مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
یونسکو
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۲۴۴-۲۳۱
حوزه های تخصصی:
منظر فرهنگی، موضوعی است که طی سه دهه گذشته و با ورود به اسناد کنوانسیون میراث جهانی (اولین نهاد بین المللی تشخیص و حفاظت از مناظر فرهنگی) جایگاهی ویژه یافته است. متخصصان علمی داخل کشور نیز در قالب رشته های مختلف اعم از معماری، معماری منظر، مرمت، جغرافیا و محیط زیست در طول دو دهه اخیر به این موضوع پرداخته و پژوهش های متفاوتی را در این زمینه به انجام رسانده اند. پراکندگی مقالات منتشرشده، گوناگونی حوزه پژوهشی نویسندگان و تفاوت نگرش پژوهشگران باعث ایجاد مجموعه ای از پژوهش های متفاوت در حوزه منظر فرهنگی شده است؛ لذا با مطالعه و بررسی این مقالات، می توان به تصویری شفاف از روند موجود رسید و ضمن استفاده از تجربیات موجود، از تکرار اقدامات گذشته اجتناب کرد. همچنین دسته بندی پژوهش ها در قالب موضوعات مشابه، بهره برداری از آن ها را برای پژوهشگران آتی آسان می کند. در این راستا، در این مقاله تلاش می شود تا به واکاوی حوزه نظری پژوهش های انجام شده درباره موضوع منظر فرهنگی پرداخته شود. در این پژوهش، با استفاده از روش پژوهش کیفی و بر مبنای راهبرد فرامطالعه، 37 مقاله علمی پژوهشی با محوریت منظر فرهنگی در بازه زمانی 1385 تا ۱۳۹۹ بررسی شده است. بدین منظور، در دو بخش ساختاری و محتوایی، تمامی مقالات یادشده بررسی و جدول اطلاعات جامع آن ها تهیه، استخراج و تلخیص شد. نتایج پژوهش بیانگر نبودِ مبانی نظری قوی در بسیاری از پژوهش هاست. همچنین، اهمیت و جایگاه منظر فرهنگی در مقیاس شهری ایران نامشخص بوده و با وجود برخورداری از ویژگی ها و معیارهای ارزشمند، در اسناد شهرسازی و برنامه های مدیریت و حفاظت، آثار و ارزش های ملموس و ناملموس مورد توجه قرار نگرفته اند.
تاثیر قدرت نرم سازمانهای بین الدولی بر حکمرانی جهانی: مطالعه موردی یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ششم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۰
137 - 174
حوزه های تخصصی:
تعامل حکم رانی جهانی و سازمان های جهانی با قدرت نرم، موضوع بررسی این نوشتار است. جهانی شدن و به دنبال آن بحث حکم رانی جهانی، باعث ظهور و اهمیت یافتن سازمان های بین الدولی در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در دنیای امروز شده است. از سوی دیگر، یکی از ابعاد بسیار مهم قدرت هر کشور که علی رغم وجود دیرینه ی آن، به تازگی توجه سران ملل و اندیشمندان جهان را به خود جلب کرده، بحث قدرت نرم است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده منابع مختلف موجود در مورد سازمان های بین الدولی به ویژه یونسکو و با در نظر داشتن نظریه ی قدرت نرم جوزف نای، این نظریه را به فعالیت های این سازمان ها بسط داده شود. منابع اولیه مورد بررسی شامل اسناد و سخنرانی هایی منتشر شده توسط یونسکو است. چنین به نظر می رسد که وجود قدرت نرم در شماری از سازمان های بین الدولی هم چون یونسکو به دلیل سابقه ی انجام فعالیت های فرهنگی، علمی و آموزشی در تمامی دنیا نسبت به سازمان های دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار است. در پایان به موضوع به عضویت درآمدن فلسطین در یونسکو به عنوان نمونه ای از تأثیرگذاری قدرت نرم یونسکو در سطح بین الملل اشاره شده است.
بررسی وضعیت حیات زبانی مازندرانی در مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 2003 یونسکو دستورالعملی را برای برآورد حیات زبان ها و میزان در معرض خطر بودن آنها ارائه داد. مزیت برآورد این است که با شناخت حوزه های کاربرد زبان و وضعیت موجود زبان در هر یک از عوامل نه گانه معرفی شده یونسکو می توان راهکارهایی برای گسترش کاربرد، ثبت و مستندسازی و در نتیجه پیشگیری از انقراض زبان اندیشید. هرچند مهم ترین عامل در زنده ماندن هر زبانی انتقال زبان از والدین به فرزندان و به عبارتی دیگر، انتقال بین نسلی است، اما عوامل دیگری نیز بر حیات زبانی تأثیرگذار هستند و برای برآورد وضعیت حیات زبانی باید همه این عوامل را درکنار هم سنجید. هدف این پژوهش بررسی وضعیت حیات زبانی مازندرانی و برآورد نقاط ضعف و قوت آن با به کارگیری شیوه های یونسکو است. مازندرانی از زبان های ایرانی کرانه جنوبی دریای کاسپین است و حدود 3 میلیون گویشور دارد. این زبان نیز همانند دیگر زبان ها و گویش های محلی و منطقه ای ایران به دلایلی که تا حدودی در مقاله به آنها پرداخته شده در حال از دست دادن گویشوران خود است.
