مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
هنر
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
9 - 37
حوزه های تخصصی:
اگر زبان دین و اسلوب های بیانی آن رمزدار و معماگونه باشد، هدف آن که همانا هدایت و انتخاب و رشد و تکامل است، صعب الوصول خواهد بود. این مقاله با داده های قرآنی و تحلیل فلسفی مفردات در جست وجوی ژرفای ماندگاری اسلوب های قرآنی در ازمنه طولانی است و هدف آن استفاده مطلوب از اسلوب های مکشوف از قرآن در متون امروزی است. روش به کار گرفته شده مطالعه کتابخانه ای و استفاده از آیات قرآن و متون اصیل دینی به شیوه توصیفی و کیفی است. آموزه های شناخت زبان قرآن به طور عام می تواند نقش کلیدی در مبانی معناشناسی و زبان شناسی وحیانی داشته باشد.
بررسی وضعیت مدیریت هنری در مدارس منطقه 11 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
35 - 45
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود «مدیریت هنری» در مدارس منطقه 11 شهر تهران از دیدگاه مدیران، معلمان و دانش آموزان است. این مقاله در صدد ارائه راهکارهای مناسب برای مدیریت هنری با رویکرد توسعه فرهنگی و هنری است. در ابتدا بر ضرورت مدیریت هنری در مدارس، با ابزارهای نوین و اثربخش مدیریتی، تأکید شده و در این رابطه مدیریت هنری به عنوان کارآمدترین ابزار و مدارس به عنوان نهاد حساس فرهنگی و هنری معرفی شده است. در ادامه دیدگاه های دانش آموزان، معلمان و مدیران فرهنگی در مورد فعالیت های هنری و مدیریت هنری تحلیل و از دیدگاه محققان آسیب ها و مشکلات مدیریت هنری در مدارس تشریح شده است.
روش پژوهش: روش تحقیقی که در پژوهش حاضر استفاده شده از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان، مدیران و معلمان منطقه 11 شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه تعداد 80 از دانش آموزان و 44 از معلمان و مدیران برای نمونه پژوهش انتخاب شدند. هم چنین ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته است.
نتیجه گیری و یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت مدیریت هنری در مدارس منطقه 11 شهر تهران از حد متوسط پایین تر است و این نشانه ضعف مدیریت هنری در مدارس این منطقه به شمار می رود بنابراین وضعیت مدیریت هنری در بین مدارس این منطقه مطلوب نیست. بین دیدگاه دانش آموزان، معلمان و مدیران مدارس منطقه 11 نسبت به فعالیت ها و مدیریت هنری از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود ندارد، لذا داده ها برای تحلیل عاملی مناسب هستند.
نیچه و یونان باستان: فیلسوف- هنرمند به مثابه بنیادگذار فرهنگِ والا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
59 - 82
حوزه های تخصصی:
در اندیشه نیچه فرهنگ، فلسفه و هنر یونان باستان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. او علی رغمِ نگاه به شدت نقادانه و رادیکالی که به کل سنت فرهنگی غرب دارد، همواره فرهنگ یونان باستان را به مثابه والاترین فرهنگ بشری می ستاید. این ستایش پیامد مهم ترین دغدغه نیچه است: «درمانِ بحرانِ فرهنگِ مدرن با آفرینشِ فرهنگی والا». ایده بنیادین نیچه از فرهنگ، همان ایده گوته ایِ چندگانگیِ هماهنگ یا به تعبیر دیگر، وحدت در کثرت است. او تأکید می کند که در هر عصری، یک عامل وحدت بخشِ بنیادین می تواند بنیاد گذار یک فرهنگ سالم باشد؛ در نگاه او معلم دینی (قدیس)، فیلسوف و هنرمند نامزدهایِ اصلیِ بنیادگذاری فرهنگ والا هستند. در این نوشته می کوشیم نشان دهیم که نیچه در نخستین تلاش نظری اش برای سنجش فرهنگ و آفرینش فرهنگ والا چشم اندازی هنری زیباشناختی برمی گزیند (تز)، اما این چشم انداز خواسته او را برآورده نمی کند و او می کوشد تا با تغییر چشم انداز، این بار از چشم اندازی فلسفی به فرهنگ بنگرد (آنتی تز). از تقابل و در عین حال همدستیِ این دو چشم انداز، سنتزی حاصل می شود: پیوند فلسفه و هنر برای آفرینش فرهنگی والا. تجسم این سنتز «فیلسوف هنرمند» است؛ کسی که «دانایی» و «آفرینندگی» را باهم دارد: «فیلسوف آینده»؛ آفریننده ارزش های نو! کوشیده ایم نشان دهیم که این سنتز به چیز سومی جدا از تز و آنتی تز که در آن تضاد و تعارضِ این دو ازمیان رفته است نمی انجامد، بلکه این سنتز درواقع همان تقابل و همدستی همزمانِ دو امر متعارض و متضاد است. این پی رنگ را می توان در برخی دیگر از ایده های نیچه نیز مشاهده کرد.
