مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
ابرازگری هیجان
هدف:هدف این پژوهش، بررسی رابطه خود دلسوزی و ابرازگری هیجانی با خود افشایی بود. روش:در این پژوهش، 324 نفر از دانشجویان استفاده کننده از فضای مجازی در دانشگاه محقق اردبیلی به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های، خود دلسوزی، ابرازگری هیجانی و خود افشاییِ برخط پاسخ دادند. یافته ها:مؤلفه های مهربانی به خود و ذهن آگاهی، رابطه مثبت و مؤلفه های خود داوری و انزوا و همانندسازی، بیش از حد رابطه منفی معناداری با خود افشاییِ برخط دارند. همچنین، ابراز هیجان مثبت و ابراز صمیمیت، رابطه مثبت و ابراز هیجان منفی رابطه منفی معناداری با خود افشاییِ برخط دارند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که در کل، مجموعه این متغیّرها 62 درصد از واریانس خود افشاییِ برخط را تبیین می کنند. نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهش، باید به نقش ابرازگری هیجانی و خود دلسوزی، به عنوان پیش بینی کننده خود افشاییِ برخط توجه ویژه ای داشت.
پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان بر مبنای سبک های والدگری، ابرازگری هیجان، کنترل هیجان و دوسوگرایی در ابراز هیجان مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین ارتباط میان سبک های والدگری، ابرازگری هیجان، کنترل هیجان و دوسوگرایی در ابراز هیجان مادران با مشکلات رفتاری کودکان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم تا ششم 12-9 ساله مقطع ابتدایی مناطق 1، 5 و 7 شهر تهران از 5 مدرسه آفتاب آذرین، امام موسی کاظم، 13 آبان، شهید چراغی و کلام مهر به تعداد 1743 در سال تحصیلی 96-95 بود. حجم نمونه بر اساس قاعده رین 1991، تعداد 200 دانش آموز تعیین شد. سپس به روش در دسترس 102 پسر و 98 دختر که واجد ملاک های پژوهش بودند و نمره T بیشتر از 63 را از سیاهه رفتاری کودک آخنباخ 1979، کسب کرده بودند؛ انتخاب شدند. پرسشنامه ابعاد والدگری آلاباما نسخه کودک 1991، توسط کودکان و پرسشنامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز 1990، کنترل هیجانی راجر و نسشوور 1987 و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی کینگ و امونز 1990 توسط مادران تکمیل شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که متغیرهای پژوهش قادرند که 8/20 درصد از واریانس مشکلات رفتاری کودکان را پیش بینی کنند (494/4 =F، 0001/0 =P). در ابعاد والدگری، مشارکت پدر قدرت پیش بینی بیشتری را داشت (194/0- =β، 009/0 =P). در ابرازگری هیجان، مؤلفه ابراز هیجان منفی (162/0 =β، 026/0 =P)، در کنترل هیجان مؤلفه مهار خوش خیم (200/0 =β، 009/0 =P) و دوسوگرایی در ابراز هیجان مثبت نیز توانایی پیش بینی مشکلات رفتاری را داشتند (275/0 = β، 003/0 =P). نتیجه گیری: از آنجا که سبک های والدگری، ابرازگری هیجان و کنترل هیجان و دوسوگرایی در ابراز هیجان مادران می تواند در پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان مؤثر باشد؛ بنابراین برای پیشگیری و درمان مشکلات رفتاری این کودکان می توان متغیرهای مذکور را نیز هدف قرار داد و سبک های والدگری و شیوه درست ابراز هیجان را به مادران آموخت
رابطه ابرازگری هیجان با سازگاری و دلزدگی زناشویی و مقایسه آن میان زوج های نابینا و زوج های بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه ابرازگری هیجان (مثبت و منفی) با سازگاری و دلزدگی زناشویی و مقایسه آنها در زوج های نابینا و زوج های بینا در شهر تهران انجام شد. روش پژوهش همبستگی و علّی مقایسه ای بود. نمونه ای متشکل از 180 زوج (90زوج نابینا و 90 زوج بینا)به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. داده های گردآمده، با استفاده از مقیاس دلزدگی پاینز، سازگاری زناشویی لاک و والاس و ابرازگری هیجان کینگ و اموز، به روش رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندراهه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ابرازگری مثبت هیجان با سازگاری زناشویی، و ابرازگری منفی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنی دار دارند(01/0p <). میانگین ابرازگری هیجان سازگاری و دلزدگی زناشویی در زوج های نابینا و زوج های بینا به طور معناداری متفاوت است و زوج های نابینا از ابرازگری مثبت و سازگاری کمتر و ابرازگری منفی و دلزدگی زناشویی بالاتری نسبت به زوج های بینا برخوردارند. . با توجه به پیچیدگی روابط زناشویی امروزی و توقعات رو به افزایش افراد از یک رابطه دوجانبه در جامعه مدرن، این مسائل در زندگی زناشویی، زوج های نابینا را نیز دگیر کرده است، از این رو باید درگام نخست زمینه مهارتمندی نابینایان جهت کسب استقلال و همسرگزینی آگاهانه و درگام بعدی در بهبود روند زندگی مشترک این گروه در جامعه تدابیر لازم اندیشیده شود
مقایسه ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری(BIS/ BAS) و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان بزهکار و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
143-152
حوزه های تخصصی:
بزهکاری نوجوانان یک پدیده اجتماعی در حال گسترش است که به شکل های مختلف در جامعه رخ می دهد . بنابرین توجه به این پدیده از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این راستا هدف پژوهش حاضر مقایسه ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان بزهکار و عادی شهر تهران بود. این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود و جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش به صورت هدفمند بود و با این روش 60 نفر (30 نفر نوجوان بزهکار و 30 نفر نوجوان عادی) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990)، مقیاس سیستم های بازداری / فعال ساز رفتاری ( BIS/ BAS ) ( کارور و وایت، 1994) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994)، جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج این بررسی نشان داد ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان بزهکار و عادی متفاوت است (05/0 P< ). این یافته ها بیان می کند که ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی از متغیرهای تاثیرگذار بر بزهکاری نوجوانان است. بر این اساس آموزش های روانشناختی می تواند در جهت تعدیل ویژگی های شخصیتی و همچنین بزهکاری نوجوانان استفاده شود .
