینی به علم به وجود آمد که همچون رویکرد اجتماعی به علم دو ساحت جداگانه برای علم و جامعه قایل نبود که به تاثیر آنها بر یگدیگر بپردازند، بلکه علم را یک «شکل زندگی» می دید که برای فهم آن باید از روش های مردم شناسی استفاده کرد. این روش بدنبال ارائه تبیین فلسفی یا اجتماعی از علم نبود بلکه می کوشید تا توصیفی از فعالیت علمی در جامعه مورد نظر ارائه کند. چنین رویکردی به علم مبتنی بر نگرشی فلسفی خاصی است. این مقاله سعی دارد تا با بیان روش مردم شناسی علم، مقومات فلسفی آن را بر اساس نگرش های فلسفی ویتگنشتاین دوم نشان دهد.
تحلیل و معنایابی کارنواها در تالشی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترانه های کار نسخة خوانای احساسات و عواطف مردم ساده دل روستایی و بیانگر آمال و آرزوها، امیدها، شادی ها، غم ها، عشق و تنهایی های آن هاست. به ترانه های کار «کارنوا» نیز گفته می شود که با اهداف متعدد و معمولاً برای توصیف نوع کار، هماهنگی بین افراد، ایجاد محیط شاد در فضای کار، تقلیل سختی های کار سروده می شوند. این ترانه ها به زیر شاخه های مختلفی تقسیم می شود: ترانه های کشاورزی، شیردوشی، چوپانی و جز این ها.با بررسی، تحلیل و معنایابی ترانه های کار در هر جامعه ای به راحتی می توان به فضای اجتماعی و فرهنگی آن جامعه پی برد.
در این مقاله ضمن بررسی خصوصیات زیبایی شناختی و هنری انواع کارنواها در قوم تالش، به تحلیل مردم شناسی آن ها می پردازیم تا بدین وسیله برخی از مسائل فرهنگی، آداب و رسوم و روحیاتِ جامعة قومی تالش را معنا یابی و تحلیل کنیم. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوة گردآوری اطلاعات، میدانی- کتابخانه ای است. در این بررسی حدود 20 ترانة کار تالشی تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که بسیاری از خصوصیات و ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و آداب و رسوم، باورها، ارزش ها، عاشقانه ها، غم ها، نقش زنان در کار و امور اقتصادی، اهمیت تعاون و همیاری در نزد قوم تالش در این کارنوا ها بازتاب یافته اند؛ ضمن اینکه بیشتر ترانه های کار در تالش جنوبی، ترانه های کشاورزی و چوپانی است که بیانی عاشقانه دارند.
تاثیر مردم شناسی بر هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی فایرابند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فایرابند در آثار خود، ارجاعاتی به آثار مردم شناسان شهیر داشته است. بررسی این ارجاعات نشان از تاثیر تعیین کننده یافته های مردم شناختی بر فلسفه فایرابند دارد. این تاثیر به حدی است که فایرابند، روش مردم شناسی را به عنوان روش ایجابی مناسب برای مطالعه علم پیشنهاد می کند. توصیه این روش به معنای پذیرش ضمنی مقومات آن مانند تکثر، نسبیت، تفاوت در ذهنیت ها، قیاس ناپذیری فرهنگ ها و سنت ها و ...است.
در این مقاله ضمن بررسی ارجاعات فایرابند به مطالعات مردم شناختی، نشان خواهیم داد که فایرابند در چه موضوعاتی متاثر از یافته های مردم شناسی بوده است و چگونه این یافته ها را در فلسفه علم بازسازی نموده است. تلاش خواهیم کرد تا تاثیر مردم شناسی بر هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی فایرابند را با تکیه بر مفاهیم واقعیت، ذهنیت، زبان، مشاهده مشارکتی و ...نشان دهیم.
حمام ها در ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژگان معماری همواره در کلام عامه نمود داشته است. به سبب اهمیت شست وشو و پاکیزگی در نظام روابط اجتماعی ایرانیان، حمام ها در جایگاهی ممتاز قرار داشته اند. حمام ها از آسیب پذیر ترین گونه های معماری هستند و متأسفانه فرهنگ گرمابه ها بیشتر و پیش تر از کالبد آن ها در معرض نابودی است. بنابراین نباید در ضرورت مستندسازی وجوه غیر مادّی گرمابه ها تردیدی روا داشت. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی به باز شناسی، طبقه بندی و تحلیل وجوه مختلف گرمابه ها در ضرب المثل های فارسی
می پردازد.