بررسی مقام عشق و هنر از منظر عرفانی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
598 - 610
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد شخصیتی مهم امام خمینی (ره) اندیشه عرفانی او است که یقیناً در رهبری آن حضرت تأثیر شایانی داشته است. ایشان عشق و محبت الهی را مثل سایر حکما و فلاسفه کاملاً شرعی و مبنای آن را قرآن و حدیث و ائمه می داند. به همین علت هم در آثار منثور و هم در آثار منظوم و عرفانی خود از اصطلاحات مجازی عرفا بهره بسیار برده است. هنر نیز از مضامینی از که در اندیشه امام خمینی(ره) به آن اشاره شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری به صورت کتابخانه ای بوده است. یافته های پژوهش حاکی از این است امام خمینی (ره) علاوه بر اینکه در آثار خود از محبت و عشق الهی سخن گفته است اهل علم را از قضاوت ناصحیح درباره ی عشق و محبت الهی نهی می نماید و در نهایت امام مسئله عشق را نه تنها مشروع بلکه فطری دانسته است، می فرماید: فطرت اصلی انسان عبارت است از عشق به کمال مطلق. از سوی دیگر، هنر در منظر امام، وجهه ای اخلاقی و متعالی دارد. این حالت در هنر کشور ما پررنگ تر به نظر می رسد. امام خمینی هنر را ابزاری برای رسیدن به هدف والا و بالا که همان کمال انسانیت است، عنوان می کنند. از نگاه ایشان، هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، نظامى است. هنر در عرفان اسلامى ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است. در گفتمان امام خمینی (ره)، عرفان و هنر از یکدیگر جدا نیست و با هدفی مشترک در عرصه جامعه معنا پیدا می کند.اهداف پژوهش:بررسی مقام عشق از منظر عرفانی امام خمینی (ره).بررسی جایگاه هنر در اندیشه امام خمینی(ره).سؤالات پژوهش:مقام عشق از منظر عرفانی امام خمینی (ره) چگونه است؟دیدگاه امام خمینی(ره) درباره هنر چگونه است؟
زیباشناسی امر والا ازمنظر لیوتار (مطالعه موردی: آثار بارنت نیومن)
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
91 - 112
حوزه های تخصصی:
از دیرباز تاکنون، والایی در کنار زیبایی، برای توصیف تجربه هایی مانند نامتناهی، هراس، شکوه، مرگ و ... به کار رفته است. در میان اندیشمندانی که به موضوع والایی پرداخته اند، ادموند برک، با تمایز قائل شدن میان امر زیبا و امر والا، سنت اندیشه ی غربی را در باب زیبایی و والایی دگرگون کرد. کانت نیز در تلاش برای کشف بنیان های پیشین تجربه ی لذت و رنج، بخشی از کتاب نقد سوم خود را به بررسی تجربه ی زیباشناختی امر والا اختصاص داد.در میان فیلسوفان معاصر، «لیوتار» اندیشمند فرانسوی و چهره ی شاخص فلسفه پست مدرن، آموزه ی کانت درباره ی والایی را برگرفت و با ارائه ی تفسیری نو از آن، والایی را وارد قلمرو دگرگونی های فرهنگی کرد و آن را برای توصیف جامعه پسامدرن و نیز تجربه ی زیبا شناختی هنر، به کار گرفت. نزد لیوتار، والایی در مقام یک رخداد، قادر است بازی های زبانی مستقر را به چالش گرفته و قواعد رایج و کلان روایت های مدرنیته را در هم شکند.مقاله حاضر برآن است که ضمن بررسی آراء لیوتار در باب والایی و با توجه به تفسیر وی از آثار هنرمند نقاش، بارنت نیومن، وجه زیباشناسانه ی تجربه والایی را نزد وی، آشکار سازد. از این رهگذر هم چنین روشن خواهد شد که چرا لیوتار فیلسوف والای پسامدرن نامیده شده است.