بازخوانی ربع قرن تجربه منظر فرهنگی در اسناد مرکز میراث جهانی یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
309 - 324
حوزه های تخصصی:
علیرغم گذشت بیش از یک قرن از نخستین کاربرد اصطلاح «منظر فرهنگی»، با تدوین دستورالعمل نحوه ورود مناظر فرهنگی به لیست میراث جهانی در شانزدهمین جلسه مرکز میراث جهانی یونسکو در سال 1992، این عبارت در اسناد بین المللی جایگاهی ویژه یافت. بررسی تاثیر متقابل انسان و طبیعت در گذر زمان به منظور تقویت و محافظت از آنها و باز شناخت تنوع مناظر فرهنگی، اقدامی موثر در ثبت این آثار ارزشمند می باشد. مرکز میراث جهانی یونسکو نخستین و مهم ترین نهاد بین المللی حفاظت از منظرهای فرهنگی می باشد. لذا هدف این مقاله تبیین تجربیات منظر فرهنگی در بازه زمانی 1992-2017 در اسناد مرکز مذکور است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با روش مطالعه کتابخانه ای می باشد. این مقاله ضمن بررسی مفهوم منظر فرهنگی و معیارهای آن در مدارک منتشر شده مرکز میراث جهانی، به واکاوی نشست های برگزار شده و سیر تحول مفهوم مذکور و بررسی تنوع تاثیرات متقابل انسان و محیط می پردازد. تغییر معیارهای ثبت مناظر فرهنگی، تدوین دسته بندی مناظر و بررسی نشست های تخصصی به صورت موضوعی و موضعی از یافته های این پژوهش می باشد. به عنوان مثال در بخش نشست های موضعی، مناظر فرهنگی قاره های مختلف کنکاش شده یا در بخش موضوعی، منظر فرهنگی آبراهه ها، جاده ها، کوه ها، بیابان ها، تاکستان ها، تراسهای برنج مورد توجه قرار گرفته اند. بررسی آثار ثبت شده در 6 منطقه تعریف شده بیانگر عدم تناسب ثبت آثار بوده و منطقه اروپا حدود 50 درصد آثار را به خود اختصاص داده است.
منظر شهری تاریخی؛ مفهوم- رویکرد قرن بیست ویکمی گفتمان حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸۷)
313-301
حوزه های تخصصی:
بیش از یک دهه است که مفهوم-رویکرد منظر شهری تاریخی در پی شدت یافتن ضرباهنگ «تغییر» در شهرها و بروز آسیب ها و معضلاتی جدی در شهرهای تاریخی، از سوی نهادهای بین المللی مطرح و در اسناد مرجع گفتمان حفاظت منعکس شده است؛ مفهوم-رویکردی که با تصدیق «ماهیت پویا و در حال تغییر شهرها» و تأکید بر لزوم «مدیریت تغییر»، دریچه ای نو در مواجهه با چالش ها و پیچیدگی های مدیریت و حفاظت از شهرهای تاریخی گشوده است. با این حال در ایران با وجود شهرهای تاریخی متعدد با بافت های ارزشمند، توجه شایانی به این مفهوم-رویکرد، به ویژه در ساحت عمل و در هدایت سیاست ها و طراحی چارچوب های مدیریتی یکپارچه و فراگیر نشده است. بر این اساس، مقاله حاضر با رجوع به منابع و اسناد مرتبط، علاوه بر تبیین و تشریح مفهوم-رویکرد منظر شهری تاریخی و اصول کلیدی آن، با تحلیل توصیه نامه ۲۰۱۱ یونسکو، فرایندی را به منظور شناسایی، ارزیابی، حفاظت و مدیریت منظرهای شهری تاریخی معرفی کرده است. این فرایند با توجه به مشکلات کنونی در مدیریت شهرهای تاریخی ایران، از جمله تقابل حفاظت و توسعه در سطوح مختلف می تواند در هدایت ذات پویای شهر در مسیر حفظ و تداوم منظر شهری تاریخی مؤثر باشد؛ فرایندی که با نگاهی جامع، همه منابع و ارزش های موجود را در نظر می گیرد و با تأکید بر برنامه ریزی مشارکتی زمینه شراکت و مدیریت از سطوح محلی تا کلان را مهیا می کند. همچنین آسیب پذیری هریک از ارزش های میراثی را با مداقه بر تغییر و تحولات در کل شهر مدنظر قرار می دهد و درنهایت اقدامات مورد نیاز را با توجه توأمان به دو امر حفاظت و توسعه اولویت بندی می کند.