تعیین نقش سه گانه تاریک شخصیت، عدم تحمل بلاتکلیفی، ابرازگری هیجان و اجتناب تجربی در پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
187-200
حوزه های تخصصی:
بزهکاری نوجوانان یک پدیده اجتماعی در حال گسترش است که به شکل های مختلف در جامعه رخ می دهد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین سهم سه گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی)، عدم تحمل بلاتکلیفی، ابرازگری هیجان و اجتناب تجربی در پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی نوجوانان بزهکار شهر تهران بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان بزهکار شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش به صورت در دسترس بود و با این روش 60 نفر نوجوان بزهکار (30 نفر پسر و 30 نفر دختر) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رفتارهای پرخطر جنسی (زارعی و همکاران، 1389)، صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994)، ابرازگری هیجان (کینگ و امونز، 1990)، و پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین سه گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی)، عدم تحمل بلاتکلیفی، ابرازگری هیجان و اجتناب تجربی با رفتارهای پرخطر جنسی نوجوانان بزهکار رابطه وجود دارد (05/0 P< ). همچنین نتایج نشان داد که ابرازگری هیجان، جامعه ستیزی و عدم تحمل بلاتکلیفی به ترتیب 30/0، 30/0 و 22/0 از رفتارهای پرخطر جنسی را در نوجوانان بزهکار پیش بینی می کنند. با توجه به یافته های پژوهشی می توان گفت جامعه ستیزی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ابرازگری هیجان قادر به تبیین رفتارهای پرخطر جنسی در نوجوانان بزهکار هستند، بنابراین برای پیشگیری از رفتارهای پرخطر جنسی این نوجوانان می توان متغیرهای مذکور را مورد توجه قرار داد.
نقش سبک های دلبستگی، سبک های عشق ورزی و ابرازگری هیجان در پیش بینی شادکامی معلمان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای معلمان، حیاتی است که در محل کار احساس شادکامی کنند؛ زیرا عملکرد بهتری خواهند داشت. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش سبک های دلبستگی، سبک های عشق ورزی و ابرازگری هیجان در پیش بینی شادکامی معلمان متأهل انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی - مقطعی و از نوع همبستگی بود. تعداد 260 نفر از معلمان شهرستان رودسر با روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای از میان 30 مدرسه به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، سبک های دلبستگی بشارت، ابرازگری هیجان کینگ و ایمونز و سبک های عشق ورزی استرنبرگ پاسخ دادند. تحلیل های همبستگی نشان دادند شادکامی با سبک دلبستگی ایمن، سبک عشق ورزی صمیمت، شور و اشتیاق و تعهد و ابرازگری هیجان، رابطه مستقیم دارد و با سبک دلبستگی ناایمن و دوسوگرا رابطه معکوس دارد. نتایج آزمون t استیودنت نشان دادند میانگین گروه مردان در مقایسه با زنان ازنظر شادکامی به طور معنی داری بیشتر است. تحلیل رگرسیون در گروه مردان نشان داد سبک دلبستگی ایمن و سبک عشق ورزی تعهد به طورمثبت و معنی دار و سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا به طور منفی 40 درصد از واریانس نمرات شادکامی را پیش بینی می کند. در گروه زنان نیز مشخص شد سبک دلبستگی دوسوگرا به طور معکوس و ابرازگری هیجان به شیوه مستقیم 52 درصد از نمرات شادکامی را پیش بینی می کند. در مجموع، سبک های دلبستگی، عشق ورزی متعهدانه (به طور خاص در مردان) و ابرازگری هیجان (به طور خاص در زنان) می توانند با اثرگذاری بر نحوه تعاملات و ارتباطات، شادکامی جامعه معلمان را تبیین کنند.