هنر روزنه ای به امر معنوی در تفکر هایدگر
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
135 - 151
حوزه های تخصصی:
در جهان جدید، تفکر متافیزیکی، یعنی تفکر مفهومی، گزاره محور، منطق سالار و به منزله ی امری تکنیکی، قابل انتقال و بین الاذهانی، در سراسر کره ی زمین سیطره ای تام یافته است، تا آنجا که بشر متافیزیک زده ی روزگار ما اُنس و آشنایی خویش را با هرگونه معرفت معنوی، غیرعلمی، غیرنظری، غیرعینی و غیرروشمند، که در سنن نظری تاریخی به منزله ی بخشی بنیادی از تجربیات بشری تلقی می شد، از دست داده است. این در حالی است که معرفتِ علمی یعنی شناختِ عینی و روشمند، یگانه صورتِ آگاهی نبوده و تنها بخشی از کل تجربه ی بشری را شکل می دهد. در کنار معرفت علمی، آنچنان که در همه ی سننِ تاریخیِ غیرمتافیزیکی تأکید شده است، معرفت معنوی بخشی بنیادی و اجتناب ناپذیر از تجربیات انسانی را تشکیل می دهد.از منظر هایدگر، سوبژکتیویسم متافیزیکی منجر به «بی خانمانی» انسانِ مدرن شده است. او به منظورِ نقدِ سوبژکتیویسمِ متافیزیکی و گسست از آن و به قصد نشان دادن اینکه برخلاف تفکر متافیزیکی نه می توان انسان را به یک سوبژه (فاعل شناسای علمی و نظری) تقلیل داد و نه می توان جهان را تنها یک ابژه برای سوبژه جهت شناسایی در نظر گرفت و نه می توان رابطه ی سوبژه ابژه، یعنی رابطه ی نظری و علمی را مهم ترین رابطه و بنیادِ هرگونه رابطه ی میان انسان و جهان دانست، به هنر و تجربه ی هنری ارجاع داده است.این پژوهش می کوشد تا نشان دهد که در اندیشه ی هایدگر، هنرمندان با اجازه دادن به حضور یافتنِ «عدم» در کار هنری، نه تنها صحنه را برای رخدادِ حقیقتِ وجود آماده می کنند، بلکه با آگاه کردن ما به تمایز میان «وجود» و «موجود»، موجب گسست ما از سوبژکتیویسم شده و در نتیجه موجب گشایش روزنه ای به امر معنوی می شوند.
کاربردشناسی ِگفتمان تعهد و مسأله ی خودمداری در هنر نقاشیِ دو دهه ی ۴۰ و ۵۰ شمسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۰
147 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، کاربردشناسی ِگفتمان تعهد و مسأله ی خودمداری در هنر نقاشیِ دو دهه ی ۴۰ و ۵۰، به ویژه نهادهای مولد این نوع گفتمان تعهد است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بوده و به این پرسش اصلی پاسخ داده شد که نقش گفتمان تعهد از منظر ارنستو لاکلو، شانتال موف و نورمن فرکلاف، منجر به بروز چه ویژگی هایی در زبان بصریِ هنر نقاشی ایران در دو دهه ی ۴۰ و ۵۰ شمسی شده است؟ نتایج نشان داد که چه شاخصه هایی باعث شکل گیری این نوع گفتمان تعهد در هنر نقاشی دو دهه ی 40 و 50 ایران شده است. بر اساس گفتمان تعهدِ به وجود آمده در این دو دهه، شاخصه های بصری اصلی نقاشی متعهد و خودمدار به این شرح است: نقاشی، معمولاً فیگوراتیو (شکل گرا) و روایت گرا (محتوا محور) بوده است؛ فرم و محتوا به صورت جدا دیده می شده؛ نوجوییِ فرمالیستی در فرم های به کاررفته در نقاشی مورد پذیرش نبوده؛ فهم آن برای اکثریت عامه ی مردم ساده بوده؛ توده ها برای قطع دست رژیم فاسد و امپریالیسم، خصوصاً آمریکا، از ثروت های عمومی کشور تهییج می شدند که این کار همراه با انتقال مفاهیمی هم چون ظلم ستیزی، عدالت خواهی، اسلام خواهی، بازگشت به خویشتن، خودمداری، بومی گرایی و... بوده است؛ همگی این مفاهیم، متعارض با رژیم پهلوی بوده و دال مرکزیِ مورد نظر برای گروه های مذهبی، اسلام خواهی و خلق گرایی برای گروه های چپ گرا بوده است.