صلح و حقوق بشر در برنامه درسی با تأکید بر اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
97 - 126
حوزه های تخصصی:
یکی از مشخصه های هزاره سوم، رویکرد جهانی شدن می باشد که به طور قطع بسیاری از مؤلفه های امنیتی، کنترل اجتماعی، روابط فرهنگی، سیاسی، بومی و بین المللی را تغییر داده است. با این وجود جامعه جهانی همچنان با چالش هایی جدی در زمینه دستیابی به صلح و امنیت بین المللی روبه رو است. موارد متعدد نقض حقوق بشر موجب شده است که دولت های جهان به فکر یافتن راه حلی به منظور جلوگیری از وقوع چنین پیشامدهایی باشند. به طور کلی موضوعاتی وجود دارند که منحصر به جامعه خاصی نیستند بلکه از مسائل مشترک انسان ها در هزاره سوم به شمار می روند و نمی توان از بعد جهانی آنها غافل شد. از این رو آموزش این مسائل مستلزم دیدگاهی کلان نگر می باشد. از مهم ترین این مسائل، صلح و حقوق بشر می باشد. ماده 55 منشور سازمان ملل متحد احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی را مبنای تحقق صلح و امنیت در جهان معرفی می نماید. یکی از بهترین راه های ترویج حقوق بشر و احترام به آزادی های اساسی، درونی ساختن و نهادینه کردن ارزش ها می باشد که به منظور تحقق این امر آموزش صلح و حقوق بشر ضروری است. هدف از این نوشتار در وهله نخست تعیین فروض اصلی و ایجاد ضرورت و آشنایی با آموزش صلح و حقوق بشر در برنامه های درسی و بررسی ابعاد حقوقی آن است. در وهله دوم، فرایند ایجاد و تقویت صلح و فرهنگ حقوق بشر از طریق آموزش آنها در برنامه درسی مورد توجه قرار گرفته است. در انتها، لوازم مؤثر و ضروری تحقق برنامه های آموزش صلح و حقوق بشر مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله در نظر دارد از طریق روش تحلیل علمی و بهره گیری از منابع و اسناد معتبر و متقن اثبات کند که آیا بین توسعه حقوق بشر و حمایت از صلح از طریق برنامه های آموزشی- تربیتی و پیشرفت در زمینه های اقتصادی و اجتماعی سنخیت و ارتباط منطقی وجود دارد یا خیر؟ نقش اساسی صلح و آموزش حقوق بشر در برنامه های درسی یک نیاز جهانی است که رعایت آن مبنایی برای ساختار سیاسی آزادی انسان به شمار می رود. ما در این تحقیق برآنیم تا میزان نفوذ و موفقیت این نوع نگرش را که تعلیم و تربیت یک حق بشری است و یک وسیله ضروری در اجرا و تحقق اهداف مبتنی بر تساوی، توسعه و صلح و یک شرط اجتناب ناپذیر در پیشبرد و همبستگی ملت ها در همه زمینه هاست، نشان دهیم.
تحلیلی بر کارکرد سیاست فرهنگی یونسکو در پیوند کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
297 - 321
حوزه های تخصصی:
شناختن و شناساندن عناصر فرهنگی مشترک، نقش مهمی در همگرایی و واگرایی ملت ها دارد. وجود تشابهات فرهنگی و آگاهی از آن ها، موجب تسهیل در همکاری و ارتباطات میان کشورهاست. کارویژه اصلی یونسکو نیز پیشبرد همکاری های فرهنگی میان ملت ها می باشد و این کارگزاری با ایجاد سازوکارهای نهادی، به شناخت متقابل فرهنگ های متجانس مبادرت می نماید. در این میان، حوزه تمدنی ایران فرهنگی به عنوان یکی از برجسته ترین پهنه های فرهنگی جهان، همواره از ظرفیتی کم نظیر به منظور گسترش همکاری در میان واحدهای سیاسی ذیربط برخوردار می باشد. با توجه به موارد مذکور این پرسش مطرح می باشد که یونسکو چگونه از سیاست فرهنگی در جهت توسعه پیوندهای سیاسی-هویتی در میان کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی بهره جسته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای چهارچوب نظری دیپلماسی فرهنگی و با استناد به منابع کتابخانه ای و آماری انجام گرفته است. در نهایت، یافته های این پژوهش بیانگر آن است که یونسکو در قالب اجرای پروژه های فرهنگی همانند میراث جهانی، میراث فرهنگی ناملموس، حافظه جهانی، دانشگاه های همزاد، شهرهای خلاق و دیگر موارد، به همگرایی فرهنگی در حوزه تمدنی مزبور مبادرت ورزیده است. روندی که علاوه بر توسعه مناسبات چندوجهی فرهنگی در میان کشورهای این حوزه، همواره تحت الشعاع شماری از چالش های اجرایی، سیاسی و اجتماعی نیز بوده است.