مهم ترین نتایج تحقیق نشان می دهد که امثال به صورت جمله ساده خبری، بیشترین فراوانی را دارند و در عین ظرافت زبانی، مطلب را به ساده ترین شکل ممکن بیان می کنند. از نظر محتوای عمومی امثال، مسائل اجتماعی و اخلاقی بالا ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. بررسی محتوای تخصصی امثال از نظر معماری بیانگر توجه عمده به کالبد معماری حمام هاست. بررسی محتوای مردم شناسانه امثال نیز نشان می دهد که به وسایل حمام ها بیشتر از دیگر موارد توجه شده است. همچنین معماری و موضوعات مردم شناختی گرمابه ها اهمیت یکسانی دارند و باید همپای توجه به حفظ کالبد معماری گرمابه ها به حفاظت از وجوه مردم شناختی آن ها نیز اهتمام ورزید.
بررسی اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر از منظری تاریخی و رده شناختی به بررسی اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی می پردازد و نشان می دهد که اولا، نظام اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی با همگانیهای گرینبرگی مطابقت دارد و دوم از دیدگاهی تاریخی اصطلاحات مربوط به یک خانواده هسته ای شامل پدر، مادر، خواهر، برادر، دختر، پسر، زن و شوهر از دوره باستان به امروز رسیده اند. اما اصطلاحات مربوط به عمه، عمو، خاله، دایی از عربی و ترکی وامگیری شده اند. ورود این واژه ها که تمایز جنس و نسل را بیان می کنند با حذف مقوله جنس در دوره میانه بی ارتباط نیست. حذف تصریف جنس که در دوره باستان موجود بوده است، باعث می شود در دوره میانه با ابزارهای دیگری مقوله جنس در اصطلاحات خویشاوندی (که از مقوله اسم اند) نشان داده شود. این اصطلاحات هر چه که بوده اند به فارسی امروز نرسیده اند. اما ورود معادلهای عربی و ترکی به فارسی و کاربرد گسترده آنها نشان می دهد تمایز جنس در اصطلاحات خویشاوندی برای فارسی زبانها ضروری بوده است.
حوزه های کاربستِ رویکرد تاریخ فرهنگی در تحلیل تاریخ قاجاریه (مطالعه و ارزیابی منابع سفرنامه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به طرح این مساله می پردازد که با کاربست رویکرد تاریخ فرهنگی چه حوزه های موضوعی و معرفتی در بررسی منابع سفرنامه نویسی دوره قاجاریه، امکانِ طرح می یابد؟ آثار این خوانش بر خلق معانی جدید در پژوهش تاریخی چیست؟ در ارزیابی نقّادانه ی متون سفرنامه خارجی مشخص است که علی رغم برخی خلاء ها، دربردارنده ی رویکرد مردم شناختی، انسان شناسی فرهنگی به جامعه، فرهنگ و تاریخ ایران از یک سو، و طرح این مسائل با رویکردی جزئی نگرانه اجتماعی از سوی دیگر، هستند که هر دو منظر معرفتی و روش شناختی مذکور در چارچوب رویکرد تاریخ فرهنگی می تواند در کشف و ارایه حوزه های موضوعی و مساله شناسی پژوهش اثرگذار و به خوانش های جدید و موثر در تحلیل تاریخ قاجاریه انجامد. دستاورد نوشتار حاضر نشان داده است که سیاحان در مساله شناسی خود، عمدتاً به وضعیت و تغییرات اجتماعی، تحلیل فرهنگی از گذشته در پرتو حال، توجه به کار میدانی در پژوهش یا مشاهده ی صبورانه مسائل ، عملیاتی کردن روش های کمّی متمرکز بوده و با طرح معانی و مفاهیم با روشِ جزئی نگر اجتماعی به فراهم شدن زمینه شکل گیری تبیین های چندگانه از مسائل تاریخ اجتماعی و فرهنگی دوره قاجار کمک کرده اند.