تلفیق معماری و هنر با الهام از طبیعت، مطالعه موردی: معماری دوران اسلامی استان کردستان
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶)
95 - 113
حوزه های تخصصی:
با وجود تلاش های فراوانی که در دهه های اخیر برای بهبود فرایند طراحی معماری انجام گرفته است، به ندرت راه حل هایی روشن برای به کارگیری هنر در معماری با الهام از طبیعت تدوین شده است. ازاین رو تحلیل، مقایسه و بررسی نمونه های موجود و آثار معماران بزرگ معاصر برای پاسخگویی به چگونگی استخراج راهکارهای طراحی آنان در مواجه با طبیعت و الهام از آن و دستیابی به سرنخ هایی به منظور برانگیختن قوه تخیل طراحان در بهره-گیری از آن ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش سعی بر آن است مؤلفه های تأثیرگذار هنر الهام گرفته از طبیعت با تأکید بر معماری اسلامی استخراج و دسته بندی گردد. همچنین کوشش مى شود، بنیادها و اصولی را که به صورتى عام و چشمگیر در فضاهاى معمارى اسلامی با الهام از طبیعت قابل رؤیت و دریافت است، در قالب موضوع هاى مختلف تبیین نمود تا دریچه اى به ادراک بهتر این معمارى گشوده شود. بر همین اساس هدف از این پژوهش آگاهی از تداعیات ذهنی هنرمندان در فرآیند طراحی، مبتنی بر الگوگیری از طبیعت در جهت بهبود تفکر معماری اسلامی است. نوع این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و از مبنای هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز برای شکل گیری نظری موضوع با روش کتابخانه ای و تحلیل هایی که برای هر اثر آورده شده با روش مطالعات میدانی جمع آوری شده است. در این پژوهش مؤلفه ها و راهکارهایی برای بهره گیری بهتر از هنر و طبیعت جهت انگیزش تخیل و استفاده طراحان از آن ها پیشنهاد می گردد. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که طبیعت به صورت کلی تأثیر قابل توجهی بر معماری اسلامی دارد و در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری اثرگذار است. هنر طبیعت همیشه در همه جا حاضر و طبقه بندی ناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهام بخشی است. موضوعی که در بناهای شاخص و نمونه های مطروحه از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین معماری اسلامی بیش از آنکه در پی شکل و فرم مشخصی باشد، در خدمت انسان مسلمان برای رسیدن به کمال به کمک طبیعت بوده و هدف غایی از خلقت انسان را که همانا عبادت الهی است را پیگیری می کند. لذا برداشت های فرم گرایانه و ظاهری از طبیعت به تنهایی کافی نخواهد بود و حضور روح طبیعت در معماری است که به ارتقا و تجلی آن خواهد انجامید. همچنین قابل استنباط است که مسائل اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر منطقه و ناحیه به شدت می تواند بر معماری و کارکردهای آن تأثیرگذار باشد، لذا فرهنگ خاص اسلامی نیز فرم ها و کارکردهای خاص خود را به وجود می آورد و همین نکته است که سبب تفاوت معماری اسلامی با سایر بناها می شود.
مفهوم حقیقت و زیبایی عرفان و ظهور آن در معماری دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله زیبایی در نهاد همه انسان ها به ودیعه نهاده شده است، بنابراین تشخیص زیبایی و رفتن به دنبال زیبایی ریشه در روح ما دارد، و در حقیقت انسان نیاز دارد که در ارتباط با زیبایی باشد. بنابراین بدون زیبایی روح در تاریکی و خشونت ماده و در سیطره کمیت ها باقی می ماند، کار زیبایی با انسان در حقیقت جلب نظر اوست در جهت گسیختن از کمیات و پرداختن به کیفیات تا حیات او طراوت و معنا پیدا کند. و در واقع رابطه ای که بین حقیقت و معنا با زیبایی وجود دارد از این جهت تبیین می گردد که زیبایی نمودی است از کمال و یا حقیقت. در مقاله حاضر سعی شده است از روش تحلیلی و توصیفی و مطالعات کتابخانه ای به تعریف حقیقت و زیبایی و ارتباط بین این دو از دیدگاه اندیشمندان اسلامی پرداخته شود و در نهایت نمود این مفاهیم و در واقع تجلی محتوا و حقیقت در کالبد معماری دوران اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. با دقت در یک اثر زیبا علاوه بر این که حس زیبایی جویی انسان اشباع می شود به دریافت کمال نیز نائل می گردد. که این امر در معماری دوران اسلامی با وجود گذشت سالیان دراز از خلق آنها به دلیل پیوند عمیق هنرمند با معانی و حقایق ازلی مشهود است. بنابراین هر قدر رابطه بین سه مفهوم (حقیقت، زیبایی و هنر)، بیشتر و عمیق تر باشد درک بهتر و مفید تری از زیبایی و کمال به وجود می آید و انسان هنر مفید و انسانی را زیبا تلقی خواهد کرد و همچنین توانایی در خلق آثاری زیبا و کمال گرا و در بردارنده حقیقت مطلق را خواهد داشت.