اثربخشی آموزش برنامه کاربرد عملی مهارت های رابطه صمیمانه بر سبک های ارتباطی و ابرازگری هیجان زنان دارای نارضایت مندی زناشویی
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
71-85
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش برنامه کاربرد عملی مهارت های رابطه صمیمانه بر سبک های ارتباطی و ابرازگری هیجان زنان دارای نارضایتمندی زناشویی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل دارای نارضایتی زناشویی می باشد که در سال 1399 به مراکز مشاوره شهر اهواز مراجعه نمودند. در این پژوهش، 30 زن متأهل به شیوه ی نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از پرسشنامه های الگوهای ارتباطی کریستنس و سالاوی (1991)، شاخص رضایت زناشویی چونگ و هادسون (1982) و پرسشنامه ابرازگری هیجان کینگ و امونز (1990) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. گروه آزمایش، بسته آموزشی را طی 9 جلسه ی 120 دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه آموزش کاربرد عملی مهارت های رابطه صمیمانه بر بهبود سبک های ارتباطی و ابراز هیجان زنان دارای نارضایتمندی زناشویی اثربخش است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری در ابرازگری هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
149 - 162
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری دیابت از جمله بیماری های مزمن می باشد که مشکلات هیجانی می تواند در روند درمان آن تداخل ایجاد کند. این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور (RCBT) و آموزش تاب آوری در ابرازگری هیجان بیماران دیابت نوع دو انجام شده است . روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل می باشد که از میان بیماران دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی ساده در سه گروه 15 نفر شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. یک گروه آزمایشی 10 جلسه 60 دقیقه ای RCBT و گروه دیگر 9 جلسه 60 دقیقه آموزش تاب آوری دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون بنفرونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون ابرازگری هیجان با کنترل پیش آزمون در سطح اطمینان 95 درصد تفاوت وجود دارد (05/p < ). همچنین بین دو گروه درمان شناختی - رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری نیز در سطح 95 درصد اطمینان تفاوت وجود ندارد (05/ 0 P < ) . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان شناختی - رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری در افزایش ابرازگری هیجان بیماران دیابتی موثر است و می تواند به عنوان یک درمان کمکی برای بیماران دیابتی مفید واقع شود.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار بر ابرازگری هیجان افراد با سندرم ضربه عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۹۳۲-۹۱۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: سندرم ضربه عشقی یکی از سخت ترین و فراگیرترین تجربه ها در زندگی افراد است که ابرازگری هیجان را در افراد دچار مشکل می کند. پژوهش های متعدد نشان می دهد درمان هیجان مدار بر آسیب های هیجانی مؤثر است اما تاکنون پژوهشی مبتنی بر کاربرد هنر در کنار درمان های مبتنی بر هیجان و تجربه گرا انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار بر ابرازگری هیجان افراد با سندرم ضربه عشقی، انجام شد. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر مراجعه کنندگان 25 تا 45 ساله با سندرم ضربه عشقی به کلینیک های روانشناختی منطقه 2 شهر تهران بود که از بین آن ها 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 17 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزار سنجش این پژوهش سیاهه ضربه عشق راس (1999) و پرسشنامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) بود. برای گروه اول درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و گروه دوم درمان هیجان مدار گرینبرگ در 12 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار منجر به افزایش ابرازگری هیجانی در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد درمان هیجان مدار با کاربرد هنر بر افزایش ابراز هیجان مثبت، صمیمیت و ابراز هیجان منفی مؤثرتر از درمان هیجان مدار است (0/05>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده این نتیجه حاصل می گردد که هنر به عنوان کاتالیزوری در کنار درمان هیجان مدار از طریق باز کردن نیمکره راست، رسیدن به هسته اساسی تروما، ابرازگری سالم هیجان های مثبت و منفی و پذیرش احساسات منجر به اثربخشی بیشتر درمان هیجان مدار شده است. اجرای این درمان در گروه های دیگر و با نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.
نقش ناگویی خلقی و ابراز گری هیجانی در پیش بینی علائم جسمانی سازی در جانبازان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: علائم جسمانی سازی سطوح بالایی از نگرانی، اضطراب و واکنش افراطی در پاسخ به علائم فیزیکی را در افراد ایجاد می کند و گفته می شود که جسمانی سازی می تواند از اختلال در ابراز گری هیجان بوجود آمده باشد. با توجه به اهمیت این امر، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ناگویی خلقی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی علائم جسمانی سازی در جانبازان شهر شیراز در سال ۱۳۹۳ انجام گرفت.
انجام گرفت.
روش: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است. نمونه مورد مطالعه شامل 125 جانباز مرد بود. نمونه ها به روش در دسترس از شهر شیراز در سال ۱۳۹۳ انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس ناگویی خلقی Toronto، پرسشنامه ابرازگری هیجانی Berkeley و خرده مقیاس جسمانی سازی آزمون تجدیدنظر شده فهرست علائم ۹۰ سؤالی (SCL-90 R) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه خطی تحلیل شد.
نتایج: نتایج همبستگی نشان داد علائم جسمانی سازی با دشواری در توصیف احساسات (34/0 r=و 001/0p