باور بلاگردانی در قوم بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قربانی آیینی مذهبی است که در میان اقوام و ملل مختلف با اهداف گوناگون رواج دارد. بسیاری از سنت های دینی برای دور ماندن از بلایا و یا رفع آن، کشتن حیوانی را توصیه می کنند. باور بلاگردانی میان قوم بختیاری با هدف انتقال شر و دور ریختن آن در اشکال خونی و غیر خونی است. قوم بختیاری بر اساس آموزه های دین اسلام و در روز عید قربان، بر فراز کوه ها به قربانی حیواناتی همچون گوسفند، بز و گاو می پردازند. شکل دیگر خون ریزی برای دفع شر، چشم زخم و بلا، هنگام جشن عروسی و ... است. از دیگر نمود های بلاگردانی می توان به موارد غیرخونی مانند دَم بند کردن و دعانویسی اشاره کرد. هدف این پژوهش، تحلیل چگونگی برگزاری مراسم، هدف و اشکال باور بلاگردانی با خون ازجمله قربانی و خون ریختن و غیر خونی در قوم بختیاری است. این پژوهش به شکل بنیادی، بر پایة مطالعات کتابخانه ای میدانی و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. قوم بختیاری عمل آیینی قربانی را برای پیروی از فرمان الهی انجام می دهند؛ اما برخی از اعمال این قوم مانند انجام قربانی در بالای کوه، پرورش و تزیین حیوان و بریدن سر آن در پای درخت، ریختن خون بر زمین (جرعه افشانی)، مالیدن آن بر سروصورت و همچنین بستن مهره ها و بازوبند ها در پارچه تیره رنگ، نمودی اساطیری دارند.
تغییر انگارة «برادری» در فرهنگ قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگارة برادری و اخوت در زمان نزول قرآن به منزلة نهاد اجتماعی کارآمد و مؤثری در فضای حمیت و عصبیت جاهلی شکل گرفته بود. این انگاره تصوری خاص از برادری بر اساس پیوندهای خونی و سببی، پیمان های قومی و قبیله ای، یا عرف اجتماعی و فرهنگی بود که فارغ از حق یا باطل بودن در زندگی عرب جاهلی رواج داشت. با ظهور اسلام و نزول قرآن کریم مانند بسیاری دیگر از انگاره ها تغییر معناداری در این تصور اجتماعی ایجاد شد. روش مردم شناسی فرهنگی درصدد بررسی چگونگی پیدایی و رسوخ این انگاره در ذهن عرب پیش از قرآن است. در مرحلة اول انگارة برادری در فضای جاهلی بررسی می شود. در مرحلة دوم تغییرات قرآن در این انگاره پی جویی می شود و در مرحلة سوم فهم نهایی قابل استفاده در همة زمان ها و فرهنگ ها از قرآن برداشت می شود. تغییرات ایجادشده از جانب قرآن کریم در انگارة برادری را در هفت لایه می توان بررسی کرد که لزوماً ترتیب تاریخی ندارد، بلکه از ساختار متنی قرآن استنتاج می شود. توجه به مفهوم برادری و ریشة آن و ارائة معنایی خاص از آن؛ تحلیل نمونه های مثبت و منفی تاریخی؛ ارتقای مفهوم برادری به سطح ارتباط با برگزیدگان و پیامبران الهی؛ جهت دادن برادری به ارتباطی حقیقی و ارزش مدار؛ تغییر انگارة اجتماعی برادری؛ شکست سطوت توهم برادری جاهلانه؛ و پیش نهاد انگاره ای صحیح از مفهوم برادری که بر ایمان و اخلاق مبتنی می شود و هدف از آن حصول سعادت در جهان آخرت و کسب رضایت الهی است و ثمرة آن ایجاد فضایی آرام و سرشار از حمایت و هم راهی و حتی ایثار در میان افراد جامعه است. استفاده از این آموزة قرآن در جهان امروز، که در سراشیبی انحطاط اخلاقی است، هم پیوندهایی حقیقی در جامعه ایجاد می کند و هم دل ها را در راه رشد و کمال هم راه می کند.
