آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

زمینه و هدف: جهان شمولی و نسبیت گرایی دو رویکرد در نظام حقوق بشر بین المللی و به طور خاص در فرآیند طراحی و تصویب هنجارها محسوب می شوند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی نقش یونسکو در نسبیت گرایی و تنوع فرهنگی در مواجهه با وصفِ جهان شمولی حقوق بشر می باشد. مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای است. یافته ها: نظام حقوق بشر بین المللی با توجه به وجود اصل احترام به تنوع فرهنگی، قائل به نسبیت گرایی می باشد. نسبیت گرایی در حوزه حقوق فرهنگی بسیار پررنگ می باشد. این نسبیت هنجارهای حقوق بشر در واقع از فضای فرمالیسم حقوقی و منطق فازی حاکم بر آن نشئت می گیرد. ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. نتیجه : حقوق و هنجارهایی که در حوزه صلاحیت یونسکو قرار می گیرند دارای وصف بنیادین یا آمره نیستند. به همین دلیل اغلب اسناد و رویه های نهاد مزبور در جهت تنوع فرهنگی و نسبیت گرایی حرکت می کند؛ اما در مواردی که موضوعات و هنجارهای آن به نحوی مرتبط با حقوق بنیادین بشری یا همان قواعد آمره قرار می گیرد، جهان شمولی بر رویه و اسناد آن سایه می افکند.

The role of UNESCO is the realization of relativism in opposition to the universality of human rights

Background and Aim: Universalism and relativism are two approaches in the international human rights system and specifically in the process of designing and approving norms. The aim of the current research is to evaluate the role of UNESCO in relativism and cultural diversity in the face of the universal description of human rights. Materials and Methods: This research is of theoretical type and the research method is descriptive-analytical and the method of data collection is library and has been done by referring to documents, books and articles. Ethical Considerations: In order to organize this research, while observing the authenticity of the texts, honesty and fidelity have been observed. Findings: According to the principle of respect for cultural diversity, the international human rights system is relativistic. Relativism is very prominent in the field of cultural rights. This relativity of human rights norms actually originates from the atmosphere of legal formalism and the fuzzy logic that governs it. Conclusion: The rights and norms that fall under the jurisdiction of UNESCO do not have a fundamental or mandatory definition, therefore, most of the documents and procedures of the aforementioned institution move in the direction of cultural diversity and relativism; However, in cases where its subjects and norms are somehow related to fundamental human rights or mandatory rules, universalism casts a shadow over its procedures and documents.

تبلیغات