قرینگی در هنروعرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به هنر و عرفان اسلامی از جمله، معماری مساجد، نگارگری، خوشنویسی اسلامی، تذهیب، هنرهای نمایشی (پرده خوانی، تعزیه خوانی) نقاشی قهوه خانه ای و سقاخانه ای از جمله هنرهای قدسی تلقی می شوند که با به کارگیری صحیح و اصولی از تکنیک ها و عوامل مختلف و ارزش های هنری همه و همه بیانگر این آمیختگی میان فرم و محتوا و تعامل میان هنر با افکار و اعتقادات انسانی است. در اینجا پرسش اساسی این است که امروزه چرا در میان بزرگ ترین آثار جاویدان ادبی و هنری که به جهت سهولت انتقال پیام و معنا و سرعت نمایش رسانه ای آن، جهانی می شوند، سهم آموزه های دینی اندک است؟ در حالی که در گذشته استفاده از رسانه ها و هنر کمتر امکان پذیر بود، اما با این وجود هنر بیشتر، مورد استفاده فرهیختگان اسلامی قرار می گرفت، به طوری که کهن ترین و با ارزش ترین آثار دینی و تاریخی سرزمین های اسلامی به جهت آمیختگی با هنر پایدار مانده است. با توجه به این نکته که استفاده از ابزار هنری وابسته به خالق اثر هنری است و در هر مسیری می تواند از آن بهره برداری نماید لذا هنرهای تجسمی، ادبیات و کلیه رسانه ها توانائی این را دارند که بر خلاف کاربرد آن ها در مسیر انفعال، در جهت حیات روحی، احیای فطرت و در مسیر حکمت معنوی و حقیقت استفاده گردند
بازتاب حکمت ایران باستان بر زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با تکیه بر زیبایی شناسی
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
45 - 79
حوزه های تخصصی:
حکمت و فلسفه در ایران، از قدمت کهنی، برخوردار است. در ایران باستان، به ویژه در عهد خسرو انوشیروان، تلاش زیادی برای توسعه فلسفه و حکمت در ایران انجام گرفت. با آمدن اسلام به ایران نیز این روند تداوم پیدا کرد تا به سهروردی رسید. سهروردی، عامل پیوند بین فلسفه یونان باستان، ایران باستان و فلسفه اسلام است. او با دسترسی به منابع کهن، به ویژه اوستای زرتشت و شاهنامه فردوسی، پیوند قابل تأملی بین فلسفه شرق و غرب به وجود آورد. سهروردی به عنوان احیاگرِ حکمت ایران باستان، با آگاهی کامل از اندیشه فلسفی ایرانیان، تفسیری عرفانی از شخصیت و کردار پهلوانان اساطیری ایران، مانند: کیخسرو، فریدون و کیومرث ارائه می دهد. همچنین، توجه ویژه سهروردی به «نورالانوار»، مبیّن انس وی با قرآن و فرهنگ ایران باستان است. وصفی که سهروردی از زرتشت و مفاهیم زرتشتی در زمینه توجه به نور، آتش، فرّ ایزدی، تقسیم عالم به دو بخش مینوی و گیتی، و همچنین فرشتگان زرتشتی ارائه می دهد، به وضوح، بیان گر میزان تأثیرپذیری او از حکمت ایران باستان است. در بحث زیبایی شناسی، سهروردی به تمام جنبه های «کارکرد اخلاقی» «عالم مثال» «زیبایی و عشق» و«معرفت شناسی» توجه ویژه ای دارد. که می توان بااحتیاط آنها را علم ویژه منبعث از «زیبایی شناسی » به حساب آورد. در این پژوهش تلاش بر این است که بازتاب حکمت ایران باستان و بر زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با تکیه بر فلسفه زیبایی شناسی، مورد بررسی قرار دهد.
ردپای اندیشه های بودایی در انگاره ها و آثار فرهنگی عصر ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین بودا در قرن هفتم هجری همراه سپاهیان مغول و در دوره دوم هجوم آنها به فرماندهی هلاکو وارد ایران شد. دین بودا دارای سه فرقه اصلی تیره واده (هینه یانه)، مهایانه و وجریانه است. از زمان هلاکو به بعد، ایران یکی از مراکز مهم رشد و گسترش افکار بودایی بوده است و ازآنجاکه بسیاری از ایلخانان مغول پیرو وجریانه بودند، سعی و تلاش فراوانی برای بسط دین بودایی به کار بردند و در اندک زمانی سیل بخشیان، لاماهای تبتی و راهبانان بودایی تبت، مغولستان، سرزمین اویغور و حتی هند به ایران سرازیر شد. آباقاخان و ارغون در رواج دین بودایی تلاش فراوانی مبذول داشتند و در دوره آنان دین بودایی در ایران گسترش زیادی یافت. درباره حضور و نفوذ این آیین در ایران دست کم در دوره حضور ایلخانان تحقیقاتی انجام شده؛ اما هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی مؤلفه های اثرپذیر در فرهنگ ایرانی از آیین بودا در دوره تاریخی مورد بحث است. مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر یک مطالعه تاریخی، به بازشناسایی ردپای مفاهیم آیین بودایی در آثار فرهنگی عهد ایلخانی می پردازد. دستاورد مهم پژوهش این بوده است که در تاریخ ایران عصر ایلخانی می توان در مواضع متعددی ردپای بودیسم را در آثار فرهنگی، نظیر نوشته های نخبگان و اندیشمندان علمی و ادبی، تصوف، معماری معابد و هنر نقاشی مشاهده کرد که این موضوعات تاکنون کمتر مورد توجه محققان واقع شده است. بدین لحاظ، رهیافت پژوهشی مقاله ارائه مصادیقی از این اثرپذیری انگاره های فرهنگی با مستندات تاریخی مبرهن است، که زوایا و افق های جدیدی را در پژوهش های تاریخ ادیان به روی محققان به تصویر خواهد کشید.