مستند سازی هنرجوک سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۷
137 - 155
حوزه های تخصصی:
هنر جَوَک کاری از جمله صنایع چوبی و هنرهای سنتی و بومی ایران است که از دیرباز هنرمندان سنتی شیراز در گونه های مختلف و با کاربردهای گوناگون به آن اشتغال داشته اند. معمولاً این هنر را که از کنار هم قرار دادن قطعات چوب با رنگ های متنوع تشکیل می شود، با هنر خاتم اشتباه می گیرند چرا که از نظر ظاهر و چشم نا آشنا، این هنر همانند خاتم دیده می شود با این تفاوت که در جوک تنها از چوب استفاده می شود. درباره این هنر پژوهش چندانی انجام نشده است، لذا با توجه به ضرورت تحقیق درباره این هنر؛ نگارنده کوشیده است تا به معرفی این هنر و تنها سازنده آن بپردازد و بدین منظور شهر شیراز را به عنوان جایگاه اصلی این هنر انتخاب نموده است. پژوهش حاضر، با هدف مستند سازی و معرفی روش ساخت و ویژگی هنر جوک سازی انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از گذشته در شیراز مرسوم بوده است و در حال حاضر نیز در شهر شیراز وجود دارد. در این تحقیق با در نظر گرفتن نقش و جایگاه هنر جوک سازی و پیشینه آن و مصاحبه با تنها سازنده این هنر به عنوان نمونه مطالعاتی، هنر جوک سازی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، از نوع مشاهده میدانی، کتابخانه ای و اسنادی است. در نهایت سعی شده است تا با استناد به بررسی ها و تحقیقات و همچنین با رجوع به منابع مستند، به معرفی و شناساندن این هنر و هنرمند آن بپردازد، همچنین با ثبت و مکتوب شدن آن، از نابودی و فراموشی این هنر، جلوگیری شود. در آخر راهکارهای لازم برای ترویج این هنر ارائه می گردد.<br /> <br /> کلیدواژگان: هنرهای سنتی چوبی، هنر جوک سازی، شیراز، دانش بومی، مردم شناسی هنر.
واکاوی ادراک زائران از رفتار خادمان در اربعین: روایتی مردم شناختی از پدیده عظیم پیاده روی اربعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیارت اربعین یعنی چهلمین روز شهادت امام حسین (ع) که فقط مختص ایشان و پیاده بودن آن سفارش موکد معصوم (ع) می باشد، از عاشورای سال 61 هجری قمری تاکنون همواره برپا بوده است. در سال های اخیر، زیارت اربعینیه، تبدیل به بزرگ ترین اجتماع انسانی و پدیده ای بی نظیر در جهان شده است به طوری که برخی صاحب نظران آن را معجزه الهی زمانه می دانند. کنشگران انسانی در اربعین از جهات مختلف دارای تنوع بالایی هستند و در مدت حضور در پیاده روی اربعین رفتارهای جدیدی دارند و هنجارهای مشترکی را رقم می زنند. در این مقاله سعی شده است رفتار مردم عراق و خادمان در میزبانی از زائران اربعینی از دیدگاه و تجربه زیسته زائران روایت شود. نوع تحقیق کیفی و از سنخ مردم شناسی است. روش گردآوری داده ها مشاهده مشارکتی و مصاحبه فردی و گروهی می باشد که پژوهشگران با بهره گیری از آن ها و حضور چندین باره در این پیاده روی و مشارکت در آن، مشاهدات و یافته های خود را دسته بندی و ارائه می نمایند. یافته های تحقیق شامل سه مضمون یا مقوله اصلی سنّت، برکت و محبّت است. به عبارت دیگر، زائران، رفتار مردم عراق و خدمت بی منّت آن ها به زائران در پیاده روی اربعین را به سنّت (ریشه های سنتی آن مردمان از جمله رسم ایشان در مهمان نوازی)، برکت (درخواست خیر و برکت از ائمه (ع) به خصوص امام حسین (ع) برای رزق و زندگی خود) و در نهایت محبّت بی منت (سرسپردگی و دلدادگی به امام (ع) بدون هیچ گونه چشم داشتی نسبت به خدمت) نسبت می دهند.
خوراکی های مردم بلوچستان
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات جالب و مهم در حوزه مردم شناسی فرهنگی، مردم شناسی خوراکی هاست. قلمرو تحقیقی خوراک و نظام غذایی یک قوم یا جامعه در برگیرنده موضوعاتی از قبیل اقتصاد معیشتی مردم، محصولات کشاورزی و دام داری، مواد مصرفی در غذاها، ممنوعیت های دینی مذهبی و جشن های قومی و مانند آنها است. منطقه بلوچستان به لحاظ جغرافیایی و همین طور فرهنگی دارای ویژگی های خاص خود است. لذا همین عامل جغرافیایی موجب شده که در طول تاریخ، مردم بلوچستان از خوراکی های متنوع و خاصی استفاده کنند. از آنجایی که تا کنون پژوهش مستقلی در مورد خوراکی های این منطقه انجام نپذیرفته است، و لذا خطر فراموش شدنشان وجود دارد، ضرورت انجام این پژوهش را در بر می گیرد. این پژوهش که بر پایه ی مطالعه ی کتابخانه یی و مصاحبه است، با هدف شناخت و معرفی و همینطور ثبت خوراکی های شاخص و بعضاً فراموش شده منطقه بلوچستان و طرز تهیه هر کدام از آنها می-باشد.