تحلیلی بر کارکرد سیاست فرهنگی یونسکو در پیوند کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
297 - 321
حوزه های تخصصی:
شناختن و شناساندن عناصر فرهنگی مشترک، نقش مهمی در همگرایی و واگرایی ملت ها دارد. وجود تشابهات فرهنگی و آگاهی از آن ها، موجب تسهیل در همکاری و ارتباطات میان کشورهاست. کارویژه اصلی یونسکو نیز پیشبرد همکاری های فرهنگی میان ملت ها می باشد و این کارگزاری با ایجاد سازوکارهای نهادی، به شناخت متقابل فرهنگ های متجانس مبادرت می نماید. در این میان، حوزه تمدنی ایران فرهنگی به عنوان یکی از برجسته ترین پهنه های فرهنگی جهان، همواره از ظرفیتی کم نظیر به منظور گسترش همکاری در میان واحدهای سیاسی ذیربط برخوردار می باشد. با توجه به موارد مذکور این پرسش مطرح می باشد که یونسکو چگونه از سیاست فرهنگی در جهت توسعه پیوندهای سیاسی-هویتی در میان کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی بهره جسته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای چهارچوب نظری دیپلماسی فرهنگی و با استناد به منابع کتابخانه ای و آماری انجام گرفته است. در نهایت، یافته های این پژوهش بیانگر آن است که یونسکو در قالب اجرای پروژه های فرهنگی همانند میراث جهانی، میراث فرهنگی ناملموس، حافظه جهانی، دانشگاه های همزاد، شهرهای خلاق و دیگر موارد، به همگرایی فرهنگی در حوزه تمدنی مزبور مبادرت ورزیده است. روندی که علاوه بر توسعه مناسبات چندوجهی فرهنگی در میان کشورهای این حوزه، همواره تحت الشعاع شماری از چالش های اجرایی، سیاسی و اجتماعی نیز بوده است.
بررسی اندیشه صلح پارسی هخامنشیان بر مبنای اهداف فرهنگ و آموزش صلحِ یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هخامنشیان (330-550 ق.م) گستره وسیعی را در اختیار داشتند که متشکل از اقوامی با آیین ها، زبان و فرهنگ های گوناگون بود. اداره آنها نیازمند به کار گیری اندیشه ای خاص بود. اندیشه ای که هخامنشیان بر مبنای آن ملل تابعه خود را اداره می کردند به نام صلح پارسی شناخته شده که ابعاد گوناگونی دارد. در جهان امروز نیز بحث صلح و همزیستی مسالمت آمیز اقوام گوناگون موضوعی است که سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) در غالب فرهنگ صلح بر آن تمرکز دارد و در تلاش است مولفاتی را تعریف کند که بر مبنای آن ها جهان در صلح قرار بگیرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تطبیقی فرهنگ صلح در دوره هخامنشی بر مبنای اهداف امروزی یونسکو است و به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که فرهنگ صلح براساس تعریف امروزی فرهنگ و آموزش صلح در یونسکو تا چه میزان در دوران هخامنشی نمود یافته است؟ نتایج حاکی از آن است که برقراری اندیشه صلح پارسی منجر به شکل گیری فضایی مسالمت آمیز شد که تا حد بسیاری مبتنی بر اهداف امروزی یونسکو است. مقاله حاضر گردآوری داده ها را از طریق مطالعات کتابخانه ای به سرانجام رسانده و نتایج را از طریق تحلیل توصیف تاریخی ارائه می کند.
میراث جهانی لیورپول، مانع یا محرکی برای توسعه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۹)
۶۹۸-۶۷۸
جهانی شدن میراث فرهنگی و درنوردیدن مرزهای ملی، در هر کشوری از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه ضمن تمایزجویی فرهنگی در جهان، فرصت هایی برای توسعه نیز پیش روی آنها قرار می دهد. تجربه لیورپول اما زاویه دیگری از خوانش دولت-ملت ها در نسبت شان با میراث جهانی را روایت می کند. تجربه ای که با اولویت قائل شدن برای امر توسعه میراث جهانی شهر را در محاق قرار می دهد. واکاوی و شناسایی نکات و مسائلی که در برساخت این تجربه نقش داشته، معطوف به این پرسش که «چرا در لیورپول منافع توسعه به حفاظت از میراث جهانی شهر ارجح دانسته می شود؟»، هدفی است که از طریق مطالعه ای اسنادی- تاریخی و متکی بر تحلیل محتوا، در این مقاله دنبال شده است. نتیجه مطالعه نشان می دهد که بروز این تعارض و گذر از میراث جهانی به نفع اهداف توسعه، نخست متاثر از گفتمان نظری حاکم در سطح ملی و محلی است؛ گفتمانی با بن مایه های توسعه که در رویکرد مدیریتی و نظارتی و ویژگی محتوایی اسناد هدایت و نظام برنامه ریزی نیز رخنه کرده است؛ و در وهله بعد، تحت تاثیر ضعف رویه ای و محتوایی نهاد حفاظت در سطح بین المللی است. بر این اساس، تعدیل و تغییر گفتمانی از گفتمان صرف توسعه به گفتمان حفاظت وتوسعه توامان در سطح ملی و محلی، و اتخاذ رویکرد و نگرش مثبت و متعهدانه در ارتباط با میراث جهانی و اصول یونسکو از سوی دول عضو، در کنار ارتقاء جایگاه نهادی یونسکو و ویژگی های کاربردی اسناد تولیدی آن، راهکارهایی است که به حمایت جامع تری از میراث فرهنگی و طبیعی بشر و جلوگیری از بروز چنین تجاربی منتج خواهد شد.