تأثیرگذاری هنر تبلیغات در شبکه های اجتماعی برای جذب مخاطب مهارت آموز (مطالعه موردی: سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از انجام این پژوهش تبین میزان تأثیرگذاری هنر تبلیغات در شبکه های اجتماعی برای جذب مخاطب مهارت آموز سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی و به روش توصیفی_ پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 50 نفر از هنرآموزان سازمان فنی حرفه ای هستند که اطلاعات مربوط به پژوهش از طریق پرسشنامه و تحلیل داده ها نیز از طریق نرم افزار spss صورت گرفته است. برای پایایی پرسشنامه نیز از آزمون آلفای کرونباخ بهره گرفته شده و نتایج در جداول مربوطه درج شده است. در خصوص تجزیه و تحلیل داده ها و اثبات فرضیه ها نیز از ضریب همبستگی بین متغیرها و نتایج در جداول و نمودارهای مربوطه در فصل چهارم درج گردیده است. نتایج حاصله از انجام این پژوهش نشان می دهد که تبلیغات در فضای مجازی به جهت قابلیت دسترسی، فراگیری در بین عموم مخاطبان، گرایش نسل جوان به سمت فضای مجازی، استفاده از قابلیت های انتشار عکس و فیلم های تبلیغاتی، می تواند به عنوان یک بستر فراگیر و تاثیرگذار مورد استفاده نهادهای آموزشی، خدماتی در جهت ارتباط بهینه و موثر با جامعه مخاطبان شان قرار بگیرد. در همین راستا تبلیغات در فضای مجازی بر اساس متغیرهای چون رده سنی، میزان تحصیلات، وضعیت شغلی و درآمد افراد جامعه پژوهش مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصله از انجام این تحقیق نشان می دهد، تبلیغات در فضای مجازی می تواند در جذب هنرآموزان جدید برای سازمان فنی حرفه ای کشور بسیار موثر و تاثیرگذار باشد.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار بر ابرازگری هیجان افراد با سندرم ضربه عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۹۳۲-۹۱۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: سندرم ضربه عشقی یکی از سخت ترین و فراگیرترین تجربه ها در زندگی افراد است که ابرازگری هیجان را در افراد دچار مشکل می کند. پژوهش های متعدد نشان می دهد درمان هیجان مدار بر آسیب های هیجانی مؤثر است اما تاکنون پژوهشی مبتنی بر کاربرد هنر در کنار درمان های مبتنی بر هیجان و تجربه گرا انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار بر ابرازگری هیجان افراد با سندرم ضربه عشقی، انجام شد. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر مراجعه کنندگان 25 تا 45 ساله با سندرم ضربه عشقی به کلینیک های روانشناختی منطقه 2 شهر تهران بود که از بین آن ها 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 17 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزار سنجش این پژوهش سیاهه ضربه عشق راس (1999) و پرسشنامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) بود. برای گروه اول درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و گروه دوم درمان هیجان مدار گرینبرگ در 12 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار منجر به افزایش ابرازگری هیجانی در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد درمان هیجان مدار با کاربرد هنر بر افزایش ابراز هیجان مثبت، صمیمیت و ابراز هیجان منفی مؤثرتر از درمان هیجان مدار است (0/05>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده این نتیجه حاصل می گردد که هنر به عنوان کاتالیزوری در کنار درمان هیجان مدار از طریق باز کردن نیمکره راست، رسیدن به هسته اساسی تروما، ابرازگری سالم هیجان های مثبت و منفی و پذیرش احساسات منجر به اثربخشی بیشتر درمان هیجان مدار شده است. اجرای این درمان در گروه های دیگر و با نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.