تحلیل مردم شناختی پوشاک عشایر استان فارس (مطالعه موردی: قشقایی های فیروزآباد)
حوزه های تخصصی:
پوشاک به عنوان یکی از مؤلفه های مهم فرهنگی نشان دهنده هویت هر جامعه ای است. مطالعه مؤلفه های پوشاک عشایر قشقایی به عنوان نمادی از ساختار و پایدار اجتماعی موردپژوهش حاضر است. این مقاله در چارچوب نظریه ساختار کارکردی رادکلیف براون باهدف تحلیل مردم شناختی اعتقادات و مؤلفه های فرهنگی پوشاک عشایر قشقایی فیروزآباد استان فارس پرداخته است. روش کار در این پژوهش مطالعه عمیق و ژرفانگر بوده که از مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، حضور در میدان تحقیق و مشاهده مستقیم همراه با مشارکت و مصاحبه استفاده شده است. با توجه به تحلیل کیفی داده ها، پوشاک عشایر قشقایی دارای کارکردی نمادین، اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی و هویتی می باشد آن چنان که عشایر را به ساختاری پایدار تبدیل کرده است که در طی سالیان، فرم و کارکرد اجتماعی قوم حتی باوجود معدود شدن تعداد عشایر کوچنده در میان آن ها هنوز هم باقی مانده و از اصالتی خاص همواره برخوردار است.
مجموعه فرهنگی مردم شناسی با رویکرد احساس تعلق به فضا
حوزه های تخصصی:
فرهنگ، هنر و معماری از دیرباز در کشورمان مورد توجه و اهمیت بوده است. اما در چند دهه ی اخیر معماری بومی موجود در اقلیم های سرزمین پهناورمان همواره مورد بی توجهی و بی مهری قرار گرفته است. بی شک وجود موزه به عنوان یک نهاد فرهنگی در اجتماع بسیار ضروری است. فرهنگ هر جامعه یک مفهوم کلی است و تمامی ارزش ها ویافته های معنوی مردمان آن جامعه را در برمی گیرد. پس فرهنگ میراث هر قومی است که از پیشینیان بر گرفته شده و در آن تغییراتی داده شده و به نسل بعد انتقال یافته است. نقش حیاتی موزه ها در جوامع بشری نقشی بدیع، ماندگار و مروج ناب ترین پدیده های فرهنگی است. موزه ها از معدود مراکز حافظ یادگاران نسل گذشته و در حقیقت فرزندان هنر و تاریخ هستند. همراه با تحولات زمانه، علم موزه داری نیز شیوه های نو و متفاوتی را با گدشته، به منظور حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی، اختیار کرده و بنا بر ویژگی هایش بیش از پیش با معماری، علوم اجتماعی و محیط زیست عجین شده است. تحقق اهداف مذکور، این نوشتار به بررسی مفاهیم در راس ارتباط انسان و مکان، پیوند انسان و مکان از نظرگاه های مختلف و در نهایت به حس مکان با رویکردی کالبدی که بیشتر در اختیار طراحان و قابل کنترل است، می پردازد. در این مقاله از روش تحقیق توصیفی –تحلیلی بررسی شده است. با بررسی مفهوم موزه و ریشه یابی این واژه در منابع مختلف به صورت ریشه ای به بررسی این مفهوم می پردازد. همچنین انواع موزه ها را از جنبه های گوناگون مورد کنکاش قرار می دهد. در مهمترین بخش از مباحث این پژوهش به بررسی موزه های مردم شناسی و آثار و دستاورد های آن ها می پردازیم .هدف از این مقاله، موزه ها در حقیقت نماد، پیشینه تاریخ و تمدن، غنای فرهنگ و هنر کشورها هستند که احداث آن ها به امری زیر ساختی و یک ضرورت ملی- فرهنگی تبدیل شده است.