نقش نظام آموزش عالی در پیوند میان توسعه علم و تحکیم صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
عمده نقش هایی که برای آموزش عالی ایرانی- اسلامی در نظر گرفته می شود در قالب تربیت نسل متخصص و کارآمد علمی، ترویج و ارتقای دانش ملی و از رهگذر اتخاذ تدابیر و سیاست های کلان آموزشی و مساعد کردن زمینه لازم برای توسعه کشور خلاصه می شود. به این منظور نظام آموزش عالی از مهم ترین سازوکارهای توسعه علمی و کارآمدی در کشور محسوب می شود که با طیف قابل ملاحظه ای از نسل های مختلف جامعه از قشر جوان، متخصص، باتجربه و پویا تشکیل می شود. با این حال، از سوی دیگر، نظام آموزش عالی، به مفاهیمی متعالی، که متجلی ارزش های موجود در متن جامعه است، از جمله صلح که از دیرباز ضامن پیوند اجزا و عناصر اجتماع است، بی اعتنا نیست و با الهام از مفاهیم و مقولات ارزشی که علاوه بر مفاهیم اخلاقی، ریشه در فرهنگ، باور و حتی قوانین موجود دارند، می کوشد تا به بهترین نحو ممکن به اعمال خطی مشی و سیاست هایش جامه عمل بپوشاند. از این حیث، آموزش عالی، ضمن لزوم توجه به مفهوم و کارکرد صلح در جامعه بین المللی، به برقراری پیوند وثیق میان صلح و توسعه علم در مرزهای ملی می پردازد که توسعه بومی دانش در چارچوب قلمروهای حاکمیتی دولت ها، خود، به تحول مفهوم علم در سطح بین المللی می انجامد و از این رهگذر، هم زمینه های استقرار صلح فراهم می شود و هم توسعه علمی مهیا می گردد. این مقاله ضمن تأملی در ارتباط ماهوی صلح و توسعه علم، و لزوم توجه جدی نظام آموزش عالی به این مهم، به بررسی سازوکارها و چارچوب های عملی برقراری پیوند میان تحکیم صلح و ترویج علم در قالب این نظام پرداخته است.
نقش یونسکو در ارتقاء کمی و کیفی آموزش زنان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
135 - 158
در عصر حاضر کشورهای مختلف جهان در پی توسعه بیشتر و پایدار در قالب برنامه های مدون و سازمان های بین المللی می باشند و مطالعات صاحبنظران حوزه های مختلف در این رابطه نشان داده است که موضوع توسعه ودستیابی به پیشرفت و تعالی جامعه آنان بدون مشارکت فعال زنان در تمامی عرصه ها اعم از خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی امکان پذیر نمی باشد و این مهم بدون آموزش تخصصی، پایدار و مدون برای زنان در سطوح جهانی و منطقه ای و با هم گرایی و مشارکت کشورهای مختلف راه به جایی نخواهد برد لذا صاحبنظران و دولتمردان یکی از مهمترین محور ها و اهرم های تسهیل این روند را بهره گیری از مکانیزم های سازمان های جهانی برای کمک بدین منطور می دانند که یکی از مهمترین این نهادهای بین المللی سازمان یونسکو می باشد که نقش مهمی در بهبود وضعبت و ارتقاء جایگاه زنان در سطح جهان ایفا ی کند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی بررسی نقش یونسکو در توسعه آموزش کمی و کیفی زنان در ایران می باشیم و پرسش اصلی ماپاسخ به این سؤال است که برنامه واستراتژی سازمان یونسکو چه تاثیری بر ارتقای کمی وکیفی آموزش زنان در ایران داشته است؟ به این نتیجه رسیدیم که سازمان یونسکو با تکیه بر برنامه های بین المللی ضمن تقویت و غنابخشی به ظرفیتهای علمی، فنی و انسانی،به طور ویژه در حوزه ی آموزش عالی وهمگانی در ارتقای سطح کیفی وکمی آموزش زنان در ایران تاثیر مثبت داشته است.