رویکرد کیفی به تبیین و تحلیل نوآوری برنامه های درسی هنری در آموزش ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی و تبیین مفهوم برنامه درسی، نوآوری، نوآوری برنامه درسی و نوآوری در برنامه های درسی هنری در آموزش ابتدایی می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی است و از روش کیفی استفاده شده است. جامعه پژوهش جمعی از صاحب نظران آموزش هنر و معلمان با تجربه هنر و پژوهشگران داخل و خارج کشور و اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان بودند، که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 25 نفر از آنان انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری گردید. برای تعیین اعتبار مصاحبه از اعتبار محتوا استفاده شد و اطمینان پذیری فرم مصاحبه با قرار دادن خلاصه مطالب و مقوله های تعیین شده در اختیار متخصصان بررسی شده است . یافته های کیفی بر اساس گویه بندی و مقوله بندی تحلیل شد. طبق نتایج تحقیق مهم ترین مفهوم برنامه درسی از دید صاحبنظران عبارتند از: مجموعه ای از کلیه ی فرصت های یادگیری رسمی ، مفهوم نسبی برنامه درسی و مهمترین ویژگی های متمایز برنامه های درسی هنری با سایر رشته ها عبارتند از: تاکید بیشتر بر فعالیت های عملی به جای مباحث نظری، نقش برنامه های درسی هنر در رشد روان شناختی و مهم ترین مفاهیم نوآوری برنامه های درسی عبارتند از: تغییرات اساسی در فرایند برنامه ریزی درسی، خلق یک رویکرد جدید در پدیدآوری برنامه درسی و مهمترین نمونه های نوآوری برنامه های درسی در آموزش هنر مقطع ابتدایی عبارتند از: به روزسازی مشخصات کلی، هدف، روش، سرفصل، منابع ومحتوای دروس، آموزش هنر به روش تحلیل و بررسی آثار هنری می باشد.
چالش های رشد تفکر خلاق و زیباشناسی(هنری) کودکان دوره پیش دبستانی از دیدگاه مربیان شهرستان سقز
حوزه های تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر بررسی چالش های رشد تفکر خلاق و زیبایی شناسی در کودکان پیش دبستانی بود. روش این پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناختی است و جامعه آماری آن را مربیان پیش دبستانی شهرستان سقز که در سال 1400-1399 تشکیل می دادند که با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به حد اشباع (21 نفر)ادامه یافت. ابزار اندازه گیری مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. نتایج حاصل از مصاحبه در نه دسته کد محوری و چهارکد انتخابی« نقد و سخت گیری و تحمیل کودکان، عدم تمرکز در کودکان یا پراکنده ساختن ذهن، عدم توسعه مهارت های حرفه ای کودکان و عدم ارتقا تفکر انتقادی» طبقه بندی شده است. لذا می توان نتیجه گرفت هنر و زیبایی می توانند به عنوان بستر ذهنی مناسبی برای ایجاد معرفت و تربیت حقیقی تلقی شوند
بررسی هنر تصویرسازی در دوره های مختلف قاجار
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی هنر تصویرسازی و نقاشی دوره اول و دوم قاجار پرداخته شده است و مسایل مختلف بر جریان سازی تصویرسازی و نقاشی این دوران مقایسه شده است. آثار تصویری و نگاره های بر جای مانده از این سرزمین تجلّی گاه باورها، اندیشه ها و آرمان های مردم است که تحت شرایط گوناگون، متحوّل شده و شیوه های گوناگون تصویرسازی به وجود آمده است. با توجه به این که در دوره ی قاجار، شیوه های مختلف تصویرسازی وجود داشته، در این مقاله شیوه های مختلف تصویرسازی در این دو دوره بررسی شده. بررسی های انجام شده بیان می کند که هنر تصوی رگری این دوران بر شانه های نقاشی سنتی است. آشنایی ایرانیان با اندیشه ها، نقاشی های غربی و ابزارشان، به تصویرگری قاجاریه تجربه ای نو بخشیده است. دوره ی اول قاجار فتحعلی شاه دوره ی تجربه های نقاشان با شیوه ی فرنگی می باشد و هنرمندان سبکی مبتنی بر نقاشی سنتی به وجود می آورند. نقاشی و تصویرسازی در دوره دوم ناصرالدین شاه به بعد رنگ و بوی اروپایی غالب می شود. آشنایی ایرانیان با چاپ سنگی، عکاسی و ... باعث تحوّل تصویر گری می شود و به تدریج نقاشی قاجار به توده های اجتماعی تسرّی می یابد.