نگاهی انتقادی به کتاب زبان، منزلت و قدرت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
بسیاری از مطالعات زبانی حاصل تحقیقات میدانی فردی یا گروهی محققان در جوامع زبانی گوناگون است. کتاب زبان، منزلت و قدرت در ایران نوشته ویلیام اُ. بی مَن (William O. Beeman) نیز ازجمله پژوهش های میدانی است که برمبنای زبان و درواقع زبان فارسی انجام شده است. گسترش دامنه مطالعاتی نویسنده کتاب تا جایی است که مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، مردم شناسی (anthropological) و بخش های مختلف دیگری از زندگی ایرانیان را بررسی کرده است. در نوشتار حاضر، پس از مطالعه، بررسی، و نقد کتاب زبان، منزلت و قدرت در ایران این نتیجه حاصل شد که کتاب مزبور حاوی تعبیرات، تفسیرها، و نظریه پردازی هایی درباره جامعه ایران است که هرچند متکی به اصول علمی و در چهارچوب خاصی است، از آن جا که براساس جامعه زبانی کوچکی انجام شده خالی از ایراد نیست و در بعضی موارد کاملاً اشتباه است. در این میان، پاره ای تحلیل های بی مَن درباره آداب و رسوم، فرهنگ، و زبان ایران را بررسی می کنیم. انتقاد مهمی که بر کتاب بی من وارد است تعمیم یافته های خود به کل ایران است. درباره ترجمه کتاب نیز به این نتیجه می رسیم که انتخابی درست و ضروری بوده و به درستی انجام شده است.
بررسی و مقایسه فیلم های مستند مردم نگار (اتنوگرافیک) پیرامون ایران با مطالعه موردی فیلم های "علف"، "قوم باد"، "شقایق سوزان"، "بلوط" و" تاراز"
منبع:
رادیو تلویزیون سال پنجم پاییز ۱۳۸۸ شماره ۹
11 - 38
حوزه های تخصصی:
کوچ و زندگی عشایر ایران از دوره سینمای صامت، مورد توجه فیلمسازان ایرانی و خارجی بوده است. شیوه زندگی عشایر به عنوان نمونه زنده ای از زندگی انسان های هزاره های پیش، جاذبه های تصویری کوچ و ظرفیتی که در دل این موضوع برای جلب نظر مخاطب فیلم نهفته است، تا کنون فیلمسازان زیادی را به تصویر کردن این موضوع سوق داده است. از سوی دیگر، فقر معیشتی حاکم بر آنان، شرایط را برای اهداف شرق شناسانه و نگاه از بالا به پایین غربی ها به موضوع مورد مطالعه خود، مهیا می سازد.
فیلم های مستند " علف"(1925) و " گوسفندها باید زنده بمانند"(1976) که توسط فیلمسازان خارجی ساخته شده و فیلم های ایرانی " شقایق سوزان"(1341)، " بلوط"(1347) و " تاراز"(1366) از مطرح ترین آثاری هستند که پیرامون ایل بختیاری ساخته شده اند. این فیلم ها به صورت مطالعه موردی در این پژوهش مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند.روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای و اسنادی است. اسنادی که از یک سو فیلم های مستند و از سویی دیگر کتب و نسخ گوناگون را در بر می گیرد. بر اساس نتایج به دست آمده ،فیلم های " بلوط" و " تاراز" بیش از آثار دیگر از معیارهای لازم برای فیلم مردم نگار بهره می برند. عدم بهره گیری کافی از دانش مردم شناسی، نداشتن پیشینه تحقیقاتی لازم، نگاه تصنعی و گاه حماسه پردازانه به کوچ و زندگی عشایر در فیلم های " علف" و " شقایق سوزان" و کاربرد ادبیات شاعرانه در گفتار متن در فیلم "
گوسفندها باید زنده بمانند" از مهم ترین آسیب هایی است که این آثار را از ضوابط و معیارهای علمی فیلم های مردم نگار بی بهره کرده است. ساختار سینمایی قوی، بهره گیری از عنصر درام و کاربرد ترفندهای تماشاگرپسند در فیلم های خارجی ساخته شده پیرامون عشایر بختیاری( خواه از معیارهای مردم نگارانه بهره برده باشند و خواه بی بهره باشند) ، راه را برای تبلیغ ایدئولوژی و تصویر خاصی که از ایران ارائه می دهند؛ هموار می سازد.