اینترپرس سرویس؛ یک خبرگزاری جهانی برای کشورهای جهان سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال هفدهم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴۹
105 - 141
در این مقاله، پژوهشگر درصدد یافتن پاسخ این پرسش است که چگونه خبرگزاری اینترپرس سرویس به عنوان یک خبرگزاری برای کشورهای جهان سوم، توانسته سلطه خبری خبرگزاری های بزرگ کشورهای غربی را تعدیل کرده و به صورت یک رقیب جدی در برابر آنها ظاهر شود؟ در این مقاله، از روش اسنادی – کتابخانه ای سود برده شده است. نتایج نشان می دهد که خبرگزاری اینترپرس سرویس به عنوان یک خبرگزاری مهم جهان سومی، توانسته نقش عمده ای، در جریان بین المللی اخبار و گفتمان غالب بر این جریان، ایفا کند. به عبارتی این خبرگزاری با استفاده از امکانات موجود، و با بهره گیری ازمفاهیم بنیادی و شیوه روزنامه نگاری توسعه ای - انتقادی و با اتخاذ خط مشی مستقل خبری، نابرابری و عدم تعادل اطلاعات بین المللی را به طور جدی، به چالش کشانده است. در واقع، امروز، اینترپرس سرویس در دنیای اخبار و اطلاعات بین المللی، به زبان و صدایی تبدیل شده که بیانگر آرزوها، آرمان ها، ایده ها، خواست ها، مطالبات و تلاش های کشورهای جهان سوم است.
جایگاه یونسکو در برنامه ریزی و توسعه فرهنگی جهان سوم (ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال دوم زمستان ۱۳۸۷ شماره ۲
59 - 70
حوزه های تخصصی:
این پژوهش سعی دارد تا به بررسی جایگاه یونسکو در توسعه و برنامه ریزی فرهنگی ایران بپردازد . در این راستا نخست ، فرهنگ و توسعه ر ا از دیدگاه یونسکو مورد بررسی قرار داده و در ادامه ضمن بررسی نظریه های توسعه، به معرفی توسعه پایدار انسانی پرداخته است و برای بررسی فعالیت های یونسکو، با مبنا قراردادن چهار هدف توسعه فرهنگی یونسکو به بررسی میراث فرهنگی ایران پرداخته است و سپس به توصیف اهداف و سوالات پژوهش پرداخته و نتایج مربوط به تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه های توزیع شده در میان نخبگانی که با یونسکو در ارتباط بودند، تشریح گردید . حاصل نتایج این پژوهش نشان می دهد که یونسکو نقش موثری در حفظ، اشاعه و احیاء میراث فرهنگی مادی ایران و تبادل فرهنگی ایران با سایر کشور ها و احیاء هویت فرهنگی ایران داشته است .
بررسی عملکرد مدیریت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در حوزه ی میراث فرهنگی ناملموس (اصلاح شده)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
101 - 120
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کارنامه ی ده ساله ی مدیریت فرهنگی در حوزه ی میراث فرهنگی ناملموس در جمهوری اسلامی ایران انجام شده است.
روش پژوهش: روش تحقیق حاضر، کمی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه می باشد. پرسشنامه براساس استاندارد "چارچوب نتایج کلی کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس"، نتیجه ی یک فرایند مشورتی جمعی، مصوبه مجمع عمومی کشورهای عضو کنوانسیون در جلسه هفتم کمیته یونسکو، در دو نسخه مجزا برای گروه مدیران و مسئولان و هم چنین دانشگاهیان و متخصصان طراحی شده است. جامعه آماریِ این پژوهش، شامل معاونت میراث فرهنگیِ وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و ادارات کل استانی، پژوهشگاه ها، مراکز، ادارات و بخش های دولتی و نیمه دولتی وابسته به آن و هم چنین جامعه علمی و دانشگاهی و انجمن های مردم نهاد مرتبط می باشند. با توجه به محدودیت جامعه آماری از روش تمام شمار برای انتخاب اعضای جامعه استفاده شده است که در نهایت پرسشنامه ها توسط 26 نفر از اعضای جامعه آماری مدیران و مسئولان و 42 نفر نیز از جامعه دانشگاهیان، متخصصان آزاد و انجمن ها تکمیل و داده ها جمع آوری شده است.
یافته ها: نتایج بدست آمده از وضعیت موجود عملکرد مدیریت فرهنگی در حوزه ی میراث فرهنگی ناملموس در جمهوری اسلامی ایران بیانگر آن است که دو شاخص سیاهه برداری و پژوهش و سیاست ها و اقدامات قانونی و اداری در وضعیت تا حد مطلوبی قرار دارند. در مقابل، سایر شاخص های عملکرد شامل ظرفیت های انسانی و سازمانی، انتقال و آموزش بیانگر وضعیت تا حد کمی مطلوب می باشند. هم چنین شاخص کل عملکرد نیز نشان دهنده وضعیتی تا حدی مطلوب از عملکرد مدیریت فرهنگی در حوزه ی میراث فرهنگی ناملموس در جمهوری اسلامی ایران می باشد.
نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده، کلیه شاخص های مربوط به وضعیت موجود عملکرد مدیریت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران از متوسط وضعیت مطلوب فاصله دارند.
شناخت عوامل راهبردی در سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان با رویکرد آینده پژوهی و تدوین مقدمات سبد سناریوها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
۳۹۱-۳۷۰
حوزه های تخصصی:
عدم توسعه گردشگری در هر مکان جغرافیای بیشتر به دو عامل وابسته است؛ یکی مطلوب نبودن خصوصیات ذاتی مناطق و دیگری عدم تصمیم گیری درست سیاست گذاران و برنامه ریزان. در شرایطی که قابلیت ها و توان های محیطی مناسب ارزیابی شود می بایست ریشه ناکامی در عدم رونق گردشگری و بهبود زندگی مردم را در سیاست گذاری گردشگری جست. در این راستا پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی، به شناخت عوامل راهبردی در سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان به عنوان بخشی از استان کرمانشاه و کردستان و بیست و ششمین اثر میراث فرهنگی ملموس ایران، ثبت شده در فهرست جهانی یونسکو می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، مبتنی بر روش آینده پژوهی و تحلیل ساختاری است و جامعه اماری آن شامل 20 نفر از افرادی است که به صورت تخصصی در حوزه گردشگری فعالیت دارند. در مجموع، دارای 7 مولفه و 36 شاخص اثرگذار، که محصول ادغام، حذف، اصلاح و ویرایش 103 متغیر اولیه بوده که با استفاده از نرم افزار میک مک، 15عامل نهایی به عنوان پیشران موثر بر سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های قوانین و مقررات گردشگری، سیاست های کلان دولت، نیروی انسانی ماهر و اموزش دیده و بازافرینی با رویکرد گردشگری به ترتیب از جمله متغیرهایی هستند که بیشترین سهم را در اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر این سایت دارند
نقدی بر پیش نویسِ توصیه های یونسکو در اخلاقِ هوش مصنوعی از منظر حق بر محیط زیست سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۸
9 - 47
حوزه های تخصصی:
توسل به هوش مصنوعی، زندگی بشری را تحت تأثیر خود قرار داده است. متخصصین این حوزه همواره از نقشِ مؤثر هوش مصنوعی در راستای تأمین رفاه بشریت صحبت می کنند. مقابله با بحران های زیست محیطی از جمله مواردی است که با عنوان مزایای ناشی از هوش مصنوعی مطرح شده است. اما از سوی دیگر، فعالانِ زیست محیطی معتقدند با توجه به سود سرشار مالیِ حاصل از هوش مصنوعی، منافع تجاری نسبت به چالش های زیست محیطی در اولویت قرار گرفته اند. وجود نگرانی هایی از این دست، یونسکو را بر آن داشت تا با هدف نظام مند نمودن فعالیت های مرتبط با هوش مصنوعی در بخش های مختلف از جمله محیط زیست، پیش نویس توصیه های یونسکو در اخلاق هوش مصنوعی را ارائه دهد. اما با مطالعه پیش نویس این پرسش مطرح می شود که آیا پیش نویس توانسته است بخوبی ابعاد مختلف چالش های زیست محیطیِ ناشی از توسل به هوش مصنوعی را مد نظر قرار دهد؟ این مقاله با شیوه تحلیلی توصیفی به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است.