نگاهی به فلسفه هنر در عرفان مولوی
حوزه های تخصصی:
هر چند فلسفه هنر و زیباشناسی از علوم نسبتاً جدید است اما آثار عارف بزرگی چون مولوی غنای لازم را برای استخراج مبانی فلسفه هنر، داراست. این مقاله در پی آن است که با مراجعه به آثار مولوی، مبانی فلسفه هنر از دیدگاه او مورد استخراج قرار گیرد. هر چند مولوی هرگز از واژه فلسفه هنر استفاده نکرده و دیدگاه مثبتی نسبت به فلسفه هم نداشته و واژه هنر در آثار مولوی معنای متفاوت از معنای امروزی آن دارد اما در این مقاله برای استخراج دیدگاه مولوی بیشتر به دیدگاه او درباره مصادیق هنر به معنای امروزی توجه شده نه معنای لغوی آن.مولوی به اقسام متفاوت هنر مانند موسیقی،نقاشی، شعر، خوش نویسی، داستان پردازی و حتی رقص و کارکردهای آن توجه داشته است. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در پی استخراج دیدگاه مولوی نسبت به نظریه های مختلف درباره هنر است. غایت هنر از نگاه مولوی بیشتر به نظریه هنر برای اجتماع و اخلاق نزدیک است و نگاه مولوی به هنر، ابزاری است. هنر ابزاری برای تقرب به پرودگار و انتقال بهتر معانی و .. می باشد.
تحلیل معنا در قالیچه کلیمی قادر مطلق با موضوع قربانی کردن بر مبنای نظریه آیکونولوژی اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
7 - 25
حوزه های تخصصی:
قالیچه های تصویری کلیمی با وجه دینی و نمادین، یکی از ساحت های قابل مطالعه در بستر مطالعات نظری از جمله نظریه و رویکرد آیکونولوژی (شمایل شناسی) است؛ که به جهت تحلیل و تفسیر متون تصویری و دست یابی به معنای عمیق یک تصویر از طریق مضمون های روایی، کلامی و نمادین مرتبط با آن با در نظر گرفتن بسیاری از ویژگی های ساختاری و محتوایی اثر، می تواند قابل مطالعه و بررسی باشد. قالیچه تصویری با عنوان قادر مطلق و موضوع محوری قربانی کردن ابراهیم نبی، از مهم ترین قالیچه های رایج در سنت قالی بافی کلیمیان است؛ که در این پژوهش، به شیوه آیکونولوژی مورد مطالعه قرارخواهد گرفت. پرسش مطروحه در باب موضوع این است که: مضامین کلامی، روایی و تصویری نهفته در روایت قربانی کردن اسماعیل (اسحاق) کدام است و این عناصر در پی بیان چه مفاهیم یا پیامی هستند؟ پی جویی در آشکار کردن، فهم و درک معناها و لایه های زیرین داستان از طریق شناخت ابعاد صوری (عناصر و نقش مایه ها) و محتوایی و روابط بین آن ها، هدف این پژوهش است. یافته های این پژوهش در یک سطح، شامل یادآوری آموزه های بنیادین و اخلاقی دین موسوی و هویت کلیمی است که در قالب نظام های کلامی و تصویری نمادین، نقش پردازی شده است؛ و در سطحی دیگر، که پیام و هدف اصلی را در بر می گیرد، ابلاغ، تاکید و نشان دادن آموزه دینی، اخلاقی و حکمی «اطاعت و تسلیم بودن» در برابر معبود از طریق آیین «قربانی» کردن و گذشتن از ممتازترین داشته ها و خواست ها می باشد. این پژوهش از نوع کیفی و بنیادین، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.
تحلیل زیبایی شناسانه شخصیت های هنری در دیوان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
153 - 167
حوزه های تخصصی:
بررسی های موضوعی رسانه از دیوان شهریار نشانگر اشراف کامل آن مرحوم به تاریخ، مذهب، عرفان هنر، شعر و ادب و رویداد ها و شخصیت های تأثیرگذار در اعصار مختلف در ایران بوده است. وی در کوتاه ترین فرصت های به دست آمده در قالب یادکردی از این مشاهیر ضمن زنده نگه داشتن نام و یادشان به عملکرد آن ها در حوزه فعالیتشان نیز نگاهی ظریف داشته است که نشانگر جامع بودن شخصیت فکری، ادبی و هنری آن مرحوم و مطالعاتش در این زمینه ها هست. مسئله پزوهش حاضر بررسی نحوه پرداخت دیوان شهریار به شخصیت های هنری است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که مرحوم شهریار ضمن بیان نام شخصیت های هنری و ادبی در دیوانش، به کلیّتی از شخصیّت هنری و ادبی آن ها نیز توجهی درخور تأمل نشان داده است و ما این افراد را در دو گروه با عنوان شخصیّت های هنری و ادبی به صورتی مجزا دسته بندی و بررسی شده است.اهداف پژوهش:بررسی و تحلیل چهره های دینی و هنری در دیوان شهریار.علل توفیق شهریار در عرصه شعر و شاعری مطالعه دقیق دوایین (دیوان ها) شعری.سؤالات پژوهش:دیدگاه استاد شهریار نسبت به شخصیت چهره های دینی و هنری چیست ؟2. علل توفیق شهریار در مضمون سازی برجسته در دیوان اشعارش چیست