ارزیابی «مصادیق بهره وری خردمندانه با رویکرد منظر شهری تاریخی» در شهر تالابی بندر خمیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
56 - 63
سرعت توسعه در شهرهای تاریخی و افزایش پیچیدگی کارکردهای شهری در دهه های اخیر سبب ایجاد تغییرات بسیار در محدوده تاریخی شهرها و رویارویی جریان های حفاظت و توسعه شده است. به دنبال تحولی که در دیدگاه امروزی نسبت به نحوه مداخله در بافت های تاریخی پدید آمده، یونسکو در سال ۲۰۱۱ توصیه نامه ای را درباره رویکرد «منظر شهری تاریخی» برای حفاظت از میراث شهرهای تاریخی تصویب کرده است. «منظر شهری تاریخی» عرصه ای شهری است که محصول لایه بندی تاریخی از فرهنگ و ارزش ها و ویژگی های طبیعی در میان مراکز تاریخی است. در رهیافت منظر شهری تاریخی گام نخست به دست آوردن شناختی جامع از ابعاد مختلف شهر و ارزش های ملموس و ناملموسی است که در طول زمان آن را شکل داده اند. این رهیافت با حفاظت از ارزش ها، اصالت و یکپارچگی شهر در کالبد کنونی آن، از توسعه بی رویه جلوگیری کرده و با تأکید بر نقش جامعه در زندگی شهری پیوندی نوین بین گذشته و حال شهر ایجاد می کند. حفاظت شهری بر پایه رویکرد منظر شهری تاریخی، پاسخ گوی تداوم و پویایی شهر به صورت توأمان است. این امر با درنظرگرفتن لایه های تبیین کننده اهمیت معنایی شهر تاریخی، احترام و توجه به زمینه شهری، حفاظت را به محرکه ای برای توسعه مؤثرتر تبدیل می کند که موجب تغییرات پایدار در شهر می شود. با توجه به مشکلات کنونی در مدیریت شهرهای تاریخی ایران از جمله تقابل حفاظت و توسعه در سطوح مختلف کلان تا خرد توجه به این رویکرد در حفاظت و مدیریت شهرهای تاریخی ایران اهمیت به سزایی دارد. با توجه به اهمیت رویکرد منظر شهری تاریخی در مداخلات شهری، پژوهش حاضر، سعی در ارزیابی و بررسی مصادیق اجراشده و وضع موجود شهری، شهر تالابی بندر خمیر دارد. در انتهای پژوهش نیز نتیجه ارزیابی اقدامات مدیریت شهری در شهر خمیر با توجه به تعریف منظر شهری تاریخی، حاصل می شود. روش تحقیق از نوع کیفی و روش جمع آوری اطلاعات در آن، کتابخانه ای و میدانی است.
مطالعه ی اسناد سازمان های بین المللی در تدوین رویکردهای طراحی میان بافت تاریخی در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۸۹-۶۶
حوزه های تخصصی:
اهداف: افزودن ساختار جدید به بافت تاریخی از روش های حفاظت شهری است که با مداخلات شدیدتری همراه و در نتیجه نیازمند توجّه بیشتری است. در این راستا، سازمان های بین المللی در تدوین اسناد خود به این موضوع پرداخته اند. بررسی این اسناد از آن جایی که مبنای تدوین استانداردها و دستورالعمل های طراحی اند، اهمّیّت دارند. با این وجود، تا به حال، کمتر به طور دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. بر این اساس، در این پژوهش، به منظور صورت بندیِ موضع مطرح در این اسناد در قالب رویکردهای طراحی، چیستی شان پیگیری شد. روش ها : بدین منظور، با مطالعه ی اسناد، داده های مورد نیاز گردآوری، بر اساس مضمون و ساختار رویکرد طراحی کدگذاری و برای دستیابی به تصویر کلّی، کدهای حاصل به کمک مقایسه ی تطبیقی و همچنین با کمّی سازی و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: داده های گردآوری شده نشان می دهند که در موضع سازمان های بین المللی در مورد حفاظت به روش افزودن به بافت تاریخی، دو نگرشِ قابل تفکیک مطرح است. منشور ونیز (1964) منشور واشنگتن (1987)، منشور اصول بررسی، حفاظت و مرمت ساختاری میراث معماری (2003) و منشور نیوزلند (2010) و منشور بورا (2013) قائل به ارجحیّت سندانگاری بر بافت شهری انگاریِ بافت تاریخی هستند. ولی سایر اسناد، هر دو نگرش را توآمان مطرح می کنند. با این تفاوت که در بیانیّه ی تلاکسکالا (1982) و بیانیّه ی سن آنتونیو (1996) این نگرش متآثر از نگاهی سنّت گرا و در باقی موارد بر مبنای نوگرایی است که نشان از غالب بودن این نگرش در اسناد دارد. برخاسته از همبستگیِ نگرش و رهیافت، در منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند، اجتناب از تغییر بر ضرورت تغییر ارجح است. سایر اسناد قائل به مدیریت تغییرند. با این تفاوت که در دو سند تلاکسکالا و سن آنتونیو این مدیریت در معنای سنتّی آن مطرح است و در باقی اسناد مدیریت با پذیرش گذر از عصر سنّت و آغاز عصر مدرن توصیه شده است. بنابراین رهیافت آخر، رهیافت غالب در اسناد است. متأثر از رهیافت، منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند به همانندی طرح پیشنهادی با بافت تاریخی توصیه کرده اند و باقی اسناد قائل به هماهنگیِ طرح به کمک ارجاع به ویژگی های بافت تاریخی هستند که برخاسته از تفاوت در نگرش و رهیافت، در بیانیّه های تلاکسکالا و سن آنتونیو هماهنگی در معنای تبعیّت از سنّت های طراحی در معماری و شهر است. ولی سایر و اغلب اسناد، هماهنگی در معنای طرحی متأثر از ویژگی های بافت تاریخی و در صورت سازگاری، با بیانی معاصر به کار برده شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت در حالت کلّی، سه رویکرد طراحی در بافت تاریخی در اسناد سازمان های بین المللی مطرح شده است.